تاریخ انتشار
شنبه ۵ فروردين ۱۴۰۲ ساعت ۰۴:۲۱
کد مطلب : ۴۶۰۱۹۱
در گفت و گوی اختصاصی با کبنانیوز مطرح شد
سید محمود فاطمی: آقای حسینی میخواست از سهم خواهیهای سنتی و قدیمی عبور کند / پاکدل قربانی جریانهای سیاسی شد / نمایندگان سهم خواهی کردهاند و به دنبال جنگ و دعوا برای انتخاب مدیران در استان بودهاند / آقای تاجگردون عزل شخص بنده را از آقای زنگنه خواست / مناطق نفت خیز هم به این نتیجه رسیدند که کاهکش انتخاب مناسبی نبود / تا زمانی که نمایندهها در امورات اجرایی و انتصابات دخالت کنند جایگاه نخبگان در رأس نیست / جریانات سیاسی مانع از این شدند که بتوانم در سطح مدیرعامل در گچساران حضور پیدا کنم
۵
کبنا ؛با سید محمود فاطمی_ قائم مقام مرکز توسعه تهران و رئیس کار گروه نفت، انرژی و پتروشیمی، رئیس اسبق حراست شرکت نفت گچساران و کاندیدای یک دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی گفت و گو کردیم که در ادامه آن را میخوانید. او معتقد است که رسانهها بازوی توانمندی برای دولت میتوانند باشند، شفافسازی در هر سازمانی موجب حذف شدن حاشیهها میشود.
نظر شما درخصوص شعار سال ۱۴۰۲ که رهبری اعلام کردند چیست؟
ما کار را بر اساس بحث آتش به اختیار شروع کردیم، بعد از انتخابات یک سری پروژههایی تعریف کردیم، علارغم اینکه اقبال عمومی به سمت ما نبود ولی سر قول خود ماندیم. حدود ۱۷ پروژه را تعریف کردیم، برخی از این پروژهها در سطح استان هستند که موافقت اصولی را گرفتیم.
به دلیل کمبود سرم که در سطح کشور اتفاق افتاد، اولین پروژه ما سرمسازی است، که زمین خریداری شده و ساختمان در حال امادهسازی است.
در حیطه تأسیسات نفتی مجوزها به سختی صادر میشود، برخی پروژهها به دلیل اینکه استان همکاری نکرد در خارج از استان کهگیلویه و بویراحمد در حال آمادهسازی هستند. پروژه نفت کوره کشتیها و پتروپالایشگاه، در کنار پالایشگاه بندرعباس در حال آمادهسازی است.
در خصوص مسائل اقتصادی و تولید، با توجه به ارتباطی که با کشورهای همسایه و عربستان باز شده، به این ارتباط با نگاه ویژهای توجه میشود. بخصوص جاهایی مثل کویت و عمان. لذا از افقی که به وجود آمده باید استفاده کنیم. در حیطه بالادست بحث چاههای کم بازده نفتی با شرکتهای دانش بنیان جلو میرود، خیلی از چاههای نفتی تولید اولیه شان به اتمام رسیده و باید برای تولید ثانویه فکری کرد.
در حیطه پایین دستی، بحث جلوگیری از خام فروشی که مقام معظم رهبری فرمودهاند، گرایش به سمت پالایشگاه ضرر ده است، چون محصول از خوراک ارزانتر میشود. بنابراین باید به سمت پتروپالایشگاه برویم که نیازی جهانی است. صنعت نفت باید به سمت احداث پتروپالایشگاه برود و این کار را در کنار دریا انجام دهند. احداث پتروپالایشگاه در مناطق مرکزی کشور کار عاقلانهای نیست، در کنار دریا آب مورد نیاز موجود است و انتقال محصولات نیز راحتتر صورت میگیرد.
در مورد مهار تورم که حضرت آقا فرمودند؛ چیزی که باعث ایجاد تورم شده نقدینگی است، این نقدینگی یا در دست مردم است یا بانکها. اگر نقدینگی به سمت تولید برود، شعار حضرت آقا قابل دستیابی میشود. پروژه سرمسازی وقتی به اتمام رسید سهام آن را به مردم واگذار میکنیم، بنابراین اشتغال و درآمد این پروژه در دست مردم خواهد بود. ولی نقدینگی دوباره به دست ما میآید و کارخانه دیگری احداث میکنیم. عملاً نقدینگی به سمت تولید پیش میرود.
بانکها بجای خرید املاک و سرمایهگذاری در حوزه مسکن، که باعث فربه شدن بانک میشود ولی تولیدی ایجاد نشده، اگر بانک تسهیلات ارزان قیمت بدهد، ظرف یک یا دو سال پروژهها را عملیاتی میکنیم و منابع نقدینگی کشور به سمت تولید پیش میرود و از تولید تورم جلوگیری میشود. چون با تولید و صادر کردن محصول، پول با پشتوانه تولید خلق میشود.
دلار کم کم ورشکست میشود و پشتوانهای ندارد، و فقط با زور آمریکا در دنیا می چرخد. روسیه میگوید ما در برخی کشورهای آسیایی و آفریقایی با یوآن مبادله میکنیم، یعنی اینکه میخواهند از دلار عبور کنند.
کسانی که دستشان میرسد نباید منتظر دولت بمانند، هر کس هر توان و ظرفیتی دارد باید بکار ببندد و شعار سال تحقق یابد. دولت به تنهایی قادر به انجام این کار نخواهند بود، رسانهها میتوانند نقش مهمی در پاشیدن بذرامید در جامعه و ترغیب جوانان داشته باشند.
به نظر شما در چه دورهای در شرکت نفت و شهرستان گچساران از نخبگان بهتر استفاده شده است؟
در زمان آقای پاکدل که مدیر توانمندی بودند در انتخاب مدیران، افراد شایسته ای را بکار گرفتند، ایشان قربانی جریانهای سیاسی شد و بیشتر از ۶ ماه نگذاشتند در این پست بماند. اخیراً نیز پستی به من پیشنهاد شد ولی به دلیل برخی دخالتهایی که شد کنار گذاشته شدم. اعتقاد دارم تا زمانی که نمایندهها در امورات اجرایی و انتصابات دخالت کنند جایگاه نخبگان در امور کشور در رأس نیست.
در انتخابات ریاست جمهوری عدهای پشت سر آقای رئیسی قرار گرفتند، وقتیایشان رئیس جمهور شد عدهای سهم خواهی کردند. بجای اینکه نخبگان و افراد شایستهای بیایند، کسانی آمدند که در انتخاب آقای رئیسی سهم داشتند. آقای روحانی گرایش و خط سیاسیایشان مشخص بود، ولی آقای رئیسی با شعار پیشرفت کشور و نگاه به داخل آمدند، لازمهاش این بود که بجای سهم خواهان، نخبگان را انتخاب کنند. چرا افرادی که دارای فکر هستند نباید بیایند و مدیریت کنند. به عنوان مثال، یک مسأله محسوس در نفت، بحث آتش گرفتن چاههای نفتی است، یکایستگاه نفتی با تولید ۳ هزار بشکه، ۷۵ روز میسوزد. در حالی که طرحی وجود دارد که در کمتر از یک روز این چاه خاموش شود. چرا نخبههایی که میتوانند مدیریت کنند و میتوانند از هدررفت بیت المال جلوگیری کنند، جایگاه پیدا نمیکنند؟ اگر دولت و نظام بخواهد موفق شود باید به جایگاه نخبگان خارج از جایگاه سیاسی توجه کند.
شاید فردی اصلاح طلب باشد ولی در همین دولت اصولگرایی مدیر موفقی شود، برعکس در دولت اصلاح طلب ممکن است افرادی باشند که بتوانند فعالیت و مدیریت خوبی داشته باشند ولی جایگاهی به وی ندهند. این موضوعات باعث به حاشیه راندن جوانان و شایستگان میشود.
آقای رئیسی گفتهاند عملکرد مدیران پایش میشود و در بدنه مدیریتی دولت تغییراتی ایجاد خواهد شد. لذا بحث نخبگان موضوع خیلی مهمی است و در جهت برون رفت کشور از مشکلات اثرگذار خواهد بود.
نمایندگان باید بر اجرای قوانین نظارت داشته باشند، اگر نماینده نتواند نظارت خوبی داشته باشد نمیتواند عملکرد خوبی داشته باشد، نظر شما درباره عملکرد نماینده مردم گچساران چیست؟
دوره نمایندگی آقای حسینی کم بوده و ایشان در میان دوره وارد مجلس شدند. از طرفی بحث سهم خواهی از ایشان نیز وجود داشت. ایشان توسط اصولگرایان قدیمی گچساران مورد حمایت خاص قرار گرفت و میخواست از سهم خواهیهای سنتی و قدیمی عبور کند و به طرف جوانان بیاید. ولی داستان شبیه جراحی بیمار سرطانی است. بیماری که به تمام بدن وارد شده است، نیاز دارد که در ابتدا با دارو و... درمان شود و در جایی جراحی صورت بگیرد.
آقای حسینی در ابتدا سریعاً از اصولگرایان عبور کرد، و از جوانان شروع کرد. به دلیل کم تجربگی جوانان، آقای حسینی چندین بار مسوول دفترهای خود را تغییر داد. ایشان آزمون و خطای زیادی انجام داد.
آقای علیزاده مسوول دفترایشان در مراسم معارفه فرمانده بسیج گچساران حرفی زد که نه تنها شأن و منزلت نماینده را حفظ نکرد، بلکه نماینده زیر سؤال رفت.
حسین بهرامی در زمان بنده در سازمان حراست نفر اول حراست کل کشور در حوزه آزمونهای حراست بود، که آقای علیزاده با اسم بردن ازایشان باعث هتک حرمت شد و به نظر من بیحرمتی به آقای حسینی شد.
به نظر من عبور از روشهای سنتی به طرف روشهای نوین و استفاده از جوانان و نخبگان باید به صورت آرامتری انجام میگرفت. از طرفی آقای حسینی پشتوانه آرای خوبی نداشت، مثل آقای تاجگردون از رأی بالایی برخوردار نبود، که نشان دهنده این است که اقبال عامه مردم به انتخابایشان نبود، بلکهایشان نسبت به بقیه کاندیداها رأی بالاتری آورد و نماینده شد.
آقای تاجگردون به پشتوانه آرای بالای مردم، صحیح یا غلط، نقطه عطفی داشت و در دولت و مجلس پذیرفته بودند که ۸۰ درصد آرا را بدست آورده است. ولی کسب ۲۰ یا ۳۰ درصد آرا که توسط آقای حسینی بدست آمد از ضعف خاصی برخوردار است. آقای حسینی آنطوری که شایسته گچساران نفت خیز بود نتوانست حرکت کند، اگر چه ایشان فرد سالم و درستی هستند، جانباز هستند و جزو افراد ارزشی نظام هستند.
اعتقاد دارم نمایندگان بجای پرداختن به وظیفه اصلی خود به حواشی پرداختهاند. وظیفه اصلی نماینده قانونگذاری و نظارت بر اجرای قانون است. ولی نمایندگان برخلاف سخن صریح رهبر انقلاب در امورات اجرایی دخالت کردهاند، سهم خواهی کردهاند و به دنبال جنگ و دعوا برای انتخاب مدیران در استان بودهاند، در حالی که باید این جنگ و دعواها برای سهم گرفتن از بودجه برای استان میبوده است.
بودجه ۲ هزار میلیاردی استان در سال ۱۴۰۱ در مقابل حجم زیاد نواقص، کمبودها و حجم عظیم بیکاری در استان، عدد کمی بوده است.
پروژه پتروپالایشگاه ما ۲۰۰ هزار میلیارد تومان اعتبار هزینه ای دارد، یعنی صدبرابر بودجه استان کهگیلویه و بویراحمد. نمایندگان باید منابع موجود در دولت را با تلاش و هماهنگی به شهرستانها بیاورند، کاری که سالهای سال انجام نگرفت.
آقای تاجگردون عزل شخص بنده را از آقای زنگنه خواست. ولی خارج از مسائل شخصی، ایشان بودجههای خیلی خوبی به شهرستان آورد و انصافا کار و تلاش کرد، هر چند کهایشان برنامهها و حواشی خود را داشت. و شاید از ظرفیت کلیایشان باز هم به خوبی استفاده نشد. آقای تاجگردون در مسیری که قرار گرفت راه اشتباهی را طی کرد، ایشان اگر بجای حالت تکبرمآبانه از فروتنی و تواضع استفاده میکردند، باز هم میتوانستند به پیشرفت استان کمک کنند.
طی مدتی از شما به عنوان یکی از گزینه های مدیرعاملی شرکت گچساران نام می بردند چه اتفاقی افتاد؟
علارغم اینکه در تهران جایگاه خوبی دارم، ولی شهر و استان خودم را فراموش نکردهام، تلاش میکنم تا به پیشرفت استان و رفع معضل بیکاری کمک میکنم. ولی درخصوص گچساران جریانات سیاسی مانع از این شدند که بتوانم در سطح مدیرعامل در گچساران حضور پیدا کنم. تلاشهایی هم کردیم که آقای حسینی را قانع کنیم که ما به صحنه انتخابات ورود پیدا نمیکنیم. درخصوص انتخابات یک بار آمدیم و دیدیم که مردم اقبالی ندارند به فردی که بصورت علمی بخواهد امورات را مدیریت کنند، بلکه انتخاب مردم طایفهای و سنتی و قدیمی است. هنوز زود است که امثال ما بتوانیم در جایگاه نمایندگی استان کهگیلویه و بویراحمد قرار بگیریم. امثال بنده که نگاه توسعهای استان را دارند باید سکان مدیریتی و نمایندگی را برعهده بگیرند ولی شاید خیلی زمان لازم است تا به این روز برسیم.
درخصوص مدیرعاملی شرکت نفت، علیرغم سلامت و پاکی آقای کاهکش، طوری که باید گچساران را اداره میکرد اتفاق نیفتاد، مناطق نفت خیز نیز به این نتیجه رسیدند که کاهکش انتخاب مناسبی نبود. الان به نظر من باید فردی در جایگاه مدیرعاملی گچساران قرار بگیرد که به تمام مسائل عاقلانه فکر کند. تعامل با تمام جریانات سیاسی یکی از مواردی است که میبایست به آن توجه شود. کسی که در این جایگاه قرار میگیرد باید آسیبشناسی کلی از صنعت نفت و مسوولیتهای اجتماعی نفت داشته باشد. مدیرعامل به تنهایی نمیتواند این کار را انجام دهد، بلکه باید بازوهای قوی در کنار خود داشته باشد. ممکن است آقای نماینده فردی را معرفی کند، نباید مقاومت صورت بگیرد، بلکه باید این فرد بررسی شود و نقاط ضعف و قوت مشخص شود، اگر توانمند بود تأیید شود، اگر توانمند نبود باید با نماینده بررسی شود و کنار گذاشته شود.
نباید تقابل با نماینده شود، نماینده مردم حرمت دارد، و مدیرعامل باید حرمت نماینده را نگهدارد و در جهت تعامل با نماینده قدم بردارد. نه اینکه کامل تابع نماینده باشد که در محافل بگویند ایشان ماشین امضای نماینده است و نه برعکس.
رسانهها بازوی توانمندی برای دولت میتوانند باشند، شفافسازی در هر سازمانی موجب حذف شدن حاشیهها میشود، جایگاه رسانه در تبیین دستاوردهای دولت در استان بسیار کمرنگ است و مقصر رسانهها نیستند، بلکه مقصر مدیران دولت هستند.
نظر شما درخصوص شعار سال ۱۴۰۲ که رهبری اعلام کردند چیست؟
ما کار را بر اساس بحث آتش به اختیار شروع کردیم، بعد از انتخابات یک سری پروژههایی تعریف کردیم، علارغم اینکه اقبال عمومی به سمت ما نبود ولی سر قول خود ماندیم. حدود ۱۷ پروژه را تعریف کردیم، برخی از این پروژهها در سطح استان هستند که موافقت اصولی را گرفتیم.
به دلیل کمبود سرم که در سطح کشور اتفاق افتاد، اولین پروژه ما سرمسازی است، که زمین خریداری شده و ساختمان در حال امادهسازی است.
در حیطه تأسیسات نفتی مجوزها به سختی صادر میشود، برخی پروژهها به دلیل اینکه استان همکاری نکرد در خارج از استان کهگیلویه و بویراحمد در حال آمادهسازی هستند. پروژه نفت کوره کشتیها و پتروپالایشگاه، در کنار پالایشگاه بندرعباس در حال آمادهسازی است.
در خصوص مسائل اقتصادی و تولید، با توجه به ارتباطی که با کشورهای همسایه و عربستان باز شده، به این ارتباط با نگاه ویژهای توجه میشود. بخصوص جاهایی مثل کویت و عمان. لذا از افقی که به وجود آمده باید استفاده کنیم. در حیطه بالادست بحث چاههای کم بازده نفتی با شرکتهای دانش بنیان جلو میرود، خیلی از چاههای نفتی تولید اولیه شان به اتمام رسیده و باید برای تولید ثانویه فکری کرد.
در حیطه پایین دستی، بحث جلوگیری از خام فروشی که مقام معظم رهبری فرمودهاند، گرایش به سمت پالایشگاه ضرر ده است، چون محصول از خوراک ارزانتر میشود. بنابراین باید به سمت پتروپالایشگاه برویم که نیازی جهانی است. صنعت نفت باید به سمت احداث پتروپالایشگاه برود و این کار را در کنار دریا انجام دهند. احداث پتروپالایشگاه در مناطق مرکزی کشور کار عاقلانهای نیست، در کنار دریا آب مورد نیاز موجود است و انتقال محصولات نیز راحتتر صورت میگیرد.
در مورد مهار تورم که حضرت آقا فرمودند؛ چیزی که باعث ایجاد تورم شده نقدینگی است، این نقدینگی یا در دست مردم است یا بانکها. اگر نقدینگی به سمت تولید برود، شعار حضرت آقا قابل دستیابی میشود. پروژه سرمسازی وقتی به اتمام رسید سهام آن را به مردم واگذار میکنیم، بنابراین اشتغال و درآمد این پروژه در دست مردم خواهد بود. ولی نقدینگی دوباره به دست ما میآید و کارخانه دیگری احداث میکنیم. عملاً نقدینگی به سمت تولید پیش میرود.
بانکها بجای خرید املاک و سرمایهگذاری در حوزه مسکن، که باعث فربه شدن بانک میشود ولی تولیدی ایجاد نشده، اگر بانک تسهیلات ارزان قیمت بدهد، ظرف یک یا دو سال پروژهها را عملیاتی میکنیم و منابع نقدینگی کشور به سمت تولید پیش میرود و از تولید تورم جلوگیری میشود. چون با تولید و صادر کردن محصول، پول با پشتوانه تولید خلق میشود.
دلار کم کم ورشکست میشود و پشتوانهای ندارد، و فقط با زور آمریکا در دنیا می چرخد. روسیه میگوید ما در برخی کشورهای آسیایی و آفریقایی با یوآن مبادله میکنیم، یعنی اینکه میخواهند از دلار عبور کنند.
کسانی که دستشان میرسد نباید منتظر دولت بمانند، هر کس هر توان و ظرفیتی دارد باید بکار ببندد و شعار سال تحقق یابد. دولت به تنهایی قادر به انجام این کار نخواهند بود، رسانهها میتوانند نقش مهمی در پاشیدن بذرامید در جامعه و ترغیب جوانان داشته باشند.
به نظر شما در چه دورهای در شرکت نفت و شهرستان گچساران از نخبگان بهتر استفاده شده است؟
در زمان آقای پاکدل که مدیر توانمندی بودند در انتخاب مدیران، افراد شایسته ای را بکار گرفتند، ایشان قربانی جریانهای سیاسی شد و بیشتر از ۶ ماه نگذاشتند در این پست بماند. اخیراً نیز پستی به من پیشنهاد شد ولی به دلیل برخی دخالتهایی که شد کنار گذاشته شدم. اعتقاد دارم تا زمانی که نمایندهها در امورات اجرایی و انتصابات دخالت کنند جایگاه نخبگان در امور کشور در رأس نیست.
در انتخابات ریاست جمهوری عدهای پشت سر آقای رئیسی قرار گرفتند، وقتیایشان رئیس جمهور شد عدهای سهم خواهی کردند. بجای اینکه نخبگان و افراد شایستهای بیایند، کسانی آمدند که در انتخاب آقای رئیسی سهم داشتند. آقای روحانی گرایش و خط سیاسیایشان مشخص بود، ولی آقای رئیسی با شعار پیشرفت کشور و نگاه به داخل آمدند، لازمهاش این بود که بجای سهم خواهان، نخبگان را انتخاب کنند. چرا افرادی که دارای فکر هستند نباید بیایند و مدیریت کنند. به عنوان مثال، یک مسأله محسوس در نفت، بحث آتش گرفتن چاههای نفتی است، یکایستگاه نفتی با تولید ۳ هزار بشکه، ۷۵ روز میسوزد. در حالی که طرحی وجود دارد که در کمتر از یک روز این چاه خاموش شود. چرا نخبههایی که میتوانند مدیریت کنند و میتوانند از هدررفت بیت المال جلوگیری کنند، جایگاه پیدا نمیکنند؟ اگر دولت و نظام بخواهد موفق شود باید به جایگاه نخبگان خارج از جایگاه سیاسی توجه کند.
شاید فردی اصلاح طلب باشد ولی در همین دولت اصولگرایی مدیر موفقی شود، برعکس در دولت اصلاح طلب ممکن است افرادی باشند که بتوانند فعالیت و مدیریت خوبی داشته باشند ولی جایگاهی به وی ندهند. این موضوعات باعث به حاشیه راندن جوانان و شایستگان میشود.
آقای رئیسی گفتهاند عملکرد مدیران پایش میشود و در بدنه مدیریتی دولت تغییراتی ایجاد خواهد شد. لذا بحث نخبگان موضوع خیلی مهمی است و در جهت برون رفت کشور از مشکلات اثرگذار خواهد بود.
نمایندگان باید بر اجرای قوانین نظارت داشته باشند، اگر نماینده نتواند نظارت خوبی داشته باشد نمیتواند عملکرد خوبی داشته باشد، نظر شما درباره عملکرد نماینده مردم گچساران چیست؟
دوره نمایندگی آقای حسینی کم بوده و ایشان در میان دوره وارد مجلس شدند. از طرفی بحث سهم خواهی از ایشان نیز وجود داشت. ایشان توسط اصولگرایان قدیمی گچساران مورد حمایت خاص قرار گرفت و میخواست از سهم خواهیهای سنتی و قدیمی عبور کند و به طرف جوانان بیاید. ولی داستان شبیه جراحی بیمار سرطانی است. بیماری که به تمام بدن وارد شده است، نیاز دارد که در ابتدا با دارو و... درمان شود و در جایی جراحی صورت بگیرد.
آقای حسینی در ابتدا سریعاً از اصولگرایان عبور کرد، و از جوانان شروع کرد. به دلیل کم تجربگی جوانان، آقای حسینی چندین بار مسوول دفترهای خود را تغییر داد. ایشان آزمون و خطای زیادی انجام داد.
آقای علیزاده مسوول دفترایشان در مراسم معارفه فرمانده بسیج گچساران حرفی زد که نه تنها شأن و منزلت نماینده را حفظ نکرد، بلکه نماینده زیر سؤال رفت.
حسین بهرامی در زمان بنده در سازمان حراست نفر اول حراست کل کشور در حوزه آزمونهای حراست بود، که آقای علیزاده با اسم بردن ازایشان باعث هتک حرمت شد و به نظر من بیحرمتی به آقای حسینی شد.
به نظر من عبور از روشهای سنتی به طرف روشهای نوین و استفاده از جوانان و نخبگان باید به صورت آرامتری انجام میگرفت. از طرفی آقای حسینی پشتوانه آرای خوبی نداشت، مثل آقای تاجگردون از رأی بالایی برخوردار نبود، که نشان دهنده این است که اقبال عامه مردم به انتخابایشان نبود، بلکهایشان نسبت به بقیه کاندیداها رأی بالاتری آورد و نماینده شد.
آقای تاجگردون به پشتوانه آرای بالای مردم، صحیح یا غلط، نقطه عطفی داشت و در دولت و مجلس پذیرفته بودند که ۸۰ درصد آرا را بدست آورده است. ولی کسب ۲۰ یا ۳۰ درصد آرا که توسط آقای حسینی بدست آمد از ضعف خاصی برخوردار است. آقای حسینی آنطوری که شایسته گچساران نفت خیز بود نتوانست حرکت کند، اگر چه ایشان فرد سالم و درستی هستند، جانباز هستند و جزو افراد ارزشی نظام هستند.
اعتقاد دارم نمایندگان بجای پرداختن به وظیفه اصلی خود به حواشی پرداختهاند. وظیفه اصلی نماینده قانونگذاری و نظارت بر اجرای قانون است. ولی نمایندگان برخلاف سخن صریح رهبر انقلاب در امورات اجرایی دخالت کردهاند، سهم خواهی کردهاند و به دنبال جنگ و دعوا برای انتخاب مدیران در استان بودهاند، در حالی که باید این جنگ و دعواها برای سهم گرفتن از بودجه برای استان میبوده است.
بودجه ۲ هزار میلیاردی استان در سال ۱۴۰۱ در مقابل حجم زیاد نواقص، کمبودها و حجم عظیم بیکاری در استان، عدد کمی بوده است.
پروژه پتروپالایشگاه ما ۲۰۰ هزار میلیارد تومان اعتبار هزینه ای دارد، یعنی صدبرابر بودجه استان کهگیلویه و بویراحمد. نمایندگان باید منابع موجود در دولت را با تلاش و هماهنگی به شهرستانها بیاورند، کاری که سالهای سال انجام نگرفت.
آقای تاجگردون عزل شخص بنده را از آقای زنگنه خواست. ولی خارج از مسائل شخصی، ایشان بودجههای خیلی خوبی به شهرستان آورد و انصافا کار و تلاش کرد، هر چند کهایشان برنامهها و حواشی خود را داشت. و شاید از ظرفیت کلیایشان باز هم به خوبی استفاده نشد. آقای تاجگردون در مسیری که قرار گرفت راه اشتباهی را طی کرد، ایشان اگر بجای حالت تکبرمآبانه از فروتنی و تواضع استفاده میکردند، باز هم میتوانستند به پیشرفت استان کمک کنند.
طی مدتی از شما به عنوان یکی از گزینه های مدیرعاملی شرکت گچساران نام می بردند چه اتفاقی افتاد؟
علارغم اینکه در تهران جایگاه خوبی دارم، ولی شهر و استان خودم را فراموش نکردهام، تلاش میکنم تا به پیشرفت استان و رفع معضل بیکاری کمک میکنم. ولی درخصوص گچساران جریانات سیاسی مانع از این شدند که بتوانم در سطح مدیرعامل در گچساران حضور پیدا کنم. تلاشهایی هم کردیم که آقای حسینی را قانع کنیم که ما به صحنه انتخابات ورود پیدا نمیکنیم. درخصوص انتخابات یک بار آمدیم و دیدیم که مردم اقبالی ندارند به فردی که بصورت علمی بخواهد امورات را مدیریت کنند، بلکه انتخاب مردم طایفهای و سنتی و قدیمی است. هنوز زود است که امثال ما بتوانیم در جایگاه نمایندگی استان کهگیلویه و بویراحمد قرار بگیریم. امثال بنده که نگاه توسعهای استان را دارند باید سکان مدیریتی و نمایندگی را برعهده بگیرند ولی شاید خیلی زمان لازم است تا به این روز برسیم.
درخصوص مدیرعاملی شرکت نفت، علیرغم سلامت و پاکی آقای کاهکش، طوری که باید گچساران را اداره میکرد اتفاق نیفتاد، مناطق نفت خیز نیز به این نتیجه رسیدند که کاهکش انتخاب مناسبی نبود. الان به نظر من باید فردی در جایگاه مدیرعاملی گچساران قرار بگیرد که به تمام مسائل عاقلانه فکر کند. تعامل با تمام جریانات سیاسی یکی از مواردی است که میبایست به آن توجه شود. کسی که در این جایگاه قرار میگیرد باید آسیبشناسی کلی از صنعت نفت و مسوولیتهای اجتماعی نفت داشته باشد. مدیرعامل به تنهایی نمیتواند این کار را انجام دهد، بلکه باید بازوهای قوی در کنار خود داشته باشد. ممکن است آقای نماینده فردی را معرفی کند، نباید مقاومت صورت بگیرد، بلکه باید این فرد بررسی شود و نقاط ضعف و قوت مشخص شود، اگر توانمند بود تأیید شود، اگر توانمند نبود باید با نماینده بررسی شود و کنار گذاشته شود.
نباید تقابل با نماینده شود، نماینده مردم حرمت دارد، و مدیرعامل باید حرمت نماینده را نگهدارد و در جهت تعامل با نماینده قدم بردارد. نه اینکه کامل تابع نماینده باشد که در محافل بگویند ایشان ماشین امضای نماینده است و نه برعکس.
رسانهها بازوی توانمندی برای دولت میتوانند باشند، شفافسازی در هر سازمانی موجب حذف شدن حاشیهها میشود، جایگاه رسانه در تبیین دستاوردهای دولت در استان بسیار کمرنگ است و مقصر رسانهها نیستند، بلکه مقصر مدیران دولت هستند.