تاریخ انتشار
دوشنبه ۲۳ آبان ۱۴۰۱ ساعت ۲۲:۳۷
کد مطلب : ۴۵۴۴۱۷
یادداشت اجتماعی|

چه کسی مقصر است؟ وقتی به جای انصاف، عدالت و نوع‌دوستی گمشده ما سگ باشد؟!

۹
۵
مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های مخاطبین کبنانیوز است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. می توانید با ارسال یادداشت خود، این مطلب را تأیید یا نقد کنید.
این آگهی به در شیشه‌ای یک فروشگاه مواد غذایی در شهر یاسوج نصب شده بود.
این آگهی به در شیشه‌ای یک فروشگاه مواد غذایی در شهر یاسوج نصب شده بود.
کبنا ؛
یادداشتی از سیده فرزانه رخشا؛ اگر شما از آن دسته آدم‌هایی هستید که حتی یک بار در خواب دیده‌اید یک گله سگ دنبالتان می‌کند، حتماً این یادداشت را بخوانید!!!
آن روز که کوله پشتی سنگینم را با خود حمل می‌کردم و هندزفری‌ام توی گوشم بود و داشتم از این پادکست‌های انگیزشی که این روزها باب شده است گوش می‌دادم یک دفعه دیدم توسط یک گله سگ محاصره شدم. نه راه رفت داشتم و نه راه برگشت! یادم آمد دیگران می‌گفتند اگر با یک سگ برخورد کردی هیچ حرکتی نکن؛ اما نمی‌توانستم بی حرکت! ترس امانم را بریده بود و قدرت تصمیم‌گیری را گرفته بود. کار از پیدا کردن سنگ و پرت کردن و فکر چاره کردن هم گذشته بود! تازه من اصلاً نشانه‌گیری‌ام خوب نبود. القصه دوپا داشتم و دو پای دیگر قرض گرفتم و فرار.... من بدو، سگ بدو، من بدو، سگ بدو... تا به یک در که از قضا باز بود خوردم. خودم را انداختم داخل، در را بستم و پشت در نشستم. در همین اثنا آرزو کردم کاش اینجا به دردسر نیفتم! کاش یک لیوان آب داشتم! یک‌دفعه صدای نگهبان را شنیدم که نزدیک می‌شد. انگار از این ماجراها زیاد دیده بود. خندید و گفت: سگ‌ها دنبالت کردند؟ با خجالت سرتکان دادم و او چوبش را برداشت و رفت تا سگ‌ها را دور کند. وقتی برگشت گفت: سگ‌ها بی‌آزارند فقط تا وقتی که متوجه ترست نشده باشند. در وضعیتی نبودم که بتوانم نظری بدهم فقط تشکر کردم و یک تاکسی گرفتم و رفتم.
 کابوسی که از کودکی همیشه همراهم بود؛ خواب پریشانی که شاید هفته‌ای یک‌بار می‌دیدم حالا تعبیر شده بود. اما از زمین و زمان شاکی بودم. راستش می‌ترسم یک بار دیگه دوباره توسط سگ‌ها محاصره شوم و بعد آن دفعه شاید شانس یارم نباشد و سگ‌ها به من حمله کنند و... حالا بخیه و درد و اینها به کنار؛ اگر هاری بگیرم چه؟!؟ اگر از ترس سکته بکنم بمیرم چه؟!؟ چه کسی پاسخگو خواهد بود؟!؟  دنبال ماجرا را گرفتم سگ‌های ولگرد چرا، چگونه و با پشتیبانی از چه کسانی در سطح شهر و اطراف شهر می‌چرخند؟!؟ این‌طرف و آن‌طرف، از این اداره به آن اداره، شهرداری، محیط‌ ‌زیست، شبکه بهداشت، علوم پزشکی این ور و آن ور شدم و دیدم که این رشته سری دراز دارد و هر کس به دلایل متفاوت از وظیفه‌اش سرباز می‌زند!!
  شهرداری بودجه ندارد، شبکه‌بهداشت و علوم‌پزشکی می‌گوید اگر شهرداری آمادگی داشته باشد ما آماده‌ایم و هرکس بهانه خودش را دارد. آخر سر چند سال است که دست‌روی‌دست گذاشته‌اند و هیچ‌کس به فکر هیچ‌کس نیست!!!
 این ماجرا بومی است که هر کدام از ما از یک سمت این بوم افتاده‌ایم!!! من و امثال من از سمت ترس و فوبیای بیش از حد، عده‌ای مخالف سرسخت سگ‌کشی و عقیم‌سازی، عده‌ای هم در حال اقدام و در واقع بیکار نشسته‌اند. عده‌ای هم سگ‌ها را یار، دوست، عزیز و هم‌زیست خود کرده‌اند.
خوب به‌یاد دارم مادرم برای اینکه مرا بخواباند، از سگ‌های درنده می‌ترساندم و من ناچار چشم‌هایم را به روی تمام خواسته‌ها، بهانه‌ها وشیطنت‌ها می‌بستم و تمام قدرتم را برای خواباندن خودم به کار می‌بستم و می‌خوابیدم. فردا صبح شاکر از اینکه زود خوابیدم و وقتی سگ‌ها رسیدن من خواب بودم و برای همین من را نخوردن می‌رفتم پی زندگیم؛ مدرسه، مشق، درس و بعد با بچه‌های کوچه بازی می‌کردم. یه قل‌دوقل، لی‌لی، هفت‌سنگ، بالا بلندی، گرگم ‌به‌هوا،قایم باشک و... . اگر غروب می‌شد؛ گربه‌ها را می‌دیدیم جیغ می‌کشیدیم و بسم‌الله کنان به سمتِ خانه می‌رفتیم که گربه شب جن بود و ما را حتماً جن زده می کرد!!!
وقتی از فاصله نسل‌ها برای پدر و مادرم می‌گفتم که ما با شما فرق داریم. اصلا برایشان قابل درک نبود. خب که چی؟!؟ بچه باید حرف گوش‌کن باشد. درس‌هایش را بخواند هرچه بود بخورد و جیکش هم در نیاید. ما واقعاً فرزند خلف والدینمان بودیم. همان‌ها که پیام هفته مدرسه‌شان " و بالوالدین احسانا" بود... باورتان می‌شود همین الان که بیست و‌اندی سن دارم هنوز هم مادرم مرا امر و نهی می‌کند. هنوز هم مادرم به من می‌گوید روسری‌ات را بگیر نیفتد برود ته دره!!! ولی حالا وضعیت فرق کرده. بچه‌ها توی کوچه بازی نمی‌کنند، چون کوچه امن نیست!!!! حرف‌های بد یادمی‌گیرند!!! به جایش تمام‌وقت کلاس‌های خصوصی ثبت نام می‌شوند. خیلی آکادمیک فوتبال بازی می‌کنند. آکادمیک طناب‌کشی می‌کنند. حتی آکادمیک خاله‌بازمی کنند و بعد از والدینشان می‌خواهند برای اینکه درس بخوانند یک گربه( پرشین‌کت)، یک سگ پشمالو یا یک سگ ژرمن اصیل، یک همستر، چه می‌دانم خرگوش، طوطی، بلبل مرغ عشق برایشان بخرند تا بعد اگر نیازهای روحی‌روانیشان برطرف شد درس بخوانند!! آن وقت ما یک‌سال آزگار درس می‌خواندیم تا برایمان یک توپ فوتبال بخرند. اگر پولدار بودیم دوچرخه یا هم دوچرخه‌مان را تعمیر می‌کردند و اول مهر که می‌شد همه را قدغن می‌کردند!!!  این را که گفتم یادم آمد روزی با دوستانم بازی می‌کردم ناگهان یک لاک‌پشت کوچک دیدم آن را برداشتم و قهرمانانه انگار که یک مدال طلای جهانی برده باشم آن را به دوستانم نشان دادم و گفتم: هی بچه‌ها من یک لاک‌پشت دیدم. بچه‌ها دورم جمع شدند. من و برادرم لاک‌پشت را به خانه بردیم. همین که در حیاط باز شد؛ مادرم با دمپایی و جارو و هر آنچه که دستش بود دنبالمان کرد. جلوی بچه‌ها چقدر خجالت کشیدیم و بعد با چشمانی گریان لاک‌پشت را روی زمین گذاشتیم و تسلیم به طرف مادر رفتیم تا کتک‌هایمان را بخوریم!
حالا همه چیز فرق کرده؛ آن وقت‌ها آگهی گم شدن یک کیف پول بود و یک گردنبند طلا؛ اما حالا آگهی زدند یک سگ یا گربه با این ویژگی ها گم شده است که شدیداً دل صاحب سگ برایش بی قرار است و تنگ!! نمی‌دانم بچم این دو شب را چگونه سپری کرده است؟!؟ دارم می‌میرم آی مردم!!! لطفاً به دادم برسید و اگر کسی سگی با این ویژگی را یافته است به ما اطلاع دهد و مژدگانی میلیونی بگیرد !!!
 خوب یا بد این ماجرا را نمی‌دانم. این یادداشت را نوشتم چون برایم سوال بود که در شرایط تحریم و این وضعیت اقتصادی البته به سامان که بر شمار کارتن‌خواب‌ها ثانیه به ثانیه افزوده می‌شود.
چه کسی مقصر است است که گمشده ما به جای انصاف، عدالت و نوع‌دوستی یک سگ باشد؟!؟
  هیچ‌کدام از ما حاضر نیستیم یک غریبه را به خانه‌مان راه دهیم؛ اما به راحتی می پذیریم که یک حیوان هم‌خانه‌مان باشد. بی‌هیچ چشم‌داشتی به فرزندی قبولش می‌کنیم. برایش اسم انتخاب می‌کنیم. برایش غذای خاص می‌پزیم. از او مراقبت می‌کنیم. برایش اسباب‌بازی می‌خریم. بغلش می‌کنیم. در رخت‌خوابمان جایش می‌دهیم و اصلاً هم نمی‌ترسیم. اما مقصر اصلی کیست؟!؟ این خارجی‌های فلان‌فلان شده که ما را غرب‌زده و غرب‌گرا کردند یا سلبریتی‌ها که هرچه خوردند، خوردیم. هرچه کردند، کردیم. هر چه به نمایش دادند راست یا دروغ الگوبرداری کردیم.
حالا فرقی ندارد پولدار باشی یا پول ندار. تحصیلات عالیه داشته باشی یا دیپلم. توی پایتخت نشسته باشی یا یک شهر دور افتاده کوچک. اگر یک حیوان را به سرپرستی بپذیری یک انسان شریف، بزرگ، مهربان، خوش قلب و هر آن صفتی که برای خوب بودن می‌گویند هستی!! تازه این روزها دیده‌ام در پیج‌های انگیزشی و پیچ‌های این شکلی که می‌گویند: اگر به سگ محبت کنید کارماهای زندگی‌های گذشته شما همه پاک خواهد شد و شما تبدیل به یک انسان واقعی، پاک و آمرزیده می‌شوید. انگار که تازه متولد شده‌اید!! انسان شیر خام خورده را با این حرف‌ها خام می کنند.
حالا که با عصبانیت روی صفحه‌‌کلید کامپیوتر می‌کوبم و می‌نویسم می‌دانم خودم یک حامی محیط زیست هستم. حامی حیوانات و طبیعت هستم؛ اما حامی فرهنگ هم هستم. حامی نوع‌دوستی هم هستم. نمی‌دانم حالا راه درست کدام است؟! نمی‌خواهم بگویم من درست می‌گویم و او که سگ‌ها را به سرپرستی می‌گیرد اشتباه می‌کند. اصلاً نمی‌خواهم بگویم من خوب و تو بد یا تو خوب و من بد. می‌خواهم بگویم یک تفریط و افراطی در این ماجرا دیدم که نفهمیدم از کجا آب می‌خورد. آیا مافیایی پشت این ماجرا پنهان است. مافیایی که مردم را علاقمند به این ماجراها کند و بعد ترویج دهد فلان سلبریتی دندان‌های سگش را لمینت کرده و بعد دیگری متاثر وام بگیرد بگیرد، دوندگی کند و شش دندان خراب دهان خودش را نادیده بگیرد و پوزه سگش را جراحی کند؟!؟ آیا این تجاوز به حریم حیوانات و آزار و تضییع حقوقشان نیست؟!؟ آیا این که یک سگ در رختخواب پرِ قوی تو بخوابد و خواب‌های سگی ببیند، آیا اینکه سگ گوشت پخته آمیخته با لیمو بخورد و چه بسا سس خردل، آیا اینکه یک سگ به جای بدو بدو در صحرا و دشت توی ماشین‌ها دوردور کند، آیا این تضییع حقوق سگ‌ها و دیگر حیوانات خانگی نیست.

آیا سلبریتی‌ها خیلی خوب تاثیر گذاشتند؟!؟ آیا ‌فروشندگان سگ خیلی خوب تبلیغ کردند و بازارشان گرفت یا دستگاه‌های فرهنگی در پرداختن به موضوعات اجتماعی بی‌دقتی به خرج دادند؟!؟ آیا اگر این مسوولین به جای پشت میز نشستن و لم دادن به صندلی‌های چرمینه، ده کتاب در حوزه‌های مختلف اجتماعی و فرهنگی می‌خواندند و به جای اعمال فقط سلیقه شخصی خودشان در ساخت و اجرای برنامه‌ها علم روان‌شناسی، جامعه‌شناسی و فرهنگ را نیز دخالت می‌دادند باز هم شرایط همین بود؟!؟ باز هم دل‌خوشی، دوست، یار و همدم نوجوانان جوانان و چه بسا سالمندان همین بود؟!؟
 
---------------------------------
یادداشت: سیده فرزانه رخشا
نام شما

آدرس ايميل شما

سام
Iran, Islamic Republic of
چرا ملت رو ول نمیکنید .چرا رو اعصاب میرید .به شما چه ربطی داره چه کسی سگ داره یا برای گمشدن سگش مژدگانی میزاره ..یک تار موی سگ را به هزاران ادمیزاد بی غیرت نمیدیم ..خسته نشدید نمیبینید و نمیدانید در کشور چه میگذرد .ادمیزاد هست که ادمیزاد را میکشد ...تو که نویسنده هستی .چرا دروغ مینویسی و میگویی .کدام سگ ...برید برید که .افرادی که سگ دارن یا حامی این حیوان باوفا هستن فرشته هستن که از طرف خدا روی زمین هستن تا شما نادانها و جاهلان نسل بهترین موجود خدارو نزنن .قران و اصحاب کهف
Iran, Islamic Republic of
دقیقا
مازیار
Iran, Islamic Republic of
درود دوست داشتن حیوانات هیچ منافاتی با انسان دوستی نداره هر کدام جای خودش وقتی درک درستی از زندگی نداشته باشی و در تنگنا و محدودیت شدید فکری و باوری و فرهنگی باشی در این مغلطه ها و اشتباهات و قیاسهای غلط گرفتار میشی مثل غلط عوامانه قیاس علم و ثردت
ادم بد بخت
Iran, Islamic Republic of
بخدا به فکر اشتغال.ازدواج.مسکن.تحصیل.رفاه اجتماعی و......باشید .نکنید مردم خیلی خسته شدن از تورم .گرانی .بی ثباتی اقتصادی.اونارو درست کنید.بخدا با ای روند دیگه تا چند سال اینده یه مملکت با جمعیت پیر داریم.چرا زهن مردم.مسولین. در گیر مساعل پوچ بدرد نخور میکنید.شما ها یه روز پیش درگاه خدا میخواین چی جواب بدین.
Iran, Islamic Republic of
با حیوانات ارتباطروحی بر قرار شد حسشون و معرفتشون از بعضی انسانها قوی تر است و زیبات هست
سعید
Iran, Islamic Republic of
شما در مقام یه خبرنگار اول خودتو بخاطر فوبیای سگ به روانپزشک معرفی کن دوم خانم دوستدار محیط زیست هنوز کوچکترین اطلاعی از دلایل نگهداری از حیوانات تو خونه نداری سوم کره زمین مال همه موجوداته نه فقط آدما توقع داری کل دنیا و برات قرق کنن دیگه جایی صحبت از دوستدار محیط زیست بودن نکنید لطفاً
رضا
Iran, Islamic Republic of
همینطور که تو اسلام اومده یگ نجسته
داخل خونه نبازد نگه داست به نظرم هر کی سگ با گربه نگه میداره ..کمبود داده
چ چ
Iran, Islamic Republic of
درخصوص گزارشتان سرکارخانم سیده فرزانه رخشا؟؟؟ لطفا به احادیث وروایات اسلامی مراجعه کنید اولین حامی وقانونگزار حق وحقوق حیوانات دین اسلام سفارشات پیامبرمهربانمان وامام علی. ع. میباشند نهج البلاغه را بخوانید سفارشات امام رئوفمان رابخوانید چقدرتوصیه به رعایت حال حقوق حیوانات نموده اندضمنا اکثرپیامبران الهی چوپان وشبان بودند که همراهشان سگها بودندجهت محافظت از مال واموال وگله شان،هرچی بدبختی مصیبت وبلایای طبیعی درایران الان است بخاطرکشتاربیرحمانه سگهاوگربه هاست؟؟؟ حالا بیشترفکرکنید چرا اینچنین شده است؟؟؟
لیلی
Iran, Islamic Republic of
نویسنده ی هیچی نفهم.
(عکس) داستان حجاب به ماراتن شیراز کشید

(عکس) داستان حجاب به ماراتن شیراز کشید

ماجرا وارد فاز تازه‌تری هم شد؛ چون به غیر از حضور ورزشکارانی که گفته شد حجاب را به‌صورت ...
قطع شبانه درختان بلوط در روستاهای دنا

قطع شبانه درختان بلوط در روستاهای دنا

مدیرکل حفاظت محیط زیست کهگیلویه و بویراحمد گفت: متخلفی که شبانه با اره موتوری ۱۵ اصله ...
بنزین دردسرساز

بنزین دردسرساز

کیفیت پایین بنزین ایران سال‌ها مورد مناقشه ارگان‌های داخلی بوده است. سازمان استاندارد ...
1