شهید حاج سید نجف بلادیان در سال ۱۳۱۷ در یکی از روزهای خوب خدا در بهبهان در خانوادهای مذهبی به دنیا آمد و در سال ۱۳۵۷ در شهرستان گچساران به شهادت رسید.
شهیدان سید نجف بلادیان از طبقه بازاریان، امیرحسین کیامرثی و شهید غریب پرویزی از طبقه کارگر، شهید سید مذکور پارسی دانشجو، شهید محمد فراشبندی دانش آموز و شهید حسین امینی دانش آموز 6 شهید قیام نوزدهم آبان سال ۱۳۵۷ در گچساران هستند.
به گزارش کبنا، شهید حاج سید نجف بلادیان در سال ۱۳۱۷ در یکی از روزهای خوب خدا در بهبهان در خانوادهای مذهبی به دنیا آمد و در سال ۱۳۵۷ در شهرستان گچساران به شهادت رسید.
شهید بلادیان تا مقطع اول دبیرستان به تحصیل ادامه داد، اما در پی مشکلات درس را رها کرد و به کار خیاطی مشغول شد. چون به فعالیتهای مذهبی علاقه داشت. ساعاتی از روزش را به فعالیتهای دینی میپرداخت.
وی که به مسائل دینی بسیار پایبند بود. در مغازهاش به توزیع نوارهای اعلامیههای امام راحل پخش نشریات دینی از جمله کتابهای مذهبی روشنفکرانه میپرداخت، در حقیقت با این فعالیتها مغازه ایشان مرکزی برای رفت و آمدهای مذهبی بود که به همین دلیل ساواک فعالیتهای وی را زیر نظر گرفت.
درسال ۵۷-۵۶ تظاهرت مردمی به رهبری امام امت شروع شد و او در این دوران نقش مهمی در شهرستان گچساران به عهده داشت.
در صبح یکی از روزها بعد از تیراندازی ماموران رژیم که منجر به برهم زدن مراسم سخنرانی شد شهید بلافاصله برخواست و پشت میکروفن قرار گرفت و مردم را به استقامت و شجاعت دعوت کرد و آیه ولا تحسبنالذین قتلوا فیسبیلالله امواتا بل احیاءعندربهم یرزقون را تلاوت کرد و سرانجام در اجتماع باشکوهی که بعد از ظهر همان روز از طرف مردم گچساران در مسجد شهیدان ایجاد شده بود، ماموران نظامی رژیم پهلوی به طرف مردم تیراندازی کردند و از جمله شهید بلادیان مورد اصابت قرار گرفت و به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
وی در هنگام انتقال به بیمارستان بهبهان گفته بود در مراسم من عزاداری و گریه نکنید و خودتان را آزار و اذیت ندهید لباس سیاه برایم نپوشید. فرزندم را با تربیت اسلامی بزرگ کنید. شهادت ما در راه خداست ناراحت نباشید زیرا شهادت در راه خدا ناراحتی ندارد.
مختصری از زندگینامه شهید حسین امینی
حسین امینی فرزند ابوالقاسم در سال 1338 در یک خانواده مذهبی اصفهان به دنیا آمد، شهید امینی و خانواده اش در گچساران زندگی می کردند. در سال دوم دبیرستان (1356) در پی اعتصابی که در دبیرستان رخ داد، او را محرک اصلی شناختند و با تمهیدات مختلف از جمله کم کردن نمره انضباط و اخطار کتبی متعدد به خانواده وی و در نهایت با اینکه او در طول دوران تحصیل خود شاگرد ممتاز بود وی را در چند نمره درسی تجدید کردند ولی او همچنان با فعالیت در زمینه رشد و آگاهی دانش آموزان همدوره خود و ایراد مقاله هایی در زمینه های مختلف فرهنگی و اجتماعی مورد نظر وتعقیب مأ موران رژیم واقع می شد.
ایشان از کلاس اول (رشته ریاضی -فیزیک) در دبیرستان سعدی مبارزه مخفیانه خود را با رژیم پهلوی آغاز کرد. همزمان با علنی شدن قیام مردم علیه رژیم ، بویژه پس از واقعه 17 شهریور 1357 ،وی و دوستانش اولین تشکیلات و تظاهرات علنی را در خیابانهای شهر پی ریزی کردند و بارها با مأموران ساواک درگیر شدند در یکی از شبها پس از قرائت خطبه ای از نهج البلاغه و مقاله ای درباره حجاب در مسجد بیت العباس ، مورد بازخواست شدید ساواک قرار گرفت .ایشان جوانی بسیار مؤدب و متواضع ، ساده و بی تکلف بود و در ایثار و گذشت در حق دوستان ،هوش و استعداد و تلاش بی وقفه در ایجاد تشکیلات و انسجام بین دوستان سر آمد بود. وی در شب عید قربان به دست مزدوران رژیم پهلوی ،در مسجد شهیدان به شهادت رسید.
از کلاس اول دبیرستان مبارزه مخفیانه خود را با رژیم پهلوی آغاز کرد. در شب عید قربان به دست مزدوران رژیم پهلوی ،در مسجد شهیدان به شهادت رسید.