نقدی بر بودجه سالیانه:
دولت و مجلس دستتان را از جیب ملت در آورید (به قلم؛ غلامرضا پاکدل)
22 دی 1397 ساعت 23:11
بزرگترین افتخار دولت این شده است که لایحه بودجه را به موقع تقدیمِ مجلس نماید و بزرگترین افتخار مجلسیان این شده که با دولت هماهنگ باشند و نظرات آنها را تامین کنند. عجیب است که به این نمیاندیشند که یک بنگاه اقتصادی کوچک یا حتی یک دکه هم برنامه یکساله خود را از لحاظ عملکرد، پایش میکند، ولی بودجه نویسان ما دردولت و کمیسیونهای ما در مجلس تکراری بوده و ظاهراً از یک بررسی ساده عاجزند تا لااقل ضعفهای سال قبل راسال بعد برطرف نمایند، یا حتی گزارشی از عملکردشان ارائه دهند. فقط دلشان به این خوش است که مجدداً با اکثریت اراِء عضو کمیسیون بودجه یا کمیسیون تلفیق و یا رییس آنها شدند. اگر قرار باشد آش همان آش باشد و کاسه همان کاسه، پس تکلیف مردم چیست؟
متن ارسالی: همه میدانند که یکی از مهمترین وظایف دولت و مجلس و شاید مهمترین وظیفه آنها تهیه، تنظیم و تصویب بودجه سالیانه است. بودجه سالیانه که قانون بودجه همان سال است، بیشتر از هر عامل دیگری زندگی مردم را تحت تأثیر قرار میدهد و وقتی بودجه سالیانه تسلیم مجلس میشود، بحث تمام محافل میگردد و تقریباً مشخص میکند که قرار است به چه سمت و سویی برویم و بر سر فقیر و غنی چه بیاید.
به زبان ساده میتوان گفت که سالهای اخیر، همواره دست دولت و مجلس در جیب ملت بوده است و تقریباً کمتر جایی از قوانین بودجه را میشود یافت که سعی نشده است، به قول معروف حتی اگر شده مویی از کف دست ملت کنده شود.
استدلالهای علمی، کتابی، اینترنتی، و قابل صدق در کشورهای پیشرفته ارائه شده و تصمیمات اتخاذ و اجراء شد، ولی فقط یک سمت قضایا دیده شد، یعنی برای آنکه آن قوانین تصویب شوند دلایل قشنگی ارائه شد ولی هیچگاه آن روی سکه دیده نشد.
روزی حاملهای انرژی افزایش شدید داده شدند و یارانه اختصاص یافت، با این استدلال که برخی افراد (که معمولاً افراد مرفه ترجامعه هم هستند)، مصرف بیشتری از حاملهای انرژی دارند، لذا ارزان بودن حاملهای انرزی منطقی نیست. پس حاملهای انرژی در مواردی، دو و حتی چند برابر شد، ولی یارانه داده شد و در دفاع از یارانه عنوان شد که برخی خانوارها مانند خانوارهای عشایری اصلاً مصرف برخی حاملها مانند گاز و برق را ندارند ولی یارانه میگیرند و صاحبان خانههای آنچنانی، ساختمانها، مجتمعها، کارخانجات و... که مصارف زیاد دارند، هزینه بیشتری بابت مصرف حاملهای انرژی پرداخت میکنند. به مرور یارانه مورد انتقاد واقع شد و یارانه برخی قطع شد ولی حاملها نه تنها ارزانتر نشد بلکه گرانتر هم شد. عنوان گردید با پول هدفمندی، کارگاههای تولیدی و صنعتی فعال میشود که متاسفانه نه تنها آنگونه نشد بلکه بسیاری از کارگاههای فعال هم تعطیل شدند. یعنی حاملها گرانتر، یارانه هم قطع و بیکاری هم بیشتر شد و در نتیجه فشار به مردم افزایش یافت. (بحث مفصل و تخصصیتر یارانهها در فرصتی دیگر مطرح خواهد شد). افزایش مالیات و انواع عوارض از جمله عوارض ساخت و ساز و عوارض خروج از کشور بدون احساسِ بهبود در خدمات ارائه شده و رونق اقتصادی، افزایش چند برابری جرائم رانندگی بدون اینکه جادهها نیزتغییر چندانی کنند و یا حتی هزینه فرهنگ سازی شود تا جاییکه پلیس راهنمایی به جای اینکه قبل از محل خطر و محلِ حادثه خیز آشکارا بایستد تا از احتمال وقوع حادثه بکاهد، بعد از آن مخفی میشود تا بلکه جریمه بستاند.
آموزش رایگان رفته رفته از یاد رفت و تقریباً کمتر مدرسه دولتی یا مدرسهای پیدا میشود که برای مردم هزینهای نداشته باشد.
هزینه هرگونه خدمات افزایش یافت از جمله هزینههای مخابرات، تا جائیکه فیشها در فضای مجازی میچرخد و فقط با علامتهای تعجب تیک میشوند. بستههای استفاده از فضای مجازی حسابش از دست مردم در رفته است. قیمت بلیط هواپیما، قطار و... کلاً حمل و نقل، چند برابر شده است. هزینههای درمان گاهاً به حدی افزایش یافته است که همراه بیمار پس از ترخیص بیمار، او را رها کرده و میگریزد. بیمه سلامت که از افتخارات سالهای اخیر دولت و ظاهراً از عمده دستاوردها بهحساب میآمد، در تاریخ شانزدهم شهریور از رادیو اعلام شد که از اول بهمن دفترچههای بیمه سلامت جمع آوری خواهند شد.
عدم افزایش حقوق کارکنان رسمی دولت و کارکنانِ تابع قانون کار متناسب با تورم، محدودیت برای هرگونه افزایش حقوق، خودداری از پرداخت برخی مزایا، ایجاد محدودیتهای عجیب تا حد دورههای آموزشی داخلی، گذاشتن سقف حقوق برای کارکنان و نادیده گرفتن سوابق و شایستگیهای آنها و حتی عدم تغییر آن متناسب با تورم، کاهش پاداش پایان خدمت کارکنان، عدم همسان سازی حقوق بازنشستگان و افزایش مشکلات معیشتی آنها، عدم پرداخت مطالبات بازنشستگان، فرهنگیان و سایر اقشار و بی توجهی به اعتراضات صنفی آنها، افزایش بهرههای بانکی و سخت نمودن شرایط کمترین وامها برای مردم عادی و بالعکس مبالغ آنچنانی و شرایط ظاهراً راحت، برای افراد خاص.
هر ساله در لایحه بودجه قیمت دلار عددی است و بعد از چند ماه مردم برای نیازهای ضروری مثلاً هزینههای داروهای خارجی، دانشجویی یا سفرهای ضروری، دلار را باید به دو و گاهاً سه برابر قیمت آن در بودجه بخرند. اینها همه و همه مواردی هستند از موارد متعددی که گویا دولت و مجلس برآنند تا از هر طریق ممکن دست در جیب ملت کرده و هزینههای کشور را تأمین کنند، گرچه پر واضح است که صرفه جوییهای ناشی ازاین تصمیمات کمک شایانی به رفع مشکلات دولت نمینماید ولی فشار بی امان و طاقت فرسایی بر ملت وارد میکند و لذا باید پذیرفت که تحمل و ایستادگی مردم، ستودنی است.
قیمت ارز و نوسانات آن، تورم، گرانی، اختلاسها، عدم نظارت صحیح و دقیق هم که قضیه جداگانه و مفصلی دارد.
بسیار شنیدهایم که گفته میشود در کشورهای همسایه یا در کشورهای پیشرفته، قیمت سوخت یا قیمت فلان خدمات هنوز هم از ما گرانتر است. ولی آیا حقوق کارکنان یا درآمد سرانه مردم آن کشورها، با ما یکی است یا خدماتی که دریافت میکنند، با ما یکسان است؟ واقعاً انصاف است که فقط یک وجه موضوع دیده شود و آن هم وجهی که به ضرر مردم است؟
بزرگترین افتخار دولت این شده است که لایحه بودجه را به موقع تقدیمِ مجلس نماید و بزرگترین افتخار مجلسیان این شده که با دولت هماهنگ باشند و نظرات آنها را تامین کنند. عجیب است که به این نمیاندیشند که یک بنگاه اقتصادی کوچک یا حتی یک دکه هم برنامه یکساله خود را از لحاظ عملکرد، پایش میکند، ولی بودجه نویسان ما دردولت و کمیسیونهای ما در مجلس تکراری بوده و ظاهراً از یک بررسی ساده عاجزند تا لااقل ضعفهای سال قبل راسال بعد برطرف نمایند، یا حتی گزارشی از عملکردشان ارائه دهند. فقط دلشان به این خوش است که مجدداً با اکثریت اراِء عضو کمیسیون بودجه یا کمیسیون تلفیق و یا رییس آنها شدند. اگر قرار باشد آش همان آش باشد و کاسه همان کاسه، پس تکلیف مردم چیست؟
القصه، هر چند برخی از نمایندگان تصمیم گیر در امر مهم بودجه، متاسفانه عنوان کردهاند که حاضرند با رییس دولت به جهنم بروند و این نوید خوبی برای مردم نیست که چنین نمایندگانی حاضر باشند از حقوق ملت دفاع مورد انتظار داشته باشند، اما به هرحال مردم عاجزانه انتظار دارند که دیگر دست ازجیب ملت درآورده و کمی هم به فکر معیشت آنها باشند، خصوصاً مجلسیان عزیز، لااقل برای سال 98 که انتخابات را هم پیش رو دارند، کمی به سمت مردم جهت گیری نمایند و وکیل المله باشند نه وکیل الدوله، تا شاید شاهد بودجهای برای سال 98 باشیم که با سالیان قبل متفاوت باشد.
کد مطلب: 406361