تاریخ انتشار
جمعه ۸ اسفند ۱۳۹۹ ساعت ۲۲:۲۴
کد مطلب : ۴۳۱۳۶۹
یادداشت ارسالی؛
قیافهاش به رئیس جمهور نمیخورد؛ سفر تبلیغاتی نمیرود
۰
مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های مخاطبین کبنانیوز است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. می توانید با ارسال یادداشت خود، این مطلب را تأیید یا نقد کنید.
کبنا ؛لیلا حسین زاده - سعید محمد را میگویم همان که جز ۸۰ نفر جهانی داری درجه A در مدیریت پروژه هست. او که الان فرمانده جوان انقلابی مستقر در ساختمان جهادی سپاه پاسداران و سکان بازوی سازندگی و اقتصادی دولت و نظام جمهوری اسلامی را در سختترین شرایط اقتصادی به عهده دارد.
قرارگاه تحت فرمانش نفر به نفر و شرکت به شرکت و به اسم در لیست تحریم و تهدیدهای بین المللی قرار دارد.
او که در همین شرایط تحریم و به قول بعضیها محاصره اقتصادی و ارتباطی؛ هولدینگ بین المللی و برون مرزی راه انداخته است تا در جواب خودباختگانی که معتقدند ایرانیها فقط آش بزپاش بلدند، دانش مهندسی و مدیریت ایرانی را صادر نماید و برای اولین بار دیپلماسی فنی و مهندسی و اقتصادی را پایه گذاری نماید.
سعید محمد را می گویم که بعد از زمزمههای حضورش در ۱۴۰۰ و شروع پروژه نظامی هراسی؛ یکباره لباس سبز پاسداری با درجه سرداری که نشانی برای سردادن در راه دین هست را بر قامت کشید تا با تلفیق تخصص علمی و تعهدپاسداری، صادقانه بگوید آری من پاسدارم.
سعید محمد را میگویم که در اوج تحریم و راکد بودن پروژههای دولت و طلبکاری چند میلیارد دلاری از دولت، هیچ پروژهای را تعطیل نکرده و بلکه به طور میانگین هرهفته یک پروژه ملی افتتاح میکند، هرچند در برخی از این پروژهها اسمی از قرارگاه نمیاد و البته برایش ساختن ایران مهمتر از نام بردن هست.
سعید محمد را میگویم که رقبای سیاسی چپ و راست و تحلیل گران سازمان یافته مأمور، چیزی برای تخریبش ندارند، لذا نادانسته میگویند ایشون یک پیمانکار بزرگ است مگر کشور پیمانکار میخواهد؟
می گویند ایشون یک مجری خوب هست، مگر کشور به مجری نیاز دارد؟
والنهایه می گویند اصلاً قیافهاش به رئیس جمهوری نمیخورد؟
البته کسی و کسانی که یک روز نه کارگری کردند و کارگر و کارکردن را درک نکردهاند، طبیعی است که به همین راحتی به جریان بزرگ و تأثیر گذار پیمانکاران کشور توهین کنند و قشر شریف و زحمت کش کارگر را تحقیر نمایند.
ما قشر زحمت کش جامعه را جهادگر میخوانیم و پیمانکاری را سازندگی می دانیم
اتوکشیدهها، یقه سفیدها، گردن کلفتهای سیاسی و آقازادههای لاکچری از ریاست جمهوری بیشتر به دنبال همان ریاست بر جمهور هستند نه خادم جمهور.
ابزار اتوکشیدهها تریبون گردانی، گفتار درمانی و گفتمان بازی هست.
مگر نه این هست که رئیس جمهور باید کشور را بسازد؟
مگر نه این هست که ساختن مجری میخواهد؟
مگر نه این هست که سازنده مجری باید الفبای ساختن (دانش لازم) و سازندگی (شما بگید کارگری و پیمانکاری) را درک کرده باشد و بداند؟
آری قرارگاه خاتم الانبیاء را ما پیمانکار نمیدانیم بلکه ساختمان جهادسازندگی است و فرماندهانش جهادگران بزرگاند.
می گویند دانش سیاسی لازمه ریاست جمهوری است این هم درست است البته به شرطی که سیاست عین دیانت باشد نه سیاست ابزار قدرت باشد.
سیاست موقعی عین دیانت هست که وقتی میخواهی رئیس جمهور بشوی معتقد باشی که باید نوکر جمهور بشوید.
نوکری مردم با گفتار درمانی و سیر و سفر محقق نمیشود باید الفبای ساختن را بدانی چرا که اگر ندانی همین میشود که هست و در سازندگی هم فقط برج تولید میکنیم و فقر، چون قیافهها به #رئیس_جمهور میخورد نه نوکری مردم، چون از سیاست فقط قدرت و گفتارش را تخصص داشتند و ... اگر تخصص میداشتند سازندگی فقر تولید نمیکرد.
مگر به شهید رجایی نمیگفتند این قیافهاش به رئیس جمهوری نمیخورد و ... آری خادمها و جهادیها قیافه هاشان به گردن کلفتی و ریاست بر مردم نمیخورد بلکه قیافهشان به نوکری مردم میخورد
جهادیها از زلزله و افتتاح پروژهها، شوی تبلیغاتی راه نمیاندازند؟
پروژه بزرگ غدیر و آب رسانی به غیزانیه و ... از ابتکارات مهم دکتر محمد بود که خودش در افتتاحیه حضور نیافت تا نگویند برای انتخابات بود.
سعید محمد
بلندی از آن یافت که او پست شد
در نیستی کوفت تا هست شد
------------------------------
قرارگاه تحت فرمانش نفر به نفر و شرکت به شرکت و به اسم در لیست تحریم و تهدیدهای بین المللی قرار دارد.
او که در همین شرایط تحریم و به قول بعضیها محاصره اقتصادی و ارتباطی؛ هولدینگ بین المللی و برون مرزی راه انداخته است تا در جواب خودباختگانی که معتقدند ایرانیها فقط آش بزپاش بلدند، دانش مهندسی و مدیریت ایرانی را صادر نماید و برای اولین بار دیپلماسی فنی و مهندسی و اقتصادی را پایه گذاری نماید.
سعید محمد را می گویم که بعد از زمزمههای حضورش در ۱۴۰۰ و شروع پروژه نظامی هراسی؛ یکباره لباس سبز پاسداری با درجه سرداری که نشانی برای سردادن در راه دین هست را بر قامت کشید تا با تلفیق تخصص علمی و تعهدپاسداری، صادقانه بگوید آری من پاسدارم.
سعید محمد را میگویم که در اوج تحریم و راکد بودن پروژههای دولت و طلبکاری چند میلیارد دلاری از دولت، هیچ پروژهای را تعطیل نکرده و بلکه به طور میانگین هرهفته یک پروژه ملی افتتاح میکند، هرچند در برخی از این پروژهها اسمی از قرارگاه نمیاد و البته برایش ساختن ایران مهمتر از نام بردن هست.
سعید محمد را میگویم که رقبای سیاسی چپ و راست و تحلیل گران سازمان یافته مأمور، چیزی برای تخریبش ندارند، لذا نادانسته میگویند ایشون یک پیمانکار بزرگ است مگر کشور پیمانکار میخواهد؟
می گویند ایشون یک مجری خوب هست، مگر کشور به مجری نیاز دارد؟
والنهایه می گویند اصلاً قیافهاش به رئیس جمهوری نمیخورد؟
البته کسی و کسانی که یک روز نه کارگری کردند و کارگر و کارکردن را درک نکردهاند، طبیعی است که به همین راحتی به جریان بزرگ و تأثیر گذار پیمانکاران کشور توهین کنند و قشر شریف و زحمت کش کارگر را تحقیر نمایند.
ما قشر زحمت کش جامعه را جهادگر میخوانیم و پیمانکاری را سازندگی می دانیم
اتوکشیدهها، یقه سفیدها، گردن کلفتهای سیاسی و آقازادههای لاکچری از ریاست جمهوری بیشتر به دنبال همان ریاست بر جمهور هستند نه خادم جمهور.
ابزار اتوکشیدهها تریبون گردانی، گفتار درمانی و گفتمان بازی هست.
مگر نه این هست که رئیس جمهور باید کشور را بسازد؟
مگر نه این هست که ساختن مجری میخواهد؟
مگر نه این هست که سازنده مجری باید الفبای ساختن (دانش لازم) و سازندگی (شما بگید کارگری و پیمانکاری) را درک کرده باشد و بداند؟
آری قرارگاه خاتم الانبیاء را ما پیمانکار نمیدانیم بلکه ساختمان جهادسازندگی است و فرماندهانش جهادگران بزرگاند.
می گویند دانش سیاسی لازمه ریاست جمهوری است این هم درست است البته به شرطی که سیاست عین دیانت باشد نه سیاست ابزار قدرت باشد.
سیاست موقعی عین دیانت هست که وقتی میخواهی رئیس جمهور بشوی معتقد باشی که باید نوکر جمهور بشوید.
نوکری مردم با گفتار درمانی و سیر و سفر محقق نمیشود باید الفبای ساختن را بدانی چرا که اگر ندانی همین میشود که هست و در سازندگی هم فقط برج تولید میکنیم و فقر، چون قیافهها به #رئیس_جمهور میخورد نه نوکری مردم، چون از سیاست فقط قدرت و گفتارش را تخصص داشتند و ... اگر تخصص میداشتند سازندگی فقر تولید نمیکرد.
مگر به شهید رجایی نمیگفتند این قیافهاش به رئیس جمهوری نمیخورد و ... آری خادمها و جهادیها قیافه هاشان به گردن کلفتی و ریاست بر مردم نمیخورد بلکه قیافهشان به نوکری مردم میخورد
جهادیها از زلزله و افتتاح پروژهها، شوی تبلیغاتی راه نمیاندازند؟
پروژه بزرگ غدیر و آب رسانی به غیزانیه و ... از ابتکارات مهم دکتر محمد بود که خودش در افتتاحیه حضور نیافت تا نگویند برای انتخابات بود.
سعید محمد
بلندی از آن یافت که او پست شد
در نیستی کوفت تا هست شد
------------------------------