تاریخ انتشار
شنبه ۲۱ بهمن ۱۴۰۲ ساعت ۱۷:۲۶
کد مطلب : ۴۷۲۳۷۷
یادداشت؛
تاملی بر تأیید صلاحیت محمد بهرامی
۴
کبنا ؛یادداشت - سید فرشاد مرتضویان - در فضای انتخاباتی استان کهگیلویه و بویراحمد دو دیدگاه وجود دارد که تأثیر زیادی حتی بر ریزشها و رویشهای سبد آرای کاندیداها دارد.
دیدگاه اول عوامگرایانه و بشدت تأثیرگذار هست و گاهی رقابت بر اساس شایستگی را خیلی تحت الشعاع قرار میدهد.
پس از عدم تاییدصلاحیت ابتدایی محمد بهرامی رقبای او با شبه جملههای پوپولیستی تلاش کردند وانمود کنند خود آدم حکومت هستند و تلاشهای بقیه هیچ اهمییتی ندارد.
اما محمد بهرامی در فرصت کوتاهی سوء تفاهمات پیش آمده برای شورای نگهبان را رفع کرد و در یک همایش خود جوش چند ده هزار نفری خیلی زود به میدان رقابتها بازگشت.
اهمیت تأییدیه گرفتن سریع «محمد بهرامی» آنجا بیشتر میشود که بدانید چهرههایی شاخص در حوزههای دیگر با اینکه در نگاه عوام به واسطه سوابق و مسئولیتهایشان نتوانستند تأییدیه بگیرند و عملاً باید شانسان را چهارسال دیگر امتحان کنند.
از سویی تأیید صلاحیت محمد بهرامی و ردصلاحیت آن چهرههای شاخص نشان داد اتفاقاً نه از دیدگاه عوامانه که دقیقاً براساس یک تحلیل دقیق و بیطرفانهی سیاسی کسی که توانست به سرعت شبهههای صلاحیتش را برطرف کرده و به میدان برگردد اولاً دارای لابیای قوی در مرکز است و این میتواند برای عوام و خواصامید بخش باشد زیرا که باعث میشود اعتماد به توانایی و قدرت چانه زنی و لابیگری چنین فردی هیچ پشیمانیای نداشته باشد و بلکه میتواندامیدها را برای یک دوران طلایی از نمایندگی بیشتر کند.
و ثانیاً کسی که میتواند به تنهایی از چنین موضوع حساس و پراهمییتی دفاع کند و حق خودش و طرفدارانش را بگیرد در دوران نمایندگی هم حتماً میتواند وکیلی قوی برای پیگیری و به ثمر نشاندن حقوق و خواستههای موکلینش باشد.
هرچه که بود آفتاب آمد دلیل آفتاب.
هرچه که بود همانطور که بهرامی در آن استقبال باشکوه سرنجلکل هم گفتند؛ «تعز من تشاء و تزل من تشاء.»
دیدگاه دوم اما مختص به تحلیلگران سیاسی و در کل سیاسیون است. این دیدگاه معتقد است فارغ از موجسازیها و تبلیغات آن کاندیدایی میتواند پیروزی را از آن خود کند که برنامهای مدونتر، علمیتر، و ساختارمند داشته باشد.
این دیدگاه اساساً به حاشیه میرود و افراد صاحب این دیدگاه حتی ممکن است در محیط خانواده هم تحت فشار قرار گیرند و حتی ممکن است سکوت کنند.
قدر مسلم یک دیدگاه میانه که هم در برگیرندهی سلایق عوام باشد و هم خواص را راضی کند برای آیندهی حوزه تأثیر گذارتر و روشنتر است. پس نه آن آقایان نورچشمی هستند و امتیاز خاصی دارند و نه محمد بهرامی کسی است که با این بازیها کم بیاورد و تسلیم بشود.
اتفاقاً او شاید آدم کسی نباشد اما به اندازهی کافی دارای لابی و قدرت چانه زنی است.
دیدگاه اول عوامگرایانه و بشدت تأثیرگذار هست و گاهی رقابت بر اساس شایستگی را خیلی تحت الشعاع قرار میدهد.
پس از عدم تاییدصلاحیت ابتدایی محمد بهرامی رقبای او با شبه جملههای پوپولیستی تلاش کردند وانمود کنند خود آدم حکومت هستند و تلاشهای بقیه هیچ اهمییتی ندارد.
اما محمد بهرامی در فرصت کوتاهی سوء تفاهمات پیش آمده برای شورای نگهبان را رفع کرد و در یک همایش خود جوش چند ده هزار نفری خیلی زود به میدان رقابتها بازگشت.
اهمیت تأییدیه گرفتن سریع «محمد بهرامی» آنجا بیشتر میشود که بدانید چهرههایی شاخص در حوزههای دیگر با اینکه در نگاه عوام به واسطه سوابق و مسئولیتهایشان نتوانستند تأییدیه بگیرند و عملاً باید شانسان را چهارسال دیگر امتحان کنند.
از سویی تأیید صلاحیت محمد بهرامی و ردصلاحیت آن چهرههای شاخص نشان داد اتفاقاً نه از دیدگاه عوامانه که دقیقاً براساس یک تحلیل دقیق و بیطرفانهی سیاسی کسی که توانست به سرعت شبهههای صلاحیتش را برطرف کرده و به میدان برگردد اولاً دارای لابیای قوی در مرکز است و این میتواند برای عوام و خواصامید بخش باشد زیرا که باعث میشود اعتماد به توانایی و قدرت چانه زنی و لابیگری چنین فردی هیچ پشیمانیای نداشته باشد و بلکه میتواندامیدها را برای یک دوران طلایی از نمایندگی بیشتر کند.
و ثانیاً کسی که میتواند به تنهایی از چنین موضوع حساس و پراهمییتی دفاع کند و حق خودش و طرفدارانش را بگیرد در دوران نمایندگی هم حتماً میتواند وکیلی قوی برای پیگیری و به ثمر نشاندن حقوق و خواستههای موکلینش باشد.
هرچه که بود آفتاب آمد دلیل آفتاب.
هرچه که بود همانطور که بهرامی در آن استقبال باشکوه سرنجلکل هم گفتند؛ «تعز من تشاء و تزل من تشاء.»
دیدگاه دوم اما مختص به تحلیلگران سیاسی و در کل سیاسیون است. این دیدگاه معتقد است فارغ از موجسازیها و تبلیغات آن کاندیدایی میتواند پیروزی را از آن خود کند که برنامهای مدونتر، علمیتر، و ساختارمند داشته باشد.
این دیدگاه اساساً به حاشیه میرود و افراد صاحب این دیدگاه حتی ممکن است در محیط خانواده هم تحت فشار قرار گیرند و حتی ممکن است سکوت کنند.
قدر مسلم یک دیدگاه میانه که هم در برگیرندهی سلایق عوام باشد و هم خواص را راضی کند برای آیندهی حوزه تأثیر گذارتر و روشنتر است. پس نه آن آقایان نورچشمی هستند و امتیاز خاصی دارند و نه محمد بهرامی کسی است که با این بازیها کم بیاورد و تسلیم بشود.
اتفاقاً او شاید آدم کسی نباشد اما به اندازهی کافی دارای لابی و قدرت چانه زنی است.