تاریخ انتشار
دوشنبه ۳۰ تير ۱۴۰۴ ساعت ۱۵:۵۵
کد مطلب : ۵۰۲۱۰۴
افشاگری تازه؛ جمهوری آذربایجان تمام قد پشت اسرائیل / انرژی کشتار مردم غزه از اینجا تامین کمی شود
۱
کبنا ؛آنسوی آتش و گرسنگی در غزه، میلیاردها دلار قرارداد انرژی امضا میشود؛ معاملههایی که به بهای خون فلسطینیان، جیب اسرائیل و متحدانش را پر میکند.
به گزارش کبنا به نقل از همشهری آنلاین، فرانچسکا آلبانیزی، گزارشگر ویژه حقوق بشر در سرزمینهای اشغالی فلسطین، در گزارشی که اول ژوئیه ۲۰۲۵ به شورای حقوق بشر سازمان ملل ارائه کرد، فهرستی از شرکتهای بینالمللی را افشا کرد که بهطور مستقیم و تنگاتنگ در نسلکشی غزه مشارکت دارند. تعداد این شرکتها، طبق گزارش او، دستکم به ۶۰ مورد میرسد.
این گزارش که با عنوان «از اقتصاد اشغال تا اقتصاد نسلکشی» منتشر شد، نشان داد چگونه اقتصاد اشغالگر اسرائیل پس از هفتم اکتبر ۲۰۲۳ به یک «اقتصاد نسلکشی» تبدیل شده است؛ تغییری که با پشتیبانی شرکتهای بزرگ و پرآوازه جهانی رقم خورده است.
آلبانیزی در سخنان خود تصریح کرد که برخی کشورها بهطور علنی و مستقیم از پروژه اسرائیل برای سلطه و کوچ اجباری فلسطینیان حمایت میکنند. او خواستار تعلیق کلیه توافقات تجاری با تلآویو شد که در جنگ نسلکشی غزه نقشآفرین هستند.

در این گزارش نام بسیاری از شرکتهای درگیر به اشکال مختلف آورده شده است؛ از جمله «ایر بیانبی» در بخش گردشگری، «کلیر» و «ویلیامز» در حوزه املاک، «آمازون» در تجارت الکترونیک، و «مایکروسافت» و «گوگل» در فناوری و نظارت.
در حوزه تسلیحات نیز نام شرکتهایی همچون «البت» و «لاکهید مارتین» مطرح شد که زنجیره تولید گستردهای را در اختیار اسرائیل قرار دادهاند و به تداوم جنگ در طول ۲۱ ماه گذشته کمک کردهاند.
از جمله عرصههایی که بهطور مستقیم در خدمت جنگ نسلکشی اسرائیل قرار گرفته، حوزه انرژی است. اسرائیل از آغاز حمله به غزه در اکتبر ۲۰۲۳، قراردادها و توافقات متعددی با کشورها و شرکتهای بینالمللی در زمینه انرژی به امضا رسانده که نقش مهمی در تقویت توان نظامی و تنگتر کردن محاصره غزه ایفا کردهاند.

در ژانویه ۲۰۲۵، شرکت بریتانیایی-یونانی «انرجین» قراردادی برای تأمین گاز طبیعی با شرکت انرژی اسرائیلی «دالیا پاور انرژی» امضا کرد. ارزش این قرارداد ۲ میلیارد دلار است و تأمین حداکثر ۱۲ میلیارد متر مکعب گاز طبیعی در بازه ۱۸ ساله را شامل میشود.
این گاز از میدان کاریش در ساحل مدیترانه به نیروگاههای دالیا و اشکول ارسال خواهد شد. طبق اعلام شرکت، دالیا پاور حدود ۱۶ درصد از برق تولیدشده از گاز طبیعی در اسرائیل را تأمین میکند.
مدیرعامل انرجین، ماثیوس ریگاس، اعلام کرد که این شرکت در سال ۲۰۲۴ قراردادهای فروش گاز بلندمدت به ارزش بیش از ۴ میلیارد دلار در اسرائیل امضا کرده است؛ قراردادهایی که در مجموع به ۲۰ میلیارد دلار نزدیک شدهاند. به گفته او، افزایش تقاضای داخلی برای برق، این توافقات را توجیه میکند.
در مارس ۲۰۲۵، اسرائیل به شرکت بریتیش پترولیوم (بیپی) مجوز اکتشاف گاز در مناطق دریایی فلسطینی اعطا کرد؛ مناطقی که اسرائیل بهطور غیرقانونی مورد بهرهبرداری قرار داده است.
گرچه این پروژه در مراحل ابتدایی است، اما میتواند ذخایر گازی اسرائیل را افزایش دهد و امکان صادرات به کشورهای دیگر را فراهم کند. این گاز در آینده به مصرف ارتش اسرائیل، زندانها و شهرکهای غیرقانونی در سرزمینهای اشغالی خواهد رسید. این پروژه برای نخستین بار در اکتبر ۲۰۲۳ مطرح شد، اما بهدلیل آغاز جنگ موقتاً متوقف گردید و در مارس ۲۰۲۴ از سر گرفته شد.
هماکنون اسرائیل دو میدان گازی اصلی به نامهای «تامار» و «لوِیاتان» دارد که توسط شرکت آمریکایی «شورون» اداره میشوند. میدان تامار، تأمینکننده اصلی گاز شرکت برق دولتی اسرائیل است که نیازهای ارتش، زندانها و شهرکهای غیرقانونی در کرانه باختری را نیز تأمین میکند. شرکت برق اسرائیل همچنین کنترل شبکه برق فلسطین را در دست دارد و انرژی مورد نیاز غزه را تأمین میکند.
در مارس ۲۰۲۵، هیئتی از شرکت ملی نفت جمهوری آذربایجان (سوکار) به اسرائیل سفر کرد تا توافق خرید ۱۰ درصد از سهام میدان گازی تمار را نهایی کند و دو پروژه بزرگ دیگر در آبهای اسرائیل نزدیک به مرز لبنان را اعلام نماید.
طبق گزارش فوربس، احتمال همکاری شرکت بیپی با سوکار در پروژه خط لوله باکو-تفلیس-جیحان که به «معامله قرن» معروف است، وجود دارد؛ پروژهای که اسرائیل را به مرکز انرژی منطقه و حلقه اتصال شرق و غرب بدل خواهد کرد. میدان تمار با ذخیره تقریبی ۳۸۹ میلیارد متر مکعب در ۹۰ کیلومتری غرب حیفا قرار دارد. شورون که ۲۵ درصد از سهام این میدان را دارد، با پیوستن سوکار به این پروژه موافقت کرده است.
شورون یکی از تأمینکنندگان اصلی سوخت، زغالسنگ و گاز اسرائیل است و نقش مهمی در محاصره غزه داشته است. این شرکت در نوامبر ۲۰۲۳، پس از دستور وزارت انرژی اسرائیل، تولید گاز در میدان تمار را از سر گرفت؛ تولیدی که در آغاز جنگ متوقف شده بود.
آذربایجان نیز بهعنوان بزرگترین تأمینکننده نفت اسرائیل، روابطی گسترده در زمینههای تسلیحاتی، انرژی، فرهنگ و سیاست خارجی با این رژیم دارد. اسرائیل نیز ۷۰ درصد از تسلیحات آذربایجان را در فاصله ۲۰۱۶ تا ۲۰۲۰ تأمین کرده است. این شراکت نفتی میان تلآویو، باکو و واشنگتن برای تأمین منافع اقتصادی، ژئوپلیتیک و کاهش وابستگی اروپا به گاز روسیه و مهار نفوذ ایران در منطقه طراحی شده است.

ورود سوکار به میدان تمار میتواند نقشه سرمایهگذاریهای گازی در شرق مدیترانه را تغییر دهد و آذربایجان را در کنار اسرائیل و مصر به بازیگری مهم در این عرصه بدل سازد. این امر همچنین به تقویت امنیت دریایی اسرائیل در نزدیکی مرز لبنان کمک خواهد کرد.
در ژوئن ۲۰۲۵، یادداشت تفاهم میان مصر، اسرائیل و اتحادیه اروپا برای انتقال گاز به مصر و صادرات آن به اروپا از طریق اردن بهطور خودکار تمدید شد. این در حالی است که توافق اولیه در سال ۲۰۲۳ برای تأمین حدود ۴ میلیارد متر مکعب گاز طی ۱۱ سال به امضا رسیده بود و با وجود جنگ، تنها وقفهای کوتاه در اکتبر به خود دید.
اردن نیز بهرغم فشار افکار عمومی، به قرارداد سال ۲۰۱۶ خود مبنی بر خرید ۱.۶ تریلیون فوت مکعب گاز به ارزش ۱۰ میلیارد دلار طی ۱۵ سال پایبند مانده است. طبق آمار رسمی اسرائیل، صادرات گاز به مصر و اردن در سال ۲۰۲۴ نسبت به سال قبل ۱۳.۴ درصد افزایش داشته است.
اسرائیل همچنین پیشنهاد ایجاد مجمع انرژی با کشورهای عربی امضاکننده توافقنامههای ابراهیم (امارات، بحرین، مراکش، سودان) را مطرح کرده و پروژه اتصال شبکه برق اسرائیل به قبرس و یونان از طریق پروژه EuroAsia Interconnector را در دستور کار قرار داده است.

این قراردادها و مشارکتها به طرق مختلف به اسرائیل در ادامه جنگ نسلکشی علیه فلسطینیان کمک کردهاند.
نخست، با تأمین انرژی لازم برای زیرساختهای نظامی و مدنی اشغالگر، از قبیل پایگاههای نظامی، سامانههای ارتباطی، رادارها، و شبکههای تولید برق.
دوم، با تأمین انرژی شبکه برق غزه که تحت کنترل اسرائیل است، این امکان را فراهم کردهاند تا اسرائیل از برق بهعنوان ابزار فشار و باجخواهی علیه مردم غزه استفاده کند.
در جریان محاصره نظامی، اسرائیل زیرساختهای انرژی در غزه را نابود کرده و تنها نیروگاه باقیمانده را هم بارها بمباران کرده است. در نتیجه، بخش بزرگی از برق غزه وابسته به اسرائیل شده و هزینه آن توسط تشکیلات خودگردان فلسطین پرداخت میشود.
سوم، درآمد حاصل از فروش گاز به مصر، اردن و اروپا موجب رونق اقتصادی اسرائیل شده و امکان تأمین مالی جنگ، خرید تسلیحات و گسترش شهرکسازیها را فراهم کرده است.
این درآمدها به اسرائیل اجازه دادهاند تا در برابر فشارهای بینالمللی مقاومت کند و اثر تحریمهای اقتصادی را کاهش دهد.
چهارم، با ورود شرکتهای بزرگ مانند بیپی، شورون، انی، و سوکار به پروژههای اسرائیل، بهطور غیرمستقیم به اشغالگری این رژیم مشروعیت بینالمللی داده شده است.
پنجم، اسرائیل با این توافقات، وابستگی خود به واردات انرژی را کاهش داده و از خطرات احتمالی ناشی از تحریمهای کشورهای حامی فلسطین مصون مانده است. ششم، اسرائیل از انرژی بهعنوان ابزاری برای عادیسازی روابط با کشورهای عربی و اعمال فشار بر آنها استفاده کرده است.
همچنانکه مصر و اردن به گاز اسرائیل وابسته شدهاند، اسرائیل توانسته این دو کشور را از اقدامات جدی علیه خود بازدارد و به حداقل کردن واکنشهای آنها در قبال محاصره و کشتار مردم غزه بسنده کند. همین سیاست در قبال اروپا نیز پیاده شده است؛ اروپا که اسرائیل را بهعنوان جایگزین گاز روسیه پذیرفته است، از هرگونه اقدام عملی علیه تلآویو خودداری کرده و صرفاً به صدور بیانیههای بیاثر بسنده کرده است.

در پایان باید گفت، نسلکشی در غزه تنها با سلاح و حمایت سیاسی آمریکا صورت نگرفته است؛ بلکه سرمایهگذاریهای حوزه انرژی نیز به یکی از ابزارهای حمایت و تشویق اسرائیل در این جنگ تبدیل شده است.
همدستی غربی، عربی و اسلامی در این پروژه بهروشنی نشان میدهد که توطئه علیه فلسطین همچنان زنده است و با استفاده از ابزارهای اقتصادی و نظامی، نیت استعماری خود را به اجرا میگذارد.
برای پیگیری اخبار و تحلیلهای بیشتر، کانال خبری کبنا نیوز را دنبال کنید: @kebnanewsir
به گزارش کبنا به نقل از همشهری آنلاین، فرانچسکا آلبانیزی، گزارشگر ویژه حقوق بشر در سرزمینهای اشغالی فلسطین، در گزارشی که اول ژوئیه ۲۰۲۵ به شورای حقوق بشر سازمان ملل ارائه کرد، فهرستی از شرکتهای بینالمللی را افشا کرد که بهطور مستقیم و تنگاتنگ در نسلکشی غزه مشارکت دارند. تعداد این شرکتها، طبق گزارش او، دستکم به ۶۰ مورد میرسد.
این گزارش که با عنوان «از اقتصاد اشغال تا اقتصاد نسلکشی» منتشر شد، نشان داد چگونه اقتصاد اشغالگر اسرائیل پس از هفتم اکتبر ۲۰۲۳ به یک «اقتصاد نسلکشی» تبدیل شده است؛ تغییری که با پشتیبانی شرکتهای بزرگ و پرآوازه جهانی رقم خورده است.
آلبانیزی در سخنان خود تصریح کرد که برخی کشورها بهطور علنی و مستقیم از پروژه اسرائیل برای سلطه و کوچ اجباری فلسطینیان حمایت میکنند. او خواستار تعلیق کلیه توافقات تجاری با تلآویو شد که در جنگ نسلکشی غزه نقشآفرین هستند.

در این گزارش نام بسیاری از شرکتهای درگیر به اشکال مختلف آورده شده است؛ از جمله «ایر بیانبی» در بخش گردشگری، «کلیر» و «ویلیامز» در حوزه املاک، «آمازون» در تجارت الکترونیک، و «مایکروسافت» و «گوگل» در فناوری و نظارت.
در حوزه تسلیحات نیز نام شرکتهایی همچون «البت» و «لاکهید مارتین» مطرح شد که زنجیره تولید گستردهای را در اختیار اسرائیل قرار دادهاند و به تداوم جنگ در طول ۲۱ ماه گذشته کمک کردهاند.
از جمله عرصههایی که بهطور مستقیم در خدمت جنگ نسلکشی اسرائیل قرار گرفته، حوزه انرژی است. اسرائیل از آغاز حمله به غزه در اکتبر ۲۰۲۳، قراردادها و توافقات متعددی با کشورها و شرکتهای بینالمللی در زمینه انرژی به امضا رسانده که نقش مهمی در تقویت توان نظامی و تنگتر کردن محاصره غزه ایفا کردهاند.

در ژانویه ۲۰۲۵، شرکت بریتانیایی-یونانی «انرجین» قراردادی برای تأمین گاز طبیعی با شرکت انرژی اسرائیلی «دالیا پاور انرژی» امضا کرد. ارزش این قرارداد ۲ میلیارد دلار است و تأمین حداکثر ۱۲ میلیارد متر مکعب گاز طبیعی در بازه ۱۸ ساله را شامل میشود.
این گاز از میدان کاریش در ساحل مدیترانه به نیروگاههای دالیا و اشکول ارسال خواهد شد. طبق اعلام شرکت، دالیا پاور حدود ۱۶ درصد از برق تولیدشده از گاز طبیعی در اسرائیل را تأمین میکند.
مدیرعامل انرجین، ماثیوس ریگاس، اعلام کرد که این شرکت در سال ۲۰۲۴ قراردادهای فروش گاز بلندمدت به ارزش بیش از ۴ میلیارد دلار در اسرائیل امضا کرده است؛ قراردادهایی که در مجموع به ۲۰ میلیارد دلار نزدیک شدهاند. به گفته او، افزایش تقاضای داخلی برای برق، این توافقات را توجیه میکند.
در مارس ۲۰۲۵، اسرائیل به شرکت بریتیش پترولیوم (بیپی) مجوز اکتشاف گاز در مناطق دریایی فلسطینی اعطا کرد؛ مناطقی که اسرائیل بهطور غیرقانونی مورد بهرهبرداری قرار داده است.
گرچه این پروژه در مراحل ابتدایی است، اما میتواند ذخایر گازی اسرائیل را افزایش دهد و امکان صادرات به کشورهای دیگر را فراهم کند. این گاز در آینده به مصرف ارتش اسرائیل، زندانها و شهرکهای غیرقانونی در سرزمینهای اشغالی خواهد رسید. این پروژه برای نخستین بار در اکتبر ۲۰۲۳ مطرح شد، اما بهدلیل آغاز جنگ موقتاً متوقف گردید و در مارس ۲۰۲۴ از سر گرفته شد.
هماکنون اسرائیل دو میدان گازی اصلی به نامهای «تامار» و «لوِیاتان» دارد که توسط شرکت آمریکایی «شورون» اداره میشوند. میدان تامار، تأمینکننده اصلی گاز شرکت برق دولتی اسرائیل است که نیازهای ارتش، زندانها و شهرکهای غیرقانونی در کرانه باختری را نیز تأمین میکند. شرکت برق اسرائیل همچنین کنترل شبکه برق فلسطین را در دست دارد و انرژی مورد نیاز غزه را تأمین میکند.
در مارس ۲۰۲۵، هیئتی از شرکت ملی نفت جمهوری آذربایجان (سوکار) به اسرائیل سفر کرد تا توافق خرید ۱۰ درصد از سهام میدان گازی تمار را نهایی کند و دو پروژه بزرگ دیگر در آبهای اسرائیل نزدیک به مرز لبنان را اعلام نماید.
طبق گزارش فوربس، احتمال همکاری شرکت بیپی با سوکار در پروژه خط لوله باکو-تفلیس-جیحان که به «معامله قرن» معروف است، وجود دارد؛ پروژهای که اسرائیل را به مرکز انرژی منطقه و حلقه اتصال شرق و غرب بدل خواهد کرد. میدان تمار با ذخیره تقریبی ۳۸۹ میلیارد متر مکعب در ۹۰ کیلومتری غرب حیفا قرار دارد. شورون که ۲۵ درصد از سهام این میدان را دارد، با پیوستن سوکار به این پروژه موافقت کرده است.
شورون یکی از تأمینکنندگان اصلی سوخت، زغالسنگ و گاز اسرائیل است و نقش مهمی در محاصره غزه داشته است. این شرکت در نوامبر ۲۰۲۳، پس از دستور وزارت انرژی اسرائیل، تولید گاز در میدان تمار را از سر گرفت؛ تولیدی که در آغاز جنگ متوقف شده بود.
آذربایجان نیز بهعنوان بزرگترین تأمینکننده نفت اسرائیل، روابطی گسترده در زمینههای تسلیحاتی، انرژی، فرهنگ و سیاست خارجی با این رژیم دارد. اسرائیل نیز ۷۰ درصد از تسلیحات آذربایجان را در فاصله ۲۰۱۶ تا ۲۰۲۰ تأمین کرده است. این شراکت نفتی میان تلآویو، باکو و واشنگتن برای تأمین منافع اقتصادی، ژئوپلیتیک و کاهش وابستگی اروپا به گاز روسیه و مهار نفوذ ایران در منطقه طراحی شده است.

ورود سوکار به میدان تمار میتواند نقشه سرمایهگذاریهای گازی در شرق مدیترانه را تغییر دهد و آذربایجان را در کنار اسرائیل و مصر به بازیگری مهم در این عرصه بدل سازد. این امر همچنین به تقویت امنیت دریایی اسرائیل در نزدیکی مرز لبنان کمک خواهد کرد.
در ژوئن ۲۰۲۵، یادداشت تفاهم میان مصر، اسرائیل و اتحادیه اروپا برای انتقال گاز به مصر و صادرات آن به اروپا از طریق اردن بهطور خودکار تمدید شد. این در حالی است که توافق اولیه در سال ۲۰۲۳ برای تأمین حدود ۴ میلیارد متر مکعب گاز طی ۱۱ سال به امضا رسیده بود و با وجود جنگ، تنها وقفهای کوتاه در اکتبر به خود دید.
اردن نیز بهرغم فشار افکار عمومی، به قرارداد سال ۲۰۱۶ خود مبنی بر خرید ۱.۶ تریلیون فوت مکعب گاز به ارزش ۱۰ میلیارد دلار طی ۱۵ سال پایبند مانده است. طبق آمار رسمی اسرائیل، صادرات گاز به مصر و اردن در سال ۲۰۲۴ نسبت به سال قبل ۱۳.۴ درصد افزایش داشته است.
اسرائیل همچنین پیشنهاد ایجاد مجمع انرژی با کشورهای عربی امضاکننده توافقنامههای ابراهیم (امارات، بحرین، مراکش، سودان) را مطرح کرده و پروژه اتصال شبکه برق اسرائیل به قبرس و یونان از طریق پروژه EuroAsia Interconnector را در دستور کار قرار داده است.

این قراردادها و مشارکتها به طرق مختلف به اسرائیل در ادامه جنگ نسلکشی علیه فلسطینیان کمک کردهاند.
نخست، با تأمین انرژی لازم برای زیرساختهای نظامی و مدنی اشغالگر، از قبیل پایگاههای نظامی، سامانههای ارتباطی، رادارها، و شبکههای تولید برق.
دوم، با تأمین انرژی شبکه برق غزه که تحت کنترل اسرائیل است، این امکان را فراهم کردهاند تا اسرائیل از برق بهعنوان ابزار فشار و باجخواهی علیه مردم غزه استفاده کند.
در جریان محاصره نظامی، اسرائیل زیرساختهای انرژی در غزه را نابود کرده و تنها نیروگاه باقیمانده را هم بارها بمباران کرده است. در نتیجه، بخش بزرگی از برق غزه وابسته به اسرائیل شده و هزینه آن توسط تشکیلات خودگردان فلسطین پرداخت میشود.
سوم، درآمد حاصل از فروش گاز به مصر، اردن و اروپا موجب رونق اقتصادی اسرائیل شده و امکان تأمین مالی جنگ، خرید تسلیحات و گسترش شهرکسازیها را فراهم کرده است.
این درآمدها به اسرائیل اجازه دادهاند تا در برابر فشارهای بینالمللی مقاومت کند و اثر تحریمهای اقتصادی را کاهش دهد.
چهارم، با ورود شرکتهای بزرگ مانند بیپی، شورون، انی، و سوکار به پروژههای اسرائیل، بهطور غیرمستقیم به اشغالگری این رژیم مشروعیت بینالمللی داده شده است.
پنجم، اسرائیل با این توافقات، وابستگی خود به واردات انرژی را کاهش داده و از خطرات احتمالی ناشی از تحریمهای کشورهای حامی فلسطین مصون مانده است. ششم، اسرائیل از انرژی بهعنوان ابزاری برای عادیسازی روابط با کشورهای عربی و اعمال فشار بر آنها استفاده کرده است.
همچنانکه مصر و اردن به گاز اسرائیل وابسته شدهاند، اسرائیل توانسته این دو کشور را از اقدامات جدی علیه خود بازدارد و به حداقل کردن واکنشهای آنها در قبال محاصره و کشتار مردم غزه بسنده کند. همین سیاست در قبال اروپا نیز پیاده شده است؛ اروپا که اسرائیل را بهعنوان جایگزین گاز روسیه پذیرفته است، از هرگونه اقدام عملی علیه تلآویو خودداری کرده و صرفاً به صدور بیانیههای بیاثر بسنده کرده است.

در پایان باید گفت، نسلکشی در غزه تنها با سلاح و حمایت سیاسی آمریکا صورت نگرفته است؛ بلکه سرمایهگذاریهای حوزه انرژی نیز به یکی از ابزارهای حمایت و تشویق اسرائیل در این جنگ تبدیل شده است.
همدستی غربی، عربی و اسلامی در این پروژه بهروشنی نشان میدهد که توطئه علیه فلسطین همچنان زنده است و با استفاده از ابزارهای اقتصادی و نظامی، نیت استعماری خود را به اجرا میگذارد.
برای پیگیری اخبار و تحلیلهای بیشتر، کانال خبری کبنا نیوز را دنبال کنید: @kebnanewsir