تاریخ انتشار
جمعه ۲۰ خرداد ۱۴۰۱ ساعت ۲۰:۳۵
کد مطلب : ۴۴۸۹۶۴
پیامدهای قطعنامه شورای حکام علیه ایران؛
سرنوشت برجام چه خواهد شد؟ / قطعنامه شورای حکام بار حقوقی مهمی دارد، بیتفاوت نباشیم/ گرهای که با دست باز میشود نباید با دندان باز کرد
۲
کبنا ؛شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی، روز چهارشنبه قطعنامهای را که ایران را به عدم همکاری با آژانس بینالمللی انرژی اتمی متهم میکند به تصویب رساند. این قطعنامه پس از رأی گیری با ۳۰ رأی موافق، ۲ رأی مخالف (روسیه و چین) و ۳ رأی ممتنع (هند، لیبی و پاکستان) به تصویب رسید.
به گزارش کبنا، بعد از تصویب این قطعنامه سه کشور اروپایی و آمریکا با صدور بیانیه مشترک از ایران خواستند تا به همکاری با آژانس بینالمللی انرژی اتمی جهت حلوفصل مشکلات پادمانی بپردازد.
تروئیکای اروپایی و آمریکا در بیانیه مشترک خود نوشتند: نمایندگان فرانسه، آلمان، انگلیس و ایالات متحده از تصویب قطعنامه شورای حکام در جواب به آنچه همکاری ناکافی ایران با آژانس بینالمللی انرژی اتمی درخصوص مشکلات پادمانی جدی و برجسته مرتبط با وظایف ایران ذیل توافق پادمانی عدم اشاعه هستهای خواندند استقبال میکنند.
ایران نیز در واکنش به این قطعنامه، اعلام کرد: تصمیم گرفته شد از روز چهارشنبه ۱۸ خردادماه فعالیت دوربینهای فراپادمانی دستگاه اندازه گیری بر خط سطح غنا OLEM و فلومتر آژانس قطع شود که دستور آن به مسئولین مربوطه داده شده است. البته بیش از ۸۰ درصد از دوربینهای موجود آژانس دوربینهای پادمانی هستند که کمافیالسابق فعالیت این دوربینها ادامه خواهد یافت.
یک دیپلمات اروپایی: پیامهای جدید ایران قابل توجه نیست، فقط گفته بودند اگر قطعنامه را پس بگیرید، جلساتی برگزار میکنیم
لارا روزن روزنامه نگار امریکایی در خبرنامهی خود تحت عنوان «دیپلماتیک» نوشت: یک دیپلمات اروپایی گفت، پیش از اقدام پیشبینیشده امروز شورای آژانس بینالمللی انرژی اتمی، ایران در روزهای اخیر پیامهایی مبنی بر برگزاری جلساتی در صورت لغو قطعنامه ارسال کرده است.
این دیپلمات اروپایی در توضیح پیامهایی که وزارت خارجه ایران از طریق اتحادیه اروپا و سایر طرفها به ایالات متحده رسانده است، گفت: «هیچ چیز قابل توجهی نیست».
وی افزود که این پیامها فقط در مورد برگزاری جلسات در صورت پس گرفتن قطعنامه بود.
این دیپلمات اروپایی پیش بینی کرد که ایران واکنش شدیدی به قطعنامه نشان دهد.
وی تصریح کرد: «آنها در قبال آژانس بین المللی انرژی اتمی اقداماتی را انجام خواهد داد، اما من هنوز معتقدم که آنها مذاکرات را به طور کامل قطع نخواهند کرد.»
تصویب قطعنامه قابل پیشبینی بود
فریدون مجلسی کارشناس مسائل بینالملل در گفتگو با فرارو با اشاره به اینکه از قبل پیشبینی میشد که شورای حکام علیه ایران قطعنامه صادر کند، اظهار داشت: درحال حاضر با توجه به اقدامات متقابلی که ایران قرار است، در قبال این قطعنامه شورای حکام انجام دهد، برخی از دوربینهای آژانس بین المللی در برخی از سایتهای هستهای جمع خواهد شد که این موضوع باعث میشود که سطح تنش بین دو طرف افزایش پیدا کند.
وی افزود: در حال حاضر اگر قرار باشد سطح تنشها، از این هم فراتر رود، تا موعد اجلاس فصلی آژانس در ماه سپتامبر، شرایط بسیار بغرنج خواهد شد، که این موضوع میتواند در نهایت باعث صدور قطعنامه الزام آور علیه برنامه هستهای ایران در شورای حکام شود، که در پی آن پرونده هستهای ایران به شورای امنیت ارجاع خواهد شد و ممکن است نظیر اتفاقاتی که بین سالهای ۸۶ تا ۸۹ رخ داد و در نهایت شورای امنیت نیز ایران را ذیل فصل هفتم منشور ملل متحد در دولت احمدینژاد قرار داد، دوباره تکرار شود.
این کارشناس مسائل بینالملل گفت: در مقابل این قطعنامه شورای حکام برخی از طیف تندرو در ایران نیز خروج کشورمان از معاهده ان پی تی را راهکار مقابله با تهدیدات آمریکا و اسرائیل میدانند که این موضوع اگر پرونده ایران به شورای امنیت ارجاع داده شود، خیلی تاثیرگذار نیست، تنها باعث میشود، اجماع جهانی علیه ایران کامل شود و حتی روسیه و چین که این بار به قطعنامه بر ضد پرونده هستهای ایران رای منفی دادهاند، آنها نیز همگام با آمریکا و اروپا شوند.
مجلسی اضافه کرد: با توجه به روندی که طی یک سال گذشته بر مذاکرات هستهای حکمفرما بود، این وضع قابل پیش بینی بود، از سویی با توجه به اینکه دولت سیزدهم و به ویژه اعضای ارشد این دولت در زمان مذاکراتی که ظریف و عراقچی انجام میدادند، هیچ اعتقادی به کار نداشتند و انتقادات سفت و سختی را علیه مذاکرات انجام میدادند، مشخص بود که در دوران آنها برجام به سوی نابودی حرکت خواهد کرد.
وی ادامه داد: آنها برای خالی نبودن عریضه مذاکراتی را انجام دادند و اعلام کردند طرف غربی باید تمام تحریمها را بردارد، تا ایران توافق مجدد را قبول کند که این موضوع نیز معلوم بود، سرانجامی ندارد، بعد از آن با توجه به تعلیق چندماهه در مذاکرات و همچنین نقش مخرب روسیه در گفتگوها روز به روز توافق از دسترس خارج شد. به بیان دیگر برجام با توجه به رویکردهایی که دو طرف طی این چند ماهه اتخاذ کردند، بیش از گذشته به محاق فرو رفته است.
این کارشناس مسائل بین الملل خاطرنشان کرد: با توجه به اینکه طی چهار دهه گذشته دشمنی ایران و آمریکا در زمینههای مختلفی عیان شده، این بار نیز به وسیله برجام این مشکلات که بین دو کشور وجود دارد حل نخواهد شد، در زمانی هم که برجام به امضا رسید، این موضوع به مانند مُسکنی عمل کرد.
قطعنامه شورای حکام بار حقوقی مهمی دارد، بیتفاوت نباشیم/گرهای که با دست باز میشود نباید با دندان باز کرد
کارشناس مسائل هسته ای در گفتگویی در کلاب هاوس خبرآنلاین در تحلیل قطعنامه اخیر آژانس علیه ایران گفت: ایران نباید تجربه های تلخ گذشته را تکرار کند. در حال حاضر گفته می شود که چین و روسیه مانع صدور قطعنامه علیه ایران در شورای امنیت سازمان ملل خواهند شد که مساله ای درست است اما قطعنامه شورای حکام می تواند عامل محرکی برای کشورهای اروپایی عضو برجام به منظور فعال کردن مکانیسم ماشه علیه ایران باشد.
ابوالفضل خدائی: روز پنجشنبه کلاب هاوس خبرآنلاین با موضوع قطعنامه شورای حکام؛ سرنوشت برجام چه خواهد شد با حضور کارشناسان و اساتید حوزه سیاست خارجی و روابط بین الملل برگزار شد.
حسن بهشتی پور کارشناس مسائل هسته ای در بخشی از این گفتگو با اشاره به اینکه تصویب قطعنامه آژانس علیه ایران از زوایای مختلف قابل بررسی است گفت: باید بپرسیم که آیا مانند قطعنامه سال ۹۹ باید از کنار آن بگذریم و آن را عادی تلقی کنیم و اینگونه برداشت کنیم که تکرار این دست از قطعنامه ها مشکلی برای ایران ایجاد نخواهد کرد؟ همچنین آیا باید سیاست تندی را در پیش گرفته و از میزان همکاری ها با آژانس بکاهیم تا طرف مقابل را به تجدیدنظر وا دارد؟ حتی برخی پا را فراتر گذاشته و معتقدند که ایران باید از پیمان ان پی تی نیز خارج شود و به سمت ساخت سلاح هسته ای رود.
چنین نگاهی دقیقا همان نگاهی است که از سال ۱۳۸۵ تا ۱۳۸۹ به مدت ۴ سال تداوم داشت و راهبرد آن نیز به این صورت است که ایران می تواند با افزایش توان هسته ای، طرف مقابل را تجدیدنظر در رفتار خود وادار کند. از منظر این نگاه، صدور شش قطعنامه علیه ایران نیز مانعی ندارد و معتقدند که عزت و سربلندی ایران در گرو ادامه چنین مسیری است تا طرف مقابل از رفتار خود پشیمان شود. طرفداران این رویکرد معتقدند که افزایش میزان اورانیوم ایران به میزان ۱۰ تن و افزایش سانتریفیوژها به میزان ۲۰هزار عدد زمینه هایی را به منظور فشار به طرف مقابل فراهم کرد و موجب شد تا غنی سازی در ایران هر چند به صورت محدود ادامه پیدا کند.
اما در ادامه همانطور که می دانیم شش قطعنامه فصل هفتم کنار رفت. این سیاست محصول روندی بود که از سال ۱۳۹۲ آغاز شد که البته سال قبل آن مذاکراتی در مسقط عمان انجام شده بود اما به طور عمده از سال ۱۳۹۲ شروع شد تا سیاست تقابل را به سیاست تعامل برگرداند. مبنای این سیاست تعامل با آژانس به منظور گرفتن بهانه از سوی آمریکا و اسرائیل و دیگر کشورها بود. ضمن اینکه باید عنوان شود که سیاست تعامل به معنای سازش و تعطیلی صنعت هسته ای نبود. اگرچه مخالفان برجام همچنان معتقدند که صنعت هسته ای نابود شد در حالیکه طبق گزارش آژانس این مساله نشان می دهد که صنعت هسته ای ایران با قدرت و قوت تمام ادامه داشته است و توانسته است سانتریفیوژهای نسل جدید تولید کند.
رویکردی که می گوید قطعنامه آژانس بی اثر است و تنها عامل روانی محسوب می شود باید در نظر داشته باشند که چنین قطعنامه ای روندی برای سندسازی به منظور اثبات ادعاهای اسرائیل و آمریکا است. وقتی از ۳۵ کشور عضو شورای حکام ۳۰ کشور به این قطعنامه رای می دهند این بدان معناست که ادعای طرح شده علیه ایران در یک قطعنامه مستند خواهد شد و همین مساله زمینه ساز صدور قطعنامه های بعدی می شود. بنابراین به لحاظ حقوقی بسیار حائز اهمیت است که ایران نسبت به این نوع از قطعنامه ها بی تفاوت نباشد و تلاش کند چنین قطعنامه هایی بار دیگر تکرار نشود. باید چارچوبی را برای روابط دوجانبه با آژانس به منظور حل اختلافات تعریف کنیم؛ چرا که هر قدر که اختلاف بین ایران و آژانس بیشتر شود بهره برداری از آن تنها برای اسرائیل و آمریکا خواهد بود.
اتخاذ مواضع عزتمندانه و انقلابی مهم است و همه از آن خوشحال می شوند اما باید عواقب ماجرا را نیز مدنظر داشته باشیم و از خود بپرسیم که آیا راهکاری برای حل دوجانبه اختلافات بین ایران و آژانس وجود ندارد تا آن را در پیش بگیریم تا مانع از ایجاد سوژه جدید علیه ایران و فشار بر کشورمان شوند؟
وی با تاکید بر اینکه ایران نباید تجربه های تلخ گذشته را تکرار کند گفت: در حال حاضر گفته می شود که چین و روسیه مانع صدور قطعنامه علیه ایران در شورای امنیت سازمان ملل خواهند شد که مساله ای درست است اما قطعنامه شورای حکام می تواند عامل محرکی برای کشورهای اروپایی عضو برجام به منظور فعال کردن مکانیسم ماشه علیه ایران باشد. این احتمال مهمی است که ایران باید آن را در نظر داشته باشد. البته ایران پیش تر هشدار رسمی داده است که در صورت ارجاع پرونده به شورای امنیت خروج از ان پی تی را در نظر دارد که همین مساله فضای جدیدی را بار دیگر به وجود خواهد آورد.
برای جمع بندی در این بخش باید عنوان کنم که درست است که به لحاظ اقتصادی قطعنامه شورای حکام اثر اقتصادی بر ایران ندارد اما به لحاظ حقوقی بسیار مهم است که از تکرار چنین قطعنامه هایی جلوگیری کنیم و همکاری دوجانبه جدیدی را با آژانس باز تعریف کنیم چرا که روند کاهش همکاری ها با آژانس به نفع ایران نیست.
بهشتی پور در بخشی دیگر از صحبت ها درباره روند مکانیسم ماشه گفت: اصل موضوع در این رابطه ترتیبات اجرایی بازگشت قطعنامه های فصل هفتم برای ایران است و به دلیل اینکه جمله طولانی بود نام آن را مکانیسم ماشه گذاشتند و بدینگونه ترجمه شد. یکی از ادعاهایی که تروئیکای اروپایی می تواند در رابطه با این موضوع مطرح کند ایران ناقض برجام بوده است، همین قطعنامه هایی است که در حال حاضر علیه ایران صادر می شود. در واقع این مستندسازی ها علیه ایران امری مهم است که باید توجه داشت. در نظام بین الملل حق و حقیقت به هیچ وجه مطرح نیست و زورگویی پابرجاست و هر کشوری متناسب با قدرتی که دارد منافع خود را پیش ببرد.
این کارشناس با اشاره به اینکه اختلاف ایران و آژانس بر سه سوال است گفت: نه ایران از این سوالات به طور دقیق صحبت می کند و نه آژانس که البته موضوعی محرمانه بوده و نباید هم مطرح شود. اما منابع غربی جزئیاتی منتشر کرده و به طور جامع در خصوص آن مانور داده اند. اگر فرض بگیریم که اطلاعات این منابع درست بوده مساله بر سر سه سایت است که ایران از روی حسن نیت اجازه بازرسی را به آژانس داده است که اگر ریگی به کفش ایران بود اجازه بازرسی به آژانس را نمی داد. نکته بعدی اینکه موضوع مطرح شده برای ۱۸ سال گذشته است که مهم است به زمان آن توجه کنیم. نکته بعدی اینکه در زمان بازدید آژانس گزارش شده که هیچ فعالیتی در این سه مکان انجام نمی شود. نکته بعدی اینکه گفته اند ذرات اورانیوم غنی شده زیر ۵ درصد کشف شده است. در این موضوع غنی سازی زیر ۵ درصد به لحاظ حقوقی مساله ای مهمی برای آژانس نیست. پس چرا حساسیت به یکباره زیاد می شود؟ به این دلیل که آنها ادعا می کنند که آن مکان ها مراکز اعلام نشده است و به همین دلیل موضوع را بزرگنمایی کرده اند.
سوال اصلی اینجاست که اگر واقعا بحث بر سر این سوال است آیا ارزش دارد بر سر آن خود را با آژانس درگیر کنیم و ته ماجرا آن چیزی شود که اسرائیلی ها به دنبال آن هستند؟ در شرایطی که دو سال گذشته آمریکا از تصویب قطعنامه علیه ایران عاجز بود و تمام توان خود را به کار گرفت آیا ما در حال حاضر نمی توانیم ماجرا را حل و فصل کنیم؟! گره ای را که می توان با دست باز کرد را نباید با دندان باز کرد.
به گزارش کبنا، بعد از تصویب این قطعنامه سه کشور اروپایی و آمریکا با صدور بیانیه مشترک از ایران خواستند تا به همکاری با آژانس بینالمللی انرژی اتمی جهت حلوفصل مشکلات پادمانی بپردازد.
تروئیکای اروپایی و آمریکا در بیانیه مشترک خود نوشتند: نمایندگان فرانسه، آلمان، انگلیس و ایالات متحده از تصویب قطعنامه شورای حکام در جواب به آنچه همکاری ناکافی ایران با آژانس بینالمللی انرژی اتمی درخصوص مشکلات پادمانی جدی و برجسته مرتبط با وظایف ایران ذیل توافق پادمانی عدم اشاعه هستهای خواندند استقبال میکنند.
ایران نیز در واکنش به این قطعنامه، اعلام کرد: تصمیم گرفته شد از روز چهارشنبه ۱۸ خردادماه فعالیت دوربینهای فراپادمانی دستگاه اندازه گیری بر خط سطح غنا OLEM و فلومتر آژانس قطع شود که دستور آن به مسئولین مربوطه داده شده است. البته بیش از ۸۰ درصد از دوربینهای موجود آژانس دوربینهای پادمانی هستند که کمافیالسابق فعالیت این دوربینها ادامه خواهد یافت.
یک دیپلمات اروپایی: پیامهای جدید ایران قابل توجه نیست، فقط گفته بودند اگر قطعنامه را پس بگیرید، جلساتی برگزار میکنیم
لارا روزن روزنامه نگار امریکایی در خبرنامهی خود تحت عنوان «دیپلماتیک» نوشت: یک دیپلمات اروپایی گفت، پیش از اقدام پیشبینیشده امروز شورای آژانس بینالمللی انرژی اتمی، ایران در روزهای اخیر پیامهایی مبنی بر برگزاری جلساتی در صورت لغو قطعنامه ارسال کرده است.
این دیپلمات اروپایی در توضیح پیامهایی که وزارت خارجه ایران از طریق اتحادیه اروپا و سایر طرفها به ایالات متحده رسانده است، گفت: «هیچ چیز قابل توجهی نیست».
وی افزود که این پیامها فقط در مورد برگزاری جلسات در صورت پس گرفتن قطعنامه بود.
این دیپلمات اروپایی پیش بینی کرد که ایران واکنش شدیدی به قطعنامه نشان دهد.
وی تصریح کرد: «آنها در قبال آژانس بین المللی انرژی اتمی اقداماتی را انجام خواهد داد، اما من هنوز معتقدم که آنها مذاکرات را به طور کامل قطع نخواهند کرد.»
تصویب قطعنامه قابل پیشبینی بود
فریدون مجلسی کارشناس مسائل بینالملل در گفتگو با فرارو با اشاره به اینکه از قبل پیشبینی میشد که شورای حکام علیه ایران قطعنامه صادر کند، اظهار داشت: درحال حاضر با توجه به اقدامات متقابلی که ایران قرار است، در قبال این قطعنامه شورای حکام انجام دهد، برخی از دوربینهای آژانس بین المللی در برخی از سایتهای هستهای جمع خواهد شد که این موضوع باعث میشود که سطح تنش بین دو طرف افزایش پیدا کند.
وی افزود: در حال حاضر اگر قرار باشد سطح تنشها، از این هم فراتر رود، تا موعد اجلاس فصلی آژانس در ماه سپتامبر، شرایط بسیار بغرنج خواهد شد، که این موضوع میتواند در نهایت باعث صدور قطعنامه الزام آور علیه برنامه هستهای ایران در شورای حکام شود، که در پی آن پرونده هستهای ایران به شورای امنیت ارجاع خواهد شد و ممکن است نظیر اتفاقاتی که بین سالهای ۸۶ تا ۸۹ رخ داد و در نهایت شورای امنیت نیز ایران را ذیل فصل هفتم منشور ملل متحد در دولت احمدینژاد قرار داد، دوباره تکرار شود.
این کارشناس مسائل بینالملل گفت: در مقابل این قطعنامه شورای حکام برخی از طیف تندرو در ایران نیز خروج کشورمان از معاهده ان پی تی را راهکار مقابله با تهدیدات آمریکا و اسرائیل میدانند که این موضوع اگر پرونده ایران به شورای امنیت ارجاع داده شود، خیلی تاثیرگذار نیست، تنها باعث میشود، اجماع جهانی علیه ایران کامل شود و حتی روسیه و چین که این بار به قطعنامه بر ضد پرونده هستهای ایران رای منفی دادهاند، آنها نیز همگام با آمریکا و اروپا شوند.
مجلسی اضافه کرد: با توجه به روندی که طی یک سال گذشته بر مذاکرات هستهای حکمفرما بود، این وضع قابل پیش بینی بود، از سویی با توجه به اینکه دولت سیزدهم و به ویژه اعضای ارشد این دولت در زمان مذاکراتی که ظریف و عراقچی انجام میدادند، هیچ اعتقادی به کار نداشتند و انتقادات سفت و سختی را علیه مذاکرات انجام میدادند، مشخص بود که در دوران آنها برجام به سوی نابودی حرکت خواهد کرد.
وی ادامه داد: آنها برای خالی نبودن عریضه مذاکراتی را انجام دادند و اعلام کردند طرف غربی باید تمام تحریمها را بردارد، تا ایران توافق مجدد را قبول کند که این موضوع نیز معلوم بود، سرانجامی ندارد، بعد از آن با توجه به تعلیق چندماهه در مذاکرات و همچنین نقش مخرب روسیه در گفتگوها روز به روز توافق از دسترس خارج شد. به بیان دیگر برجام با توجه به رویکردهایی که دو طرف طی این چند ماهه اتخاذ کردند، بیش از گذشته به محاق فرو رفته است.
این کارشناس مسائل بین الملل خاطرنشان کرد: با توجه به اینکه طی چهار دهه گذشته دشمنی ایران و آمریکا در زمینههای مختلفی عیان شده، این بار نیز به وسیله برجام این مشکلات که بین دو کشور وجود دارد حل نخواهد شد، در زمانی هم که برجام به امضا رسید، این موضوع به مانند مُسکنی عمل کرد.
قطعنامه شورای حکام بار حقوقی مهمی دارد، بیتفاوت نباشیم/گرهای که با دست باز میشود نباید با دندان باز کرد
کارشناس مسائل هسته ای در گفتگویی در کلاب هاوس خبرآنلاین در تحلیل قطعنامه اخیر آژانس علیه ایران گفت: ایران نباید تجربه های تلخ گذشته را تکرار کند. در حال حاضر گفته می شود که چین و روسیه مانع صدور قطعنامه علیه ایران در شورای امنیت سازمان ملل خواهند شد که مساله ای درست است اما قطعنامه شورای حکام می تواند عامل محرکی برای کشورهای اروپایی عضو برجام به منظور فعال کردن مکانیسم ماشه علیه ایران باشد.
ابوالفضل خدائی: روز پنجشنبه کلاب هاوس خبرآنلاین با موضوع قطعنامه شورای حکام؛ سرنوشت برجام چه خواهد شد با حضور کارشناسان و اساتید حوزه سیاست خارجی و روابط بین الملل برگزار شد.
حسن بهشتی پور کارشناس مسائل هسته ای در بخشی از این گفتگو با اشاره به اینکه تصویب قطعنامه آژانس علیه ایران از زوایای مختلف قابل بررسی است گفت: باید بپرسیم که آیا مانند قطعنامه سال ۹۹ باید از کنار آن بگذریم و آن را عادی تلقی کنیم و اینگونه برداشت کنیم که تکرار این دست از قطعنامه ها مشکلی برای ایران ایجاد نخواهد کرد؟ همچنین آیا باید سیاست تندی را در پیش گرفته و از میزان همکاری ها با آژانس بکاهیم تا طرف مقابل را به تجدیدنظر وا دارد؟ حتی برخی پا را فراتر گذاشته و معتقدند که ایران باید از پیمان ان پی تی نیز خارج شود و به سمت ساخت سلاح هسته ای رود.
چنین نگاهی دقیقا همان نگاهی است که از سال ۱۳۸۵ تا ۱۳۸۹ به مدت ۴ سال تداوم داشت و راهبرد آن نیز به این صورت است که ایران می تواند با افزایش توان هسته ای، طرف مقابل را تجدیدنظر در رفتار خود وادار کند. از منظر این نگاه، صدور شش قطعنامه علیه ایران نیز مانعی ندارد و معتقدند که عزت و سربلندی ایران در گرو ادامه چنین مسیری است تا طرف مقابل از رفتار خود پشیمان شود. طرفداران این رویکرد معتقدند که افزایش میزان اورانیوم ایران به میزان ۱۰ تن و افزایش سانتریفیوژها به میزان ۲۰هزار عدد زمینه هایی را به منظور فشار به طرف مقابل فراهم کرد و موجب شد تا غنی سازی در ایران هر چند به صورت محدود ادامه پیدا کند.
اما در ادامه همانطور که می دانیم شش قطعنامه فصل هفتم کنار رفت. این سیاست محصول روندی بود که از سال ۱۳۹۲ آغاز شد که البته سال قبل آن مذاکراتی در مسقط عمان انجام شده بود اما به طور عمده از سال ۱۳۹۲ شروع شد تا سیاست تقابل را به سیاست تعامل برگرداند. مبنای این سیاست تعامل با آژانس به منظور گرفتن بهانه از سوی آمریکا و اسرائیل و دیگر کشورها بود. ضمن اینکه باید عنوان شود که سیاست تعامل به معنای سازش و تعطیلی صنعت هسته ای نبود. اگرچه مخالفان برجام همچنان معتقدند که صنعت هسته ای نابود شد در حالیکه طبق گزارش آژانس این مساله نشان می دهد که صنعت هسته ای ایران با قدرت و قوت تمام ادامه داشته است و توانسته است سانتریفیوژهای نسل جدید تولید کند.
رویکردی که می گوید قطعنامه آژانس بی اثر است و تنها عامل روانی محسوب می شود باید در نظر داشته باشند که چنین قطعنامه ای روندی برای سندسازی به منظور اثبات ادعاهای اسرائیل و آمریکا است. وقتی از ۳۵ کشور عضو شورای حکام ۳۰ کشور به این قطعنامه رای می دهند این بدان معناست که ادعای طرح شده علیه ایران در یک قطعنامه مستند خواهد شد و همین مساله زمینه ساز صدور قطعنامه های بعدی می شود. بنابراین به لحاظ حقوقی بسیار حائز اهمیت است که ایران نسبت به این نوع از قطعنامه ها بی تفاوت نباشد و تلاش کند چنین قطعنامه هایی بار دیگر تکرار نشود. باید چارچوبی را برای روابط دوجانبه با آژانس به منظور حل اختلافات تعریف کنیم؛ چرا که هر قدر که اختلاف بین ایران و آژانس بیشتر شود بهره برداری از آن تنها برای اسرائیل و آمریکا خواهد بود.
اتخاذ مواضع عزتمندانه و انقلابی مهم است و همه از آن خوشحال می شوند اما باید عواقب ماجرا را نیز مدنظر داشته باشیم و از خود بپرسیم که آیا راهکاری برای حل دوجانبه اختلافات بین ایران و آژانس وجود ندارد تا آن را در پیش بگیریم تا مانع از ایجاد سوژه جدید علیه ایران و فشار بر کشورمان شوند؟
وی با تاکید بر اینکه ایران نباید تجربه های تلخ گذشته را تکرار کند گفت: در حال حاضر گفته می شود که چین و روسیه مانع صدور قطعنامه علیه ایران در شورای امنیت سازمان ملل خواهند شد که مساله ای درست است اما قطعنامه شورای حکام می تواند عامل محرکی برای کشورهای اروپایی عضو برجام به منظور فعال کردن مکانیسم ماشه علیه ایران باشد. این احتمال مهمی است که ایران باید آن را در نظر داشته باشد. البته ایران پیش تر هشدار رسمی داده است که در صورت ارجاع پرونده به شورای امنیت خروج از ان پی تی را در نظر دارد که همین مساله فضای جدیدی را بار دیگر به وجود خواهد آورد.
برای جمع بندی در این بخش باید عنوان کنم که درست است که به لحاظ اقتصادی قطعنامه شورای حکام اثر اقتصادی بر ایران ندارد اما به لحاظ حقوقی بسیار مهم است که از تکرار چنین قطعنامه هایی جلوگیری کنیم و همکاری دوجانبه جدیدی را با آژانس باز تعریف کنیم چرا که روند کاهش همکاری ها با آژانس به نفع ایران نیست.
بهشتی پور در بخشی دیگر از صحبت ها درباره روند مکانیسم ماشه گفت: اصل موضوع در این رابطه ترتیبات اجرایی بازگشت قطعنامه های فصل هفتم برای ایران است و به دلیل اینکه جمله طولانی بود نام آن را مکانیسم ماشه گذاشتند و بدینگونه ترجمه شد. یکی از ادعاهایی که تروئیکای اروپایی می تواند در رابطه با این موضوع مطرح کند ایران ناقض برجام بوده است، همین قطعنامه هایی است که در حال حاضر علیه ایران صادر می شود. در واقع این مستندسازی ها علیه ایران امری مهم است که باید توجه داشت. در نظام بین الملل حق و حقیقت به هیچ وجه مطرح نیست و زورگویی پابرجاست و هر کشوری متناسب با قدرتی که دارد منافع خود را پیش ببرد.
این کارشناس با اشاره به اینکه اختلاف ایران و آژانس بر سه سوال است گفت: نه ایران از این سوالات به طور دقیق صحبت می کند و نه آژانس که البته موضوعی محرمانه بوده و نباید هم مطرح شود. اما منابع غربی جزئیاتی منتشر کرده و به طور جامع در خصوص آن مانور داده اند. اگر فرض بگیریم که اطلاعات این منابع درست بوده مساله بر سر سه سایت است که ایران از روی حسن نیت اجازه بازرسی را به آژانس داده است که اگر ریگی به کفش ایران بود اجازه بازرسی به آژانس را نمی داد. نکته بعدی اینکه موضوع مطرح شده برای ۱۸ سال گذشته است که مهم است به زمان آن توجه کنیم. نکته بعدی اینکه در زمان بازدید آژانس گزارش شده که هیچ فعالیتی در این سه مکان انجام نمی شود. نکته بعدی اینکه گفته اند ذرات اورانیوم غنی شده زیر ۵ درصد کشف شده است. در این موضوع غنی سازی زیر ۵ درصد به لحاظ حقوقی مساله ای مهمی برای آژانس نیست. پس چرا حساسیت به یکباره زیاد می شود؟ به این دلیل که آنها ادعا می کنند که آن مکان ها مراکز اعلام نشده است و به همین دلیل موضوع را بزرگنمایی کرده اند.
سوال اصلی اینجاست که اگر واقعا بحث بر سر این سوال است آیا ارزش دارد بر سر آن خود را با آژانس درگیر کنیم و ته ماجرا آن چیزی شود که اسرائیلی ها به دنبال آن هستند؟ در شرایطی که دو سال گذشته آمریکا از تصویب قطعنامه علیه ایران عاجز بود و تمام توان خود را به کار گرفت آیا ما در حال حاضر نمی توانیم ماجرا را حل و فصل کنیم؟! گره ای را که می توان با دست باز کرد را نباید با دندان باز کرد.