تاریخ انتشار
چهارشنبه ۴ دی ۱۳۹۸ ساعت ۱۸:۱۵
کد مطلب : ۴۱۵۸۹۵
یادداشت سیاسی/
تحلیلی بر انتخابات بویراحمد و دنا؛ از اصلاح طلبان تا اصولگرایان
۵
مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های مخاطبین کبنانیوز است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. می توانید با ارسال یادداشت خود، این مطلب را تأیید یا نقد کنید.
کبنا ؛انتخابات باری دیگر؛ براساس اصل همه ساله گفتمانی فراگیر شد و اکنون معیار سنجش افراد انتخاب آنان است.
این انتخابات در حوزه بویراحمد و دنا همانند ادوار گذشته حساس و اما غیر قابل پیش بینی میباشد چرا که بازیگران اصلی انتخابات، آمال خودشان را در آسمان آلوده تهران ببینند.
بر اساس اصل دوگانگیها، هر قشلاقی یک یلاقی دارد اگر تهران روزی محل پرتاب فرزندان اصلاح طلب بویراحمد بزرگ بوده اکنون قرار است وکیلی را در تهران به ستار مشهور پایداریها بدهد اما با هزار اما و اگرهایی مانند قالیبافی و مصباحی!!! البته جریانات اصولگرا همیشه اصولشان را براساس تکلیف تغییر میدهند و
اگر روزی ستار را بعداز چهارسال دوباره در مراسمات فاتحه خوانیهای بویراحمد و دنا ببینند؛ دیگر کسی تعجب نمیکند چرا که در گذشتهای نچندان دور استخاره هم نتوانست جلوی آمدنش را بگیرد حال چه برسد به چند بیانیه!!!!!
و باید دید که این چهره کاریزمای اصولگرایان با کلاه معروفش در تهران به ادای تکلیف خویش میپردازد و یا بدون کلاه به سبک جامجهانی به فاتحه خواهی های زادگاهش میرود! اما به جرات میتوان گفت که این ستاره پایدار؛ دیگر در آسمان بویراحمد و دنا تکرار نخواهد شد و او در میان اصولگرایان برای همیشه یک اسطوره خواهد ماند حال چه آی با کلاه باشد و چه آی بی کلاه!!!!
در آسمان پاک بویراحمد و دنا، جریانات دیگری وجود دارد. مهمترین جریان پیشروی اصولگرایان؛ جریان اصلاحات است.
در اردوگاه اصلاحات طیفهای مختلفی وجود دارد که براساس اصل بودن یا نبودن؛ باید تا احراز صلاحیت آنها صبرکرد.
هر چه تاکتیکهای اصول گریان پیچیدگی خاصی دارد، بازی اصلاحاتیها قبل از آنکه به تاکتیک برسد باید بتواند از درب خروجی شورای نگهبان بیرون برود و همین اصل باعث میشود که تصمیمات اصلاحات کمی به تأخیر بیفتد.
اما این روزها گویا اصلاحات قرار است از خیابان باقرخان که فاصله کمی با خیابان ستارخان دارد و در دور گذشته، ستاد اعتدالیون در همین خیابان برپا بوده است بگذرد!!!
با ترکیب کنونی میتوان به جرات گفت که امسال نه ستارخان حریف ساکنان ساختمان بیست و چهار است و نه باقر خان یار و مدد آنها!
اما اصلاحات چند کاندیدای مختلف با سن مختلف، پوشش مختلف, یاران مختلف و هزاران اختلاف دیگر دارند که تنها در اصلاحطلبی و دغدغه تأیید صلاحیت با یکدیگر شباهت دارند! اما در میان این سه تفنگدار اصلاحات، تنها شاپور رمضانی و ایزدپناه هستند که مورد حمایت عمده اصلاحاتیها علل خصوص سید باقر و خداداد غریب پور قرار دارند.
با توجه به ریاست دکتر شاپور رمضانی در دانشگاه یاسوج به جرات میتوان گفت که او سرشناسترین کاندیدای جریان اصلاحات است که در دوران ریاستش در دانشگاه یاسوج، مدام مورد آماج حملات سنگین اصولگرایان میبود، زیرا این جوان نترس، مقابله بورسیههای غیر مجاز سابق (مجاز شده فعلی) ایستاد و در دوران خدمتش بدنبال حذف آن فضای کثیف سیاست زده مانده از قبل بود تا با گشودن پنجرههای دانشگاه، اندیشه هوایی بخورد.
شاپور جوان در میان دانشجویان؛ اعضای هیئت علمی، کارکنان دانشگاه و در یک کلام جامعه علمی از محبوبیت بالایی برخوردار است و حضور ایشان در این کارزار انتخاباتی چند رکورد را جابجا کرد. این دکتر اصطلاح طلب در وحله اول جوانترین کاندیدای حوزه بویراحمد و دنا هست. در وحله دوم ایشان دارای پیشینهای سالم از بعد اخلاقی، اقتصادی، سیاسی و... میباشد. در وحله سوم ایشان بعنوان یک چهره علمی، در دوران مدیریتش در دانشگاه یاسوج، در حوزه عمران و آبادانی دانشگاه یاسوج دارای سوابقی بسیار درخشان است و میتواند بعنوان یک چهره کاریزما بعنوان سید باقر دیگری رخ بنماید.
جالب است که وقتی دکتر رمضانی بجای دکتر ارژنگ به مسند ریاست دانشگاه تکیه زد، رسانههای بسیاری نوشتند که دانشگاه یاسوج را خدا آزاد کرد...
شاپور رمضانی اگرچه بعنوان قویترین کاندیدای جریان اصلاحات مطرح است و برای کاندیدای هر حزبی و یا دستهای، دردسر ساز است، اما نسبت به ایزدپناه راه بسیار دشوارتری برای عبور از پل صراطی با نام شورای نگهبان دارد، اما اگر از این گذر عبور کند میتواند بعنوان خروجی اصلاحات، از دانشگاه به بهارستان برود.
اردوان ایزدپناه چهره دوست داشتنی و دیگر خروجی جریان اصلاحات است که قرار است علم اصلاحات را برپا کند، اردوان همچون شاپور از حمایت سید باقر برخوردار است. او که چهرهای بسیار خوش اخلاق دارد و در جریان اصلاحات کمترین حاشیه را داشته است. اما در میان اصلاحطلبان کمتر شناختهتر است و این کار سید اصلاحات را سنگینتر میکند.
اگر بخواهیم بر اساس نام ایرانی این دو چهره اصلاحات به دو هزار سال قبل بازگردیم, خواهیم دید که اردوان از پادشاهان اشکانی بود و شاپور از پادشاهان ساسانی، اما آخرین پادشاه اشکانی با نام اردوان پنجم از ساسانیان شکست خورد و تاریخ ایران را به گونهای دیگر نوشت.
حال باید دید که آیا سید باقر در دشت روم دست اشکانیان را بالا میبرد یا ساسانیان را راهی پایتخت ایران زمین مینماید. البته باز باید تا احراز صلاحیتها کمی صبر کرد.
مدینه فاضله اصولگرایان
اگر تکلیف یا درخواستهای عمومی فرضی و در واقع حذف نام استاد از لیست اصولگرایان تهران، باعث بازگشت استاد به منطقه نشود، بر خلاف ادوار گذشته در این دوره اصولگرایان از برنامه مشخصی برخوردار نیستند. (صدالبته شاید این تحرکات، خود یک تاکتیک انتخاباتی دیگر است).
برخلاف دور گذشته واژهای با نام حکمیت در انتخاب کاندیدای نهایی اصولگرایان وجود ندارد و با یک بی نظمی خاصی هر کدام از چهرهها، دستی را بالا میبرد و تا یاران بیعتی نمایند اما همانگونه که در گذشته گفته شد این از هم گسیختگی ممکن است تاکتیک جدید اصولگرایان باشد.
بر اساس شنیدهها برخی از چهرههای اصول گرایان درخشنده را بعنوان کاندیدای خروجی معرفی کردهاند، از سوی دیگر دکتر روشنفکر اصولگرا نیز در صحنه حضور دارد و قاعدتاً با توجه به پشتوانه آرایی که دارد تنها در یک صورت حاضر است در کنار اصولگرایان بماند و آنهم معرفی مهدی روشنفکر بعنوان خروجی اصولگرایان، درغیر این صورت تا آخر در میدان جنگ حضور دارد.
برخلاف تصور عموم روشنفکر در این دور رقابت سختتری در پیش دارد چرا که حضور موحد در عرصه انتخابات، چه در کهگیلویه بزرگ و چه در اطراف، باعث کاهش آرا دکتر روشنفکر در بویراحمد و دنا خواهد شد همانگونه که در دور قبل مهدی باعث شکست سید محمد کهگیلویهای گردید.
اما دکتر روشنفکر یک حریف قدر برای حریفانش خواهد بود.
در جبهه اصولگرایان شطرنج، گونهای دیگر آغاز میشود و قواعد آن نه بر اساس قاعده بازی بلکه براساس تحرکات سردمداران جریان اصولگرایی مشخص میشود.
اکنون در جبهه اصولگرایان افرادی مانند منتظری، روشنفکر، درخشنده و دهرابپور وارد عرصه انتخابات شدهاند تا با امتحان شانس خود بتوانند شکستهای پی در پی ستار هدایت خواه را اینبار به پیروزی مبدل نمایند.
در میان این افراد، دکتر روشنفکر با آنکه از اصولگرایان است اما خود صاحب دستگاهی جداگانه است و راهش را از جریان اصولگرایی جدا کرده است پس در این تحلیل، دیگر ایشان را در جنگ ابرقدرتهای اصولگرا بررسی نخواهیم کرد.
دکتر کیان دهرابپور، از مهمترین کاندیدای جریان اصولگرایست، او هم جوان است و هم پشتش به بزرگترین حاجی اصولگرایان گرم است.
دکتر کیان مانند هدایت خواه مرید و پا منبری ندارد اما در مقابل، سالهاست که در روستاها حاضر میشود و در طبابت، خودش را وقف مردمان روستایی میکند او در طی این سالها برای رفتن به روستاهای بویراحمد و دنا نه کارناوال بدنبال خویش راه انداخت و نه دوربینها را با خود به روستاهای منطقه برد.
اگر این کیان بصورت گروهی به روستایی میرفت گروهش شامل پزشکان بسیجی میبود، اما کیان میخواهد تاج کیانی اصولگرایان در مجلس شود.
دکتر کیان دهرابپور در مناطق محروم در میان مردم شناخته شده است و این اصل میتواند کفه ترازو را بنفع وی سنگین نماید.
اما پزشک بودن کیان تنها شاخص ایشان نیست و ایشان از حمایت حاجی اصولگرایان برخوردار است.
برای معرفی حاجی اصولگرایان کافیست فقط نامش را ببریم زیرا همه مردمان او را در جریان مبارزات انقلابی میشناسند، شاخصهای که هیچ کدام از سردمداران امروزی اصولگرایان، از آن برخوردار نیستند.
حاج محمد رحیم دهرابپور بعنوان معلم انقلابیترین انقلابیها، همان حاجی بزرگ اصولگرایان است، اگرچه حاج محمد رحیم هیچگاه در بهارستان نبوده اما نصف نمایندگان بویراحمد بزرگ را به بهارستان فرستاده است.
اگرچه استفاده از واژه پدر اصولگرایان باعث تنگ شدن خلق بسیاری میشود اما براستی این واژه برازنده اوست چراکه آنگاه که حزب جمهوری اسلامی میبود و خبری از اصلاحات و اصولگرایی نبود ایشان در تربیت معلم به تربیت معلم انقلابی میپرداخت و اکنون هرکدام از ان معلمان حکم یک ستاد برای استاد اخلاق انسانیت در مناطق محروم را داراست و همین امر باعث گردیده که جریانات نوپای اصولگرایی هیچگاه نتوانند حاج محمد رحیم را حذف بنمایند. البته تاریخ انقلابی این مختار زمانه از قبل از انقلاب در کردستان شکل گرفت پس این ریشه، با هیچ تبر و تیشه، به عاقبت شیشه، دچار نخواهد شد.
پس کیان میتواند با حمایت مختار اصولگرایان، ردای وکالت مردم را بر تن نماید و به تاج کیانی اصولگرایان پس از دو شکست بزرگ تبدیل شود.
البته حتی اگر دکتر کیان با دارا بودن چهرهای مردم وار، نتواند به مجلس برود این شکست برای او یک پیروزی محسوب خواهد شد و با قاطعیت میتوان گفت که او وارد یک بازی برد-برد شده است.
باید دید که دیگر اصولگرایان، کدام طناب را برای عاقبت خویش انتخاب خواهند کرد! آیا با طناب دار برخی از نواصول گرایان به پایین میروند و یا با اعتماد به جوانان با طناب مختار اصولگرایان بالا میآیند.
البته در منطقه بویراحمد و دنا، احزاب تعیین کننده سرنوشت آرا مردمان منطقه نخواهد بود و مردمی بودن تعیین کننده پیروز انتخابات خواهد بود.
اما دکتر کیان دهرابپور در جریان اصولگرایی رقیبان دیگری هم دارد که نمیتوان هیچ کدام از آنها را دست کم گرفت، جدیترین رقیب دهرابپور در جریان اصولگرایی مدیر سابقی ماننده نستوه درخشنده است.
نستوه نام یکی از پسران گودرز، پادشاه اشکانیست و همچنین نام یکی از سرداران خسرو پرویز ساسانی میبوده، نستوه به معنای خستگیناپذیر و مبارز است و حضور این نام در کنار نامهایی مانند اردوان، شاپور و کیان، جالب و قابل تأمل است.
چند روزی از معرفی این مدیر کارکشته بعنوان کاندیدای نهایی اصولگرایان نگذشته است اما معرفی درخشنده نشان از جنگ قدرت اصولگرایان است و ثابت میکند که چند دستگی در میان اصولگرایان بسیار مشهود میباشد.
سابقه مدیریت نستوه درخشنده به دوران سیدباقر باز میگردد، و او امروز مورد حمایت بخشی از اصولگرایان است.
یکی دیگر از مشخصههای با ارزش درخشنده، دارا بودن آرائی از جنس قومی است و همین اصل باعث حمایت بخشی از اصولگرایان است. با درخشنده، اصولگرایان میتوانند امیدوار به حضور تا دقیقه نود باشند و اگر اتفاقات نانوشتهای از قبیل آمدن چندباره هدایتخواه پیش نیاید درخشنده میتواند امیدوارانهتر به آینده نگاه بکند.
البته جریان اصولگرایی همیشه در تغییر قواعد بازی و عوض کردن اصولید طولانی دارند و به همین خاطر هیچگاه قابل پیشبینی نخواهند بود پس باید دید حضور درخشنده یک تاکتیک است و یا به واقعیت مبدل خواهد شد.
-----------------------------------
محمد ایزدی
این انتخابات در حوزه بویراحمد و دنا همانند ادوار گذشته حساس و اما غیر قابل پیش بینی میباشد چرا که بازیگران اصلی انتخابات، آمال خودشان را در آسمان آلوده تهران ببینند.
بر اساس اصل دوگانگیها، هر قشلاقی یک یلاقی دارد اگر تهران روزی محل پرتاب فرزندان اصلاح طلب بویراحمد بزرگ بوده اکنون قرار است وکیلی را در تهران به ستار مشهور پایداریها بدهد اما با هزار اما و اگرهایی مانند قالیبافی و مصباحی!!! البته جریانات اصولگرا همیشه اصولشان را براساس تکلیف تغییر میدهند و
اگر روزی ستار را بعداز چهارسال دوباره در مراسمات فاتحه خوانیهای بویراحمد و دنا ببینند؛ دیگر کسی تعجب نمیکند چرا که در گذشتهای نچندان دور استخاره هم نتوانست جلوی آمدنش را بگیرد حال چه برسد به چند بیانیه!!!!!
و باید دید که این چهره کاریزمای اصولگرایان با کلاه معروفش در تهران به ادای تکلیف خویش میپردازد و یا بدون کلاه به سبک جامجهانی به فاتحه خواهی های زادگاهش میرود! اما به جرات میتوان گفت که این ستاره پایدار؛ دیگر در آسمان بویراحمد و دنا تکرار نخواهد شد و او در میان اصولگرایان برای همیشه یک اسطوره خواهد ماند حال چه آی با کلاه باشد و چه آی بی کلاه!!!!
در آسمان پاک بویراحمد و دنا، جریانات دیگری وجود دارد. مهمترین جریان پیشروی اصولگرایان؛ جریان اصلاحات است.
در اردوگاه اصلاحات طیفهای مختلفی وجود دارد که براساس اصل بودن یا نبودن؛ باید تا احراز صلاحیت آنها صبرکرد.
هر چه تاکتیکهای اصول گریان پیچیدگی خاصی دارد، بازی اصلاحاتیها قبل از آنکه به تاکتیک برسد باید بتواند از درب خروجی شورای نگهبان بیرون برود و همین اصل باعث میشود که تصمیمات اصلاحات کمی به تأخیر بیفتد.
اما این روزها گویا اصلاحات قرار است از خیابان باقرخان که فاصله کمی با خیابان ستارخان دارد و در دور گذشته، ستاد اعتدالیون در همین خیابان برپا بوده است بگذرد!!!
با ترکیب کنونی میتوان به جرات گفت که امسال نه ستارخان حریف ساکنان ساختمان بیست و چهار است و نه باقر خان یار و مدد آنها!
اما اصلاحات چند کاندیدای مختلف با سن مختلف، پوشش مختلف, یاران مختلف و هزاران اختلاف دیگر دارند که تنها در اصلاحطلبی و دغدغه تأیید صلاحیت با یکدیگر شباهت دارند! اما در میان این سه تفنگدار اصلاحات، تنها شاپور رمضانی و ایزدپناه هستند که مورد حمایت عمده اصلاحاتیها علل خصوص سید باقر و خداداد غریب پور قرار دارند.
با توجه به ریاست دکتر شاپور رمضانی در دانشگاه یاسوج به جرات میتوان گفت که او سرشناسترین کاندیدای جریان اصلاحات است که در دوران ریاستش در دانشگاه یاسوج، مدام مورد آماج حملات سنگین اصولگرایان میبود، زیرا این جوان نترس، مقابله بورسیههای غیر مجاز سابق (مجاز شده فعلی) ایستاد و در دوران خدمتش بدنبال حذف آن فضای کثیف سیاست زده مانده از قبل بود تا با گشودن پنجرههای دانشگاه، اندیشه هوایی بخورد.
شاپور جوان در میان دانشجویان؛ اعضای هیئت علمی، کارکنان دانشگاه و در یک کلام جامعه علمی از محبوبیت بالایی برخوردار است و حضور ایشان در این کارزار انتخاباتی چند رکورد را جابجا کرد. این دکتر اصطلاح طلب در وحله اول جوانترین کاندیدای حوزه بویراحمد و دنا هست. در وحله دوم ایشان دارای پیشینهای سالم از بعد اخلاقی، اقتصادی، سیاسی و... میباشد. در وحله سوم ایشان بعنوان یک چهره علمی، در دوران مدیریتش در دانشگاه یاسوج، در حوزه عمران و آبادانی دانشگاه یاسوج دارای سوابقی بسیار درخشان است و میتواند بعنوان یک چهره کاریزما بعنوان سید باقر دیگری رخ بنماید.
جالب است که وقتی دکتر رمضانی بجای دکتر ارژنگ به مسند ریاست دانشگاه تکیه زد، رسانههای بسیاری نوشتند که دانشگاه یاسوج را خدا آزاد کرد...
شاپور رمضانی اگرچه بعنوان قویترین کاندیدای جریان اصلاحات مطرح است و برای کاندیدای هر حزبی و یا دستهای، دردسر ساز است، اما نسبت به ایزدپناه راه بسیار دشوارتری برای عبور از پل صراطی با نام شورای نگهبان دارد، اما اگر از این گذر عبور کند میتواند بعنوان خروجی اصلاحات، از دانشگاه به بهارستان برود.
اردوان ایزدپناه چهره دوست داشتنی و دیگر خروجی جریان اصلاحات است که قرار است علم اصلاحات را برپا کند، اردوان همچون شاپور از حمایت سید باقر برخوردار است. او که چهرهای بسیار خوش اخلاق دارد و در جریان اصلاحات کمترین حاشیه را داشته است. اما در میان اصلاحطلبان کمتر شناختهتر است و این کار سید اصلاحات را سنگینتر میکند.
اگر بخواهیم بر اساس نام ایرانی این دو چهره اصلاحات به دو هزار سال قبل بازگردیم, خواهیم دید که اردوان از پادشاهان اشکانی بود و شاپور از پادشاهان ساسانی، اما آخرین پادشاه اشکانی با نام اردوان پنجم از ساسانیان شکست خورد و تاریخ ایران را به گونهای دیگر نوشت.
حال باید دید که آیا سید باقر در دشت روم دست اشکانیان را بالا میبرد یا ساسانیان را راهی پایتخت ایران زمین مینماید. البته باز باید تا احراز صلاحیتها کمی صبر کرد.
مدینه فاضله اصولگرایان
اگر تکلیف یا درخواستهای عمومی فرضی و در واقع حذف نام استاد از لیست اصولگرایان تهران، باعث بازگشت استاد به منطقه نشود، بر خلاف ادوار گذشته در این دوره اصولگرایان از برنامه مشخصی برخوردار نیستند. (صدالبته شاید این تحرکات، خود یک تاکتیک انتخاباتی دیگر است).
برخلاف دور گذشته واژهای با نام حکمیت در انتخاب کاندیدای نهایی اصولگرایان وجود ندارد و با یک بی نظمی خاصی هر کدام از چهرهها، دستی را بالا میبرد و تا یاران بیعتی نمایند اما همانگونه که در گذشته گفته شد این از هم گسیختگی ممکن است تاکتیک جدید اصولگرایان باشد.
بر اساس شنیدهها برخی از چهرههای اصول گرایان درخشنده را بعنوان کاندیدای خروجی معرفی کردهاند، از سوی دیگر دکتر روشنفکر اصولگرا نیز در صحنه حضور دارد و قاعدتاً با توجه به پشتوانه آرایی که دارد تنها در یک صورت حاضر است در کنار اصولگرایان بماند و آنهم معرفی مهدی روشنفکر بعنوان خروجی اصولگرایان، درغیر این صورت تا آخر در میدان جنگ حضور دارد.
برخلاف تصور عموم روشنفکر در این دور رقابت سختتری در پیش دارد چرا که حضور موحد در عرصه انتخابات، چه در کهگیلویه بزرگ و چه در اطراف، باعث کاهش آرا دکتر روشنفکر در بویراحمد و دنا خواهد شد همانگونه که در دور قبل مهدی باعث شکست سید محمد کهگیلویهای گردید.
اما دکتر روشنفکر یک حریف قدر برای حریفانش خواهد بود.
در جبهه اصولگرایان شطرنج، گونهای دیگر آغاز میشود و قواعد آن نه بر اساس قاعده بازی بلکه براساس تحرکات سردمداران جریان اصولگرایی مشخص میشود.
اکنون در جبهه اصولگرایان افرادی مانند منتظری، روشنفکر، درخشنده و دهرابپور وارد عرصه انتخابات شدهاند تا با امتحان شانس خود بتوانند شکستهای پی در پی ستار هدایت خواه را اینبار به پیروزی مبدل نمایند.
در میان این افراد، دکتر روشنفکر با آنکه از اصولگرایان است اما خود صاحب دستگاهی جداگانه است و راهش را از جریان اصولگرایی جدا کرده است پس در این تحلیل، دیگر ایشان را در جنگ ابرقدرتهای اصولگرا بررسی نخواهیم کرد.
دکتر کیان دهرابپور، از مهمترین کاندیدای جریان اصولگرایست، او هم جوان است و هم پشتش به بزرگترین حاجی اصولگرایان گرم است.
دکتر کیان مانند هدایت خواه مرید و پا منبری ندارد اما در مقابل، سالهاست که در روستاها حاضر میشود و در طبابت، خودش را وقف مردمان روستایی میکند او در طی این سالها برای رفتن به روستاهای بویراحمد و دنا نه کارناوال بدنبال خویش راه انداخت و نه دوربینها را با خود به روستاهای منطقه برد.
اگر این کیان بصورت گروهی به روستایی میرفت گروهش شامل پزشکان بسیجی میبود، اما کیان میخواهد تاج کیانی اصولگرایان در مجلس شود.
دکتر کیان دهرابپور در مناطق محروم در میان مردم شناخته شده است و این اصل میتواند کفه ترازو را بنفع وی سنگین نماید.
اما پزشک بودن کیان تنها شاخص ایشان نیست و ایشان از حمایت حاجی اصولگرایان برخوردار است.
برای معرفی حاجی اصولگرایان کافیست فقط نامش را ببریم زیرا همه مردمان او را در جریان مبارزات انقلابی میشناسند، شاخصهای که هیچ کدام از سردمداران امروزی اصولگرایان، از آن برخوردار نیستند.
حاج محمد رحیم دهرابپور بعنوان معلم انقلابیترین انقلابیها، همان حاجی بزرگ اصولگرایان است، اگرچه حاج محمد رحیم هیچگاه در بهارستان نبوده اما نصف نمایندگان بویراحمد بزرگ را به بهارستان فرستاده است.
اگرچه استفاده از واژه پدر اصولگرایان باعث تنگ شدن خلق بسیاری میشود اما براستی این واژه برازنده اوست چراکه آنگاه که حزب جمهوری اسلامی میبود و خبری از اصلاحات و اصولگرایی نبود ایشان در تربیت معلم به تربیت معلم انقلابی میپرداخت و اکنون هرکدام از ان معلمان حکم یک ستاد برای استاد اخلاق انسانیت در مناطق محروم را داراست و همین امر باعث گردیده که جریانات نوپای اصولگرایی هیچگاه نتوانند حاج محمد رحیم را حذف بنمایند. البته تاریخ انقلابی این مختار زمانه از قبل از انقلاب در کردستان شکل گرفت پس این ریشه، با هیچ تبر و تیشه، به عاقبت شیشه، دچار نخواهد شد.
پس کیان میتواند با حمایت مختار اصولگرایان، ردای وکالت مردم را بر تن نماید و به تاج کیانی اصولگرایان پس از دو شکست بزرگ تبدیل شود.
البته حتی اگر دکتر کیان با دارا بودن چهرهای مردم وار، نتواند به مجلس برود این شکست برای او یک پیروزی محسوب خواهد شد و با قاطعیت میتوان گفت که او وارد یک بازی برد-برد شده است.
باید دید که دیگر اصولگرایان، کدام طناب را برای عاقبت خویش انتخاب خواهند کرد! آیا با طناب دار برخی از نواصول گرایان به پایین میروند و یا با اعتماد به جوانان با طناب مختار اصولگرایان بالا میآیند.
البته در منطقه بویراحمد و دنا، احزاب تعیین کننده سرنوشت آرا مردمان منطقه نخواهد بود و مردمی بودن تعیین کننده پیروز انتخابات خواهد بود.
اما دکتر کیان دهرابپور در جریان اصولگرایی رقیبان دیگری هم دارد که نمیتوان هیچ کدام از آنها را دست کم گرفت، جدیترین رقیب دهرابپور در جریان اصولگرایی مدیر سابقی ماننده نستوه درخشنده است.
نستوه نام یکی از پسران گودرز، پادشاه اشکانیست و همچنین نام یکی از سرداران خسرو پرویز ساسانی میبوده، نستوه به معنای خستگیناپذیر و مبارز است و حضور این نام در کنار نامهایی مانند اردوان، شاپور و کیان، جالب و قابل تأمل است.
چند روزی از معرفی این مدیر کارکشته بعنوان کاندیدای نهایی اصولگرایان نگذشته است اما معرفی درخشنده نشان از جنگ قدرت اصولگرایان است و ثابت میکند که چند دستگی در میان اصولگرایان بسیار مشهود میباشد.
سابقه مدیریت نستوه درخشنده به دوران سیدباقر باز میگردد، و او امروز مورد حمایت بخشی از اصولگرایان است.
یکی دیگر از مشخصههای با ارزش درخشنده، دارا بودن آرائی از جنس قومی است و همین اصل باعث حمایت بخشی از اصولگرایان است. با درخشنده، اصولگرایان میتوانند امیدوار به حضور تا دقیقه نود باشند و اگر اتفاقات نانوشتهای از قبیل آمدن چندباره هدایتخواه پیش نیاید درخشنده میتواند امیدوارانهتر به آینده نگاه بکند.
البته جریان اصولگرایی همیشه در تغییر قواعد بازی و عوض کردن اصولید طولانی دارند و به همین خاطر هیچگاه قابل پیشبینی نخواهند بود پس باید دید حضور درخشنده یک تاکتیک است و یا به واقعیت مبدل خواهد شد.
-----------------------------------
محمد ایزدی
شاپور هم ککی زارع