تاریخ انتشار
پنجشنبه ۱۰ مهر ۱۳۹۹ ساعت ۱۳:۵۰
کد مطلب : ۴۲۶۱۲۹
انواع نقد؛
از کارکرد مخربِ «نقد سازنده» تا سازندگیِ «نقد رادیکال»
۰
مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های مخاطبین کبنانیوز است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. می توانید با ارسال یادداشت خود، این مطلب را تأیید یا نقد کنید.
کبنا ؛
بارها از زبان مسئولین شنیدهایم که «رسانهها علاوه بر اینکه نقاط ضعف ما را میگویند، نقاط قوت ما را نیز پوشش دهند». جملهای که به نظر ما تماماً بیمعنی است. در راستای این نظر اینگونه استدلال میکنیم که فلسفۀ وجودیِ دولت و نهادهای زیرمجموعۀ آن تسهیل زندگیِ اغلب مردمانِ یک جامعه است؛ در واقع، در جهت پاسخگویی به نیازهای اعضای یک جامعه بود که این نهادها به وجود آمدند. بنابراین وظیفۀ ذاتیِ آنهاست که مسائل و مشکلات مردم را رفع نموده و در راستای بهبود کیفیتِ زندگیِ اعضای جامعه عمل کنند. ازاینرو عملکرد مثبتِ یک نهاد و دستگاه تنها عمل به وظیفه است، نه نقطۀ قوت. عمل کردن به وظیفه هم نقطۀ قوت محسوب نمیشود.
افزون بر این، وظیفۀ رسانهها هم پوشش وظایفِ بدیهی و ذاتیِ نهادها نیست، بلکه بازنمایی و بازگوییِ مشکلات و مسائلی است که این نهادها در فرایندِ عمل به وظایفِ خود دارند. بنابراین رسانهها نباید در زمینِ مسئولین بازی کنند و فریب این استدلالِ آنها را بخورند. البته باید بین پوشش خبری و نقد تفاوت قائل شویم؛ در پوشش خبری، وظیفۀ رسانه آن است که رخدادها و اتفاقات را بیکموکاست بیان کند. اما این تنها وظیفۀ یک رسانه نیست. رسانهها علاوه بر این، باید به نقد و ارزیابیِ عملکرد مسئولین و دستگاهها نیز بپردازد. رسانهای که تنها بلندگوی نهادها و دستگاهها است، از مسیر اصلی و رسالتِ خود دور شده است.
یکی از مغالطههایی که معمولاً در این زمینه وجود دارد این است که رسانهها باید نقد سازنده داشته باشند و رسانههایی که نقد سازنده نمیکنند، نوشتههای آنها نه نقد، که تخریب است. این مغالطه بارها هم توسط مسئولین و هم خود رسانهها مورد استفاده قرار میگیرد. در حالیکه به نظر ما، تخریب اساساً نقد نیست و اصطلاح «نقدِ مخرب» یک ترکیب نادرست است. اصطلاحِ «نقد سازنده» نیز به معنای نقدِ بیخاصیتی است که شیرۀ آن گرفته شده است؛ در واقع به معنای ساده، نقد سازنده همان نوازش است. بدیهی است که هیچ دستگاه و نهادی نیز با نوازش، از اشتباهات خود دست برنمیدارد. تجربۀ دموکراسیهای پایدارِ جوامعِ اسکاندیناوی به ما نشان داده است که تنها با قاطعیت است که میتوان عملکردِ یک نهاد را به نفع مردم اصلاح کرد. بنابراین تنها نوع نقد که میتواند دستاوردی برای مردم داشته باشد، «نقد رادیکال» است. منظور از آن، نقدی است که بهصورت زیربنایی و بدون هیچگونه تعارف و مصلحتاندیشی، به ارزیابی عملکرد مسئولین و دستگاهها میپردازد. نقد رادیکال بهصورت مداوم و پیوسته، کارکردهای نادرست و کژکارکردهای دستگاهها و نهادها را به پرسش میکشد و تا رسیدن به نتیجۀ مطلوب، ادامه میدهد. مسئولین عموماً عادت دارند که نقدهای رادیکال را سیاهنمایی بخوانند. در حالیکه این نوع نقد را با هر نامی که آن را بخوانند، کارکرد سازندهی بسیار بیشتری از نقدهای بیاثر و نوازشگونه دارند. ازاینرو معیار موفقیت یک رسانه در دستیابی به اهداف و رسالتِ خود را باید در کمیت و کیفیتِ «نقدهای رادیکالِ» آن رسانه دید، نه در تعداد خبرها و گزارشهای خنثایی که در طول روز منتشر میکند.
افزون بر این، وظیفۀ رسانهها هم پوشش وظایفِ بدیهی و ذاتیِ نهادها نیست، بلکه بازنمایی و بازگوییِ مشکلات و مسائلی است که این نهادها در فرایندِ عمل به وظایفِ خود دارند. بنابراین رسانهها نباید در زمینِ مسئولین بازی کنند و فریب این استدلالِ آنها را بخورند. البته باید بین پوشش خبری و نقد تفاوت قائل شویم؛ در پوشش خبری، وظیفۀ رسانه آن است که رخدادها و اتفاقات را بیکموکاست بیان کند. اما این تنها وظیفۀ یک رسانه نیست. رسانهها علاوه بر این، باید به نقد و ارزیابیِ عملکرد مسئولین و دستگاهها نیز بپردازد. رسانهای که تنها بلندگوی نهادها و دستگاهها است، از مسیر اصلی و رسالتِ خود دور شده است.
یکی از مغالطههایی که معمولاً در این زمینه وجود دارد این است که رسانهها باید نقد سازنده داشته باشند و رسانههایی که نقد سازنده نمیکنند، نوشتههای آنها نه نقد، که تخریب است. این مغالطه بارها هم توسط مسئولین و هم خود رسانهها مورد استفاده قرار میگیرد. در حالیکه به نظر ما، تخریب اساساً نقد نیست و اصطلاح «نقدِ مخرب» یک ترکیب نادرست است. اصطلاحِ «نقد سازنده» نیز به معنای نقدِ بیخاصیتی است که شیرۀ آن گرفته شده است؛ در واقع به معنای ساده، نقد سازنده همان نوازش است. بدیهی است که هیچ دستگاه و نهادی نیز با نوازش، از اشتباهات خود دست برنمیدارد. تجربۀ دموکراسیهای پایدارِ جوامعِ اسکاندیناوی به ما نشان داده است که تنها با قاطعیت است که میتوان عملکردِ یک نهاد را به نفع مردم اصلاح کرد. بنابراین تنها نوع نقد که میتواند دستاوردی برای مردم داشته باشد، «نقد رادیکال» است. منظور از آن، نقدی است که بهصورت زیربنایی و بدون هیچگونه تعارف و مصلحتاندیشی، به ارزیابی عملکرد مسئولین و دستگاهها میپردازد. نقد رادیکال بهصورت مداوم و پیوسته، کارکردهای نادرست و کژکارکردهای دستگاهها و نهادها را به پرسش میکشد و تا رسیدن به نتیجۀ مطلوب، ادامه میدهد. مسئولین عموماً عادت دارند که نقدهای رادیکال را سیاهنمایی بخوانند. در حالیکه این نوع نقد را با هر نامی که آن را بخوانند، کارکرد سازندهی بسیار بیشتری از نقدهای بیاثر و نوازشگونه دارند. ازاینرو معیار موفقیت یک رسانه در دستیابی به اهداف و رسالتِ خود را باید در کمیت و کیفیتِ «نقدهای رادیکالِ» آن رسانه دید، نه در تعداد خبرها و گزارشهای خنثایی که در طول روز منتشر میکند.