تاریخ انتشار
دوشنبه ۴ بهمن ۱۴۰۰ ساعت ۰۸:۲۲
کد مطلب : ۴۴۳۸۷۵
یادداشت ارسالی؛
ازدواج سوم کار دست نماینده مجلس انقلابی داده و بیکاری؛ ناکامی و معیشت کار دست جوانان کهگیلویه داده است
رضا حیدری نرمابی فعال اجتماعی کهگیلویه
۴
مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های مخاطبین کبنانیوز است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. می توانید با ارسال یادداشت خود، این مطلب را تأیید یا نقد کنید.
کبنا ؛رضا حیدری از فعالان اجتماعی کهگیلویه طی یادداشتی در واکنش به خبر رسانهها در خصوص ازدواج سوم کار دست نماینده مجلس داد نوشت اما در کهگیلویه جوانان ناکام ما ناتوانی در اختیار کار و تأمین معیشت ومسکن هم ناکامی کار دست حیات عمر و دوام زندگی داده است.
من شبها زود میخوابم و صبحها هم بلا استثنا زود از خواب بلند میشوم، به امیدی که یکروز ببینم همه بیدارند، اما...همچنان پلکها باز و چشم اندیشه خواب است...!
هر روز روبه روی آینه سفیدی موهای سرم را میشمارم که چقدر نامحدود شده وهر روز مهمان تازهتری دارند،
در دولت و مجلس مملکلت انقلابی ما اختیار زوجه سوم کار دست زوج میدهد، در اجتماع جوانان ناکام ما ناتوانی در اختیار کار و تأمین معیشت و مسکن هم ناکامی کار دست حیات عمر و دوام زندگی داده است..!
این اندوه کمی نیست،
وقتی در سردترین روزهای زمستان ممکن، میبینم خورشید لبخند مهربانی و گرمای محبتش را از دل سنگترین افراد و خشم خارترین بوتهها دریغ نمیدارد،
اما ما انسانها علی الخصوص مسئولین با نامهربانی وبی توجهی به افراد پیرامون این جوانان و سرمایههای مملکت را چه زود پیر میکنیم.
چارهای نیست جز اینکه هرزگاهی تنها در نقش قناری صدایی بر آریم و زنده بودنمان را نفس بکشیم که هنوز پیکرمان از علایم حیات بی نصیب نیست.
افسوس..!
که ایران شده سرزمین دوزخ دستی در بهشت داریم و
پایی در جهنم...
خوشبختی جوانان بر خلاف سفیدی موهای سرشان سیاه هست آنگونه رو به سرازیر و رفتن هستند که چاهها دیگه کفاف جایشان را نمیکند.
________________
رضا حیدری
من شبها زود میخوابم و صبحها هم بلا استثنا زود از خواب بلند میشوم، به امیدی که یکروز ببینم همه بیدارند، اما...همچنان پلکها باز و چشم اندیشه خواب است...!
هر روز روبه روی آینه سفیدی موهای سرم را میشمارم که چقدر نامحدود شده وهر روز مهمان تازهتری دارند،
در دولت و مجلس مملکلت انقلابی ما اختیار زوجه سوم کار دست زوج میدهد، در اجتماع جوانان ناکام ما ناتوانی در اختیار کار و تأمین معیشت و مسکن هم ناکامی کار دست حیات عمر و دوام زندگی داده است..!
این اندوه کمی نیست،
وقتی در سردترین روزهای زمستان ممکن، میبینم خورشید لبخند مهربانی و گرمای محبتش را از دل سنگترین افراد و خشم خارترین بوتهها دریغ نمیدارد،
اما ما انسانها علی الخصوص مسئولین با نامهربانی وبی توجهی به افراد پیرامون این جوانان و سرمایههای مملکت را چه زود پیر میکنیم.
چارهای نیست جز اینکه هرزگاهی تنها در نقش قناری صدایی بر آریم و زنده بودنمان را نفس بکشیم که هنوز پیکرمان از علایم حیات بی نصیب نیست.
افسوس..!
که ایران شده سرزمین دوزخ دستی در بهشت داریم و
پایی در جهنم...
خوشبختی جوانان بر خلاف سفیدی موهای سرشان سیاه هست آنگونه رو به سرازیر و رفتن هستند که چاهها دیگه کفاف جایشان را نمیکند.
________________
رضا حیدری