تاریخ انتشار
شنبه ۱۱ شهريور ۱۴۰۲ ساعت ۰۲:۵۵
کد مطلب : ۴۶۶۵۰۸
یادداشت:
وکیلی: فرمان اقتصاد ایران دست گنگسترهاست
۲
کبنا ؛محمدعلی وکیلی: بازار سیاه یا افتصاد زیرزمینی که بدون حمایت رسمی و به شکل غیرقانونی به فعالیت خود ادامه میدهد در همه جای دنیا وجود دارد؛ در واقع اقتصاد ناپاک و سیاه همیشه سهمی از اقتصاد کشورها را دارد. اما این سهم در کشورهای مختلف در مقیاس اقتصاد رسمی متفاوت میباشد. اینکه در ایران اقتصاد سیاه دارای چه نرخی است محل اختلاف میباشد. اما تقریباً عدد چهل درصد در مقیاس نرخ اقتصاد رسمی مورد اجماع میباشد. نرخ اقتصاد زیرزمینی در هر کشور نمایشگر میزان عدم شفافیت اقتصاد آن کشور و شاخص حجم پول کثیف در آن اقتصاد به حساب می آید. به عبارتی در هر کشوری که گردش، منشا و مقصد پول در آن نامشخص باشد و افراد نوکیسه و میلیاردرهای یک شبه در آن زیاد باشد اقتصاد آن کشور تحت تاثیر اقتصاد زیرزمینی است. و امروز شوربختانه اقتصاد ایران با مختصات فوق شناسایی میشود. نرخ فرار مالیاتی یکی دیگر از شاخص های اقتصاد زیرزمینی است این هم در اقتصاد ایران متغییر مهم به حساب میآید.
اقتصاد زیر زمینی سه پایه در دنیا دارد: سکس، مواد مخدر و مشروب؛ که هرکدام خود یک صنعت شده است. مطابق برخی آمارها هم اکنون در ایران دست کم چهارده میلیون معتاد داریم و اگر میانگین هرکدام در روز پنج گرم تریاک مصرف کنند روزی هفتاد تن تریاک مصرف میشود. حال خود بالحاظ قیمت کنونی تریاک سهم هزینه آن در سبد اقتصاد را محاسبه نمایید. امروز در بهترین حالت اگر یک جوان شغل داشته باشد میانگین ده میلیون تومان دریافتی خواهد داشت ولی همین جوان اگر با بدنسازی دورشانه خوبی پیدا کند و سرِ بازوانش برآمدگی داشته باشد، کافی است در خیابان راه برود؛ حتماً با چند پیشنهاد آب و نان دار و ماهی حداقل بیست میلیون درآمد روبرو می شود. کافی است به اطراف سلبریتی ها و برخی پولدارها و بعضاً برخی خانم های مسن نگاهی بیندازید و از آنان میزان دریافتی شان را جویا شوید! سهم شرخرها، در حل وفصل دعاوی مالی را بهتر است از اهالی بازار جویا شوید. سهم باندها و مافیاها در حوزه واردات را از تجار و بازرگانان بپرسید. اینان نمونه های اقتصاد زیرزمینی و اقتصاد گنگستری است.
باید ترسید از اقتصادی که این حجم از پول کثیف در آن جا می شود. این اقتصاد با چهل درصد سهم پول کثیف قطعاً دچار فسادهای پیچیده سیستمی است. یعنی نمی شود این سطح از انحراف را در تعریف ساده فساد گنجاند. گذشته از اینکه فساد بالذات یک رذیلت و خطای اخلاقی است و طبیعتاً باید با آن مبارزه کرد، باید گفت با چنین اقتصادی نمی توان ثروت تولید کرد. یعنی نزدیک به نیمی از گردش مالی در این کشور مربوط بخشی است که به ثروت ملّی تبدیل نمی شود. بخش دیگر اقتصاد که رسمی و شفاف است نیز چندان اقتصاد مولدی نیست. یعنی به علت تحریمها و نبود سرمایه، در این سالیان تولید سهم چندانی از اقتصاد رسمی نداشته است.
بنابراین با اینکه در این سالیان پول زیادی در اقتصاد (رسمی و غیر رسمی) گردش یافته اما ثروت ملّی تولید نشده است. این کشور اگر در این چند سال از هر طرف دچار بحران است و هیچ کدام هم حل نمی شود، یکی از علل اساسی آن نبود ثروت است. این موقعیت یک وضعیت سرطانی است؛ موقعیتی که در آن گردش سرمایه زیادی وجود دارد (لذا تورم ایجاد می شود) اما ثروتی تولید نمی شود (رکود)؛ وضعیتی که “رکود تورمی” مینامندش. بنابراین میتوان گفت به عبارتی مشکل اساسی این اقتصاد نه دولتی بودن آن است نه خصوصی بودنِ آن. مشکلش غیرشفاف بودن آن است. یعنی این اقتصاد نه از دولت فرمان می پذیرد نه از دست نامرئی بازار آزاد. فرمان این اقتصاد دست گنگسترهاست.
اقتصاد زیر زمینی سه پایه در دنیا دارد: سکس، مواد مخدر و مشروب؛ که هرکدام خود یک صنعت شده است. مطابق برخی آمارها هم اکنون در ایران دست کم چهارده میلیون معتاد داریم و اگر میانگین هرکدام در روز پنج گرم تریاک مصرف کنند روزی هفتاد تن تریاک مصرف میشود. حال خود بالحاظ قیمت کنونی تریاک سهم هزینه آن در سبد اقتصاد را محاسبه نمایید. امروز در بهترین حالت اگر یک جوان شغل داشته باشد میانگین ده میلیون تومان دریافتی خواهد داشت ولی همین جوان اگر با بدنسازی دورشانه خوبی پیدا کند و سرِ بازوانش برآمدگی داشته باشد، کافی است در خیابان راه برود؛ حتماً با چند پیشنهاد آب و نان دار و ماهی حداقل بیست میلیون درآمد روبرو می شود. کافی است به اطراف سلبریتی ها و برخی پولدارها و بعضاً برخی خانم های مسن نگاهی بیندازید و از آنان میزان دریافتی شان را جویا شوید! سهم شرخرها، در حل وفصل دعاوی مالی را بهتر است از اهالی بازار جویا شوید. سهم باندها و مافیاها در حوزه واردات را از تجار و بازرگانان بپرسید. اینان نمونه های اقتصاد زیرزمینی و اقتصاد گنگستری است.
باید ترسید از اقتصادی که این حجم از پول کثیف در آن جا می شود. این اقتصاد با چهل درصد سهم پول کثیف قطعاً دچار فسادهای پیچیده سیستمی است. یعنی نمی شود این سطح از انحراف را در تعریف ساده فساد گنجاند. گذشته از اینکه فساد بالذات یک رذیلت و خطای اخلاقی است و طبیعتاً باید با آن مبارزه کرد، باید گفت با چنین اقتصادی نمی توان ثروت تولید کرد. یعنی نزدیک به نیمی از گردش مالی در این کشور مربوط بخشی است که به ثروت ملّی تبدیل نمی شود. بخش دیگر اقتصاد که رسمی و شفاف است نیز چندان اقتصاد مولدی نیست. یعنی به علت تحریمها و نبود سرمایه، در این سالیان تولید سهم چندانی از اقتصاد رسمی نداشته است.
بنابراین با اینکه در این سالیان پول زیادی در اقتصاد (رسمی و غیر رسمی) گردش یافته اما ثروت ملّی تولید نشده است. این کشور اگر در این چند سال از هر طرف دچار بحران است و هیچ کدام هم حل نمی شود، یکی از علل اساسی آن نبود ثروت است. این موقعیت یک وضعیت سرطانی است؛ موقعیتی که در آن گردش سرمایه زیادی وجود دارد (لذا تورم ایجاد می شود) اما ثروتی تولید نمی شود (رکود)؛ وضعیتی که “رکود تورمی” مینامندش. بنابراین میتوان گفت به عبارتی مشکل اساسی این اقتصاد نه دولتی بودن آن است نه خصوصی بودنِ آن. مشکلش غیرشفاف بودن آن است. یعنی این اقتصاد نه از دولت فرمان می پذیرد نه از دست نامرئی بازار آزاد. فرمان این اقتصاد دست گنگسترهاست.