تاریخ انتشار
سه شنبه ۱ تير ۱۴۰۰ ساعت ۰۹:۵۴
کد مطلب : ۴۳۵۹۶۳
یادداشتی از شهرام مهدویمطلق؛
بی سابقههای حضور بی سابقه در انتخابات ۱۴۰۰
۰
مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های مخاطبین کبنانیوز است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. می توانید با ارسال یادداشت خود، این مطلب را تأیید یا نقد کنید.
کبنا ؛شهرام مهدویمطلق در یادداشتی به مشارکت مردم در انتخابات ریاست جمهوری پرداخته و نوشته است؛ اگر چه معتقدم در هر صورت و به هر دلیل ۵۰ درصد مردم ایران در انتخابات اخیر مشارکت یا مشارکت فعال نداشتهاند و این عدم یا خاموش و بی تفاوت بودن در جامعهی انقلابی ایران در پیشرفت و حرکت ایران اسلامی به سوی قلههای بزرگتر و رسیدن به تمدن نوین اسلامی تأثیر منفی خواهد داشت.
دولت سیزدهم و منتخب هشتم ملت ایران باید و قطعاً نه با تشکیل دولت سهامی جریانات و افراد تکراری؛ بلکه با تشکیل دولتی برآمده از متن تودههای مردم، جهادی و انقلابی و قوی در صدد ترمیم این نقیصه برخواهد آمد.
با این مقدمه راقم سطور براساس تحلیلهای جامعه شناختی و مقدمات و متاخرات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی؛ انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ را از پرشورترین و بی سابقه ترین انتخابات دوران انقلاب اسلامی می دانم و اهم دلایل این فهم از موضوع به نکات زیر معطوف هست.
۱. تأثیر جدی اپیدمی بیماری کووید ۱۹ (کرونا) در جهان و افزایش مبتلایان به این بیماری در کشور در روزهای قبل از انتخابات که تا وضعیت سیاه پیش رفته بود. ترس و تردید و اضطراب برای حضور در اجتماعات و صفوف صندوقهای رأی را به طور بی سابقهای نه در ایران که در جهان افزایش داد و مشارکت را به شدت تحت تأثیر قرار داد.
۲. در ادامه تأثیر همین اپیدمی اولاً بخش قابل توجهی (صدها هزار نفر) یا مبتلا به بیماری بودند و یا مشکوک و یا دوره قرنطینه و آزمایش را میگذراندند و تعدادی هم مراقب اینها بودند که عملاً نمیتوانستند در انتخابات حضور داشته باشند و در عین حال افراد مسن در کشور که در معرض بیشتر هم بودند حدود ۶ الی ۸ درصد جمعیت رأی دهنده را تشکیل میدادند که باز عملاً نمیتوانستند یا اضطراب جدی از مشارکت داشتند و این هم تأثیر بی سابقهای در کاهش مشارکت داشت
۳. اغلب نظر سنجیهای معتبر از مشارکت حداکثر ۳۵ تا ۴۰ درصد را خبر میدادند که نزدیک به واقعیت مشاهدات هم بود، ولی ترویج و توجیه این مسئله علمی به طور بی سابقهای توسط دوست و دشمن در سراسر جامعه ترویج و پیاده سازی میشد که خود به خود به کاهش انگیزههای مشارکت کمک میکرد.
۴. بیگانگان و اپوزسیون داخلی و خارجی همراه با رسانهها و شبکههای اجتماعی چند بعدی داخل و خارج با راه اندازی کمپین (رأی بی رأی) پروژه تحریم انتخابات را به طور بی سابقهای شروع و با استفاده از تمام امکانات و جذابیتهای رسانهای صوت و تصویر و فیلم برای عدم مشارکت سنگ تمام گذاشتند.
۵. در کنار و پا به پای پروژه تحریم انتخابات توسط دشمنان و اپوزسیون معاند؛ برای اولین بار و به طور بی سابقهای برخی منتقدین و حتی گلایه مندان داخلی علناً (احمدی نژاد و تاجزاده و ...) و برخی هم غیر علنی و در لفافه (بخشی از جریان اصلاحات و سران آنها) مبادرت به تحریم انتخابات کردند و یا هیچ نقشی در ایجاد شور مشارکت ایجاد نکردند؛ برای مثال جریان اصلاحات در برخی استانها از جمله کهگیلویه و بویراحمد علناً بیانیه داد و از شخصی مثل تاجزاده حمایت کردند و این خود به نوعی بیانیه تحریم بود و در همین راستا جریان اصلاحات با برخی فرمانداران هیچ تلاشی برای راه اندازی ستادهای آقایان مهر علی زاده و همتی در شهرستانها و شهرها نداشتند تا تنور انتخابات را سرد نشان دهند و این هم بی سابقه بود.
۶. در هیچ دورهای به این اندازه مردم از رکود اقتصادی، گرانی لحظهای و تورم و بیکاری و بیکار شدن در رنج نبودند به معنای دیگر درصد درگیری مردم با چنین مشکلاتی بیشتر از دورههای قبل بود و مضاف بر این، متضرر شدن عینی مردم از دعوت دولت دربورس با جمعیت دهها میلیونی، امر بی سابقهای بود که میتوانست کل مشارکت را تحت تأثیر قرار دهد و در این جاست که باید از ۵۰ درصد مشارکت تعجب کرد نه عدم مشارکت.
۷. با اذعان به اقدام قانونی و قاطع شورای نگهبان؛ اما عدم احرازها و عدم جایگزینهای هم وزن به نوعی غیر منتظره بود و خصوصاً از جفای رفته در اعلان دلیل برخی عدم احرازها بواسطه گزارشهای نادرست که حضرت آقا بر آن صحه گذاشت، اگرچه شورای محترم نگهبان رفع شبهه نمودند اما این موضوع نیز بی سابقه بود و به مشارکت شوکی را وارد نمود.
۸. شائبه و شایعه مهندسی بودن انتخابات و ترویج چهره به چهره آن در بین دوست و دشمن و محافل رسمی و غیر رسمی بی سابقه بود به طوری که برای اولین بار در مناظرات و تبلیغات رسمی که از شبکه ملی پخش میشد؛ نامزدهای رقیب و حتی رفیق، از
مشخص بودن رئیس جمهور یا کنایههای شبیه به همین مضمون را علناً بیان میکردند و این در کاهش مشارکت نقش داشت و خصوصاً آنجا که مطلبی در خصوص عدم احراز صلاحیت آقای هاشمی رفسنجانی در سال ۹۲ بیان شد، اوضاع را از آنچه که بود پیچیدهتر هم کرد.
۹. کارشکنیها و تعللهای خواسته یا ناخواسته دست اندرکاران انتخابات در صبح جمعه در بسیاری از شعبات که گاها تأخیر ۳ الی ۵ ساعته را هم شاهد بودیم و گزارش شد تا کم آمدن تعرفهها و معطلی چندباره مردم پای صندوقهای رأی نیز بی سابقه بود. اگرچه انتخابات برای اولین بار تا ساعت ۲ بامداد تمدید شد، اما تأخیر ساعتهای اولیه صبح به جهات کمی و کیفی هیچگاه با ساعتهای پایانی نیمه شب قابل جبران نبود و نشد؛ در کنار این مسئله تعلل و کارشکنی، کند بودن رأی گیری الکترونیکی و پایین بودن سرعت اینترنت و.. نیز مزید بر علت میشد.
و سایر دلایل ریز دیگر که مجال بیان نیست باید از مشارکت ۵۰ درصدی مردم در چنین شرایطی به بزرگی و نیکی یاد کرد و اگر با دقت نگاه شود، انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ یک حضور بی سابقه و پرشور داشت و این هم شدنی و ناممکن بود. آنچه این مهم را رقم زد چیزی نبود جز نغمه پرشور ولایت که شب قبل از انتخابات خود به میدان آمد و مردم را علی رغم همه گلایهها و موانع به پای صندوقها فرا خواند.
دولت سیزدهم و منتخب هشتم ملت ایران باید و قطعاً نه با تشکیل دولت سهامی جریانات و افراد تکراری؛ بلکه با تشکیل دولتی برآمده از متن تودههای مردم، جهادی و انقلابی و قوی در صدد ترمیم این نقیصه برخواهد آمد.
با این مقدمه راقم سطور براساس تحلیلهای جامعه شناختی و مقدمات و متاخرات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی؛ انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ را از پرشورترین و بی سابقه ترین انتخابات دوران انقلاب اسلامی می دانم و اهم دلایل این فهم از موضوع به نکات زیر معطوف هست.
۱. تأثیر جدی اپیدمی بیماری کووید ۱۹ (کرونا) در جهان و افزایش مبتلایان به این بیماری در کشور در روزهای قبل از انتخابات که تا وضعیت سیاه پیش رفته بود. ترس و تردید و اضطراب برای حضور در اجتماعات و صفوف صندوقهای رأی را به طور بی سابقهای نه در ایران که در جهان افزایش داد و مشارکت را به شدت تحت تأثیر قرار داد.
۲. در ادامه تأثیر همین اپیدمی اولاً بخش قابل توجهی (صدها هزار نفر) یا مبتلا به بیماری بودند و یا مشکوک و یا دوره قرنطینه و آزمایش را میگذراندند و تعدادی هم مراقب اینها بودند که عملاً نمیتوانستند در انتخابات حضور داشته باشند و در عین حال افراد مسن در کشور که در معرض بیشتر هم بودند حدود ۶ الی ۸ درصد جمعیت رأی دهنده را تشکیل میدادند که باز عملاً نمیتوانستند یا اضطراب جدی از مشارکت داشتند و این هم تأثیر بی سابقهای در کاهش مشارکت داشت
۳. اغلب نظر سنجیهای معتبر از مشارکت حداکثر ۳۵ تا ۴۰ درصد را خبر میدادند که نزدیک به واقعیت مشاهدات هم بود، ولی ترویج و توجیه این مسئله علمی به طور بی سابقهای توسط دوست و دشمن در سراسر جامعه ترویج و پیاده سازی میشد که خود به خود به کاهش انگیزههای مشارکت کمک میکرد.
۴. بیگانگان و اپوزسیون داخلی و خارجی همراه با رسانهها و شبکههای اجتماعی چند بعدی داخل و خارج با راه اندازی کمپین (رأی بی رأی) پروژه تحریم انتخابات را به طور بی سابقهای شروع و با استفاده از تمام امکانات و جذابیتهای رسانهای صوت و تصویر و فیلم برای عدم مشارکت سنگ تمام گذاشتند.
۵. در کنار و پا به پای پروژه تحریم انتخابات توسط دشمنان و اپوزسیون معاند؛ برای اولین بار و به طور بی سابقهای برخی منتقدین و حتی گلایه مندان داخلی علناً (احمدی نژاد و تاجزاده و ...) و برخی هم غیر علنی و در لفافه (بخشی از جریان اصلاحات و سران آنها) مبادرت به تحریم انتخابات کردند و یا هیچ نقشی در ایجاد شور مشارکت ایجاد نکردند؛ برای مثال جریان اصلاحات در برخی استانها از جمله کهگیلویه و بویراحمد علناً بیانیه داد و از شخصی مثل تاجزاده حمایت کردند و این خود به نوعی بیانیه تحریم بود و در همین راستا جریان اصلاحات با برخی فرمانداران هیچ تلاشی برای راه اندازی ستادهای آقایان مهر علی زاده و همتی در شهرستانها و شهرها نداشتند تا تنور انتخابات را سرد نشان دهند و این هم بی سابقه بود.
۶. در هیچ دورهای به این اندازه مردم از رکود اقتصادی، گرانی لحظهای و تورم و بیکاری و بیکار شدن در رنج نبودند به معنای دیگر درصد درگیری مردم با چنین مشکلاتی بیشتر از دورههای قبل بود و مضاف بر این، متضرر شدن عینی مردم از دعوت دولت دربورس با جمعیت دهها میلیونی، امر بی سابقهای بود که میتوانست کل مشارکت را تحت تأثیر قرار دهد و در این جاست که باید از ۵۰ درصد مشارکت تعجب کرد نه عدم مشارکت.
۷. با اذعان به اقدام قانونی و قاطع شورای نگهبان؛ اما عدم احرازها و عدم جایگزینهای هم وزن به نوعی غیر منتظره بود و خصوصاً از جفای رفته در اعلان دلیل برخی عدم احرازها بواسطه گزارشهای نادرست که حضرت آقا بر آن صحه گذاشت، اگرچه شورای محترم نگهبان رفع شبهه نمودند اما این موضوع نیز بی سابقه بود و به مشارکت شوکی را وارد نمود.
۸. شائبه و شایعه مهندسی بودن انتخابات و ترویج چهره به چهره آن در بین دوست و دشمن و محافل رسمی و غیر رسمی بی سابقه بود به طوری که برای اولین بار در مناظرات و تبلیغات رسمی که از شبکه ملی پخش میشد؛ نامزدهای رقیب و حتی رفیق، از
مشخص بودن رئیس جمهور یا کنایههای شبیه به همین مضمون را علناً بیان میکردند و این در کاهش مشارکت نقش داشت و خصوصاً آنجا که مطلبی در خصوص عدم احراز صلاحیت آقای هاشمی رفسنجانی در سال ۹۲ بیان شد، اوضاع را از آنچه که بود پیچیدهتر هم کرد.
۹. کارشکنیها و تعللهای خواسته یا ناخواسته دست اندرکاران انتخابات در صبح جمعه در بسیاری از شعبات که گاها تأخیر ۳ الی ۵ ساعته را هم شاهد بودیم و گزارش شد تا کم آمدن تعرفهها و معطلی چندباره مردم پای صندوقهای رأی نیز بی سابقه بود. اگرچه انتخابات برای اولین بار تا ساعت ۲ بامداد تمدید شد، اما تأخیر ساعتهای اولیه صبح به جهات کمی و کیفی هیچگاه با ساعتهای پایانی نیمه شب قابل جبران نبود و نشد؛ در کنار این مسئله تعلل و کارشکنی، کند بودن رأی گیری الکترونیکی و پایین بودن سرعت اینترنت و.. نیز مزید بر علت میشد.
و سایر دلایل ریز دیگر که مجال بیان نیست باید از مشارکت ۵۰ درصدی مردم در چنین شرایطی به بزرگی و نیکی یاد کرد و اگر با دقت نگاه شود، انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ یک حضور بی سابقه و پرشور داشت و این هم شدنی و ناممکن بود. آنچه این مهم را رقم زد چیزی نبود جز نغمه پرشور ولایت که شب قبل از انتخابات خود به میدان آمد و مردم را علی رغم همه گلایهها و موانع به پای صندوقها فرا خواند.