تاریخ انتشار
جمعه ۲۸ مهر ۱۴۰۲ ساعت ۰۰:۱۱
کد مطلب : ۴۶۸۳۰۹
هر دولتی که باشد قصه همین است؟
۰
کبنا ؛غلامرضا بنی اسدی در روزنامه جمهوری اسلامی نوشت: "واقعا فکر میکنند به جای "الف" اگر "ب" انتخاب میشد روزگار فرق چندانی میکرد؟ یعنی تحریمها کمتر میشد؟ توان داخلی بیشتر فعال میگشت؟ باران بیشتری میبارید؟ زمین بیشتر به بار مینشست؟ کرونا نمیآمد؟ روشن است که هیچکدام محقق نمیشد. نه تحریم تراش میخورد. نه توان داخلی بیشتر به میدان میآمد - چه اگر بپذیریم، در داخل توان و ظرفیتی هست و امروزه به کمک ملک و ملت نمیآید، جز خیانت نمیتوان نامی برآن نهاد - باور کنید میزان بارندگی آسمان و ثمردهی زمین هم فرق نمیکرد. کرونا هم از چین پا به راه نهاد و همه جهان را در نوردید. هرکس هم رئیسجمهور بود، قصه را همینطور تلخ میخواندیم...." اشتباه نشود، این حرف اگر چه به روز است اما من امروز آن را ننوشتهام. این برشی است از یادداشتی که به تاریخِ 27 مهر 1399، به همین قلم در صفحه 2 همین روزنامه، چاپ شد. روزگاری که همه چیز را از کرونا تا تحریم و خشکسالی و زلزله و سیل و هر بلایی را به رای مردم نسبت میدادند که رئیسجمهور آن روز داده بودند. نوشتم این فراز را و چنین ادامه دادم که؛ "باور ندارید تا انتخابات بعدی، 8 ماه بیشتر نمانده است. عمری باشد سال بعد را هم میبینیم و معجزه مدعیان را اندازه میگیریم. خواهیم دید صواب آن رای دادن چگونه همه ظرفیتها را شکوفا خواهد کرد. طلیعه آن را هم با مجلس یازدهم میبینیم. ما نیز نباشیم، مدعیان هستند. خود وجب خواهند کرد سرزمینهای به شکوفه نشسته را!... حالا حضرات هستند، ما هم نمردیم و همه چیز را با گوشت و پوست و استخوان لمس میکنیم. یادم هست آن روز دریافتی سیاسی از "سوق المسلمین" و حلیت آنچه ارائه میکند هم داشتیم و مهر تایید شورای نگهبان پای نام همه کاندیداها را هم حجت آوردیم که رای به فلان شخص نمیتواند باعث مصائب باشد. حالا که قریب به سه سال از آن روزها گذشته است اگر چه کرونا دامن خود را برچیده و زلزله و سیل نیامده اما سیل گرانی ویرانگرتر در زندگیها میپیچد و زلزله تورم هم انگار قرار آرامش ندارد. تحریم هست، خشکسالی هست، تنشهای اجتماعی هم جانشین کرونا شدهاند. اما کسی این را به حساب رایی که دادند و صاحب رایی که هست نمیگذارد. میشود امتحان الهی که باز "مردم" باید پاسخگو باشند. با این همه فکر میکنم زشتی و زیباییی نه در کف جامعه که انگار در نگاه بزرگواران است. دلیلش هم این که همان را که دیروز زشت میشمردند امروز زیباترین شده است. "شعار تورم، گرانی، جواب بده روحانی" در حالی در نماز جمعه آذرماه 1398 فریاد و توسط امام جمعه موقت تهران تایید میشد که دلار13800 تومان بود و مرغ 12900 تومان و گوشت 70 هزار تومان. اما امروز که قیمتها آسمانی شدهاند در زمین کسی صدایش به شعار و تایید بلند نمیشود. من البته هیچگاه خواهان بلند شدن صدا نیستم. باور دارم که مشکلات با درک دوجانبه ملت- دولت رفع میشوند. هم امروز باید این مفاهمه باشد و هم دیروز باید میبود. کاش بزرگواران با رفق و مدارا دیروز رفتار میکردند تا نتایج "درس-رفتار"شان را امروز همه ملت، فراتر از تمرین، زیست میکردند. با همه احوال میگویم اگر چه ناهمراهی بود آنچه دیدیم اما امروز با همراهیمان، ناصواب بودن آن رفتارها را نشان بدهیم. این به نفع ملک و ملت است. همه که توانمان را هم افزا کنیم، قدرت مان چند برابر میشود و مشکلات را از سر راه برمیدارد. همه که همراه باشیم، هر کدام یک ذره هم که برداریم سلسله جبال مشکلات هم هموار خواهد شد انشاالله.