تاریخ انتشار
دوشنبه ۲۹ شهريور ۱۴۰۰ ساعت ۰۹:۲۰
کد مطلب : ۴۳۹۲۰۸
خبرگزاری شینهوا گزارش میدهد:
مزایای عضویت ایران در سازمان همکاریهای شانگهای چیست؟
۰
کبنا ؛ "خبرگزاری شینهوا" در گزارشی به اقدام اخیر اعضا و رهبران سازمان همکاریهای شانگهای در پذیرش ایران به عنوان یک عضو اصلی این سازمان اشاره کرده (ایران سالها خواستار عضویت در سازمان همکاریهای شانگهای بوده است) و به طور خاص این رویداد را حامل امتیازات و مزایای زیادی برای ایران در حوزههای مختلف اقتصادی، سیاسی و امنیتی ارزیابی کرده است.
خبرگزاری شینهوا در این رابطه مینویسد: «بسیاری از کارشناسان و تحلیلگران بر این باورند که خیزِ اخیر ایران برای عضویت در سازمان همکاریهای شانگهای (که البته با موافقت اعضای این سازمان نیز مواجه شد)، حاکی از چرخش قابل توجهِ سیاستهای ایران به سمت توسعه روابط با شرق و همکاریهای منطقهای است که در نوع خود میتواند مزایای بیشماری را برای تهران به همراه داشته باشد.
به گزارش کبنا، ایران در جریان نشست اخیرا رهبران سازمان همکاریهای شانگهای در دوشنبه پایتخت تاجیکستان، به عنوان یکی از اعضای اصلی و جدید این سازمان معرفی شد. "حسین امیرعبداللهیان" وزیر خارجه ایران این مساله را گامی رو به جلو به سمت همگرایی و ادغام اقتصادی هر چه بیشتر کشورهای منطقه عنوان کرد و گفت: "ایران عمیقا از این مساله که سند عضویت کامل این کشور در سازمان همکاریهای شانگهای در جریان نشست اخیر این سازمان در دوشنبه پایتخت تاجیکستان و از سوی رهبران این سازمان به امضا رسیده، خرسند است".
سازمان همکاریهای شانگهای در سال ۲۰۱۱ توسط چین، قزاقستان، قرقیزستان، روسیه، تاجیکستان، و ازبکستان بنیان گذاشته شد و در سال ۲۰۱۷ نیز شاهد عضویت هند و پاکستان به عنوان اعضای جدید این سازمان بود.
ایران و سیاستی آسیامحور
حسین امیرعبداللهیان اخیرا در موضع گیری گفته است: "عضویت ایران در سازمان همکاریهای شانگهای، تاثیر قابل توجهی بر همکاریهای چندجانبه ایران در چهارچوبِ جهت گیریهای سیاست خارجی این کشور نسبت به همسایگان و آسیا را به همراه خواهد داشت".
"سید ابراهیم رئیسی" رئیس جمهور ایران نیز از رهبران عضو سازمان همکاریهای شانگهای به دلیل موافقت با عضویت ایران در سازمان مذکور تقدیر کرده و بر اهمیت "سیاستِ همسایگی/Neighboring Policy" و همچنین تقویت حضور ایران در سازمانهای منطقه ای، به مثابه اصولی مهمی در سیاست خارجی دولت خود تاکید کرده است.
بسیاری از تحلیلگران بر این باورند که دولت رئیسی با کنشگری فعال خود جهت کسب کرسی عضویت در سازمان همکاریهای شانگهای، عملا این نکته را مشخص کرده که سیاست خارجی ایران را از منظری متنوع میبیند و قرار نیست آن را صرفا محدود به روابط با غرب و یا مساله هستهای تهران و "برجام" کند.
در این رابطه "علی اصغر زرگر" تحلیلگر مسائل بین المللی اخیرا در موضع گیری گفته که ایران با عضویت در سازمان همکاریهای شانگهای، گامی بلند در راستای سیاست خود جهت توسعه روابط با شرق برداشت. امری که به طور خاص در دولت ابراهیم رئیسی از موقعیتی برجسته و کانونی برخوردار است.
مزایای اقتصادیِ عضویت ایران در سازمان همکاریهای شانگهای
ابراهیم رئیسی در جریان نطق روز جمعه خود در جلسه سازمان همکاریهای شانگهای اعلام کرد که "عضویت در سازمان مذکور فرصتهایی را برای ایران جهت اتصال به کریدور و مسیرهای اقتصادی و تجاری منطقه اوراسیا فراهم خواهد کرد". وی تاکید کرد که "ایران حلقه اتصال پروژههای زیرساختی در منطقه اوراسیا است و این کشور میتواند جنوب و شمال اوراسیا را به یکدیگر متصل کند".
ناظران و تحلیلگران بر این باورند که عضویت ایران در سازمان همکاریهای شانگهای میتواند دسترسی قابل توجه تهران به بازار بزرگ و چند صد میلیونی کشورهای عضو سازمان همکاریهای شانگهای را هموار کند. در این چهارچوب، ایران میتواند تا حدی به صادرات مواد نفتی و پتروشیمی خود به کشورهای عضو سازمان شانگهای نیز امید داشته باشد و در عین حال برخی نیازهای فناورانه، مالی و صنعتی خود را نیز از این منطقه تامین کند.
جدای از این ها، عضویت ایران در سازمان همکاریهای شانگهای، عملا جایگاه آن در ابتکار بزرگِ دولت چین موسوم به "یک کمربند، یک راه" را تسهیل کرده و موجب تقویت پیوندهای ایران با دولتهای آسیای مرکزی میشود. مسائلی که در نوع خود حامل مزایا و منافع اقتصادی قابل توجهی برای ایران هستند.
امتیازات سیاسی عضویت ایران در سازمان همکاریهای شانگهای
بدون تردید عضویت ایران در سازمان همکاریهای شانگهای میتواند در بعد منطقهای و بین المللی پیامدهای سیاسی مثبتی برای تهران به دنبال داشته باشد. تهران عملا با تکیه با سازوکار دیپلماسی چندجانبه در قالب سازمان همکاریهای شانگهای میتواند روابط منطقهای خود را توسعه دهد و از سویی، در برابر فشارهای گسترده سیاسی از سوی دولتهای غربی نیز روی حمایت کشورهای عضو سازمان همکاریهای شانگهای حساب کند.
ایران با عضویت در سازمان همکاریهای شانگهای عملا انزوای تحمیلی کشورهای غربی علیه خود در حوزه دیپلماسی و مراودات سیاسی را کم رنگ و تضعیف میکند و در عین حال، بواسطه عضویت در این سازمانِ معتبر بین المللی، پرستیژ و آبروی بین المللی خود را ارتقا میدهد. این مساله در نوع خود به زعم بسیاری از ناظران و تحلیلگران میتواند به عنوان یکی از مهمترین دستاوردهای عضویت ایران در سازمان همکاریهای شانگهای تلقی شود.
بسیاری از تحلیلگران بر این باورند که تقویت روابط ایران با کشورهای عضو سازمان همکاریهای شانگهای که در منطقه پیرامونی ایران قرار دارند، عملا میتواند کمک زیادی را به تهران جهت تحقق منافع ملی اش کند. رویکردی که در نوع خود میتواند اثر تحریمهای بین المللی بر ایران را کاهش و در عین حال موقعیت و جایگاه منطقهای و بین المللی ایران را نیز تقویت کند».
شانگهای فرصت جدی برای اقتصاد ایران
هادی حقشناس اقتصاددان نیز در این باره در آرمان ملی نوشت: پیمانهای دوجانبه و چندجانبه امروز یک امر مرسوم در جهان هست. در گذشته نهچندان دور هم گات و هم بعدا WTO یا سازمان تجارت جهانی در دنیا ایجاد شد که همه کشورها تقریبا عضو آن سازمان شدند و الان هم عضو آن سازمان هستند. تقریبا در یک دهه اخیر بسیاری از کشورها به دنبال تفاهمنامههای دوجانبه یا چندجانبه هستند. ایران قبل از انقلاب به بلوک اقتصادی اکو ملحق شده بود. در سالهای بعد از انقلاب تقریبا به هیچ بلوکی ملحق نشدیم و فقط در همین سه سال اخیر به کشورهای اوراسیا و در سال جاری به کشورهای عضو شانگهای ملحق شدیم. پیوستن ایران به این دو بلوک ارواسیا و شانگهای منافع اقتصادی منطقهای به دنبال خواهد داشت. چون تجارت بین این کشورها از تعرفههای ترجیحی برخوردار خواهد بود و همچنین این کشورهای عضو در مجامع بینالمللی از حمایتهای سیاسی نیز برخوردار خواهند شد. البته نباید فراموش کنیم که هم شانگهای و هم اوراسیا دو ظرفیت بالقوه برای اقتصاد ایران هستند. و برای اینکه این ظرفیتهای بالقوه تبدیل به ظرفیت بالفعل شود، باید همه دستگاههای اجرایی و بخش خصوصی برای استفاده از مزیتهای این دو توافقنامه منطقهای بسیج شوند. کشورهای عضو شانگهای هم به انرژی ایران و هم به مسیرهای ترانزیتی ایران نیاز دارند و برعکس ایران هم به محصولات صنعتی کشورهای عضو نیاز دارد. بهعنوان مثال امروز هند در چابهار مشغول سرمایهگذاری است که کالای خود را به افغانستان برساند. یا چین میخواهد راه ابریشم را احیا کند. طبیعتا احیای راه ابریشم از مسیر ایران میتواند به تسریع در زیرساختهای ایران کمک کند.
به عنوان مثال قرار بود گاز ایران به عنوان خط صلح از طریق پاکستان به هندوستان برسد، حالا چون هم پاکستان، هم هندوستان هر دو عضو شانگهای هستند بنابراین یک مزیت برای ایران، پاکستان و هند خواهند بود. ظرفیت صنعتی، بخش خدمات و هم بخش حمل و نقل اعم از حمل و نقل دریایی، ریلی و هوایی در کشورهای عضو شانگهای زیاد است. بالاخره بیش از 40 درصد جمعیت جهان در همین 12 کشور عضو شانگهای هستند و نزدیک به 30 درصد تولید ناخالص ملی مربوط به همین کشورهای عضو شانگهای است. اگر اراده سیاسی در این 12 کشور شکل بگیرد حتما منجر به همافزایی مبادلات تجاری بین کشورها خواهد بود. نکته کلیدی دیگر این است که برخی از کشورهای عضو از جانب آمریکا و برخی بین خودشان چالش جدی دارند. به عنوان مثال آمریکا هم ایران و هم روسیه و هم چین را تحریم کرده. چین با هند چالش دارد، هند با پاکستان چالش دارد، روسیه با برخی از این کشورهای آسیای میانه چالش دارد. لذا در عین حال که چالش داخلی دارند، یک چالش بیرونی هم با آمریکا دارند. ممکن است در ظاهر این یک عیب یا جزء معایب شانگهای باشد اما چون ظرفیت اقتصادی کشورهای عضو زیاد است، شاید با تدبیر بتوانند این تهدیدها را به فرصت برای خود تبدیل کنند. اگر از این مزیتها بین کشورهای عضو بهره گرفته شود، حتما شانگهای چشمانداز روشنتری خواهد داشت. ولی اگر از ظرفیتهای هم استفاده نکنند، طبیعی است که فقط یک پیمان روی کاغذ خواهد بود. گرچه همین حالا عضویت دائمی ایران در این پیمان با توجه به تحریمهای ظالمانه یک بُرد سیاسی است.
خبرگزاری شینهوا در این رابطه مینویسد: «بسیاری از کارشناسان و تحلیلگران بر این باورند که خیزِ اخیر ایران برای عضویت در سازمان همکاریهای شانگهای (که البته با موافقت اعضای این سازمان نیز مواجه شد)، حاکی از چرخش قابل توجهِ سیاستهای ایران به سمت توسعه روابط با شرق و همکاریهای منطقهای است که در نوع خود میتواند مزایای بیشماری را برای تهران به همراه داشته باشد.
به گزارش کبنا، ایران در جریان نشست اخیرا رهبران سازمان همکاریهای شانگهای در دوشنبه پایتخت تاجیکستان، به عنوان یکی از اعضای اصلی و جدید این سازمان معرفی شد. "حسین امیرعبداللهیان" وزیر خارجه ایران این مساله را گامی رو به جلو به سمت همگرایی و ادغام اقتصادی هر چه بیشتر کشورهای منطقه عنوان کرد و گفت: "ایران عمیقا از این مساله که سند عضویت کامل این کشور در سازمان همکاریهای شانگهای در جریان نشست اخیر این سازمان در دوشنبه پایتخت تاجیکستان و از سوی رهبران این سازمان به امضا رسیده، خرسند است".
سازمان همکاریهای شانگهای در سال ۲۰۱۱ توسط چین، قزاقستان، قرقیزستان، روسیه، تاجیکستان، و ازبکستان بنیان گذاشته شد و در سال ۲۰۱۷ نیز شاهد عضویت هند و پاکستان به عنوان اعضای جدید این سازمان بود.
ایران و سیاستی آسیامحور
حسین امیرعبداللهیان اخیرا در موضع گیری گفته است: "عضویت ایران در سازمان همکاریهای شانگهای، تاثیر قابل توجهی بر همکاریهای چندجانبه ایران در چهارچوبِ جهت گیریهای سیاست خارجی این کشور نسبت به همسایگان و آسیا را به همراه خواهد داشت".
"سید ابراهیم رئیسی" رئیس جمهور ایران نیز از رهبران عضو سازمان همکاریهای شانگهای به دلیل موافقت با عضویت ایران در سازمان مذکور تقدیر کرده و بر اهمیت "سیاستِ همسایگی/Neighboring Policy" و همچنین تقویت حضور ایران در سازمانهای منطقه ای، به مثابه اصولی مهمی در سیاست خارجی دولت خود تاکید کرده است.
بسیاری از تحلیلگران بر این باورند که دولت رئیسی با کنشگری فعال خود جهت کسب کرسی عضویت در سازمان همکاریهای شانگهای، عملا این نکته را مشخص کرده که سیاست خارجی ایران را از منظری متنوع میبیند و قرار نیست آن را صرفا محدود به روابط با غرب و یا مساله هستهای تهران و "برجام" کند.
در این رابطه "علی اصغر زرگر" تحلیلگر مسائل بین المللی اخیرا در موضع گیری گفته که ایران با عضویت در سازمان همکاریهای شانگهای، گامی بلند در راستای سیاست خود جهت توسعه روابط با شرق برداشت. امری که به طور خاص در دولت ابراهیم رئیسی از موقعیتی برجسته و کانونی برخوردار است.
مزایای اقتصادیِ عضویت ایران در سازمان همکاریهای شانگهای
ابراهیم رئیسی در جریان نطق روز جمعه خود در جلسه سازمان همکاریهای شانگهای اعلام کرد که "عضویت در سازمان مذکور فرصتهایی را برای ایران جهت اتصال به کریدور و مسیرهای اقتصادی و تجاری منطقه اوراسیا فراهم خواهد کرد". وی تاکید کرد که "ایران حلقه اتصال پروژههای زیرساختی در منطقه اوراسیا است و این کشور میتواند جنوب و شمال اوراسیا را به یکدیگر متصل کند".
ناظران و تحلیلگران بر این باورند که عضویت ایران در سازمان همکاریهای شانگهای میتواند دسترسی قابل توجه تهران به بازار بزرگ و چند صد میلیونی کشورهای عضو سازمان همکاریهای شانگهای را هموار کند. در این چهارچوب، ایران میتواند تا حدی به صادرات مواد نفتی و پتروشیمی خود به کشورهای عضو سازمان شانگهای نیز امید داشته باشد و در عین حال برخی نیازهای فناورانه، مالی و صنعتی خود را نیز از این منطقه تامین کند.
جدای از این ها، عضویت ایران در سازمان همکاریهای شانگهای، عملا جایگاه آن در ابتکار بزرگِ دولت چین موسوم به "یک کمربند، یک راه" را تسهیل کرده و موجب تقویت پیوندهای ایران با دولتهای آسیای مرکزی میشود. مسائلی که در نوع خود حامل مزایا و منافع اقتصادی قابل توجهی برای ایران هستند.
امتیازات سیاسی عضویت ایران در سازمان همکاریهای شانگهای
بدون تردید عضویت ایران در سازمان همکاریهای شانگهای میتواند در بعد منطقهای و بین المللی پیامدهای سیاسی مثبتی برای تهران به دنبال داشته باشد. تهران عملا با تکیه با سازوکار دیپلماسی چندجانبه در قالب سازمان همکاریهای شانگهای میتواند روابط منطقهای خود را توسعه دهد و از سویی، در برابر فشارهای گسترده سیاسی از سوی دولتهای غربی نیز روی حمایت کشورهای عضو سازمان همکاریهای شانگهای حساب کند.
ایران با عضویت در سازمان همکاریهای شانگهای عملا انزوای تحمیلی کشورهای غربی علیه خود در حوزه دیپلماسی و مراودات سیاسی را کم رنگ و تضعیف میکند و در عین حال، بواسطه عضویت در این سازمانِ معتبر بین المللی، پرستیژ و آبروی بین المللی خود را ارتقا میدهد. این مساله در نوع خود به زعم بسیاری از ناظران و تحلیلگران میتواند به عنوان یکی از مهمترین دستاوردهای عضویت ایران در سازمان همکاریهای شانگهای تلقی شود.
بسیاری از تحلیلگران بر این باورند که تقویت روابط ایران با کشورهای عضو سازمان همکاریهای شانگهای که در منطقه پیرامونی ایران قرار دارند، عملا میتواند کمک زیادی را به تهران جهت تحقق منافع ملی اش کند. رویکردی که در نوع خود میتواند اثر تحریمهای بین المللی بر ایران را کاهش و در عین حال موقعیت و جایگاه منطقهای و بین المللی ایران را نیز تقویت کند».
شانگهای فرصت جدی برای اقتصاد ایران
هادی حقشناس اقتصاددان نیز در این باره در آرمان ملی نوشت: پیمانهای دوجانبه و چندجانبه امروز یک امر مرسوم در جهان هست. در گذشته نهچندان دور هم گات و هم بعدا WTO یا سازمان تجارت جهانی در دنیا ایجاد شد که همه کشورها تقریبا عضو آن سازمان شدند و الان هم عضو آن سازمان هستند. تقریبا در یک دهه اخیر بسیاری از کشورها به دنبال تفاهمنامههای دوجانبه یا چندجانبه هستند. ایران قبل از انقلاب به بلوک اقتصادی اکو ملحق شده بود. در سالهای بعد از انقلاب تقریبا به هیچ بلوکی ملحق نشدیم و فقط در همین سه سال اخیر به کشورهای اوراسیا و در سال جاری به کشورهای عضو شانگهای ملحق شدیم. پیوستن ایران به این دو بلوک ارواسیا و شانگهای منافع اقتصادی منطقهای به دنبال خواهد داشت. چون تجارت بین این کشورها از تعرفههای ترجیحی برخوردار خواهد بود و همچنین این کشورهای عضو در مجامع بینالمللی از حمایتهای سیاسی نیز برخوردار خواهند شد. البته نباید فراموش کنیم که هم شانگهای و هم اوراسیا دو ظرفیت بالقوه برای اقتصاد ایران هستند. و برای اینکه این ظرفیتهای بالقوه تبدیل به ظرفیت بالفعل شود، باید همه دستگاههای اجرایی و بخش خصوصی برای استفاده از مزیتهای این دو توافقنامه منطقهای بسیج شوند. کشورهای عضو شانگهای هم به انرژی ایران و هم به مسیرهای ترانزیتی ایران نیاز دارند و برعکس ایران هم به محصولات صنعتی کشورهای عضو نیاز دارد. بهعنوان مثال امروز هند در چابهار مشغول سرمایهگذاری است که کالای خود را به افغانستان برساند. یا چین میخواهد راه ابریشم را احیا کند. طبیعتا احیای راه ابریشم از مسیر ایران میتواند به تسریع در زیرساختهای ایران کمک کند.
به عنوان مثال قرار بود گاز ایران به عنوان خط صلح از طریق پاکستان به هندوستان برسد، حالا چون هم پاکستان، هم هندوستان هر دو عضو شانگهای هستند بنابراین یک مزیت برای ایران، پاکستان و هند خواهند بود. ظرفیت صنعتی، بخش خدمات و هم بخش حمل و نقل اعم از حمل و نقل دریایی، ریلی و هوایی در کشورهای عضو شانگهای زیاد است. بالاخره بیش از 40 درصد جمعیت جهان در همین 12 کشور عضو شانگهای هستند و نزدیک به 30 درصد تولید ناخالص ملی مربوط به همین کشورهای عضو شانگهای است. اگر اراده سیاسی در این 12 کشور شکل بگیرد حتما منجر به همافزایی مبادلات تجاری بین کشورها خواهد بود. نکته کلیدی دیگر این است که برخی از کشورهای عضو از جانب آمریکا و برخی بین خودشان چالش جدی دارند. به عنوان مثال آمریکا هم ایران و هم روسیه و هم چین را تحریم کرده. چین با هند چالش دارد، هند با پاکستان چالش دارد، روسیه با برخی از این کشورهای آسیای میانه چالش دارد. لذا در عین حال که چالش داخلی دارند، یک چالش بیرونی هم با آمریکا دارند. ممکن است در ظاهر این یک عیب یا جزء معایب شانگهای باشد اما چون ظرفیت اقتصادی کشورهای عضو زیاد است، شاید با تدبیر بتوانند این تهدیدها را به فرصت برای خود تبدیل کنند. اگر از این مزیتها بین کشورهای عضو بهره گرفته شود، حتما شانگهای چشمانداز روشنتری خواهد داشت. ولی اگر از ظرفیتهای هم استفاده نکنند، طبیعی است که فقط یک پیمان روی کاغذ خواهد بود. گرچه همین حالا عضویت دائمی ایران در این پیمان با توجه به تحریمهای ظالمانه یک بُرد سیاسی است.