تاریخ انتشار
چهارشنبه ۲۵ خرداد ۱۴۰۱ ساعت ۲۲:۱۶
کد مطلب : ۴۴۹۱۵۹
در پی استعفای وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی؛
روشنفکر و موحد: «تو میتوانی» / عبدالملکی: «نمیتوانم»
۵
کبنا ؛
اگر تمامی پیشبینیها و تعریفهای این دو نماینده به همین صورت باشد، چطور این مردم میتوانند بار دیگر به آنها اعتماد کنند؟ از سوی دیگر موحد و روشنفکر چطور میتوانند بار دیگر در انتخابات شرکت کنند و دوباره شعار ما میتوانیم سر دهند؟
به گزارش کبنا، استعفای عبدالملکی وزیر کار دولت رئیسی نشان داد که او خود را از ادامه مسیر ناتوان دیده و به ضعف خود در اداره اقتصاد این کشور واقف است؛ اقتصادی که این روزها بدترین روزهای خود را پس از انقلاب اسلامی طی میکند.
این در حالی است که دو تن از نمایندگان این استان در جلسه رأی به وزاری پیشنهادی، آنچنان در مدح این وزیر جوان فریاد زدند که گویی تنها و تنها عبدالملکی است که میتواند چرخهای به گل نشسته اقتصاد کشور را راه بیندازد.
بیشتر بخوانید:
به گزارش کبنا، استعفای عبدالملکی وزیر کار دولت رئیسی نشان داد که او خود را از ادامه مسیر ناتوان دیده و به ضعف خود در اداره اقتصاد این کشور واقف است؛ اقتصادی که این روزها بدترین روزهای خود را پس از انقلاب اسلامی طی میکند.
این در حالی است که دو تن از نمایندگان این استان در جلسه رأی به وزاری پیشنهادی، آنچنان در مدح این وزیر جوان فریاد زدند که گویی تنها و تنها عبدالملکی است که میتواند چرخهای به گل نشسته اقتصاد کشور را راه بیندازد.
بیشتر بخوانید:
موحد در موافقت با وزیر پیشنهادی کار: «عبدالملکی» میتواند به خوبی وزارت کار را مدیریت کند / چرا موحد در صحن علنی مجلس عصبانی شد
روشنفکر و موحد در جلسه رأی اعتماد به وزیر پیشنهادی تعاون، کار و رفاه اجتماعی، تلویحا عبدالملکی را بهترین گزینه ممکن برای نجات اقتصاد ایران معرفی کردند؛ اما حالا میبینیم که خود عبدالملکی هم با استعفایش میگوید که او نمیتواند. اما روشنفکر در همان جلسه اولین ویژگی عبدالملکی را باور و اعتقاد عمیق به جمله «ما میتوانیم» عنوان کرد. روشنفکر گفته بود: عبدالملکی نشان داده که فردی کاربلد است و میتواند از عهده امور برآید. وی جزو نخبگان حوزه اقتصاد است و نشان داده که توان و تخصص کافی را دارد.
روشنفکر در ادامه عنوان کرده بود که برخی از نمایندگان مخالف جوانگرایی هستند و فقط بر ضرورت سابقه وزرای پیشنهادی تأکید میکنند درحالیکه ما بسیاری از مدیران را در نظام داشته و داریم که علیرغم سابقه زیاد برای سازمان و وزارتخانه خود افراد مضری هستند و قطعاً سابقه به تنهایی کافی نیست، البته عبدالملکی سابقه کافی را هم دارد.
روشنفکر گفت: وزیر پیشنهادی تعاون، کار و رفاه اجتماعی به دنبال تقویت بیمه درمانی، بیمه بازنشستگی، بیمه حوادث و بیمه از کار افتادگان است و برنامههایی دارد تا رانندگان هم تحت پوشش بیمه قرار گیرند.
حال باید پرسید آقای روشنفکر، این وزیری که شما در دفاع از آن گلو پاره کردید و گفتید که او جوان و نخبه است، حالا که استعفا داده، چه جوابی میخواهید به مردم این استان بدهید؟ آیا تمام پیشبینیهای شما اینگونه از آب درمیآید؟ البته از همان روزهای نخست معلوم شده بود که مرز شعار تا عمل چقدر است. مشخص بود که اقتصاد ایران آنچنان درگیر مشکلات ریز و درشت است که نه با یک میلیون تومان که با 300 برابر آن هم نمیتوان اشتغال ایجاد کرد. پس چگونه است که شما بدون ارائه بینشی از اقتصاد ایران اینگونه از این وزیر دفاع میکنید؟ حالا در پیشگاه حوزه انتخابیه خود چه پاسخی دارید و چگونه میخواهید در مجلس آینده که چندان دور هم نیست از عملکرد خود دفاع کنید؟
و اما موحد نماینده کهگیلویه بزرگ نیز دفاعی جانانه از عبدالملکی سر داد. بخشی از سخنان موحد در دفاع از عبدالملکی را در زیر با هم میخوانیم. موحد گفته بود: اگر کابینه پیشنهادی رئیسی را با کابینه پیشنهادی دولتهای سابق مورد مقایسه قرار دهیم به این نتیجه میرسیم که وزرای پیشنهادی این دولت بسیار قوی و نخبه هستند. وزیر پیشنهادی تعاون، کار و رفاه اجتماعی هم جزو نخبگان اقتصادی است و قطعاً میتواند این وزارتخانه را به خوبی مدیریت کند و از پسِ مشکلات آن برآید. باید حال به موحد گفت ما دیدیم که چگونه عبدالملکی این جوان نخبه توانست این وزارتخانه را مدیریت کند و از پس مشکلات آن برآید؛ حتما مدیریت مورد نظر موحد همین استعفایی است که امروز دیدیم.
اگر تمامی پیشبینیها و تعریفهای این دو نماینده به همین صورت باشد، چطور این مردم میتوانند بار دیگر به آنها اعتماد کنند؟ از سوی دیگر موحد و روشنفکر چطور میتوانند بار دیگر در انتخابات شرکت کنند و دوباره شعار ما میتوانیم سر دهند؟
روشنفکر و موحد در جلسه رأی اعتماد به وزیر پیشنهادی تعاون، کار و رفاه اجتماعی، تلویحا عبدالملکی را بهترین گزینه ممکن برای نجات اقتصاد ایران معرفی کردند؛ اما حالا میبینیم که خود عبدالملکی هم با استعفایش میگوید که او نمیتواند. اما روشنفکر در همان جلسه اولین ویژگی عبدالملکی را باور و اعتقاد عمیق به جمله «ما میتوانیم» عنوان کرد. روشنفکر گفته بود: عبدالملکی نشان داده که فردی کاربلد است و میتواند از عهده امور برآید. وی جزو نخبگان حوزه اقتصاد است و نشان داده که توان و تخصص کافی را دارد.
روشنفکر در ادامه عنوان کرده بود که برخی از نمایندگان مخالف جوانگرایی هستند و فقط بر ضرورت سابقه وزرای پیشنهادی تأکید میکنند درحالیکه ما بسیاری از مدیران را در نظام داشته و داریم که علیرغم سابقه زیاد برای سازمان و وزارتخانه خود افراد مضری هستند و قطعاً سابقه به تنهایی کافی نیست، البته عبدالملکی سابقه کافی را هم دارد.
روشنفکر گفت: وزیر پیشنهادی تعاون، کار و رفاه اجتماعی به دنبال تقویت بیمه درمانی، بیمه بازنشستگی، بیمه حوادث و بیمه از کار افتادگان است و برنامههایی دارد تا رانندگان هم تحت پوشش بیمه قرار گیرند.
حال باید پرسید آقای روشنفکر، این وزیری که شما در دفاع از آن گلو پاره کردید و گفتید که او جوان و نخبه است، حالا که استعفا داده، چه جوابی میخواهید به مردم این استان بدهید؟ آیا تمام پیشبینیهای شما اینگونه از آب درمیآید؟ البته از همان روزهای نخست معلوم شده بود که مرز شعار تا عمل چقدر است. مشخص بود که اقتصاد ایران آنچنان درگیر مشکلات ریز و درشت است که نه با یک میلیون تومان که با 300 برابر آن هم نمیتوان اشتغال ایجاد کرد. پس چگونه است که شما بدون ارائه بینشی از اقتصاد ایران اینگونه از این وزیر دفاع میکنید؟ حالا در پیشگاه حوزه انتخابیه خود چه پاسخی دارید و چگونه میخواهید در مجلس آینده که چندان دور هم نیست از عملکرد خود دفاع کنید؟
و اما موحد نماینده کهگیلویه بزرگ نیز دفاعی جانانه از عبدالملکی سر داد. بخشی از سخنان موحد در دفاع از عبدالملکی را در زیر با هم میخوانیم. موحد گفته بود: اگر کابینه پیشنهادی رئیسی را با کابینه پیشنهادی دولتهای سابق مورد مقایسه قرار دهیم به این نتیجه میرسیم که وزرای پیشنهادی این دولت بسیار قوی و نخبه هستند. وزیر پیشنهادی تعاون، کار و رفاه اجتماعی هم جزو نخبگان اقتصادی است و قطعاً میتواند این وزارتخانه را به خوبی مدیریت کند و از پسِ مشکلات آن برآید. باید حال به موحد گفت ما دیدیم که چگونه عبدالملکی این جوان نخبه توانست این وزارتخانه را مدیریت کند و از پس مشکلات آن برآید؛ حتما مدیریت مورد نظر موحد همین استعفایی است که امروز دیدیم.
اگر تمامی پیشبینیها و تعریفهای این دو نماینده به همین صورت باشد، چطور این مردم میتوانند بار دیگر به آنها اعتماد کنند؟ از سوی دیگر موحد و روشنفکر چطور میتوانند بار دیگر در انتخابات شرکت کنند و دوباره شعار ما میتوانیم سر دهند؟