تاریخ انتشار
پنجشنبه ۱۹ بهمن ۱۴۰۲ ساعت ۱۲:۱۸
کد مطلب : ۴۷۲۳۱۴
محمد علویتبار در گفت و گوی اختصاصی با کبنانیوز؛
علویتبار با همراهی همسرش مهمان کبنانیوز بود/ علویتبار: در این انتخابات دو جریان بیشتر نداریم، جریان پیرها و جریان جوانها / ای کسی که در ۲۵ سالگی کاندیدا شدی و مسئولیت گرفتی، چرا به من ۴۰ ساله میگویی جوان! / این جماعت پیر لبه های یک قیچی برای زدن جوانان شدهاند / پیوند نامشروعی میان ثروت و قدرت شکل دادهاند
۳
کبنا ؛
به دلایل متعدد بسیاری معتقدم کسی باید بیاید این انحصارگرایی کاندیداها را بشکند. من متولد نشده بودم افرادی کاندیدا بودند، الان من ۴۰ ساله هستم و این افراد هنوز هم کاندیدا هستند. یعنی هیچ رویشی در این انتخابات اتفاق نیفتاده و هیچ کس نبوده که امکان کاندیداتوری داشته باشد؟ چرا هنوز کاندیداها تغییر نکردهاند و به ما میگویند جوان! ای کسی که در ۲۵ سالگی کاندیدا شدی و مسئولیت گرفتی، چرا به من ۴۰ ساله میگویی جوان! ما در این انتخابات دو جریان بیشتر نداریم، جریان پیرها و جریان جوانها. این رویشها در مقابل این پیرها، جریانی هستند که لبههای قیچی هستند که همه جوانهایی که کاندیدا شدهاند را با هم میزنند.
محمد علویتبار در گفتوگوی اختصاصی با خبرنگار کبنا نیوز، اظهار کرد: قبل از ورود به انتقادها میخواهم تحلیلی ارائه دهم. ما اگر بخواهیم کهگیلویه را ببینیم در وهله اول باید در سطح ملی تحلیل صحیحی از شرایط داشته باشیم، چرا که ما از شرایط ملی جدا نیستیم. ما در سطح جهانی و بینالمللی با چالشهایی مواجه بودیم، با ورود دولت جدید بخشی از این چالشها تدبیر شد و ارتباط ما با همسایگان بهینه شد، شرایط خوبی در برخی موارد ایجاد شد.
این منطقه در سال ۱۳۵۵ بعد از چند سال فرمانداری کل، تبدیل به استان کهگیلویه و بویراحمد شد
اما کهگیلویه بزرگ یک تفاوت عمده با سایر جاها دارد. اگر به دهه ۴۰ و ۵۰ برگردیم، و شرایط اجتماعی و سیاسی و فرهنگی را ببینیم، فاصله مناطق از زمین تا آسمان است. با وجود اینکه خدمات نظام جمهوری اسلامی ایران بیبدیل بود، اما ما فاصله معناداری با دیگر استانها داشتیم، بنده و اکثر دهه ۵۰ و ۶۰ها و متولد ۷۰ها میدانند، عنوانی که بر پیشانی ما خورده بود عنوان منطقه سه بود، یعنی ما کم برخوردارترین منطقه در مناطق هستیم. بنابراین کسریها، کمبودها، مشکلات از قبل وجود داشت. ما در استانی هستیم با ضریب توپوگرافی خاصی، اختلاف ارتفاع بسیار بالا، در کنار فرصتها و زیباییهایی مثل چهارفصل بودن، مشکلات زیادی در رسیدن به توسعه داشتیم. از نظر زیرساخت، استان کهگیلویه و بویراحمد در حد صفر بود. بجز برخی از زیرساختهای منازل در شهرهای بزرگ فعلی استان، هیچ چیز دیگری وجود نداشت؛ نه جادهای، نه آبی، نه برقی و نه گازی. این منطقه در سال ۱۳۵۵ بعد از چند سال فرمانداری کل، تبدیل به استان کهگیلویه و بویراحمد شد.
علوی اظهار کرد: بعد از انقلاب حرکتهای جهادی آغاز شد، بسترهایی محیا شد، نیروهایی پای کار آمدند، بخشی از مشکلات نیز حل شد، ما اگر بخواهیم تحلیل کنیم، باید دوگانه ببینیم. یک کفه ترازو خدماتی است که صورت گرفته، در حوزه گاز و آب و برق، راه، در خیلی از مناطق این زیرساختها الان موجود هستند و از بابت خدماتی است که نظام جمهوری اسلامی ارائه کرده است. اما در کفه دیگر مشکلاتی را میبینیم که در قیاس با مناطق مثل خودمان ما را هنوز در محرومیت نگه داشته است.
علوی بیان کرد: در همین سیستم، مدلهای برنامهریزی در ۵ دهه اخیر به گونهای بوده که برخی مناطق ما توسعه یافتهتر شدهاند و مناطقی مثل استان کهگیلویه و بویراحمد تبدیل به مناطق محرومتر شدهاند، این یک مشکل زیرساختی است. اگر بخواهیم ورود کنیم، باید بپذیریم بر اساس اصول مصرح قانون اساسی که عدالت بخشی از آن است، ما در این حوزه بد عمل کردیم.
انتخابات در کهگیلویه بزرگ زمینه انشقاق جغرافیایی، انشقاق قومی، انشقاق منطقهای، انشقاق و گسست نسلی شد
وی افزود: ضعف الگوها، برنامهها و مدلهای توسعه در سطح ملی، گفتمانهای متضاد دهه ۸۰، در حوزه استان کهگیلویه و بویراحمد، بخاطر شرایط خاص انتخاباتی در این استان، تشدید شد؛ انتخابات در کهگیلویه بزرگ زمینه انشقاق جغرافیایی، انشقاق قومی، انشقاق منطقهای، انشقاق و گسست نسلی شد. انتخابات این ۴ دهه خصوصاً در این حوزه انتخابیه، به دلیل ثبات کاندیداها، ثبات اثرگذارها، زمینه انشقاقهای فراوانی شد. به همین دلیل الان این را میتوانید ببینید، مهمترین شعار مردم تبعیض است. مردم ما در حوزه انتخابیه بهمئی، چرام و لنده دچار تنفر عمیق از افرادی شدند که رقابتهایشان از فردای انتخابات شروع میشد. سراغ کسانی میرفتند که به آنها رأی ندادهاند، سراغ کسانی که شاید سوء ظنی به این جریان داشتند، تصفیه حسابها شروع میشد. این انشقاق ایجاد کرد. باعث شد خیلی چیزها را از دست بدهیم. این کهگیلویه امروز با کهگیلویه دهه ۶۰ متفاوت هستند. الان باید با شیوه متفاوتی با آنان صحبت کرد. من یقین دارم هنوز هم مردم حماسه آفرینی میکنند، اما مردم از دست شخصیتهای همیشه ثابت ۴۰ ساله اخیر انتخابات ناراحت هستند، از نمایندههای ادوار ناراحتند. بله قانون فرصت داده است و همه میتوانند کاندیدا شوند. اما نکته اینجا است، بسترسازی برای اینکه هیچ کس رقیب شما نشود خیانت به مردم بود.
علوی گفت: من نماینده خروش نسلهایی هستم که طی این ۴۰ سال دیده نشدند. نماینده کاندیداهایی هستم که فرصت کاندیداتوری و فرصت ارائه خود را پیدا نکردند. ما با چنین غصههایی مواجه هستیم. مردم با این دردها شبانه روز خود را سر میکنند.
من برای تقابل با این جریانها آمدم، جریانهایی که انتخابکنندگان و انتخاب شوندگان را مدیریت میکنند. از دو سال قبل مدیریت میکنند که چه کسانی کاندیدا شوند و چه کسی کاندیدا نشوند. اگر ظرفیتی و نخبهای کاندیدا میشد آنقدر او را از جنبههای مختلف تحت فشار قرار میدادند که جرأت عرض اندام پیدا نمیکرد. چرا بعضی از ثبت نامیها به مرحله نهایی نرسیدند، و جرأت حضور در جلسات را پیدا نمیکنند. یک جریانی ایجاد شده که شما اجازه حضور پیدا نمیکنید. کسانی که سال ۶۰ کاندیدا شدند الان هم کاندیدا هستند. فردای انتخابات را ببینیند. اگر دوقطبی و سه قطبی و چندقطبی شود، بین کسانی است که هر کدام پیروز شوند، بقیه گزینهها دوباره کاندیدا خواهند بود. ما با این فضا مواجه هستیم. من نماینده جوانانی هستم که بخاطر این فضا نمیخواهند در انتخابات مشارکت کنند، باید از آنها خواهش کنیم و بگوییم گفتمان دیگری هم وجود دارد. باید فریاد بزنیم، کسانی که در جوانی از نردبان و پله جریان سیاسی درجا زدند و مناصب سیاسی را خیلی سریع اشغال کردند، امروز جوانان را به سمت مارهای بازی مار و پله، اژدهای چندسر زر و زور و تزویر و ریا هدایت میکنند. کسانی که در بیست و چندسالگی کاندیدا شدند، فرماندار شدند، استاندار شدند، مدیرکل شدند، مسئولیت گرفتند، الان به من ۴۰ ساله میگویند جوان! به کاندیدایی که اولین بار است آمده و ۶۰ ساله است، میگویند جوان!
علوی تصریح کرد: با خواهش، با فشار اجتماعی سراغ مردم میروند، از مردم قول رأی میگیرند، که خدای ناکرده کسی نیاید. سراغ برخی میرویم، میگویند قول دادهایم! مسئولیت شما شرعاً و قانوناً به شما میگوید باید مشارکت داشته باشید، و گزینه مطلوب را انتخاب کنید، چطور است که از یک سال قبل با قسم و قرآن از شما با فشارفامیلی و اجتماعی قول میگیرند، چرا از احساسات مردم سوء استفاده میکنید، چرا میخواهید با خیانت به مجلس راه پیدا کنید!
پیوند نامشروعی میان ثروت و قدرت شکل دادهاند
علوی خاطرنشان کرد: کسانی که برای مدیریت کاندیداها، برای مدیریت رسانهها، برای مدیریت مردم جریانسازی میکنند، این جریانها مانع شکوفایی مردم هستند، این جریانها تبر به دستایستادند تا اگر ظرفیتی شکل بگیرد آن را از ریشه قطع کنند. پیوند نامشروعی میان ثروت و قدرت شکل دادهاند. هزینههایی که در انتخابات میشود برای مردم و جوانان سؤال است!
مگر قرار نبود هزینههای انتخاباتی شفاف شود؟
علوی افزود: آقایان مسئول هیئت اجرایی، در این منطقه محروم این هزینهها از کجا میآید، مگر قرار نبود هزینههای انتخاباتی شفاف شود؟ چرا نمیپرسید این کاروانها چطور شکل میگیرد؟ چرا نمیپرسید این افرادی که به لحاظ اقتصادی مشهور هستند، دور کاندیداهای خاص چکار میکنند؟ چرا نمیپرسید افرادی که تأیید صلاحیت نشدهاند چرا دارند برای انتخابات فضاسازی میکنند؟ چرا افرادی از الان نتیجه انتخابات ۱۱ اسفند را مشخص شده میدانند؟ اینها به علم غیب متصلاند؟ خواب دیدهاند؟ در همایش چندصدنفره شرکت کنید و اعلام کنید که مردم تکلیف انتخابات ۱۱ اسفند را مشخص کردهاند! این حرف را شما از کجا میاورید؟ مگر مقام معظم رهبری نگفت سلامت انتخابات ۴ راهبرد ما است. چرا پرسشگری و مطالبهگری نمیکنید؟ چرا تذکر نمیدهید؟ اینها درد و رنج جوانها است؟ این جوانها از من و شما که مسئولیت داشتهایم، رنجیدهاند. هر چند که اعتقاد دارم جوانان پاک و مخلص و زمانشناس ما ۱۱ اسفندماه بازی این جریانهای فاسد را بهم خواهند زد؛ بازی کسانی که دارند به ارکان انتخابات فشار میآوردند و شاهد یک مشارکت حداکثری خواهیم بود. چون مشارکت هست که جامعه ما را به سمت بالندگی و شکوفایی میبرد.
معتقدم کسی باید بیاید این انحصارگرایی کاندیداها را بشکند
وی گفت: به دلایل متعدد بسیاری معتقدم کسی باید بیاید این انحصارگرایی کاندیداها را بشکند. من متولد نشده بودم افرادی کاندیدا بودند، الان من ۴۰ ساله هستم و این افراد هنوز هم کاندیدا هستند. یعنی هیچ رویشی در این انتخابات اتفاق نیفتاده و هیچ کس نبوده که امکان کاندیداتوری داشته باشد؟ چرا هنوز کاندیداها تغییر نکردهاند و به ما میگویند جوان! ای کسی که در ۲۵ سالگی کاندیدا شدی و مسئولیت گرفتی، چرا به من ۴۰ ساله میگویی جوان! ما در این انتخابات دو جریان بیشتر نداریم، جریان پیرها و جریان جوانها. این رویشها در مقابل این پیرها، جریانی هستند که لبههای قیچی هستند که همه جوانهایی که کاندیدا شدهاند را با هم میزنند.
اگر جوانی رأی بیاورد، این جماعت پیر برای همیشه از عرصه سیاست کنار خواهند رفت
چرا؟ یا یک جوان در این جریان پیروز خواهد شد، یا به هیچ جوانی اجازه نمیدهند رأی بیاورد. اگر جوانی رأی بیاورد، این جماعت پیر برای همیشه از عرصه سیاست کنار خواهند رفت، مردم دیگر سراغ اینها نخواهند رفت، اگر جوانی رأی خوبی بیاورد، اینها باز از گردونه رقابت خارج میشوند، چون چهره قابل اتکایی در عرصه حضور پیدا کرده است. این جماعت پیر لبههای یک قیچی برای زدن جوانان شدهاند، چون هستی سیاسیشان در گرو کوبیدن جوانان است. طبیعی است هیچ گاه اجازه ندهند ما در مقابل آنها علم شویم، چون این را مرگ سیاسی برای خودشان میدانند. من در مقابل این تبعیضهای ریشهای احساس کردم باید بیایم و به جوان هاامید دهم، ما در پنجمین سال بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی هستیم، یکی از عناصر اصلی حلقههای میانی در مناطقی مثل کهگیلویه و بویراحمد نماینده است، نماینده حلقه میانی میان مردم و حاکمیت است، نمایندگان ادوار ما در این عرصه ناقص عمل کردهاند. ما نیازمند هستیم که این حلقهها را با دانش، تدبیر و حضور مردم کامل کنیم. اگر این اتفاق نیفتد، تا سال دهم بیانیه گام دوم هم به ما اجازه نخواهد داد کاری کنیم، چون اهرمهای ثروت و قدرت آنها را تحت حاکمیتی قرار داده که مردم را مستضعف و محروم نگه داشتهاند و نهایت سوء استفاده را از محرومیتها و نبود زیرساختها کردهاند.
این دوقطبی همچنان ادامه پیدا خواهد کرد!
اگر کسی که الان تأیید صلاحیت نشده، تأیید شود و در مقابل نماینده فعلی قرار بگیرد، این دوقطبی همچنان ادامه پیدا خواهد کرد. هر کدام پیروز شود، فردای ۱۱ اسفندماه برای جوانان شروع بحرانهای جدید خواهد بود، حتی اگر قبول نشدند باز هم کاندیدا خواهند شد و هیچ گاه به امثال ما فرصت نخواهند داد. کاندیداهایی که هستند، از بینشان نمایندههایی انتخاب میشود که اگر بد باشند کم کاری من و شما است، نماینده بد در اثر رأی ندادن آدمهای خوب انتخاب میشوند، چون منافع کسانی که به آنها رأی میدهند تأمین میشود، قبیلهای در انتخابات حضور پیدا میکنند و افرادی را با رأی حداقلی برای تأمین خواستههای حداقلی خود به مجلس میفرستند، و الان ۴۵ سال بعد از انقلاب هنوز در کنار رودخانههای روان، سرزمینهای خشکی داریم. زمینهای کشاورزی ما در یک بین النهرین کربلایی برای سوزاندن ظرفیتهای مردم شده است.
محمد علویتبار با همراهی همسرش (آمنه علیزاده، دکترای نانوبیوتکنولوژی و عضو هیئت علمی دانشگاه یاسوج) مهمان دفتر کبنا نیوز بود.
محمد علویتبار در گفتوگوی اختصاصی با خبرنگار کبنا نیوز، اظهار کرد: قبل از ورود به انتقادها میخواهم تحلیلی ارائه دهم. ما اگر بخواهیم کهگیلویه را ببینیم در وهله اول باید در سطح ملی تحلیل صحیحی از شرایط داشته باشیم، چرا که ما از شرایط ملی جدا نیستیم. ما در سطح جهانی و بینالمللی با چالشهایی مواجه بودیم، با ورود دولت جدید بخشی از این چالشها تدبیر شد و ارتباط ما با همسایگان بهینه شد، شرایط خوبی در برخی موارد ایجاد شد.
این منطقه در سال ۱۳۵۵ بعد از چند سال فرمانداری کل، تبدیل به استان کهگیلویه و بویراحمد شد
اما کهگیلویه بزرگ یک تفاوت عمده با سایر جاها دارد. اگر به دهه ۴۰ و ۵۰ برگردیم، و شرایط اجتماعی و سیاسی و فرهنگی را ببینیم، فاصله مناطق از زمین تا آسمان است. با وجود اینکه خدمات نظام جمهوری اسلامی ایران بیبدیل بود، اما ما فاصله معناداری با دیگر استانها داشتیم، بنده و اکثر دهه ۵۰ و ۶۰ها و متولد ۷۰ها میدانند، عنوانی که بر پیشانی ما خورده بود عنوان منطقه سه بود، یعنی ما کم برخوردارترین منطقه در مناطق هستیم. بنابراین کسریها، کمبودها، مشکلات از قبل وجود داشت. ما در استانی هستیم با ضریب توپوگرافی خاصی، اختلاف ارتفاع بسیار بالا، در کنار فرصتها و زیباییهایی مثل چهارفصل بودن، مشکلات زیادی در رسیدن به توسعه داشتیم. از نظر زیرساخت، استان کهگیلویه و بویراحمد در حد صفر بود. بجز برخی از زیرساختهای منازل در شهرهای بزرگ فعلی استان، هیچ چیز دیگری وجود نداشت؛ نه جادهای، نه آبی، نه برقی و نه گازی. این منطقه در سال ۱۳۵۵ بعد از چند سال فرمانداری کل، تبدیل به استان کهگیلویه و بویراحمد شد.
علوی اظهار کرد: بعد از انقلاب حرکتهای جهادی آغاز شد، بسترهایی محیا شد، نیروهایی پای کار آمدند، بخشی از مشکلات نیز حل شد، ما اگر بخواهیم تحلیل کنیم، باید دوگانه ببینیم. یک کفه ترازو خدماتی است که صورت گرفته، در حوزه گاز و آب و برق، راه، در خیلی از مناطق این زیرساختها الان موجود هستند و از بابت خدماتی است که نظام جمهوری اسلامی ارائه کرده است. اما در کفه دیگر مشکلاتی را میبینیم که در قیاس با مناطق مثل خودمان ما را هنوز در محرومیت نگه داشته است.
علوی بیان کرد: در همین سیستم، مدلهای برنامهریزی در ۵ دهه اخیر به گونهای بوده که برخی مناطق ما توسعه یافتهتر شدهاند و مناطقی مثل استان کهگیلویه و بویراحمد تبدیل به مناطق محرومتر شدهاند، این یک مشکل زیرساختی است. اگر بخواهیم ورود کنیم، باید بپذیریم بر اساس اصول مصرح قانون اساسی که عدالت بخشی از آن است، ما در این حوزه بد عمل کردیم.
انتخابات در کهگیلویه بزرگ زمینه انشقاق جغرافیایی، انشقاق قومی، انشقاق منطقهای، انشقاق و گسست نسلی شد
وی افزود: ضعف الگوها، برنامهها و مدلهای توسعه در سطح ملی، گفتمانهای متضاد دهه ۸۰، در حوزه استان کهگیلویه و بویراحمد، بخاطر شرایط خاص انتخاباتی در این استان، تشدید شد؛ انتخابات در کهگیلویه بزرگ زمینه انشقاق جغرافیایی، انشقاق قومی، انشقاق منطقهای، انشقاق و گسست نسلی شد. انتخابات این ۴ دهه خصوصاً در این حوزه انتخابیه، به دلیل ثبات کاندیداها، ثبات اثرگذارها، زمینه انشقاقهای فراوانی شد. به همین دلیل الان این را میتوانید ببینید، مهمترین شعار مردم تبعیض است. مردم ما در حوزه انتخابیه بهمئی، چرام و لنده دچار تنفر عمیق از افرادی شدند که رقابتهایشان از فردای انتخابات شروع میشد. سراغ کسانی میرفتند که به آنها رأی ندادهاند، سراغ کسانی که شاید سوء ظنی به این جریان داشتند، تصفیه حسابها شروع میشد. این انشقاق ایجاد کرد. باعث شد خیلی چیزها را از دست بدهیم. این کهگیلویه امروز با کهگیلویه دهه ۶۰ متفاوت هستند. الان باید با شیوه متفاوتی با آنان صحبت کرد. من یقین دارم هنوز هم مردم حماسه آفرینی میکنند، اما مردم از دست شخصیتهای همیشه ثابت ۴۰ ساله اخیر انتخابات ناراحت هستند، از نمایندههای ادوار ناراحتند. بله قانون فرصت داده است و همه میتوانند کاندیدا شوند. اما نکته اینجا است، بسترسازی برای اینکه هیچ کس رقیب شما نشود خیانت به مردم بود.
علوی گفت: من نماینده خروش نسلهایی هستم که طی این ۴۰ سال دیده نشدند. نماینده کاندیداهایی هستم که فرصت کاندیداتوری و فرصت ارائه خود را پیدا نکردند. ما با چنین غصههایی مواجه هستیم. مردم با این دردها شبانه روز خود را سر میکنند.
من برای تقابل با این جریانها آمدم، جریانهایی که انتخابکنندگان و انتخاب شوندگان را مدیریت میکنند. از دو سال قبل مدیریت میکنند که چه کسانی کاندیدا شوند و چه کسی کاندیدا نشوند. اگر ظرفیتی و نخبهای کاندیدا میشد آنقدر او را از جنبههای مختلف تحت فشار قرار میدادند که جرأت عرض اندام پیدا نمیکرد. چرا بعضی از ثبت نامیها به مرحله نهایی نرسیدند، و جرأت حضور در جلسات را پیدا نمیکنند. یک جریانی ایجاد شده که شما اجازه حضور پیدا نمیکنید. کسانی که سال ۶۰ کاندیدا شدند الان هم کاندیدا هستند. فردای انتخابات را ببینیند. اگر دوقطبی و سه قطبی و چندقطبی شود، بین کسانی است که هر کدام پیروز شوند، بقیه گزینهها دوباره کاندیدا خواهند بود. ما با این فضا مواجه هستیم. من نماینده جوانانی هستم که بخاطر این فضا نمیخواهند در انتخابات مشارکت کنند، باید از آنها خواهش کنیم و بگوییم گفتمان دیگری هم وجود دارد. باید فریاد بزنیم، کسانی که در جوانی از نردبان و پله جریان سیاسی درجا زدند و مناصب سیاسی را خیلی سریع اشغال کردند، امروز جوانان را به سمت مارهای بازی مار و پله، اژدهای چندسر زر و زور و تزویر و ریا هدایت میکنند. کسانی که در بیست و چندسالگی کاندیدا شدند، فرماندار شدند، استاندار شدند، مدیرکل شدند، مسئولیت گرفتند، الان به من ۴۰ ساله میگویند جوان! به کاندیدایی که اولین بار است آمده و ۶۰ ساله است، میگویند جوان!
علوی تصریح کرد: با خواهش، با فشار اجتماعی سراغ مردم میروند، از مردم قول رأی میگیرند، که خدای ناکرده کسی نیاید. سراغ برخی میرویم، میگویند قول دادهایم! مسئولیت شما شرعاً و قانوناً به شما میگوید باید مشارکت داشته باشید، و گزینه مطلوب را انتخاب کنید، چطور است که از یک سال قبل با قسم و قرآن از شما با فشارفامیلی و اجتماعی قول میگیرند، چرا از احساسات مردم سوء استفاده میکنید، چرا میخواهید با خیانت به مجلس راه پیدا کنید!
پیوند نامشروعی میان ثروت و قدرت شکل دادهاند
علوی خاطرنشان کرد: کسانی که برای مدیریت کاندیداها، برای مدیریت رسانهها، برای مدیریت مردم جریانسازی میکنند، این جریانها مانع شکوفایی مردم هستند، این جریانها تبر به دستایستادند تا اگر ظرفیتی شکل بگیرد آن را از ریشه قطع کنند. پیوند نامشروعی میان ثروت و قدرت شکل دادهاند. هزینههایی که در انتخابات میشود برای مردم و جوانان سؤال است!
مگر قرار نبود هزینههای انتخاباتی شفاف شود؟
علوی افزود: آقایان مسئول هیئت اجرایی، در این منطقه محروم این هزینهها از کجا میآید، مگر قرار نبود هزینههای انتخاباتی شفاف شود؟ چرا نمیپرسید این کاروانها چطور شکل میگیرد؟ چرا نمیپرسید این افرادی که به لحاظ اقتصادی مشهور هستند، دور کاندیداهای خاص چکار میکنند؟ چرا نمیپرسید افرادی که تأیید صلاحیت نشدهاند چرا دارند برای انتخابات فضاسازی میکنند؟ چرا افرادی از الان نتیجه انتخابات ۱۱ اسفند را مشخص شده میدانند؟ اینها به علم غیب متصلاند؟ خواب دیدهاند؟ در همایش چندصدنفره شرکت کنید و اعلام کنید که مردم تکلیف انتخابات ۱۱ اسفند را مشخص کردهاند! این حرف را شما از کجا میاورید؟ مگر مقام معظم رهبری نگفت سلامت انتخابات ۴ راهبرد ما است. چرا پرسشگری و مطالبهگری نمیکنید؟ چرا تذکر نمیدهید؟ اینها درد و رنج جوانها است؟ این جوانها از من و شما که مسئولیت داشتهایم، رنجیدهاند. هر چند که اعتقاد دارم جوانان پاک و مخلص و زمانشناس ما ۱۱ اسفندماه بازی این جریانهای فاسد را بهم خواهند زد؛ بازی کسانی که دارند به ارکان انتخابات فشار میآوردند و شاهد یک مشارکت حداکثری خواهیم بود. چون مشارکت هست که جامعه ما را به سمت بالندگی و شکوفایی میبرد.
معتقدم کسی باید بیاید این انحصارگرایی کاندیداها را بشکند
وی گفت: به دلایل متعدد بسیاری معتقدم کسی باید بیاید این انحصارگرایی کاندیداها را بشکند. من متولد نشده بودم افرادی کاندیدا بودند، الان من ۴۰ ساله هستم و این افراد هنوز هم کاندیدا هستند. یعنی هیچ رویشی در این انتخابات اتفاق نیفتاده و هیچ کس نبوده که امکان کاندیداتوری داشته باشد؟ چرا هنوز کاندیداها تغییر نکردهاند و به ما میگویند جوان! ای کسی که در ۲۵ سالگی کاندیدا شدی و مسئولیت گرفتی، چرا به من ۴۰ ساله میگویی جوان! ما در این انتخابات دو جریان بیشتر نداریم، جریان پیرها و جریان جوانها. این رویشها در مقابل این پیرها، جریانی هستند که لبههای قیچی هستند که همه جوانهایی که کاندیدا شدهاند را با هم میزنند.
اگر جوانی رأی بیاورد، این جماعت پیر برای همیشه از عرصه سیاست کنار خواهند رفت
چرا؟ یا یک جوان در این جریان پیروز خواهد شد، یا به هیچ جوانی اجازه نمیدهند رأی بیاورد. اگر جوانی رأی بیاورد، این جماعت پیر برای همیشه از عرصه سیاست کنار خواهند رفت، مردم دیگر سراغ اینها نخواهند رفت، اگر جوانی رأی خوبی بیاورد، اینها باز از گردونه رقابت خارج میشوند، چون چهره قابل اتکایی در عرصه حضور پیدا کرده است. این جماعت پیر لبههای یک قیچی برای زدن جوانان شدهاند، چون هستی سیاسیشان در گرو کوبیدن جوانان است. طبیعی است هیچ گاه اجازه ندهند ما در مقابل آنها علم شویم، چون این را مرگ سیاسی برای خودشان میدانند. من در مقابل این تبعیضهای ریشهای احساس کردم باید بیایم و به جوان هاامید دهم، ما در پنجمین سال بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی هستیم، یکی از عناصر اصلی حلقههای میانی در مناطقی مثل کهگیلویه و بویراحمد نماینده است، نماینده حلقه میانی میان مردم و حاکمیت است، نمایندگان ادوار ما در این عرصه ناقص عمل کردهاند. ما نیازمند هستیم که این حلقهها را با دانش، تدبیر و حضور مردم کامل کنیم. اگر این اتفاق نیفتد، تا سال دهم بیانیه گام دوم هم به ما اجازه نخواهد داد کاری کنیم، چون اهرمهای ثروت و قدرت آنها را تحت حاکمیتی قرار داده که مردم را مستضعف و محروم نگه داشتهاند و نهایت سوء استفاده را از محرومیتها و نبود زیرساختها کردهاند.
این دوقطبی همچنان ادامه پیدا خواهد کرد!
اگر کسی که الان تأیید صلاحیت نشده، تأیید شود و در مقابل نماینده فعلی قرار بگیرد، این دوقطبی همچنان ادامه پیدا خواهد کرد. هر کدام پیروز شود، فردای ۱۱ اسفندماه برای جوانان شروع بحرانهای جدید خواهد بود، حتی اگر قبول نشدند باز هم کاندیدا خواهند شد و هیچ گاه به امثال ما فرصت نخواهند داد. کاندیداهایی که هستند، از بینشان نمایندههایی انتخاب میشود که اگر بد باشند کم کاری من و شما است، نماینده بد در اثر رأی ندادن آدمهای خوب انتخاب میشوند، چون منافع کسانی که به آنها رأی میدهند تأمین میشود، قبیلهای در انتخابات حضور پیدا میکنند و افرادی را با رأی حداقلی برای تأمین خواستههای حداقلی خود به مجلس میفرستند، و الان ۴۵ سال بعد از انقلاب هنوز در کنار رودخانههای روان، سرزمینهای خشکی داریم. زمینهای کشاورزی ما در یک بین النهرین کربلایی برای سوزاندن ظرفیتهای مردم شده است.
محمد علویتبار با همراهی همسرش (آمنه علیزاده، دکترای نانوبیوتکنولوژی و عضو هیئت علمی دانشگاه یاسوج) مهمان دفتر کبنا نیوز بود.