تاریخ انتشار
دوشنبه ۸ خرداد ۱۴۰۲ ساعت ۱۴:۴۷
کد مطلب : ۴۶۲۹۱۱
روزنامه اماراتی «نشنال»:
توافق ایران با اعراب بدون حل چالشهای داخلی و احیای برجام آوردهای برای تهران ندارد / امریکا و اروپا از برجام عبور کردهاند؟
۰
کبنا ؛نیسان رافتی در روزنامه اماراتی «نشنال» نوشت: پس از زمستانی مملو از اعتراضات داخلی، دولت ایران چندین هفته گذشته را صرف تلاش برای تحکیم دستاوردهای دیپلماتیک در خارج از کشور کرده است.
به گزارش کبنا، در ادامه این مطلب آمده است: در ماه مارس، هفت سال پس از قطع روابط با ریاض، با میانجیگری چین به تنش با عربستان پایان داده و سفیر خود را در این کشور انتخاب کرد. در ماه آوریل، از انتصاب سفیر در امارات متحده عربی برای اولین بار پس از سال ۲۰۱۶ خبر داد. ابراهیم رئیسی در همین ماه به سوریه سفر کرد - اولین سفر در بیش از یک دهه گذشته – و در همین زمان از "یک پیروزی استراتژیک در منطقه" خبر داد و چند بعد مجددا سوریه تحت ریاست جمهوری بشار اسد، یکی از متحدان کلیدی تهران، در اتحادیه عرب پذیرفته شد. بر اساس گزارشهای رسانههای مختلف، از جمله روزنامه نشنال، عمان در حالی میانجیگری برای بهبود روابط تهران و قاهره است.
از نظر تندروها در حلقههای تصمیمگیری ایران، ایالات متحده و اروپا ظاهراً در حال افول هستند، در حالی که شرق - از جمله خاورمیانه - در حال صعود است و میتواند در برابر انزوا، برای ایران فرصت اقتصادی و دیپلماتیک فراهم کند.
اما مشخص نیست آیا چنین روندی در برابر انبوه چالشهای داخلی، منطقهای و بینالمللی، شانس موفقیت داشته باشد. وسعت و دامنه اعتراضات اخیر شاید کاهش یافته باشد اما نارضایتیهای اجتماعی و سیاسی بنیادین حل و فصل نشده است.
نگرانی در مورد شرایط زندگی و دستمزدها نیز همچنان جدی است، زیرا تورم بالا، فساد و سوءمدیریت باعث شده است مفهوم «اقتصاد مقاومتی» با وجود داشتن پتانسیل رشد در شرایط تحریم، با شکست مواجه شود. با این حال، با بدتر شدن روابط با آمریکا و اروپا بر سر سه موضوع کلیدی، چشم انداز لغو این تحریمها هم کاهش یافته است.
اولین مورد، وضعیت حقوق بشر است که منجر به دورهای پی در پی تحریمهای غرب شده است و اشتها برای تعامل با دولت ایران را به شدت کاهش داده است.
دوم آن چیزی است که واشنگتن و متحدانش آن را همدستی ایران در جنگ روسیه در اوکراین میدانند، به ویژه از طریق ارائه ادعایی پهپادهای مسلح؛ چیزی که تهران و مسکو آن را رد میکنند، اما در مورد آن اجماع گستردهای در میان دولتهای غربی وجود دارد.
این نیز منجر به دورهای متوالی تحریمهای غرب شده است که کسانی را که در توسعه و انتقال تسلیحات ایران به روسیه فعالیت میکنند، هدف قرار داده و نگران گسترش احتمالی آن به محمولههای موشکهای بالستیک در ازای هواپیماهای جنگنده پیشرفته روسیه و سایر سیستمهای تسلیحاتی است.
سومین مورد، بن بست مذاکرات احیای برجام است. تلاشها برای احیای توافقی که دولت ترامپ پنج سال پیش از آن خارج شد، از آوریل ۲۰۲۱ تا سپتامبر ۲۰۲۲ بین پیروزی و شکست کامل در نوسان بود. علیرغم پیشنهادهای ایران، از جمله در همین ماه، مبنی بر اینکه هنوز هم میتوان توافق را اجرایی کرد، به نظر میرسد این توافق رو به نابودی است. اما تا آنجا که به واشنگتن و سه طرف اروپایی توافق (فرانسه، آلمان و بریتانیا یا E۳) مربوط میشود، به نظر میرسد که آنها اراده سیاسی خود را برای احیای برجام کنار گذاشتهاند.
خواستههای ایران، مانند توقف تحقیقات آژانس بینالمللی انرژی اتمی درباره فعالیتهای گذشته در سایتهای هستهای اعلامنشده، یا تضمین پایبندی دولتهای آینده آمریکا به توافق، بسیار فراتر از آن چیزی است که آمریکا آماده پذیرش آن، حتی قبل از حوادث اخیر در ایران و انتقال پهپاد به روسیه برای استفاده در اوکراین، بود.
در همین حال، تنشهای ایران و آمریکا همچنان بالاست، بهویژه در سوریه، جایی که ماه مارس گذشته، شبهنظامیان مرتبط با ایران و ایالات متحده به شکلی مرگبار با هم درگیر شدند، و در خلیجفارس، جایی که کشتیهای تجاری بار هدف فعالیتهای تلافیجویانه شدهاند. این امر ایالات متحده و متحدانش را بر آن داشته تا عملیات دریایی خود را در داخل و اطراف آبراههایی مانند تنگه هرمز که کلید تجارت منطقهای انرژی است، تقویت کنند.
نتیجه، بنبست استراتژیک، هم برای ایران و هم برای قدرتهای غربی است: تهران ادعا میکند که میخواهد به توافقی دست یابد، هرچند متن مورد توافق طرفهای دیگر در اوت گذشته را رد کرده بود. برای ایالات متحده و اروپایی ها، که از آن زمان تنها شاهد افزایش نگرانیهای خود در مورد فعالیت هستهای و غیرهستهای ایران بوده اند، این متن دیگر مناسب تلقی نمیشود.
اما ایالات متحده و اروپا هنوز جایگزینی قابل اجرا برای برجام پیشنهاد نکرده اند. برجام اکنون در بهترین حالت به تعبیر بیانیه مشترک G۷، صرفا یک «مرجع مفید» است که میتوان بر اساس آن تغییراتی محدود یا جدول زمانی کوچکتری را تدوین کرد تا فعالیتهای هستهای ایران در ازای لغو برخی تحریمها، متوقف یا به عقب برگردانده شود. هر یک از این گزینهها از تشدید نگرانیهای مربوط به اشاعه تسلیحات هستهای در کوتاهمدت جلوگیری میکند، اما هیچکدام نمیتواند خواست دو طرف را برآورده کند.
با ابهام درباره خواست دو طرف، شرایط فعلی بیشتر مبتنی بر اجتناب از چیزی است که دو طرف خواهان آن نیستند. با توجه به میزان پیشرفت برنامه هستهای ایران و اینکه مقامات آمریکایی زمان فرار هستهای (زمان لازم برای جمع آوری مواد شکافت پذیر کافی برای یک سلاح) را ۱۲ روز تخمین میزنند، به نظر نمیرسد که هیچ یک خواهان تشدید تنشها باشند. آنها این مسئله را از طریق پیامهای دیپلماتیک - برای مثال، هشدار اروپا به ایران و اعضای شورای امنیت سازمان ملل، که اگر ایران غنیسازی را به درجه تسلیحاتی برساند یا شروع به ساخت تسلیحات کند، تحریمهای سازمان ملل قبل از سال ۲۰۱۵ را بازمیگردانند- یا نشانههای نظامی - مانند رزمایشهای اخیر مشترک آمریکا و اسرائیل - نشان دادهاند. ژنرال هرزی هالوی، رئیس ستاد ارتش اسرائیل روز سهشنبه هشدار داد: «چشمانداز تحولات منفی وجود دارد که میتواند به اقدام منجر شود».
تهران به نوبه خود به تعامل با آژانس در مورد دسترسی به تاسیسات هستهای خود ادامه داده است تا از ارجاع پروندهاش از شورای حکام به شورای امنیت اجتناب کند، اما این کار را بدون برآوردن کامل فهرست طولانی نگرانیهای آژانس در مورد دسترسی، نظارت و شفافیت در مورد گذشته خود انجام داده است. کشف آثار اورانیوم غنی شده تا ۸۴ درصد در اوایل سال جاری به این نگرانیها دامن زده است. با توجه به فاصله حدود یک هفته تا برگزاری نشست شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی، و افزایش فعالیتهای غنیسازی ایران تا آستانه خط قرمز آمریکا یا اسرائیل برای اقدام نظامی، مرز میان وضعیت عمیقاً نگرانکننده و شرایط کاملا خطرناک، اکنون بسیار باریک شده است.
ظاهراً هدف ایران از بهبود روابط با عربستان سعودی و دیگر همسایگان خلیج فارس، تعمیق روابطش با روسیه و چین، فراهم کردن فضای دیپلماتیک و البته سود اقتصادی است که شدیداً به آن نیاز دارد. با این حال، با توجه به مقیاس چالشهایی که همچنان در داخل با آن مواجه است، و انزوای عمیقتری که اقداماتش در برابر غرب ایجاد کرده، احتمالا این اقدامات آوردهای واقعی برای ایران نداشته باشد.
به گزارش کبنا، در ادامه این مطلب آمده است: در ماه مارس، هفت سال پس از قطع روابط با ریاض، با میانجیگری چین به تنش با عربستان پایان داده و سفیر خود را در این کشور انتخاب کرد. در ماه آوریل، از انتصاب سفیر در امارات متحده عربی برای اولین بار پس از سال ۲۰۱۶ خبر داد. ابراهیم رئیسی در همین ماه به سوریه سفر کرد - اولین سفر در بیش از یک دهه گذشته – و در همین زمان از "یک پیروزی استراتژیک در منطقه" خبر داد و چند بعد مجددا سوریه تحت ریاست جمهوری بشار اسد، یکی از متحدان کلیدی تهران، در اتحادیه عرب پذیرفته شد. بر اساس گزارشهای رسانههای مختلف، از جمله روزنامه نشنال، عمان در حالی میانجیگری برای بهبود روابط تهران و قاهره است.
از نظر تندروها در حلقههای تصمیمگیری ایران، ایالات متحده و اروپا ظاهراً در حال افول هستند، در حالی که شرق - از جمله خاورمیانه - در حال صعود است و میتواند در برابر انزوا، برای ایران فرصت اقتصادی و دیپلماتیک فراهم کند.
اما مشخص نیست آیا چنین روندی در برابر انبوه چالشهای داخلی، منطقهای و بینالمللی، شانس موفقیت داشته باشد. وسعت و دامنه اعتراضات اخیر شاید کاهش یافته باشد اما نارضایتیهای اجتماعی و سیاسی بنیادین حل و فصل نشده است.
نگرانی در مورد شرایط زندگی و دستمزدها نیز همچنان جدی است، زیرا تورم بالا، فساد و سوءمدیریت باعث شده است مفهوم «اقتصاد مقاومتی» با وجود داشتن پتانسیل رشد در شرایط تحریم، با شکست مواجه شود. با این حال، با بدتر شدن روابط با آمریکا و اروپا بر سر سه موضوع کلیدی، چشم انداز لغو این تحریمها هم کاهش یافته است.
اولین مورد، وضعیت حقوق بشر است که منجر به دورهای پی در پی تحریمهای غرب شده است و اشتها برای تعامل با دولت ایران را به شدت کاهش داده است.
دوم آن چیزی است که واشنگتن و متحدانش آن را همدستی ایران در جنگ روسیه در اوکراین میدانند، به ویژه از طریق ارائه ادعایی پهپادهای مسلح؛ چیزی که تهران و مسکو آن را رد میکنند، اما در مورد آن اجماع گستردهای در میان دولتهای غربی وجود دارد.
این نیز منجر به دورهای متوالی تحریمهای غرب شده است که کسانی را که در توسعه و انتقال تسلیحات ایران به روسیه فعالیت میکنند، هدف قرار داده و نگران گسترش احتمالی آن به محمولههای موشکهای بالستیک در ازای هواپیماهای جنگنده پیشرفته روسیه و سایر سیستمهای تسلیحاتی است.
سومین مورد، بن بست مذاکرات احیای برجام است. تلاشها برای احیای توافقی که دولت ترامپ پنج سال پیش از آن خارج شد، از آوریل ۲۰۲۱ تا سپتامبر ۲۰۲۲ بین پیروزی و شکست کامل در نوسان بود. علیرغم پیشنهادهای ایران، از جمله در همین ماه، مبنی بر اینکه هنوز هم میتوان توافق را اجرایی کرد، به نظر میرسد این توافق رو به نابودی است. اما تا آنجا که به واشنگتن و سه طرف اروپایی توافق (فرانسه، آلمان و بریتانیا یا E۳) مربوط میشود، به نظر میرسد که آنها اراده سیاسی خود را برای احیای برجام کنار گذاشتهاند.
خواستههای ایران، مانند توقف تحقیقات آژانس بینالمللی انرژی اتمی درباره فعالیتهای گذشته در سایتهای هستهای اعلامنشده، یا تضمین پایبندی دولتهای آینده آمریکا به توافق، بسیار فراتر از آن چیزی است که آمریکا آماده پذیرش آن، حتی قبل از حوادث اخیر در ایران و انتقال پهپاد به روسیه برای استفاده در اوکراین، بود.
در همین حال، تنشهای ایران و آمریکا همچنان بالاست، بهویژه در سوریه، جایی که ماه مارس گذشته، شبهنظامیان مرتبط با ایران و ایالات متحده به شکلی مرگبار با هم درگیر شدند، و در خلیجفارس، جایی که کشتیهای تجاری بار هدف فعالیتهای تلافیجویانه شدهاند. این امر ایالات متحده و متحدانش را بر آن داشته تا عملیات دریایی خود را در داخل و اطراف آبراههایی مانند تنگه هرمز که کلید تجارت منطقهای انرژی است، تقویت کنند.
نتیجه، بنبست استراتژیک، هم برای ایران و هم برای قدرتهای غربی است: تهران ادعا میکند که میخواهد به توافقی دست یابد، هرچند متن مورد توافق طرفهای دیگر در اوت گذشته را رد کرده بود. برای ایالات متحده و اروپایی ها، که از آن زمان تنها شاهد افزایش نگرانیهای خود در مورد فعالیت هستهای و غیرهستهای ایران بوده اند، این متن دیگر مناسب تلقی نمیشود.
اما ایالات متحده و اروپا هنوز جایگزینی قابل اجرا برای برجام پیشنهاد نکرده اند. برجام اکنون در بهترین حالت به تعبیر بیانیه مشترک G۷، صرفا یک «مرجع مفید» است که میتوان بر اساس آن تغییراتی محدود یا جدول زمانی کوچکتری را تدوین کرد تا فعالیتهای هستهای ایران در ازای لغو برخی تحریمها، متوقف یا به عقب برگردانده شود. هر یک از این گزینهها از تشدید نگرانیهای مربوط به اشاعه تسلیحات هستهای در کوتاهمدت جلوگیری میکند، اما هیچکدام نمیتواند خواست دو طرف را برآورده کند.
با ابهام درباره خواست دو طرف، شرایط فعلی بیشتر مبتنی بر اجتناب از چیزی است که دو طرف خواهان آن نیستند. با توجه به میزان پیشرفت برنامه هستهای ایران و اینکه مقامات آمریکایی زمان فرار هستهای (زمان لازم برای جمع آوری مواد شکافت پذیر کافی برای یک سلاح) را ۱۲ روز تخمین میزنند، به نظر نمیرسد که هیچ یک خواهان تشدید تنشها باشند. آنها این مسئله را از طریق پیامهای دیپلماتیک - برای مثال، هشدار اروپا به ایران و اعضای شورای امنیت سازمان ملل، که اگر ایران غنیسازی را به درجه تسلیحاتی برساند یا شروع به ساخت تسلیحات کند، تحریمهای سازمان ملل قبل از سال ۲۰۱۵ را بازمیگردانند- یا نشانههای نظامی - مانند رزمایشهای اخیر مشترک آمریکا و اسرائیل - نشان دادهاند. ژنرال هرزی هالوی، رئیس ستاد ارتش اسرائیل روز سهشنبه هشدار داد: «چشمانداز تحولات منفی وجود دارد که میتواند به اقدام منجر شود».
تهران به نوبه خود به تعامل با آژانس در مورد دسترسی به تاسیسات هستهای خود ادامه داده است تا از ارجاع پروندهاش از شورای حکام به شورای امنیت اجتناب کند، اما این کار را بدون برآوردن کامل فهرست طولانی نگرانیهای آژانس در مورد دسترسی، نظارت و شفافیت در مورد گذشته خود انجام داده است. کشف آثار اورانیوم غنی شده تا ۸۴ درصد در اوایل سال جاری به این نگرانیها دامن زده است. با توجه به فاصله حدود یک هفته تا برگزاری نشست شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی، و افزایش فعالیتهای غنیسازی ایران تا آستانه خط قرمز آمریکا یا اسرائیل برای اقدام نظامی، مرز میان وضعیت عمیقاً نگرانکننده و شرایط کاملا خطرناک، اکنون بسیار باریک شده است.
ظاهراً هدف ایران از بهبود روابط با عربستان سعودی و دیگر همسایگان خلیج فارس، تعمیق روابطش با روسیه و چین، فراهم کردن فضای دیپلماتیک و البته سود اقتصادی است که شدیداً به آن نیاز دارد. با این حال، با توجه به مقیاس چالشهایی که همچنان در داخل با آن مواجه است، و انزوای عمیقتری که اقداماتش در برابر غرب ایجاد کرده، احتمالا این اقدامات آوردهای واقعی برای ایران نداشته باشد.