تاریخ انتشار
دوشنبه ۳۰ بهمن ۱۴۰۲ ساعت ۰۸:۲۵
کد مطلب : ۴۷۲۷۳۰
يك پژوهشگر حقوق كودكان از شيوههاي تازه از سوء استفاده از کودکان در فضاي آنلاين ميگويد
شدت كودكآزاري در فضاي مجازی
۰
کبنا ؛
خبر «دستگيري پدري كه پسر شش ساله خود را مجبور به استفاده از الفاظ ركيك و تظاهر به شرب خمر در فضاي مجازي ميكرد تا با استفاده از شيرين زباني كودك، تعداد دنبالكنندگان صفحه اينستاگرامي خود را بالا ببرد و در پي آن به جذب آگهي و درآمدزايي از اين راه برسد» يكي از پربينندهترين خبرهاي مرتبط با آثار قانون حمايت از حقوق اطفال و نوجوانان در ايران است كه همين سال ۹۹ تصويب شد و آييننامههاي اجرايي آن هم نوشته و براي اجرا دراختيار نهادهاي داراي حقوق اجرايي در زمينه حقوق كودكان قرار گرفت.
اين خبر و چندين خبر مشابه كه يكي از آنها را همين تابستان امسال «اعتماد» منتشر كرد و به نقل از مسوولان مرتبط با مرجع ملي حقوق كودك در ايران اعلام كرد كه اگر خانواده كودك معروف اينستاگرامي ايران (كه فوتبال هم بازي ميكند و همين امسال با توضيح يكي از مسوولان باشگاه سپاهان اصفهان پروندهاش خبرساز شد) دست از رفتار خود برندارند همچنانكه حالا به آنها تذكر داده شده، ممكن است خيلي زود حضانت اين كودك را از دست دهند، به خوبي نشان ميدهند كه حالا كمكم آثار اجرايي اين قانون تازه در حال خودنمايي است هر چند كه در سمت ديگر فعالان حوزه حقوق كودك ميگويند كه ميزان اثرگذاري و اجرايي شدن اين قانون بسيار ناچيز و لاكپشتي است. با همه اين اوصاف اما اكنون قانوني وجود دارد كه بسياري از رفتارهاي نادرست پيشين درباره كودكان حتي از سوي نزديكترين افراد به آنها و والدين را جرمانگاري كرده و دستكم در چند مورد شاخص به كمك اين قانون تغييراتي در وضعيت چند كودك معروف هم ايجاد شده است. اگرچه پيشتر «اعتماد» در گزارشي مفصل و در دو صفحه روزنامه با عنوان «كودكاني كه بايد كودكي كنند» منتشر شده در تاريخ ۶ تير ۱۴۰۲، به جزييات اين قانون و آثار احتمالي آن بر آينده جامعه ايران پرداخته، اما در چند ماه گذشته و حتي سالهاي پس از تصويب اين قانون چندان مورد توجه رسانهها و كارشناسان حوزه حقوق كودك قرار نگرفت. يادداشت پيشرو اما با جزييات و توضيحات بيشتري به اين قانون ميپردازد و با توجه به جايگاه آكادميك نويسنده و همچنين همكاري مشورتياش با برخي نهادهاي اجرايي در حوزه حقوق كودك، با اشاره به برخي موارد رايج در جامعه، از رفتارهايي ميگويد كه پيشتر در فضاي مجازي رايج بوده حالا رسما جرمانگاري شده است. در بخشي از اين يادداشت با اشاره به اين قانون آمده است كه «براساس قانون حمايت از اطفال و نوجوانان مصوب ۱۳۹۹ (ه.ش) سوءرفتار يعني هر گونه فعل يا ترك فعل عمدي كه سلامت جسمي، رواني، اخلاقي يا اجتماعي طفل و نوجوان را در معرض خطر و آسيب قرار دهد از قبيل: ضرب و جرح، محبوس كردن، سوءاستفاده جنسي، توهين يا تهديد نسبت به كودك يا نوجوان در صورتي كه جنبه تاديبي نداشته باشد يا قرار دادن او در شرايط سخت و غيرمتعارف يا خودداري از كمك به او مجازات دارد و جزاي حبس درجه ۵، ۶، ۷ و ۸ براي آن درنظر گرفته شده است.» در ادامه اين يادداشت اما به برخي مثالها و موارد رايج كودكآزاري آنلاين ميپردازد و مينوسيد: «[برخي] كودكان اگرچه در كارگاههاي زيرزميني بيگاري نميكنند، اما باز هم خواسته يا ناخواسته وارد بازي اقتصادي بزرگترها ميشوند؛ كمتر كودكي ميكنند و تجربياتي را كسب ميكنند كه در آينده و بزرگسالي ممكن است براي آنها مشكلساز شود.» نويسنده در ادامه به كمك گرفتن از متن قانون مصوب سال ۹۹، چنين رفتارهايي را مصداق كودكآزاري عنوان ميكند و ميگويد حالا با چنين مواردي برخورد ميشود و در چندين مثال برجسته هم با افراد و والديني برخورد قانوني هم صورت گرفته است. يادداشت اما در پايان راهكارهايي در اين زمينه و براي كاهش برخوردهاي حالا رايج شده در شبكههاي مجازي آن هم در نقض حقوق كودك ارايه و چند دسته راهكارهاي تشويقي و تنبيهي را مورد بحث قرار ميدهد.
محمدمهدي سيدناصري
فضاي مجازي به عنوان يكي از جلوههاي زندگي مدرن اگرچه آسايش و راحتي بيشتري در ارتباطات جهاني ايجاد كرده؛ با اين حال مدتهاست نوعي ديگر از كودكآزاري را براي كودكان به ارمغان آورده است. با گسترش محيط ديجيتال در جامعه امروز، ما شاهد ايجاد دستهاي از كودكان هستيم كه به واسطه تجارت در فضاي مجازي و نمايش تبليغات در اينترنت به عنوان ابزاري براي كسب درآمد در اين محيط شدهاند. اين دسته از كودكان، كودكان كار مدرني هستند كه اگرچه مشاغل سخت و طاقتفرسا ندارند باز هم براي رضايت صاحبان كسبوكارهاي مدرن و در بيشتر موارد همراه با تحميل والدينشان اقداماتي را انجام ميدهند. اين دسته از كودكان اگرچه در كارگاههاي زيرزميني بيگاري نميكنند؛ باز هم خواسته يا ناخواسته وارد بازي اقتصادي بزرگترها ميشوند؛ كمتر كودكي ميكنند و تجربياتي را كسب ميكنند كه در آينده و بزرگسالي ممكن است براي آنها مشكلساز شود.
استفاده از عكس و فيلم كودكان در شبكههاي اجتماعي و به خصوص اينستاگرام براي اموري همانند تبليغات و مدلينگ، مورد انتقاد بسياري از فعالان حقوق كودكان و كارشناسان مرتبط با حوزه كودك و نوجوان قرار گرفته است. آنها اين كار را نوعي سوءاستفاده از كودكان و پايمال كردن حقوق آنان ميدانند. اين درحالي است كه در برخي ويديوها براي اينكه تعداد بازديد بالا برده شود، كودكان به رفتاري ترغيب ميشوند كه حتي شايسته بزرگسالان هم نيست. در همين زمينه ميتوان به خبر دستگيري پدري اشاره كرد كه پسر ششساله خود را مجبور به استفاده از الفاظ ركيك و تظاهر به شرب خمر در فضاي مجازي ميكرد تا با استفاده از شيرين زباني كودك، تعداد دنبالكنندگان صفحه اينستاگرامي خود را بالا ببرد و در پي آن به جذب آگهي و درآمدزايي از اين راه برسد. نمونههاي مشابه البته كم نيستند و بسياري از ما احتمالا با صفحههايي از اين دست مواجه شدهايم. ما هر روز در فضاي مجازي و محيط ديجيتال كودكان فراواني را ميبينيم كه گاهي به زور خندانده يا گريانده ميشوند يا ژستها و فيگورهاي عجيب و غريب ميگيرند تا توجه مخاطب را جلب و دلش را به دست آورند. اين كودكان، شيرين زباني ميكنند و بدون اينكه معناي جملاتي را كه به زبان ميآورند بدانند، در چرخه كاري وارد ميشوند كه به كودكان كار اينستاگرامي معروف شدهاند. اصطلاح كودكان كار اينستاگرامي چند سالي است كه به فضاي مطبوعات و رسانهها وارد شده و نگاهي منتقدانه به اين مساله دارد. از اين منظر كودك كار، تنها كودكي نيست كه سر چهارراهها گل ميفروشد يا به مشاغلي از اين دست مشغول است. هرگاه شخصي از ثمره تلاش كودكي به سود مالي برسد، ميتوان گفت كه اين كودك حكم كودك كار را دارد چون برخلاف منشور جهاني حقوق كودك كه كار را براي كودكان جايز نميداند، به كسب درآمد گماشته شده است. كسب درآمد از كودكان در فضاي مجازي به واسطه بالابردن دنبالكنندههاي صفحه و جذب آگهي صورت ميگيرد. اين كار معمولا از سوي والدين كودك انجام ميشود اما حتي گاهي كار به آنجا ميكشد كه افرادي با عنوان كارگردان كليپهاي اينستاگرامي وارد ماجرا ميشوند و آن وقت است كه كودك بايد علاوه بر والدين به فرامين شخص ديگري گوش فرادهد كه از او ميخواهد براي مخاطبان خودنمايي كند. در اين فعاليتهاي تبليغي، كودك با پوشيدن برندها و ماركهاي نامدار، خوردن خوراكيهايي با نامها و برندهايي خاص و حتي استفاده از لوازم آرايش، درآمد كسب ميكند. مساله كودكان كار اينستاگرامي را از سه منظر ميتوان مورد بررسي قرار داد: منظر اول، استفاده از كودكان براي كسب درآمد است كه ماده ۳۲ پيماننامه حقوق كودكان كه ايران نيز جزو امضاكنندگان آن است، از دولتها خواسته تا از استثمار اقتصادي كودك و هرگونه كاري كه برايش زيانبار بوده يا موجب توقف در تحصيل او شده يا براي بهداشت جسمي، روحي، اخلاقي و اجتماعي او مضر باشد، جلوگيري نمايند. براين اساس كودك وقتي در ساعاتي از شبانهروز به جاي آنكه مشغول تحصيل و اموري همچون بازي و سرگرمي باشد، براي كسب درآمد به بازي در كليپهاي اينستاگرامي وادار ميشود در واقع از حقوق خود محروم شده است. مساله بعدي درباره كودكان كار اينستاگرامي كه بسيار قابل تأمل و داراي اهميت است، نقض حقوق كودك با تجاوز به حريم خصوصي اوست. حريم خصوصي افراد در واقع همان حريمي است كه در عرف و قانون بايد به آن احترام گذاشته شود و در برابر ورود و تعرض ساير افراد مصون بماند. ماده ۱۶ پيماننامه حقوق كودك دو گروه از افراد شامل والدين و اشخاص بيگانه را از دخالت خودسرانه يا غيرقانوني در حريم خصوصي كودك منع كرده است. از اين منظر ورود به فضاي خصوصي كودك و انتشار تصاوير او نقض حريم خصوصي او محسوب ميشود و ميتواند مورد پيگرد قانوني نيز قرار گيرد. حتي اگر قصد والدين درآمدزايي نباشد نيز انتشار تصاوير كودكان در شبكههاي اجتماعي مجاز نيست و مصداق نقض حريم خصوصي به شمار ميآيد. در كشورهايي مانند اتريش، فرانسه و دانمارك كودكان با رسيدن به هجدهسالگي ميتوانند بهدليل نقض حريم خصوصي خود، از والدين شكايت كنند. در ايران البته هنوز قوانين روشني در اين باره وجود ندارد اما براساس قانون حمايت از كودكان و نوجوانان مصوب ۱۳۸۱ (ه.ش)، هر نوع اذيت و آزار كودكان و نوجوانان كه موجب شود به آنان صدمه جسماني يا رواني و اخلاقي وارد شود و سلامت جسم يا روان آنان را به مخاطره بيندازد، ممنوع است و مجازات حبس و جزاي نقدي براي آن درنظر گرفته شده است. همچنين براساس قانون حمايت از اطفال و نوجوانان مصوب ۱۳۹۹(ه.ش) سوءرفتار يعني هرگونه فعل يا ترك فعل عمدي كه سلامت جسمي، رواني، اخلاقي يا اجتماعي طفل و نوجوان را در معرض خطر و آسيب قراردهد از قبيل: ضرب و جرح، محبوس كردن، سوءاستفاده جنسي، توهين يا تهديد نسبت به كودك يا نوجوان در صورتي كه جنبه تأديبي نداشته باشد يا قرار دادن او در شرايط سخت و غيرمتعارف يا خودداري از كمك به او مجازات دارد و جزاي حبس درجه ۵، ۶، ۷ و ۸ براي آن درنظر گرفته شده است. موضوع سوم درخصوص كودكان كار اينستاگرامي، امكان به خطر انداختن كودكان با انتشار تصاوير آنهاست. براساس اعلام مرجع ملي كنوانسيون حقوق كودك، انتشار تصاوير كودكان در فضاي مجازي و سايتهاي خبري علاوه بر نقض حريم خصوصي و حقوق آنها، كودكان را در معرض مخاطره و سوءاستفاده قرار ميدهد و اين اقدام ممنوع است. با ارسال تصاوير كودكان در شبكههاي اجتماعي، در واقع شما به تمام كاربران اجازه ميدهيد به تصاوير كودك شما دسترسي داشته باشند. در ميان اين افراد ممكن است مبتلايان به اختلالات و ناهنجاريهاي جنسي هم وجود داشته باشند كه معمولا در ميان صفحههاي مجازي دنبال صفحههايي با محتواي عكس و فيلم كودكان ميگردند. همچنين فاش كردن مشخصات كودك ميتواند او را در معرض انواع خطرها همچون زورگيري و آدمربايي جهت اخاذي قرار دهد. بسياري از كساني كه دنبالكننده صفحههاي منتشركننده تصاوير كودكان هستند، اطلاع چنداني درباره نقض حريم كودكان كه در اينگونه صفحات صورت ميگيرد، ندارند. وقتي از آنها سوال ميكنيد چرا چنين صفحاتي را دنبال ميكنيد، پاسخهاي نسبتا مشابهي ميدهند: «اين بچهها خيلي بامزه و شيرينزبان هستند و از تماشايشان حالم خوب ميشود. معمولا وقتي بيحوصله هستم سراغ اين نوع صفحات ميروم و كلي ميخندم.» اين پاسخ يكي از دنبالكنندگان چنين صفحاتي است. نفر بعدي پاسخ تأملبرانگيزتري ميدهد: «من معمولا صفحههايي كه كودكان در آن با اشتها غذا ميخورند و تبليغ رستوران ميكنند دوست دارم. وقتي آدمبزرگها ميروند رستوران و براي تبليغ غذا ميخورند خيلي چنگي به دلم نميزند اما بچهها از طرفي هم خيلي بامزه غذا ميخورند و هم راست ميگويند براي همين ميشود به حرفشان اعتماد كرد.» اينكه كودك واقعا نظر شخصي خودش را ميگويد يا مطابق با گفته والدين يا كارگردان حرف ميزند يك بحث است اما نكته ديگر اين است كه آيا استفاده از اين حجم فستفود و غذاي ناسالم ازسوي كودكي كه در حال تبليغات است چگونه قابل توجيه است؟! حتي با فرض سوددهي بالا از راه اين نوع تبليغات، آيا والدين كودك احتمال نميدهند كودكشان به دليل مصرف بيرويه فستفود و تنقلات شور و شيرين دچار بيماريهايي مانند ديابت و فشارخون شود؟ شايد كساني كه اين صفحهها را دنبال ميكنند پيش خودشان خيال كنند والدين لابد صلاح بچههايشان را بهتر ميدانند يا اينكه وقتي پدر و مادر بچه دلش نميسوزد، ما چرا كاسه داغتر از آش شويم. با اين قبيل توجيهات خيلي راحت ميشود از كنار نقض آشكار حقوق كودكان كه در شبكههاي اجتماعي و محيط ديجيتال اتفاق ميافتد گذشت و همچنان دنبالكننده چنين محتواهايي بود. اما اگر با عواقب اين كار آشنا شويم ميفهميم كه در اولين قدم ميبايست از دنبال كردن اين صفحهها دستبرداريم تا گردانندگان آنها را به توليد محتواي بيشتر دلگرم نكنيم. در قدم بعدي اگر با محتوايي كه در آن نقض حقوق كودكان صورت ميگيرد روبهرو شديم، مساله را با مراجع ذيصلاح درميان بگذاريم تا از نقض بيشتر حقوق كودك جلوگيري شود. در مجموع آگاهيبخشي و اطلاعرساني در مورد حقوق كودكان ميتواند در اين مورد بسيار اثرگذار باشد. رسانهها در اين زمينه ميتوانند بسيار موثر عمل كنند و حتي چه بسا تاثير اين فرهنگسازي در شبكههاي اجتماعي بيشتر باشد، چراكه كاربران آنها با چنين محتواهايي بيشتر برخورد دارند.
شايد بتوان راهكارهاي مختلفي در حمايت از حقوق كودكان در محيط ديجيتال و فضاي مجازي ارايه كرد اما به نظر ميرسد آموزش كودك، نظارت و لزوم قانونگذاري مهمترين راهكارها در اين خصوص باشد زيرا چنانچه كودك در استفاده از محيط ديجيتال و فضاي مجازي آموزش لازم را دريافت نمايد در همان حال نوعي نظارت بر فعاليت و حضور وي در محيط ديجيتال وجود داشته باشد و قوانين مناسب و كارآمد نيز تدوين گردد، شرايط مساعد در راستاي تحقق هرچه بيشتر حقوق كودك در محيط ديجيتال و اينترنت فراهم ميگردد. براي مراقبت و همراهي كودكان و نوجوانان در فضاي مجازي و بستر نامحدود اينترنت ميتوان از راههاي مختلف و متفاوتي استفاده كرد كه البته همه اين راهكارها در سايه ايجاد نگرش صحيح و بالا رفتن فرهنگ اجتماعي در پذيرش و استفاده از تكنولوژي است.
مدرس دانشگاه و پژوهشگر حقوق بينالملل كودكان
اين خبر و چندين خبر مشابه كه يكي از آنها را همين تابستان امسال «اعتماد» منتشر كرد و به نقل از مسوولان مرتبط با مرجع ملي حقوق كودك در ايران اعلام كرد كه اگر خانواده كودك معروف اينستاگرامي ايران (كه فوتبال هم بازي ميكند و همين امسال با توضيح يكي از مسوولان باشگاه سپاهان اصفهان پروندهاش خبرساز شد) دست از رفتار خود برندارند همچنانكه حالا به آنها تذكر داده شده، ممكن است خيلي زود حضانت اين كودك را از دست دهند، به خوبي نشان ميدهند كه حالا كمكم آثار اجرايي اين قانون تازه در حال خودنمايي است هر چند كه در سمت ديگر فعالان حوزه حقوق كودك ميگويند كه ميزان اثرگذاري و اجرايي شدن اين قانون بسيار ناچيز و لاكپشتي است. با همه اين اوصاف اما اكنون قانوني وجود دارد كه بسياري از رفتارهاي نادرست پيشين درباره كودكان حتي از سوي نزديكترين افراد به آنها و والدين را جرمانگاري كرده و دستكم در چند مورد شاخص به كمك اين قانون تغييراتي در وضعيت چند كودك معروف هم ايجاد شده است. اگرچه پيشتر «اعتماد» در گزارشي مفصل و در دو صفحه روزنامه با عنوان «كودكاني كه بايد كودكي كنند» منتشر شده در تاريخ ۶ تير ۱۴۰۲، به جزييات اين قانون و آثار احتمالي آن بر آينده جامعه ايران پرداخته، اما در چند ماه گذشته و حتي سالهاي پس از تصويب اين قانون چندان مورد توجه رسانهها و كارشناسان حوزه حقوق كودك قرار نگرفت. يادداشت پيشرو اما با جزييات و توضيحات بيشتري به اين قانون ميپردازد و با توجه به جايگاه آكادميك نويسنده و همچنين همكاري مشورتياش با برخي نهادهاي اجرايي در حوزه حقوق كودك، با اشاره به برخي موارد رايج در جامعه، از رفتارهايي ميگويد كه پيشتر در فضاي مجازي رايج بوده حالا رسما جرمانگاري شده است. در بخشي از اين يادداشت با اشاره به اين قانون آمده است كه «براساس قانون حمايت از اطفال و نوجوانان مصوب ۱۳۹۹ (ه.ش) سوءرفتار يعني هر گونه فعل يا ترك فعل عمدي كه سلامت جسمي، رواني، اخلاقي يا اجتماعي طفل و نوجوان را در معرض خطر و آسيب قرار دهد از قبيل: ضرب و جرح، محبوس كردن، سوءاستفاده جنسي، توهين يا تهديد نسبت به كودك يا نوجوان در صورتي كه جنبه تاديبي نداشته باشد يا قرار دادن او در شرايط سخت و غيرمتعارف يا خودداري از كمك به او مجازات دارد و جزاي حبس درجه ۵، ۶، ۷ و ۸ براي آن درنظر گرفته شده است.» در ادامه اين يادداشت اما به برخي مثالها و موارد رايج كودكآزاري آنلاين ميپردازد و مينوسيد: «[برخي] كودكان اگرچه در كارگاههاي زيرزميني بيگاري نميكنند، اما باز هم خواسته يا ناخواسته وارد بازي اقتصادي بزرگترها ميشوند؛ كمتر كودكي ميكنند و تجربياتي را كسب ميكنند كه در آينده و بزرگسالي ممكن است براي آنها مشكلساز شود.» نويسنده در ادامه به كمك گرفتن از متن قانون مصوب سال ۹۹، چنين رفتارهايي را مصداق كودكآزاري عنوان ميكند و ميگويد حالا با چنين مواردي برخورد ميشود و در چندين مثال برجسته هم با افراد و والديني برخورد قانوني هم صورت گرفته است. يادداشت اما در پايان راهكارهايي در اين زمينه و براي كاهش برخوردهاي حالا رايج شده در شبكههاي مجازي آن هم در نقض حقوق كودك ارايه و چند دسته راهكارهاي تشويقي و تنبيهي را مورد بحث قرار ميدهد.
محمدمهدي سيدناصري
فضاي مجازي به عنوان يكي از جلوههاي زندگي مدرن اگرچه آسايش و راحتي بيشتري در ارتباطات جهاني ايجاد كرده؛ با اين حال مدتهاست نوعي ديگر از كودكآزاري را براي كودكان به ارمغان آورده است. با گسترش محيط ديجيتال در جامعه امروز، ما شاهد ايجاد دستهاي از كودكان هستيم كه به واسطه تجارت در فضاي مجازي و نمايش تبليغات در اينترنت به عنوان ابزاري براي كسب درآمد در اين محيط شدهاند. اين دسته از كودكان، كودكان كار مدرني هستند كه اگرچه مشاغل سخت و طاقتفرسا ندارند باز هم براي رضايت صاحبان كسبوكارهاي مدرن و در بيشتر موارد همراه با تحميل والدينشان اقداماتي را انجام ميدهند. اين دسته از كودكان اگرچه در كارگاههاي زيرزميني بيگاري نميكنند؛ باز هم خواسته يا ناخواسته وارد بازي اقتصادي بزرگترها ميشوند؛ كمتر كودكي ميكنند و تجربياتي را كسب ميكنند كه در آينده و بزرگسالي ممكن است براي آنها مشكلساز شود.
استفاده از عكس و فيلم كودكان در شبكههاي اجتماعي و به خصوص اينستاگرام براي اموري همانند تبليغات و مدلينگ، مورد انتقاد بسياري از فعالان حقوق كودكان و كارشناسان مرتبط با حوزه كودك و نوجوان قرار گرفته است. آنها اين كار را نوعي سوءاستفاده از كودكان و پايمال كردن حقوق آنان ميدانند. اين درحالي است كه در برخي ويديوها براي اينكه تعداد بازديد بالا برده شود، كودكان به رفتاري ترغيب ميشوند كه حتي شايسته بزرگسالان هم نيست. در همين زمينه ميتوان به خبر دستگيري پدري اشاره كرد كه پسر ششساله خود را مجبور به استفاده از الفاظ ركيك و تظاهر به شرب خمر در فضاي مجازي ميكرد تا با استفاده از شيرين زباني كودك، تعداد دنبالكنندگان صفحه اينستاگرامي خود را بالا ببرد و در پي آن به جذب آگهي و درآمدزايي از اين راه برسد. نمونههاي مشابه البته كم نيستند و بسياري از ما احتمالا با صفحههايي از اين دست مواجه شدهايم. ما هر روز در فضاي مجازي و محيط ديجيتال كودكان فراواني را ميبينيم كه گاهي به زور خندانده يا گريانده ميشوند يا ژستها و فيگورهاي عجيب و غريب ميگيرند تا توجه مخاطب را جلب و دلش را به دست آورند. اين كودكان، شيرين زباني ميكنند و بدون اينكه معناي جملاتي را كه به زبان ميآورند بدانند، در چرخه كاري وارد ميشوند كه به كودكان كار اينستاگرامي معروف شدهاند. اصطلاح كودكان كار اينستاگرامي چند سالي است كه به فضاي مطبوعات و رسانهها وارد شده و نگاهي منتقدانه به اين مساله دارد. از اين منظر كودك كار، تنها كودكي نيست كه سر چهارراهها گل ميفروشد يا به مشاغلي از اين دست مشغول است. هرگاه شخصي از ثمره تلاش كودكي به سود مالي برسد، ميتوان گفت كه اين كودك حكم كودك كار را دارد چون برخلاف منشور جهاني حقوق كودك كه كار را براي كودكان جايز نميداند، به كسب درآمد گماشته شده است. كسب درآمد از كودكان در فضاي مجازي به واسطه بالابردن دنبالكنندههاي صفحه و جذب آگهي صورت ميگيرد. اين كار معمولا از سوي والدين كودك انجام ميشود اما حتي گاهي كار به آنجا ميكشد كه افرادي با عنوان كارگردان كليپهاي اينستاگرامي وارد ماجرا ميشوند و آن وقت است كه كودك بايد علاوه بر والدين به فرامين شخص ديگري گوش فرادهد كه از او ميخواهد براي مخاطبان خودنمايي كند. در اين فعاليتهاي تبليغي، كودك با پوشيدن برندها و ماركهاي نامدار، خوردن خوراكيهايي با نامها و برندهايي خاص و حتي استفاده از لوازم آرايش، درآمد كسب ميكند. مساله كودكان كار اينستاگرامي را از سه منظر ميتوان مورد بررسي قرار داد: منظر اول، استفاده از كودكان براي كسب درآمد است كه ماده ۳۲ پيماننامه حقوق كودكان كه ايران نيز جزو امضاكنندگان آن است، از دولتها خواسته تا از استثمار اقتصادي كودك و هرگونه كاري كه برايش زيانبار بوده يا موجب توقف در تحصيل او شده يا براي بهداشت جسمي، روحي، اخلاقي و اجتماعي او مضر باشد، جلوگيري نمايند. براين اساس كودك وقتي در ساعاتي از شبانهروز به جاي آنكه مشغول تحصيل و اموري همچون بازي و سرگرمي باشد، براي كسب درآمد به بازي در كليپهاي اينستاگرامي وادار ميشود در واقع از حقوق خود محروم شده است. مساله بعدي درباره كودكان كار اينستاگرامي كه بسيار قابل تأمل و داراي اهميت است، نقض حقوق كودك با تجاوز به حريم خصوصي اوست. حريم خصوصي افراد در واقع همان حريمي است كه در عرف و قانون بايد به آن احترام گذاشته شود و در برابر ورود و تعرض ساير افراد مصون بماند. ماده ۱۶ پيماننامه حقوق كودك دو گروه از افراد شامل والدين و اشخاص بيگانه را از دخالت خودسرانه يا غيرقانوني در حريم خصوصي كودك منع كرده است. از اين منظر ورود به فضاي خصوصي كودك و انتشار تصاوير او نقض حريم خصوصي او محسوب ميشود و ميتواند مورد پيگرد قانوني نيز قرار گيرد. حتي اگر قصد والدين درآمدزايي نباشد نيز انتشار تصاوير كودكان در شبكههاي اجتماعي مجاز نيست و مصداق نقض حريم خصوصي به شمار ميآيد. در كشورهايي مانند اتريش، فرانسه و دانمارك كودكان با رسيدن به هجدهسالگي ميتوانند بهدليل نقض حريم خصوصي خود، از والدين شكايت كنند. در ايران البته هنوز قوانين روشني در اين باره وجود ندارد اما براساس قانون حمايت از كودكان و نوجوانان مصوب ۱۳۸۱ (ه.ش)، هر نوع اذيت و آزار كودكان و نوجوانان كه موجب شود به آنان صدمه جسماني يا رواني و اخلاقي وارد شود و سلامت جسم يا روان آنان را به مخاطره بيندازد، ممنوع است و مجازات حبس و جزاي نقدي براي آن درنظر گرفته شده است. همچنين براساس قانون حمايت از اطفال و نوجوانان مصوب ۱۳۹۹(ه.ش) سوءرفتار يعني هرگونه فعل يا ترك فعل عمدي كه سلامت جسمي، رواني، اخلاقي يا اجتماعي طفل و نوجوان را در معرض خطر و آسيب قراردهد از قبيل: ضرب و جرح، محبوس كردن، سوءاستفاده جنسي، توهين يا تهديد نسبت به كودك يا نوجوان در صورتي كه جنبه تأديبي نداشته باشد يا قرار دادن او در شرايط سخت و غيرمتعارف يا خودداري از كمك به او مجازات دارد و جزاي حبس درجه ۵، ۶، ۷ و ۸ براي آن درنظر گرفته شده است. موضوع سوم درخصوص كودكان كار اينستاگرامي، امكان به خطر انداختن كودكان با انتشار تصاوير آنهاست. براساس اعلام مرجع ملي كنوانسيون حقوق كودك، انتشار تصاوير كودكان در فضاي مجازي و سايتهاي خبري علاوه بر نقض حريم خصوصي و حقوق آنها، كودكان را در معرض مخاطره و سوءاستفاده قرار ميدهد و اين اقدام ممنوع است. با ارسال تصاوير كودكان در شبكههاي اجتماعي، در واقع شما به تمام كاربران اجازه ميدهيد به تصاوير كودك شما دسترسي داشته باشند. در ميان اين افراد ممكن است مبتلايان به اختلالات و ناهنجاريهاي جنسي هم وجود داشته باشند كه معمولا در ميان صفحههاي مجازي دنبال صفحههايي با محتواي عكس و فيلم كودكان ميگردند. همچنين فاش كردن مشخصات كودك ميتواند او را در معرض انواع خطرها همچون زورگيري و آدمربايي جهت اخاذي قرار دهد. بسياري از كساني كه دنبالكننده صفحههاي منتشركننده تصاوير كودكان هستند، اطلاع چنداني درباره نقض حريم كودكان كه در اينگونه صفحات صورت ميگيرد، ندارند. وقتي از آنها سوال ميكنيد چرا چنين صفحاتي را دنبال ميكنيد، پاسخهاي نسبتا مشابهي ميدهند: «اين بچهها خيلي بامزه و شيرينزبان هستند و از تماشايشان حالم خوب ميشود. معمولا وقتي بيحوصله هستم سراغ اين نوع صفحات ميروم و كلي ميخندم.» اين پاسخ يكي از دنبالكنندگان چنين صفحاتي است. نفر بعدي پاسخ تأملبرانگيزتري ميدهد: «من معمولا صفحههايي كه كودكان در آن با اشتها غذا ميخورند و تبليغ رستوران ميكنند دوست دارم. وقتي آدمبزرگها ميروند رستوران و براي تبليغ غذا ميخورند خيلي چنگي به دلم نميزند اما بچهها از طرفي هم خيلي بامزه غذا ميخورند و هم راست ميگويند براي همين ميشود به حرفشان اعتماد كرد.» اينكه كودك واقعا نظر شخصي خودش را ميگويد يا مطابق با گفته والدين يا كارگردان حرف ميزند يك بحث است اما نكته ديگر اين است كه آيا استفاده از اين حجم فستفود و غذاي ناسالم ازسوي كودكي كه در حال تبليغات است چگونه قابل توجيه است؟! حتي با فرض سوددهي بالا از راه اين نوع تبليغات، آيا والدين كودك احتمال نميدهند كودكشان به دليل مصرف بيرويه فستفود و تنقلات شور و شيرين دچار بيماريهايي مانند ديابت و فشارخون شود؟ شايد كساني كه اين صفحهها را دنبال ميكنند پيش خودشان خيال كنند والدين لابد صلاح بچههايشان را بهتر ميدانند يا اينكه وقتي پدر و مادر بچه دلش نميسوزد، ما چرا كاسه داغتر از آش شويم. با اين قبيل توجيهات خيلي راحت ميشود از كنار نقض آشكار حقوق كودكان كه در شبكههاي اجتماعي و محيط ديجيتال اتفاق ميافتد گذشت و همچنان دنبالكننده چنين محتواهايي بود. اما اگر با عواقب اين كار آشنا شويم ميفهميم كه در اولين قدم ميبايست از دنبال كردن اين صفحهها دستبرداريم تا گردانندگان آنها را به توليد محتواي بيشتر دلگرم نكنيم. در قدم بعدي اگر با محتوايي كه در آن نقض حقوق كودكان صورت ميگيرد روبهرو شديم، مساله را با مراجع ذيصلاح درميان بگذاريم تا از نقض بيشتر حقوق كودك جلوگيري شود. در مجموع آگاهيبخشي و اطلاعرساني در مورد حقوق كودكان ميتواند در اين مورد بسيار اثرگذار باشد. رسانهها در اين زمينه ميتوانند بسيار موثر عمل كنند و حتي چه بسا تاثير اين فرهنگسازي در شبكههاي اجتماعي بيشتر باشد، چراكه كاربران آنها با چنين محتواهايي بيشتر برخورد دارند.
شايد بتوان راهكارهاي مختلفي در حمايت از حقوق كودكان در محيط ديجيتال و فضاي مجازي ارايه كرد اما به نظر ميرسد آموزش كودك، نظارت و لزوم قانونگذاري مهمترين راهكارها در اين خصوص باشد زيرا چنانچه كودك در استفاده از محيط ديجيتال و فضاي مجازي آموزش لازم را دريافت نمايد در همان حال نوعي نظارت بر فعاليت و حضور وي در محيط ديجيتال وجود داشته باشد و قوانين مناسب و كارآمد نيز تدوين گردد، شرايط مساعد در راستاي تحقق هرچه بيشتر حقوق كودك در محيط ديجيتال و اينترنت فراهم ميگردد. براي مراقبت و همراهي كودكان و نوجوانان در فضاي مجازي و بستر نامحدود اينترنت ميتوان از راههاي مختلف و متفاوتي استفاده كرد كه البته همه اين راهكارها در سايه ايجاد نگرش صحيح و بالا رفتن فرهنگ اجتماعي در پذيرش و استفاده از تكنولوژي است.
مدرس دانشگاه و پژوهشگر حقوق بينالملل كودكان