تاریخ انتشار
شنبه ۱۴ بهمن ۱۴۰۲ ساعت ۰۲:۳۴
کد مطلب : ۴۷۲۱۱۶
یادداشت؛
محمدعلی وکیلی: خیانت و خباثت تا کجا؟
۱
کبنا ؛ محمدعلی وکیلی مدیر مسوول روزنامه ابتکار در سرمقاله این هفته روزنامه ابتکار نوشت: همزمان با رجزخوانی دولتمردان آمریکا مبنی بر انتقام سربازان کشته شدهاش و بالا گرفتن احتمال درگیری مستقیم ایران و آمریکا، بخشی از اپوزسیون پوفیوز از طریق تریبونهای مختلف با عطش و صفناپذیر؛ خواهان اقدام نظامی و تجاوز به سرحدات سرزمینی ایران هستند، البته این اولین بار نیست که این جماعت وطنفروش اینچنین نیات برملا و دست خود را رو میکنند.
خوشبختانه هرگاه کسانی از این جماعت پاپیش گذاشته و با بیشرمی و التماس رو به دوربین خواهان بمباران ایران شدهاند، توسط برخی دیگر از اپوزسیون که هنوز گرفتار حراج شرافت نشدهاند پاسخ درخور شنیدهاند. گویا در بازار اینان متاعی به جز حراج تاریخ، غیرت، غرور، سرزمین و پرچم چیز دیگری وجود ندارد.
بارها گفته و نوشتهام یکی از خوششانسیهای جمهوری اسلامی بیشخصیتی اپوزسیونش میباشد. برای اثبات بیشخصیتی کافی است به تعظیم و کرنش جناب رضا پهلوی در مقابل بنیامین نتانیاهوی کودک کش نیک بنگریم. یا رفتار مشمئزکننده مصی جیغکش در کمپین حمله علیه ایران، کمپین تحریم ایران، کمپین تحریم تیم ملی فوتبال و اخیرا کمپین تحریم اذان! خود نمونه کوچک میزان بیشخصیتی و وادادگی را نشان میدهد.
همانقدر که دریوزگی و حقارت این جماعت تهوآور و حال به هم زن میباشد، تقابل و مخالفت بخش دیگر اپوزسیون نسبت به احتمال حمله علیه ایران و تعصب و وطن پرستی آنان ستودنی است.
شاید همین خصلت وطن فروشی، آنان را از چشم خود غربیها هم انداخته است. اپوزسیون هیچ کشوری خواهان حمله و یا تحریم ملت خود نمیشود. تجربه وطنفروشی و پیوستن به صدام، مشروعیت دار و دسته مسعود را برای همیشه از بین برد و آنان را در نگاه مردم از کلوپ مجاهدین به کلوپ منافقین منتقل کرد.
تلاش این خودفروختگان برای تفکیک بین مردم و حکومت یک طنز است چراکه دود تحریم همواره در چشم مردم میباشد و تاوانش را مردم میپردازند. درصورت جنگ نیز بمبهای رهاشده و موشکهای پرتاب شده، قدرت تشخیص چنین تفکیکی را نمیدهد.
بنده تردید ندارم خواست قلبی این جماعت تبدیل ایران به سرزمین سوخته است آنها عمر خود را تباه شده میبینند. حال به زعم خود بهتر است کشور هم ویران شود.
اینان تحمل روز خوش ملت را ندارند، اگر مردم در نتیجه برد تیم ملی خوشحال میشوند، اینان عذا میگیرند و برعکس وقتی ملت به خاطر شکست تیم ناراحت میشود آنان جشن میگیرند. خلاصه اینکه دستاورد چنین اپوزسیونی، مشروعیتسازی برای جمهوری اسلامی و مشروعیت ستیزی برای خودش و ناامیدی کارفرمایان غربی آنان است.
خوشبختانه هرگاه کسانی از این جماعت پاپیش گذاشته و با بیشرمی و التماس رو به دوربین خواهان بمباران ایران شدهاند، توسط برخی دیگر از اپوزسیون که هنوز گرفتار حراج شرافت نشدهاند پاسخ درخور شنیدهاند. گویا در بازار اینان متاعی به جز حراج تاریخ، غیرت، غرور، سرزمین و پرچم چیز دیگری وجود ندارد.
بارها گفته و نوشتهام یکی از خوششانسیهای جمهوری اسلامی بیشخصیتی اپوزسیونش میباشد. برای اثبات بیشخصیتی کافی است به تعظیم و کرنش جناب رضا پهلوی در مقابل بنیامین نتانیاهوی کودک کش نیک بنگریم. یا رفتار مشمئزکننده مصی جیغکش در کمپین حمله علیه ایران، کمپین تحریم ایران، کمپین تحریم تیم ملی فوتبال و اخیرا کمپین تحریم اذان! خود نمونه کوچک میزان بیشخصیتی و وادادگی را نشان میدهد.
همانقدر که دریوزگی و حقارت این جماعت تهوآور و حال به هم زن میباشد، تقابل و مخالفت بخش دیگر اپوزسیون نسبت به احتمال حمله علیه ایران و تعصب و وطن پرستی آنان ستودنی است.
شاید همین خصلت وطن فروشی، آنان را از چشم خود غربیها هم انداخته است. اپوزسیون هیچ کشوری خواهان حمله و یا تحریم ملت خود نمیشود. تجربه وطنفروشی و پیوستن به صدام، مشروعیت دار و دسته مسعود را برای همیشه از بین برد و آنان را در نگاه مردم از کلوپ مجاهدین به کلوپ منافقین منتقل کرد.
تلاش این خودفروختگان برای تفکیک بین مردم و حکومت یک طنز است چراکه دود تحریم همواره در چشم مردم میباشد و تاوانش را مردم میپردازند. درصورت جنگ نیز بمبهای رهاشده و موشکهای پرتاب شده، قدرت تشخیص چنین تفکیکی را نمیدهد.
بنده تردید ندارم خواست قلبی این جماعت تبدیل ایران به سرزمین سوخته است آنها عمر خود را تباه شده میبینند. حال به زعم خود بهتر است کشور هم ویران شود.
اینان تحمل روز خوش ملت را ندارند، اگر مردم در نتیجه برد تیم ملی خوشحال میشوند، اینان عذا میگیرند و برعکس وقتی ملت به خاطر شکست تیم ناراحت میشود آنان جشن میگیرند. خلاصه اینکه دستاورد چنین اپوزسیونی، مشروعیتسازی برای جمهوری اسلامی و مشروعیت ستیزی برای خودش و ناامیدی کارفرمایان غربی آنان است.
تو خودت با هر سازی میرقصی
با ساز اونکه قدرت داشته باشه