مقاله؛
قباحت ظلم و عاقبت ظالم از منظر قرآن کریم
نوربخش ریاحی
23 تير 1399 ساعت 0:53
اعمال زشت ظالمان، بسان زهری است که ابتدا بر نوک زبان میرسد ولی تلخی و آثار سوء آن همه اعماق وجود انسان را فرا میگیرد و یا چون خدنگی است که تا ریشه جان آدمی نشانه میرود و هرچه حقانیت مظلوم بیشتر باشد، دریای عواطف از اشکهای بیشتری لبریز میشود.
قباحت ظلم: اعمال زشت ظالمان، بسان زهری است که ابتدا بر نوک زبان میرسد ولی تلخی و آثار سوء آن همه اعماق وجود انسان را فرا میگیرد و یا چون خدنگی است که تا ریشه جان آدمی نشانه میرود و هرچه حقانیت مظلوم بیشتر باشد، دریای عواطف از اشکهای بیشتری لبریز میشود. واژه ظلم و مشتقات آن در قرآن 172 بار به کار رفته است ولی این واژه به معنای ستمگری در حدود 130 بار تکرار گردیده که حاکی از قباحت ظلم در قانون اساسی ما مسلمانان یعنی قرآن کریم است. ظلم به حدی منفور است که خود قرآن میفرماید: خداوند بانگ برداشتن به بد زبانی را دوست ندارد مگر [از] کسی که بر او ستمی رفته باشد (لاَّ یحِبُّ اللّهُ الْجَهْرَ بِالسُّوَءِ مِنَ الْقَوْلِ إِلاَّ مَن ظُلِمَ). یعنی به مظلوم و ستم دیده حق میدهد تا چون ظالم تابع هیچ گونه منطق و ترحمی نیست، درمقام تسکین و دفاع، حتی بد زبانی کند. البته وقوع اعمال ظالمانه از ناحیه هرکسی ممکن است. بطوری که قرآن میفرماید: گفتند ما مورد آزار قرار گرفتیم. گفت امید است که پروردگارتان دشمن شما را هلاک کند و شما را جانشین سازد. آنگاه بنگرد تا چگونه عمل میکنید (قَالُواْ...جِئْتَنَا قَالَ عَسَی رَبُّکمْ أَن یههْلِک عَدُوَّکمْ وَیسْتَخْلِفَکمْ فِی الأَرْضِ فَینظُرَ کیفَ تَعْمَلُوونَ). یعنی شما ستم دیدگان هم روزی ممکن است ستم کنید) اما در هرحال قرآن کریم حتی همنشینی با قوم یا گروه یا فرد ظالم را مذمت نموده و میفرماید؛ و با قوم ستمکار منشین (فَلاَ تَقْعُدْ بَعْدَ الذِّکرَی مَعَ الْقَوْمِ الظَّالِمِینَ). پروردگارا ما را در زمره گروه ستمکاران قرار مده (رَبَّنَا لاَ تَجْعَلْنَا مَعَ الْقَوْمِ الظَّالِمِینَ). پروردگارا مرا در میان قوم ستمکار قرار مده (رَبِّ فَلَا تَجْعَلْنِی فِی الْقَوْمِ الظَّالِمِینَ). حتی بزرگان قوم نظیر حضرت موسی از خداوند درخواست میکند که؛ پروردگارا مرا از گروه ستمکاران نجات بده (رَبِّ نَجِّنِی مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِینَ). واین است قباحت و مذمت ظلم. اما چه کسانی ظالمند؟.
ظالمان چه کسانی هستند؟
1.تحریف کنندگان
هرگاه کسی گفتار، نوشتار، اعمال و افکار کسی را از مقصود و نیت اصلی او منحرف سازد و به او نسبت دهد، ظالم محسوب است. قرآن میفرماید: اما کسانی که ستم کرده بودند به سخن دیگری غیر از آنچه به ایشان گفته شده بود تبدیل کردند (فَبَدَّلَ الَّذِینَ ظَلَمُواْ قَوْلًا غَیرَ الَّذِی قِیلَ لَهُم).
2.انکار کنندگان
گاهی ظالم، اصل حق را نه تحریف بلکه انکار میکند. قرآن میفرماید: ستمگران جز انکار حق مطلبی را نپذیرفتند (الظَّالِمُونَ إَلاَّ کفُورًا).
3.مخدوش کنندگان
از بین بردن نام نیک و عزت و شهرت افراد از منظر قرآن کریم ظلم در حق او محسوب میشود و میفرماید: کیست بیدادگرتر از آن کس که نگذارد نام وی برده شود (وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّن مَّنَعَ ...).
4.از حد درگذران
قرآن کریم در مذمت زیاده روی در دشمنی و دشمن تراشی میگوید: پس هر کس بر شما تعدی کرد همان گونه که بر شما تعدی کرده بر او تعدی کنید (فَمَنِ اعْتَدَی عَلَیکمْ فَاعْتَدُواْ عَلَیهِ بِمِثْلِ مَا اعْتَدَی عَلَیکمْ) و از حد مگذرید ولی: ستمگران در ستیزهای بس دور و درازند (إِنَّ الظَّالِمِینَ لَفِی شِقَاقٍ بَعِیدٍ). پس به حق و حقوق افراد تعدی و تجاوز نکنید و حقوق آنها را پایمال نسازید (وَلاَ تُمْسِکوهُنَّ ضِرَارًا لَّتَعْتَدُواْ).
5.گزارش کذب دهندگان
تهیه گزارش دروغ و یا جمع آوری شهادت کذب و ارائه آن به مقامات بالاتر، ظلمی آشکار درحق افراد است. قرآن میفرماید: و کیست ستمکارتر از آن کس که شهادتی از خدا را در نزد خویش پوشیده دارد (وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّن کتَمَ شَهَادَةً عِندَهُ مِنَ اللّهِ).
6.کتمان کنندگان
قران میفرماید: چرا حق را به باطل درمیآمیزید و حقیقت را کتمان میکنید با اینکه خود میدانید (لِمَ تَلْبِسُونَ الْحَقَّ بِالْبَاطِلِ وَتَکتُمُونَ الْحَقَّ وَأَنتُمْ تَعْلَمُونَ). اگر از حق تجاوز کنیم از ستمکاران خواهیم بود (وَمَا اعْتَدَینَا إِنَّا إِذًا لَّمِنَ الظَّالِمِینَ).
7.قیافه حق به جانبان
گاهی افراد ظالم از قدرتی که خداوند به آنها میدهد، بسیار مغرور میشوند و افراد بی گناه را زیر پا له میکنند و در عین حال، خود را صاحب حق و درایت می شمرند. قرآن کریم در این راستا میفرماید: آیا از آن کس که چون خدا به او پادشاهی داده بود خبر نیافتی که میگفت من هم زنده میکنم هم میمیرانم؟. بدان که خداوند قوم ستمکار را هدایت نمیکند (أَلَمْ تَرَ إِلَی الَّذِی ... أَنْ آتَاهُ اللّهُ الْمُلْک ... قَالَ أَنَا أُحْیی وَأُمِیتُ ... لاَ یهْدِی الْقَوْمَ الظَّالِمِینَ). قرآن در ادامه میفرماید: و ما این روزها [ی شکست و پیروزی] را میان مردم به نوبت میگردانیم و خداوند ستمکاران را دوست نمیدارد (وَتِلْک الأیامُ نُدَاوِلُهَا بَینَ النَّاسِ وَاللّهُ لاَ یحِبُّ الظَّالِمِینَ). به عبارتی آنها را می آزمائیم تا چه کسی از قدرتی که به او دادهایم به ضرر دیگران و کدام یک به خیر عموم توجه دارد.
8.به ظاهر پاک دستان
آیا به کسانی که خویشتن را پاک میشمارند ننگریستهای؟. [چنین نیست] بلکه خداست که هر که را بخواهد پاک میگرداند و به قدر نخ روی هسته خرمایی ستم نمیبینند (أَلَمْ تَرَ إِلَی الَّذِینَ یزَکونَ أَنفُسَهُمْ بَلِ اللّهُ یزَکی مَن یشَاءُ وَلاَ یظْلَمُونَ فَتِیلًا).
9.به ناحق قضاوت کنندگان
و کسانی که به موجب آنچه خدا نازل کرده داوری نکردهاند آنان خود ستمگرانند (وَمَن لَّمْ یحْکم بِمَا أنزَلَ اللّهُ فَأُوْلَئِک هُمُ الظَّالِمُونَ).
10.غیرمتخصصان
کسانی که ستم کردهاند بدون هیچ گونه دانشی هوسهای خود را پیروی کردهاند (وَمَا لَیسَ لَهُم بِهِ عِلْمٌ وَمَا لِلظَّالِمِینَ مِن نَّصِیرٍ). بلکه چیزی را دروغ شمردند که به علم آن احاطه نداشتند. پس بنگر که فرجام ستمگران چگونه بوده است (بَلْ کذَّبُواْ بِمَا لَمْ یحِیطُواْ بِعِلْمِهِ. فَانظُرْ کیفَ کانَ عَاقِبَةُ الظَّالِمِینَ).
11.سنگ دلان و دل مریضان
کسانی که در دلهایشان بیماری است و [نیز] برای سنگدلان آزمایشی گرداند (لِّلَّذِینَ فِی قُلُوبِهِم مَّرَضٌ وَ الْقَاسِیةِ قُلُوبُهُمْ). آیا در دلهایشان بیماری است یا شک دارند. [نه] بلکه خودشان ستمکارند (فِی قُلُوبِهِم مَّرَضٌ أَمِ ارْتَابُوا. بَلْ أُوْلَئِک هُمُ الظَّالِمُونَ).
12.حسودان
پس از آنکه دلایل روشن برای آنان آمد به خاطر ستم [و حسدی] که میانشان بود ...(مِن بَعْدِ مَا جَاءتْهُمُ الْبَینَاتُ بَغْیا بَینَهُمْ...).
13.فریب کاران
ستمکاران جز فریب به یکدیگر وعده نمیدهند (الظَّالِمُونَ بَعْضُهُم بَعْضًا إِلَّا غُرُورًا).
14.عیب جویان و توهین کنندگان
برخی همواره در کمین افراد هستند تا از آنان عیبی بجویند و از کاهی، کوه. قرآن میفرماید: از یکدیگر عیب مگیرید و به همدیگر لقبهای زشت مدهید چه ناپسندیده است نام زشت پس از ایمان و هر که توبه نکرد آنان خود ستمکارند (وَلَا تَلْمِزُوا أَنفُسَکمْ وَلَا تَنَابَزُوا بِالْأَلْقَابِ بِئْسَ الاِسْمُ الْفُسُوقُ بَعْدَ الْإِیمَانِ وَمَن لَّمْ یتُبْ فَأُوْلَئِک هُمُ الظَّالِمُونَ).
15.تهمت کاران
گفت پناه به خدا که جز آن کس را که کالای خود را نزد وی یافتهایم بازداشت کنیم زیرا در آن صورت قطعاً ستمکار خواهیم بود (قَالَ مَعَاذَ اللّهِ أَن نَّأْخُذَ إِلاَّ مَن وَجَدْنَا مَتَاعَنَا عِندَهُ إِنَّآ إِذًا لَّظَالِمُونَ).
16.تبانی کنندگان
و در بیرون راندنتان با یکدیگر همپشتی کردهاند و هر کس آنان را به دوستی گیرد آنان همان ستمگرانند (وَأَخْرَجُوکم مِّن دِیارِکمْ وَظَاهَرُوا عَلَی إِخْرَاجِکمْ أَن تَوَلَّوْهُمْ وَمَن یتَوَلَّهُمْ فَأُوْلَئِک هُمُ الظَّالِمُونَ).
17.قدر نشناسان
و از هر چه از او خواستید به شما عطا کرد و اگر نعمتخدا را شماره کنید نمیتوانید آن را به شمار درآورید قطعاً انسان ستمپیشه ناسپاس است (إِنَّ الإِنسَانَ لَظَلُومٌ کفَّارٌ).
18.منفعت طلبان
و کسانی که ستم کردند به دنبال ناز و نعمتی که در آن بودند رفتند و آنان بزهکار بودند (وَاتَّبَعَ الَّذِینَ ظَلَمُواْ مَا أُتْرِفُواْ فِیهِ وَکانُواْ مُجْرِمِینَ).
19.کورکورانه اطاعت کنندگان
آن مجسمه گوساله را [به پرستش] گرفتند و ستمکار بودند (وَلاَ یهْدِیهِمْ سَبِیلًا اتَّخَذُوهُ وَکانُواْ ظَالِمِینَ).
20.خیانت پیشگان
هر کس خیانت ورزد روز قیامت با آنچه در آن خیانت کرده بیاید آنگاه به هر کس [پاداش] آنچه کسب کرده به تمامی داده میشود و بر آنان ستم نرود (وَمَن یغْلُلْ یأْتِ بِمَا غَلَّ یوْمَ الْقِیامَةِ ثُمَّ تُوَفَّی کلُّ نَفْسٍ مَّا کسَبَتْ وَهُمْ لاَ یظْلَمُونَ). و چرا شما در راه خدا [و در راه نجات] مردان و زنان و کودکان مستضعف نمیجنگید (وَمَا لَکمْ لاَ تُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللّهِ وَالْمُسْتَضْعَفِینَ مِنَ الرِّجَالِ وَالنِّسَاء).
21.جاسوسان و فتنه گران
در حق شما فتنهجویی میکردند و در میان شما جاسوسانی دارند [که] به نفع آنان [اقدام میکنند] و خدا به [حال] ستمکاران داناست (ولأَوْضَعُواْ خِلاَلَکمْ یبْغُونَکمُ الْفِتْنَةَ وَفِیکمْ سَمَّاعُونَ لَهُمْ وَاللّهُ عَلِیمٌ بِالظَّالِمِینَ).
22.طمع خواران
از هر کجای آن خواهید فراوان بخورید و [لی] به این درخت نزدیک نشوید که از ستمکاران خواهید بود (وَکلاَ مِنْهَا رَغَدًا حَیثُ شِئْتُمَا وَلاَ تَقْرَبَا هَذِهِ الشَّجَرَةَ فَتَکونَا مِنَ الْظَّالِمِینَ).
23.بی مرامان و باری به هر جهتان
آن گوساله را در غیاب وی [به خدایی] گرفتید و ستمکار شدید (اتَّخَذْتُمُ الْعِجْلَ مِن بَعْدِهِ وَأَنتُمْ ظَالِمُونَ).
24.پیمان شکنان
گفت اگر جنگیدن بر شما مقرر گردد چه بسا پیکار نکنید گفتند چرا در راه خدا نجنگیم با آنکه ما از دیارمان و از [نزد] فرزندانمان بیرون رانده شدهایم پس هنگامی که جنگ بر آنان مقرر شد جز شماری اندک از آنان [همگی] پشت کردند و خداوند به [حال] ستمکاران داناست (قَالَ هَلْ عَسَیتُمْ إِن کتِبَ عَلَیکمُ الْقِتَالُ أَلاَّ تُقَاتِلُواْ قَالُواْ وَمَا لَنَا أَلاَّ نُقَاتِلَ فِی سَبِیلِ اللّهِ وَقَدْ أُخْرِجْنَا مِن دِیارِنَا وَأَبْنَآئِنَا فَلَمَّا کتِبَ عَلَیهِمُ الْقِتَالُ تَوَلَّوْاْ إِلاَّ قَلِیلًا مِّنْهُمْ وَاللّهُ عَلِیمٌ بِالظَّالِمِینَ).
25.قانون شکنان
و کسانی که از حدود احکام الهی تجاوز کنند آنان همان ستمکارانند (وَمَن یتَعَدَّ حُدُودَ اللّهِ فَأُوْلَئِک هُمُ الظَّالِمُونَ).
26.ضعیف خوران
در حقیقت کسانی که اموال یتیمان را به ستم میخورند جز این نیست که آتشی در شکم خود فرو میبرند و به زودی در آتشی فروزان درآیند (إِنَّ الَّذِینَ یأْکلُونَ أَمْوَالَ الْیتَامَی ظُلْمًا إِنَّمَا یأْکلُونَ فِی بُطُونِهِمْ نَارًا وَسَیصْلَوْنَ سَعِیرًا).
27.دروغ گویان
کسانی که بعد از این بر خدا دروغ بندند آنان خود ستمکارانند (فَمَنِ افْتَرَی عَلَی اللّهِ الْکذِبَ مِن بَعْدِ ذَلِک فَأُوْلَئِک هُمُ الظَّالِمُونَ).
عاقبت ظالمان
-ضرر ستمگری به خود ظالم بر میگردد. قرآن میفرماید: و [لی] ستمگران را جز زیان نمیافزاید (وَلاَ یزِیدُ الظَّالِمِینَ إَلاَّ خَسَارًا).
-اندوه و پشیمانی
و روزی است که ستمکار دستهای خود را میگزد (وَیوْمَ یعَضُّ الظَّالِمُ عَلَی یدَیهِ).
-مجازات حتمی ولی شدیدتر
و خدا را از آنچه ستمکاران میکنند غافل مپندار (وَلاَ تَحْسَبَنَّ اللّهَ غَافِلًا). دور باد [از رحمتخدا] گروه ستمکاران (فَبُعْدًا لِّلْقَوْمِ الظَّالِمِینَ). در باره کسانی که ستم کردهاند با من سخن مگوی (وَلاَ تُخَاطِبْنِی فِی الَّذِینَ ظَلَمُواْ). [کیفر] آنان را تا وقتی معین بازپس میاندازد و چون اجلشان فرا رسد ساعتی آن را پس و پیش نمیتوانند افکنند (مَّا تَرَک عَلَیهَا مِن دَآبَّةٍ وَلَکن یؤَخِّرُهُمْ إلَی أَجَلٍ مُّسَمًّی فَإِذَا جَاء أَجَلُهُمْ لاَ یسْتَأْخِرُونَ سَاعَةً وَلاَ یسْتَقْدِمُونَ). و جایگاه ستمگران چه بد است (وَبِئْسَ مَثْوَی الظَّالِمِینَ).
-از دست دادن مال
مثل آنچه در زندگی این دنیا خرج میکنند همانند بادی است که در آن سرمای سختی است که به کشتزار قومی که بر خود ستم نمودهاند بوزد و آن را تباه سازد (مَثَلُ مَا ینفِقُونَ فِی هِذِهِ الْحَیاةِ الدُّنْیا کمَثَلِ رِیحٍ فیها صِرٌّ أَصَابَتْ حَرْثَ قَوْمٍ ظَلَمُواْ).
-ناکام ماندن
آری ستمکاران رستگار نمیشوند (إِنَّهُ لاَ یفْلِحُ الظَّالِمُونَ).
-مبتلا شدن به یک حادثه لاعلاج
بگو به نظر شما اگر عذاب خدا ناگهان یا آشکارا به شما برسد آیا جز گروه ستمگران [کسی] هلاک خواهد شد (قُلْ أَرَأَیتَکمْ إِنْ أَتَاکمْ عَذَابُ اللّهِ بَغْتَةً أَوْ جَهْرَةً هَلْ یهْلَک إِلاَّ الْقَوْمُ الظَّالِمُونَ). پس ریشه آن گروهی که ستم کردند برکنده شد (فَقُطِعَ دَابِرُ الْقَوْمِ الَّذِینَ ظَلَمُواْ).
-خدا نیامرزی و تنفر در چشم مردم
راه [نکوهش] تنها بر کسانی است که به مردم ستم میکنند (إِنَّمَا السَّبِیلُ عَلَی الَّذِینَ یظْلِمُونَ النَّاسَ). کسانی که ستم کردند خدا بر آن نیست که آنان را بیامرزد (إِنَّ الَّذِینَ ظَلَمُواْ لَمْ یکنِ اللّهُ لِیغْفِرَ لَهُمْ).
-گرفتار آمدن ظالم به دام ظالمی دیگر
تجاوز جز بر ستمکاران روا نیست (فَلاَ عُدْوَانَ إِلاَّ عَلَی الظَّالِمِینَ) و این گونه برخی از ستمکاران را به [کیفر] آنچه به دست میآوردند سرپرست برخی دیگر میگردانیم (وَکذَلِک نُوَلِّی بَعْضَ الظَّالِمِینَ بَعْضًا بِمَا کانُواْ یکسِبُونَ).
-ویرانی شهرها
ما شهرها را تا مردمشان ستمگر نباشند ویرانکننده نبودهایم (وَمَا کنَّا مُهْلِکی الْقُرَی إِلَّا وَأَهْلُهَا ظَالِمُونَ).
......................................................
نوربخش ریاحی/ دانشجوی دکتری حقوق
نکته: متن کامل و شماره ایات ذکر نشده است.
کد مطلب: 423179