تاریخ انتشار
دوشنبه ۲۹ آبان ۱۴۰۲ ساعت ۱۲:۴۷
کد مطلب : ۴۶۹۴۸۲
آیت اله نبویزاده مدرس دانشگاه در گفتوگو با کبنانیوز بررسی کرد
کهگیلویه گروگان گرفته شده / نخبگان میتوانند یک جامعه را به عرش ببرند یا آن را به فرش بیاورند / قشرگرایی و طایفه گرایی خیانت و جنایت به جامعه است / ۷۰ درصد مشکلات اقتصادی ما ناشی از عدم اجرای صحیح قوانین است / سد آبریز یک مطالبه عمومی است
۴
کبنا ؛اقای دکتر ایت اله نبوی زاده قاضی دادگستری و مدرس دانشگاه است که سابقه فعالیت در معاونت راهبردی قوه قضاییه و فعالیت در حوزه تنظیم و تنقیح لوایح قضایی را دارد .ایشان صاحب نظر و صاحب تالیف در موضوعات حقوقی است و سالهاست در برنامه زنده مشاور شما که از سیمای شبکه استانی دنا پخش می شود سوالات حقوقی مردم و جامعه حقوقی را پاسخ می دهد.
گفت و گوی اختصاصی کبنا نیوز با نبویزاده را در ادامه می خوانید:
شهرستان کهگیویه با وجود منابع انسانی خوب و ظرفیتهای زیاد در حوزه گردشکری، معادن و زمینهای حاصل خیز کشاورزی هنوز در خیلی از مسائل عقب مانده است، نظر شما در این خصوص چیست؟ کهگیلویه از جهت نیروی انسانی از مناطقی است که پتانسیل نیروی انسانی علمی و تخصصی دارد، فرزندان کهگیلویه در ادوار مختلف از جهت علمی و اخلاقی در سطح کشور سرآمد بودهاند و بروز و ظهور زیادی داشتهاند. شهرستان کهگیلویه از جهت توانمندی نیروهای انسانی خود توجهات زیادی را جلب کرده است. دلیل اینکه این شهرستان با وجود ظرفیتها عقب مانده است به عوامل مختلفی برمیگردد.
به نظر من کهگیلویه گروگان گرفته شده، گروگان عواملی که به مردم تحمیل شده است، اراده واقعی جهت شکست این فضا هنوز به وجود نیامده است. هرچه به سمت طایفه گرایی و قشریگری حرکت کنیم همان اندازه از توسعه دور شده ایم. دومین عامل، کمکاری فرهیختگان و نخبگان در این حیطه است، که رسالت بزرگی را برعهده دارند.
نخبگان میتوانند یک جامعه را به عرش ببرند یا آن را به فرش بیاورند
در سطح ملی و منطقهای نخبگانی هستند که میتوانند یک جامعه را به عرش برسانند یا آن را به فرش بیاورند؛ میتوانند فرهنگ جامعه را به سمت فرهنگی مترقی جهت دهند یا به سمت طایفهگرایی و منطقهگرایی ببرند. پیامبر اسلام برای مبارزه با این تعصبات و افراطیگری مبعوث شد. وقتی جامعه به سمت طایفهگرایی میرود هم اخلاق و هم توسعه ضایع میشود، هم استعدادهای نخبگان ضایع میشود و جامعه به سمت ناامنی و بیهودگی میل پیدا میکند.
انتخابهای ما باید خیلی حساب شده و دقیق باشد مثلاً برای انتخاب اعضای شورای شهر یا مجلس شورای اسلامی دلسوزی و فرهیختگی دو تا شاخص لازم است، یا به عبارتی، یکی دانایی و آگاهی است، بُعد دیگر تعهد و اخلاص است، اگر انسانی بسیار باتقوا و مخلص باشد اما توانمندی و آگاهی لازم را نداشته باشد حقوق مردم ضایع میشود و بالعکس. ما بایستی در انتخابات این دو فاکتور را اساسی درنظر بگیریم، شخصی که انتخاب میشود توانایی و دانایی و اگاهی لازم را داشته باشد، برای اینکه وقتی وارد مجلس شود معادلات کشور و جهان را بداند، منافع ملی را تشخیص بدهد. نماینده مجلس باید بدیهیأت اقتصادی را بداند، حتی اگر شخصی دانا هم نباشد یاد بگیرد، تا بتواند نظریهای که میدهد عالمانه باشد، برای توسعه و آبادانی کشور تلاش کند. هر چقدر که آسیبهای اجتماعی در منطقه کمتر شود همه احساس امنیت بیشتری میکنید و اگر شرایط جامعه آسیبزا باشد همه احساس ناامنی میکنید.
نباید تنها نفع خودمان را ببینیم این نگاه جاهلانه است و به بنبست منتهی میشود، باید برای تغییر این نگاه تلاش شود، منافع جمعی مردم باید در نظر گرفته شود، نه آنکه به تأمین نیازهای اولیه گاز و آب و برق اکتفا کنیم. تأمین این نیازهای اولیه وظیفه حاکمیت است.
قشرگرایی و طایفه گرایی امر مذموم و مطعونی است و ترویج ان خیانت نسبت به جامعه است
در انتخابات ادوار گذشته در کهگیلویه بزرگ خیلی به این موضوع پرداخته شد که برای برون رفت از نگاههای فردی و طایفهای چیکار باید کرد ولی باز تلاش ها عقیم ماند.
اگر شایستگان را بیاوریم چه تأثیراتی بر زندگی ما میگذارد؟
نگاه قشرگرایی و طایفهگرایی خیانت نسبت به جامعه است و باید جلوی این نگاه را گرفت، نباید روی طایفهها مانور داده شود. نخبگان و فرهیختگان دانشگاهی میتوانند مؤثر باشند، رسانهها میتوانند بسیار یار تأثیرگذار باشند و در خصوص مذموم بودن قشریگری و طایفهگری مطلب بنویسند. وقتی طایفه گرایی و قشرگرایی مذموم واقع شود، کم کم در جامعه از ارزش میافتد. رسانهها میتوانند بسیار تأثیرگذار باشند.
در سطح ملی مجلس دو وظیفه دارد، اول قانونگذاری، دوم نظارت بر اجرای قانون. قوه مقننه باید قانونی را وضع کند که افتخارافرین باشد نه اینکه هزار فساد در خود قانون ظهور و بروز پیدا کند، متن قانون باید جامع و کامل باشد و محصول تفکر بهترینها در کشورهای مختلف باشد، باید نگارندۀ آن نخبگان باشند.
دومین وظیفه مجلس نظارت بر قانون است. ابزارها و اهرمهای متعددی برای اجرای قانون و نظارت بر قوه مجریه در قانون اساسی تدارک دیده شده است. متأسفانه ممکن است کسی استاد دانشگاه باشد اما خود نیز مروج نگاه قومگرایی باشد، باید فرهنگسازی شود و به سمتی برویم که مقصد آن از روی علم و آگاهی مشخص شده باشد. کدام جامعهای را پیدا کردهاید که با طایفهگرایی و قشرگرایی توسعه پیدا کرده است؟ اگر شما جامعهای را میشناسید که با این نگاه به توسعه رسیده باشد من بعید میدانم این توسعه استمرار داشته باشد، این نگاه باعث فرار مغزها از منطقه میشود، باعث خروج سرمایه از منطقه میشود و باعث آسیب میشود، هیچ جامعهای با طایفه گرایی به پیشرفت نرسیده است، این نگاه فرار نخبگان، محرومیت، انشقاق و ناامنی را به همراه دارد.
در کهگیلویه بزرگ یا باید کارمند دولت باشید یا بازاری باشید، شغل دیگری متصور نیست، مردم از وضعیت موجود ناامید و سرخورده شده اند
وقتی به ۲۰ سال گذشته کهگیلویه نگاه میکنیم، می بینیم هیچ پیشرفتی نبوده و طراوات و شادابی از جامعه رخت بر بسته .طبیعی است در وضعیتی که صنایعی در منطقه وجود ندارد و کشاورزی منطقه زیانده است لیکن وقتی از مرز کهگیلویه به سمت شهرستانهای اطراف حرکت میکنید، کشاورزی مکانیزه و پیشرفته است و از آن سود کسب میکنند. اما در کهگیلویه همه چیز به همان شکل گذشته است و تغییری نکرده. معا ن مناطق این حوزه انتخابیه هیچ نفعی برای این منطقه نداشته است، خیلی از درختهای بلوط بخاطر جادهی معدن از بین رفته و نعمت تبدیل به نقمت شده است. از جهت توریستی دهدشت، لنده، بهمئی و چرام جاذبههای توریستی زیادی دارد، ولی به دلیل عدم توسعه در کهگیلویه بزرگ کسانی که سرمایهای بهم میزنند قطعاً از این شهرستانها خارج میشوند، زیرا امیدی در این شهرها نیست و نگاه ما به انتخابات و دوری از ترجیح منافع جمعی باعث این وضعیت شده است.
به نظرشما راهکار چیست؟
باید تلاشها رنگ اخلاص و دانایی داشته باشد، با حضور نخبگان، نیک اندیشان و افراد دانا تلاش کنیم، با حضور کسانی که دغدغهمند هستند راهکارها بررسی شود کسانی که به فکر منافع شخصی خود نیستند، برای توسعه این منطقه باید از آنها کمک گرفت.
شهرستانی را در کشور داریم که به واسطهی نمایندی توانمند خود که در سطح ملی حرفی برای گفتن داشت، منطقهاش را متحول کرد، به گونهای که همان شهرستان از مرکز استان جلوتر و توسعه یافتهتر است، رسانهها و دلسوزان منطقه باید به فکر باشند، در خیلی از جاها ما عقب گرد کردهایم، چهار شهرستان این حوزه انتخابیه حتی ابتداییترین معیارهای توسعه را بعد از گذشت ۴۰ سال از انقلاب ندارند، با نگاه درست به انتخابات و توسعه موفق میشویم و زمینههای توسعه را فراهم میشود. در کهگیلویه باید تغییراتی در تصمیمات مردم به وجود بیاید تا رنگ و روی توسعه را ببیند. گاهی اوقات با انتخاب نادرست مکافات تقصیرمان را می پردازیم .
شما با عنوان یک فعال اجتماعی و سیاسی نظرتان در مورد تغییر نگاه مردم به انتخابات چیست؟
به مردم عزیز عرض میکنم آیا میخواهیم وضعیتمان بدتر از شرایط فعلی باشد؟ آیاایده و تفکر انسان قابل خریدن است؟ کسانی میخواهد با تطمیع مردم، شخصیت آنها را خرد کنند. این تطمیع گونههای متفاوتی دارد. مثلاً قول شغل و استخدام فرزندان مرسوم شده یا وعدههای اقتصادی معمول شده اینگونه رفتارها توهین به مردم است، بالاتر از ۹۵درصد این قولها محقق نمیشود و درحد یک وعده است.
مجلس ما به انسانهای توانا و مخلص نیازمند است، همه میدانیم راهی که میرویم نادرست است، اما باز هم انتخاب میکنیم، ما باید وضع موجود را تغییر بدهیم، این نیز در قرآن هم آمده است که سرنوشت هیچ قومی تغییر نمیکند مگر با تکیه بر اراده خودشان. با دست خودمان وضعیتی را درست کردیم و در آن غرق شدیم، با آنکه قادر به تغییر هستیم، با اینکه توان داریم وضعیت را درست کنیم، اما ناامیدیم. تفاوت انسانها با دیگر موجودات در قوه تعقل است که میتواند شرایط را بهبود ببخشد.
با توجه به وضعیت کهگیلویه از برنامههایتان بگویید؟
به نظر من وقتی در سطح وزارتخانه، سازمان یا نهاد اجرایی قانون اجرا نشود، یا قانون را دور بزنند یا به هر حال آن را ناقص اجرا کنند، باید با آن مبارزه کرد. فرض کنید در بخشهایی که اساس و مبنای اقتصاد هستند، مانند بانکداری، بیمه و بورس، نهادهای اقتصادی و بزرگ، آییننامههایی را برای اجرای قوانین مصوب مجلس تصویب میکنند که قانون را از اثر میاندازد
این مشکل در همه ابعاد اقتصاد وجود دارد. بنابراین، بخش اعظمی از مشکلات اقتصادی ما ناشی از عدم اجرای صحیح قوانین است. یا قوانین مشکل دارند، یا قوانینی هستند که آییننامهها آنها را بیاثر کردهاند. ما قانون را وضع میکنیم که بانک به عنوان یک نهاد بزرگ اقتصادی، آن را اجرا کند، این قانون باید به تولید، صنعت و اقتصاد اعتبار بدهد. اما آییننامهها این قانون را به هر سمتی که منافع افراد خاصی ایجاب میکند، پیش میبرند. این منافع لزوماً منافع بانک نیستند، بلکه ممکن است منافع افرادی باشند که آییننامهها را وضع میکنند.
ما در اقتصاد کشور مشکلاتی داریم، اما هیچکس به این موضوع نمیپردازد که قوانین بانکی، بیمهای، بورسی و صنعتی ما ناقص هستند، یا اینکه آییننامهها و بخشنامهها آنها را بیاثر کردهاند.
اهرامهایی مثل سؤال و استیضاح وجود دارند، اینها اهرمهای قانونی هستند و ابزارهایی هستند که برای تضمین یک حکمرانی خوب میتوان از آنها استفاده کرد. ما در سطح منطقهای، واقعاً محروم هستیم. در سطح ملی باید افرادی را داشته باشیم که حرفی برای گفتن داشته باشند، در جایی که هستن نظریهپرداز باشد. یک دلال و یک شخصی که هیچ تخصصی در شخصیت وی نیست، تحصیلاتی ندارد و منش ملی ندارد، نمیتواند نگاهها را به خود جلب کند.
اینکه صرفاً نمایندهای به نحویی پشت تریبون رود و احساسی و هیجانی حرف بزند ارزشی ندارد اتفاقاً جواب عکس میدهد، نماینده باید بتواند نگاهها را به محرومیت منطقه جلب کند، باایدههای تازه، با راهکارهای تازه اگر نگاه مردم به انتخابهایشان، به اختیاری که در انتخاب دارند، نگاه منطقی باشد، مطمئن باشید ظرف ده سال منطقه متحول میشود. آقای مهاتیر محمد مالزی را در ظرف تقریباً دو دهه، از یک کشور جهان سوم عقبمانده به یک کشور توسعهیافته تبدیل کرد. آیا ما نمیتوانیم منطقهای را که ۳۰۰ هزار نفر جمعیت دارد، متحول کنیم؟ نمیشود از آب منطقه استفاده برد؟ از دشتهایش استفاده برد، از پتانسیل نیروی انسانیاش استفاده برد؟ من تردید ندارم که ظرف ده سال با نگاه درست، با بهرهگیری از نخبگان منطقه، با مشورت با نخبگان، با پیگیری عالمانه و فاضلانه نماینده، در کهگیلویه بزرگ توسعه محقق میشود.
زیرساختها باید تغییر کنند، رشد کنند، و توسعه پیدا کنند
مسئولان باید هر لحظه فقر، محرومیت، بیچارگی و مهاجرت را در سطح ملی ببینند. باید ببینند روستاها خالی شده، شهرها بی روح شده، نشاط و شادابی از مردم رخت بربسته است. بودجه ای که برای ما در نظر گرفته میشه در مقابل محرومیتهایی که داریم خیلی ناچیز است. در حالی که در سایر استانها، بیکاری اندک و مشکلات ما را ندارند . در استانهایی همچون یزد، سمنان و اراک این شهرها چه ترجیحی بر ما دارند؟ در سطح ملی باید مسئولان بدانند ما چه مشکلاتی را داریم. متأسفانه در خود ما ارادهای جهت رفع محرومیت وجود ندارد، وقتی اراده وجود ندارد، بودجه جذب نمیشود. وقتی سرمایه جذب نمیشود، معلوم است که اتفاقی نمیافتد. چرا هیچ کس حاضر نیست در منطقه ما سرمایهگذاری کند؟ چرا در همه جای ایران سرمایهگذاری داخلی و خارجی اتفاق میافتد، ولی در منطقه ما اینگونه نیست؟ آیا اینجا امنیت وجود ندارد؟ افراد فرهیخته و صاحبنظر زیادی در استان کهگیلویه و بویراحمد وجود دارد، ولی متاسفانه اراده بکارگیری این افراد وجود ندارد؛ ارادهای وجود ندارد برای اینکه بودجه تخصیص پیدا کند، متأسفانه مدیران ما فقط درگیر حواشی هستند. مثلاً میبینیم که نماینده به دنبال این است که فلان مدیر ادارۀ یک شهرستان کوچک هم طیف او هست یا خیر. نماینده بجای اینکه به دنبال بکارگیری یک مدیر متخصص باشد دنبال انتخاب مدیران سیاسی است. یا مثلاً اگر رئیس فلان اداره افرادی غیر هم طیف خود را تحویل بگیرد، باعث عزل او میشود. اینها نگاههای نازلی است که داریم.
سد آبریز یک مطالبه عمومی است
ما از آب استان خودمان محرومیم، ولی استانهای دیگر را گلستان کردهایم. سد آبریز یک مطالبه عمومی است، یک مطالبهای که برای کل منطقه اهمیت دارد و به حق هست.
چطور باید در مجلس مسائلی را مطرح کنیم که توجه سایر نمایندگان را به خودمان جلب کنیم، این امر مهمی است ما باید بتوانیم مسئولین ملی را دعوت کنیم تا مشکلات مناطق محروم را ببینند. در مناطقی که وضعیتی مشابه ما دارند ،همین موانع ما را دارند ، علت این اتفاقات، عقبماندگی های فرهنگی و اجتماعی و نوع نگاه ماست.
یکی از موضوعات مهم بحث آسیبهای فرهنگی و اجتماعی است. متأسفانه کمتر شاهد هستیم که حتی مسئولان به این موضوعات مهم توجه کنند. در این رابطه نیز توضیحی بفرمایید؟
ما در کشور با آسیبهای فرهنگی و اجتماعی زیادی مواجه هستیم. اعتیاد، طلاق، خودکشی به نحو قابل توجهی افزایش یافته ولی هنوز ما را متنبه نکرده است، اینها همگی آسیب هستند. کار کردن در خصوص آسیب های اجتماعی نیازمند برنامهریزی است. از مدرسه و دانشگاه گرفته تا رسانهها و نهادهایی که متولی فرهنگ هستند، همه باید در این زمینه همکاری کنند.
مثلاً فرض کنید من مسئول فرهنگ عمومی یک استان هستم. به نظر شما آیا باید از شخصیتهای معروف و سیاسی در این حوزه استفاده کنم؟ یا باید افراد متفکر و متخصص را به کار بگیرم؟ به نظر من باید از افراد متفکر و متخصص استفاده کنیم. زیرا این افراد با تحقیقات و تجربههای خود، دیدگاههای روشنتری نسبت به مسائل فرهنگی دارند. مثلاً برای حل مشکل طلاق، باید واکاوی های عمیقی صورت بگیرد و از افرادی استفاده کنیم که در این زمینه تحقیق کرده و تجربه دارند. در شهرها یا کشورهای دیگر پروژههای موفقی در زمینه راهکار کاهش آسیبهای اجتماعی انجام گرفته که قابل بهره برداری هستند
یکی از مسائلی که در حوزه آسیبهای اجتماعی وجود دارد، رفتار دانشآموزان است. چگونگی رفتار دانشآموزهای ما در مدرسه باید مورد توجه قرار بگیرد، معلم باید الگوی دانشآموزان باشد، و ما باید روی وظیفهشناسی دانش آموزان کار کنیم و این را نهادینه کنیم. ما باید به گونهای عمل کنیم که دانشآموزان وقت خود را بیهوده صرف نکنند. افت شدید آموزشی در میان دانش آموزان وجود دارد که به آنها پرداخته نشده است.
یکی از آسیبهایی که در استان کهگیلویه و بویراحمد وجود دارد ضعف در سرمایهگذاری است. وقتی سرمایههای مردمی از منطقه خارج میشوند، ما به ویرانی منطقه خود کمک می کنیم. در حالی که این سرمایهها میتوانند در زمینههای مختلف مانند تولید، اشتغال، صادرات و واردات بکار گرفته شوند. در سطح ملی هم همین طور وقتی این سرمایهها خارج میشوند، کشور از این فرصتها محروم میشود. در نتیجه، اقتصاد کشور کند میشود، مردم بیکار میشوند، قدرت خرید مردم و رفاه عمومی کاهش پیدا میکند. علاوه بر این، فرار سرمایه میتواند باعث افزایش مهاجرت شود. وقتی مردم امیدی به آینده کشور خود ندارند، سعی میکنند به کشورهای دیگر مهاجرت کنند. من در آینده اگر فرصتی شد، مصداقهایی از این آسیب را توضیح خواهم داد، ما باید تلاش کنیم و جلوی مهاجرت ها را بگیریم.
شهرستان کهگیویه با وجود منابع انسانی خوب و ظرفیتهای زیاد در حوزه گردشکری، معادن و زمینهای حاصل خیز کشاورزی هنوز در خیلی از مسائل عقب مانده است، نظر شما در این خصوص چیست؟ کهگیلویه از جهت نیروی انسانی از مناطقی است که پتانسیل نیروی انسانی علمی و تخصصی دارد، فرزندان کهگیلویه در ادوار مختلف از جهت علمی و اخلاقی در سطح کشور سرآمد بودهاند و بروز و ظهور زیادی داشتهاند. شهرستان کهگیلویه از جهت توانمندی نیروهای انسانی خود توجهات زیادی را جلب کرده است. دلیل اینکه این شهرستان با وجود ظرفیتها عقب مانده است به عوامل مختلفی برمیگردد.
به نظر من کهگیلویه گروگان گرفته شده، گروگان عواملی که به مردم تحمیل شده است، اراده واقعی جهت شکست این فضا هنوز به وجود نیامده است. هرچه به سمت طایفه گرایی و قشریگری حرکت کنیم همان اندازه از توسعه دور شده ایم. دومین عامل، کمکاری فرهیختگان و نخبگان در این حیطه است، که رسالت بزرگی را برعهده دارند.
نخبگان میتوانند یک جامعه را به عرش ببرند یا آن را به فرش بیاورند
در سطح ملی و منطقهای نخبگانی هستند که میتوانند یک جامعه را به عرش برسانند یا آن را به فرش بیاورند؛ میتوانند فرهنگ جامعه را به سمت فرهنگی مترقی جهت دهند یا به سمت طایفهگرایی و منطقهگرایی ببرند. پیامبر اسلام برای مبارزه با این تعصبات و افراطیگری مبعوث شد. وقتی جامعه به سمت طایفهگرایی میرود هم اخلاق و هم توسعه ضایع میشود، هم استعدادهای نخبگان ضایع میشود و جامعه به سمت ناامنی و بیهودگی میل پیدا میکند.
انتخابهای ما باید خیلی حساب شده و دقیق باشد مثلاً برای انتخاب اعضای شورای شهر یا مجلس شورای اسلامی دلسوزی و فرهیختگی دو تا شاخص لازم است، یا به عبارتی، یکی دانایی و آگاهی است، بُعد دیگر تعهد و اخلاص است، اگر انسانی بسیار باتقوا و مخلص باشد اما توانمندی و آگاهی لازم را نداشته باشد حقوق مردم ضایع میشود و بالعکس. ما بایستی در انتخابات این دو فاکتور را اساسی درنظر بگیریم، شخصی که انتخاب میشود توانایی و دانایی و اگاهی لازم را داشته باشد، برای اینکه وقتی وارد مجلس شود معادلات کشور و جهان را بداند، منافع ملی را تشخیص بدهد. نماینده مجلس باید بدیهیأت اقتصادی را بداند، حتی اگر شخصی دانا هم نباشد یاد بگیرد، تا بتواند نظریهای که میدهد عالمانه باشد، برای توسعه و آبادانی کشور تلاش کند. هر چقدر که آسیبهای اجتماعی در منطقه کمتر شود همه احساس امنیت بیشتری میکنید و اگر شرایط جامعه آسیبزا باشد همه احساس ناامنی میکنید.
نباید تنها نفع خودمان را ببینیم این نگاه جاهلانه است و به بنبست منتهی میشود، باید برای تغییر این نگاه تلاش شود، منافع جمعی مردم باید در نظر گرفته شود، نه آنکه به تأمین نیازهای اولیه گاز و آب و برق اکتفا کنیم. تأمین این نیازهای اولیه وظیفه حاکمیت است.
قشرگرایی و طایفه گرایی امر مذموم و مطعونی است و ترویج ان خیانت نسبت به جامعه است
در انتخابات ادوار گذشته در کهگیلویه بزرگ خیلی به این موضوع پرداخته شد که برای برون رفت از نگاههای فردی و طایفهای چیکار باید کرد ولی باز تلاش ها عقیم ماند.
اگر شایستگان را بیاوریم چه تأثیراتی بر زندگی ما میگذارد؟
نگاه قشرگرایی و طایفهگرایی خیانت نسبت به جامعه است و باید جلوی این نگاه را گرفت، نباید روی طایفهها مانور داده شود. نخبگان و فرهیختگان دانشگاهی میتوانند مؤثر باشند، رسانهها میتوانند بسیار یار تأثیرگذار باشند و در خصوص مذموم بودن قشریگری و طایفهگری مطلب بنویسند. وقتی طایفه گرایی و قشرگرایی مذموم واقع شود، کم کم در جامعه از ارزش میافتد. رسانهها میتوانند بسیار تأثیرگذار باشند.
در سطح ملی مجلس دو وظیفه دارد، اول قانونگذاری، دوم نظارت بر اجرای قانون. قوه مقننه باید قانونی را وضع کند که افتخارافرین باشد نه اینکه هزار فساد در خود قانون ظهور و بروز پیدا کند، متن قانون باید جامع و کامل باشد و محصول تفکر بهترینها در کشورهای مختلف باشد، باید نگارندۀ آن نخبگان باشند.
دومین وظیفه مجلس نظارت بر قانون است. ابزارها و اهرمهای متعددی برای اجرای قانون و نظارت بر قوه مجریه در قانون اساسی تدارک دیده شده است. متأسفانه ممکن است کسی استاد دانشگاه باشد اما خود نیز مروج نگاه قومگرایی باشد، باید فرهنگسازی شود و به سمتی برویم که مقصد آن از روی علم و آگاهی مشخص شده باشد. کدام جامعهای را پیدا کردهاید که با طایفهگرایی و قشرگرایی توسعه پیدا کرده است؟ اگر شما جامعهای را میشناسید که با این نگاه به توسعه رسیده باشد من بعید میدانم این توسعه استمرار داشته باشد، این نگاه باعث فرار مغزها از منطقه میشود، باعث خروج سرمایه از منطقه میشود و باعث آسیب میشود، هیچ جامعهای با طایفه گرایی به پیشرفت نرسیده است، این نگاه فرار نخبگان، محرومیت، انشقاق و ناامنی را به همراه دارد.
در کهگیلویه بزرگ یا باید کارمند دولت باشید یا بازاری باشید، شغل دیگری متصور نیست، مردم از وضعیت موجود ناامید و سرخورده شده اند
وقتی به ۲۰ سال گذشته کهگیلویه نگاه میکنیم، می بینیم هیچ پیشرفتی نبوده و طراوات و شادابی از جامعه رخت بر بسته .طبیعی است در وضعیتی که صنایعی در منطقه وجود ندارد و کشاورزی منطقه زیانده است لیکن وقتی از مرز کهگیلویه به سمت شهرستانهای اطراف حرکت میکنید، کشاورزی مکانیزه و پیشرفته است و از آن سود کسب میکنند. اما در کهگیلویه همه چیز به همان شکل گذشته است و تغییری نکرده. معا ن مناطق این حوزه انتخابیه هیچ نفعی برای این منطقه نداشته است، خیلی از درختهای بلوط بخاطر جادهی معدن از بین رفته و نعمت تبدیل به نقمت شده است. از جهت توریستی دهدشت، لنده، بهمئی و چرام جاذبههای توریستی زیادی دارد، ولی به دلیل عدم توسعه در کهگیلویه بزرگ کسانی که سرمایهای بهم میزنند قطعاً از این شهرستانها خارج میشوند، زیرا امیدی در این شهرها نیست و نگاه ما به انتخابات و دوری از ترجیح منافع جمعی باعث این وضعیت شده است.
به نظرشما راهکار چیست؟
باید تلاشها رنگ اخلاص و دانایی داشته باشد، با حضور نخبگان، نیک اندیشان و افراد دانا تلاش کنیم، با حضور کسانی که دغدغهمند هستند راهکارها بررسی شود کسانی که به فکر منافع شخصی خود نیستند، برای توسعه این منطقه باید از آنها کمک گرفت.
شهرستانی را در کشور داریم که به واسطهی نمایندی توانمند خود که در سطح ملی حرفی برای گفتن داشت، منطقهاش را متحول کرد، به گونهای که همان شهرستان از مرکز استان جلوتر و توسعه یافتهتر است، رسانهها و دلسوزان منطقه باید به فکر باشند، در خیلی از جاها ما عقب گرد کردهایم، چهار شهرستان این حوزه انتخابیه حتی ابتداییترین معیارهای توسعه را بعد از گذشت ۴۰ سال از انقلاب ندارند، با نگاه درست به انتخابات و توسعه موفق میشویم و زمینههای توسعه را فراهم میشود. در کهگیلویه باید تغییراتی در تصمیمات مردم به وجود بیاید تا رنگ و روی توسعه را ببیند. گاهی اوقات با انتخاب نادرست مکافات تقصیرمان را می پردازیم .
شما با عنوان یک فعال اجتماعی و سیاسی نظرتان در مورد تغییر نگاه مردم به انتخابات چیست؟
به مردم عزیز عرض میکنم آیا میخواهیم وضعیتمان بدتر از شرایط فعلی باشد؟ آیاایده و تفکر انسان قابل خریدن است؟ کسانی میخواهد با تطمیع مردم، شخصیت آنها را خرد کنند. این تطمیع گونههای متفاوتی دارد. مثلاً قول شغل و استخدام فرزندان مرسوم شده یا وعدههای اقتصادی معمول شده اینگونه رفتارها توهین به مردم است، بالاتر از ۹۵درصد این قولها محقق نمیشود و درحد یک وعده است.
مجلس ما به انسانهای توانا و مخلص نیازمند است، همه میدانیم راهی که میرویم نادرست است، اما باز هم انتخاب میکنیم، ما باید وضع موجود را تغییر بدهیم، این نیز در قرآن هم آمده است که سرنوشت هیچ قومی تغییر نمیکند مگر با تکیه بر اراده خودشان. با دست خودمان وضعیتی را درست کردیم و در آن غرق شدیم، با آنکه قادر به تغییر هستیم، با اینکه توان داریم وضعیت را درست کنیم، اما ناامیدیم. تفاوت انسانها با دیگر موجودات در قوه تعقل است که میتواند شرایط را بهبود ببخشد.
با توجه به وضعیت کهگیلویه از برنامههایتان بگویید؟
به نظر من وقتی در سطح وزارتخانه، سازمان یا نهاد اجرایی قانون اجرا نشود، یا قانون را دور بزنند یا به هر حال آن را ناقص اجرا کنند، باید با آن مبارزه کرد. فرض کنید در بخشهایی که اساس و مبنای اقتصاد هستند، مانند بانکداری، بیمه و بورس، نهادهای اقتصادی و بزرگ، آییننامههایی را برای اجرای قوانین مصوب مجلس تصویب میکنند که قانون را از اثر میاندازد
این مشکل در همه ابعاد اقتصاد وجود دارد. بنابراین، بخش اعظمی از مشکلات اقتصادی ما ناشی از عدم اجرای صحیح قوانین است. یا قوانین مشکل دارند، یا قوانینی هستند که آییننامهها آنها را بیاثر کردهاند. ما قانون را وضع میکنیم که بانک به عنوان یک نهاد بزرگ اقتصادی، آن را اجرا کند، این قانون باید به تولید، صنعت و اقتصاد اعتبار بدهد. اما آییننامهها این قانون را به هر سمتی که منافع افراد خاصی ایجاب میکند، پیش میبرند. این منافع لزوماً منافع بانک نیستند، بلکه ممکن است منافع افرادی باشند که آییننامهها را وضع میکنند.
ما در اقتصاد کشور مشکلاتی داریم، اما هیچکس به این موضوع نمیپردازد که قوانین بانکی، بیمهای، بورسی و صنعتی ما ناقص هستند، یا اینکه آییننامهها و بخشنامهها آنها را بیاثر کردهاند.
اهرامهایی مثل سؤال و استیضاح وجود دارند، اینها اهرمهای قانونی هستند و ابزارهایی هستند که برای تضمین یک حکمرانی خوب میتوان از آنها استفاده کرد. ما در سطح منطقهای، واقعاً محروم هستیم. در سطح ملی باید افرادی را داشته باشیم که حرفی برای گفتن داشته باشند، در جایی که هستن نظریهپرداز باشد. یک دلال و یک شخصی که هیچ تخصصی در شخصیت وی نیست، تحصیلاتی ندارد و منش ملی ندارد، نمیتواند نگاهها را به خود جلب کند.
اینکه صرفاً نمایندهای به نحویی پشت تریبون رود و احساسی و هیجانی حرف بزند ارزشی ندارد اتفاقاً جواب عکس میدهد، نماینده باید بتواند نگاهها را به محرومیت منطقه جلب کند، باایدههای تازه، با راهکارهای تازه اگر نگاه مردم به انتخابهایشان، به اختیاری که در انتخاب دارند، نگاه منطقی باشد، مطمئن باشید ظرف ده سال منطقه متحول میشود. آقای مهاتیر محمد مالزی را در ظرف تقریباً دو دهه، از یک کشور جهان سوم عقبمانده به یک کشور توسعهیافته تبدیل کرد. آیا ما نمیتوانیم منطقهای را که ۳۰۰ هزار نفر جمعیت دارد، متحول کنیم؟ نمیشود از آب منطقه استفاده برد؟ از دشتهایش استفاده برد، از پتانسیل نیروی انسانیاش استفاده برد؟ من تردید ندارم که ظرف ده سال با نگاه درست، با بهرهگیری از نخبگان منطقه، با مشورت با نخبگان، با پیگیری عالمانه و فاضلانه نماینده، در کهگیلویه بزرگ توسعه محقق میشود.
زیرساختها باید تغییر کنند، رشد کنند، و توسعه پیدا کنند
مسئولان باید هر لحظه فقر، محرومیت، بیچارگی و مهاجرت را در سطح ملی ببینند. باید ببینند روستاها خالی شده، شهرها بی روح شده، نشاط و شادابی از مردم رخت بربسته است. بودجه ای که برای ما در نظر گرفته میشه در مقابل محرومیتهایی که داریم خیلی ناچیز است. در حالی که در سایر استانها، بیکاری اندک و مشکلات ما را ندارند . در استانهایی همچون یزد، سمنان و اراک این شهرها چه ترجیحی بر ما دارند؟ در سطح ملی باید مسئولان بدانند ما چه مشکلاتی را داریم. متأسفانه در خود ما ارادهای جهت رفع محرومیت وجود ندارد، وقتی اراده وجود ندارد، بودجه جذب نمیشود. وقتی سرمایه جذب نمیشود، معلوم است که اتفاقی نمیافتد. چرا هیچ کس حاضر نیست در منطقه ما سرمایهگذاری کند؟ چرا در همه جای ایران سرمایهگذاری داخلی و خارجی اتفاق میافتد، ولی در منطقه ما اینگونه نیست؟ آیا اینجا امنیت وجود ندارد؟ افراد فرهیخته و صاحبنظر زیادی در استان کهگیلویه و بویراحمد وجود دارد، ولی متاسفانه اراده بکارگیری این افراد وجود ندارد؛ ارادهای وجود ندارد برای اینکه بودجه تخصیص پیدا کند، متأسفانه مدیران ما فقط درگیر حواشی هستند. مثلاً میبینیم که نماینده به دنبال این است که فلان مدیر ادارۀ یک شهرستان کوچک هم طیف او هست یا خیر. نماینده بجای اینکه به دنبال بکارگیری یک مدیر متخصص باشد دنبال انتخاب مدیران سیاسی است. یا مثلاً اگر رئیس فلان اداره افرادی غیر هم طیف خود را تحویل بگیرد، باعث عزل او میشود. اینها نگاههای نازلی است که داریم.
سد آبریز یک مطالبه عمومی است
ما از آب استان خودمان محرومیم، ولی استانهای دیگر را گلستان کردهایم. سد آبریز یک مطالبه عمومی است، یک مطالبهای که برای کل منطقه اهمیت دارد و به حق هست.
چطور باید در مجلس مسائلی را مطرح کنیم که توجه سایر نمایندگان را به خودمان جلب کنیم، این امر مهمی است ما باید بتوانیم مسئولین ملی را دعوت کنیم تا مشکلات مناطق محروم را ببینند. در مناطقی که وضعیتی مشابه ما دارند ،همین موانع ما را دارند ، علت این اتفاقات، عقبماندگی های فرهنگی و اجتماعی و نوع نگاه ماست.
یکی از موضوعات مهم بحث آسیبهای فرهنگی و اجتماعی است. متأسفانه کمتر شاهد هستیم که حتی مسئولان به این موضوعات مهم توجه کنند. در این رابطه نیز توضیحی بفرمایید؟
ما در کشور با آسیبهای فرهنگی و اجتماعی زیادی مواجه هستیم. اعتیاد، طلاق، خودکشی به نحو قابل توجهی افزایش یافته ولی هنوز ما را متنبه نکرده است، اینها همگی آسیب هستند. کار کردن در خصوص آسیب های اجتماعی نیازمند برنامهریزی است. از مدرسه و دانشگاه گرفته تا رسانهها و نهادهایی که متولی فرهنگ هستند، همه باید در این زمینه همکاری کنند.
مثلاً فرض کنید من مسئول فرهنگ عمومی یک استان هستم. به نظر شما آیا باید از شخصیتهای معروف و سیاسی در این حوزه استفاده کنم؟ یا باید افراد متفکر و متخصص را به کار بگیرم؟ به نظر من باید از افراد متفکر و متخصص استفاده کنیم. زیرا این افراد با تحقیقات و تجربههای خود، دیدگاههای روشنتری نسبت به مسائل فرهنگی دارند. مثلاً برای حل مشکل طلاق، باید واکاوی های عمیقی صورت بگیرد و از افرادی استفاده کنیم که در این زمینه تحقیق کرده و تجربه دارند. در شهرها یا کشورهای دیگر پروژههای موفقی در زمینه راهکار کاهش آسیبهای اجتماعی انجام گرفته که قابل بهره برداری هستند
یکی از مسائلی که در حوزه آسیبهای اجتماعی وجود دارد، رفتار دانشآموزان است. چگونگی رفتار دانشآموزهای ما در مدرسه باید مورد توجه قرار بگیرد، معلم باید الگوی دانشآموزان باشد، و ما باید روی وظیفهشناسی دانش آموزان کار کنیم و این را نهادینه کنیم. ما باید به گونهای عمل کنیم که دانشآموزان وقت خود را بیهوده صرف نکنند. افت شدید آموزشی در میان دانش آموزان وجود دارد که به آنها پرداخته نشده است.
یکی از آسیبهایی که در استان کهگیلویه و بویراحمد وجود دارد ضعف در سرمایهگذاری است. وقتی سرمایههای مردمی از منطقه خارج میشوند، ما به ویرانی منطقه خود کمک می کنیم. در حالی که این سرمایهها میتوانند در زمینههای مختلف مانند تولید، اشتغال، صادرات و واردات بکار گرفته شوند. در سطح ملی هم همین طور وقتی این سرمایهها خارج میشوند، کشور از این فرصتها محروم میشود. در نتیجه، اقتصاد کشور کند میشود، مردم بیکار میشوند، قدرت خرید مردم و رفاه عمومی کاهش پیدا میکند. علاوه بر این، فرار سرمایه میتواند باعث افزایش مهاجرت شود. وقتی مردم امیدی به آینده کشور خود ندارند، سعی میکنند به کشورهای دیگر مهاجرت کنند. من در آینده اگر فرصتی شد، مصداقهایی از این آسیب را توضیح خواهم داد، ما باید تلاش کنیم و جلوی مهاجرت ها را بگیریم.
حضور آگاهانه، فکورانه و دردمندانه شما را ارج می نهیم و در این مسیر ناهموار در کنار شما خواهیم بود