تاریخ انتشار
يکشنبه ۱۲ ارديبهشت ۱۴۰۰ ساعت ۱۲:۴۵
کد مطلب : ۴۳۳۶۶۵
کبنا بررسی کرد
ظریف: عرایض بنده ذرهای از نقش بیبدیل شهید سلیمانی در بازآفرینی امنیت ایران، منطقه و جهان نمیکاهد / اگر میدانستم جملهای از آن عرایض انتشار عمومی پیدا میکند، آن را بر زبان نمیآوردم؛ نه برای اینکه مردم را محرم نمیدانم، بلکه اغیار را محرم نمیشمارم
۰
کبنا ؛ انتشار فایل صوتی محمد جواد ظریف حواشی زیادی برای مرد اول دیپلماسی ایران به وجود آورد، بعد از چند روز از این اتفاق، حواشی این فایل صوتی هنوز ادامه دارد. محمد جواد ظریف در اخرین واکنش به این فایل صوتی در پست اینستاگرامی نوشت: عرایض بنده ذرهای از عظمت شهید سلیمانی و نقش بیبدیل او در بازآفرینی امنیت ایران، منطقه و جهان نمیکاهد.
محمد جواد ظریف در یک پست اینستاگرامی نوشت: عرایض بنده ذرهای از عظمت شهید سلیمانی و نقش بیبدیل او در بازآفرینی امنیت ایران، منطقه و جهان نمیکاهد.
به گزارش «کبنا»، در این پیام آمده است:
رَبَّنَا اغْفِرْ لَنا وَ لِإِخْوانِنَا الَّذینَ سَبَقُونا بِالْإیمانِ وَ لا تَجْعَلْ فی قُلُوبِنا غِلاًّ لِلَّذینَ آمَنُوا رَبَّنا إِنَّک رَؤُفٌ رَحیم (حشر:60)
پروردگارا! ما و برادران ما را که در ایمان بر ما سبقت گرفتند، ببخش و در دلهایمان کینهای نسبت به اهل ایمان قرار مده که تو رئوف و مهربانی
فرا رسیدن ایام شهادت مولای متقیان را تسلیت عرض میکنم.
همو که بقول مولانا
من چو تیغم پر گهرهای وصال
زنده گردانم نه کشته در قتال
در ادامه پست اینستاگرامی وزیر امورخارجه آمده است:
یک هفته ایست که در پی پخش برداشت و تحلیل تلخ این دانشجوی روابط خارجی از یک برهه تاریخی—آن هم صرفاً برای انتقال صادقانه تجربیات به مسئولین آینده و بدون هیچگونه قصدی برای انتشار وسیع و یا حتی محدود آن—احساسات پاک عاشقان شهید والامقام سردار سپهبد قاسم سلیمانی و خانواده آن شهید و بخصوص شیر دخترش زینب خانم –که برایم همچون فرزندان خودم عزیز است—جریحهدار شده است. برخی هم تلاش کردهاند از این شرایط ناگوار وسیلهای برای برهم زدن همدلی میان آحاد مردم دلاور این مرز و بوم و یا ابزاری برای اهداف کوتاه سیاسی بسازند.
از همه بزرگوارانی که در این روزها با علم به عشق و همراهی دیرینم با شهید سلیمانی—با حمایت و روشنگریهای خود بنده را مرهون لطفشان قرار دادهاند سپاسگزارم.
لازم است تأکید کنم که عرایض بنده—که هیچ ادعایی جز صداقت بر قطعیت آن ندارم—ذرهای از عظمت شهید سلیمانی و نقش بیبدیل او در بازآفرینی امنیت ایران، منطقه و جهان نمیکاهد. ولی اگر میدانستم جملهای از آن عرایض انتشار عمومی پیدا میکند، حتماً همچون گذشته آن را بر زبان نمیآوردم. نه برای اینکه مردم را محرم نمیدانم، بلکه از آن جهت که در جهان به هم پیوسته کنونی که انتخاب مخاطب را ناممکن ساخته و در آشفتهبازار سیاست، اغیار را محرم نمیشمارم.
هر چه داریم از این مردم است و همانگونه که برادرم شهید حاج قاسم جانش را فدای این مردم نمود، من هم اگر آبرویی دارم آنرا با افتخار فدای همین مردم میکنم که
ما را سریست با تو که گر خلق روزگار
دشمن شوند و سر برود هم بر آن سریم
در سحرگاه ضربت خوردن شاه مردان و به هنگام اعمال شب قدر، همه کسانی که به باور خودم به من تهمت و افترا زدهبودند را بخشیدم. امیدوارم مردم بزرگوار ایران و همه عاشقان سردار و به ویژه خانواده بزرگوار سلیمانی عزیز نیز بنده را ببخشایند.
رو سینه را چون سینهها هفت آب شو از کینهها
وآنگه شراب عشق را پیمانه شو پیمانه شو
باید که جمله جان شوی تا لایق جانان شوی
گر سوی مستان میروی مستانه شو مستانه شو
محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه در پیامی دیگری نیز با بیان اینکه فقط ابزار مادی نیست که قدرت میآفریند، نوشت: اینکه شما فردی مانند برادر عزیزم شهید سپهبد سلیمانی را دارید که بعد از شهادتش قدرتش بیش از قبل شهادتش باشد.
محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه روز شنبه در پیامی که در صفحه شخصی خود در پیامرسان اینستاگرام، ویدیویی کوتاه از سخنرانی بهمن ۹۸ خود منتشر کرد و نوشت: «وفا کنیم و ملامت کشیم و خوش باشیم که در طریقت ما کافریست رنجیدن.»
وزیر امور خارجه، بهمن ماه ۹۸ در آیین گشایش «انجمن علمی دیپلماسی ایران» گفت: واقعیت این است که میزان قدرت شما فقط با ملاکهای مادی شناخته نمیشود. ملاکهای معنوی قدرت مانند تکیه بر مردم و ایستادگی از ابزار قدرت هستند.
ظریف افزود: اینکه شما فردی مانند برادر عزیزم شهید سپهبد سلیمانی دارید که بعد از شهادتش قدرتش بیش از قبل شهادتش باشد - با اینکه وقتی هم بود بسیار مؤثر بود، بی نظیر بود- اما بعد از شهادتش بینظیرتر شد؛ این برای این است که فقط ابزار مادی قدرت نیست که قدرت میآفریند.
وی تصریح کرد: اگر میپذیریم که ملاکهای معنوی مانند شهادت قدرت میآفریند، چرا قبول نداریم دیپلماسی قدرت میآفریند؟ استقامت هم قدرت میآفریند؟ باور هم قدرت میآفریند؟
از دیپلماسی تا میدان
ناصر ذاکری کارشناس اقتصادی در باره این فایل صوتی نوشت: انتشار نوار مصاحبه وزیر امور خارجه کشورمان دو اصطلاح «دیپلماسی» و «میدان» و تقابل این دو را در سطح جامعه مطرح کرد و واکنشهای بسیار متفاوتی را بین جریانهای مختلف سیاسی به دنبال داشت. فارغ از اینکه این مصاحبه چگونه سر از رسانههای بیگانه درآورده و فارغ از اینکه انتشار آن در چنین روزهایی که از یک سو مذاکرات وین به موقعیت حساسی رسیده و از سوی دیگر مقدمات برگزاری انتخابات ریاستجمهوری در خردادماه در حال فراهمشدن است، چه معنایی دارد و چه هدفی را دنبال میکند، بحث و بررسی در ابعاد تقابل «میدان» و «دیپلماسی» و تقدم و تأخر این دو بحثی مهم و بنیادین است. به بیان دیگر سؤال این است که آیا دیپلماسی باید در خدمت میدان باشد یا میدان در خدمت دیپلماسی؟ ظریف در مصاحبه خود بر این نکته تأکید دارد که در دوران مسئولیت او همواره دیپلماسی در خدمت میدان بوده است. تقابل بین دیپلماسی و میدان را از بعضی جهات میتوان به تقابل بین سیاست و اقتصاد تشبیه کرد. تقریباً همه کشورها بهگونهای سیاست خود را در خدمت اقتصاد ملی قرار میدهند. دولتها در صورتی به یک پیمان منطقهای وارد یا از آن خارج میشوند که صرفهای در میدان اقتصاد برایشان داشته باشد. بهعنوان مثالی بارز، بسیاری از کشورهای دوست در شرایط تشدید تحریمهای ظالمانه آمریکایی علیه ملت ایران، حاضر به حمایت از ملت ما نشدند، زیرا نگران تبعات اقتصادی این همراهی بودند. حتی بانکهای چینی بهعنوان دومین قدرت بزرگ اقتصادی دنیا حاضر به تحمل زیان ناشی از تحریم نشدند. در مثالی دیگر، آمریکا سالانه میلیاردها دلار کمک بلاعوض به برخی کشورها میکند. اما همین کمک بلاعوض بهعنوان یک اقدام سیاسی درواقع منافع اقتصادی فراوانی نصیب این کشور میکند، همچنین مداخله نظامی این کشور در عراق هرچند هزینههای سنگینی به دنبال داشت، اما تحلیل کاخ سفید این بود که به دنبال سقوط صدام و برقراری آرامش شرکتهای آمریکایی وارد میدان خواهند شد و با بستن قراردادهای عظیم با دولت جدید، این ضرر را جبران خواهند کرد.
به این ترتیب کشورهایی که برنامه رشد درآمد صادراتی خود را با جدیت دنبال میکنند، معمولاً گسترش مناسبات اقتصادی با کشورهای هدف را بهعنوان یکی از مهمترین برنامه هیئتهای دیپلماتیک خود تلقی میکنند. با این حال در کشور ما طی چندین دهه همواره این اقتصاد ملی بوده که در خدمت سیاست خارجی قرار گرفته است. بهترین شاهد این مدعا سخنان رئیسجمهوری در دیماه 1393 است. وی در سخنرانی خود در کنفرانس اقتصاد ایران بر این نکته تأکید کرد که سالهاست اقتصاد ما به سیاست یارانه میدهد، بگذارید یک مدت هم سیاست به اقتصاد یارانه بدهد. نکته درخور تأمل این است که اگر کشوری اقتصادش را در خدمت سیاست قرار بدهد، هرچند در کوتاهمدت ممکن است پیشرفتهایی در عرصه سیاست داشته باشد و حتی با مدد درآمد سرشار نفتی به حیاط خلوت آمریکا نیز نفوذ کند، همانطور که ایران اقدام به سرمایهگذاری در آمریکای لاتین و استقرار کارخانه تراکتورسازی در ونزوئلا کرد، اما این موفقیت دوران کوتاهی خواهد داشت؛ زیرا دیر یا زود اقتصاد ملی با بحران مواجه شده و قدرت یارانهدادن به سیاست را از دست خواهد داد. به این ترتیب کشور ممکن است هم در عرصه اقتصاد و هم در عرصه سیاست متحمل باخت سنگین شود. اما اگر کشوری با انتخاب شیوه درست، سیاست خارجی خود (یا حداقل بخشی از آن) را در خدمت اقتصاد ملی قرار بدهد، به مرور زمان با رشد اقتصاد ملی و افزایش قدرت اقتصادی کشور، میزان اثرگذاری و نفوذ آن در میدان سیاست نیز افزایش مییابد. دقیقاً به همین دلیل است که چین بعد از چهار دهه پیروی از سیاست تنشزدایی و تقدم اقتصاد بر سیاست، اینک بهعنوان قدرت دوم اقتصادی جهان در شرایطی قرار گرفته که درگیر جنگ اقتصادی با آمریکا شده و موجبات نگرانی این کشور را فراهم کرده است. مانند تقابل بین اقتصاد و سیاست، در تقابل بین میدان و دیپلماسی نیز دو حالت وجود دارد؛ یا باید دیپلماسی در خدمت میدان باشد و بهعنوان ابزاری برای موفقیت در میدان مورد استفاده قرار گیرد یا باید میدان در خدمت دیپلماسی و هماهنگ با آن باشد. به این ترتیب در بررسی رابطه میدان و دیپلماسی بدون متأثرشدن از برخوردهای احساسی و حماسی باید دید کدام شیوه بیشترین دستاورد را دارد و به همین دلیل مورد توجه همه بازیگران عالم سیاست است. با مروری به واقعیتهای جهان امروز میتوان نتیجه گرفت هیچیک از کشورهای مطرح در عرصه سیاست جهان، دیپلماسی را در خدمت میدان و اهداف میدانی قرار نمیدهند. میدان ابزاری است که باید در خدمت دیپلماسی باشد و تا جایی که میتواند به افزایش قدرت چانهزنی دیپلماتها بر سر میز مذاکره کمک کند؛ زیرا بهتدریج دیپلماسی را از برش و نفوذ محروم میکند. گفتنی است بزرگترین آفت برای بدنه دیپلماسی یک کشور این است که طرف مقابل بر سر میز مذاکره باور داشته باشد مذاکرهکنندگان حرف آخر را نمیزنند. این وضعیت در ادبیات عامه جامعه ما با عبارت تحقیرآمیز «برو بگو بزرگترت بیاید!» توصیف میشود. دقیقاً به همین دلیل است که کلاوزویتس، نظریهپرداز برجسته نظامی پروس در اوایل قرن نوزدهم، جنگ را ابزار سیاست یا ادامه سیاست تلقی کرده و میگفت: در مسائل نظامی باید از مسائل سیاسی پیروی کرد؛ زیرا این سیاست است که اعلان جنگ میکند، درحالیکه جنگ بهطور صرف وسیلهای بیش نیست. ازاینرو با عنایت به اینکه شیوههای اعمالی کشورهای قدرتمند و موفق براساس دهها سال تجربه تدوین شده و رسمیت یافته است، با مرور تجربیات جهانی فقط یک نتیجه روشن و یک پاسخ قطعی به سؤال بنیادین مورد نظر وجود دارد: سیاست خارجی در خدمت اقتصاد ملی و میدان در خدمت دیپلماسی.
ظریف را قربانی نکنید
غلامرضا کریمی استاد دانشگاه خوارزمی نیز در این باره در روزنامه شرق آورده است؛ صرفنظر از اینکه فایل مصاحبه محرمانه دکتر ظریف چگونه لو رفت و چه کسانی در داخل و خارج از این موضوع سود برده و خواهند برد، از یک دیپلمات حرفهای در این سطح بسیار بعید بود تن به چنین گفتوگوی رسانهای بدهد و حتی حاضر باشد چنین تحلیلها و اخبار محرمانهای را مقابل یک دوربین یا برای ضبط فایل صوتی بر زبان جاری کند، حتی اگر اطمینان داشت که هرگز منتشر نخواهد شد؛ چراکه با فرض محرمانهماندن این مصاحبه، باز هم میتوانست در رقابتهای داخلی، دستاویزی برای تضعیف و حذف وی قرار گیرد. شاید تصور شود انتشار عمومی آن، تبعات مثبتتری برای دکتر ظریف در منظر افکار عمومی داشته باشد، گرچه از تبعات منفی درونسیستمی آن نمیتوان اطلاعات و ارزیابی دقیقی به دست آورد اما همچنان اصل مسئله از نظر نگارنده محل ابهام است. به نظر میرسد تبعات این مصاحبه لورفته تا آخر دولت دوازدهم و تا پایان حیات سیاسی دکتر ظریف ادامه خواهد داشت. این دیپلمات شناختهشده ایران در جهان، در واقع به کیفرخواستی واکنش نشان داد که هنوز برایش تقریر و قرائت نکرده بودند. اگرچه او متواضعانه تلاش نکرد از خود چهره یک وزیر خارجه مختار و قدرتمند را تصویر کند و دردمندانه، حرفهای و بدون پرده، مسائل و مشکلات سیاستگذاری خارجی کشور را با هدف اصلاح امور در آینده گفت ولی این مطالب نباید از زبان وزیر خارجه مستقر کشور گفته میشد. این تحلیلها و مواضع در جلسات رسمی در بالاترین سطوح کشور مطرح شده یا میشود، اما این مصاحبه هرچند با لیبل محرمانه انجام شده ولی حالا که پخش عمومی شده است، تبعات آن گریبان وزیر خارجه و دولت مستقر را میگیرد. یک دیپلمات ارشد و حرفهای نظیر دکتر ظریف درخصوص محرمانهماندن این گفتوگو حتماً باید تردید میکرد و بیمحابا، تحلیلها و نقطهنظرات خود را بیان نمیکرد. مگر در یک کشور در هر نقطهای از جهان، چند سال یک بار میتوان حول یک فرد درون نظام چنین سرمایه اجتماعی گستردهای را ایجاد کرد که بهسادگی حیثیت و اعتبار حرفهای محمدجواد ظریف زیر سؤال برود؟
شاید عدهای بگویند حرف مهمی زده نشده و مشابه این تحلیلها در مجامع علمی و دانشگاهی مرتب بیان میشود و اتفاقاً این گفتوگو، گام بزرگی در جهت شفافکردن شیوه حکمرانی در نظام جمهوری اسلامی است، اما باز هم بیان آن از زبان وزیر خارجه مستقر، خطایی استراتژیک است و احتمالاً فشارها علیه دستگاه سیاست خارجی را که درگیر مذاکرات سنگین وین برای لغو تحریمها و بازگشت آمریکا به برجام است، تا پایان دولت دوازدهم کماکان تشدید خواهد کرد. اساساً بخش عمدهای از پیچیدگیها و حساسیتهای عرصه سیاست و روابط بینالملل مربوط به ابعاد و زوایای پنهان آن است که حتی در نظامهای دموکراتیک و با شفافیت بالا بعد از 20 یا 30 سال اجازه انتشار پیدا میکند. حال که این حادثه رخ داده و واقعاً دکتر ظریف با علم به محرمانهماندن تن به این مصاحبه داده، طبیعی است که برخی از جناحها و احزاب سیاسی رقیب بیشترین بهرهبرداری را از این موضوع برای حمله به ظریف و دولت کنند. اما آنچه بر نظام حکمرانی و سیاسی و مردم ایران فرض است، مراقبت از سرمایههای ارزشمند سیاسی و دیپلماتیک است که حاصل سالها تجربه و آموزش هستند. در آستانه انتخابات باید مانع از آن شد که رقابتهای جناحی و انتخاباتی به قربانیشدن تأثیرگذارترین وزیر خارجه ایران در عرصه مذاکره با قدرتهای بزرگ جهان بینجامد. بدون شک میراث ماندگار سردار شهید سلیمانی هم نباید دستاویز تشدید اختلافات داخلی و برخوردهای افراطی درباره تحلیلهای محرمانهای شود که در انتشار آنها نیت سوء و غرضورزی دشمنان قسمخورده کشور مؤثر بوده است. ضمن اینکه سیاست خارجی ایران در این شرایط حساس بینالمللی نیاز مبرم به اجماع و هماهنگی گسترده داخلی دارد که نباید منافع ملی تحتالشعاع این مسئله قرار گیرد.
محمد جواد ظریف در یک پست اینستاگرامی نوشت: عرایض بنده ذرهای از عظمت شهید سلیمانی و نقش بیبدیل او در بازآفرینی امنیت ایران، منطقه و جهان نمیکاهد.
به گزارش «کبنا»، در این پیام آمده است:
رَبَّنَا اغْفِرْ لَنا وَ لِإِخْوانِنَا الَّذینَ سَبَقُونا بِالْإیمانِ وَ لا تَجْعَلْ فی قُلُوبِنا غِلاًّ لِلَّذینَ آمَنُوا رَبَّنا إِنَّک رَؤُفٌ رَحیم (حشر:60)
پروردگارا! ما و برادران ما را که در ایمان بر ما سبقت گرفتند، ببخش و در دلهایمان کینهای نسبت به اهل ایمان قرار مده که تو رئوف و مهربانی
فرا رسیدن ایام شهادت مولای متقیان را تسلیت عرض میکنم.
همو که بقول مولانا
من چو تیغم پر گهرهای وصال
زنده گردانم نه کشته در قتال
در ادامه پست اینستاگرامی وزیر امورخارجه آمده است:
یک هفته ایست که در پی پخش برداشت و تحلیل تلخ این دانشجوی روابط خارجی از یک برهه تاریخی—آن هم صرفاً برای انتقال صادقانه تجربیات به مسئولین آینده و بدون هیچگونه قصدی برای انتشار وسیع و یا حتی محدود آن—احساسات پاک عاشقان شهید والامقام سردار سپهبد قاسم سلیمانی و خانواده آن شهید و بخصوص شیر دخترش زینب خانم –که برایم همچون فرزندان خودم عزیز است—جریحهدار شده است. برخی هم تلاش کردهاند از این شرایط ناگوار وسیلهای برای برهم زدن همدلی میان آحاد مردم دلاور این مرز و بوم و یا ابزاری برای اهداف کوتاه سیاسی بسازند.
از همه بزرگوارانی که در این روزها با علم به عشق و همراهی دیرینم با شهید سلیمانی—با حمایت و روشنگریهای خود بنده را مرهون لطفشان قرار دادهاند سپاسگزارم.
لازم است تأکید کنم که عرایض بنده—که هیچ ادعایی جز صداقت بر قطعیت آن ندارم—ذرهای از عظمت شهید سلیمانی و نقش بیبدیل او در بازآفرینی امنیت ایران، منطقه و جهان نمیکاهد. ولی اگر میدانستم جملهای از آن عرایض انتشار عمومی پیدا میکند، حتماً همچون گذشته آن را بر زبان نمیآوردم. نه برای اینکه مردم را محرم نمیدانم، بلکه از آن جهت که در جهان به هم پیوسته کنونی که انتخاب مخاطب را ناممکن ساخته و در آشفتهبازار سیاست، اغیار را محرم نمیشمارم.
هر چه داریم از این مردم است و همانگونه که برادرم شهید حاج قاسم جانش را فدای این مردم نمود، من هم اگر آبرویی دارم آنرا با افتخار فدای همین مردم میکنم که
ما را سریست با تو که گر خلق روزگار
دشمن شوند و سر برود هم بر آن سریم
در سحرگاه ضربت خوردن شاه مردان و به هنگام اعمال شب قدر، همه کسانی که به باور خودم به من تهمت و افترا زدهبودند را بخشیدم. امیدوارم مردم بزرگوار ایران و همه عاشقان سردار و به ویژه خانواده بزرگوار سلیمانی عزیز نیز بنده را ببخشایند.
رو سینه را چون سینهها هفت آب شو از کینهها
وآنگه شراب عشق را پیمانه شو پیمانه شو
باید که جمله جان شوی تا لایق جانان شوی
گر سوی مستان میروی مستانه شو مستانه شو
محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه در پیامی دیگری نیز با بیان اینکه فقط ابزار مادی نیست که قدرت میآفریند، نوشت: اینکه شما فردی مانند برادر عزیزم شهید سپهبد سلیمانی را دارید که بعد از شهادتش قدرتش بیش از قبل شهادتش باشد.
محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه روز شنبه در پیامی که در صفحه شخصی خود در پیامرسان اینستاگرام، ویدیویی کوتاه از سخنرانی بهمن ۹۸ خود منتشر کرد و نوشت: «وفا کنیم و ملامت کشیم و خوش باشیم که در طریقت ما کافریست رنجیدن.»
وزیر امور خارجه، بهمن ماه ۹۸ در آیین گشایش «انجمن علمی دیپلماسی ایران» گفت: واقعیت این است که میزان قدرت شما فقط با ملاکهای مادی شناخته نمیشود. ملاکهای معنوی قدرت مانند تکیه بر مردم و ایستادگی از ابزار قدرت هستند.
ظریف افزود: اینکه شما فردی مانند برادر عزیزم شهید سپهبد سلیمانی دارید که بعد از شهادتش قدرتش بیش از قبل شهادتش باشد - با اینکه وقتی هم بود بسیار مؤثر بود، بی نظیر بود- اما بعد از شهادتش بینظیرتر شد؛ این برای این است که فقط ابزار مادی قدرت نیست که قدرت میآفریند.
وی تصریح کرد: اگر میپذیریم که ملاکهای معنوی مانند شهادت قدرت میآفریند، چرا قبول نداریم دیپلماسی قدرت میآفریند؟ استقامت هم قدرت میآفریند؟ باور هم قدرت میآفریند؟
از دیپلماسی تا میدان
ناصر ذاکری کارشناس اقتصادی در باره این فایل صوتی نوشت: انتشار نوار مصاحبه وزیر امور خارجه کشورمان دو اصطلاح «دیپلماسی» و «میدان» و تقابل این دو را در سطح جامعه مطرح کرد و واکنشهای بسیار متفاوتی را بین جریانهای مختلف سیاسی به دنبال داشت. فارغ از اینکه این مصاحبه چگونه سر از رسانههای بیگانه درآورده و فارغ از اینکه انتشار آن در چنین روزهایی که از یک سو مذاکرات وین به موقعیت حساسی رسیده و از سوی دیگر مقدمات برگزاری انتخابات ریاستجمهوری در خردادماه در حال فراهمشدن است، چه معنایی دارد و چه هدفی را دنبال میکند، بحث و بررسی در ابعاد تقابل «میدان» و «دیپلماسی» و تقدم و تأخر این دو بحثی مهم و بنیادین است. به بیان دیگر سؤال این است که آیا دیپلماسی باید در خدمت میدان باشد یا میدان در خدمت دیپلماسی؟ ظریف در مصاحبه خود بر این نکته تأکید دارد که در دوران مسئولیت او همواره دیپلماسی در خدمت میدان بوده است. تقابل بین دیپلماسی و میدان را از بعضی جهات میتوان به تقابل بین سیاست و اقتصاد تشبیه کرد. تقریباً همه کشورها بهگونهای سیاست خود را در خدمت اقتصاد ملی قرار میدهند. دولتها در صورتی به یک پیمان منطقهای وارد یا از آن خارج میشوند که صرفهای در میدان اقتصاد برایشان داشته باشد. بهعنوان مثالی بارز، بسیاری از کشورهای دوست در شرایط تشدید تحریمهای ظالمانه آمریکایی علیه ملت ایران، حاضر به حمایت از ملت ما نشدند، زیرا نگران تبعات اقتصادی این همراهی بودند. حتی بانکهای چینی بهعنوان دومین قدرت بزرگ اقتصادی دنیا حاضر به تحمل زیان ناشی از تحریم نشدند. در مثالی دیگر، آمریکا سالانه میلیاردها دلار کمک بلاعوض به برخی کشورها میکند. اما همین کمک بلاعوض بهعنوان یک اقدام سیاسی درواقع منافع اقتصادی فراوانی نصیب این کشور میکند، همچنین مداخله نظامی این کشور در عراق هرچند هزینههای سنگینی به دنبال داشت، اما تحلیل کاخ سفید این بود که به دنبال سقوط صدام و برقراری آرامش شرکتهای آمریکایی وارد میدان خواهند شد و با بستن قراردادهای عظیم با دولت جدید، این ضرر را جبران خواهند کرد.
به این ترتیب کشورهایی که برنامه رشد درآمد صادراتی خود را با جدیت دنبال میکنند، معمولاً گسترش مناسبات اقتصادی با کشورهای هدف را بهعنوان یکی از مهمترین برنامه هیئتهای دیپلماتیک خود تلقی میکنند. با این حال در کشور ما طی چندین دهه همواره این اقتصاد ملی بوده که در خدمت سیاست خارجی قرار گرفته است. بهترین شاهد این مدعا سخنان رئیسجمهوری در دیماه 1393 است. وی در سخنرانی خود در کنفرانس اقتصاد ایران بر این نکته تأکید کرد که سالهاست اقتصاد ما به سیاست یارانه میدهد، بگذارید یک مدت هم سیاست به اقتصاد یارانه بدهد. نکته درخور تأمل این است که اگر کشوری اقتصادش را در خدمت سیاست قرار بدهد، هرچند در کوتاهمدت ممکن است پیشرفتهایی در عرصه سیاست داشته باشد و حتی با مدد درآمد سرشار نفتی به حیاط خلوت آمریکا نیز نفوذ کند، همانطور که ایران اقدام به سرمایهگذاری در آمریکای لاتین و استقرار کارخانه تراکتورسازی در ونزوئلا کرد، اما این موفقیت دوران کوتاهی خواهد داشت؛ زیرا دیر یا زود اقتصاد ملی با بحران مواجه شده و قدرت یارانهدادن به سیاست را از دست خواهد داد. به این ترتیب کشور ممکن است هم در عرصه اقتصاد و هم در عرصه سیاست متحمل باخت سنگین شود. اما اگر کشوری با انتخاب شیوه درست، سیاست خارجی خود (یا حداقل بخشی از آن) را در خدمت اقتصاد ملی قرار بدهد، به مرور زمان با رشد اقتصاد ملی و افزایش قدرت اقتصادی کشور، میزان اثرگذاری و نفوذ آن در میدان سیاست نیز افزایش مییابد. دقیقاً به همین دلیل است که چین بعد از چهار دهه پیروی از سیاست تنشزدایی و تقدم اقتصاد بر سیاست، اینک بهعنوان قدرت دوم اقتصادی جهان در شرایطی قرار گرفته که درگیر جنگ اقتصادی با آمریکا شده و موجبات نگرانی این کشور را فراهم کرده است. مانند تقابل بین اقتصاد و سیاست، در تقابل بین میدان و دیپلماسی نیز دو حالت وجود دارد؛ یا باید دیپلماسی در خدمت میدان باشد و بهعنوان ابزاری برای موفقیت در میدان مورد استفاده قرار گیرد یا باید میدان در خدمت دیپلماسی و هماهنگ با آن باشد. به این ترتیب در بررسی رابطه میدان و دیپلماسی بدون متأثرشدن از برخوردهای احساسی و حماسی باید دید کدام شیوه بیشترین دستاورد را دارد و به همین دلیل مورد توجه همه بازیگران عالم سیاست است. با مروری به واقعیتهای جهان امروز میتوان نتیجه گرفت هیچیک از کشورهای مطرح در عرصه سیاست جهان، دیپلماسی را در خدمت میدان و اهداف میدانی قرار نمیدهند. میدان ابزاری است که باید در خدمت دیپلماسی باشد و تا جایی که میتواند به افزایش قدرت چانهزنی دیپلماتها بر سر میز مذاکره کمک کند؛ زیرا بهتدریج دیپلماسی را از برش و نفوذ محروم میکند. گفتنی است بزرگترین آفت برای بدنه دیپلماسی یک کشور این است که طرف مقابل بر سر میز مذاکره باور داشته باشد مذاکرهکنندگان حرف آخر را نمیزنند. این وضعیت در ادبیات عامه جامعه ما با عبارت تحقیرآمیز «برو بگو بزرگترت بیاید!» توصیف میشود. دقیقاً به همین دلیل است که کلاوزویتس، نظریهپرداز برجسته نظامی پروس در اوایل قرن نوزدهم، جنگ را ابزار سیاست یا ادامه سیاست تلقی کرده و میگفت: در مسائل نظامی باید از مسائل سیاسی پیروی کرد؛ زیرا این سیاست است که اعلان جنگ میکند، درحالیکه جنگ بهطور صرف وسیلهای بیش نیست. ازاینرو با عنایت به اینکه شیوههای اعمالی کشورهای قدرتمند و موفق براساس دهها سال تجربه تدوین شده و رسمیت یافته است، با مرور تجربیات جهانی فقط یک نتیجه روشن و یک پاسخ قطعی به سؤال بنیادین مورد نظر وجود دارد: سیاست خارجی در خدمت اقتصاد ملی و میدان در خدمت دیپلماسی.
ظریف را قربانی نکنید
غلامرضا کریمی استاد دانشگاه خوارزمی نیز در این باره در روزنامه شرق آورده است؛ صرفنظر از اینکه فایل مصاحبه محرمانه دکتر ظریف چگونه لو رفت و چه کسانی در داخل و خارج از این موضوع سود برده و خواهند برد، از یک دیپلمات حرفهای در این سطح بسیار بعید بود تن به چنین گفتوگوی رسانهای بدهد و حتی حاضر باشد چنین تحلیلها و اخبار محرمانهای را مقابل یک دوربین یا برای ضبط فایل صوتی بر زبان جاری کند، حتی اگر اطمینان داشت که هرگز منتشر نخواهد شد؛ چراکه با فرض محرمانهماندن این مصاحبه، باز هم میتوانست در رقابتهای داخلی، دستاویزی برای تضعیف و حذف وی قرار گیرد. شاید تصور شود انتشار عمومی آن، تبعات مثبتتری برای دکتر ظریف در منظر افکار عمومی داشته باشد، گرچه از تبعات منفی درونسیستمی آن نمیتوان اطلاعات و ارزیابی دقیقی به دست آورد اما همچنان اصل مسئله از نظر نگارنده محل ابهام است. به نظر میرسد تبعات این مصاحبه لورفته تا آخر دولت دوازدهم و تا پایان حیات سیاسی دکتر ظریف ادامه خواهد داشت. این دیپلمات شناختهشده ایران در جهان، در واقع به کیفرخواستی واکنش نشان داد که هنوز برایش تقریر و قرائت نکرده بودند. اگرچه او متواضعانه تلاش نکرد از خود چهره یک وزیر خارجه مختار و قدرتمند را تصویر کند و دردمندانه، حرفهای و بدون پرده، مسائل و مشکلات سیاستگذاری خارجی کشور را با هدف اصلاح امور در آینده گفت ولی این مطالب نباید از زبان وزیر خارجه مستقر کشور گفته میشد. این تحلیلها و مواضع در جلسات رسمی در بالاترین سطوح کشور مطرح شده یا میشود، اما این مصاحبه هرچند با لیبل محرمانه انجام شده ولی حالا که پخش عمومی شده است، تبعات آن گریبان وزیر خارجه و دولت مستقر را میگیرد. یک دیپلمات ارشد و حرفهای نظیر دکتر ظریف درخصوص محرمانهماندن این گفتوگو حتماً باید تردید میکرد و بیمحابا، تحلیلها و نقطهنظرات خود را بیان نمیکرد. مگر در یک کشور در هر نقطهای از جهان، چند سال یک بار میتوان حول یک فرد درون نظام چنین سرمایه اجتماعی گستردهای را ایجاد کرد که بهسادگی حیثیت و اعتبار حرفهای محمدجواد ظریف زیر سؤال برود؟
شاید عدهای بگویند حرف مهمی زده نشده و مشابه این تحلیلها در مجامع علمی و دانشگاهی مرتب بیان میشود و اتفاقاً این گفتوگو، گام بزرگی در جهت شفافکردن شیوه حکمرانی در نظام جمهوری اسلامی است، اما باز هم بیان آن از زبان وزیر خارجه مستقر، خطایی استراتژیک است و احتمالاً فشارها علیه دستگاه سیاست خارجی را که درگیر مذاکرات سنگین وین برای لغو تحریمها و بازگشت آمریکا به برجام است، تا پایان دولت دوازدهم کماکان تشدید خواهد کرد. اساساً بخش عمدهای از پیچیدگیها و حساسیتهای عرصه سیاست و روابط بینالملل مربوط به ابعاد و زوایای پنهان آن است که حتی در نظامهای دموکراتیک و با شفافیت بالا بعد از 20 یا 30 سال اجازه انتشار پیدا میکند. حال که این حادثه رخ داده و واقعاً دکتر ظریف با علم به محرمانهماندن تن به این مصاحبه داده، طبیعی است که برخی از جناحها و احزاب سیاسی رقیب بیشترین بهرهبرداری را از این موضوع برای حمله به ظریف و دولت کنند. اما آنچه بر نظام حکمرانی و سیاسی و مردم ایران فرض است، مراقبت از سرمایههای ارزشمند سیاسی و دیپلماتیک است که حاصل سالها تجربه و آموزش هستند. در آستانه انتخابات باید مانع از آن شد که رقابتهای جناحی و انتخاباتی به قربانیشدن تأثیرگذارترین وزیر خارجه ایران در عرصه مذاکره با قدرتهای بزرگ جهان بینجامد. بدون شک میراث ماندگار سردار شهید سلیمانی هم نباید دستاویز تشدید اختلافات داخلی و برخوردهای افراطی درباره تحلیلهای محرمانهای شود که در انتشار آنها نیت سوء و غرضورزی دشمنان قسمخورده کشور مؤثر بوده است. ضمن اینکه سیاست خارجی ایران در این شرایط حساس بینالمللی نیاز مبرم به اجماع و هماهنگی گسترده داخلی دارد که نباید منافع ملی تحتالشعاع این مسئله قرار گیرد.