تاریخ انتشار
جمعه ۲۶ خرداد ۱۴۰۲ ساعت ۱۵:۰۴
کد مطلب : ۴۶۳۶۰۳
یادداشت ارسالی؛
محدث در پاسخ به ایزدپناه؛ سالی که نکو است از بهارش پیداست
سیدعلی عباس محدث
۳
مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های مخاطبین کبنانیوز است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. می توانید با ارسال یادداشت خود، این مطلب را تأیید یا نقد کنید.
کبنا ؛سیدعلی عباس محدث در پاسخ به یادداشتی از سید مهدی ایزدپناه تحت عنوان «واکنش یکی از مخاطبین به خبر کبنا نیوز؛ آقای محدّث بهکجا چنین شتابان!» که در پایگاه خبری کبنا نیوز منتشر شد نوشت: عرض سلام و ادب محضر شریف بزرگواران و سروران عزیزم، مردم شریف و فهیم کهگیلویه بزرگ، تشکر و سپاس از مدیریت محترم سایت منصف، متعهد، مردمی و رسانه عدالتنگر کبنا نیوز.
اما جناب آقای ایزدپناه؛
بَشِّرْ عِبَادِ الَّذِینَ یسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَیتَّبِعُونَ أَحْسَنَه
ابتدا از آخر متن جنابعالی شروع میکنم.
چون بهامید مُلک ری همراهی میکنید، فکر میکنی که بنده بهامید وعدهای مطلب نوشتهام. چرا اگر قرار بود با هرامیدی و با هرکسی مسئولیت بگیرم، خیلی قبلتر از اینها به عنوان مدیر و بالاتر، برای حضرات اسب دوانی میکردم. شک نکن که نوشتن یک صفحه مقاله، و بیان مطلبی که حکایت ازایده و نظر و عقیدهام باشد، با دهها پست و آدم صاحب قدرت عوض نمیکنم. نمیخواهم منیت کنم، چون لازم نمیبینم.
دوست عزیز؛
حالا که توهم دفاع از حاج آقای بزرگواری را گرفتهاید، مشروحا پاسخم را مینویسم. اولاً بخواهی یا منکر شوی، آقای بزرگواری افتخار طایفه و منطقه و مملکتمان است. برخلاف شماهایی که ناسنجیده و بدون تحلیل منطقی، حاج آقا را در برزخِ مملکتِ گرفتارِ معیشت و سیاست کردهاید، بارها در مطالبم و در دفاع از آقای بزرگواری نوشتهام و حتی مدعی هستم که در این کشور، اگر هرکسی مدیون جمهوری اسلامی باشد، جمهوری اسلامی مدیون آقای بزرگواری است. و برای بیان این عقیده کم تاوان هم ندادم.
از طرفی، علیرغم اینکه مخالف مرزبندیهای قومیتی و منطقهای هستم، معتقدم که برای ما، آقای بزرگواری و آقای هاشمی پور فرقی ندارند. متأسفانه از اون شبی که به اشتباه، نوشتی «سونامی استقبال از آقای بزرگواری»، و از شما پرسیدم که چرا با آبروی این سید بازی میکنید؟ چرا کاری را که خودش نمیخواهد، بر او تحمیل میکنید؟ کدام گروه، جماعت، صنف یا طبقه اجتماعی و مردمی ازایشان دعوت کردهاند، و پاسخی نداشتید، متوجه این جوِ موقعیت نشناس و احساسی و توهمزده علیه آقای بزرگواری شدم.
جناب سید؛
اینکه به قصد دفاع از آقای بزرگواری به مقام و شأن و جایگاهش، با ادبیاتی ناصواب توهین میکنید، پسندیده نیست. آیا شمایی که سینه ستبر کرده و مقابل من قرار گرفتهای، در دوره نمایندگی ۸ ساله آقای بزرگواری به خود اجازه دادی که منتشرکننده خدماتایشان باشی؟
آیا همون بلایی که قبل از انصراف از ثبت نام برای سومین بار، سرشان آوردید، فراموشتان شد؟
آیا زمانیکه مدیران استانی دولت روحانی علیهایشان شدند، جرات دفاع ازایشان را داشتید؟
آیا زمانیکه آقای پیشوا علیهایشان و دکتر موسی خادمی و حاج کرامت کریمی و طایفه سادات مطلب نوشتند، جرات پاسخگویی داشتید؟
آیا در ۴ سال اخیر که حاج آقای بزرگواری منتقد دولت بود و گاهی مطالبی را نشر میدادند، جرات باز نشرشان را داشتید؟
ولی آقای ایزدپناه؛
علیرغم همه بدرفتاریهای که همراهان آقای بزرگواری و حتی خودشان با خودم و خانوادهام داشتید، مستمرا در رسانهها و یا هر جایی تریبونی دستم رسید با افتخار ازایشان حمایت کردم.
الان هم به هیچ عنوان آقای بزرگواری را به عنوان بزرگ و فرهنگی فرهیخته و چهره ماندگار سادات آنانزاده علی علیهالسلام، قضاوت نخواهم کرد.
در مورد مطالبی که نوشتم، هیچ اشارهای به حذف خدمات آقای بزرگواری نکردم. آنچه نوشتم و اشاره کردم، خدمات ۴ سالهٔ آقای هاشمی پور تنها در بک منطقه از کهگیلویه بزرگ بود. لطفاً توجه کنید که اصرار بر تقابل آقای هاشمی پور و آقای بزرگواری سودی برای منطقه و مردم ما ندارد. بنابراین در نوشتن و بیان مطالب خود، جبههگیری درونی را بزرگ نکنید. آنچه باعث بدبختی مردم و طایفه سادات ما شد، رویکرد مقابلهای درون طایفهای بود. سرتان را بلند کنید که اون دور دستها، هدف قرار گرفتهایم. نه الان، بلکه سالها پیش.
اما آنچه را ناصواب نوشتهای و ناخواسته برای بیحرمتی به آقای بزرگواری دامن زدهاید را طبق سرفصلهای خودتان پاسخ میدهم. قطعاً مخاطبین گرانقدر سایت ملی کبنا نیوز، مشروح مطالب بنده و جنابعالی را در کنار هم قرار خواهند داد و ۲۲ مورد عملکرد آقای هاشمی طی ۴ سال را با ۱۲ مورد گزارش جنابعالی به عنوان خدمات آقای بزرگواری در ۸ سال در حوزه سادات امامزاده علی علیهالسلام تحلیل و بررسی خواهند کرد. آنقدر وحشتزده و مبتدیانه، قافیه را باختید که حتی یک مورد از آنچه نوشتهای را در گزارش بنده پیدا نخواهید کرد. بدون تردید، مردم خوشفکر و همیشه دانای کهگیلویه بزرگ، بویژه الیتهای سیاسی و اجتماعی، با مطالعه چنین تناقضاتی که به عنوان دفاع ولی مهمترین اصل محرومیت و بیتوجهی به مردم و منطقه است را یکی از شروط و اصول انتخاب قرار خواهند داد. بنابراین؛
دروغ اول؛ من اشارهای به ملی کردن جاده مالروی سادات توسط سردار هاشمی پور کردم؟
دروغ دوم؛ من نوشتم که وزیر را آقای بزرگواری به منطقه نیاورد؟
دروغ سوم؛ من نوشتم که آقای بزرگواری گاز را به گرگیو نبرد؟
دروغ چهارم؛ من منکر آب از تنگ پیرزال تا سواری و سد شراب گرو توسط آقای بزرگواری شدم؟
دروغ پنجم؛ من نوشتم که آقای بزرگواری سرفاریاب را شهر نکرد؟
دروغ ششم؛ من نوشتم که آقای بزرگواری پول حلال برای امامزاده نگرفت؟ به گواه برخی از اعضاء محترم هیأت امنا و مردمی که در محوطه امامزاده حضور داشته و اصرار بر گرفتن پول از خیرین (به قول شما کثیف) برای امامزاده نمودند، اندکی بعد، وقتی پول به حسابشون واریز شد، همون چند نفر به اندازه دویست نفر صلوات فرستادند. آیا این نکته شما به کمک خیرین(پول کثیف) دال بر بیسوادی، وندالیسم گرایی و توهین جنابعالی و کسانی که در تهیه متن همراهیتان کردند، به امامزاده، مجمع خیرین و فلسفه وجودی این عزیزان، اعضاء محترم هیأت امنا و شخصیت دینی، علمی، سیاسی و فرهنگی آقای بزرگواری نیست؟
دروغ هفتم؛ من گفتم که آقای بزرگواری آب گوارا و دکل موبایل برای سادات نبردند؟
دروغ هشتم؛ من نوشتم برق را آقای بزرگواری برای دلی خلیفه و... نبردند؟
دروغ نهم؛ من نوشتم که آقای بزرگواری به جمال الدین آب کشاورزی نبردند؟
دروغ دهم؛ من نوشتم که آقای بزرگواری برای سرفاریاب خانه بهداشت و آمبولانس نگرفت؟
دروغ یازدهم؛ اگر منظورت از ورزشگاه، زمین چمن هست که دروغ محض فرمودی ولی اگر سالن ورزشی هست که بفرمایید منظورتون از بنا یعنی ساخت و ساز یا اخذ مجوز؟ چون اگر بفرمایید ساخت و ساز، باز دروغ محض است ولی اگر اخذ مجوز باشد، بر شرفشان درود میفرستم.
دروغ دوازدهم؛ من گفتم آقای بزرگواری بهسازی سرفاریاب را انجام نداده؟
جناب آقای ایزدپناه؛
نگاشتن علامت افتخار بر تابلوی امثال آفای بزرگواری، نیازمند درایت و هوش و ذکاوتی کم نظیر است که با نوشتن مطالبی مثل آنچه مثلاً دفاع کردید، توهین بود و جفا در حقایشان. آنچه موجب فریب مردم است و توهین به سادات و حاج آقای بزرگواری، دفاع غلط، تقابل با خودی، بیاطلاعی از چگونگی بیانِ خدمات، شخصیتهای منحصر به فرد، چهرههای برجسته و فرهیختهمان است. بشخصه معتقدم که آقای هاشمی پور و آقای بزرگواری دو روی یک سکه نبوده و مجزای از هم نیستد و خدماتشان نیز قابل تفکیک از هم نخواهد بود. هر دو برای این نظام لازم و ملزوم هستند و سرنوشتشان نیز چنین شد که هیچگاه و هیچکس قدرت تفکیک و جدایی خدماتشان در دوران جنگ و سازندگی را نخواهد داشت.
شک نکن که برای من و سادات امامزاده علی علیه السلام، قبولی آقای بزرگواری در رقابت امسال، موجب افتخار خواهد بود. اگر مواظب موضعگیریهای خود باشید و به ناحق و با بیان واژههای نامناسب، سردار هاشمی پور را مورد هجمه قرار ندهید و مستمرا خدمات آقای بزرگواری را در عرصههای مختلف به مردم عرضه کنید، متوجه خواهید شد که نه من منتظر وعدهای بودم و برای رسیدن به مطامعی مطلب نوشتم و نه شما میتوانی با این قلم و بیان، حداقل، همانی که حاج آقا هستند را بنویسی.
حال که با چماق و قداره قراره است فهم و خرد مردم را نشانه بروید، میدان درک و دانش مردم آماده حضورتان است و ادبیات چاله میدانی، خاطرات بسیاری را در نحوهٔ مطالبهگری برای خردورزان سیاسی بویژه اصلاح طلب و اصولگرا، بازخوانی خواهد کرد. توصیه میکنم که عرصهٔ قلم و میدان سیاست را با «هی هی» کردن و «یالا بگرش» اشتباه نگیرید.
انشاءالله که آنچه مرضی درگاه حق است، بیان کنیم.
اما جناب آقای ایزدپناه؛
بَشِّرْ عِبَادِ الَّذِینَ یسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَیتَّبِعُونَ أَحْسَنَه
ابتدا از آخر متن جنابعالی شروع میکنم.
چون بهامید مُلک ری همراهی میکنید، فکر میکنی که بنده بهامید وعدهای مطلب نوشتهام. چرا اگر قرار بود با هرامیدی و با هرکسی مسئولیت بگیرم، خیلی قبلتر از اینها به عنوان مدیر و بالاتر، برای حضرات اسب دوانی میکردم. شک نکن که نوشتن یک صفحه مقاله، و بیان مطلبی که حکایت ازایده و نظر و عقیدهام باشد، با دهها پست و آدم صاحب قدرت عوض نمیکنم. نمیخواهم منیت کنم، چون لازم نمیبینم.
دوست عزیز؛
حالا که توهم دفاع از حاج آقای بزرگواری را گرفتهاید، مشروحا پاسخم را مینویسم. اولاً بخواهی یا منکر شوی، آقای بزرگواری افتخار طایفه و منطقه و مملکتمان است. برخلاف شماهایی که ناسنجیده و بدون تحلیل منطقی، حاج آقا را در برزخِ مملکتِ گرفتارِ معیشت و سیاست کردهاید، بارها در مطالبم و در دفاع از آقای بزرگواری نوشتهام و حتی مدعی هستم که در این کشور، اگر هرکسی مدیون جمهوری اسلامی باشد، جمهوری اسلامی مدیون آقای بزرگواری است. و برای بیان این عقیده کم تاوان هم ندادم.
از طرفی، علیرغم اینکه مخالف مرزبندیهای قومیتی و منطقهای هستم، معتقدم که برای ما، آقای بزرگواری و آقای هاشمی پور فرقی ندارند. متأسفانه از اون شبی که به اشتباه، نوشتی «سونامی استقبال از آقای بزرگواری»، و از شما پرسیدم که چرا با آبروی این سید بازی میکنید؟ چرا کاری را که خودش نمیخواهد، بر او تحمیل میکنید؟ کدام گروه، جماعت، صنف یا طبقه اجتماعی و مردمی ازایشان دعوت کردهاند، و پاسخی نداشتید، متوجه این جوِ موقعیت نشناس و احساسی و توهمزده علیه آقای بزرگواری شدم.
جناب سید؛
اینکه به قصد دفاع از آقای بزرگواری به مقام و شأن و جایگاهش، با ادبیاتی ناصواب توهین میکنید، پسندیده نیست. آیا شمایی که سینه ستبر کرده و مقابل من قرار گرفتهای، در دوره نمایندگی ۸ ساله آقای بزرگواری به خود اجازه دادی که منتشرکننده خدماتایشان باشی؟
آیا همون بلایی که قبل از انصراف از ثبت نام برای سومین بار، سرشان آوردید، فراموشتان شد؟
آیا زمانیکه مدیران استانی دولت روحانی علیهایشان شدند، جرات دفاع ازایشان را داشتید؟
آیا زمانیکه آقای پیشوا علیهایشان و دکتر موسی خادمی و حاج کرامت کریمی و طایفه سادات مطلب نوشتند، جرات پاسخگویی داشتید؟
آیا در ۴ سال اخیر که حاج آقای بزرگواری منتقد دولت بود و گاهی مطالبی را نشر میدادند، جرات باز نشرشان را داشتید؟
ولی آقای ایزدپناه؛
علیرغم همه بدرفتاریهای که همراهان آقای بزرگواری و حتی خودشان با خودم و خانوادهام داشتید، مستمرا در رسانهها و یا هر جایی تریبونی دستم رسید با افتخار ازایشان حمایت کردم.
الان هم به هیچ عنوان آقای بزرگواری را به عنوان بزرگ و فرهنگی فرهیخته و چهره ماندگار سادات آنانزاده علی علیهالسلام، قضاوت نخواهم کرد.
در مورد مطالبی که نوشتم، هیچ اشارهای به حذف خدمات آقای بزرگواری نکردم. آنچه نوشتم و اشاره کردم، خدمات ۴ سالهٔ آقای هاشمی پور تنها در بک منطقه از کهگیلویه بزرگ بود. لطفاً توجه کنید که اصرار بر تقابل آقای هاشمی پور و آقای بزرگواری سودی برای منطقه و مردم ما ندارد. بنابراین در نوشتن و بیان مطالب خود، جبههگیری درونی را بزرگ نکنید. آنچه باعث بدبختی مردم و طایفه سادات ما شد، رویکرد مقابلهای درون طایفهای بود. سرتان را بلند کنید که اون دور دستها، هدف قرار گرفتهایم. نه الان، بلکه سالها پیش.
اما آنچه را ناصواب نوشتهای و ناخواسته برای بیحرمتی به آقای بزرگواری دامن زدهاید را طبق سرفصلهای خودتان پاسخ میدهم. قطعاً مخاطبین گرانقدر سایت ملی کبنا نیوز، مشروح مطالب بنده و جنابعالی را در کنار هم قرار خواهند داد و ۲۲ مورد عملکرد آقای هاشمی طی ۴ سال را با ۱۲ مورد گزارش جنابعالی به عنوان خدمات آقای بزرگواری در ۸ سال در حوزه سادات امامزاده علی علیهالسلام تحلیل و بررسی خواهند کرد. آنقدر وحشتزده و مبتدیانه، قافیه را باختید که حتی یک مورد از آنچه نوشتهای را در گزارش بنده پیدا نخواهید کرد. بدون تردید، مردم خوشفکر و همیشه دانای کهگیلویه بزرگ، بویژه الیتهای سیاسی و اجتماعی، با مطالعه چنین تناقضاتی که به عنوان دفاع ولی مهمترین اصل محرومیت و بیتوجهی به مردم و منطقه است را یکی از شروط و اصول انتخاب قرار خواهند داد. بنابراین؛
دروغ اول؛ من اشارهای به ملی کردن جاده مالروی سادات توسط سردار هاشمی پور کردم؟
دروغ دوم؛ من نوشتم که وزیر را آقای بزرگواری به منطقه نیاورد؟
دروغ سوم؛ من نوشتم که آقای بزرگواری گاز را به گرگیو نبرد؟
دروغ چهارم؛ من منکر آب از تنگ پیرزال تا سواری و سد شراب گرو توسط آقای بزرگواری شدم؟
دروغ پنجم؛ من نوشتم که آقای بزرگواری سرفاریاب را شهر نکرد؟
دروغ ششم؛ من نوشتم که آقای بزرگواری پول حلال برای امامزاده نگرفت؟ به گواه برخی از اعضاء محترم هیأت امنا و مردمی که در محوطه امامزاده حضور داشته و اصرار بر گرفتن پول از خیرین (به قول شما کثیف) برای امامزاده نمودند، اندکی بعد، وقتی پول به حسابشون واریز شد، همون چند نفر به اندازه دویست نفر صلوات فرستادند. آیا این نکته شما به کمک خیرین(پول کثیف) دال بر بیسوادی، وندالیسم گرایی و توهین جنابعالی و کسانی که در تهیه متن همراهیتان کردند، به امامزاده، مجمع خیرین و فلسفه وجودی این عزیزان، اعضاء محترم هیأت امنا و شخصیت دینی، علمی، سیاسی و فرهنگی آقای بزرگواری نیست؟
دروغ هفتم؛ من گفتم که آقای بزرگواری آب گوارا و دکل موبایل برای سادات نبردند؟
دروغ هشتم؛ من نوشتم برق را آقای بزرگواری برای دلی خلیفه و... نبردند؟
دروغ نهم؛ من نوشتم که آقای بزرگواری به جمال الدین آب کشاورزی نبردند؟
دروغ دهم؛ من نوشتم که آقای بزرگواری برای سرفاریاب خانه بهداشت و آمبولانس نگرفت؟
دروغ یازدهم؛ اگر منظورت از ورزشگاه، زمین چمن هست که دروغ محض فرمودی ولی اگر سالن ورزشی هست که بفرمایید منظورتون از بنا یعنی ساخت و ساز یا اخذ مجوز؟ چون اگر بفرمایید ساخت و ساز، باز دروغ محض است ولی اگر اخذ مجوز باشد، بر شرفشان درود میفرستم.
دروغ دوازدهم؛ من گفتم آقای بزرگواری بهسازی سرفاریاب را انجام نداده؟
جناب آقای ایزدپناه؛
نگاشتن علامت افتخار بر تابلوی امثال آفای بزرگواری، نیازمند درایت و هوش و ذکاوتی کم نظیر است که با نوشتن مطالبی مثل آنچه مثلاً دفاع کردید، توهین بود و جفا در حقایشان. آنچه موجب فریب مردم است و توهین به سادات و حاج آقای بزرگواری، دفاع غلط، تقابل با خودی، بیاطلاعی از چگونگی بیانِ خدمات، شخصیتهای منحصر به فرد، چهرههای برجسته و فرهیختهمان است. بشخصه معتقدم که آقای هاشمی پور و آقای بزرگواری دو روی یک سکه نبوده و مجزای از هم نیستد و خدماتشان نیز قابل تفکیک از هم نخواهد بود. هر دو برای این نظام لازم و ملزوم هستند و سرنوشتشان نیز چنین شد که هیچگاه و هیچکس قدرت تفکیک و جدایی خدماتشان در دوران جنگ و سازندگی را نخواهد داشت.
شک نکن که برای من و سادات امامزاده علی علیه السلام، قبولی آقای بزرگواری در رقابت امسال، موجب افتخار خواهد بود. اگر مواظب موضعگیریهای خود باشید و به ناحق و با بیان واژههای نامناسب، سردار هاشمی پور را مورد هجمه قرار ندهید و مستمرا خدمات آقای بزرگواری را در عرصههای مختلف به مردم عرضه کنید، متوجه خواهید شد که نه من منتظر وعدهای بودم و برای رسیدن به مطامعی مطلب نوشتم و نه شما میتوانی با این قلم و بیان، حداقل، همانی که حاج آقا هستند را بنویسی.
حال که با چماق و قداره قراره است فهم و خرد مردم را نشانه بروید، میدان درک و دانش مردم آماده حضورتان است و ادبیات چاله میدانی، خاطرات بسیاری را در نحوهٔ مطالبهگری برای خردورزان سیاسی بویژه اصلاح طلب و اصولگرا، بازخوانی خواهد کرد. توصیه میکنم که عرصهٔ قلم و میدان سیاست را با «هی هی» کردن و «یالا بگرش» اشتباه نگیرید.
انشاءالله که آنچه مرضی درگاه حق است، بیان کنیم.
چاشنی قوم گرایی در مطالبتان به صراحت دیده میشود...