تاریخ انتشار
سه شنبه ۱ آبان ۱۴۰۳ ساعت ۱۶:۰۴
کد مطلب : ۴۹۲۰۲۹
یادداشت؛
مدیران مادامالعمر و ازدسترفتن فرصت مدیر پروری در استان کهگیلویه و بویراحمد
۳
کبنا ؛همین حالا مدیرانی در کهگیلویه و بویراحمد بر مسند مدیریت هستند که از دولت حسن روحانی تاکنون مدیر بودهاند. ممکن است برخی در پاسخ بگویند لابد مدیران توانمندی هستند و نهتنها ایرادی بر این امر وارد نیست که آن را یک حسن تعبیر میکنند.
ولی واقعیت آن است هیچ خبری از کارآمدی و توانمندی در میان نیست. شاخصها در استانها بهخوبی گواه همه چیز است همین حالا اگر قرار بر ابقا فلان معاون استاندار است هرگز دلیل و مبنای مدیریتی و راندمانی وجود ندارد و صرفاً سفارشها و ملاحظات عاملاند.
اتفاقاً بین عمر مدیریتی برخی افراد و وابستگی آنها به کانونهای ثروت و قدرت محلی رابطه نزدیکی وجود دارد. این جنس مدیران به لطایفالحیل گوناگون و آویزان شدن به هر مستمسک غیرمدیریتی صرفاً و صرفاً در پی حفظ صندلی خود و بهرهمندی از مواهب بیپایان مدیریتی همچون حقوق و مزایای خوب، خانهسازمانی، خودرو دولتی، مأموریتهای گاهوبیگاه و حضور مداوم در هتلهای چند ستاره و... است.
این مدیران نه مدیران تحصیلکرده در ماساچوست آمریکا هستند و نه دورهدیده در شرق آسیا هستند و تنها رمز و راز نزدیکی به نمایندگان و اصول مدیریت التماسی را خوب از بر هستند.
این نوع مدیران جز مدیریت هزینه هیچ آوردهای دیگری برای کشور ندارند و حتی فرصت حضور یک مدیر جدید و تجربهاندوزی را به دیگران نمیدهند. آنها همه چیز را برای خود میخواهند و سازمان و پرسنل آن باید قربانی و فدای چند روز بیشتر ماندن آنان شوند.
جالب آن که شعار «وفاق ملی» مسعود پزشکیان مستمسک جدید این افراد شده است؛ اما باید مراقب بود و اتفاقاً در راستای همین شعار عذر مدیران مادامالعمر استان خواسته شود و فرصت به افراد جدید و نیروهای جوان و توانمند داده شود.
مدیران مادامالعمر با هزینه و بودجه دولت اقدام به خرید حمایت میکنند و با تعریف و ترسیم برخی روابط به ابقا و ارتقا خود کمک میکنند.
فارغ از بحث وفاق ملی برخی مدیران فعلی استان کهگیلویه و بویراحمد به معنای واقعی کلمه ناکارآمد هستند و عذر آنها باید بهصورت سازمانی و مدیریتی هر چه زودتر خواسته شود و اتفاقاً لابی و التماس برای ماندن خود بهترین دلیل بر ناکارآمدی افرادی است که این روزها حتی در «پادنا» دنبال ایجاد ارتباط، پیداکردن سرنخهای خویشاوندی و پل زدن با نزدیکان استاندار هستند.
ولی واقعیت آن است هیچ خبری از کارآمدی و توانمندی در میان نیست. شاخصها در استانها بهخوبی گواه همه چیز است همین حالا اگر قرار بر ابقا فلان معاون استاندار است هرگز دلیل و مبنای مدیریتی و راندمانی وجود ندارد و صرفاً سفارشها و ملاحظات عاملاند.
اتفاقاً بین عمر مدیریتی برخی افراد و وابستگی آنها به کانونهای ثروت و قدرت محلی رابطه نزدیکی وجود دارد. این جنس مدیران به لطایفالحیل گوناگون و آویزان شدن به هر مستمسک غیرمدیریتی صرفاً و صرفاً در پی حفظ صندلی خود و بهرهمندی از مواهب بیپایان مدیریتی همچون حقوق و مزایای خوب، خانهسازمانی، خودرو دولتی، مأموریتهای گاهوبیگاه و حضور مداوم در هتلهای چند ستاره و... است.
این مدیران نه مدیران تحصیلکرده در ماساچوست آمریکا هستند و نه دورهدیده در شرق آسیا هستند و تنها رمز و راز نزدیکی به نمایندگان و اصول مدیریت التماسی را خوب از بر هستند.
این نوع مدیران جز مدیریت هزینه هیچ آوردهای دیگری برای کشور ندارند و حتی فرصت حضور یک مدیر جدید و تجربهاندوزی را به دیگران نمیدهند. آنها همه چیز را برای خود میخواهند و سازمان و پرسنل آن باید قربانی و فدای چند روز بیشتر ماندن آنان شوند.
جالب آن که شعار «وفاق ملی» مسعود پزشکیان مستمسک جدید این افراد شده است؛ اما باید مراقب بود و اتفاقاً در راستای همین شعار عذر مدیران مادامالعمر استان خواسته شود و فرصت به افراد جدید و نیروهای جوان و توانمند داده شود.
مدیران مادامالعمر با هزینه و بودجه دولت اقدام به خرید حمایت میکنند و با تعریف و ترسیم برخی روابط به ابقا و ارتقا خود کمک میکنند.
فارغ از بحث وفاق ملی برخی مدیران فعلی استان کهگیلویه و بویراحمد به معنای واقعی کلمه ناکارآمد هستند و عذر آنها باید بهصورت سازمانی و مدیریتی هر چه زودتر خواسته شود و اتفاقاً لابی و التماس برای ماندن خود بهترین دلیل بر ناکارآمدی افرادی است که این روزها حتی در «پادنا» دنبال ایجاد ارتباط، پیداکردن سرنخهای خویشاوندی و پل زدن با نزدیکان استاندار هستند.