آگاه باشید که از این نمد کلاهی نخواهید بافت

کبنا ؛«درِ میخانه ببستند، خدایا مپسند / که درِ خانه‌ی تزویر و ریا بگشایند» - خداوند دو جا به بندگانش می‌خندد: یکی زمانی که همه دست به دست هم می‌دهند تا بنده‌اش را ذلیل کنند و خدا نمی‌خواهد، دیگری هنگامی که همه متحد می‌شوند تا کسی را عزیز بدارند و خدا نمی‌گذارد. حالا حکایت تخریب غلامرضا تاج‌گردون است که گاه و بیگاه از ذهن و زبان دشمنان نادانش تراوش می‌کند. اخیراً یکی از انقلابیون که کارنامه‌ی بس درخشانی در وکالت مردم دارد، در جلسه‌ای به ساحت نماینده‌ی سابق گچساران و باشت توهین کرد. فارغ از گفتار نسنجیده و نابخردانه‌ی این شخص و هم‌مسلکانش، آنچه بیش از پیش رخ می‌نماید این است که با وجود عدم حضور تاج‌گردون در عرصه‌ی سیاسی، عده‌ای همچنان از یادآوری نام و خدماتش دلهره دارند و حقیرانه در هر فرصتی زبان به تندی و خارج از انصاف می‌گشایند. هدایتخواه (که امید است خدا به خیرگویی و خیراندیشی هدایتش کند) نادانسته، خدمات عزیزی را نادیده گرفت که هشت سال تمام با جان و دل به مردم شریف حوزه‌ی انتخابیه‌اش خدمت کرد و دیارش را از منجلاب تفکراتِ منحطِ منجمدِ متعصبِ مرتجع نجات داد. سرزمینی که روی گنج نفت و گاز خفته بود و از این همه حاصلی جز دود و درماندگی نداشت، تاج‌گردون اما به آبادانی‌اش همت گماشت. در سایه‌ی این عزت و آبادانی، برخی حالا به پاشیدن تخم کین روی آورده‌اند. بحث بر سر انتخابات میان‌دوره‌ای گچساران و باشت است و حرف‌های بی‌پایه و اساسی که مطرح شد؛ انتخاباتی که آوازه‌ی مشارکت بی‌نظیرش!!! همپای جای جای ایران اسلامی در گوش جهان و جهانیان پیچید و در حافظه‌ی تاریخ ثبت شد. ناجوانمردانه در غیاب شیرِ میدان رجزخوانی کرده و تند شده‌اند آن هم برای انتخاباتی که نتیجه‌اش با برخی مؤلفه‌های نادرست حاصل شد چندان افتخارآمیز نیست. افتخار آن است که همه سلایق در صحنه باشند و مردم با آرامش و خیال راحت رأی دهند نه اینکه با چینش نیروهای دلخواه و ناکارآمد، مردم را از انتخاب دلسرد کنند. این مثلاً برنده شدن با آرای حداقلی خیلی چنگی به دل نمی‌زند که بخواهید به جان خدمتگزاران بیفتید. تا خدا هست و جهان هست و گچساران هست خدمات تاج‌گردون از حافظه‌ها پاک نخواهد شد. و اما شما که اینگونه سخن می‌گوئید در دوران نمایندگی‌تان چه گلی بر سر مردم زده‌اید جز کفن‌پوشی و تابعیت از مغزهای فرسوده. شما که نماینده بودید چکار کردید که حتی با عبور از فیلتر شورای نگهبان باز هم نتوانستید نظر مردم را جلب کنید، چه کردید که ارمغانش رویگردانی از خلق شد، چه دستاوردی داشتید که مقبول مردم نشدید؟ جنابان بدانید و آگاه باشید که از این نمد کلاهی نخواهید بافت، پس قفل بر دهان بزنید و دست بکشید که دگرباره عزت تاج‌گردونی به گچساران و باشت برخواهد گشت. همچنان گردو بشکنید که مشارکت حداقلی و نگرانی مردم، شما را به آرزوی‌تان رساند. همچنان شاد باشید که در صحنه‌ی بی‌رقیب و رقابت منطقی و قانونی، برنده‌اید! اما به یاد بیاورید تهمت و توهین‌هایی که به تاج‌گردون محبوب روا داشتید حتماً به خودتان برمی‌گردد همچنانکه به اسلاف‌تان در گذشته برگشت، پس مراقب کلام‌تان باشید و خودتان را بیشتر از این در منظر مردم ذلیل نکنید. فرمودید گچساران آزاد شد، کمی تفکر کنید به این جمله‌ی وینستون چرچیل: «وقتی اسب‌های توانا راهی برای ورود به میدان مسابقه نداشته باشند، همه می‌تواند به خط پایان برسد». تاج‌گردون یک شخص نیست؛ بلکه یک اندیشه است که محبوبیت و شخصیتش را به واسطه‌ی پاکدستی و درستکاری به دست آورده نه با دروغ و عناد و لجن‌پراکنی. شهامت بیان عملکرد درخشان و تاریخی تاج‌گردون مردمی را داشته باشید. اگر با شخص تاج‌گردون مشکل دارید لااقل اندیشه و خدماتش را برای شهر و دیارش ناچیز نشمارید. به تعبیر امام‌حسین (علیه‌السلام): «اِن لَم یکن لَکُم دِین؛ فَکونَوا أَحرَاراً». از خداوند متعال برای شماها، انسانیت و ادب و شرافت آرزومندیم.
--------------------------------------------
به قلم: محمد مرادی ناصرآباد