تاریخ انتشار
چهارشنبه ۱۴ دی ۱۴۰۱ ساعت ۰۹:۲۴
کد مطلب : ۴۵۶۵۶۶
مذاکرهکنندهای که به مذاکره اعتقادی ندارد
۰
کبنا ؛
مذاکره اساسا برای رسیدن به نتیجهای است که طرفین در پی آن هستند و برای هر طرف این نتیجه متفاوت است. حال اینکه در مذاکرات بهحدی گفتوگو صورت میگیرد که در نهایت طرفین بهحدی از توافق رضایت دهند. تفاوت در اعتقاد و عدم اعتقاد به مذاکره و گفتوگوست که یکی نتایج خوب و دیگری نتایج نه چندان مطلوبی را پدید میآورد.
به گزارش «کبنا» به نقل از آرمان ملی، اما تخریب اصل مذاکره رویکردی است که چندان قابل قبول و موجه نیست و حتی دولت اصولگرای سیزدهم نیز این رویکرد را برنمیتابد. اینکه سعید جلیلی هر از چندی اساس برجام را زیرسوال میبرد در نوع خود جالب توجه است. چرا که وی در زمان تصدی خود مذاکرات را به اندازهای فرسایشی کرد که تنها نتیجه آن فشار و تحریم بود.
به گزارش «کبنا» به نقل از آرمان ملی، اما تخریب اصل مذاکره رویکردی است که چندان قابل قبول و موجه نیست و حتی دولت اصولگرای سیزدهم نیز این رویکرد را برنمیتابد. اینکه سعید جلیلی هر از چندی اساس برجام را زیرسوال میبرد در نوع خود جالب توجه است. چرا که وی در زمان تصدی خود مذاکرات را به اندازهای فرسایشی کرد که تنها نتیجه آن فشار و تحریم بود.
از دیپلماسی بیانیه تا انعقاد برجام
دیپلماسی حوزه عقلانیت، درایت هوشمندی در سیاست و نظام بینالملل است و کشورها در این حوزه درصددند به نحوی عمل کنند که در روابط با سایر کشورها بتوانند سود بیشتری برای کشور خود کسب کنند. اتفاقا هنر دیپلماسی به این است که یک دیپلمات یا یک تیم مذاکره بتواند بر مبنای منافع ملی خود به نحوی عمل کرده و پیش برود که نهایت منافع و دستاوردها را برای کشور خود به دست بیاورد. حال اینکه هر تیم مذاکرهکنندهای که در این راستا زبدهتر کاربلدتر و بهتر بتواند هنر دیپلماسی خود را به نحو بهتری به نمایش گذاشته و به منصه ظهور برساند مسلما بهتر خواهد توانست در راستای کسب منافع ملی خود کشور باشد. در همین راستا اگر نگاهی به عملکرد دولتهای گذشته در حوزه سیاست خارجی بهویژه دیپلماسی مذاکره بیندازیم و نتایج آن عملکردها را مورد بررسی قرار دهیم بهراحتی میتوان گفت که کدام رویکرد در عرصه سیاست خارجی و مذاکره منافع کشور را با خود به همراه داشته و توانسته تا حدی شرایط جامعه را تسهیل کند و کدام نوع رویکرد صرفا شعارگونه و آرزومندانه بوده است. برای درک بهتر این معنا و مفهوم کافی است بازگشتی به دولت دهم و تیم مذاکرهکننده داشته باشیم که آن زمان مذاکرات آلماتی را در پیش داشت و به عبارتی حضورش در مذاکرات نیز صرفا بر مبنای مذاکره برای مذاکره بود و پس از چند دور مذاکره نتیجهای حاصل نشد. تیم مذاکرهکنندهای که ریاست آن برعهده سعید جلیلی، دبیر وقت شورایعالی امنیت ملی بود که سیاست بیانیهخوانی را در پیش گرفته شده بودسیاستی که علی اکبر ولایتی؛ وزیرخارجه پیشین در انتخابات ریاستجمهوری سال 92 خطاب به جلیلی گفت: «دیپلماسی خشونت و سرسختی نشان دادن نیست. دیپلماسی تعامل و بدهبستان است. نمیشود که آنها هرچه که ما میخواهیم بدهند و ما هیچکاری نکنیم! دیپلماسی بیانیه صادرکردن پشت تریبون نیست! آنچه مردم میبینند این است که شما مسئول مذاکرات هستید و هیچ چیزی حاصل نشده و مدام تحریمها ببیشتر شده و به مردم فشار بیشتری آمده است. با این حال روی دیگر سکه مذاکرات زمانی بود که دولت حسن روحانی روی کارآمد و محمد جواد ظریف در مقام وزیر امور خارجه مسئولیت مستقیم مذاکرات را برعهده گرفت و پس از دو سال مذاکرات فشرده در تیرماه 94 بالاخره با کشورهای 1+5 به توافقی تحت عنوان برجام دست یافت. توافقی که مواهب و دستاوردهای اقتصادی برای ایران داشت و اگر آمریکا پس از چند سال به طور غیرقانونی از آن خارج نمیشد امروز دستاوردهای بسیار بیشتری برای کشورمان داشت. این تفاوت مذاکره نتیجهمحور با مذاکره برای مذاکره است. گرچه دولت فعلی نیز روند مذاکرات را در جهت احیای برجام ادامه میدهد اما بسیاری معتقدند که اگر مذاکرات در همان اواخر دولت روحانی به سرانجام میرسید امروز دولت رئیسی نیز از منافع آن بهرهمند میشد
حمله به برجام
روز دوشنبه بود که یک عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام در جمع استادان دانشگاه یزد با اشاره به مذاکرات هستهای اظهارداشت: «رهبری، سیاست و جایگاهها را معرفی میکنند و رئیسجمهور هم رویکردها را محقق میسازد؛ دولتها در سیاست خارجه نظیر بحث هستهای به مذاکره میپردازند و دولت براساس سلیقه خود و در چارچوبهای ذکر شده به مذاکره میپردازند.» سعید جلیلی گفت: « در دورانی که بنده به این مذاکرات اعزام میشدم، بارها گفتم که نتیجه چندانی از این مذاکرات حاصل نمیشود؛ توافقی که حاصل شد، ایرادهای بسیار فراوانی داشت، نظیر بند ۳۷ برجام که باورنکردنی است.» صحبتهای جلیلی در شرایطی است که وی در دوران خود نیز اساسا اعتقادی به مذاکره برای حصول نتیجه نداشت. حال اینکه مشخص نیست چرا دولتی مذاکرات را به نتیجه رسانده و از کنار آن به دستاوردهایی رسیده باید مورد تخطئه قرار گیرد. پرسش اینجاست که جلیلی خود در مقام رئیس تیم مذاکرهکننده به کدام موفقیت دست یافته که اساسا مذاکرات برجامی را زیرسوال میبرد؟ جالب اینکه مواضع جلیلی در شرایطی مطرح میشوند که یار گرمابه و گلستان وی علی باقریکنی امروز ریاست تیم مذاکرهکننده را دارد و در راستای سیاستهای دولت درصدد از سرگیری مذاکره و احیای برجام است. گویی اینکه موضع جلیلی با دولت همسو نیز چندان همخوانی ندارد .
دیپلماسی حوزه عقلانیت، درایت هوشمندی در سیاست و نظام بینالملل است و کشورها در این حوزه درصددند به نحوی عمل کنند که در روابط با سایر کشورها بتوانند سود بیشتری برای کشور خود کسب کنند. اتفاقا هنر دیپلماسی به این است که یک دیپلمات یا یک تیم مذاکره بتواند بر مبنای منافع ملی خود به نحوی عمل کرده و پیش برود که نهایت منافع و دستاوردها را برای کشور خود به دست بیاورد. حال اینکه هر تیم مذاکرهکنندهای که در این راستا زبدهتر کاربلدتر و بهتر بتواند هنر دیپلماسی خود را به نحو بهتری به نمایش گذاشته و به منصه ظهور برساند مسلما بهتر خواهد توانست در راستای کسب منافع ملی خود کشور باشد. در همین راستا اگر نگاهی به عملکرد دولتهای گذشته در حوزه سیاست خارجی بهویژه دیپلماسی مذاکره بیندازیم و نتایج آن عملکردها را مورد بررسی قرار دهیم بهراحتی میتوان گفت که کدام رویکرد در عرصه سیاست خارجی و مذاکره منافع کشور را با خود به همراه داشته و توانسته تا حدی شرایط جامعه را تسهیل کند و کدام نوع رویکرد صرفا شعارگونه و آرزومندانه بوده است. برای درک بهتر این معنا و مفهوم کافی است بازگشتی به دولت دهم و تیم مذاکرهکننده داشته باشیم که آن زمان مذاکرات آلماتی را در پیش داشت و به عبارتی حضورش در مذاکرات نیز صرفا بر مبنای مذاکره برای مذاکره بود و پس از چند دور مذاکره نتیجهای حاصل نشد. تیم مذاکرهکنندهای که ریاست آن برعهده سعید جلیلی، دبیر وقت شورایعالی امنیت ملی بود که سیاست بیانیهخوانی را در پیش گرفته شده بودسیاستی که علی اکبر ولایتی؛ وزیرخارجه پیشین در انتخابات ریاستجمهوری سال 92 خطاب به جلیلی گفت: «دیپلماسی خشونت و سرسختی نشان دادن نیست. دیپلماسی تعامل و بدهبستان است. نمیشود که آنها هرچه که ما میخواهیم بدهند و ما هیچکاری نکنیم! دیپلماسی بیانیه صادرکردن پشت تریبون نیست! آنچه مردم میبینند این است که شما مسئول مذاکرات هستید و هیچ چیزی حاصل نشده و مدام تحریمها ببیشتر شده و به مردم فشار بیشتری آمده است. با این حال روی دیگر سکه مذاکرات زمانی بود که دولت حسن روحانی روی کارآمد و محمد جواد ظریف در مقام وزیر امور خارجه مسئولیت مستقیم مذاکرات را برعهده گرفت و پس از دو سال مذاکرات فشرده در تیرماه 94 بالاخره با کشورهای 1+5 به توافقی تحت عنوان برجام دست یافت. توافقی که مواهب و دستاوردهای اقتصادی برای ایران داشت و اگر آمریکا پس از چند سال به طور غیرقانونی از آن خارج نمیشد امروز دستاوردهای بسیار بیشتری برای کشورمان داشت. این تفاوت مذاکره نتیجهمحور با مذاکره برای مذاکره است. گرچه دولت فعلی نیز روند مذاکرات را در جهت احیای برجام ادامه میدهد اما بسیاری معتقدند که اگر مذاکرات در همان اواخر دولت روحانی به سرانجام میرسید امروز دولت رئیسی نیز از منافع آن بهرهمند میشد
حمله به برجام
روز دوشنبه بود که یک عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام در جمع استادان دانشگاه یزد با اشاره به مذاکرات هستهای اظهارداشت: «رهبری، سیاست و جایگاهها را معرفی میکنند و رئیسجمهور هم رویکردها را محقق میسازد؛ دولتها در سیاست خارجه نظیر بحث هستهای به مذاکره میپردازند و دولت براساس سلیقه خود و در چارچوبهای ذکر شده به مذاکره میپردازند.» سعید جلیلی گفت: « در دورانی که بنده به این مذاکرات اعزام میشدم، بارها گفتم که نتیجه چندانی از این مذاکرات حاصل نمیشود؛ توافقی که حاصل شد، ایرادهای بسیار فراوانی داشت، نظیر بند ۳۷ برجام که باورنکردنی است.» صحبتهای جلیلی در شرایطی است که وی در دوران خود نیز اساسا اعتقادی به مذاکره برای حصول نتیجه نداشت. حال اینکه مشخص نیست چرا دولتی مذاکرات را به نتیجه رسانده و از کنار آن به دستاوردهایی رسیده باید مورد تخطئه قرار گیرد. پرسش اینجاست که جلیلی خود در مقام رئیس تیم مذاکرهکننده به کدام موفقیت دست یافته که اساسا مذاکرات برجامی را زیرسوال میبرد؟ جالب اینکه مواضع جلیلی در شرایطی مطرح میشوند که یار گرمابه و گلستان وی علی باقریکنی امروز ریاست تیم مذاکرهکننده را دارد و در راستای سیاستهای دولت درصدد از سرگیری مذاکره و احیای برجام است. گویی اینکه موضع جلیلی با دولت همسو نیز چندان همخوانی ندارد .