تاریخ انتشار
سه شنبه ۲۰ شهريور ۱۴۰۳ ساعت ۱۱:۲۰
کد مطلب : ۴۹۰۵۰۹
یادداشت؛
از کهگیلویه بزرگ تا چهار شهرستان، نگاهی به فرمانداران کهگیلویه در سه دهه گذشته
۲
کبنا ؛کهگیلویه بزرگ به مجموع چهار شهرستان کهگیلویه، بهمئی، لنده و چرام گفته میشود که اولینبار در ابتدای دهه هشتاد بهمئی و سپس در انتهای همین دهه دو شهرستان دیگر از آن جدا شدند. ارتباطات و مناسبات نزدیک قومی سبب شده است باوجود سالها تفکیک و تشکیل شهرستانهای جدید اما کماکان و بهویژه در رسانهها از اصطلاح کهگیلویه بزرگ استفاده میشود.
زمانی فرمانداری کهگیلویه مستقر در شهر دهدشت فرماندار همه این مناطق بود. فرماندار در آن زمان از اقتدار بالایی در مناسبات اداری و سیستمی برخوردار بود؛ اما افزایش شهرستانها و برخی تغییرات بودجهای و اعتباری در سالهای اخیر از اقتدار فرمانداران کاسته و قدرت بیشتر در دست استاندار، مدیران کل و نمایندگان بوده است و فرماندار معمولاً نقش یک هماهنگکننده برای برخی جلسات و بازدیدها را دارد.
یکی از پرحاشیهترین فرمانداران تاریخ کهگیلویه بیشک ناصر منصوری آخرین فرماندار دولت هاشمی رفسنجانی است که با حمایت سید محمد موحد از سپاه به وزارت کشور آمده بود و اندکی بعد از فرمانداری نیز به دانشگاه امام حسین ( ع) رفت. در دوره فرمانداری منصوری انتخابات پنجم مجلس شورای اسلامی برگزار شد. در آن دوره هنوز کهگیلویه و گچساران یک حوزه مشترک انتخابیه بودند و بعد از رد صلاحیت بهرام تاجگردون گروههای و جریانهای مخالف سید محمد موحد حول حجتالاسلام محمدحسین محقق اجماع کردند. پیروز اعلامی آن انتخابات محمد موحد بود؛ ولی بعدها اینگونه روایت شد که ناصر منصوری در آرا دستبرده است و حتی وی وقتی قصد سفر زیارتی به خانه خدا را داشته است از محقق حلالیت طلبید؛ اما بعدها منصوری در یک مصاحبه گفت او هرگز به سفر حج نرفته است که قبل از آن حلالیتی طلبیده باشد و یا خیر و از اساس هر نوع تقلب در آن دوره را منکر گردید.
پیروزی تاریخی سید محمد خاتمی در انتخابات دوم خرداد ۷۶ پایان کار منصوری و انتصاب یک فرماندار کاملاً سیاسی و جریانی به نام سید ضیاءالدین رضا توفیقی بود. فرمانداری قدرتمند که تقریباً یکی از آخرین نسل فرمانداران قوی در آن حوزه انتخابیه بود.
در دوره احمدینژاد و حذف برخی ترتیبات سازمانی و انحلال سازمان برنامهوبودجه و تمرکز اعتبارات در دست استانداران عملاً فرمانداران را از حیز اثرگذاری و انتفاع خارج و نقشی صرفاً اداری به آنها داد.
همین موضوع سبب شد تا کمتر کسی خاطره خاصی از فرمانداران آن دوره به یاد داشته باشد. روی کار آمدن دولت حسن روحانی در سال ۱۳۹۲امیدها را برای احیاء سازمان برنامهوبودجه و در ادامه فرمانداریها بیشتر کرد. سازمان مدیریت و برنامهریزی احیا شد؛ ولی خبری از اقتدار فرمانداران نبود.
اولین فرمانداری کهگیلویه تلاش شد به یک چهره نزدیک به محمود منطقیان ولی کم رزومه و ضعیف سپرده شود. کرامت کریمی تنها توانست چند ماه سرپرست فرمانداری کهگیلویه باشد و در نهایت با صدور حکم وی موافقت نشد تا فرمانداری کهگیلویه به علی پوزش یکی از کارشناسان باسابقه سازمان برنامهوبودجه سپرده شود. پوزش سیاسی نبود؛ ولی فرد پیگیر و آشنا به اعتبارات بود؛ ولی این آشنایی هم نتوانست گره از بار مشکلات عدیده بودجهای در کهگیلویه باز کند.
بعد از رفتن موسی خادمی به لرستان و حضور علیاحمدی در مقام استانداری استان فرمانداری کهگیلویه به یک چهره دانشگاهی و برآمده از دانشگاه علوم پزشکی یعنی جعفر نیکبخت سپرده شد. انتخابی که در ابتدا عجیب مینمود و در یک جلسه محدود و پر انتقاد تودیع و معارفه او در ساختمان فرمانداری کهگیلویه در مرکز شهر مستقر شد. نیکبخت در ادامه مدیریت قابلقبولی از خود به یادگار گذاشت. او خود را فرمانداری پیگیر و اهل مشاوره نشان داد و در تلاش برای پیشبرد برخی برنامهها و طرحهای قابلقبول بود. ولی تیم جانشین احمدی خیلی زود عذر نیکبخت را خواستند و علیرضا اتابک را جانشین وی کردند عمر اتابک نیز دوام نیاورد و او به گچساران رفت و دارا کریمینژاد از فرمانداری لنده به کهگیلویه آورده شد. کریمینژاد بسیار دوست داشت فرمانداری متفاوت جلوه کند و تا مدتها نیز در دولت سیزدهم احتمالاً با حمایت موحد در مسند باقی ماند. اما فرماندارانی دولتی که متهم به مسببان وضع موجود بودند باید میرفتند و کریمینژاد نیز جایش را به عبدالعزیز موسوی داد تا او هم بدون کوچکترین دست آوردی در آستانه انتخابات مجلس به جهت نزدیکی به محمد موحد عذرش خواسته شود و با وعده مدیرکلی غله و خدمات بازرگانی کنار گذاشته شود و سید حمزه محقق از سپاه به وزارت کشور آورده شود که تنها دست آوردش برگزار یکی انتخابات سراسر حاشیه در کهگیلویه بوده است.
حالا با تغییر دولت و در آستانه تغییر و حضور یک استاندار جدید بزودی باید شاهد برخی تغییرات در میان فرمانداران باشیم. هر چند امثال محقق احتمالاً حمایت موحد را خواهند داشت اما فشار برای کنار گذاشتن وی به جریان خواهد افتاد و دیر و یا زود محقق باید به سپاه برگردد.
مشخص نیست در دولت چهاردهم فرمانداری به کدام نیرو خواهد رسید و آیا زرو نماینده بر جریان اصلاحات خواهد چربید و یا بالعکس ولی از آنجا که نمیتوان هر دو گروه را نادیده گرفت احتمال زیاد یک ینروی مشترک معرفی خواهد شد یعنی یک اصلاح طلب نزدیک به سید محمد موحد. اما مهمتر از شخص و وابستگیاش حضور یک فرماندار ویژه در آن مسند یک ضرورت است که کاری است به غایت دشوار چرا که حتی خود جریان اصلاح طلب نیز در آن شهرستان دو شقه است و همین موضوع هم کار را برای کسانی همانند نیکبخت و یا پوزش در دوره فرمانداریشان سخت کرده بود.
زمانی فرمانداری کهگیلویه مستقر در شهر دهدشت فرماندار همه این مناطق بود. فرماندار در آن زمان از اقتدار بالایی در مناسبات اداری و سیستمی برخوردار بود؛ اما افزایش شهرستانها و برخی تغییرات بودجهای و اعتباری در سالهای اخیر از اقتدار فرمانداران کاسته و قدرت بیشتر در دست استاندار، مدیران کل و نمایندگان بوده است و فرماندار معمولاً نقش یک هماهنگکننده برای برخی جلسات و بازدیدها را دارد.
یکی از پرحاشیهترین فرمانداران تاریخ کهگیلویه بیشک ناصر منصوری آخرین فرماندار دولت هاشمی رفسنجانی است که با حمایت سید محمد موحد از سپاه به وزارت کشور آمده بود و اندکی بعد از فرمانداری نیز به دانشگاه امام حسین ( ع) رفت. در دوره فرمانداری منصوری انتخابات پنجم مجلس شورای اسلامی برگزار شد. در آن دوره هنوز کهگیلویه و گچساران یک حوزه مشترک انتخابیه بودند و بعد از رد صلاحیت بهرام تاجگردون گروههای و جریانهای مخالف سید محمد موحد حول حجتالاسلام محمدحسین محقق اجماع کردند. پیروز اعلامی آن انتخابات محمد موحد بود؛ ولی بعدها اینگونه روایت شد که ناصر منصوری در آرا دستبرده است و حتی وی وقتی قصد سفر زیارتی به خانه خدا را داشته است از محقق حلالیت طلبید؛ اما بعدها منصوری در یک مصاحبه گفت او هرگز به سفر حج نرفته است که قبل از آن حلالیتی طلبیده باشد و یا خیر و از اساس هر نوع تقلب در آن دوره را منکر گردید.
پیروزی تاریخی سید محمد خاتمی در انتخابات دوم خرداد ۷۶ پایان کار منصوری و انتصاب یک فرماندار کاملاً سیاسی و جریانی به نام سید ضیاءالدین رضا توفیقی بود. فرمانداری قدرتمند که تقریباً یکی از آخرین نسل فرمانداران قوی در آن حوزه انتخابیه بود.
در دوره احمدینژاد و حذف برخی ترتیبات سازمانی و انحلال سازمان برنامهوبودجه و تمرکز اعتبارات در دست استانداران عملاً فرمانداران را از حیز اثرگذاری و انتفاع خارج و نقشی صرفاً اداری به آنها داد.
همین موضوع سبب شد تا کمتر کسی خاطره خاصی از فرمانداران آن دوره به یاد داشته باشد. روی کار آمدن دولت حسن روحانی در سال ۱۳۹۲امیدها را برای احیاء سازمان برنامهوبودجه و در ادامه فرمانداریها بیشتر کرد. سازمان مدیریت و برنامهریزی احیا شد؛ ولی خبری از اقتدار فرمانداران نبود.
اولین فرمانداری کهگیلویه تلاش شد به یک چهره نزدیک به محمود منطقیان ولی کم رزومه و ضعیف سپرده شود. کرامت کریمی تنها توانست چند ماه سرپرست فرمانداری کهگیلویه باشد و در نهایت با صدور حکم وی موافقت نشد تا فرمانداری کهگیلویه به علی پوزش یکی از کارشناسان باسابقه سازمان برنامهوبودجه سپرده شود. پوزش سیاسی نبود؛ ولی فرد پیگیر و آشنا به اعتبارات بود؛ ولی این آشنایی هم نتوانست گره از بار مشکلات عدیده بودجهای در کهگیلویه باز کند.
بعد از رفتن موسی خادمی به لرستان و حضور علیاحمدی در مقام استانداری استان فرمانداری کهگیلویه به یک چهره دانشگاهی و برآمده از دانشگاه علوم پزشکی یعنی جعفر نیکبخت سپرده شد. انتخابی که در ابتدا عجیب مینمود و در یک جلسه محدود و پر انتقاد تودیع و معارفه او در ساختمان فرمانداری کهگیلویه در مرکز شهر مستقر شد. نیکبخت در ادامه مدیریت قابلقبولی از خود به یادگار گذاشت. او خود را فرمانداری پیگیر و اهل مشاوره نشان داد و در تلاش برای پیشبرد برخی برنامهها و طرحهای قابلقبول بود. ولی تیم جانشین احمدی خیلی زود عذر نیکبخت را خواستند و علیرضا اتابک را جانشین وی کردند عمر اتابک نیز دوام نیاورد و او به گچساران رفت و دارا کریمینژاد از فرمانداری لنده به کهگیلویه آورده شد. کریمینژاد بسیار دوست داشت فرمانداری متفاوت جلوه کند و تا مدتها نیز در دولت سیزدهم احتمالاً با حمایت موحد در مسند باقی ماند. اما فرماندارانی دولتی که متهم به مسببان وضع موجود بودند باید میرفتند و کریمینژاد نیز جایش را به عبدالعزیز موسوی داد تا او هم بدون کوچکترین دست آوردی در آستانه انتخابات مجلس به جهت نزدیکی به محمد موحد عذرش خواسته شود و با وعده مدیرکلی غله و خدمات بازرگانی کنار گذاشته شود و سید حمزه محقق از سپاه به وزارت کشور آورده شود که تنها دست آوردش برگزار یکی انتخابات سراسر حاشیه در کهگیلویه بوده است.
حالا با تغییر دولت و در آستانه تغییر و حضور یک استاندار جدید بزودی باید شاهد برخی تغییرات در میان فرمانداران باشیم. هر چند امثال محقق احتمالاً حمایت موحد را خواهند داشت اما فشار برای کنار گذاشتن وی به جریان خواهد افتاد و دیر و یا زود محقق باید به سپاه برگردد.
مشخص نیست در دولت چهاردهم فرمانداری به کدام نیرو خواهد رسید و آیا زرو نماینده بر جریان اصلاحات خواهد چربید و یا بالعکس ولی از آنجا که نمیتوان هر دو گروه را نادیده گرفت احتمال زیاد یک ینروی مشترک معرفی خواهد شد یعنی یک اصلاح طلب نزدیک به سید محمد موحد. اما مهمتر از شخص و وابستگیاش حضور یک فرماندار ویژه در آن مسند یک ضرورت است که کاری است به غایت دشوار چرا که حتی خود جریان اصلاح طلب نیز در آن شهرستان دو شقه است و همین موضوع هم کار را برای کسانی همانند نیکبخت و یا پوزش در دوره فرمانداریشان سخت کرده بود.