تاریخ انتشار
پنجشنبه ۲۹ شهريور ۱۴۰۳ ساعت ۰۸:۵۶
کد مطلب : ۴۹۰۸۰۵
گفت و گوی اختصاصی کبنانیوز با شهبازیپور مدیرکل کانون پرورش فکری کهگیلویه و بویراحمد:
نیاز کهگیلویه و بویراحمد مدیر دغدغهمند است/ هیچ بستر ورزشی، فرهنگی وجود ندارد طبیعی است که نوجوان به سمت کافهها برود / در فضای حقیقی چهکار کردهایم که بچهها به فضای مجازی پناه بردهاند / شکاف بیننسلی و فاصله بین والدین و کودک زیاد شده است
۱
کبنا ؛کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان با ۲۱ مرکز در استان کهگیلویه و بویراحمد تنها مرجع تخصصی کودک و نوجوان است، با امیرسلیمان شهبازی پور مدیرکل کانون استان و از مدیران توانمند و دغدغهمند استان که بهخوبی به مسائل فرهنگی و آسیبهای اجتماعی استان پرداخت، گفتوگویی داشتیم که در ادامه میآید:
-به نظر میرسد که مباحث فرهنگی در استان ما موردتوجه دستگاههای فرهنگی قرار ندارد و بهصورت ویژه نوجوانان ما به سمت مکانهایی میروند که چندان از نظر فرهنگی چارچوببندی ندارد، مثلاً همین کافههایی که روزبهروز در یاسوج زیاد میشود، نظر شما چیست؟
بحث محتوای فرهنگی و زیرساخت فرهنگی حلقه مفقودهای در استان هستند، نه زیرساخت فرهنگی بهاندازه کافی داریم و نه محتوای فرهنگی متناسب با نیاز کودک و نوجوان تولید کردهایم.
در تمام شهرستانهای استان کهگیلویه و بویراحمد سینمای کودک و نوجوان نمیبینید، هیچ فرهنگسرایی، هیچ پارک اختصاصی، هیچ بستر ورزشی، هیچ کتابخانهای مختص کودک و نوجوان دیده نشده است، و طبیعی است که نوجوان به سمت کافهها برود.
امربهمعروف و نهیازمنکر هم میگوید اول یک بستری را فراهم کن و بعد چیزی را منع کن. کتابخانه کودک و نوجوان فراهم کنید، و بعد نوجوان را از رفتن به کافهها منع کنید.
شکاف بیننسلی و فاصله بین والدین و کودک زیاد شده است، مادر و پدر انتظار دارند که کودک همچنان در اتاق بنشیند و درس بخواند. درحالیکه در دنیای مدرن و پسامدرن هستیم و همه چیز فرق کرده است.
یکی از رنجهایی که کانون لمس و تجربه میکند، این هست که زیرساختهای کانون چندان قوی نیست، در ده سال گذشته تغییر ملموسی در ایجاد زیرساخت کانونی نداشتیم، ساخت یک زیرساخت آموزشی در شهر مادوان ۱۲ سال طول کشید.
مدیران ارشد استان، مدیران کل استانی که نقش اساسی در حوزه فرهنگ دارند باید دغدغه فرهنگ را داشته باشند. سه مدل مدیر داریم، یک مدیر مشکل مدار است، یک مدیر مسئله مدار است، ولی آن چیزی که استان کهگیلویه و بویراحمد نیاز دارد مدیر دغدغهمند است. نگاه مدیریتی کلان و فرهنگی باید در این زمینه بیاید.
در حوزه تولید محتوا بسیار ضعیف هستیم، همافزایی میان دستگاههای فرهنگی وجود ندارد، در خصوص آسیبهای اجتماعی فرهنگ و ارشاد یک کاری میکند، بهزیستی کاری میکند، کانون کاری میکند، هر کسی در یک وادی کار میکند. حل مشکل آسیب اجتماعی که ابر مسئله استان است.
از هر چند خیابانی که عبور میکنید بوی مرگ کودک و نوجوان میدهد، سالهای سال در کلینیک مشاوره دادهام، تنش خیلی شدیدی وجود دارد و خانوادهها نگران هستند از اینکه نمیتوانند کوچکترین موضوعی را با فرزند خود در میان بگذارند.
ابر مسئله استان کهگیلویه و بویراحمد مسئله آسیب اجتماعی است، همافزایی یکی از نیازهای ما است، دومین نیاز ما تنظیم سند راهبردی است، تقسیم کار اتفاق بیفتد و چشماندازی ترسیم شود؛ مثلاً اینکه تا سه سال آینده افت تحصیل باید به این نقطه برسد، ترک تحصیل، گرایش به اعتیاد به این نقطه برسد. همه داریم کار انجام میدهیم؛ ولی هدف مشخصی ترسیم نشده است. انگار که در کویری در حال حرکت هستیم؛ ولی هیچ چشماندازی وجود ندارد.
موضوع سومی که در حوزه فرهنگ مهم است نقش خانواده است که از آن غفلت کردهایم، کودک و نوجوان دماسنج خانواده است، اگر قرار است کاردرمانی عمیق انجام دهیم و معضل آسیب اجتماعی را حل کنیم باید به خانواده برگردیم. اگر خانواده گفتوگومحور باشد و بتواند فضای گفتوگو را ایجاد کند خیلی از رنجهای کودک و نوجوان در درون خانواده حل میشود.
ما نیاز داریم در محور پیشگیری از آسیبهای اجتماعی به بحث خانواده بپردازیم که یک کتابی تحت عنوان کانون و خانواده در حال تدوین است، برای اینکه مهارتهای ارتباطی و ارتباط سازنده بین کودک و نوجوان را بالا ببریم.
_آیا اعتبار خاصی برای تولید محتوای کودک و نوجوان داشتهاید؟
تفاوت مدیر با کارمند این هست که بتوانیم اعتبار و منابع جذب کنیم و به هر ترتیب باید این کار را بکنیم، همه دستگاههای فرهنگی در بعد گسترش موضوعات فرهنگی منابع دارند، یکی از مهمترین رسالتهای ما نیز این است که به ایجاد خانواده امن و پویا کمک کنیم.
-فضای مجازی تماموقت کودک و نوجوانان ما را گرفته و این تهدید است، راهکاری برای تبدیلشدن تهدید فضای مجازی به فرصت دارید؟
در فضای حقیقی چه کاری کردهایم که بچهها به فضای مجازی پناه بردهاند، اگر خانوادهای امن باشد و پدر و مادر بدون قضاوت و تهدید و مقایسه، سرزنش در کنار فرزندان بنشیند، خیلی راحت میتوانند مسائل را با هم در میان بگذارند. یکی از مهمترین دلایل پناهبردن کودکان و نوجوانان به فضای مجازی اضطراب بالای آنها است.
فضای مجازی شمشیر دو لبه است، هم میتواند برنده باشد و هم میتواند درمانکننده باشد، برای فضای مجازی هم تولید محتوای خوبی نداشتیم.
روی فضای واقعی بیشتر کار کنیم، هم از نظر تولید محتوا، حوزه زیرساختی و برنامه راهبرد. .
-باتوجهبه اینکه سرعت افزایش آسیبهای اجتماعی بهشدت بالا است، کارهای نمایشی از سوی مدیران اجرا میشود، مثلاً نمایشگاهها و همایشهای بینتیجهای برگزار میشود و کار فرهنگی دغدغهمند نمیبینیم، چه نظری دارید؟
زخمی باز میکنیم ولی درمان نمیکنیم. در دنیا بهجای فرزندپروری روی والدپروری دارند کار میکنند، قبل از اینکه فرزندی به دنیا بیاید، برای والدین مشاوره میگذارند و آسیبهای اجتماعی را به والدین گوشزد میکنند.
کار فرهنگی کار مستمری است، نیاز به پیگیری دارد و اگر روی غلطک رفت، نتیجه پایداری نیز دارد. کار فرهنگی دیر نتیجه میدهد؛ ولی دیر افت میکند، این خاصیت کار فرهنگی است، کار زیربنایی کمی انجامگرفته است.
- طرحی بهعنوان جوانی جمعیت داریم، ولی صرفاً روی افزایش تعداد فرزند کار میشود، روی فرزندپروری، کیفیت تربیت و آموزش هیچ کاری نمیشود، این قانون باید چه پیوستی داشته باشد که از نظر کیفی بهتر شود؟
جوانی جمعیت اصل قابلقبولی در همه دنیا است، هر چه جامعه جوانتر باشد، پویاتر و اثرگذارتر برای افراد جامعه خواهد بود و خارجی بهتری خواهد داشت، ولی آیا صرفاً فرزندپروری مشکل را حل میکند؟ قاعدتاً خیر. نیاز داریم ذیل بحث جوانی جمعیت مباحث فرهنگی دیده شود.
آخرین بند بیانیه گام دوم انقلاب در خصوص سبک زندگی است، بخشی از این سبک زندگی مربوط به تعداد فرزند است، ولی بخشی از آن مربوط به مسائل فرهنگی است، باید سند فرهنگی ترسیم کنیم که آن را تاکنون نداشتهایم.
چند موضوع داریم، یکی از مهمترین موضوعات این هست که سواد زندگی خانوادهها را بالا ببریم، یکی از مهمترین فاکتورهای سواد زندگی مدیریت هیجان است، اگر فرزند درخواست ماشین و.. داشت، اگر دختر شما میخواست مدل پوشش خودش را داشته باشد، چطور رفتار میکنیم؟ چه نوع مدیریتی داریم؟ سبکهای ارتباطی را میدانیم، آیا مستبدانه رفتار میکنیم، آیا سهل گیر هستیم، آیا مقتدرانه رفتار میکنیم؟
سومین موضوع اساسی در بحث سبک زندگی و فرزندپروری مهارتآموزی است، چقدر برای دانشآموزان و نوجوانان فرصت ایجاد کردهایم که مهارتهایی را بیاموزند. اگر میزان مهارتآموزی را بالا ببریم، در کنار ازدواج و جوانی جمعیت اتفاق مثبتی خواهد بود.
تحت عنوان شورای نوجوان و شورای خانواده تولید محتوا صورت میگیرد، نوجوانی دوره سنی مهمی است، دوره استقلالطلبی، دوره هویتیابی، دوره تأییدپذیری است، اگر والدین میبیند که نوجوان صدایش را بالا میبرد، این جزء ویژگیهای این دوره است.
در کانون پرورش فکری تمرکز زیادی روی کودک بوده است، اما امروز این نیاز هست که باید نوجوان دیده شود و نیاز به محتوا در خصوص نوجوان داریم، در این شورا بخشی از کار به نوجوانان سپرده میشود. نوجوانی که نیاز به استقلال عمل دارد به او مسئولیت میدهیم، وقتی در کانون جذب میشوند، میتوانیم انتقال محتوا و انتقال ارزش داشته باشیم، و کار تبیینی انجام دهیم.
زیرساختها را محیا کردهایم، مثلاً در همه مراکز استان کهگیلویه و بویراحمد فوتبالدستی آوردیم، نوجوانی که میخواهد برای بازی به کلوب برود، اینجا بیاید، همزمانی که بازی میکند، کار فرهنگی هم انجام بگیرد. این خاصیت کار کودک و نوجوان است، کودک و نوجوان نیاز به رابطه حسنه دارد.
۲۰ تماشاخانه سیار فراهم کردهایم
۷ کتابخانه سیار داریم که در روستاها هستند. کتابخانههای سیار شعاع ۳۰ کیلومتری از مرکز را پوشش میدهد. تماشاخانههای سیار را داریم، ظرفیتی است که استانهای دیگر ندارند، و تهران فقط چنین ظرفیتی دارد، بعد از ۶ سال، ۲۰ تماشاخانه سیار را فراهم کردهایم.
فلسفه ایجاد شورای خانواده این بود که خیلی از خانوادهها وقتی بچههایشان را به کانون میآوردند، خودشان سردرگم و کلافه بودند تا زمانی که کودک مرخص شود، بنابراین کلاسهای رایگان برای خانواده گذاشتیم و شورای خانواده تشکیل دادیم. خیلی از کسانی که به مراکز میآیند تخصصهایی دارند، پزشک هستند، معلم هستند و از نظر آموزشی کمک میکنند.
از نظر درآمدی کانون زیرساختی دارد که بتواند از آن کسب درآمد داشته باشد؟
بعضی استانها مغازه دارند، سالنهای سینمایی دارند، ولی در این استان چنین زیرساختهای درآمدزایی وجود ندارد. راهاندازی سالن سینمای کودک و نوجوان در ۴ شهر گچساران، یاسوج، لنده، سی سخت را در دستور کار داریم که بخشی از زیرساختها محیا است، و پیشبینی ما این هست که استقبال خوبی میشود. برای دهدشت و باشت کانون زبان را پیشبینی کردهایم.
دوراه دیگر برای درآمد جذب کمک خیرین، و سومین راه جذب منابع دولتی است که بیشتر روی دوراه اول تمرکز کردهایم.
شلوغی کار ما در تابستان است؛ ولی در تمام فصول کانون فعال هست و مربیان ما در حال کار هستند.
مهمترین برنامهای که داریم جشنواره قصهگویی است، کودک، نوجوان، جوان و خانواده این فرصت را دارند که در جشنواره شرکت کنند و فضای فرهنگی خوبی در استان ایجاد شود. این مسابقات مرحله استانی، منطقهای و کشوری و بینالمللی دارد.
یکی از رسالتهای کانون پرورش فکری استعدادیابی است، ما دنبال این هستیم که توانمندیهای کودک و نوجوان را بسنجیم. به همین دلیل جشنوارهها و مهروارههای متعددی داریم و به کودک کمک میکنیم که در مسیر توانمندیهایشان قرار بگیرند.
یکی از نیازهای اساسی کانون پرورش فکری ایجاد زیرساختهای فرهنگی است، ایجاد زیرساخت نیاز به منابع دارد، خیرین میتوانند کمک زیادی به ایجاد این زیرساختها کنند. ما نیاز داریم که خیرین تحت عنوان خیرین کانون ساز کمک کنند تا بتوانیم زیرساختهایی را ایجاد کنیم که کودکان و نوجوانان بتوانند در مناطق کمبرخوردارتر از خدمات فرهنگی استفاده کنند.
دومین نیاز اساسی، همافزایی سایر دستگاهها با کانون بهعنوان متولی حوزه کودک و نوجوان است، همچنین پیوستهای رسانهای کمککننده است تا ظرفیتهای کانون را به جامعه، مدیران و جامعه معرفی کنیم و بتوانیم خدمتگزاران خوبی برای مردم باشیم.
_چند مرکز در استان فعال هست؟
۲۱ مرکز در استان کهگیلویه و بویراحمد وجود دارد، و جمعاً کانون و کانون زبان حدود ۱۰۰ نفر مربی دارد.
-به نظر میرسد که مباحث فرهنگی در استان ما موردتوجه دستگاههای فرهنگی قرار ندارد و بهصورت ویژه نوجوانان ما به سمت مکانهایی میروند که چندان از نظر فرهنگی چارچوببندی ندارد، مثلاً همین کافههایی که روزبهروز در یاسوج زیاد میشود، نظر شما چیست؟
بحث محتوای فرهنگی و زیرساخت فرهنگی حلقه مفقودهای در استان هستند، نه زیرساخت فرهنگی بهاندازه کافی داریم و نه محتوای فرهنگی متناسب با نیاز کودک و نوجوان تولید کردهایم.
در تمام شهرستانهای استان کهگیلویه و بویراحمد سینمای کودک و نوجوان نمیبینید، هیچ فرهنگسرایی، هیچ پارک اختصاصی، هیچ بستر ورزشی، هیچ کتابخانهای مختص کودک و نوجوان دیده نشده است، و طبیعی است که نوجوان به سمت کافهها برود.
امربهمعروف و نهیازمنکر هم میگوید اول یک بستری را فراهم کن و بعد چیزی را منع کن. کتابخانه کودک و نوجوان فراهم کنید، و بعد نوجوان را از رفتن به کافهها منع کنید.
شکاف بیننسلی و فاصله بین والدین و کودک زیاد شده است، مادر و پدر انتظار دارند که کودک همچنان در اتاق بنشیند و درس بخواند. درحالیکه در دنیای مدرن و پسامدرن هستیم و همه چیز فرق کرده است.
یکی از رنجهایی که کانون لمس و تجربه میکند، این هست که زیرساختهای کانون چندان قوی نیست، در ده سال گذشته تغییر ملموسی در ایجاد زیرساخت کانونی نداشتیم، ساخت یک زیرساخت آموزشی در شهر مادوان ۱۲ سال طول کشید.
مدیران ارشد استان، مدیران کل استانی که نقش اساسی در حوزه فرهنگ دارند باید دغدغه فرهنگ را داشته باشند. سه مدل مدیر داریم، یک مدیر مشکل مدار است، یک مدیر مسئله مدار است، ولی آن چیزی که استان کهگیلویه و بویراحمد نیاز دارد مدیر دغدغهمند است. نگاه مدیریتی کلان و فرهنگی باید در این زمینه بیاید.
در حوزه تولید محتوا بسیار ضعیف هستیم، همافزایی میان دستگاههای فرهنگی وجود ندارد، در خصوص آسیبهای اجتماعی فرهنگ و ارشاد یک کاری میکند، بهزیستی کاری میکند، کانون کاری میکند، هر کسی در یک وادی کار میکند. حل مشکل آسیب اجتماعی که ابر مسئله استان است.
از هر چند خیابانی که عبور میکنید بوی مرگ کودک و نوجوان میدهد، سالهای سال در کلینیک مشاوره دادهام، تنش خیلی شدیدی وجود دارد و خانوادهها نگران هستند از اینکه نمیتوانند کوچکترین موضوعی را با فرزند خود در میان بگذارند.
ابر مسئله استان کهگیلویه و بویراحمد مسئله آسیب اجتماعی است، همافزایی یکی از نیازهای ما است، دومین نیاز ما تنظیم سند راهبردی است، تقسیم کار اتفاق بیفتد و چشماندازی ترسیم شود؛ مثلاً اینکه تا سه سال آینده افت تحصیل باید به این نقطه برسد، ترک تحصیل، گرایش به اعتیاد به این نقطه برسد. همه داریم کار انجام میدهیم؛ ولی هدف مشخصی ترسیم نشده است. انگار که در کویری در حال حرکت هستیم؛ ولی هیچ چشماندازی وجود ندارد.
موضوع سومی که در حوزه فرهنگ مهم است نقش خانواده است که از آن غفلت کردهایم، کودک و نوجوان دماسنج خانواده است، اگر قرار است کاردرمانی عمیق انجام دهیم و معضل آسیب اجتماعی را حل کنیم باید به خانواده برگردیم. اگر خانواده گفتوگومحور باشد و بتواند فضای گفتوگو را ایجاد کند خیلی از رنجهای کودک و نوجوان در درون خانواده حل میشود.
ما نیاز داریم در محور پیشگیری از آسیبهای اجتماعی به بحث خانواده بپردازیم که یک کتابی تحت عنوان کانون و خانواده در حال تدوین است، برای اینکه مهارتهای ارتباطی و ارتباط سازنده بین کودک و نوجوان را بالا ببریم.
_آیا اعتبار خاصی برای تولید محتوای کودک و نوجوان داشتهاید؟
تفاوت مدیر با کارمند این هست که بتوانیم اعتبار و منابع جذب کنیم و به هر ترتیب باید این کار را بکنیم، همه دستگاههای فرهنگی در بعد گسترش موضوعات فرهنگی منابع دارند، یکی از مهمترین رسالتهای ما نیز این است که به ایجاد خانواده امن و پویا کمک کنیم.
-فضای مجازی تماموقت کودک و نوجوانان ما را گرفته و این تهدید است، راهکاری برای تبدیلشدن تهدید فضای مجازی به فرصت دارید؟
در فضای حقیقی چه کاری کردهایم که بچهها به فضای مجازی پناه بردهاند، اگر خانوادهای امن باشد و پدر و مادر بدون قضاوت و تهدید و مقایسه، سرزنش در کنار فرزندان بنشیند، خیلی راحت میتوانند مسائل را با هم در میان بگذارند. یکی از مهمترین دلایل پناهبردن کودکان و نوجوانان به فضای مجازی اضطراب بالای آنها است.
فضای مجازی شمشیر دو لبه است، هم میتواند برنده باشد و هم میتواند درمانکننده باشد، برای فضای مجازی هم تولید محتوای خوبی نداشتیم.
روی فضای واقعی بیشتر کار کنیم، هم از نظر تولید محتوا، حوزه زیرساختی و برنامه راهبرد. .
-باتوجهبه اینکه سرعت افزایش آسیبهای اجتماعی بهشدت بالا است، کارهای نمایشی از سوی مدیران اجرا میشود، مثلاً نمایشگاهها و همایشهای بینتیجهای برگزار میشود و کار فرهنگی دغدغهمند نمیبینیم، چه نظری دارید؟
زخمی باز میکنیم ولی درمان نمیکنیم. در دنیا بهجای فرزندپروری روی والدپروری دارند کار میکنند، قبل از اینکه فرزندی به دنیا بیاید، برای والدین مشاوره میگذارند و آسیبهای اجتماعی را به والدین گوشزد میکنند.
کار فرهنگی کار مستمری است، نیاز به پیگیری دارد و اگر روی غلطک رفت، نتیجه پایداری نیز دارد. کار فرهنگی دیر نتیجه میدهد؛ ولی دیر افت میکند، این خاصیت کار فرهنگی است، کار زیربنایی کمی انجامگرفته است.
- طرحی بهعنوان جوانی جمعیت داریم، ولی صرفاً روی افزایش تعداد فرزند کار میشود، روی فرزندپروری، کیفیت تربیت و آموزش هیچ کاری نمیشود، این قانون باید چه پیوستی داشته باشد که از نظر کیفی بهتر شود؟
جوانی جمعیت اصل قابلقبولی در همه دنیا است، هر چه جامعه جوانتر باشد، پویاتر و اثرگذارتر برای افراد جامعه خواهد بود و خارجی بهتری خواهد داشت، ولی آیا صرفاً فرزندپروری مشکل را حل میکند؟ قاعدتاً خیر. نیاز داریم ذیل بحث جوانی جمعیت مباحث فرهنگی دیده شود.
آخرین بند بیانیه گام دوم انقلاب در خصوص سبک زندگی است، بخشی از این سبک زندگی مربوط به تعداد فرزند است، ولی بخشی از آن مربوط به مسائل فرهنگی است، باید سند فرهنگی ترسیم کنیم که آن را تاکنون نداشتهایم.
چند موضوع داریم، یکی از مهمترین موضوعات این هست که سواد زندگی خانوادهها را بالا ببریم، یکی از مهمترین فاکتورهای سواد زندگی مدیریت هیجان است، اگر فرزند درخواست ماشین و.. داشت، اگر دختر شما میخواست مدل پوشش خودش را داشته باشد، چطور رفتار میکنیم؟ چه نوع مدیریتی داریم؟ سبکهای ارتباطی را میدانیم، آیا مستبدانه رفتار میکنیم، آیا سهل گیر هستیم، آیا مقتدرانه رفتار میکنیم؟
سومین موضوع اساسی در بحث سبک زندگی و فرزندپروری مهارتآموزی است، چقدر برای دانشآموزان و نوجوانان فرصت ایجاد کردهایم که مهارتهایی را بیاموزند. اگر میزان مهارتآموزی را بالا ببریم، در کنار ازدواج و جوانی جمعیت اتفاق مثبتی خواهد بود.
تحت عنوان شورای نوجوان و شورای خانواده تولید محتوا صورت میگیرد، نوجوانی دوره سنی مهمی است، دوره استقلالطلبی، دوره هویتیابی، دوره تأییدپذیری است، اگر والدین میبیند که نوجوان صدایش را بالا میبرد، این جزء ویژگیهای این دوره است.
در کانون پرورش فکری تمرکز زیادی روی کودک بوده است، اما امروز این نیاز هست که باید نوجوان دیده شود و نیاز به محتوا در خصوص نوجوان داریم، در این شورا بخشی از کار به نوجوانان سپرده میشود. نوجوانی که نیاز به استقلال عمل دارد به او مسئولیت میدهیم، وقتی در کانون جذب میشوند، میتوانیم انتقال محتوا و انتقال ارزش داشته باشیم، و کار تبیینی انجام دهیم.
زیرساختها را محیا کردهایم، مثلاً در همه مراکز استان کهگیلویه و بویراحمد فوتبالدستی آوردیم، نوجوانی که میخواهد برای بازی به کلوب برود، اینجا بیاید، همزمانی که بازی میکند، کار فرهنگی هم انجام بگیرد. این خاصیت کار کودک و نوجوان است، کودک و نوجوان نیاز به رابطه حسنه دارد.
۲۰ تماشاخانه سیار فراهم کردهایم
۷ کتابخانه سیار داریم که در روستاها هستند. کتابخانههای سیار شعاع ۳۰ کیلومتری از مرکز را پوشش میدهد. تماشاخانههای سیار را داریم، ظرفیتی است که استانهای دیگر ندارند، و تهران فقط چنین ظرفیتی دارد، بعد از ۶ سال، ۲۰ تماشاخانه سیار را فراهم کردهایم.
فلسفه ایجاد شورای خانواده این بود که خیلی از خانوادهها وقتی بچههایشان را به کانون میآوردند، خودشان سردرگم و کلافه بودند تا زمانی که کودک مرخص شود، بنابراین کلاسهای رایگان برای خانواده گذاشتیم و شورای خانواده تشکیل دادیم. خیلی از کسانی که به مراکز میآیند تخصصهایی دارند، پزشک هستند، معلم هستند و از نظر آموزشی کمک میکنند.
از نظر درآمدی کانون زیرساختی دارد که بتواند از آن کسب درآمد داشته باشد؟
بعضی استانها مغازه دارند، سالنهای سینمایی دارند، ولی در این استان چنین زیرساختهای درآمدزایی وجود ندارد. راهاندازی سالن سینمای کودک و نوجوان در ۴ شهر گچساران، یاسوج، لنده، سی سخت را در دستور کار داریم که بخشی از زیرساختها محیا است، و پیشبینی ما این هست که استقبال خوبی میشود. برای دهدشت و باشت کانون زبان را پیشبینی کردهایم.
دوراه دیگر برای درآمد جذب کمک خیرین، و سومین راه جذب منابع دولتی است که بیشتر روی دوراه اول تمرکز کردهایم.
شلوغی کار ما در تابستان است؛ ولی در تمام فصول کانون فعال هست و مربیان ما در حال کار هستند.
مهمترین برنامهای که داریم جشنواره قصهگویی است، کودک، نوجوان، جوان و خانواده این فرصت را دارند که در جشنواره شرکت کنند و فضای فرهنگی خوبی در استان ایجاد شود. این مسابقات مرحله استانی، منطقهای و کشوری و بینالمللی دارد.
یکی از رسالتهای کانون پرورش فکری استعدادیابی است، ما دنبال این هستیم که توانمندیهای کودک و نوجوان را بسنجیم. به همین دلیل جشنوارهها و مهروارههای متعددی داریم و به کودک کمک میکنیم که در مسیر توانمندیهایشان قرار بگیرند.
یکی از نیازهای اساسی کانون پرورش فکری ایجاد زیرساختهای فرهنگی است، ایجاد زیرساخت نیاز به منابع دارد، خیرین میتوانند کمک زیادی به ایجاد این زیرساختها کنند. ما نیاز داریم که خیرین تحت عنوان خیرین کانون ساز کمک کنند تا بتوانیم زیرساختهایی را ایجاد کنیم که کودکان و نوجوانان بتوانند در مناطق کمبرخوردارتر از خدمات فرهنگی استفاده کنند.
دومین نیاز اساسی، همافزایی سایر دستگاهها با کانون بهعنوان متولی حوزه کودک و نوجوان است، همچنین پیوستهای رسانهای کمککننده است تا ظرفیتهای کانون را به جامعه، مدیران و جامعه معرفی کنیم و بتوانیم خدمتگزاران خوبی برای مردم باشیم.
_چند مرکز در استان فعال هست؟
۲۱ مرکز در استان کهگیلویه و بویراحمد وجود دارد، و جمعاً کانون و کانون زبان حدود ۱۰۰ نفر مربی دارد.
اگر کسی یا مدیری یا هرفردی در اجتماع
مسئله مدار
ومشکل مدار
باشد
خود آغازگر دغدغه مندی اون فرد یا مدیر یا کارشناس یا مسئول ویا پدر ومادر ویا هرکس دیگری است
که متاسفانه هیچ کس مسله مدار ومشکل مدار نیست تا اولویت اینموضوعات نباشد که چنین نیست
خود نشان از دردمندی واولیت بندی ها نمی باشد!!!