تاریخ انتشار
سه شنبه ۲۱ شهريور ۱۴۰۲ ساعت ۱۲:۳۲
کد مطلب : ۴۶۶۸۵۵
در گفت و گو با کبنانیوز مطرح شد
سیدباقر موسوی جهان آباد، نماینده اسبق شهرستانهای بویراحمد، دنا و مارگون: استان ما رویههایی غیر از شایستهسالاری را از مرکزنشینان یاد میگیرند / خودزنیها ناشی از کوتهفکری و خودخواهی است / وقتی قوم سالاری و رفیق سالاری باشد افرادی که توانمندی و درک درستی از مردم ندارند، حاکم میشوند
۳
کبنا ؛سید باقر موسوی جهانآباد_ سیاستمدار اصلاحطلب و نماینده اسبق مردم شهرستانهای بویراحمد و دنا در مجلس شورای اسلامی، از جمله نمایندگانی است که در دورههای ابتدایی در مجلس حضور داشت. دورههایی که هنوز مجلس جسورانهتر بود و حال و هوای مجلس با دورههای فعلی خیلی فرق داشت. سخنان شجاعانه موسوی جهان آباد، در سفر سیدمحمد خاتمی_ رئیس جمهور وقت به کهگیلویه بویراحمد هیچگاه از خاطرم بیرون نمیرود، وقتی که زبان اعتراض گشود و از حضور مدیران غیربومی ضعیف در کهگیلویه و بویراحمد انتقاد و اعتراض کرد. موسوی از جمله نمایندگانی است که در بویراحمد و دنا محبوبیت زیادی دارد و هنوز هم افرادی که با خدمات او آشنایی دارند، از او یاد میکنند. پایگاه خبری کبنا نیوز گفت و گوی کوتاهی با موسوی جهان آباد داشته که از خاطرتان میگذرد:
کهگیلویه و بویراحمد ظرفیتهای فراوانی دارد ولی متأسفانه استان از نظر شاخصهای توسعهای تغییر زیادی نکرده نظر شما دراین باره چیست؟
در سطح کشور یک سری مزیتهای توسعه و پیشرفت همه جانبه وجود دارد که نتوانستهایم از آن استفاده کنیم، به تبع استان ما هم به همان نسبت این عقب ماندگی را دارد. فراتر از مشکلاتی که در سطح ملی داریم، تعدادی از استانها و مناطق کشور که توسعه نیافته و محروم هستند به دلیل بیتوجهی دولت مرکزی از یک عقب ماندگی مضاعف در رنجاند و مورد بیمهری قرار گرفتهاند. مسائلی هم در سطح استان وجود دارد که بخاطر کاهلی و ضعف در داخل خود استان رقم خورده و موجب چند برابر شدن مشکلات شده است.
نمی توانیم تمام تقصیرها را گردن مردم و استان بیندازیم، به این دلیل که بعد از انقلاب نظام برنامهریزی متمرکز اجرا شده است، برنامهریزیها ایالتی و ولایتی و فدرالی نبودهاند. استان تابع سیاستهایی است که از مرکز اجرا شده، بنابراین نه در امر سیاستگذاری خوب عمل شده و نه در امر اجرا.
بنابراین بخشی از مشکلات به خود استان بر میگردد، بخشی هم به مسائلی که در سطح کشور وجود دارد.
چرا هنوز بعد از سالها انتصابات از کانال قوم و قبیله و طایفه اتفاق میافتد، چطور از این روش میتوانیم عبور کنیم؟
یک ضرب المثلی در این باره هست که میگوید «ماهی از سر گنده گردد، نی ز دم»، وقتی در اغلب مواقع که باید شایسته سالاری در سیستم اجرایی ساری و جاری باشد و این را در عمل نمیبینیم، از طرفی در اجرای قانون و امر قانونگذاری مشکلاتی داریم، قانون باید بر عدالت اجتماعی و برابری و شایسته سالاری استوار باشد.
شایستگی افراد بستگی به توانمندی علمی، اخلاقی و تعهد فرد دارد و اینکه یک مسوول چه درکی از کشور دارد، چقدر تعصب و عشق و احساس مسئولیت به مردم دارد و چقدر به اجرای قانون تعهد دارد، این شایسته سالاری است. مسوول باید شناخت درستی از مردم داشته باشد، عشق و علاقه به مردم داشته باشد و آماده فداکاری برای خدمت به مردم باشد ولی وقتی شایسته سالاری نباشد، گروه سالاری، صنف سالاری، خویشاوند سالاری و رفیق سالاری حاکم میشود. بنابراین به جای نیروهای توانمند و شایسته، افرادی که توانمندی و درک درستی از مردم ندارند حاکم میشوند.
زمانی میتوانیم جامعه توسعه یافتهای داشته باشیم که مسئولان ما از نظر سطح درک و سواد و تعصب به مردم، توسعه یافته باشند، و از طرفی متعهد باشند و به دنبال شایستگان جامعه بگردند.
در هر صنف و صنعت و تخصصی باید شایستگان حضور داشته باشند، و قانون ضامن باشد که اگر یک مسئوول از قانون تخطی کند پاسخگو باشد، ولی متأسفانه استان ما رویههایی غیر از شایسته سالاری را از مرکزنشینان یاد میگیرند. شاید مردم ما مردمی خوب و با حسن نیتی باشند، ولی این بدآموزی در سطوح بالای کشور وجود دارد و مردم وقتی در سطح بالا چنین مسائلی را میبینند آن را تکرار میکنند، بنابراین منفعت شخصی بر منفعت عمومی ترجیح پیدا میکند.
هیچ فاجعهای بالاتر از این نیست که مسوولان منافع شخصی و جناحی و حزبی و فردی را بر منافع عمومی جامعه و مردم ترجیح بدهند. در استانها و مناطق به میزان مسئولیت و درک و دلسوزی که برخی افراد دارند قدمهایی بر میدارند ولی فراتر از کارهای فردی و شخصی باید این سیستم در مملکت نهادینه شود و ساختاری حاکم شود که اگر کسی به دنبال منفعت شخصی باشد نتواند صاحب پست و مسوولیت شود.
باید چارچوب و ساختارهای قانونی چنان مستحکم باشد که نظام مدیریتی، نظام برنامهریزی، نظام انتخاب مدیران بر مبنای شایسته سالاری پیش برود ولی متأسفانه در همه سطوح خیلی عقب هستیم.
چرا مدیران با برنامهای را در بویراحمد نداریم و عموماً بیبرنامه و بیانگیزه هستند؟
من این مسأله را فقط در بویراحمد نمیبینم بلکه در سطح کشور چنین مشکلی وجود دارد.
دلیل خودزنیهای سیاسی و پایین کشیدن افراد توانمند و دارای اندیشه چیست؟
من فکر میکنم که این خودزنیها ناشی از کوته فکری و خودخواهی است. اگر ما منفعت کشور و مردم و عدالت را بر منافع شخصی و فامیلی ترجیح بدهیم بسیاری از مسائل و مشکلات کشور حل میشود.
در آستانه انتخابات مجلس هستیم، چه نظری دارید؟
انتخابات شرایطی دارد، باید زمینه و بستر برای یک رقابت آزاد، سالم و عادلانه وجود داشته باشد و مردم بتوانند در یک محیط باز و آزاد و بر اساس شایستگیها، نمایندگان واقعی خود را انتخاب کنند، باید سلیقهها، افکار و صداهای مختلفی در صحنه باشند تا مردم حق انتخاب واقعی خود را داشته باشند.
چه توصیهای به مردم دارید؟
هر کسی بر اساس وظیفه ملی، میهنی و به تشخیص خود عمل کند.
عملکرد نمایندگان در دورههای گذشته را چطور میبینید؟
من در این رابطه اظهارنظری نمیکنم. آرزوی سلامتی برای شما دارم.
کهگیلویه و بویراحمد ظرفیتهای فراوانی دارد ولی متأسفانه استان از نظر شاخصهای توسعهای تغییر زیادی نکرده نظر شما دراین باره چیست؟
در سطح کشور یک سری مزیتهای توسعه و پیشرفت همه جانبه وجود دارد که نتوانستهایم از آن استفاده کنیم، به تبع استان ما هم به همان نسبت این عقب ماندگی را دارد. فراتر از مشکلاتی که در سطح ملی داریم، تعدادی از استانها و مناطق کشور که توسعه نیافته و محروم هستند به دلیل بیتوجهی دولت مرکزی از یک عقب ماندگی مضاعف در رنجاند و مورد بیمهری قرار گرفتهاند. مسائلی هم در سطح استان وجود دارد که بخاطر کاهلی و ضعف در داخل خود استان رقم خورده و موجب چند برابر شدن مشکلات شده است.
نمی توانیم تمام تقصیرها را گردن مردم و استان بیندازیم، به این دلیل که بعد از انقلاب نظام برنامهریزی متمرکز اجرا شده است، برنامهریزیها ایالتی و ولایتی و فدرالی نبودهاند. استان تابع سیاستهایی است که از مرکز اجرا شده، بنابراین نه در امر سیاستگذاری خوب عمل شده و نه در امر اجرا.
بنابراین بخشی از مشکلات به خود استان بر میگردد، بخشی هم به مسائلی که در سطح کشور وجود دارد.
چرا هنوز بعد از سالها انتصابات از کانال قوم و قبیله و طایفه اتفاق میافتد، چطور از این روش میتوانیم عبور کنیم؟
یک ضرب المثلی در این باره هست که میگوید «ماهی از سر گنده گردد، نی ز دم»، وقتی در اغلب مواقع که باید شایسته سالاری در سیستم اجرایی ساری و جاری باشد و این را در عمل نمیبینیم، از طرفی در اجرای قانون و امر قانونگذاری مشکلاتی داریم، قانون باید بر عدالت اجتماعی و برابری و شایسته سالاری استوار باشد.
شایستگی افراد بستگی به توانمندی علمی، اخلاقی و تعهد فرد دارد و اینکه یک مسوول چه درکی از کشور دارد، چقدر تعصب و عشق و احساس مسئولیت به مردم دارد و چقدر به اجرای قانون تعهد دارد، این شایسته سالاری است. مسوول باید شناخت درستی از مردم داشته باشد، عشق و علاقه به مردم داشته باشد و آماده فداکاری برای خدمت به مردم باشد ولی وقتی شایسته سالاری نباشد، گروه سالاری، صنف سالاری، خویشاوند سالاری و رفیق سالاری حاکم میشود. بنابراین به جای نیروهای توانمند و شایسته، افرادی که توانمندی و درک درستی از مردم ندارند حاکم میشوند.
زمانی میتوانیم جامعه توسعه یافتهای داشته باشیم که مسئولان ما از نظر سطح درک و سواد و تعصب به مردم، توسعه یافته باشند، و از طرفی متعهد باشند و به دنبال شایستگان جامعه بگردند.
در هر صنف و صنعت و تخصصی باید شایستگان حضور داشته باشند، و قانون ضامن باشد که اگر یک مسئوول از قانون تخطی کند پاسخگو باشد، ولی متأسفانه استان ما رویههایی غیر از شایسته سالاری را از مرکزنشینان یاد میگیرند. شاید مردم ما مردمی خوب و با حسن نیتی باشند، ولی این بدآموزی در سطوح بالای کشور وجود دارد و مردم وقتی در سطح بالا چنین مسائلی را میبینند آن را تکرار میکنند، بنابراین منفعت شخصی بر منفعت عمومی ترجیح پیدا میکند.
هیچ فاجعهای بالاتر از این نیست که مسوولان منافع شخصی و جناحی و حزبی و فردی را بر منافع عمومی جامعه و مردم ترجیح بدهند. در استانها و مناطق به میزان مسئولیت و درک و دلسوزی که برخی افراد دارند قدمهایی بر میدارند ولی فراتر از کارهای فردی و شخصی باید این سیستم در مملکت نهادینه شود و ساختاری حاکم شود که اگر کسی به دنبال منفعت شخصی باشد نتواند صاحب پست و مسوولیت شود.
باید چارچوب و ساختارهای قانونی چنان مستحکم باشد که نظام مدیریتی، نظام برنامهریزی، نظام انتخاب مدیران بر مبنای شایسته سالاری پیش برود ولی متأسفانه در همه سطوح خیلی عقب هستیم.
چرا مدیران با برنامهای را در بویراحمد نداریم و عموماً بیبرنامه و بیانگیزه هستند؟
من این مسأله را فقط در بویراحمد نمیبینم بلکه در سطح کشور چنین مشکلی وجود دارد.
دلیل خودزنیهای سیاسی و پایین کشیدن افراد توانمند و دارای اندیشه چیست؟
من فکر میکنم که این خودزنیها ناشی از کوته فکری و خودخواهی است. اگر ما منفعت کشور و مردم و عدالت را بر منافع شخصی و فامیلی ترجیح بدهیم بسیاری از مسائل و مشکلات کشور حل میشود.
در آستانه انتخابات مجلس هستیم، چه نظری دارید؟
انتخابات شرایطی دارد، باید زمینه و بستر برای یک رقابت آزاد، سالم و عادلانه وجود داشته باشد و مردم بتوانند در یک محیط باز و آزاد و بر اساس شایستگیها، نمایندگان واقعی خود را انتخاب کنند، باید سلیقهها، افکار و صداهای مختلفی در صحنه باشند تا مردم حق انتخاب واقعی خود را داشته باشند.
چه توصیهای به مردم دارید؟
هر کسی بر اساس وظیفه ملی، میهنی و به تشخیص خود عمل کند.
عملکرد نمایندگان در دورههای گذشته را چطور میبینید؟
من در این رابطه اظهارنظری نمیکنم. آرزوی سلامتی برای شما دارم.