تاریخ انتشار
جمعه ۶ تير ۱۳۹۹ ساعت ۱۹:۵۸
کد مطلب : ۴۲۲۲۲۲
کبنا گزارش میدهد
حلقه مفقوده در مدیریت بحران آتش سوزی های زاگرس / اهمیت کنش فعالانه روابط عمومی و مدیریت سازمان
۱
کبنا ؛
بارها و بارها اطلاع رسانی به شهروندان به دلیل عدم پاسخ دهی مدیران صورت نگرفته، یا اطلاع رسانیها ناقص بوده است. در خصوص بحرانهایی مثل آتش سوزیهای منابع طبیعی، عموماً خبرنگارها با ارتباط گرفتن مستقیم با مدیر مربوطه، اطلاع رسانی میکنند. اخبار در یک یا دو رسانه نشر پیدا میکند و در نهایت اطلاع رسانی وسیع و تاثیرگذاری صورت نمیگیرد. کما اینکه یکی یکی اطلاع دادن به خبرنگارها خسته کننده و روشی سنتی و ناکارآمد در عرصه اطلاع رسانی است. طی دهه های گذشته، برخی بحرانها مثل آلودگی هوای تهران یا سیلها در دیر اطلاع رسانی میشد، اما فراگیر شدن شبکههای اجتماعی موبایلی و فعالیت وسیع کاربران در فضای مجازی در دهه اخیر منجر به اطلاع رسانیهای لحظهای شده است، بنابراین در عصر حاضر تحت تأثیر فضای مجازی، اطلاع رسانیهای آنی اهمیت زیادی یافته است. در این میان روابط عمومیها باید پا به پای جامعه پیش بروند، و در خصوص آگاهی رسانی و ایجاد ارتباطات مردمی برای مدیریت بحرانهای محیط زیستی نقش مهمی بازی کنند.
یکی از نقشهای برون سازمانی روابط عمومی ها، ارتباط گرفتن با رسانههای مختلف و ایجاد کانالهای خبر مجازی است، که کاربرد اصلی آنها برای اطلاع رسانیهای آنی است. اما دریغ از اینکه روابط عمومی در نهادهای منابع طبیعی و محیط زیست در استان، فعالیت و کنشگری در مواقع بحران داشته باشند. از طرفی در بحران آتش سوزی، روابط عمومی میتواند بر دو نقش «آگاهی رسانی» و «جذب نیروهای مردمی برای یاری رسانی در بحران» تاکید کند، که چنین کاری صورت نگرفته است. تشکلهای مردم نهاد که دلسوزانه برای امدادرسانیها به سمت طبیعت میشتابند از بی توجهی مردم در رنج هستند. روابط عمومیها با نقش فعال خود در بحرانها و برنامه ریزی و هماهنگی لازم میتوانند در حل بحران، بدست آوردن کمکهای جمعی، و کاهش خسارات نقش مهمی داشته باشند.
از ابتدای سال جاری تاکنون بیش از ۴۳۰ هکتار از عرصههای جنگلی و مرتعی شهرستان گچساران طعمه حریق شده است. امروز نیز منطقه «آرو و اسپر» و همچنین «دژسلیمان» دچار حریق شده، یقینا منابع طبیعی با کمبود نیروی انسانی برای مهار آتش مواجه است. طی هفته اخیر نیز در منطقه کوه پهن و قبل از آن در منطقه باشت آتش سوزیهایی رخ داد. حلقه ی مفقوده ارتباط میان منابع طبیعی، محیط زیست و مردم در چیست؟ «امروز اعضای یکی از گروه های مجازی محیط زیستی از عدم همیاری ها و کم بودن کمک های مردمی برای مهار اتش گله و شکایت می کردند، اگر به صورت مسئله کمی دقت کنیم، می بینیم که نقش کمرنگ منابع طبیعی در اطلاع رسانی، جذب مردم و هماهنگی های لازم، بزرگترین دلیل این گله و شکایت ها است. مدیران باید به این نتیجه برسند اطلاع رسانی های ناقص و بدون برنامه قبلی، عدم وجود پیش بینی های لازم، همچنان به ضعف این اداره در مهار آتش سوزی دامن خواهد زد.
اطلاع رسانی ناقص به شهروندان در خصوص آتش سوزی
در همین خصوص، برخی از شهروندان نسبت به عدم اطلاع رسانی و عدم برنامه ریزی در خصوص آتش سوزیها ابراز گلایه کردند.
در همین رابطه یکی از شهروندان در گفت و گو با خبرنگار کبنا گفت: وقتی آتش سوزی میشود و اطلاع رسانی صورت میگیرد، این اطلاع رسانیها ناقص است، مسئولان به درستی نمیگویند که داوطلبان با کجا باید تماس بگیرند، یا اینکه چطور خود را به محل آتش سوزی برسانند.
همین شهروند افزود: نه شماره تلفنی برای هماهنگی وجود دارد و نه آدرس دقیقی میدهند، انگار که هیچ برنامه ریزیای از قبل وجود نداشته، بالاخره اگر چند نفر بخواهند به کمک برای مهار آتش سوزی بشتابند باید هماهنگیهای لازم صورت بگیرد، در آتش سوزی خنگ بنار، بعد از درخواست کمک، من برای رفتن داوطلب بودم ولی شماره تلفنهایی که در خبر برای هماهنگیها گذاشته شده بود هیچکدام پاسخ نمیدادند.
وی بیان کرد: چند روز پیش برای آتش سوزی آرو، رئیس اداره منابع طبیعی گچساران درخواست کمک کرد، ولی ایشان نباید فکر کند که مردم چطور باید به کمک بیایند؟ بعد هم نمیگویند که وسایل لازم باید به همراه داشته باشیم، من الان می دانم که افرادی که برای خاموش کردن آتش سوزی میروند باید آب لازم، لباس راحت و مناسب، آذوقه سبک، و کفش مناسب داشته باشند. بعضی از کوهنوردها دستکش دارند و روی صورتشان را هم میپوشانند، ولی مردم عادی نمیدانند که باید با تجهیزات اولیه برای مهار آتش بروند.
اطلاع رسانی وسیع و ارتباط آن با ایجاد حس مسئولیت
یکی از مواردی که اداره منابع طبیعی و محیط زیست در گچساران نسبت به آن کوتاهی کردهاند فرهنگ سازی و اطلاع رسانیهای وسیع است. این دو اداره پس از تجربیات مختلف از آتش سوزیها حتماً میدانند که به تنهایی و با تعداد کم جنگل بانان و محافظان محیط زیستی نمیتوانند آتش را خاموش کنند. اطلاع رسانیهای پیاپی در تابستان و بهار، آگاهی رسانی به مردم اثر بسیار زیادی در ایجاد حس مسئولیت و یاری رسانی به این دو اداره میشود. روابط عمومیها در این دو اداره نقش بسیار مهمی در ایجاد ارتباطات مردمی بازی میکنند، ولی تاکنون مردم چند بار پوسترهای اگاهی رسانی و اینفوگرافیک های این ادارات را در فضای مجازی یا محیط شهری دیدهاند؟ الان فضای مجازی فرصت مغتنمی است که این دو اداره نسبت به آن بی توجه هستند، نشر سراسری پیامهای آگاهی رسانی و اطلاع رسانی سراسری در زمان آتش سوزیهای منابع طبیعی مردم را به پای ماجرا میکشاند.
بی توجهی به نقش روابط عمومی در بحران ها
اگر مدیران در رسانههای ملی مثل صداوسیما به اطلاع رسانی دست میزنند، این اطلاع رسانی بیشتر شبیه نوعی تکلیف است، اگر مدیران به مبحث مخاطب شناسی دقت بیشتری کنند فضای مجازی را کانال مناسبی برای برقراری ارتباط با مخاطبان خود مییابند. یک کلیپ کوتاه در خصوص نگهداری از محیط زیست، یک کلیپ در خصوص یاری رسانی به طبیعت در حین آتش سوزی، یک کلیپ از کشتار حیوانات، کلیپی هوشمندانه از کورههای زغال و قربانی شدن درختان منطقه، چند اینفوگرافیک هوشمندانه در خصوص آتش سوزیها و نشر گستردهی آن میتواند مردم را به عنوان یاری رسان در کنار خود بیاورد، و همه اینها فقط با برنامه ریزیهای کوتاه مدت و بلندمدت روابط عمومی سازمان و تولیدمحتوای خلاقانه ایجاد میشود.
تعامل روابط عمومی با رسانه
هر بار تلفن مدیر منابع طبیعی اشغال است، آتش سوزی ساعت 1 شب اتفاق افتاده، ولی رئیس منابع طبیعی برای صحت و سقم خبر پاسخ نمیدهد. واقعیت این است که همیشه مدیر نیست که باید اطلاع رسانی کند، مدیر وظایف مهمتری مثل برنامه ریزی و هماهنگ سازی دارد. روابط عمومی مشغول چه فعالیتی است؟ عموماً در ایران این شغل مهم نادیده گرفته میشود، در حالی که بخصوص در بحرانها روابط عمومی میتواند نقش فعال و پررنگی داشته باشد. کمترین کاری که روابط عمومی میتواند انجام دهد اطلاع رسانی دقیق به رسانهها است. الان در عصر ارتباطات و کاربرد گسترده شبکههای مجازی، دیگر زمانی نیست که نخواهیم اطلاع رسانی نکنیم و رسانهها را دور بزنیم.
برخی از دستگاههای اجرایی خدمات رسان مثل اورژانس بیمارستان استان در حیطه اطلاع رسانی فعالتر هستند و اخبار خود را روزانه برای رسانهها میفرستند. منابع طبیعی یکی از دستگاه های خدمات رسانی است که همیاری و همکاری مردم را می طلبد، لذا باید ارتباط فعالانه تری با بدنه جامعه و رسانه ها ایجاد کند، اما ارتباط کم این دستگاه خدمات رسان، باعث آسیب به طبیعت شده است.
گفت و گو با مردم محلی و کشاورزان
برخی از کشاورزان پس از برداشت محصول به آتش زدن زمین کشاورزی خود دست میزنند. دلیل اصلی روی آوردن کشاورزان به آتش زدن کاه و کلش گندم و جو کنترل آفات و علفهای هرز، پاک شدن سریع زمین از بقایای گیاه قبلی و آسان شدن عملیات شخم برای محصول بعدی است ولی غافل از اینکه به کار بردن تناوب زراعی صحیح و استفاده مناسب از سموم نتیجهای بسیار مطلوبتر دارد.
این آتش سوزیها باعث بروز مشکلات زیست محیطی زیادی برای مردم و اکوسیستم منطقه و همچنین وارد آمدن خسارات اقتصادی میشود و گاهی آتش به مزارع همسایه نیز سرایت کرده و با سوزاندن خوشههای طلایی حداقل باعث خسارات مالی و روحی جبران ناپذیری میشود.
سوزاندن بقایای گیاهی در بلندمدت ضمن اثرات نامطلوب بر کیفیت خاک و کاهش عملکرد محصول باعث افزایش گازهای گلخانهای در جو میشود. تحقیقات نشان داده است که بقایای گیاهی یک منبع تجدیدپذیر طبیعی و مهم و سرشار از مواد مغذی گیاهی بوده که میتواند همراه با کودهای شیمیایی برای اصلاح خاک و بهبود تغذیه گیاهی مورد استفاده قرار گیرد. سوزاندن بقایای گیاهی موجب کاهش جذب عناصر غذایی توسط ریشهها، کاهش ظرفیت نگهداری آب در خاک، کاهش راندمان مصرف آب، کاهش نفوذ پذیری خاک و کاهش فعالیت میکروارگانیسمهای خاک شود.
روابط عمومیها در نهادهای سازمان کشاورزی، محیط زیست و منابع طبیعی باید نسبت به این آسیب نقش فعالتری نشان دهند، بسیار دیده شده که آتش زدن زمینها، منجر به آتش سوزیهای گستردهای شده است. این یک آسیب است که حل و فصل آن کار سختی نیست، فقط باید بارها نسبت به آن اطلاع رسانی و اگاهی رسانی صورت بگیرد، تا بالاخره این فرهنگ مرسوم در بین کشاورزان ریشه کن شود.
گفت و گو با دامداران
روستانشینی به لحاظ ارتباط با دنیای بیرون، نسبت به شهرنشینی متفاوت است. عموماً روستانشینان نسبت به مراتع روستایی حساسیت ویژهای دارند. غیرت و تعصب داشتن نسبت به زمینهای روستایی باعث شده است این زمینها در دست روستاییان و هم طایفهایهای شهرنشین بماند. همینطور اگر قرار است استفادهای از مراتع شود این موضوع در روستا مطرح میشود.
در صورتی که تعامل و ارتباط با روستاییان ایجاد شود، روستانشینان میتوانند بازوی کارآمد محیط زیست و منابع طبیعی باشند. گاها خصومتهای میان روستانشینان منجر به آتش سوزی میشود، و گاهی دعواهای شخصی منجر به آتش سوزی میشود، لذا سازمانهای محیط زیست و منابع طبیعی نسبت به مسائل فرهنگی در روستاها باید با انعطاف بیشتری رفتار کنند. و در فعالیتهای آگاه سازی و فرهنگ سازی خود، قشر روستایی را در اولویت قرار دهند.
----------------------------------------------------
سیده زهرا حسینی فر
کارشناس ارشد علوم ارتباطات اجتماعی
یکی از نقشهای برون سازمانی روابط عمومی ها، ارتباط گرفتن با رسانههای مختلف و ایجاد کانالهای خبر مجازی است، که کاربرد اصلی آنها برای اطلاع رسانیهای آنی است. اما دریغ از اینکه روابط عمومی در نهادهای منابع طبیعی و محیط زیست در استان، فعالیت و کنشگری در مواقع بحران داشته باشند. از طرفی در بحران آتش سوزی، روابط عمومی میتواند بر دو نقش «آگاهی رسانی» و «جذب نیروهای مردمی برای یاری رسانی در بحران» تاکید کند، که چنین کاری صورت نگرفته است. تشکلهای مردم نهاد که دلسوزانه برای امدادرسانیها به سمت طبیعت میشتابند از بی توجهی مردم در رنج هستند. روابط عمومیها با نقش فعال خود در بحرانها و برنامه ریزی و هماهنگی لازم میتوانند در حل بحران، بدست آوردن کمکهای جمعی، و کاهش خسارات نقش مهمی داشته باشند.
از ابتدای سال جاری تاکنون بیش از ۴۳۰ هکتار از عرصههای جنگلی و مرتعی شهرستان گچساران طعمه حریق شده است. امروز نیز منطقه «آرو و اسپر» و همچنین «دژسلیمان» دچار حریق شده، یقینا منابع طبیعی با کمبود نیروی انسانی برای مهار آتش مواجه است. طی هفته اخیر نیز در منطقه کوه پهن و قبل از آن در منطقه باشت آتش سوزیهایی رخ داد. حلقه ی مفقوده ارتباط میان منابع طبیعی، محیط زیست و مردم در چیست؟ «امروز اعضای یکی از گروه های مجازی محیط زیستی از عدم همیاری ها و کم بودن کمک های مردمی برای مهار اتش گله و شکایت می کردند، اگر به صورت مسئله کمی دقت کنیم، می بینیم که نقش کمرنگ منابع طبیعی در اطلاع رسانی، جذب مردم و هماهنگی های لازم، بزرگترین دلیل این گله و شکایت ها است. مدیران باید به این نتیجه برسند اطلاع رسانی های ناقص و بدون برنامه قبلی، عدم وجود پیش بینی های لازم، همچنان به ضعف این اداره در مهار آتش سوزی دامن خواهد زد.
اطلاع رسانی ناقص به شهروندان در خصوص آتش سوزی
در همین خصوص، برخی از شهروندان نسبت به عدم اطلاع رسانی و عدم برنامه ریزی در خصوص آتش سوزیها ابراز گلایه کردند.
در همین رابطه یکی از شهروندان در گفت و گو با خبرنگار کبنا گفت: وقتی آتش سوزی میشود و اطلاع رسانی صورت میگیرد، این اطلاع رسانیها ناقص است، مسئولان به درستی نمیگویند که داوطلبان با کجا باید تماس بگیرند، یا اینکه چطور خود را به محل آتش سوزی برسانند.
همین شهروند افزود: نه شماره تلفنی برای هماهنگی وجود دارد و نه آدرس دقیقی میدهند، انگار که هیچ برنامه ریزیای از قبل وجود نداشته، بالاخره اگر چند نفر بخواهند به کمک برای مهار آتش سوزی بشتابند باید هماهنگیهای لازم صورت بگیرد، در آتش سوزی خنگ بنار، بعد از درخواست کمک، من برای رفتن داوطلب بودم ولی شماره تلفنهایی که در خبر برای هماهنگیها گذاشته شده بود هیچکدام پاسخ نمیدادند.
وی بیان کرد: چند روز پیش برای آتش سوزی آرو، رئیس اداره منابع طبیعی گچساران درخواست کمک کرد، ولی ایشان نباید فکر کند که مردم چطور باید به کمک بیایند؟ بعد هم نمیگویند که وسایل لازم باید به همراه داشته باشیم، من الان می دانم که افرادی که برای خاموش کردن آتش سوزی میروند باید آب لازم، لباس راحت و مناسب، آذوقه سبک، و کفش مناسب داشته باشند. بعضی از کوهنوردها دستکش دارند و روی صورتشان را هم میپوشانند، ولی مردم عادی نمیدانند که باید با تجهیزات اولیه برای مهار آتش بروند.
اطلاع رسانی وسیع و ارتباط آن با ایجاد حس مسئولیت
یکی از مواردی که اداره منابع طبیعی و محیط زیست در گچساران نسبت به آن کوتاهی کردهاند فرهنگ سازی و اطلاع رسانیهای وسیع است. این دو اداره پس از تجربیات مختلف از آتش سوزیها حتماً میدانند که به تنهایی و با تعداد کم جنگل بانان و محافظان محیط زیستی نمیتوانند آتش را خاموش کنند. اطلاع رسانیهای پیاپی در تابستان و بهار، آگاهی رسانی به مردم اثر بسیار زیادی در ایجاد حس مسئولیت و یاری رسانی به این دو اداره میشود. روابط عمومیها در این دو اداره نقش بسیار مهمی در ایجاد ارتباطات مردمی بازی میکنند، ولی تاکنون مردم چند بار پوسترهای اگاهی رسانی و اینفوگرافیک های این ادارات را در فضای مجازی یا محیط شهری دیدهاند؟ الان فضای مجازی فرصت مغتنمی است که این دو اداره نسبت به آن بی توجه هستند، نشر سراسری پیامهای آگاهی رسانی و اطلاع رسانی سراسری در زمان آتش سوزیهای منابع طبیعی مردم را به پای ماجرا میکشاند.
بی توجهی به نقش روابط عمومی در بحران ها
اگر مدیران در رسانههای ملی مثل صداوسیما به اطلاع رسانی دست میزنند، این اطلاع رسانی بیشتر شبیه نوعی تکلیف است، اگر مدیران به مبحث مخاطب شناسی دقت بیشتری کنند فضای مجازی را کانال مناسبی برای برقراری ارتباط با مخاطبان خود مییابند. یک کلیپ کوتاه در خصوص نگهداری از محیط زیست، یک کلیپ در خصوص یاری رسانی به طبیعت در حین آتش سوزی، یک کلیپ از کشتار حیوانات، کلیپی هوشمندانه از کورههای زغال و قربانی شدن درختان منطقه، چند اینفوگرافیک هوشمندانه در خصوص آتش سوزیها و نشر گستردهی آن میتواند مردم را به عنوان یاری رسان در کنار خود بیاورد، و همه اینها فقط با برنامه ریزیهای کوتاه مدت و بلندمدت روابط عمومی سازمان و تولیدمحتوای خلاقانه ایجاد میشود.
تعامل روابط عمومی با رسانه
هر بار تلفن مدیر منابع طبیعی اشغال است، آتش سوزی ساعت 1 شب اتفاق افتاده، ولی رئیس منابع طبیعی برای صحت و سقم خبر پاسخ نمیدهد. واقعیت این است که همیشه مدیر نیست که باید اطلاع رسانی کند، مدیر وظایف مهمتری مثل برنامه ریزی و هماهنگ سازی دارد. روابط عمومی مشغول چه فعالیتی است؟ عموماً در ایران این شغل مهم نادیده گرفته میشود، در حالی که بخصوص در بحرانها روابط عمومی میتواند نقش فعال و پررنگی داشته باشد. کمترین کاری که روابط عمومی میتواند انجام دهد اطلاع رسانی دقیق به رسانهها است. الان در عصر ارتباطات و کاربرد گسترده شبکههای مجازی، دیگر زمانی نیست که نخواهیم اطلاع رسانی نکنیم و رسانهها را دور بزنیم.
برخی از دستگاههای اجرایی خدمات رسان مثل اورژانس بیمارستان استان در حیطه اطلاع رسانی فعالتر هستند و اخبار خود را روزانه برای رسانهها میفرستند. منابع طبیعی یکی از دستگاه های خدمات رسانی است که همیاری و همکاری مردم را می طلبد، لذا باید ارتباط فعالانه تری با بدنه جامعه و رسانه ها ایجاد کند، اما ارتباط کم این دستگاه خدمات رسان، باعث آسیب به طبیعت شده است.
گفت و گو با مردم محلی و کشاورزان
برخی از کشاورزان پس از برداشت محصول به آتش زدن زمین کشاورزی خود دست میزنند. دلیل اصلی روی آوردن کشاورزان به آتش زدن کاه و کلش گندم و جو کنترل آفات و علفهای هرز، پاک شدن سریع زمین از بقایای گیاه قبلی و آسان شدن عملیات شخم برای محصول بعدی است ولی غافل از اینکه به کار بردن تناوب زراعی صحیح و استفاده مناسب از سموم نتیجهای بسیار مطلوبتر دارد.
این آتش سوزیها باعث بروز مشکلات زیست محیطی زیادی برای مردم و اکوسیستم منطقه و همچنین وارد آمدن خسارات اقتصادی میشود و گاهی آتش به مزارع همسایه نیز سرایت کرده و با سوزاندن خوشههای طلایی حداقل باعث خسارات مالی و روحی جبران ناپذیری میشود.
سوزاندن بقایای گیاهی در بلندمدت ضمن اثرات نامطلوب بر کیفیت خاک و کاهش عملکرد محصول باعث افزایش گازهای گلخانهای در جو میشود. تحقیقات نشان داده است که بقایای گیاهی یک منبع تجدیدپذیر طبیعی و مهم و سرشار از مواد مغذی گیاهی بوده که میتواند همراه با کودهای شیمیایی برای اصلاح خاک و بهبود تغذیه گیاهی مورد استفاده قرار گیرد. سوزاندن بقایای گیاهی موجب کاهش جذب عناصر غذایی توسط ریشهها، کاهش ظرفیت نگهداری آب در خاک، کاهش راندمان مصرف آب، کاهش نفوذ پذیری خاک و کاهش فعالیت میکروارگانیسمهای خاک شود.
روابط عمومیها در نهادهای سازمان کشاورزی، محیط زیست و منابع طبیعی باید نسبت به این آسیب نقش فعالتری نشان دهند، بسیار دیده شده که آتش زدن زمینها، منجر به آتش سوزیهای گستردهای شده است. این یک آسیب است که حل و فصل آن کار سختی نیست، فقط باید بارها نسبت به آن اطلاع رسانی و اگاهی رسانی صورت بگیرد، تا بالاخره این فرهنگ مرسوم در بین کشاورزان ریشه کن شود.
گفت و گو با دامداران
روستانشینی به لحاظ ارتباط با دنیای بیرون، نسبت به شهرنشینی متفاوت است. عموماً روستانشینان نسبت به مراتع روستایی حساسیت ویژهای دارند. غیرت و تعصب داشتن نسبت به زمینهای روستایی باعث شده است این زمینها در دست روستاییان و هم طایفهایهای شهرنشین بماند. همینطور اگر قرار است استفادهای از مراتع شود این موضوع در روستا مطرح میشود.
در صورتی که تعامل و ارتباط با روستاییان ایجاد شود، روستانشینان میتوانند بازوی کارآمد محیط زیست و منابع طبیعی باشند. گاها خصومتهای میان روستانشینان منجر به آتش سوزی میشود، و گاهی دعواهای شخصی منجر به آتش سوزی میشود، لذا سازمانهای محیط زیست و منابع طبیعی نسبت به مسائل فرهنگی در روستاها باید با انعطاف بیشتری رفتار کنند. و در فعالیتهای آگاه سازی و فرهنگ سازی خود، قشر روستایی را در اولویت قرار دهند.
----------------------------------------------------
سیده زهرا حسینی فر
کارشناس ارشد علوم ارتباطات اجتماعی