تاریخ انتشار
شنبه ۱ شهريور ۱۴۰۴ ساعت ۰۲:۰۱
کد مطلب : ۵۰۳۲۱۸
تحولات مهم جهان در سایه رقابت قدرت‌ها؛

بسته خبری کبنانیوز؛ از تشدید جنگ تعرفه‌ای تا نزدیکی تاکتیکی چین و هند؛ مرور مهم‌ترین تحولات آسیایی در سایه فشارهای آمریکا

۰
بسته خبری کبنانیوز؛ از تشدید جنگ تعرفه‌ای تا نزدیکی تاکتیکی چین و هند؛ مرور مهم‌ترین تحولات آسیایی در سایه فشارهای آمریکا
کبنا ؛در حالی‌که واشنگتن با سیاست‌های تحریمی و تعرفه‌ای، فشارهای خود را بر کشورهای آسیایی افزایش داده است، چین و هند با وجود اختلافات دیرینه مرزی به سمت همکاری و موضع‌گیری مشترک حرکت می‌کنند. بسته خبری حاضر، نگاهی دارد به مهم‌ترین تحولات منطقه‌ای و بین‌المللی با محوریت رقابت قدرت‌ها و پیامدهای آن برای نظم جهانی.
نزدیکی تاکتیکی چین و هند در برابر فشارهای آمریکا
کبنا نیوز: اختلافات مرزی دیرینه میان چین و هند همچنان ادامه دارد، اما فشارهای اقتصادی و تحریم‌های واشنگتن موجب شده دو کشور آسیایی به سمت همکاری نزدیک‌تر حرکت کنند.
وانگ‌یی، وزیر خارجه چین، در سفر به دهلی‌نو با نارندرا مودی نخست‌وزیر هند دیدار کرد. در این دیدار اگرچه موضوع اختلافات مرزی در لداخ محور اصلی گفتگوها بود، اما تحلیلگران معتقدند سیاست «فشار حداکثری» دولت ترامپ، پکن و دهلی را به بازنگری در روابط سوق داده است.
سیاست تحریم نفتی واشنگتن؛ هشدار به خریداران نفت روسیه
کبنا نیوز: آمریکا در ادامه تلاش برای محدود کردن درآمدهای نفتی مسکو، کشورها را از خرید نفت روسیه برحذر داشته است.
وزارت خزانه‌داری آمریکا اعلام کرده که «هر کشوری که به خرید نفت روسیه ادامه دهد، باید منتظر اقدامات تنبیهی باشد.» به گفته ناظران، این سیاست فشار اقتصادی بیش از پیش زمینه نزدیکی دهلی و پکن را فراهم کرده است.
تشدید جنگ تعرفه‌ای میان چین و آمریکا
کبنا نیوز: جنگ تجاری میان واشنگتن و پکن بار دیگر شدت گرفته است. آمریکا با وضع تعرفه‌های سنگین بر کالاهای چینی، عملاً دور تازه‌ای از تنش اقتصادی را رقم زده است.
چین نیز در واکنش تهدید کرده که اقدام‌های متقابل انجام خواهد داد. کارشناسان اقتصادی معتقدند ادامه این روند نه تنها اقتصاد چین و آمریکا، بلکه اقتصاد جهانی را نیز با چالش‌های جدی مواجه خواهد کرد.
موضع مشترک پکن و دهلی علیه یکجانبه‌گرایی
کبنا نیوز: مقامات چین و هند در مواضعی هماهنگ، یکجانبه‌گرایی و سیاست‌های زورگویانه اقتصادی را محکوم کردند.
وانگ‌یی وزیر خارجه چین پس از دیدار با مقامات هندی گفت: «هم پکن و هم دهلی از سیاست‌های یکجانبه‌گرایانه متضرر شده‌اند و زمان آن رسیده است که با همکاری مشترک، از منافع خود دفاع کنیم.»
تحلیلگران معتقدند چنین موضع‌گیری‌هایی نشان می‌دهد دو کشور به رغم اختلافات دیرینه، در برابر فشارهای آمریکا به نقطه اشتراک رسیده‌اند.
پیامدهای همگرایی چین و هند بر نظم جهانی
کبنا نیوز: نزدیکی تاکتیکی دو قدرت آسیایی تنها محدود به روابط دوجانبه نخواهد بود و پیامدهای گسترده‌ای برای نظم جهانی دارد.
کارشناسان می‌گویند اگرچه اختلافات مرزی همچنان پابرجاست، اما شرایط فعلی ممکن است زمینه‌ساز شکل‌گیری بلوک‌های جدید قدرت در جهان شود. این روند، به‌ویژه با توجه به جنگ اوکراین و فشارهای غرب بر روسیه، می‌تواند به تقویت جریان «جهان چندقطبی» بینجامد.

******
فشار اقتصادی ترامپ و نزدیکی دو رقیب دیرینه
واشنگتن طی هفته های اخیر با اعمال تعرفه‌های بی‌سابقه علیه کالاهای چینی و سپس تحریم‌های تجاری و انرژی علیه هند به دلیل خرید نفت از روسیه، فشار مضاعفی بر دو اقتصاد آسیایی وارد کرده است.
سفر وانگ‌یی وزیر خارجه چین به دهلی و دیدار او با نارندرا مودی، نخست‌وزیر هند، در ظاهر اقدامی برای حل‌وفصل اختلافات مرزی دیرینه در لداخ بود؛ اما در لایه‌های عمیق‌تر، این تحرک دیپلماتیک بازتاب شرایط جدیدی است که ایالات متحده و به‌ویژه دولت دونالد ترامپ به منطقه تحمیل کرده است. واشنگتن طی هفته های اخیر با اعمال تعرفه‌های بی‌سابقه علیه کالاهای چینی و سپس تحریم‌های تجاری و انرژی علیه هند به دلیل خرید نفت از روسیه، فشار مضاعفی بر دو اقتصاد آسیایی وارد کرده است.
سیاست «فشار حداکثری» ترامپ عملاً پکن و دهلی را به یک جمع‌بندی مشترک رسانده است که ادامه وابستگی به اقتصاد آمریکا هزینه‌های سنگینی به همراه دارد و لازم است گزینه‌های جایگزین در همکاری‌های منطقه‌ای جست‌وجو شود. وانگ‌یی در دهلی نیز صراحتاً گفت: «هر دو کشور هند و چین از یکجانبه‌گرایی و زورگویی اقتصادی آسیب دیده‌اند.» همین گزاره نشان می‌دهد که تهدید مشترک، بستری برای نزدیکی دو قدرت رقیب فراهم کرده است.

اختلافات مرزی؛ معضل تاریخی در سایه تحولات جدید
البته واقعیت این است که روابط چین و هند همچنان تحت‌الشعاع اختلافات مرزی قرار دارد. لداخ و آروناچال پرادش از دهه ۱۹۶۰ به کانون اصلی این مناقشات بدل شده‌اند و جنگ ۱۹۶۲ هنوز در حافظه تاریخی هر دو ملت زنده است. درگیری خونین سال ۲۰۲۰ که به کشته شدن دست‌کم ۲۰ سرباز هندی و چند نظامی چینی منجر شد، تازه‌ترین یادآوری از عمق بی‌اعتمادی‌ها بود. توسعه زیرساخت‌های مرزی، استقرار نیروها و فقدان مرزبندی روشن، همچنان زمینه‌ساز برخوردهای ناگهانی است.
اما شرایط ژئوپلیتیک جدید، از فشارهای تجاری آمریکا گرفته تا نیازهای اقتصادی داخلی دو کشور موجب شده اختلافات دیرینه به حاشیه رانده شود. هر دو دولت دریافته‌اند که هزینه ادامه رویارویی در مرزها بیش از منافع احتمالی آن است. همین امر باعث شده در گفت‌وگوهای اخیر، طرفین بیشتر بر «مدیریت اختلاف‌ها» و کاهش تنش تأکید کنند تا بر حل فوری مناقشه.
 همگرایی تاکتیکی و پیامدهای منطقه‌ای
تحلیلگران معتقدند که نزدیکی اخیر دهلی و پکن بیشتر ماهیت «تاکتیکی» دارد تا «راهبردی». هر دو کشور به خوبی می‌دانند که رقابت بر سر نفوذ در جنوب آسیا، از نپال و سریلانکا گرفته تا بنگلادش همچنان ادامه خواهد داشت. افزون بر این، چین به دلیل روابط راهبردی خود با پاکستان ناچار است توازن حساس میان اسلام‌آباد و دهلی را حفظ کند؛ موضوعی که همچنان یکی از موانع اعتماد متقابل است. سخنان اخیر سخنگوی وزارت خارجه چین مبنی بر اینکه «هند و پاکستان هر دو همسایگان مهم چین هستند» دقیقاً بازتاب همین سیاست متوازن است.
با این حال، فشار اقتصادی آمریکا و بی‌اعتمادی فزاینده به واشنگتن، موجب شده هند و چین به‌طور موقت بر رقابت‌های دیرینه سرپوش بگذارند و به سمت همکاری در حوزه‌های اقتصادی، انرژی و چارچوب‌های چندجانبه مانند بریکس و سازمان همکاری شانگهای حرکت کنند. این همگرایی، حتی اگر موقت باشد، پیامدهای مهمی برای ژئوپلیتیک جنوب آسیا دارد: از کاهش احتمال درگیری مرزی گرفته تا افزایش نقش دو کشور در شکل‌دهی به نظم چندقطبی جهانی. به این ترتیب می‌توان گفت که سیاست‌های سختگیرانه ترامپ، ناخواسته عامل اصلی در شکل‌گیری این نزدیکی تاکتیکی میان دو رقیب آسیایی بوده است.

جزئیات گفت‌وگوی تلفنی عراقچی با تروئیکای اروپا و نماینده اتحادیه اروپا
عراقچی تاکید کرد: جمهوری اسلامی ایران همان‌طور که در دفاع از خود مقتدرانه عمل می‌کند، مسیر دیپلماسی را نیز هیچ‌گاه ترک نکرده و برای هر راه‌حل دیپلماتیک که حقوق و منافع مردم ایران را تضمین نماید آمادگی دارد.
وزرای امور خارجه سه کشور اروپایی و نماینده عالی اتحادیه اروپا در امور سیاست خارجی و امنیتی مشترک با «سید عباس عراقچی»، وزیر امور خارجه کشورمان به صورت تلفنی گفت‌وگو و رایزنی کردند.
در این گفت‌وگوی تلفنی، مواضع جمهوری اسلامی ایران در خصوص سازوکار موسوم به اسنپ بک و مسئولیت‌ سه کشور اروپایی و اتحادیه اروپایی در این خصوص تشریح گردید و وزیر امور خارجه کشورمان با تاکید بر عدم صلاحیت قانونی و اخلاقی این کشورها برای توسل به سازوکار مزبور، نسبت به عواقب چنین اقدامی هشدار داد. 
عراقچی تاکید کرد: جمهوری اسلامی ایران همان‌طور که در دفاع از خود مقتدرانه عمل می‌کند، مسیر دیپلماسی را نیز هیچ‌گاه ترک نکرده و برای هر راه‌حل دیپلماتیک که حقوق و منافع مردم ایران را تضمین نماید آمادگی دارد. 
وزیر امور خارجه در واکنش به تکرار ایده طرف‌های اروپایی برای تمدید قطعنامه ۲۲۳۱ با هدف فراهم‌کردن زمان بیشتر برای دیپلماسی، تصریح کرد این تصمیمی است که اساسا شورای امنیت سازمان ملل متحد باید اتخاذ کند و جمهوری اسلامی ایران در عین اینکه مواضع و دیدگاه‌های اصولی خود را در این‌خصوص دارد، در این فرایند ورود ندارد. 
عراقچی گفت: در عین حال ایران با دوستان خود در شورای امنیت در خصوص آثار چنین اقدامی و مسیر پیش‌رو، مشورت و تبادل نظر  خواهد کرد.
سه کشور اروپایی و نماینده عالی اتحادیه اروپا در این گفت‌وگوی تلفنی بار دیگر بر آمادگی کشورهای اروپایی برای یافتن یک راه حل دیپلماتیک تاکید کردند. 

همه چیز زیر سر کلینتون است؟
ترامپ، بهتر پوتین را درک می‌کند | برای صلح در اوکراین، روسیه به «تضمین‌های امنیتی» نیاز دارد
 شاید امروز فکر کردن به چارچوبی امنیتی برای اروپا که هم روسیه و هم اوکراین را دربرگیرد ساده‌لوحانه به نظر برسد. اما اگر کسی بخواهد هم جنگ را پایان دهد و هم صلحی پایدار برای اروپا تضمین کند، این تنها گزینه واقع‌بینانه است.
 اروپایی‌ها بیش از آنچه که باید بر روی ناتو سرمایه‌گذاری کرده‌اند. از نظر آنها وجود یک نیرو برای حفظ امنیت خودشان در مقابل روسیه می‌تواند آینده را تضمین کند. اما در عمل کنار گذاشتن روسیه از پیمان‌های امنیتی باعث بروز دردسرهای فراوان، از جمله جنگ در اوکراین شده است. آنچه اروپا به آن نیاز دارد، پیمانی است که تمام کشورهای اروپایی‌ را در بر بگیرد و هیچ کشور دیگری، حتی روسیه را از قلم نیندازد.
نیکولای پترو در پروجکت ساندیکت نوشته است: شکست نشست واشنگتن برای پیشبرد روند صلح میان روسیه و اوکراین، ناشی از ناتوانی شرکت‌کنندگان در درک درست معضل امنیتی است که با آن روبه‌رو هستند.
اروپایی‌ها به جای تلاش برای تامین امنیت برای همه، به دنبال امنیتی جزئی و محدود، فقط برای اوکراین هستند. این تفکر ریشه در تمایل به مجازات روسیه دارد؛ کشوری که ظاهرا تنها به منافع خود فکر می‌کند.
ترامپ پوتین را درک می‌کند
در دیدار ترامپ و پوتین و در پایان نشست خبری مشترک، پوتین گفت با این ادعای رئیس‌جمهور آمریکا موافق است که اگر ترامپ رییس‌جمهور بود، می‌شد از وقوع جنگ پیشگیری کرد. بسیاری این گفته را جمله‌ای گذرا برای جلب نظر ترامپ دانستند، اما من باور دارم که پوتین در واقع به تفاوت رویکرد ترامپ نسبت به این درگیری با سلف او اشاره می‌کرد.
در حالی که بایدن ناتو را نیرویی می‌دید که با نیت خیر وارد معرکه شده، ظاهرا ترامپ درک می‌کند که ناتو می‌تواند به‌عنوان یک تهدید هم دیده شود. 
کارکرد نظامی ناتو، همراه با کنار گذاشتن طولانی‌مدت روسیه از امکان عضویت ، حتی با وجود این‌که روسیه دست‌کم چهار بار خواستار بررسی عضویتش شده بود گسترش ناتو را به یک تهدید تبدیل می‌کند.
روس‌ها از آمریکا چه می‌خواهند؟
وقتی پوتین می‌گوید که یک توافق واقعی صلح باید به ریشه‌های اصلی این درگیری بپردازد، او تنها درباره شکایات و نارضایتی‌های مشخص صحبت نمی‌کند. او به حس عمیق برتری اخلاقی غرب که زیربنای این مسائل است اشاره دارد.
درک این موضوع حیاتی است، زیرا به این معناست که هیچ صلح واقعی و پایداری در اروپا برقرار نخواهد شد مگر زمانی که چندین نظام اخلاقی بتوانند در کنار یکدیگر همزیستی کنند. یک گام مهم در این مسیر، عضویت روسیه و هم اوکراین در یک چارچوب بزرگ‌تر امنیتی پان‌اروپایی خواهد بود.
برای روسیه، این به آن معناست که غرب باید از این تصور دست بردارد که امنیت را می‌توان از طریق تقویت دفاع در برابر همه دشمنان احتمالی به دست آورد و در عوض این ایده را بپذیرد که صلح تنها در شراکت با همین دشمنان احتمالی و از طریق گفت‌وگو به دست می‌آید. در مقاطعی، غرب به نظر می‌رسید که با این اصل موافق است (چه در نشست استانبول سال ۱۹۹۹ و چه در نشست آستانه سال ۲۰۱۰)، اما در عمل اغلب به اجبار و زور عریان بازمی‌گردد تا نتایجی را به دست آورد که بیشتر با منافعش هم‌خوانی دارد.

همه چیز زیر سر کلینتون است؟ 
تصمیمی که بیل کلینتون در اوایل دهه ۱۹۹۰ برای گسترش ناتو و در عین حال کنار گذاشتن روسیه از آن گرفت، دلیل اصلی است که جنگ سرد هرگز به‌طور واقعی پایان پیدا نکرد و اکنون به جنگی آشکار منجر شده است. در آن زمان، بوریس یلتسین به کلینتون گفته بود که گسترش ناتو مشکل‌ساز نیست، اما روسیه باید اولین کشوری باشد که به ناتو می‌پیوندد.
راه‌حل این معضل امنیتی امروز همان‌قدر آشکار است که در آن زمان بود. راهش ایجاد یک چارچوب امنیتی پان‌اروپایی که روسیه و همسایگانش را دربرگیرد است، نه راه‌هایی که باعث شود برخی از این کشورها از چارچوب امنیتی کنار گذاشته شوند. اکراه رهبران اروپایی از بحث علنی درباره این موضوع نشان می‌دهد که آنها هنوز هم به مهار روسیه می‌اندیشند.
آنها فراموش کرده‌اند که این عقب‌نشینی و آزادسازی نبود که به پایان کمونیسم انجامید، بلکه تنش‌زدایی، آشتی و فرآیند هلسینکی در دهه ۱۹۷۰ بود. با این حال، رهبران غربی تنها پس از بحران موشکی کوبا بود که به ضرورت همزیستی پی بردند. آیا واقعاً امروز به بحرانی مشابه نیاز داریم تا دوباره این نکته را به ما یادآوری کند؟
شاید امروز فکر کردن به چارچوبی امنیتی برای اروپا که هم روسیه و هم اوکراین را دربرگیرد ساده‌لوحانه به نظر برسد. اما اگر کسی بخواهد هم جنگ را پایان دهد و هم صلحی پایدار برای اروپا تضمین کند، این تنها گزینه واقع‌بینانه است.

رئیس جمهور اوکراین شروط ترامپ را رد کرد
لاوروف: دیدار پوتین و زلنسکی منتفی است | چطور با فردی که صرفا تظاهر به رهبری دارد، مذاکره کرد؟

لاوروف گفت: اوکراین مانع اصلی پیشرفت در مسیر توافق صلح است.
لاوروف: دیدار پوتین و زلنسکی منتفی است | چطور با فردی که صرفا تظاهر به رهبری دارد، مذاکره کرد؟
«سرگئی لاوروف» وزیر خارجه روسیه گفت که «ولودیمیر زلنسکی» رئیس‌جمهور اوکراین، شروط پیشنهادی «دونالد ترامپ» رئیس‌جمهور آمریکا برای توافق صلح را رد کرده است.
 وی در ادامه تاکید کرد که اوکراین مانع اصلی پیشرفت در مسیر توافق صلح است.
به گفته لاوروف، ترامپ پس از نشست آلاسکا چندین پیشنهاد ارائه داد که روسیه با برخی از آن‌ها موافق بود و حتی انعطاف نشان داد اما در نشست واشنگتن، مشخص شد که آمریکا چند اصل کلیدی را الزامی می‌داند، از جمله عدم عضویت اوکراین در ناتو و بحث درباره مسائل ارضی. لاوروف در این‌باره تصریح کرد: «اما زلنسکی به همه این موارد نه گفت.»
وی ادامه داد: «زلنسکی حتی با لغو قوانینی که زبان روسی را محدود می‌کند مخالفت کرد. چطور می‌شود با فردی که صرفا تظاهر به رهبری دارد، مذاکره کرد؟»

روایت آکسیوس از مذاکرات ایران و اروپا/ لحن عراقچی تند بود
خبرنگار اکسیوس پس از گفتگوی مقامات آگاه از آنچه در گفتگوی وزیر خارجه کشورمان با وزراء خارجه سه کشور اروپایی و کایا کالاس گذشته است، اینگونه روایت کرده است:
 به گفته منبع آگاه، تماس وزرای خارجه سه کشور اروپایی با عراقچی پیشرفتی نداشت و وزیر امور خارجه ایران هیچ پیشنهاد یا ایده جدیدی در مورد رسیدگی به نگرانی‌های مربوط به برنامه هسته‌ای ارائه نکرد.
این تماس با لحنی تهاجمی آغاز شد و وزیر امور خارجه ایران در مورد اینکه آیا سه کشور اروپایی حق فعال کردن مکانیسم ماشه را دارند یا خیر، سخنان تندی ایراد کرد.
پس از مخالفت و ایستادگی سه کشور اروپایی، عراقچی تا حدودی نسبت به تمدید مکانیسم ماشه ابراز تمایل کرد، اما تأکید کرد که این موضوع به تصمیم شورای امنیت سازمان ملل ارتباط دارد و نه به ایران.
عراقچی علاقه واقعی به دستیابی به توافقی درباره هیچ موضوعی به غیر از برگزاری جلسه‌ای بین معاونانش و مدیران سیاسی سه کشور اروپایی نشان نداد.
در مورد ذخایر اورانیوم غنی‌شده ۶۰ درصدی، عراقچی به روشنی اعلام کرد که این ذخایر زیر آوار دفن شده‌اند و در حال حاضر هیچ راه واقعی برای خروج از آنها وجود ندارد.
وزیر امور خارجه ایران تمایلی به از سرگیری مذاکرات با ایالات متحده ابراز نکرد و ادعا کرد که این ایالات متحده است که علاقه‌ای به مذاکره ندارد.
عراقچی ادعا کرد که ایران با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی همکاری می‌کند و... هیچ اشاره‌ای به احتمال تأیید درسترسی بازرسان آژانس به سایت‌های هسته‌ای نکرد.

 جزئیات گفت‌وگوی تلفنی عراقچی با تروئیکای اروپا و نماینده اتحادیه اروپا
عراقچی تاکید کرد: جمهوری اسلامی ایران همان‌طور که در دفاع از خود مقتدرانه عمل می‌کند، مسیر دیپلماسی را نیز هیچ‌گاه ترک نکرده و برای هر راه‌حل دیپلماتیک که حقوق و منافع مردم ایران را تضمین نماید آمادگی دارد.
وزرای امور خارجه سه کشور اروپایی و نماینده عالی اتحادیه اروپا در امور سیاست خارجی و امنیتی مشترک با «سید عباس عراقچی»، وزیر امور خارجه کشورمان به صورت تلفنی گفت‌وگو و رایزنی کردند.
در این گفت‌وگوی تلفنی، مواضع جمهوری اسلامی ایران در خصوص سازوکار موسوم به اسنپ بک و مسئولیت‌ سه کشور اروپایی و اتحادیه اروپایی در این خصوص تشریح گردید و وزیر امور خارجه کشورمان با تاکید بر عدم صلاحیت قانونی و اخلاقی این کشورها برای توسل به سازوکار مزبور، نسبت به عواقب چنین اقدامی هشدار داد. 

تناقض گفته‌های عراقچی و جبلی درباره جلسه وعده صادق ۳؛ مجادله ندیدم!
عراقچی تاکید کرد: جمهوری اسلامی ایران همان‌طور که در دفاع از خود مقتدرانه عمل می‌کند، مسیر دیپلماسی را نیز هیچ‌گاه ترک نکرده و برای هر راه‌حل دیپلماتیک که حقوق و منافع مردم ایران را تضمین نماید آمادگی دارد. 
وزیر امور خارجه در واکنش به تکرار ایده طرف‌های اروپایی برای تمدید قطعنامه ۲۲۳۱ با هدف فراهم‌کردن زمان بیشتر برای دیپلماسی، تصریح کرد این تصمیمی است که اساسا شورای امنیت سازمان ملل متحد باید اتخاذ کند و جمهوری اسلامی ایران در عین اینکه مواضع و دیدگاه‌های اصولی خود را در این‌خصوص دارد، در این فرایند ورود ندارد. 
عراقچی گفت: در عین حال ایران با دوستان خود در شورای امنیت در خصوص آثار چنین اقدامی و مسیر پیش‌رو، مشورت و تبادل نظر  خواهد کرد.
سه کشور اروپایی و نماینده عالی اتحادیه اروپا در این گفت‌وگوی تلفنی بار دیگر بر آمادگی کشورهای اروپایی برای یافتن یک راه حل دیپلماتیک تاکید کردند. 

الهام علی‌اف: نیروهای مسلح ما هر لحظه برای جنگ آماده باشند
رئیس جمهور جمهوری آذربایجان با اشاره به تحولات منطقه‌ای گفت، نیروهای مسلح ما باید هر لحظه برای جنگ آماده باشند.
رئیس جمهور جمهوری آذربایجان با اشاره به تحولات منطقه‌ای گفت، نیروهای مسلح ما باید هر لحظه برای جنگ آماده باشند.
به گزارش فارس، رئیس‌جمهور جمهوری آذربایجان، الهام علی‌اف، روز پنجشنبه تأکید کرد که کشورش باید در هر لحظه آماده جنگ باشد و امنیت ملی به دولت، ملت و نیروهای مسلح وابسته است.
او در جریان سفر به منطقه کلبجر گفت: «نیروهای مسلح ما هر دقیقه و هر روز از منافع و امنیت کشور پاسداری می‌کنند. ما در حال رصد کردن منابع احتمالی تهدید هستیم و این روند ادامه خواهد داشت.»
علی‌اف با اشاره به توسعه توانمندی‌های نظامی جمهوری آذربایجان پس از جنگ دوم قره‌باغ در سال ۲۰۲۰ گفت: «شمار نیروهای ویژه ارتش با هزاران نفر افزایش یافته و یگان‌های کماندویی جدید تشکیل شده است.»
به گفته او، پهپادهای مدرن، سامانه‌های توپخانه‌ای و هواپیماهای جنگی کاملاً به‌روزرسانی‌شده به زرادخانه ارتش اضافه شده و قراردادهایی نیز برای خرید جنگنده‌های جدید امضا شده است.
او تأکید کرد: «ما باید همیشه آماده جنگ باشیم، زیرا روند تحولات جهانی پیش‌بینی‌ناپذیر است. اگر کسی در فکر انجام تحریک علیه باکو  باشد، بار دیگر پشیمان خواهد شد. از این پس ما به‌عنوان ملتی پیروز و دولتی پیروز زندگی خواهیم کرد.»
علی‌اف همچنین به پیشرفت‌های مربوط به اتصال منطقه‌ای اشاره کرد و گفت یکی از کریدورهای حمل‌ونقل از خاک ارمنستان عبور خواهد کرد و جمهوری آذربایجان را به جمهوری خودمختار نخجوان متصل می‌کند.
او افزود: «موضع ما همواره مبنای تدوین پیش‌نویس معاهده صلح با ارمنستان بوده است. ارمنستان این تعهد را پذیرفته و امیدوارم در سال‌های آینده بتوانیم با قطار و خودرو از سرزمین اصلی آذربایجان به نخجوان سفر کنیم.»
به گفته رئیس‌جمهور آذربایجان، این مسیر نه‌تنها مناطق مختلف کشور را به هم متصل می‌کند بلکه یک کریدور حمل‌ونقل بین‌المللی خواهد بود، «ساخت خط‌آهن تا زنگیلان با موفقیت ادامه دارد و احتمالاً سال آینده تکمیل خواهد شد. ارمنستان نیز این تعهد را پذیرفته که این، یک دستاورد تاریخی دیگر برای ما محسوب می‌شود.»
 جمهوری آذربایجان و ارمنستان اخیرا در کاخ سفید یادداشت تفاهمی برای ایجاد یک کریدور بین المللی با حضور آمریکا در منطقه زنگرو امضا کردند. 
 براساس این توافق که به امضای نیکول پاشینیان، نخست‌وزیر ارمنستان، الهام علی‌اف، رئیس‌جمهور آذربایجان و دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور ایالات متحده آمریکا رسید، مسیر مواصلاتی میان سرزمین اصلی آذربایجان با منطقه نخجوان، ترکیه و اروپا با نام مسیر ترامپ ایجاد خواهد شد. 

جروم پاول: نرخ‌ها را کاهش می‌دهیم، اما نه به خاطر ترامپ!
 رئیس فدرال رزرو در سخنرانی خود در اجلاس سالانه بانک مرکزی آمریکا اعلام کرد به‌دلیل خطراتی که اقتصاد با آن‌ها روبه‌روست، ممکن است نرخ‌های بهره را به‌زودی کاهش دهیم.
 جروم پاول، رئیس فدرال رزرو، روز جمعه (31 مرداد) اعلام کرد فدرال رزرو ممکن است به‌زودی نرخ‌های بهره را کاهش دهد، اما همچنین گفت: «این به این دلیل نیست که رئیس‌جمهور ترامپ او را تحت فشار قرار داده است.»
به نوشته پولتیکو، پاول در سخنرانی خود در کنفرانس سالانه بانک مرکزی آمریکا در منطقه جکسون هول که با دقت دنبال می‌شد، گفت که اقتصاد آمریکا با دو خطر روبه‌رو است: اینکه تورم می‌تواند بدتر شود که این امر مستلزم نرخ‌های بالاتر خواهد بود و اینکه بازار کار می‌تواند ضعیف شود که این امر مستلزم نرخ‌های پایین‌تر است. او گفت: این یک «وضعیت چالش برانگیز» است.
اما جروم پاول اشاره کرد که بیشتر نگران تضعیف اقتصادی است تا افزایش مداوم تورم و سپس از عبارات کلیدی بانک مرکزی استفاده کرد تا نشان دهد به سمت کاهش نرخ‌ها تمایل دارد: «تغییر تعادل ریسک‌ها ممکن است مستلزم تنظیم موضع سیاستی ما باشد. با این حال، این تصمیم صرفا بر اساس ارزیابی مقامات فدرال رزرو از داده‌ها و پیامدهای آن برای چشم‌انداز اقتصادی و تعادل ریسک‌ها خواهد بود.»
پاول افزود: «ما هرگز از این رویکرد منحرف نخواهیم شد.»
این اظهارات، اذعان غیرمستقیم به طوفان سیاسی است که ترامپ در ماه‌های اخیر برای بانک مرکزی به پا کرده‌ است. رئیس جمهوری آمریکا، پاول را به دلیل امتناع از کاهش نرخ بهره، «احمق» و «کودن تمام‌عیار» خطاب کرده است.
ترامپ اوایل این هفته از لیزا کوک، یکی دیگر از اعضای هیئت مدیره فدرال رزرو، خواست تا استعفا دهد، زیرا تنظیم‌کننده مالی مسکن رئیس‌جمهور، او را به اتهام کلاهبرداری در وام مسکن به وزارت دادگستری ارجاع داد و اعلام کرد که او دو ملک مختلف را به‌عنوان محل اقامت اصلی خود در درخواست‌های وام در سال 2021 نام‌گذاری کرده است.
اگر کوک از هیئت مدیره جدا شود، این امر به ترامپ فرصت دیگری می‌دهد تا متحدی را برای بانک مرکزی معرفی کند تا دیدگاه خود در مورد نرخ‌های پایین‌تر را به اجرا درآورد.
دو عضو هیئت مدیره فدرال رزرو یعنی کریستوفر والر و میشل بومن، در آخرین جلسه تعیین نرخ فدرال رزرو در ماه جولای، خواستار کاهش نرخ‌ها شدند و با تصمیم گسترده‌تر برای ثابت نگه داشتن هزینه‌های استقراض مخالفت کردند. اما تعرفه‌های گسترده ترامپ بر تمام شرکای تجاری ایالات متحده باعث شده است اکثر مقامات فدرال رزرو از ترس اینکه این موضوع منجر به افزایش قیمت‌ها شود، در کاهش هزینه‌های استقراض تردید کنند.
با این حال، پاول اظهار داشت که این سناریو را کمتر از تضعیف اقتصادی محتمل می‌داند. کارگرانی که با قیمت‌های بالاتر مواجه هستند، می‌توانند دستمزدهای بالاتری را مطالبه کنند که منجر به مارپیچی می‌شود که در آن قیمت‌ها و درآمد یکدیگر را بالا می‌برند، اما رئیس فدرال رزرو در سخنرانی خود گفت: «این نتیجه محتمل به نظر نمی‌رسد زیرا استخدام کاهش یافته و به کارمندان قدرت تعیین دستمزد کمتری می‌دهد.»
رئیس فدرال رزرو همچنین ابراز اطمینان کرد که سرمایه‌گذاران و خانوارها هنوز درک می‌کنند که قصد فدرال رزرو در درازمدت، بازگرداندن تورم به هدف ۲ درصدی آن است.
پاول برای کمک به روشن شدن نحوه رویکرد بانک مرکزی به تورم و بازار کار، از به‌روزرسانی‌هایی در سند چارچوب فدرال رزرو خبر داد که به گونه‌ای طراحی شده است که توضیحی پایدار و سطح بالا از نحوه سیاست‌گذاری فدرال رزرو در طول زمان باشد. این به‌روزرسانی‌ها بر تعهد فدرال رزرو به ثبات قیمت تأکید دارند.
فدرال رزرو تصمیم بعدی خود در رابطه با نرخ‌های بهره را در اواسط سپتامبر اتخاذ خواهد کرد.

فانتزی دونالد ترامپ برای ساخت تراشه در خاک آمریکا
در حالیکه دولت ترامپ تلاش دارد صنعت ساخت تراشه در خاک آمریکا را تقویت کند، اقدامات دولت او برای نجات شرکت تراشه‌سازی اینتل که زمانی از برترین شرکت‌های آمریکایی در سطح جهان بود، می‌تواند نتایج مورد انتظار را نداشته باشد. برای احیای صنعت تراشه در آمریکا، دولت این کشور باید با حذف موانع، شرکت‌های جهانی را به ساخت کارخانه در خاک ایالات متحده ترغیب کند.
اینتل قدرتمند تا چه اندازه سقوط کرده است. این تولیدکننده تراشه آمریکایی در نیم قرن پیش، نمونه‌ای موفق از فناوری پیشرفته بود و بر بازار تراشه‌های رایانه‌های شخصی سلطه پیدا کرد و در سال ۲۰۰۰ برای مدت کوتاهی به دومین شرکت ارزشمند جهان تبدیل شد.
به نوشته اکونومیست، با این حال، اینتل در این روزها با ارزش بازار ۱۰۰ میلیارد دلاری، حتی پانزدهمین شرکت ارزشمند ساخت تراشه در جهان هم نیست و عملا هیچ‌کدام از تراشه‌های پیشرفته مورد استفاده در حوزه هوش مصنوعی را تأمین نمی‌کند.
تراشه‌ها بیش از همیشه به کلید قدرت در قرن بیست و یکم تبدیل شده‌اند. آن‌ها به‌طور فزاینده‌ای برای دفاع حیاتی هستند و در رقابت هوش مصنوعی میان آمریکا و چین، می‌توانند تفاوت بین پیروزی و شکست را مشخص کنند. حتی طرفداران تجارت آزاد نیز اهمیت استراتژیک نیمه‌رساناها را می‌دانند و نگران وابستگی جهان به تراشه‌های پیشرفته در شرکت TSMC تایوان هستند چراکه این جزیره با تهدید تهاجم چین روبه‌رو است. تولید تراشه یک تخصص فوق‌العاده بالا است و فرآیندی پیچیده به حساب می‌آید که نیازمند جهانی شدن است. در چنین شرایطی، مداخله در بازارها می‌تواند با شکست مواجه شود، همانطور که اینتل به وضوح این موضوع را نشان می‌دهد.
غرور باعث شد که این شرکت هم از گوشی‌های هوشمند و هم از موج هوش مصنوعی دور بماند. قانون CHIPS جو بایدن که با هدف افزایش تولید تراشه در خاک آمریکا تدوین شده بود، به اینتل قول ۸ میلیارد دلار کمک مالی و تا ۱۲ میلیارد دلار وام را داد. اما این شرکت در حال دست و پا زدن است. اینتل به شدت بدهکار است و به‌سختی پول کافی برای سرپا نگه داشتن خود دارد.
تراشه اینتل
سرمایه مورد نیاز برای نجات این شرکت همچنان در حال افزایش است. طبق یک تخمین، اینتل برای موفقیت در ساخت تراشه‌های پیشرفته، باید در چند سال آینده بیش از ۵۰ میلیارد دلار سرمایه‌گذاری کند. حتی اگر دولت آمریکا این مقدار را در این شرکت سرمایه‌گذاری کند، هیچ تضمینی برای موفقیت نخواهد داشت. گفته می‌شود که اینتل با تازه‌ترین فرآیند تولید خود دست‌وپنجه نرم می‌کند و فروش آن در حال کاهش است و وضعیت ممکن است وخیم‌تر شود.
رویکرد دولت بایدن در قبال اینتل با شکست مواجه شد، اما دونالد ترامپ می‌تواند اوضاع را بدتر کند. او تهدید به وضع تعرفه بر واردات تراشه کرده است و ممکن است سعی کند شرکت‌هایی مانند انویدیا را وادار به استفاده از اینتل برای ساخت تراشه برای خود کند. این اقدامات ممکن است برای اینتل زمان بخرد، اما به ضرر خود آمریکا خواهد بود.
آمریکا چه کاری باید انجام دهد؟ یک درس این است که مردم آمریکا را به حفظ اینتل امیدوار نکند. این شرکت می‌تواند کسب‌وکار کارخانه‌های خود را به یک سرمایه‌گذار ثروتمند مانند سافت‌بنک بفروشد. اینتل حتی در آن زمان هم ممکن است نتواند با TSMC رقابت کند. خرید سهام اینتل فقط مسائل را پیچیده‌تر می‌کند.
این به درس دوم منجر می‌شود: نگاهی فراتر از اینتل و حل مشکلات سایر تراشه‌سازان. TSMC به‌دنبال گسترش فعالیت‌های خود است. این شرکت در تایوان با کمبود زمین برای کارخانه‌های بزرگ مواجه است و نیروی کار آن در حال پیر شدن است. این شرکت پیش‌تر متعهد شده است که ۱۶۵ میلیارد دلار برای آوردن تراشه‌سازی به آمریکا سرمایه‌گذاری کند. سامسونگ، یک تراشه‌ساز کره جنوبی که موفقیت بیشتری نسبت به اینتل دارد، در حال راه‌اندازی کارخانه‌ای در تگزاس است، اما پیشرفت آهسته بوده است. سامسونگ و TSMC هر دو با کمبود کارگران ماهر و تأخیر در دریافت مجوزها مواجه هستند.
تراشه
درس آخر این است که حتی اگر تولید تراشه داخلی، آمریکا را مقاوم‌تر کند، این کشور نمی‌تواند خود را از بقیه جهان جدا کند. یک دلیل این است که زنجیره تأمین تراشه، بسیار تخصصی است و ورودی‌های کلیدی از سراسر جهان، از جمله دستگاه‌های لیتوگرافی فرابنفش از هلند و ابزارهای تولید تراشه از ژاپن وارد می‌شوند. دلیل دیگر این است که تایوان و امنیت آن همچنان حیاتی خواهد بود. حتی تا پایان این دهه، یعنی زمانی که قرار است سومین کارخانه TSMC در آمریکا تولید تراشه‌های ۲ نانومتری را آغاز کند، احتمالا دو-سوم این نیمه‌رساناها در این جزیره ساخته خواهند شد.
آقای ترامپ برای مقاوم نگه داشتن زنجیره‌های تأمین تراشه آمریکا، به یک استراتژی منسجم و سنجیده نیاز دارد. یک سیاست معقول در مورد تراشه و تسهیل قوانین مربوط به مجوزها و ایجاد برنامه‌هایی برای آموزش مهندسان، ساخت کارخانه در آمریکا را جذاب می‌کند. به جای استفاده از تعرفه‌ها به‌عنوان اهرم، دولت آمریکا باید از واردات ماشین‌آلات و افرادی که از تولید تراشه حمایت می‌کنند، استقبال کند.
صنعت تولید تراشه دهه‌ها طول کشید تا تکامل یابد. این صنعت برای عصر جهانی شدن ساخته شده است. وقتی ملی‌گرایان اقتصادی سیاست‌های خود را بر پایه خودکفایی بنا می‌کنند، خود را در معرض وظیفه‌ای بی‌جهت دشوار - اگر نگوییم غیرممکن - قرار می‌دهند.

گناه نابخشودنی ترامپ | اعتماد آمریکایی‌ها به رئیس جمهور در حال فروپاشی است
آمریکایی‌ها از قبل به فساد ترامپ اطلاع داشتند و حاضر بودند آن را تحمل کنند، اما اکنون باور دارند که او رئیس جمهوری بی‌کفایت است، باوری که در سیاست آمریکا، «گناهی نابخشودنی» به‌شمار می‌آید.
گناه نابخشودنی ترامپ | اعتماد آمریکایی‌ها به رئیس جمهور در حال فروپاشی است
دولت ترامپ با تکیه بر تعرفه‌ها و کاهش هزینه‌ها، در تلاش برای تحقق وعده بهبود وضعیت اقتصادی است، اما در مقابل، این سیاست‌ها منجر به افزایش فشارهای اقتصادی، تضعیف نهادهای حیاتی و کاهش خدمات عمومی در آمریکا شده است. پیامدهای منفی این رویکرد در سلامت، امنیت و کیفیت زندگی مردم کاملا مشهود است.
پیتر ونر و رابرت پی.بشل جونیور در آتلانتیک نوشته اند: میلیون ها آمریکایی با این امید که دونالد ترامپ رئیس جمهوری باکفایت است به او رای دادند. بسیاری ترجیح دادند تا از اینکه ترامپ به عنوان یک مجرم تجاری شناخته شده‌است یا از نقش او و حامیانش در حمله به ساختمان کنگره در سال 2021 برای اعتراض به نتایج انتخابات قبلی، چشم‌پوشی کنند؛ عده‌ای نیز نگران بودند که او تهدیدی برای دموکراسی کشور باشد، اما نهایتا همگی این افراد به دونالد ترامپ رای دادند؛ چرا که همگی خود را به باکفایتی ترامپ قانع کرده‌ و باور داشتند که با روی کارآمدن او، آمریکا به کشور بهتری برای زندگی تبدیل خواهد شد.
نظرسنجی‌ها چه می‌گویند
در نظرسنجی که توسط دو دموکرات آمریکایی به نام‌های داگلاس شوئن و کارلی کوپرمن اندکی پس از انتخابات دوره جدید صورت گرفت، 11 درصد رای دهندگان اعلام کردند که در مقایسه با دولت بایدن، اعتماد کمتری نسبت به دقیق بودن اطلاعات منتشر شده از جانب دولت دارند. با این حال، همین گروه از رأی‌دهندگان با اختلاف ۱۰ درصد معتقد بودند که دولت ترامپ در انجام امور مؤثرتر عمل کرده است.
گردآورندگان نظرسنجی در تحلیل نتایج حاصل شده، نوشته‌اند: به نظر می‌رسد در این دوره از انتخابات، رای دهندگان باکفایت بودن و موثربودن را بر حمایت از دموکراسی ترجیح داده‌اند، و علیرغم بدبینی عمیق نسبت به نهادهای دولت ترامپ، محتاطانه خوش‌بین‌اند که دولت تازه‌وارد در ارائه راه‌حل‌های عملی و اثربخش مؤثر عمل خواهد کرد.
با این‌حال، کمی بیش از شش ماه از آغاز دوردوم ریاست جمهوری ترامپ، اعتماد عمومی به توانایی او به عنوان رئیس اجرایی دولت، درحال فروپاشی است. در نظر سنجی که توسط اسوشیتدپرس صورت گرفت، تنها حدود یک‌چهارم بزرگسالان آمریکایی سیاست‌های ترامپ را آن‌ها موثر در زندگی خود می‌دانند است و تقریباً نیمی دیگر معتقد اند که سیاست‌های او بیشتر موجب آسیب به زندگی آن‌ها شده‌است. نکته قابل توجه این است که ترامپ در هیچ یک از موضوعات این نظرسنجی از جمله اقتصاد، مهاجرت، و کاهش هزینه‌های دولت، موفق به کسب اکثریت حمایت عمومی نشده است.
شمار دیگری از مردم نیز بر این باورند که او درکی نسبت به مشکلات مردم ندارد.
ناتوانی در تحقق وعده‌های انتخاباتی
نظرات متفاوت درباره سیاست‌های ترامپ در حالی مطرح است که او در تحقق وعده‌های کلیدی انتخاباتی خود با مشکلاتی مواجه است؛ از جمله کاهش هزینه‌های طبقه کارگر آمریکا، حفظ برنامه‌های محبوب رفاه اجتماعی، پایان دادن به جنگ‌های خارجی و کاهش هزینه‌های دولتی که هیچکدام چندان به نتیجه نرسیده‌اند.
طبق گزارش آسوشیتدپرس، میزان تورم آمریکا در ماه گذشته به بالاترین سطح خود از فوریه رسید، چرا که تعرفه‌های گسترده ترامپ، قیمت کالاهای مختلف از جمله مواد غذایی، پوشاک، مبلمان و لوازم خانگی را افزایش داده است.
محبوبیت ترامپ درحال افول است
با توجه به نتایج، تصویری منفی از ترامپ در حال تثبیت شدن در جامعه آمریکا است. میزان محبوبیت او در جدیدترین نظرسنجی گالوپ به ۳۷ درصد رسیده که کمترین میزان در این دوره است و تنها کمی بالاتر از کمترین رکورد تاریخیش یعنی ۳۴ درصد در پایان دوره اول ریاست‌جمهوری‌اش است. آمریکایی‌ها از قبل به فساد ترامپ اطلاع داشتند و حاضر بودند آن را تحمل کنند، اما اکنون باور دارند که او رئیس جمهوری بی‌کفایت است، باوری که در سیاست آمریکا، «گناهی نابخشودنی» به‌شمار می‌آید.
اثرات افزایش تعرفه‌های ترامپ در حوزه اقتصاد که که اغلب بدون دلیل منطقی اعلام شد و سپس تغییر کرد، تازه بر اقتصاد آمریکا درحال پدیدار شدن هستند. این درحالی‌است که اثرات اقتصادی تعرفه‌های بیشتر هنوز اجرایی نشده‌است. به نظر می‌رسد که اقتصاد آمریکا درحال تضعیف شدن است. قیمت تمام شده برای مصرف کنندگان نسبت به سال گذشته ۲.۶ درصد افزایش داشته که باعث شده بانک مرکزی آمریکا (فدرال رزرو) علی‌رغم فشار شدید ترامپ، نرخ بهره را کاهش ندهد. بیش از نیمی از آمریکایی‌ها می‌گویند هزینه مواد غذایی اکنون منبع اصلی استرس در زندگی‌شان است.
گزارش‌ها از وضعیت اشتغال در ماه جولای نیز تنها نشان‌دهنده افزایش ۷۳ هزار شغل بود که نشانه‌ای از تضعیف بازار کار است. نرخ بیکاری نیز در به ۴.۲ درصد افزایش داشته است، بسیاری از صنایع نیروی جدید استخدام نمی‌کنند و نرخ استخدام در کشور نزدیک به کمترین سطح دهه اخیر رسیده است. مشتریان نیز تمایل دارند تا خریدهای بزرگ و بلندمدت خود را به تعویق بیاندازند.
رئیس کمیسیون اروپا، اورسولا فون در بیانیه‌ای نتیجه تعرفه‌های جدید ترامپ را «اختلال در زنجیره‌های تأمین مهم ترانس آتلانتیک»عنوان کرد که درنهایت به ضرر کسب‌وکارها، مصرف‌کنندگان و بیماران در هر دو طرف اقیانوس اطلس خواهد بود.
آسیب به زیرساخت‌های اجتماعی
مقامات دولت ترامپ امیدوارند که تعرفه‌های ترامپ نه تنها منجر به تورم که موجب درآمد زیاد برای دولت به منظور جبران کسری بودجه شود. همچنین معتقداند که این امر می‌تواند باعث رونق تولید و سرمایه‌گذاری در آمریکا شود.
نتیجه واقعی اما به‌زودی برای مردم عادی روشن خواهد شد، و آن‌ها نتیجه‌گیری می‌کنند که این سیاست‌ها بیشتر مفید بوده‌اند یا آسیب زننده؟
اقتصاد تنها مولفه‌ای نیست که از سیاست‌های ترامپ متضرر می‌شود، پیش‌بینی می‌شود که در طول کمتر از یک دهه، بیش از ۱۰ میلیون آمریکایی بیمه درمانی خود را از دست بدهند، به‌ویژه در مناطق روستایی و آسیب‌پذیر. کاهش نیروی کار و اداره تأمین اجتماعی باعث طولانی‌تر شدن زمان دریافت مالیات و خدمات بازنشستگی خواهد شد و سالمندان روستایی را بیش از همه تحت فشار قرار خواهد داد.
دولت ترامپ بودجه برخی موسسات تحقیقاتی مهم را به شدت کاهش داده است که در نتیجه نزدیک به ۲۵۰۰ پروژه تحقیقاتی متوقف یا به تعویق افتاده‌اند. اغلب این پروژه ها با نوعی بر سلامت عمومی و پیشگیری بیماری‌ها ارتباط دارند..
از سوی دیگر، تلاش‌های ضدفساد در دولت به شدت تضعیف شده است. اجرای قانون مبارزه با فساد خارجی متوقف شده و چند برنامه مهم دادستانی برای مقابله با فساد و بازپس‌گیری اموال از افراد فاسد خاتمه یافته است. همچنین تعدادی از بازرس‌های کل که مسئول مقابله با فساد و سوءاستفاده بودند، برکنار یا تنزل درجه داده شده‌اند.
ترامپ با احاطه کردن خود توسط افرادی که به کارکنان حرفه‌ای دولتی به چشم «دشمن» نگاه می‌کنند، باعث نابودی ساختارهای دولتی شده است. در همین حال، با تصویب یک لایحه بزرگ که سه تریلیون دلار به بدهی ملی اضافه می‌کند، سیاست‌های مالی دولت بسیار ناپایدار است.
دموکرات‌ها باید این وضعیت را با تمرکز بر ناکارآمدی و ناتوانی دولت ترامپ نشان دهند. آنها باید روایت‌های انسانی و واقعی از آسیب‌های وارد شده به مردم عادی را پررنگ کنند؛ مثل تأخیر در درمان بیماران سرطانی به‌خاطر قطع ، بحران بهداشت عمومی ناشی از انتشار نظریه‌های ضدواکسن توسط برخی مقامات، افزایش هزینه‌های کشاورزان به دلیل تعرفه‌ها، و نابودی کسب‌وکارها به خاطر عملیات شدید مهاجرتی
ترامپ بیش از هزار و 200 روز دیگر در قدرت باقی خواهد ماند و هیچ نشانه‌ای از بهبود یا همدلی در عملکردش دیده نمی‌شود. دموکرات‌ها باید این واقعیت‌ها را با حساسیت و قوت مطرح کنند تا مردم بدانند سیاست‌های کنونی چگونه زندگی‌شان را خراب کرده است.
ترامپ و تیمش همانند شخصیت‌های بی‌مسئولیت داستان «گتسبی بزرگ» هستند که با بی‌مبالاتی همه چیز را ویران کرده و بعد فرار می‌کنند، در حالی که دیگران باید هزینه و پیامدهای آن را تحمل کنند.


هگست رئیس آژانس اطلاعات دفاعی آمریکا را برکنار کرد
دو منبع آگاه به واشنگتن پست اعلام کردند که «پیت هگست» وزیر دفاع آمریکا روز جمعه «جفری کروز» رئیس آژانس اطلاعات دفاعی این کشور را که با انتشار گزارش خود در رابطه با حملات آمریکا به سایت‌های هسته‌ای ایران باعث خشمگین شدن ترامپ شده بود، را برکنار کرده است.
 به گفته منابع، دلیل رسمی برکناری اعلام نشده و تنها عبارت کلی «سلب اعتماد» برای توجیه تصمیم هگست به کار رفته است؛ عبارتی که او پیش‌تر نیز برای کنار گذاشتن سایر فرماندهان ارشد نظامی استفاده کرده بود.
این برکناری در پی انتشار گزارش مقدماتی آژانس اطلاعات دفاعی از حملات نظامی آمریکا به سه سایت اصلی هسته‌ای ایران صورت گرفت؛ گزارشی که پس از انتشار اولیه در سی‌ان‌ان و نیویورک تایمز، با واکنش تند دولت ترامپ مواجه شد.
در این گزارش آمده بود که توان هسته‌ای ایران تنها چند ماه به عقب رانده شده است، در حالی‌ که هگست و «دونالد ترامپ» رئیس‌جمهور آمریکا مدعی شده بودند این توانایی‌ها «کاملا نابود شده» است.
پنتاگون و آژانس اطلاعات دفاعی هنوز به درخواست واشنگتن‌پست برای اظهار نظر در این باره پاسخی نداده‌اند.
نام شما

آدرس ايميل شما

قیمت طلا اوج گرفت | اظهارات پاول مسیر کاهش نرخ بهره را برای سپتامبر هموار کرد

قیمت طلا اوج گرفت | اظهارات پاول مسیر کاهش نرخ بهره را برای سپتامبر هموار کرد

قیمت جهانی طلا روز جمعه در پی سخنان رئیس فدرال‌رزرو آمریکا رشد کرد؛ اظهاراتی که امیدها ...
هدف پنهان اسرائیل؛ کشیدن آمریکا به جنگ تمام‌عیار با ایران

هدف پنهان اسرائیل؛ کشیدن آمریکا به جنگ تمام‌عیار با ایران

بیش از دو ماه پس از آغاز درگیری مستقیم ایران و اسرائیل، تنش‌ها به اوج تازه‌ای رسیده است....
قدرت هسته‌ای کدامیک بیشتر است؛ روسیه یا آمریکا؟ | پوتین، ترامپ را بازی داد

قدرت هسته‌ای کدامیک بیشتر است؛ روسیه یا آمریکا؟ | پوتین، ترامپ را بازی داد

پوتین با تحریک غرور ترامپ، دامن زدن به‌احتمال قطع روابط روسیه با چین و ارائه روابط تجاری ...
1