تاریخ انتشار
شنبه ۲۰ اسفند ۱۴۰۱ ساعت ۱۹:۲۰
کد مطلب : ۴۵۹۶۴۷
یادداشتی از سید امیرحسین صالحینسب؛
موانع سد راه مدیریت استاندار و توسعه استان کهگیلویه و بویراحمد
۰
مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های مخاطبین کبنانیوز است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. می توانید با ارسال یادداشت خود، این مطلب را تأیید یا نقد کنید.
کبنا ؛یادداشتی از امیرحسین صالحی نسب؛ چهل و اندی سال از پیروزی انقلاب اسلامی و حاکمیت نظام مقدس جمهوری اسلامی را با همه دسیسههای داخلی و توطئههای خارجی پشت سر گذاشتیم.
در این مدت چندین و چند استاندار سکان مدیریتی استان کهگیلویه و بویراحمد را بر عهده گرفتهاند.
هرکدام به فراخور زمان و شرایطی که پیش رو داشتند تلاش و زحمات طاقت فرسایی را متقبل و کارهای قابل تقدیری انجام دادند.
در سختترین شرایط قرعه فال اما با انتخاب و شناخت دقیق همه جانبهگری دولت سیزدهم و نظر مساعد مؤثرین بنام دکتر سید علی احمدزاده تحصیلکرده دکترای حقوق افتاد.
آقای دکتر احمدزاده بومی، آشنا به فرهنگ و بافت اجتماعی و سیاسی استان، از جهادسازندگی تا فرمانداری گچساران، معاونت سیاسی استانداری استان مهم و مذهبی قم، استاد دانشگاه تا مدیریت عالی دانشگاهی مهم کشور، مدیریت در ردههای مهم، مؤثر و کلیدی دستگاه قضایی را در روزمه کاری خود داردایشان در ۳۱ شهریور سال ۱۴۰۰ و در بحرانیترین شرایط سکان مدیریت عالی اجرایی استان را بر عهده گرفت.
زمانی که بیماری کوید ۱۹ (کرونا) بشدت آرامش و امنیت بهداشتی و روانی مردم را سلب کرده بود و کادر پزشکی و درمانی استان کهگیلویه و بویراحمد با همه نداریها و کمبودها اما شبانه روز در فکر پیشگیری و درمان این بیماری هولناک بود ولی کمبود کادر، دارو و فضا کاملاً مشهود بود.
موقعی که دولت قبل نه تنها با کمبود اعتبارات عمرانی که در تأمین اعتبارات جاری برای پرداخت حقوق کارمندان با کسری بودجه مواجه و مجبور شد برای جبران این کسری با قراردادن سهام دولتی در بازار بورس حبابی ایجاد کند که جز تضرر و نارضایتی مردم سهامدار، نتیجهای برای آنان یعنی مردم نداشت.
و در شرایطی که مدیریت دولت قبل در استان با انبوهی از بدهکاری و مطالبات معوقه، مدیریت را تحویلایشان داد و در کنار این موارد آسیبها و معضلات دیگری از قبل تورم و گرانی، بیکاری و نبود شغل، انتظارات و مطالبات بحق و بر زمین مانده مردم در دولت قبل مزید بر علت و انگیزه قویایشان برای برای خدمت بیشتر به این مردم گردید.
از طرفی استان کهگیلویه و بویراحمد هرچند جزء کوچکترین استانها از حیث جمعیت و وسعت، محرومیت و غیر برخوردار میباشد و هرچند ویژگیها و پتانسیلهای قوی از جمله برخورداری از نیروهای توانمند و با صداقت، منابع عظیم و فراوان آبی و نفتی، جنگل و مرتع، محیط زیست و گردشگری، آب و هوای متنوع و ویژه در جنوب و دهها نعمت دیگر برخوردار است.
اما و اما؛
از بافت اجتماعی و سیاسی خاص و قائم بخود هم نیز برخوردار است.
بر خلاف سایر استانها، غالب تصمیم گیرندگان، مؤثرین و متنفذین و حتی نخبگان در این استان بجای اینکه بیشتر به فکر توسعه و پیشرفت استان، رفاه و تعالی مردم باشند با فعال کردن گسلهای اجتماعی و سیاسی قومی، قبیلهای، ایلی و منطقهای خواسته یا ناخواسته مانع رشد، توسعه و پیشرفت استان و توقف روند رو به جلوی مدیریتی استان میشوند.
تا جائیکه بیشتر و عمدتاً به فکر نفوذ در بدنه مدیریتی و فشار بر مدیریت عالی استان از طریق سهم خواهی هستند.
چنانچه از زمان انتخاب و انتصاب دکتر احمدزاده بعنوان استاندار، مکاتبات، درخواستها، جلسات، نشستها و رایزنیهای افراد محترم متنفذ، مؤثر سیاسی و اجتماعی استان باایشان برملا و آشکار شود هیچوقت و یا بندرت و خیلی کم اشارهای به چگونگی توسعه استان و برون رفت از این محرومیت داشتهاند، بلکه و تنها محور و مخلص کلام، درخواست، مطالبه و اخیراً انتقادات چرایی عدم استفاده و عدم بکارگیری این یا آن فرد در فلان منصب، آنهم نه همسو و همگام با استاندار که با خود منتقد میباشد.
و این داستان در این چهل واندی سال باعث تشدید اختلافات اجتماعی، سد و مانع پیشرفت و توسعه زیر ساختها و مدیریت استان شده است.
استاندار بجای اینکه وقت، فکر و ذهن خود را متمرکز برای چگونگی جذب و تخصیص گرفتن اعتبار و بودجه از مرکز و یا برنامهریزی برای توسعه و پیشرفت استان کند باید دائماً درگیر مسائل حاشیهای و مخصوصاً عزل و نصبها باشد.
نه تنها احمدزاده که بسیاری احمدزادهها بعنوان استاندار این استان درگیر چنین رویه غلط، سهم خواهی و زیاده خواهی بودند.
یکی از هم ولایتیها نقل میکرد که یکی از وزرا میگفت؛ استان کهگیلویه و بویراحمد با وجود اینکه اولین یا دومین استان کوچک از نظر وسعت و جمعیت میباشد ولی بدلیل اختلافات فراوان و بسیار در استان بخاطر عزل و نصب مدیران به اندازه چندین استان وقت وزرا را میگیرد.
در این استان نه تنها جریانات سیاسی و مسائل قومی، قبیلهای، طایفهای، ایلی و منطقهای که اخیراً چهرههای به اصطلاح سیاسی و حتی غیر همسو با دولت سیزدهم و گفتمان استاندار، سهم خواهیشان گوش فلک را کر کرده است.
همان انتقادات بیپایه و بیاساسی که به مسعود حسینی، موسی خادمی و دهها نیروی بومی کارآمد میکردند که ضعیف و قوم گرا یا منطقه گرا هستند، الان بناحق به سمت دکتر احمدزاده روانه میکنند.
مگر غیر از این است که برخی از همین جماعت مسعود حسینی را بدلیل اینکه از فلان منطقه و از طرفداران فکر و قوم خودش استفاده میکرد، موسی خادمی را نیز به بهانه اینکه از ان منطقه و اقوام و جریان فکریاش را رشد میدهد و چه نیروهای توانمند و در سطح مدیریت ملی دیگر را هم به همین بهانهها از مدیریت و حتی استان فراری دادن!!
امروز هم چون چیزی ندارند همان تکرار مکررات را در مورد احمدزاده میگویند.
اما نوبت خود که میرسد فیلتر خاص و خاص دارند و انتخاب قومی، قبیلهای، جریانی و... ایرادی ندارد.
نیروی بومی مشغول است بوق و کرنا میکنند که چرا تغییر داده نمیشود.
استاندار برای جایگزین دنبال نیرو و گزینه بومی میرود توسط همین شخیوخیت و دیگر مؤثرین، به صرف اینکه طرفدار و یا در مسیر او نمیباشد انواع و اقسام تهمت، عملکرد ناشایست را نصیب گزینه مورد نظر و حتی اجدادش میکنند تا از گردونه انتخاب خارج شود.
چرا این فرد مسئول از این طایفه، یا از آن طایفه یا از اون منطقه و این شهر است؟
مجبور میشود برای نجات سیستم و مدیریت امور، تن به انتخاب نیروی غیر بومی دهد تا حداقل به جوانان نخبه استان بعلت بر چسب زدنیهای ناروا آسیب نزنند این حق به جانبانیهویی داد و فغان راه میاندازند که چرا با وجود نیروی بومی از افراد عیر بومی استفاده میکند؟
خطابم شخص یا جریان خاصی نیست، بلکه همه معمرین، شیخوخیت استان، مؤثرین از هر جناح و طرز تفکر، منطقه و ایلی را در بر میگیرد
با وجود همه این موانع احمدزاده در این مدت توانست کارهای خوب و قابل تحسینی در این شرایط انجام دهد.
صداقت، اقتدار و تعهد.
تعهد توام با اقتدار و صداقت سرلوحه کارش قرار گرفته است.
ارتباط مستقیم و رودر رو با مردم.
تمام وقت در دسترس بودن.
بازدیدهای سرزده به ادارات.
سفرهای اداری مکرر در هر هفته به تهران و تأمین اعتبار برای پیشرفت استان کهگیلویه و بویراحمد.
تلاش و جدیت برای توسعه استان در همه بخشها و زیر ساختها.
تعامل خوب و اخلاق محور با مسئولین کشوری و نشستهای تخصصی با وزیران برای افزایش اعتبارات استان.
استفاده بهینه از سفر ریاست محترم جمهوری و گرفتن اعتبارات بسیار خوب برای هزینه در بخشهای مختلف در استان.
مدیریت بحرانهای متعدد استان از جمله بحران سیل و دریافت اعتبارات برای جبران خسارات وارده به مردم.
حضور پررنگ در مجالس و اجتماعات استانی و ملی.
و اقدام مؤثر و عملی برای زیرساختهای مهم در استان از جمله سدها، پتروشیمی و...
در پایان؛
بعنوان یک شهروند از مؤثرین، معمرین، چهرههای سیاسی، منطقهای، ایلی و طایفهای و همه آنانیکه در این چهل و اندی سال به پشتوانه رای و حمایت این مردم و نظام به پست و مقام و منصبی و یا جایگاه جریانی و معنوی در استان رسیدند انتظار میرود بجای دخالت، مانع تراشی، سهم خواهی، نامه پراکنی، جوسازی و ملتهب کردن فضا و نهایتاً ایجاد بدبینی در میان مردم و مدیران که جز رکود کاری و عقب گرد، نتیجه دیگری ندارد، دست بردارند.
شیخوخیت باید دین خود را در این شرایط حساس تاریخی برای پیشرفت و توسعه استان کهگیلویه و بویراحمد از طریق کمک و مشورت صادقانه به مدیریت استان بکار گیرند و گرنه نه تنها در فردای قیامت بلکه همین زمانه و این برهه حساس تاریخی، در برابر وجدان این مردم خوب و خون شهدا نیز مسئولیت دارند.
در این مدت چندین و چند استاندار سکان مدیریتی استان کهگیلویه و بویراحمد را بر عهده گرفتهاند.
هرکدام به فراخور زمان و شرایطی که پیش رو داشتند تلاش و زحمات طاقت فرسایی را متقبل و کارهای قابل تقدیری انجام دادند.
در سختترین شرایط قرعه فال اما با انتخاب و شناخت دقیق همه جانبهگری دولت سیزدهم و نظر مساعد مؤثرین بنام دکتر سید علی احمدزاده تحصیلکرده دکترای حقوق افتاد.
آقای دکتر احمدزاده بومی، آشنا به فرهنگ و بافت اجتماعی و سیاسی استان، از جهادسازندگی تا فرمانداری گچساران، معاونت سیاسی استانداری استان مهم و مذهبی قم، استاد دانشگاه تا مدیریت عالی دانشگاهی مهم کشور، مدیریت در ردههای مهم، مؤثر و کلیدی دستگاه قضایی را در روزمه کاری خود داردایشان در ۳۱ شهریور سال ۱۴۰۰ و در بحرانیترین شرایط سکان مدیریت عالی اجرایی استان را بر عهده گرفت.
زمانی که بیماری کوید ۱۹ (کرونا) بشدت آرامش و امنیت بهداشتی و روانی مردم را سلب کرده بود و کادر پزشکی و درمانی استان کهگیلویه و بویراحمد با همه نداریها و کمبودها اما شبانه روز در فکر پیشگیری و درمان این بیماری هولناک بود ولی کمبود کادر، دارو و فضا کاملاً مشهود بود.
موقعی که دولت قبل نه تنها با کمبود اعتبارات عمرانی که در تأمین اعتبارات جاری برای پرداخت حقوق کارمندان با کسری بودجه مواجه و مجبور شد برای جبران این کسری با قراردادن سهام دولتی در بازار بورس حبابی ایجاد کند که جز تضرر و نارضایتی مردم سهامدار، نتیجهای برای آنان یعنی مردم نداشت.
و در شرایطی که مدیریت دولت قبل در استان با انبوهی از بدهکاری و مطالبات معوقه، مدیریت را تحویلایشان داد و در کنار این موارد آسیبها و معضلات دیگری از قبل تورم و گرانی، بیکاری و نبود شغل، انتظارات و مطالبات بحق و بر زمین مانده مردم در دولت قبل مزید بر علت و انگیزه قویایشان برای برای خدمت بیشتر به این مردم گردید.
از طرفی استان کهگیلویه و بویراحمد هرچند جزء کوچکترین استانها از حیث جمعیت و وسعت، محرومیت و غیر برخوردار میباشد و هرچند ویژگیها و پتانسیلهای قوی از جمله برخورداری از نیروهای توانمند و با صداقت، منابع عظیم و فراوان آبی و نفتی، جنگل و مرتع، محیط زیست و گردشگری، آب و هوای متنوع و ویژه در جنوب و دهها نعمت دیگر برخوردار است.
اما و اما؛
از بافت اجتماعی و سیاسی خاص و قائم بخود هم نیز برخوردار است.
بر خلاف سایر استانها، غالب تصمیم گیرندگان، مؤثرین و متنفذین و حتی نخبگان در این استان بجای اینکه بیشتر به فکر توسعه و پیشرفت استان، رفاه و تعالی مردم باشند با فعال کردن گسلهای اجتماعی و سیاسی قومی، قبیلهای، ایلی و منطقهای خواسته یا ناخواسته مانع رشد، توسعه و پیشرفت استان و توقف روند رو به جلوی مدیریتی استان میشوند.
تا جائیکه بیشتر و عمدتاً به فکر نفوذ در بدنه مدیریتی و فشار بر مدیریت عالی استان از طریق سهم خواهی هستند.
چنانچه از زمان انتخاب و انتصاب دکتر احمدزاده بعنوان استاندار، مکاتبات، درخواستها، جلسات، نشستها و رایزنیهای افراد محترم متنفذ، مؤثر سیاسی و اجتماعی استان باایشان برملا و آشکار شود هیچوقت و یا بندرت و خیلی کم اشارهای به چگونگی توسعه استان و برون رفت از این محرومیت داشتهاند، بلکه و تنها محور و مخلص کلام، درخواست، مطالبه و اخیراً انتقادات چرایی عدم استفاده و عدم بکارگیری این یا آن فرد در فلان منصب، آنهم نه همسو و همگام با استاندار که با خود منتقد میباشد.
و این داستان در این چهل واندی سال باعث تشدید اختلافات اجتماعی، سد و مانع پیشرفت و توسعه زیر ساختها و مدیریت استان شده است.
استاندار بجای اینکه وقت، فکر و ذهن خود را متمرکز برای چگونگی جذب و تخصیص گرفتن اعتبار و بودجه از مرکز و یا برنامهریزی برای توسعه و پیشرفت استان کند باید دائماً درگیر مسائل حاشیهای و مخصوصاً عزل و نصبها باشد.
نه تنها احمدزاده که بسیاری احمدزادهها بعنوان استاندار این استان درگیر چنین رویه غلط، سهم خواهی و زیاده خواهی بودند.
یکی از هم ولایتیها نقل میکرد که یکی از وزرا میگفت؛ استان کهگیلویه و بویراحمد با وجود اینکه اولین یا دومین استان کوچک از نظر وسعت و جمعیت میباشد ولی بدلیل اختلافات فراوان و بسیار در استان بخاطر عزل و نصب مدیران به اندازه چندین استان وقت وزرا را میگیرد.
در این استان نه تنها جریانات سیاسی و مسائل قومی، قبیلهای، طایفهای، ایلی و منطقهای که اخیراً چهرههای به اصطلاح سیاسی و حتی غیر همسو با دولت سیزدهم و گفتمان استاندار، سهم خواهیشان گوش فلک را کر کرده است.
همان انتقادات بیپایه و بیاساسی که به مسعود حسینی، موسی خادمی و دهها نیروی بومی کارآمد میکردند که ضعیف و قوم گرا یا منطقه گرا هستند، الان بناحق به سمت دکتر احمدزاده روانه میکنند.
مگر غیر از این است که برخی از همین جماعت مسعود حسینی را بدلیل اینکه از فلان منطقه و از طرفداران فکر و قوم خودش استفاده میکرد، موسی خادمی را نیز به بهانه اینکه از ان منطقه و اقوام و جریان فکریاش را رشد میدهد و چه نیروهای توانمند و در سطح مدیریت ملی دیگر را هم به همین بهانهها از مدیریت و حتی استان فراری دادن!!
امروز هم چون چیزی ندارند همان تکرار مکررات را در مورد احمدزاده میگویند.
اما نوبت خود که میرسد فیلتر خاص و خاص دارند و انتخاب قومی، قبیلهای، جریانی و... ایرادی ندارد.
نیروی بومی مشغول است بوق و کرنا میکنند که چرا تغییر داده نمیشود.
استاندار برای جایگزین دنبال نیرو و گزینه بومی میرود توسط همین شخیوخیت و دیگر مؤثرین، به صرف اینکه طرفدار و یا در مسیر او نمیباشد انواع و اقسام تهمت، عملکرد ناشایست را نصیب گزینه مورد نظر و حتی اجدادش میکنند تا از گردونه انتخاب خارج شود.
چرا این فرد مسئول از این طایفه، یا از آن طایفه یا از اون منطقه و این شهر است؟
مجبور میشود برای نجات سیستم و مدیریت امور، تن به انتخاب نیروی غیر بومی دهد تا حداقل به جوانان نخبه استان بعلت بر چسب زدنیهای ناروا آسیب نزنند این حق به جانبانیهویی داد و فغان راه میاندازند که چرا با وجود نیروی بومی از افراد عیر بومی استفاده میکند؟
خطابم شخص یا جریان خاصی نیست، بلکه همه معمرین، شیخوخیت استان، مؤثرین از هر جناح و طرز تفکر، منطقه و ایلی را در بر میگیرد
با وجود همه این موانع احمدزاده در این مدت توانست کارهای خوب و قابل تحسینی در این شرایط انجام دهد.
صداقت، اقتدار و تعهد.
تعهد توام با اقتدار و صداقت سرلوحه کارش قرار گرفته است.
ارتباط مستقیم و رودر رو با مردم.
تمام وقت در دسترس بودن.
بازدیدهای سرزده به ادارات.
سفرهای اداری مکرر در هر هفته به تهران و تأمین اعتبار برای پیشرفت استان کهگیلویه و بویراحمد.
تلاش و جدیت برای توسعه استان در همه بخشها و زیر ساختها.
تعامل خوب و اخلاق محور با مسئولین کشوری و نشستهای تخصصی با وزیران برای افزایش اعتبارات استان.
استفاده بهینه از سفر ریاست محترم جمهوری و گرفتن اعتبارات بسیار خوب برای هزینه در بخشهای مختلف در استان.
مدیریت بحرانهای متعدد استان از جمله بحران سیل و دریافت اعتبارات برای جبران خسارات وارده به مردم.
حضور پررنگ در مجالس و اجتماعات استانی و ملی.
و اقدام مؤثر و عملی برای زیرساختهای مهم در استان از جمله سدها، پتروشیمی و...
در پایان؛
بعنوان یک شهروند از مؤثرین، معمرین، چهرههای سیاسی، منطقهای، ایلی و طایفهای و همه آنانیکه در این چهل و اندی سال به پشتوانه رای و حمایت این مردم و نظام به پست و مقام و منصبی و یا جایگاه جریانی و معنوی در استان رسیدند انتظار میرود بجای دخالت، مانع تراشی، سهم خواهی، نامه پراکنی، جوسازی و ملتهب کردن فضا و نهایتاً ایجاد بدبینی در میان مردم و مدیران که جز رکود کاری و عقب گرد، نتیجه دیگری ندارد، دست بردارند.
شیخوخیت باید دین خود را در این شرایط حساس تاریخی برای پیشرفت و توسعه استان کهگیلویه و بویراحمد از طریق کمک و مشورت صادقانه به مدیریت استان بکار گیرند و گرنه نه تنها در فردای قیامت بلکه همین زمانه و این برهه حساس تاریخی، در برابر وجدان این مردم خوب و خون شهدا نیز مسئولیت دارند.