فراتر از احزاب، ورای قومیت ها

کبنا ؛احزاب در کشورهای توسعه یافته در معادلات سیاسی نقش تعیین کننده‌ای دارند تا آنجا که معمولاً شخص برآمده از دل احزاب در صورت پیروزی در هر آزمونی می‌تواند با پشت گرمی حزب مطبوعش کارنامه‌ای روشن و تاریخی برجای گذارد.
ازاین رهگذر در کشور ما احزاب گوناگونی تشکیل شد و به عضو گیری هم پرداختند اما نقطه‌ی تاریک احزاب در ایران هضم شدن در دو جریان فکری اصلاح طلب و اصولگراست که شوربختانه باعث شده تا در دمادم انتخابات این برچسب‌ها پیراهن عثمان رد یا تأیید احدی از کاندیداها از طرف مردم شود.
حالا بویراحمد و دنا که سال‌هاست سازوکار حزبی را در لابی‌های طایفه‌ای و کدخدامنشانه هضم کرده است بیش از آنکه درمانگری حزبی بخواهد مدیری عملگرا و دلسوز می‌خواهد.
محمد بهرامی  سیاستمدار اصلاح طلب شناسنامه دار هم استانی اما برگ برگ کارنامه‌اش مملو از عملگرایی مطلق است.
او هرچه می‌گوید عمل می‌کند و این پررنگ‌ترین نقطه‌ی کارنامه‌ی شهردار سابق یاسوج است.
عملگرایی در معنای عامش عمل به وعده‌هایی است که تئوری‌اش در برنامه‌های قبول یک پست وعده داده شده است.
اما در معنای خاص‌ترش عملگرایی ارائه‌ی یک مدل توسعه‌ای از استفاده از تمام ظرفیت‌های نخبگانی (انسانی) و اکولوژیک یا منطقه‌ای است.
در واقع بهرامی در مهم‌ترین مسولیتش ثابت کرد اگر میدان به او داده شود می‌تواند تندیسی از مدیری برجای بگذارد که اهل بهانه گیری و شانه خالی کردن نیست و مردم برایش در اولویت اول هستند.
تزریق نشاط به جامعه اولین و مهم‌ترین وظیفه‌ی یک مدیر است.
بهرامی در دوران کوتاه اما پربار مدیریتی‌اش ثابت کرده است برای نشاط افزایی که پیش قراول توسعه‌ی پایدار است اسبش را زین کرده است.
همه‌مان شنیده‌ایم که عملگرایی دستکم تا مادامی که می‌خواهیم با وعده‌های جادویی طوایفی را به خود جذب کنیم خیانتی است بزرگ.
اما هنگامی که عملگرایی به آن سمتی برود که از نخبگان فامیلی‌شان را نپرسیم و به مدیرانمان صندلی را در ازای توجه صرف طایفه‌ای واگذار نکنیم یقین داریم که راه را درست رفته‌ایم.
نشاط افزایی جامعه ذیل عملگرایی بهرامی آن هنگامی به گوش همگان رسید که سکوهای سرد ورزشگاه تختی با حرارتی مثال زدنی نام باشگاه فوتبالی را صدا می‌زد که بهرامی برای نام در کردنش آبرویش را گذاشت.
چه نشاطی بالاتر از این که سفیران شادی بویراحمد ودنا شهر به شهر شکوه و عظمت بویراحمدی‌ها را به اشتراک می‌گذاشتند.
یاسوج جغرافیایی زیباست با داشته‌های بی همانند طبیعی، اقلیمی و دارویی.
روشن است قدمی کوتاه می‌توانست اتوبانی برای توسعه‌اش و شناختنش به ایران بزرگ باشد.
بهرامی همینجا هم  پای پایتخت طبیعت کردن یاسوج امضای عملگرایی اش را زد تا ثابت کند اگر دلت برای مردمت بتپد و اگر عاشق دیارت باشی در هر سمتی می‌توانی بزرگ‌ترین خدمات را ارائه دهی.
حالا بلوارها، پل‌ها، پارک‌ها و شهروندان خوش وجدانی هستند که عملگرایی مطلق بهرامی را در میانه‌ی کشاکش‌های منفعت طلبانه‌ی حزبی فریاد می‌زنند.
کافی است به حافظه‌ی وجدانی مردم رجوع کنیم.
او مردی  است که جریان فکری‌اش راه روشنی دارد و مردم را به دسته‌های مختلف تقسیم نمی‌کند.
همان مردی که بارها با صدای رسا گفته است بویراحمد و دنا یک جغرافیای واحد است با همه رنگ‌ها و فکرها.
و یقین بدانید به عمل کار برآید.
هرکو نکند فهمی زین کلک خیال انگیز
نقشش به حرام آر خود صورتگر چین باشد.

-------------------------------
فرشاد مرتضویان