تاریخ انتشار
يکشنبه ۶ اسفند ۱۴۰۲ ساعت ۱۰:۵۸
کد مطلب : ۴۷۳۰۳۳
کبنا بررسی کرد
آخرین تحلیل و ارزیابی انتخاباتی حوزه انتخابیه گچساران
۱
کبنا ؛برخلاف تصور اولیه که گمان میرفت تاجگردون کار راحتی در گچساران دارد ولی حالا یک رقیب جدی پیدا شده است. رقیبی که بعید است بتواند پیروزی تاجگردون را با مانع روبرو کند اما بدون چالش نخواهد بود.
تا روزی که نام «ظفر» نام پدر تاجگردون و دلاویز از زبان ساسان دلاویز به میان نیامده بود کمتر کسی حداقل در خارج از حوزه انتخابیه میدانست که ساسان دلاویز نامزد انتخابات این حوزه انتخابیه شده است.
اما آن یک کلمه هر چند به منزلهی رد کردن مرزهای اخلاق انتخاباتی بود اما یک سونامی زیر خاکستر به راه انداخت تا در اتفاقی تاریخی و بیسابقه سید قدرت حسینی و علیمراد جعفری پشت سر دلاویز قرار بگیرند.
سرنوشت سیدناصر حسینیپور، سرنوشت عبرتآموز و تلخی بود. چهرهی دفاع مقدسی که از سر حادثه پا در وادی سیاست گذاشت اما راحت بازی را واگذار کرد. او انگشت اشاره در سرنوشتش را به سمت برادرش نشانه گرفت و رسانههای تاجگردونی را نیز به بداخلاقی متهمکرد. اما همیناتهام زنی به تنهایی کافی است تا برکنار بودن سید ناصر حسینی پور از اصول ابتدایی سیاست مشخص شود. گویی قرار بوده است تا در عالم سیاست " حلوا" توزیع کنند که سید ناصر از بد اخلاقی رسانههای رقیبش گلایه میکند. اما تیر خلاص وقتی بر قلب سید ناصر شلیک شد که سید قدرت حسینی علیه وی نامه نوشت که همین نیز بخشی از واقعیت سیاست است. سید ناصر به آبادان کوچ کرد و سید قدرت پشت سر دلاویز امیدوار است کاری بزرگ را رهبری کند و اگر نشد که سخت مینماید باز هم به پروژه اعتبارنامه امیدوار بماند.
گچساران و باشت نه شبیه بویراحمد است و نه شبیه کهگیلویه. این حوزه، حوزهای سیاسیتر است که حالا دو باشتی که از قضا روزی کنار هم بودند امروز یکی در جای تاریخی خود ایستاده است و دیگری از سر حادثه نمایندگی اصولگرایان- حسینیهای ده بزرگیها را یدک میکشد. در تقابلهای مستقیم تاجگردونیها پیروزتر بودهاند اما تقابلهای گچساران و باشت همیشه تنها در میدان رقابت مشخص نمیشود. باشت و گچساران پر از حوادث عجیب بودهاند و همیشه احوال هم این تاجگردونها بودهاند که متحمل مصائب بزرگ انتخاباتی خارج از گود رقابت شدهاند. باید منتظر ماند دید که یکبار دیگر انتخابات باشت و گچساران چه حادثهای را تجربه خواهند کرد.
تا روزی که نام «ظفر» نام پدر تاجگردون و دلاویز از زبان ساسان دلاویز به میان نیامده بود کمتر کسی حداقل در خارج از حوزه انتخابیه میدانست که ساسان دلاویز نامزد انتخابات این حوزه انتخابیه شده است.
اما آن یک کلمه هر چند به منزلهی رد کردن مرزهای اخلاق انتخاباتی بود اما یک سونامی زیر خاکستر به راه انداخت تا در اتفاقی تاریخی و بیسابقه سید قدرت حسینی و علیمراد جعفری پشت سر دلاویز قرار بگیرند.
سرنوشت سیدناصر حسینیپور، سرنوشت عبرتآموز و تلخی بود. چهرهی دفاع مقدسی که از سر حادثه پا در وادی سیاست گذاشت اما راحت بازی را واگذار کرد. او انگشت اشاره در سرنوشتش را به سمت برادرش نشانه گرفت و رسانههای تاجگردونی را نیز به بداخلاقی متهمکرد. اما همیناتهام زنی به تنهایی کافی است تا برکنار بودن سید ناصر حسینی پور از اصول ابتدایی سیاست مشخص شود. گویی قرار بوده است تا در عالم سیاست " حلوا" توزیع کنند که سید ناصر از بد اخلاقی رسانههای رقیبش گلایه میکند. اما تیر خلاص وقتی بر قلب سید ناصر شلیک شد که سید قدرت حسینی علیه وی نامه نوشت که همین نیز بخشی از واقعیت سیاست است. سید ناصر به آبادان کوچ کرد و سید قدرت پشت سر دلاویز امیدوار است کاری بزرگ را رهبری کند و اگر نشد که سخت مینماید باز هم به پروژه اعتبارنامه امیدوار بماند.
گچساران و باشت نه شبیه بویراحمد است و نه شبیه کهگیلویه. این حوزه، حوزهای سیاسیتر است که حالا دو باشتی که از قضا روزی کنار هم بودند امروز یکی در جای تاریخی خود ایستاده است و دیگری از سر حادثه نمایندگی اصولگرایان- حسینیهای ده بزرگیها را یدک میکشد. در تقابلهای مستقیم تاجگردونیها پیروزتر بودهاند اما تقابلهای گچساران و باشت همیشه تنها در میدان رقابت مشخص نمیشود. باشت و گچساران پر از حوادث عجیب بودهاند و همیشه احوال هم این تاجگردونها بودهاند که متحمل مصائب بزرگ انتخاباتی خارج از گود رقابت شدهاند. باید منتظر ماند دید که یکبار دیگر انتخابات باشت و گچساران چه حادثهای را تجربه خواهند کرد.