تاریخ انتشار
سه شنبه ۲۴ بهمن ۱۴۰۲ ساعت ۰۰:۳۹
کد مطلب : ۴۷۲۴۹۶
یادداشت؛
ناهمخوانی آقایان در استفاده از شایستگان؛ چرا با وجود خرامین، راه را بر موفقیتها و چشماندازهای روشن بویراحمد بستهاند؟
۱
کبنا ؛مهمترین خواستههای مردم از نمایندگان، استفاده از نخبگان و شایستگان در مدیریتها است. آنچه تاکنون باعث شده که نتوانیم از سرمایههای انسانی، طبیعی و نگرشهای سازندگی دولتها در 45 سال گذشته بهره مند باشیم، تفکراتِ خصمانۀ برخی از نمایندگان است که مدیریت اجرایی دستگاههای دولتی را به اقربا، انساب و همراهان سیاسیِ بیکفایتِ خود واگذار میکنند. معیارهای بسیاری داریم که مؤید این حقیقت هستند و میتوانند مُصدق نگرشهای غلط نمایندگان به موضوع وکالت مردم و وظیفهشناسی آنها باشد.
اول دخالت نمایندگان در مدیریتهای اجرایی، مربوط به استان ما نیست. دوم همواره دولت و مجلس نقش مکمل را دارند و در انتصابات، توزیع بودجه، برنامهریزی، انتخاب وزرا و... لازم و ملزوم همدیگر هستند. حقیقت این است که نباید از این وضعیت، بهگونهای استفاده کنند که هر روز گلایههای مردم را شاهد باشیم و نقش تکمیلی آنها، به قانونِ مبادلۀ نیروی انسانی و معاملۀ در خدمات بینجامد؛ بنابراین فرهنگ استقلال قوا را نداریم.
به هر شکل در چنین شرایطی، وضعیت مدیریتی در استانهای پیرامون، آسیبهای خاص خود را دارد. مخصوصاً که ساختار اجتماعی استان، ایلی و عشیرهای است و نماینده یا مدیر اجرایی نمیتواند قوم، تبار، عشیره و ایل و حتی منطقه را در چینش نیروی انسانی نبیند. بدون شک این ایده از رایجترین اشتباهات در مدیریت است که در 45 سال گذشته در استان کهگیلویه و بویراحمد هم واقعیت داشت و هم عینیت داشت.
در کنار این غلط مصطلح و رایج، برخی از افراد، صحبتهایی مطرح میکنند که بیشتر حکایت از بیاطلاعی آنها به حقایق دارد و نمیدانند که خودشان، عامل اصلی عدم تحقق ایدهای است که مطرح میکنند. مثال؛
مقام معظم رهبری در سال 97 و به دنبال سلسله پیامهای عیدانه ای که برای دولت داشتند، یکی از شعارهایی که به منظور تحرک در مدیریت کشور بیان میکردند، بیانیۀ گام دوم انقلاب بود. در این بیانیه، اهم دستاوردها، چالشها، تهدیدها و فرصتهای را بیان کردند و در یک پاراگراف، اعتماد به جوانان را توصیه فرمودند. هیچ اشارهای به حذف متنفذین، مصلحین، شایستگان، نخبگان، اندیشمندان و نوآوران در حوزههای مختلف نداشتند. برخی از کسانی که میدانند در عین ناشایستگی نسبت به نسلهای قبل، حین و بعد از خود، و شاید هم از روی دلخوشی و باری به هر جهت، ثبت نام کردهاند، این روزهای در رسانهها بر این تأکید دارند که مقام معظم رهبری فرمودند باید همه کنار بروند تا کسانی که متولد 1360 به بعد هستند، در صحنه باشند. نمونه این افراد را در حوزۀ انتخابیۀ کهگیلویۀ بزرگ داریم. اصلاً نمیدانند که گام دوم یعنی چه، چرا مطرح شد و منظور از مقام معظم رهبری در بحث جوانان چی بود.
یا در بحث شایستهسالاری نیز چنین ایدههایی وجود دارد. کسانی که خودشان و حمایتمان فکریشان در 45 سال گذشته هیچگاه بر این منش شایستهسالاری نبودند و اعتقادی هم به نخبهپروری نداشته و اتفاقاً هرجا شایستهای هم بوده، به نام قومیت، منطقه و مشی سیاسی، حذف و بعضاً به ردصلاحیتش هم کوتاهی نکردند، این روزها از توجه به شایستهسالاری میگویند. برخی از شایستگی و شایستگان بسیار میگویند. آیا ایشان نمیداند که جوانان نستوه و مبارز بویراحمد سهگانه، روند حضور آنها را به دقت نگریستهاند و میدانند که نمونه عینی و بارز بیاعتمادی به شایستگان، خودشان هستند که با وجود پرفسور شیرعلی خرامین، راه را بر موفقیتها و چشم اندازهای روشن بویراحمد بستهاند؟
بنابراین، بدونتعمق در سِبقۀ این گروه، در همین دوساله دولت آقای رئیسی و انتصاباتی که این مثلث در معاونت اقتصادی، معاونت توسعه استانداری و برخی دیگر از مدیریتهای استانی و شهرستانی داشتند، بیانگر بیمهری آنها بر نخبگان و شایستگان است و اینگونه است که بین تفکر آنها و استفاده از شایستگان، مرزی نا شکستنی و ایدهای قلبی وجود دارد که غیر از خودشان، هیچکس نباید منصبی را برای خدمت به مردم و توسعۀ استان بگیرد و این نگاه قیممآبانه به مردم را باید در «نه» بزرگ و در 11 اسفند، برای همیشه از خودمان برداریم.
اول دخالت نمایندگان در مدیریتهای اجرایی، مربوط به استان ما نیست. دوم همواره دولت و مجلس نقش مکمل را دارند و در انتصابات، توزیع بودجه، برنامهریزی، انتخاب وزرا و... لازم و ملزوم همدیگر هستند. حقیقت این است که نباید از این وضعیت، بهگونهای استفاده کنند که هر روز گلایههای مردم را شاهد باشیم و نقش تکمیلی آنها، به قانونِ مبادلۀ نیروی انسانی و معاملۀ در خدمات بینجامد؛ بنابراین فرهنگ استقلال قوا را نداریم.
به هر شکل در چنین شرایطی، وضعیت مدیریتی در استانهای پیرامون، آسیبهای خاص خود را دارد. مخصوصاً که ساختار اجتماعی استان، ایلی و عشیرهای است و نماینده یا مدیر اجرایی نمیتواند قوم، تبار، عشیره و ایل و حتی منطقه را در چینش نیروی انسانی نبیند. بدون شک این ایده از رایجترین اشتباهات در مدیریت است که در 45 سال گذشته در استان کهگیلویه و بویراحمد هم واقعیت داشت و هم عینیت داشت.
در کنار این غلط مصطلح و رایج، برخی از افراد، صحبتهایی مطرح میکنند که بیشتر حکایت از بیاطلاعی آنها به حقایق دارد و نمیدانند که خودشان، عامل اصلی عدم تحقق ایدهای است که مطرح میکنند. مثال؛
مقام معظم رهبری در سال 97 و به دنبال سلسله پیامهای عیدانه ای که برای دولت داشتند، یکی از شعارهایی که به منظور تحرک در مدیریت کشور بیان میکردند، بیانیۀ گام دوم انقلاب بود. در این بیانیه، اهم دستاوردها، چالشها، تهدیدها و فرصتهای را بیان کردند و در یک پاراگراف، اعتماد به جوانان را توصیه فرمودند. هیچ اشارهای به حذف متنفذین، مصلحین، شایستگان، نخبگان، اندیشمندان و نوآوران در حوزههای مختلف نداشتند. برخی از کسانی که میدانند در عین ناشایستگی نسبت به نسلهای قبل، حین و بعد از خود، و شاید هم از روی دلخوشی و باری به هر جهت، ثبت نام کردهاند، این روزهای در رسانهها بر این تأکید دارند که مقام معظم رهبری فرمودند باید همه کنار بروند تا کسانی که متولد 1360 به بعد هستند، در صحنه باشند. نمونه این افراد را در حوزۀ انتخابیۀ کهگیلویۀ بزرگ داریم. اصلاً نمیدانند که گام دوم یعنی چه، چرا مطرح شد و منظور از مقام معظم رهبری در بحث جوانان چی بود.
یا در بحث شایستهسالاری نیز چنین ایدههایی وجود دارد. کسانی که خودشان و حمایتمان فکریشان در 45 سال گذشته هیچگاه بر این منش شایستهسالاری نبودند و اعتقادی هم به نخبهپروری نداشته و اتفاقاً هرجا شایستهای هم بوده، به نام قومیت، منطقه و مشی سیاسی، حذف و بعضاً به ردصلاحیتش هم کوتاهی نکردند، این روزها از توجه به شایستهسالاری میگویند. برخی از شایستگی و شایستگان بسیار میگویند. آیا ایشان نمیداند که جوانان نستوه و مبارز بویراحمد سهگانه، روند حضور آنها را به دقت نگریستهاند و میدانند که نمونه عینی و بارز بیاعتمادی به شایستگان، خودشان هستند که با وجود پرفسور شیرعلی خرامین، راه را بر موفقیتها و چشم اندازهای روشن بویراحمد بستهاند؟
بنابراین، بدونتعمق در سِبقۀ این گروه، در همین دوساله دولت آقای رئیسی و انتصاباتی که این مثلث در معاونت اقتصادی، معاونت توسعه استانداری و برخی دیگر از مدیریتهای استانی و شهرستانی داشتند، بیانگر بیمهری آنها بر نخبگان و شایستگان است و اینگونه است که بین تفکر آنها و استفاده از شایستگان، مرزی نا شکستنی و ایدهای قلبی وجود دارد که غیر از خودشان، هیچکس نباید منصبی را برای خدمت به مردم و توسعۀ استان بگیرد و این نگاه قیممآبانه به مردم را باید در «نه» بزرگ و در 11 اسفند، برای همیشه از خودمان برداریم.