تاریخ انتشار
جمعه ۲۶ اسفند ۱۴۰۱ ساعت ۱۴:۰۷
کد مطلب : ۴۵۹۹۱۴
آیا چین رویکرد سیاست خارجی ایران را تغییر می دهد؟
۰
کبنا ؛ماهان نصراللهی در انتخاب نوشت: در سال ۱۳۹۴، با اعدام شیخ نمر توسط عربستان سعودی درحالیکه این کشور تحتفشارهای بینالمللی قرار گرفته بود، عدهای در تهران در اقدامی ضدملی و خسارتبار به سفارت عربستان در تهران حمله کردند و آنجا را به آتش کشیدند. بعد از آن عربستان بهصورت یکجانبه روابط خود را با ایران قطع کرد. به دنبال این موضوع، همه کشورهای عضو شورای همکاری خلیجفارس هم سفرای خود را از ایران فراخواندند و موج محکومیت جهانی علیه ایران و همدردی با عربستان شکل گرفت. در اواخر دولت روحانی مذاکرات دو طرف برای احیای روابط آغاز شد و در دولت آقای رئیسی هم ادامه پیدا کرد. این مذاکرات با میانجیگری و تأثیرگذاری زیاد چین در ۲۰ اسفند ۱۴۰۱ در پکن به نتیجه رسید. طی آن ایران و عربستان توافق کردهاند که تا دو ماه آینده روابط کامل دیپلماتیک خود را از سر بگیرند.
این توافق اگرچه دیر انجام شد؛ ولی بسیار مهم و پراهمیت است. مبنای توافق ۱۴۰۱ که منجر به احیای روابط شد توافقنامههای ۱۹۹۸ و ۲۰۰۱ است که در زمان دولت خاتمی به امضای دو کشور رسیده بود. احیای روابط باتوجهبه شرایط ایران که تحت تحریمهای شدید آمریکا قرار دارد و بهخاطر حوادث اخیر و عدم احیای برجام، اجماع جهانی علیه آن در حال تکمیلشدن است، برای تهران سودمند است. از طرفی برای عربستان که با تغییر رویکرد آشکار در سیاست خارجی خود به سمت توسعه پایدار و کاهش وابستگی به نفت ایجاد حرکت میکند هم سودمند است، زیرا فرصتی را فراهم میکند که به بحرانهای پیرامونی و منطقهای خود از جمله جنگ یمن خاتمه بدهد.
نقش چین در احیای این روابط بسیار مهم است. این کشور سیاست خجول بودن را کنار گذاشته و در پی آغاز رسالتی است که بهعنوان یک ابرقدرت برای خود تعریف کرده است. پکن به نفت خلیجفارس وابسته است و میخواهد کاهش نقش آمریکا در منطقه را با ایجاد یک تصویر قدرتمند و کارآمد از خود پر کند.
اگرچه میانجیگری چین در شرایط فعلی را میتوان مفید ارزیابی کرد، ولی این نشانه آشکاری از گسترش گرایش هژمون طلبانه آن از شرق آسیا تا غرب آسیا است. عمیقشدن روابط چین و عربستان یکی از عوامل مهمی است که زمینه را برای نقشآفرینی پکن در منطقه فراهم کرده است. در سال ۲۰۲۱ حجم تجارت دوجانبه آنها به بیش از ۸۷ میلیارد دلار رسید. این رقم نسبت به ۳۰ سال پیش که دو طرف روابط رسمی سیاسی برقرار کردند ۲۱۹ برابر شده است. همچنین بیشترین سرمایهگذاری چین در منطقه در عربستان بوده که تا سال ۲۰۲۱ به ۴۳.۵ میلیارد دلار رسیده است.
پیشبینی میشود حجم مبادلات پکن-ریاض باتوجهبه سفر مهم شیجینگپینگ به عربستان بیشتر از قبل افزایش پیدا کند. این موضوع تا حدودی درک میانجیگری چین بین ایران و عربستان را آسانتر میکند؛ بنابراین باتوجهبه افزایش تعاملات تجاری چین و عربستان هرگونه تنش و درگیری در روابط ایران و عربستان بهنوعی به منافع چین هم ضربه وارد خواهد کرد. برای مثال اگر از یمن یا عراق به مناطق نفت خیر عربستان حمله شود، احتمالاً واکنش چین نسبت به قبل بسیار متفاوت خواهد بود. این موضوعی است که ایران باید از این به بعد در تعیین خطمشی منطقهای آن را در نظر بگیرد.
شاید حضور چین در خلیج فارس بتواند شکل جدید و دور از تنشی به سیاست خارجی ایران بدهد و آن را تشویق به سمت اتخاذ یک رویکرد اقتصادی کند. اگرچه برای چنین نتیجهگیری بسیار زود است؛ ولی بهخاطر حضور چین در این توافق رفتار منطقهای ایران تحتتأثیر قرار خواهد گرفت. جدیت چین برای حضور در منطقه برای تضمین منافع خود و نیز فراهمکردن زمینه برای تکمیل ابتکار کمربند و راه میتواند نهتنها سیاست منطقهای بلکه حتی رویکرد سیاست خارجی ایران را تحتتأثیر قرار دهد. زیرا تثبیت حضور چین ایران را ناگزیر از تغییر رویکرد خود خواهد کرد.
بهطورکلی قدرتیابی چین در منطقه میتواند چالش بزرگی برای ایران ایجاد کند. تهران همواره خواهان خروج آمریکا از خلیجفارس و تأمین امینت آن بهوسیله کشورهای منطقه بوده است. هم اکنون لازم است از فرصت احیای روابط با عربستان استفاده کند تا با ایجاد یک نظم امنیتی دستهجمعی اصل «تأمین امینت منطقه بهوسیله کشورهای منطقه» را که همواره بر آن تأکید داشته است عملیاتی سازد؛ زیرا اگرچه چین اعلام کرده است که انگیزه پنهانی در ایفای نقش میانجی بین عربستان و ایران ندارد؛ ولی واضح است که باتوجهبه اهمیت استراتژیک منطقه برای این کشور، پکن هرگز ایده شکلگیری و تثبیت نقش مسلط خود در این منطقه را رها نخواهد کرد.
رئیسجمهور چین در سفر اخیر خود به عربستان با شرکت در اجلاس سران شورای همکاری خلیجفارس اشتیاق خود برای نقشآفرینی در خلیجفارس را نشان داده است. ایران لازم است با درپیشگرفتن یک سیاست متوازن بین شرق و غرب و یک رویکرد توسعه محور تاحدامکان تنش در روابط خارجی خود را کاهش دهد تا سطح بازیگری خود را افزایش دهد. همانطور که اشاره شد باتوجهبه حجم سرمایهگذاری چین در کشورهای عربی، در صورت بروز تنش بین ایران و کشورهای منطقه، پکن حمایت بیشتری از کشورهای عربی نشان خواهد داد. مواضع چند ماه پیش پکن گویای این مهم است. نکاه آخر اینکه روابط ایران و عربستان با وجود احیاشدن همچنان شکننده است، دو طرف باید با وسواس زیادی از فروپاشی دوباره آن جلوگیری کنند. تجربه احیای روابط با عربستان باید این درس را به ایران بدهد که برای همیشه مانع از هرگونه اهانت و تعرض به امکان دیپلماتیک کشورهای خارجی در ایران شود، زیرا آثار منفی ناشی از این اقدامات برای کشور فراتر از تصورات بوده است و خسارتهای مادی و معنی آن غیرقابلتوصیف است.
این توافق اگرچه دیر انجام شد؛ ولی بسیار مهم و پراهمیت است. مبنای توافق ۱۴۰۱ که منجر به احیای روابط شد توافقنامههای ۱۹۹۸ و ۲۰۰۱ است که در زمان دولت خاتمی به امضای دو کشور رسیده بود. احیای روابط باتوجهبه شرایط ایران که تحت تحریمهای شدید آمریکا قرار دارد و بهخاطر حوادث اخیر و عدم احیای برجام، اجماع جهانی علیه آن در حال تکمیلشدن است، برای تهران سودمند است. از طرفی برای عربستان که با تغییر رویکرد آشکار در سیاست خارجی خود به سمت توسعه پایدار و کاهش وابستگی به نفت ایجاد حرکت میکند هم سودمند است، زیرا فرصتی را فراهم میکند که به بحرانهای پیرامونی و منطقهای خود از جمله جنگ یمن خاتمه بدهد.
نقش چین در احیای این روابط بسیار مهم است. این کشور سیاست خجول بودن را کنار گذاشته و در پی آغاز رسالتی است که بهعنوان یک ابرقدرت برای خود تعریف کرده است. پکن به نفت خلیجفارس وابسته است و میخواهد کاهش نقش آمریکا در منطقه را با ایجاد یک تصویر قدرتمند و کارآمد از خود پر کند.
اگرچه میانجیگری چین در شرایط فعلی را میتوان مفید ارزیابی کرد، ولی این نشانه آشکاری از گسترش گرایش هژمون طلبانه آن از شرق آسیا تا غرب آسیا است. عمیقشدن روابط چین و عربستان یکی از عوامل مهمی است که زمینه را برای نقشآفرینی پکن در منطقه فراهم کرده است. در سال ۲۰۲۱ حجم تجارت دوجانبه آنها به بیش از ۸۷ میلیارد دلار رسید. این رقم نسبت به ۳۰ سال پیش که دو طرف روابط رسمی سیاسی برقرار کردند ۲۱۹ برابر شده است. همچنین بیشترین سرمایهگذاری چین در منطقه در عربستان بوده که تا سال ۲۰۲۱ به ۴۳.۵ میلیارد دلار رسیده است.
پیشبینی میشود حجم مبادلات پکن-ریاض باتوجهبه سفر مهم شیجینگپینگ به عربستان بیشتر از قبل افزایش پیدا کند. این موضوع تا حدودی درک میانجیگری چین بین ایران و عربستان را آسانتر میکند؛ بنابراین باتوجهبه افزایش تعاملات تجاری چین و عربستان هرگونه تنش و درگیری در روابط ایران و عربستان بهنوعی به منافع چین هم ضربه وارد خواهد کرد. برای مثال اگر از یمن یا عراق به مناطق نفت خیر عربستان حمله شود، احتمالاً واکنش چین نسبت به قبل بسیار متفاوت خواهد بود. این موضوعی است که ایران باید از این به بعد در تعیین خطمشی منطقهای آن را در نظر بگیرد.
شاید حضور چین در خلیج فارس بتواند شکل جدید و دور از تنشی به سیاست خارجی ایران بدهد و آن را تشویق به سمت اتخاذ یک رویکرد اقتصادی کند. اگرچه برای چنین نتیجهگیری بسیار زود است؛ ولی بهخاطر حضور چین در این توافق رفتار منطقهای ایران تحتتأثیر قرار خواهد گرفت. جدیت چین برای حضور در منطقه برای تضمین منافع خود و نیز فراهمکردن زمینه برای تکمیل ابتکار کمربند و راه میتواند نهتنها سیاست منطقهای بلکه حتی رویکرد سیاست خارجی ایران را تحتتأثیر قرار دهد. زیرا تثبیت حضور چین ایران را ناگزیر از تغییر رویکرد خود خواهد کرد.
بهطورکلی قدرتیابی چین در منطقه میتواند چالش بزرگی برای ایران ایجاد کند. تهران همواره خواهان خروج آمریکا از خلیجفارس و تأمین امینت آن بهوسیله کشورهای منطقه بوده است. هم اکنون لازم است از فرصت احیای روابط با عربستان استفاده کند تا با ایجاد یک نظم امنیتی دستهجمعی اصل «تأمین امینت منطقه بهوسیله کشورهای منطقه» را که همواره بر آن تأکید داشته است عملیاتی سازد؛ زیرا اگرچه چین اعلام کرده است که انگیزه پنهانی در ایفای نقش میانجی بین عربستان و ایران ندارد؛ ولی واضح است که باتوجهبه اهمیت استراتژیک منطقه برای این کشور، پکن هرگز ایده شکلگیری و تثبیت نقش مسلط خود در این منطقه را رها نخواهد کرد.
رئیسجمهور چین در سفر اخیر خود به عربستان با شرکت در اجلاس سران شورای همکاری خلیجفارس اشتیاق خود برای نقشآفرینی در خلیجفارس را نشان داده است. ایران لازم است با درپیشگرفتن یک سیاست متوازن بین شرق و غرب و یک رویکرد توسعه محور تاحدامکان تنش در روابط خارجی خود را کاهش دهد تا سطح بازیگری خود را افزایش دهد. همانطور که اشاره شد باتوجهبه حجم سرمایهگذاری چین در کشورهای عربی، در صورت بروز تنش بین ایران و کشورهای منطقه، پکن حمایت بیشتری از کشورهای عربی نشان خواهد داد. مواضع چند ماه پیش پکن گویای این مهم است. نکاه آخر اینکه روابط ایران و عربستان با وجود احیاشدن همچنان شکننده است، دو طرف باید با وسواس زیادی از فروپاشی دوباره آن جلوگیری کنند. تجربه احیای روابط با عربستان باید این درس را به ایران بدهد که برای همیشه مانع از هرگونه اهانت و تعرض به امکان دیپلماتیک کشورهای خارجی در ایران شود، زیرا آثار منفی ناشی از این اقدامات برای کشور فراتر از تصورات بوده است و خسارتهای مادی و معنی آن غیرقابلتوصیف است.