تاریخ انتشار
شنبه ۱۲ خرداد ۱۳۹۷ ساعت ۰۹:۳۸
کد مطلب : ۴۰۰۴۴۴
یادداشت|
دو قلوهای افسانهای اصلاحات را قدر بدانیم
محسن فروزان
۰
مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های مخاطبین کبنانیوز است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. می توانید با ارسال یادداشت خود، این مطلب را تأیید یا نقد کنید.
کبنا ؛متن ارسالی
این روزها بازار سلاخی گرم است، کار پر رونقی است. بده و بستان خوبی برقرار است. دولت تدبیر و امید با حمایت اصلاح طلبان خودش را از ته چاه بی هویتی بر کشید و با پشت و پا زدن به وعدههایش اصلاح طلبان را شرمنده مردمش کرد. هم دولت به پیش قراولان اصیل اصلاح طلبی «خودساخته» و نه «بر ساخته» که عموماً کاروان و کارناوال شادی و انتخاباتیاش را مدیریت میکردند با بدعهدی لگد زد و رکب زد و هم جوانان از آنجا رانده و از اینجا مانده که شریک یک دروغ بزرگ شده بودند و احساس میکردند که در این کارزار بی آنکه چیزی به دست آرند هویت و فکرشان را در یک قمار بزرگ باخته بودند، اینان نیز چونان دولت بی اختیار از سر عصبیت لگدی نثار بزرگان اصلاح طلبشان میکردند. بیچاره بزرگانی که میبایست متحمل لگد دولت بدعهد و تحمل لگد دوستان عصیانگر خود را داشته باشند، حکایت غریب "آش نخورده و دهن سوخته"است. اصلاح طلبانی که به جرم گناه نکرده سلاخی میشوند بی آنکه از آنها سئوال شود آیا دفاعی دارند،،، در این سیاهه میکوشم به زعم بعضی از کارکردهای مفید دولت تدبیر، با خوانش وضعیت موجود و حادث شده، مرحمی باشم و نه لگدی بر زخم بزرگان اصلاح طلب هم استانیم که در دام قضاوت نادرست گرفتارآمده اند، و هشداری بر دوستان رنجیدهام که پیش از آنکه به قضاوت دوستی قد علم کنند بهتر آنست که چند قدم با کفشهای دوستشان قدم بردارند. شاید در قضاوتشان تجدید نظر کنند. چند صباحی است که سرخوردگیهای سیاسی به حوزه روابط اجتماعی سرایت کرده وانتقام وعصیان سرلوحه رفتارها وهنجارهای اجتماعی شده است. ناتوانی دولت در تحقق شعارهای جامعه مدنی، اعراض از دموکراسی، فشارهای مضاعف اقتصادی، بیکاری ومنزوی شدن ایران وبه تبع آن ایرانی درجامعه جهانی، رشد نهادهای حاکمیتی موازی دولت یادآور دولت «بی اختیاری» است که به جای تزریق امید در جامعه به نا امیدی دامن می زند. مجموعه گفتار بالا وهکذا از این دست حمکرانی های بد در جامعه مشروعیت و مقبولیت دولت را زیر سوال میبرد. اماوقتی لایههای زیرین را ورق میزنیم وبانگاه محلی ومنطقه ای سرایت عصیان وتندی تیزی جوانان سیاسی اصلاح طلب استان را میکاویم به پارادایمی یکسان در تنشها دست مییازیم؛ که با کنکاشی مختصر به جراحی این پارادایم میپردازیم: دراین کنکاش درمیابیم که عصیان ناشی از سرخوردگی معطوف به قله و راس هرم تصمیم سازی است، به عبارات روشنتر جوانان اصلاح طلب سرخورده با توهین، بی احترامی، هتک حرمت و دریدگی سعی دارند تابوهای که خود ساخته وپرداخته اند نابود کنند، تیشه برداشته و بزرگان اصلاح طلب را که روزی پیر و مرادشان بوده به زیر بکشند و زیر مهمیز چکمههای ناخرسندیشان نابودشان کنند، چرا که بزرگان محلی و منطقهای گفتمان اصلاح را، نماینده سرخوردگیهایشان میپندارند وبا ادبیاتی سخیف وسراسر توهین گناه بی اختیاری وناتوانی دولت را به بزرگانی همچون سیدرضا عسکری وسید ضیا الدین رضا توفیقی در استان حوالت میدهند و به بیانی فولکلور: «تلافی غوره رو سر کوره درمیارن». راقم این سطور با توجه به اینکه درحوزه روانشناسی دستی بر آتش دارد با درک این عصیان، جوانان اصلاح طلب را به صبر و استقامت واتحاد بیشتردعوت میکند. چرا که معتقداست: همه میتوانند تخریب چی باشند و هول و ترس ارمغانشان باشد ولی فقط بزرگان با بزرگواری و صبرشان میتوانند آبادگر باشند و خوشبختی و آرامش و آسایش رهاوردشان باشد وقتی رفتار سیاسی سید رضا، سید ضیا و سید باقر و... به عنوان نمایندگان اصلاح واصلاح طلبی در بویراحمد باز خوانی میکنیم انچه به دست می اید همت، فداکاری، پایمردی واعتقاد راسخ به اصلاح واصلاح طلبی است. مردم داری، دفاع از حقانیت و پاسداشت ازادی تنها صدای است که از اردوگاه بی جیره و مواجیب اصلاح طلبی به گوش میرسد سید رضا وسید ضیاء این دوقلوهای افسانهای درکنار دیگر بزرگانی همچون سید باقر موسوی جهان اباد دکتر علی مندنی پور، اسماعیلی، غلامرضا پناه، بهرام تاجگردون، و... با نمایندگی اصلاحات در استان هماره از اصلاح طلبان حمایت کرده و می کنند. حال که راس اصلاحات در کشور جهت تجدید قوا و جلوگیری از هدر رفت سرمایه اجتماعیشان به مجبور ناچار به مسامحه و مصافحه با اعتدالیون شدند تا نیمه جان به اعتذار رفته اصلاحات را جانی دوباره بخشند و سرپا نگهدارندش، عصیان، افترا و توهین سزاوار اینهمه جانسختی نیست. سید رضا و سید ضیا رنج این مسامحه را بر خود هموار کردند تا اصلاحات نه به مرگی آنی دچار گردد و نه به کمای فرسایشگری مبتلا گردد، امیدشان در روزگار شکوه بر گرفتن اصلاح طلبان اصیل از رهگذر پایش سره از ناسره استوار بود، حال اگر قبل از رویش جوانه امید، اصلاحات در اضمحلال و استحاله دست و پا میزند، خطا فقط فقر بینش و پیش بینی است و نه بد نیتی و بدذاتی. اصلاحات همان رحم اجارهای که از آن اعتدال سرکشید و بلند شد اینک در این آشفته بازار میباید برای احیای مجدد خود:1_با نقد منصفانه و خط کشی شده حریم و حرمت اصلاحات و اصلاح طلبان را گوشزد کند و پایش را از ورطه ناتوانی، معامله گری و سکوت مرگبار دولت بی اختیار در زمینههای حقوق شهروندی، رفاه اجتماعی و اقتصادی، اختلاسهای کلان و آزادی گردش اطلاعات و آزادیهای مدنی پس بکشد و دست بیعت بی چون و چرایش را پس بگیرد.2_حامیان اصلاحات با حمایت، همراهی و همکاری با بزرگان و هزینه دادههای اصلاحات، آرمان و پرچم اصلاح طلبی را زمین نگذارند تا رسیدن به بالندگی ایران و ایرانی. با نقد توام دولت و حاکمیت است که دولت مجبور میشود آرایش سیاسی خود را به نفع مردم و منافع مردم تغییر دهد، چرا که دولت مشروعیت و مقبولیتش در گرو رضایت مردم است و نه حاکمیت. در نقد دولت و شریک نبودن در رفتارهای اقتصادی، سیاسی و خارجه دولت است که جوانان اصلاح طلب سرخورده از اصلاح، توجیه خواهند شد که نوک پیکان اعتراضشان از خودیهای بی اختیار به بی خودیهای پر اختیار که منشا فساد، رانت و خیانت است معطوف کنند. جوانان اصلاح طلب با اقتدا به اصلاح و پرچمداران آرمان ایرانی آباد و آزاد، قدر سید رضا و سید ضیا ودیگر بزرگان خود را میدانند، منسجم پشت سر فرماندهی دموکراسی خواه خود، سرمایههای جریانی و فکری خود را پاس میدارند و هماره تا جایی که صدایشان صدا و نفیر نسل آزادی خواه و صلح طلب باشد حامی و پشتیبان پشت سرشان خواهند ایستاد. با پرهیز از جزیرهای عمل کردن و چنگ زدن به آیه "واعتصمو به حبل الله جمیعاً"از تفرق میپرهیزند که دست خدا با جماعت است. به حول و قوه الهی محکم پشت سید رضا و سید ضیاها که اولی به مردمداری و دومی به سیاست ورزی شهره است، میایستیم و با اتحاد، آرمان اصلاح طلبی را به پیش خواهیم برد. به امید پیروزی گفتمان اصیل آزادی خواه اصلاح طلبی
-----------------------------------------------------------------------------------
محسن فروزان
فعال سیاسی اجتماعی
عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی استان کهگیلویه وبویراحمد
-----------------------------------------------------------------------------------
این روزها بازار سلاخی گرم است، کار پر رونقی است. بده و بستان خوبی برقرار است. دولت تدبیر و امید با حمایت اصلاح طلبان خودش را از ته چاه بی هویتی بر کشید و با پشت و پا زدن به وعدههایش اصلاح طلبان را شرمنده مردمش کرد. هم دولت به پیش قراولان اصیل اصلاح طلبی «خودساخته» و نه «بر ساخته» که عموماً کاروان و کارناوال شادی و انتخاباتیاش را مدیریت میکردند با بدعهدی لگد زد و رکب زد و هم جوانان از آنجا رانده و از اینجا مانده که شریک یک دروغ بزرگ شده بودند و احساس میکردند که در این کارزار بی آنکه چیزی به دست آرند هویت و فکرشان را در یک قمار بزرگ باخته بودند، اینان نیز چونان دولت بی اختیار از سر عصبیت لگدی نثار بزرگان اصلاح طلبشان میکردند. بیچاره بزرگانی که میبایست متحمل لگد دولت بدعهد و تحمل لگد دوستان عصیانگر خود را داشته باشند، حکایت غریب "آش نخورده و دهن سوخته"است. اصلاح طلبانی که به جرم گناه نکرده سلاخی میشوند بی آنکه از آنها سئوال شود آیا دفاعی دارند،،، در این سیاهه میکوشم به زعم بعضی از کارکردهای مفید دولت تدبیر، با خوانش وضعیت موجود و حادث شده، مرحمی باشم و نه لگدی بر زخم بزرگان اصلاح طلب هم استانیم که در دام قضاوت نادرست گرفتارآمده اند، و هشداری بر دوستان رنجیدهام که پیش از آنکه به قضاوت دوستی قد علم کنند بهتر آنست که چند قدم با کفشهای دوستشان قدم بردارند. شاید در قضاوتشان تجدید نظر کنند. چند صباحی است که سرخوردگیهای سیاسی به حوزه روابط اجتماعی سرایت کرده وانتقام وعصیان سرلوحه رفتارها وهنجارهای اجتماعی شده است. ناتوانی دولت در تحقق شعارهای جامعه مدنی، اعراض از دموکراسی، فشارهای مضاعف اقتصادی، بیکاری ومنزوی شدن ایران وبه تبع آن ایرانی درجامعه جهانی، رشد نهادهای حاکمیتی موازی دولت یادآور دولت «بی اختیاری» است که به جای تزریق امید در جامعه به نا امیدی دامن می زند. مجموعه گفتار بالا وهکذا از این دست حمکرانی های بد در جامعه مشروعیت و مقبولیت دولت را زیر سوال میبرد. اماوقتی لایههای زیرین را ورق میزنیم وبانگاه محلی ومنطقه ای سرایت عصیان وتندی تیزی جوانان سیاسی اصلاح طلب استان را میکاویم به پارادایمی یکسان در تنشها دست مییازیم؛ که با کنکاشی مختصر به جراحی این پارادایم میپردازیم: دراین کنکاش درمیابیم که عصیان ناشی از سرخوردگی معطوف به قله و راس هرم تصمیم سازی است، به عبارات روشنتر جوانان اصلاح طلب سرخورده با توهین، بی احترامی، هتک حرمت و دریدگی سعی دارند تابوهای که خود ساخته وپرداخته اند نابود کنند، تیشه برداشته و بزرگان اصلاح طلب را که روزی پیر و مرادشان بوده به زیر بکشند و زیر مهمیز چکمههای ناخرسندیشان نابودشان کنند، چرا که بزرگان محلی و منطقهای گفتمان اصلاح را، نماینده سرخوردگیهایشان میپندارند وبا ادبیاتی سخیف وسراسر توهین گناه بی اختیاری وناتوانی دولت را به بزرگانی همچون سیدرضا عسکری وسید ضیا الدین رضا توفیقی در استان حوالت میدهند و به بیانی فولکلور: «تلافی غوره رو سر کوره درمیارن». راقم این سطور با توجه به اینکه درحوزه روانشناسی دستی بر آتش دارد با درک این عصیان، جوانان اصلاح طلب را به صبر و استقامت واتحاد بیشتردعوت میکند. چرا که معتقداست: همه میتوانند تخریب چی باشند و هول و ترس ارمغانشان باشد ولی فقط بزرگان با بزرگواری و صبرشان میتوانند آبادگر باشند و خوشبختی و آرامش و آسایش رهاوردشان باشد وقتی رفتار سیاسی سید رضا، سید ضیا و سید باقر و... به عنوان نمایندگان اصلاح واصلاح طلبی در بویراحمد باز خوانی میکنیم انچه به دست می اید همت، فداکاری، پایمردی واعتقاد راسخ به اصلاح واصلاح طلبی است. مردم داری، دفاع از حقانیت و پاسداشت ازادی تنها صدای است که از اردوگاه بی جیره و مواجیب اصلاح طلبی به گوش میرسد سید رضا وسید ضیاء این دوقلوهای افسانهای درکنار دیگر بزرگانی همچون سید باقر موسوی جهان اباد دکتر علی مندنی پور، اسماعیلی، غلامرضا پناه، بهرام تاجگردون، و... با نمایندگی اصلاحات در استان هماره از اصلاح طلبان حمایت کرده و می کنند. حال که راس اصلاحات در کشور جهت تجدید قوا و جلوگیری از هدر رفت سرمایه اجتماعیشان به مجبور ناچار به مسامحه و مصافحه با اعتدالیون شدند تا نیمه جان به اعتذار رفته اصلاحات را جانی دوباره بخشند و سرپا نگهدارندش، عصیان، افترا و توهین سزاوار اینهمه جانسختی نیست. سید رضا و سید ضیا رنج این مسامحه را بر خود هموار کردند تا اصلاحات نه به مرگی آنی دچار گردد و نه به کمای فرسایشگری مبتلا گردد، امیدشان در روزگار شکوه بر گرفتن اصلاح طلبان اصیل از رهگذر پایش سره از ناسره استوار بود، حال اگر قبل از رویش جوانه امید، اصلاحات در اضمحلال و استحاله دست و پا میزند، خطا فقط فقر بینش و پیش بینی است و نه بد نیتی و بدذاتی. اصلاحات همان رحم اجارهای که از آن اعتدال سرکشید و بلند شد اینک در این آشفته بازار میباید برای احیای مجدد خود:1_با نقد منصفانه و خط کشی شده حریم و حرمت اصلاحات و اصلاح طلبان را گوشزد کند و پایش را از ورطه ناتوانی، معامله گری و سکوت مرگبار دولت بی اختیار در زمینههای حقوق شهروندی، رفاه اجتماعی و اقتصادی، اختلاسهای کلان و آزادی گردش اطلاعات و آزادیهای مدنی پس بکشد و دست بیعت بی چون و چرایش را پس بگیرد.2_حامیان اصلاحات با حمایت، همراهی و همکاری با بزرگان و هزینه دادههای اصلاحات، آرمان و پرچم اصلاح طلبی را زمین نگذارند تا رسیدن به بالندگی ایران و ایرانی. با نقد توام دولت و حاکمیت است که دولت مجبور میشود آرایش سیاسی خود را به نفع مردم و منافع مردم تغییر دهد، چرا که دولت مشروعیت و مقبولیتش در گرو رضایت مردم است و نه حاکمیت. در نقد دولت و شریک نبودن در رفتارهای اقتصادی، سیاسی و خارجه دولت است که جوانان اصلاح طلب سرخورده از اصلاح، توجیه خواهند شد که نوک پیکان اعتراضشان از خودیهای بی اختیار به بی خودیهای پر اختیار که منشا فساد، رانت و خیانت است معطوف کنند. جوانان اصلاح طلب با اقتدا به اصلاح و پرچمداران آرمان ایرانی آباد و آزاد، قدر سید رضا و سید ضیا ودیگر بزرگان خود را میدانند، منسجم پشت سر فرماندهی دموکراسی خواه خود، سرمایههای جریانی و فکری خود را پاس میدارند و هماره تا جایی که صدایشان صدا و نفیر نسل آزادی خواه و صلح طلب باشد حامی و پشتیبان پشت سرشان خواهند ایستاد. با پرهیز از جزیرهای عمل کردن و چنگ زدن به آیه "واعتصمو به حبل الله جمیعاً"از تفرق میپرهیزند که دست خدا با جماعت است. به حول و قوه الهی محکم پشت سید رضا و سید ضیاها که اولی به مردمداری و دومی به سیاست ورزی شهره است، میایستیم و با اتحاد، آرمان اصلاح طلبی را به پیش خواهیم برد. به امید پیروزی گفتمان اصیل آزادی خواه اصلاح طلبی
-----------------------------------------------------------------------------------
محسن فروزان
فعال سیاسی اجتماعی
عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی استان کهگیلویه وبویراحمد
-----------------------------------------------------------------------------------
خودت هم نمیدونی چی نوشتی
تحلیل آبکی نکن از کسی کوه نساز غلو نکن عزیزم
تحلیل علمی و سیاسی کن برای این کار باید مطالعه کنی
شما از کاه کوه میسازی مسابقه انشا نویسی احساسی که نیست.