تاریخ انتشار
چهارشنبه ۲ آذر ۱۴۰۱ ساعت ۱۱:۵۰
کد مطلب : ۴۵۴۷۱۸
سید نعمتالله صدوقی، فعال سیاسی اصلاحطلب در گفتوگو با کبنانیوز مطرح کرد
زمانی میتوانیم محرومیت زدایی کنیم که تفکیک قوا صورت بگیرد / در استانهای محروم توجه نمایندهها به تغییر مدیران است و نتیجه اش مشخص است / همه باید به مردم برگردیم، مردم را ولی نعمت و محرم بدانیم / هر گاه نخبگان به کار گرفته شوند مثل نور خورشید، روشنی در تمام جامعه تابیده میشود، توسعه و پویایی و شادابی در جامعه ایجاد میشود
۰
کبنا ؛در هر جامعهای باید باب گفت و گو باز باشد تا مسائل به شکل عادی حل شوند، اما زمانی که گفت و گو حذف میشود، افراد نمیتوانند درباره مسائل مختلف با هم گفت و گو کنند، یا رسانهها نتوانند صدای جامعه باشند، مشکلات به شکلهای مختلف؛ اعتراض، خشونت و... بروز میکنند. در خصوص شرایط فعلی، موضوع گفتوگو، نخبگان، معیشت و نحوه مدیریت در کشور و استان کهگیلویه و بویراحمد پایگاه خبری کبنا نیوز تصمیم گرفته که با چهرههای مختلف کشوری و استانی پیرامون مسائل مطرح شده گفتوگوهای را ترتیب بدهد تا همچون گذشته به رسالت اصلی خود، اطلاعرسانی و آگاهی بخشی عمل کرده باشد. تاکنون با حجتالاسلام و المسلمین سید علی محمد بزرگواری، نماینده سابق مجلس، علی خرامین، عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی یاسوج و نادر منتظریان، فعال سیاسی اصولگرا گفتوگوهای را انجام دادیم و در ادامه گفتوگوی کبنا نیوز با سید نعمتالله صدوقی، فعال سیاسی اصلاحطلب شهرستان کهگیلویه را میخوانید. نعمتالله صدوقی؛ دبیری حزب اعتماد ملی و عضویت در تشکلهای سیاسی را نیز در کارنامه فعالیت سیاسی خود دارد.
ضرورت استفاده از نخبگان [به معنای واقعی] در جایگاههای مختلف اجتماعی و اداری چیست؟
وقتی نخبگان حاکم شوند، جامعه پیشرفت بیشتری دارد و افراد چاپلوس و فرصت طلب پس زده میشوند،اگر افراد دردمند و دلسوز و آگاه و مجرب حاکم شوند، عملکرد خوبی خواهند داشت و راه را میدانند.
در حال حاضر در استان کهگیلویه و بویراحمد، چندان از حضور نخبگان بهرهمند نیستیم، به واسطه وابستگیهای سیاسی و ارتباطات سیاسی و قومی بعضاً افراد مسوولیت میگیرند، هر کس از این مزایا بیشتر بهره برده باشد، موقعیت بهتری را بدست میآورد، هر کسی هم رانت ندارد گوشه عزلت میگیرد، انرژی و توانش از بین میرود. ما افراد متخصص و دلسوز زیاد داریم ولی چه کسی توجه میکند؟ نمایندگان غالباً به واسطه طایفه و گروه خود انتخاب میشوند، و وقتی این نمایندهها طایفهای برگزیده شوند، طایفهای هم انتخاب میکنند.
راهکار این است که مردم با احساس مسوولیت رأی خود را به صندوق بیاندازند و افراد با احساس مسوولیت در استان کهگیلویه و بویراحمد حضور یابند و برای توسعه استان و کشور تلاش کنند، نه برای اینکه قدرت و توجهات به خود را بیشتر کنند. الان افرادی که پول و سرمایه دارند، نفوذ هم دارند، برای کاندیداهای انتخاباتی آرا جمع میکنند، و همین افراد بعدا منافعشان باید توسط نماینده تأمین شود.
در سطح مدیریتی ما، چند درصد از نخبگان حاکم هستند؟ مدیران باید دلسوز مردم باشند، به مردم خدمت کنند نه به وزیر و استاندار و مدیرکل. متأسفانه ملاک انتخاب افراد برای مدیریت این است که فرد پرنفوذی را انتخاب کنند، به دنبال مدیر دلسوز و باتجربه نیستند، افراد به واسطه فردی دیگر معرفی میشود، فشار میآورند و گزینه خود را تحمیل میکنند. افراد بر اساس ضوابط انتخاب نمیشوند.
اگر افراد نخبه انتخاب شوند، چه مزیتی برای جامعه دارد؟
جامعه توسعه پذیر میشود و سطح آگاهی مردم بیشتر میشود. خدمات کارشناسانه به مردم ارائه میشود و تحول اساسی در همه ابعاد به وجود میآید. از پتانسیل افراد استفاده میشود و کشور از عقب ماندگی نجات پیدا میکند. هر گاه نخبگان به کار گرفته شوند مثل نور خورشید، روشنی در تمام جامعه تابیده میشود، توسعه و پویایی و شادابی در جامعه ایجاد میشود و مردم احساس آرامش میکنند. باید نخبه دلسوز کاردان و متعهد سر کار بیاید ولی متأسفانه بعضاً و شاید اکثریت مواقع این اتفاق نمیافتد.
باید اجازه دهند نمایندگان واقعی مردم وارد صحنه شوند، نباید گزینهها به مردم تحمیل شود، مردم باید بتوانند با رأی خود تغییر واقعی را ایجاد کنند. در شهرهای ما «بینش» تغییر نمیکند، فقط «افراد» تغییر میکنند. گاها میبینیم که استاندار یا نماینده سر کار میآید، همۀ مدیران را تغییر میدهند. مدیرانی که با تجربه شده و میتوانند عملکرد بهتری داشته باشند را تغییر میدهند، این وضعیت درست نیست. زمانی میتوانیم محرومیت زدایی کنیم که تفکیک قوا صورت بگیرد، به این معنا که قوه مقننه قانون گذاری کند و قوه مجریه نیز پاسخگو باشد.
چه عواملی دخیل است که اعتراض در جامعه به وجود بیاید؟ و راهکارها چیست؟
اگر کسی درد نداشته باشد فریاد نمیزند. زمانی بیمار درمان میشود که متخصص دردآشنا درد را تشخیص دهد و نسخه درمانی درستی بدهد. راهش این است که درد مردم تشخیص داده شود، خدمت گذاری به مردم سرلوحه کار قرار بگیرد، مردم را محرم و در تصمیمات دخیل بدانیم.
استاندار را باید وزیر انتخاب کند، نه نماینده، برای اینکه نماینده جرأت نکند نیروی مورد نظرش را تحمیل کند. ولی میبینیم که همیشه همینطور است، نمایندهها پستهای مدیریتی را تقسیم میکنند. استاندار استقلال رأی ندارد، به همین دلیل در استانهای محروم توجه نمایندهها به تغییر مدیران است و نتیجه اش مشخص است، روز به روز وضع اقتصادی و معیشتی مردم بدتر میشود. اگر برای مردم قدم برداریم مشکلات حل میشود، ولی وقتی با مردم فاصله گرفتیم، مردم را نامحرم دانستیم نتیجه عکس میدهد.
چرا همواره و در تمام دورهها از نخبگان در سطوح مختلف مدیریتی کمترین استفاده میشود؟
نفوذ افراد تاثیرگذار و رانتهایی که وجود دارد باعث میشود نخبگان سر کار نیایند. گاهی اوقات برخی از دولتها از افراد نخبه استفاده کردند و به این امر توجه بیشتری داشتند. گاهی اوقات یک بخشدار منصوب شده که از چند فرماندار عملکرد بهتری دارد.
خیلی از وزرا استاندار و فرماندار بودهاند، ولی زمانی که تجربیاتشان کامل شده به مرور زمان حذف شدند، در حالی که باید این نیروها بتوانند دستاورد و ثمره حضور خود را در همین مدت بروز و ظهور دهند، ولی متأسفانه حذف میشوند.
از زمان دولتهای قبل تا الان آیا افراد توانمندی بودهاند که دولتها همواره از تجربه مدیریتی آنها استفاده کنند؟ خیر، غالباً نیروهای توانمند برداشته میشوند و نیروهای ضعیف جایگزین میشوند. در حالی که این نیروهای ضعیف باید در کنار نیروهای باتجربه، تجربه کسب کنند و پس از آن به عنوان مدیر فعالیت کنند.
متأسفانه فقط افراد جابجا میشوند، یک فردی از آموزش و پرورش معاون استاندار میشود، آقای رستم قاسمی از وزارت نفت به وزارت راه رفت، نتیجه اش چه شد؟ فقط افراد را جابجا میکنند. اگر این افراد توانمند هستند، پس چرا جابجا میشوند؟ بگذارند در همان جایگاه بماند و کار کند. متأسفانه برخی افراد فقط به دنبال یافتن جایگاهی برای خود هستند. با این شرایط نخبگان گوشه عزلت گرفته و از توان آنها استفاده نمیشود. همه ما باید به مردم برگردیم، مردم را ولی نعمت و محرم بدانیم و برای آنها احترام قائل باشیم و تلاشمان برای مردم باشد، نه برای فامیل بازی، نه برای ثروت اندوزی.
در حال حاضر که در جامعه ناآرامی ایجاد شده، خیلی نمیتوان حرفی زد، فقط باید تلاش کنیم افراد توانمند در جهت توسعه منطقه به عنوان مدیر منصوب شوند. اگر بخواهیم پپیشرفت کنیم باید به دنبال نیروهای باسواد و باتجربه و کاردان باشیم.
ضرورت استفاده از نخبگان [به معنای واقعی] در جایگاههای مختلف اجتماعی و اداری چیست؟
وقتی نخبگان حاکم شوند، جامعه پیشرفت بیشتری دارد و افراد چاپلوس و فرصت طلب پس زده میشوند،اگر افراد دردمند و دلسوز و آگاه و مجرب حاکم شوند، عملکرد خوبی خواهند داشت و راه را میدانند.
در حال حاضر در استان کهگیلویه و بویراحمد، چندان از حضور نخبگان بهرهمند نیستیم، به واسطه وابستگیهای سیاسی و ارتباطات سیاسی و قومی بعضاً افراد مسوولیت میگیرند، هر کس از این مزایا بیشتر بهره برده باشد، موقعیت بهتری را بدست میآورد، هر کسی هم رانت ندارد گوشه عزلت میگیرد، انرژی و توانش از بین میرود. ما افراد متخصص و دلسوز زیاد داریم ولی چه کسی توجه میکند؟ نمایندگان غالباً به واسطه طایفه و گروه خود انتخاب میشوند، و وقتی این نمایندهها طایفهای برگزیده شوند، طایفهای هم انتخاب میکنند.
راهکار این است که مردم با احساس مسوولیت رأی خود را به صندوق بیاندازند و افراد با احساس مسوولیت در استان کهگیلویه و بویراحمد حضور یابند و برای توسعه استان و کشور تلاش کنند، نه برای اینکه قدرت و توجهات به خود را بیشتر کنند. الان افرادی که پول و سرمایه دارند، نفوذ هم دارند، برای کاندیداهای انتخاباتی آرا جمع میکنند، و همین افراد بعدا منافعشان باید توسط نماینده تأمین شود.
در سطح مدیریتی ما، چند درصد از نخبگان حاکم هستند؟ مدیران باید دلسوز مردم باشند، به مردم خدمت کنند نه به وزیر و استاندار و مدیرکل. متأسفانه ملاک انتخاب افراد برای مدیریت این است که فرد پرنفوذی را انتخاب کنند، به دنبال مدیر دلسوز و باتجربه نیستند، افراد به واسطه فردی دیگر معرفی میشود، فشار میآورند و گزینه خود را تحمیل میکنند. افراد بر اساس ضوابط انتخاب نمیشوند.
اگر افراد نخبه انتخاب شوند، چه مزیتی برای جامعه دارد؟
جامعه توسعه پذیر میشود و سطح آگاهی مردم بیشتر میشود. خدمات کارشناسانه به مردم ارائه میشود و تحول اساسی در همه ابعاد به وجود میآید. از پتانسیل افراد استفاده میشود و کشور از عقب ماندگی نجات پیدا میکند. هر گاه نخبگان به کار گرفته شوند مثل نور خورشید، روشنی در تمام جامعه تابیده میشود، توسعه و پویایی و شادابی در جامعه ایجاد میشود و مردم احساس آرامش میکنند. باید نخبه دلسوز کاردان و متعهد سر کار بیاید ولی متأسفانه بعضاً و شاید اکثریت مواقع این اتفاق نمیافتد.
باید اجازه دهند نمایندگان واقعی مردم وارد صحنه شوند، نباید گزینهها به مردم تحمیل شود، مردم باید بتوانند با رأی خود تغییر واقعی را ایجاد کنند. در شهرهای ما «بینش» تغییر نمیکند، فقط «افراد» تغییر میکنند. گاها میبینیم که استاندار یا نماینده سر کار میآید، همۀ مدیران را تغییر میدهند. مدیرانی که با تجربه شده و میتوانند عملکرد بهتری داشته باشند را تغییر میدهند، این وضعیت درست نیست. زمانی میتوانیم محرومیت زدایی کنیم که تفکیک قوا صورت بگیرد، به این معنا که قوه مقننه قانون گذاری کند و قوه مجریه نیز پاسخگو باشد.
چه عواملی دخیل است که اعتراض در جامعه به وجود بیاید؟ و راهکارها چیست؟
اگر کسی درد نداشته باشد فریاد نمیزند. زمانی بیمار درمان میشود که متخصص دردآشنا درد را تشخیص دهد و نسخه درمانی درستی بدهد. راهش این است که درد مردم تشخیص داده شود، خدمت گذاری به مردم سرلوحه کار قرار بگیرد، مردم را محرم و در تصمیمات دخیل بدانیم.
استاندار را باید وزیر انتخاب کند، نه نماینده، برای اینکه نماینده جرأت نکند نیروی مورد نظرش را تحمیل کند. ولی میبینیم که همیشه همینطور است، نمایندهها پستهای مدیریتی را تقسیم میکنند. استاندار استقلال رأی ندارد، به همین دلیل در استانهای محروم توجه نمایندهها به تغییر مدیران است و نتیجه اش مشخص است، روز به روز وضع اقتصادی و معیشتی مردم بدتر میشود. اگر برای مردم قدم برداریم مشکلات حل میشود، ولی وقتی با مردم فاصله گرفتیم، مردم را نامحرم دانستیم نتیجه عکس میدهد.
چرا همواره و در تمام دورهها از نخبگان در سطوح مختلف مدیریتی کمترین استفاده میشود؟
نفوذ افراد تاثیرگذار و رانتهایی که وجود دارد باعث میشود نخبگان سر کار نیایند. گاهی اوقات برخی از دولتها از افراد نخبه استفاده کردند و به این امر توجه بیشتری داشتند. گاهی اوقات یک بخشدار منصوب شده که از چند فرماندار عملکرد بهتری دارد.
خیلی از وزرا استاندار و فرماندار بودهاند، ولی زمانی که تجربیاتشان کامل شده به مرور زمان حذف شدند، در حالی که باید این نیروها بتوانند دستاورد و ثمره حضور خود را در همین مدت بروز و ظهور دهند، ولی متأسفانه حذف میشوند.
از زمان دولتهای قبل تا الان آیا افراد توانمندی بودهاند که دولتها همواره از تجربه مدیریتی آنها استفاده کنند؟ خیر، غالباً نیروهای توانمند برداشته میشوند و نیروهای ضعیف جایگزین میشوند. در حالی که این نیروهای ضعیف باید در کنار نیروهای باتجربه، تجربه کسب کنند و پس از آن به عنوان مدیر فعالیت کنند.
متأسفانه فقط افراد جابجا میشوند، یک فردی از آموزش و پرورش معاون استاندار میشود، آقای رستم قاسمی از وزارت نفت به وزارت راه رفت، نتیجه اش چه شد؟ فقط افراد را جابجا میکنند. اگر این افراد توانمند هستند، پس چرا جابجا میشوند؟ بگذارند در همان جایگاه بماند و کار کند. متأسفانه برخی افراد فقط به دنبال یافتن جایگاهی برای خود هستند. با این شرایط نخبگان گوشه عزلت گرفته و از توان آنها استفاده نمیشود. همه ما باید به مردم برگردیم، مردم را ولی نعمت و محرم بدانیم و برای آنها احترام قائل باشیم و تلاشمان برای مردم باشد، نه برای فامیل بازی، نه برای ثروت اندوزی.
در حال حاضر که در جامعه ناآرامی ایجاد شده، خیلی نمیتوان حرفی زد، فقط باید تلاش کنیم افراد توانمند در جهت توسعه منطقه به عنوان مدیر منصوب شوند. اگر بخواهیم پپیشرفت کنیم باید به دنبال نیروهای باسواد و باتجربه و کاردان باشیم.