کد QR مطلبدریافت لینک صفحه با کد QR

یادداشت ارسالی:

جوابیه‌‌ی به مطلب «غلامرضا پاکدل» در نقد سخنان تاجگردون

حمید محمدی زاده

3 آبان 1398 ساعت 22:21

آقای پاکدل آیا این برچسب زنی، غوغاگری شایعه سازی و این گفته‌های ناهنجار منشأ و مبدأ منسجم و متراکم دارد؟! یا همه این حوادث و گفته‌ها و نوشته‌ها و جوهر قلم‌های مغرض که پرده اخلاق را کنار گذاشته‌اند، برای رسیدن به اهداف و منافع شخصی است! آیا میدانید با جدال‌های ساختگی و حاشیه سازی های هفتگی خسارات جبران‌ناپذیری بر جامعه تحمیل می‌کنید؟ آیا بر این باور نیستید که زمان محدود است و دامن زدن به قیل و قال‌ها و جدال بر سر مسائل حاشیه‌ای فرصت‌ها را از بین می‌برد؟ آیا قلم و بیان شما فقط در مخالفت با تاج گردون حیات جاودان می‌گیرد و در مقابل ملفوظات دیگران شکسته و الکن می‌شود؟ آیا اگر شما در پستی که داشتید از سوی تاجگردون ابقا می‌شدید مثل سایر اصولگرایان عزیزی که پست دارند و دم نمی‌زنند، باز فریاد می‌زدید و بنای مخالفت به پا می‌کردید؟


بعد از انتشار مطلب «غلامرضا پاکدل» در پاسخ به سخنان تاجگردون در روستای آرو [کلیک کنید]، یکی از مخاطبان کبنانیوز به آن مطلب جوابیه‌ای داده که از نظر خوانندگان می‌گذرد؛
می‌گویند فردی می‌خواست خود را در جامعه مطرح کند، هر چه می‌گفت و می‌کرد در جامعه و بین مردم مشهور نمی‌شد. دست به عمل زشتی زد. آن عمل باعث شد که زبانزد خاص و عام بشود و شهرتی پیدا نمود که (شهرت پیدا کردن) همان و نفرت همگانی همان.
البته اینجانب در حمایت از آقای تاجگردون مقالاتی که با حقایق نزدیکی داشت و با حقیقت همراه بود نوشتم، اما به دلایلی ادامه ندادم. ولی نوشته‌های شما را که می‌بینم و می‌خوانم به این نتیجه رسیدم که نقدهای شما نه روش علمی دارد و نه راه گشای مشکلی از مشکلات استان یا شهرستان می‌باشد. بلکه بر اساس احساساتی است که در کنترل خرد نیست و وجه غالب، آن غلبه احساسات و ادراکاتی است که مبنای منطقی و استدلالی ندارد. زیرا کلمه نقد به معنی (بهین چیزی برگزیدن و نظر کردن است در چیزی) که به قول اهل لغت سره را از ناسره باز شناسد و امروزه به معنای رایج شدن و داوری کردن است و شکی نیست که رأی زدن و داوری کردن درباره امور و شناخت نیک و بد و توزیح و تحلیل کلام، مستلزم معرفت درست و دقیق آن در امور است.
معرفت درست زمانی حاصل می‌شود که معایب و محاسن سخن و تشخیص آنها در کنار هم دیده شود. اما جنابعالی از مقوله نقد (البته اگر از تعاریف نقد آگاهی داشته باشی) فقط گویا به ذکر معایب آشنایی داری و عیب جویی را که با نقد متفاوت است آشکار کرده‌ای.
نقد جنابعالی درباره دکتر تاجگردون بر اساس احساسات منفی و کینه درون است و پایه و اساس علمی نداشته و سرچشمه آن شناخت و سنجش و تربیت فکری نیست.
هدف نقد حرمت نهادن به تلاش‌ها و کوشش‌هاست که جامعه برای انجام دهندگان آن حرمت قائل شود، نه از مسیر داده‌های نادرست و سخنان نابجای ناقد، ذهنیتی ناهنجار ایجاد کند. بنابراین به نظر اینجانب چون جنابعالی به معنای واقعی نقد واقف نیستی و میزان منطقی و علمی نقد را نمی‌دانی پس کلام و مقاله شما شائبه غرض ورزی دارد و اینگونه نوشته‌ها از عوامل نفوذ در مخاطب، خالی است و به قول شاعر (عرض خود می‌بری و زحمت ما می‌داری).
 در نوشته خود از عبارات مجعول و مجهول و مقبوض و مطرود و به صورت کلی استفاده کرده‌ای و روش‌های خشن و تند و عصیان آمیز و غیر اخلاقی و غیر منطقی در گفتارت موج می زند و چنان خیالبافی کرده‌ای که گویا تاجگردون در این هشت سال دست به سیاه و سفید نزده است و گویا گرفتاری‌های انقلاب ما در این هشت سال خلاصه شده است.
چه کسی منکر آن است که اقتصاد ما نابسامان است و اختلافات طبقاتی بیداد می‌کند و فقر و فاقه گریبانگیر قشر عظیمی از مردم است؟. اما چه کسی می‌تواند بی اعتنا به گذشتهٔ پر از حادثه و گرفتاری، مسئول ۴۰ سال گرفتاری‌های سیاسی نظامی و اقتصادی کشور را نماینده کنونی و رئیس جمهور و دولتی بداند که اکنون بر سر کار است، آن هم مدام با کارشکنی و حادثه آفرینی و غوغا سالاری و چوب لای چرخ گذاشتن‌ها و بهانه گیری‌ها که از شمار بیرون است.
 آقای پاکدل آیا این برچسب زنی، غوغاگری شایعه سازی و این گفته‌های ناهنجار منشأ و مبدأ منسجم و متراکم دارد؟! یا همه این حوادث و گفته‌ها و نوشته‌ها و جوهر قلم‌های مغرض که پرده اخلاق را کنار گذاشته‌اند، برای رسیدن به اهداف و منافع شخصی است! آیا میدانید با جدال‌های ساختگی و حاشیه سازی های هفتگی خسارات جبران‌ناپذیری بر جامعه تحمیل می‌کنید؟ آیا بر این باور نیستید که زمان محدود است و دامن زدن به قیل و قال‌ها و جدال بر سر مسائل حاشیه‌ای فرصت‌ها را از بین می‌برد؟ آیا قلم و بیان شما فقط در مخالفت با تاج گردون حیات جاودان می‌گیرد و در مقابل ملفوظات دیگران شکسته و الکن می‌شود؟ آیا اگر شما در پستی که داشتید از سوی تاجگردون ابقا می‌شدید مثل سایر اصولگرایان عزیزی که پست دارند و دم نمی‌زنند، باز فریاد می‌زدید و بنای مخالفت به پا می‌کردید؟
به قول شاعر:
 چون غرض آمد هنر پوشیده شد / صد حجاب از دل بسوی دیده شد
 بنابراین اگر بخواهیم کیان حیثیت و آبرو احترام و موقعیت خودمان را به عنوان یک شهروند مطالبه‌گر حفظ کنیم، راهش این نیست که در سر و علن و نهان و آشکار یکدیگر را تنقیص و تکذیب کنیم. اختلاف نظرهای سیاسی ما، که بسیاری از آنها ریشه در نفسانیات و ذهنیات و برداشت‌های متفاوت ما دارد تا بدانجا دستخوش احساسات و اغراض قرار گرفته و از حد یک گفتگو و مباحثه در گذشته است که گویا اصلاً هیچ نقطه مشترک و حلقه وصلی در بین ما وجود ندارد. نامه‌ای که شما در جواب تاجگردون نوشته‌اید روح عصبیت و عصبانیت و خروج از دایره انصاف ویژگی خاص آن بود و برداشت احساسی آن به وضوح آشکار و هویدا است. لذا اگر همدیگر را تحمل نکنیم و با این سبک و سیاق توسن برانیم هر روز هر ماه و هر سال فاصله ما از یکدیگر بیشتر و بیشتر خواهد شد. اکنون موقع آن است که از راه رفته باز آییم با تحمل و سعه صدر با یکدیگر بنشینیم و دیدگاه‌های متفاوتمان را به هم نزدیک کنیم و برای آینده شهر و دیارمان به خصوص جوانان عزیزمان طرحی نو درافکنیم.
دلایل قوی باید و معنوی نه رگهای گردن به حجت قوی

........................................................
حمید محمدی زاده
فعال سیاسی استان کهگیلویه و بویراحمد


کد مطلب: 414229

آدرس مطلب :
https://www.kebnanews.ir/note/414229/جوابیه-ی-مطلب-غلامرضا-پاکدل-نقد-سخنان-تاجگردون

کبنانیوز
  https://www.kebnanews.ir

1