تاریخ انتشار
دوشنبه ۸ ارديبهشت ۱۳۹۹ ساعت ۱۶:۲۷
کد مطلب : ۴۲۰۲۸۵
بررسی و تحلیل کره شمالی بدون کیم جونگ اون؛
اگر کیم جونگ اون بمیرد، چه اتفاقی میافتد؟ کسی نمیداند!
۰
کبنا ؛"گزارشهای تایید نشده رسانهای درباره اینکه رهبری کره شمالی شاید ناتوان شده یا حتی مرده، وجود دارد. هم مقامهای آمریکایی و هم کره جنوبی گفتهاند، به چنین اخباری باور ندارند اما عدم حضور کیم جونگ اون در انظار عمومی از ۱۱ آوریل باعث دامن زده به گمانهزنیهایی شده است."
به گزارش کبنا، سو می تری، یکی از اعضای ارشد در مرکز مطالعات استراتژیک و بینالملل، تحلیلگر ارشد سیا در امور کره و کارمند شورای امنیت در سیاست گذاری کره در دولتهای باراک اوباما و جورج بوش پسر، روسای جمهوری سابق آمریکا، در مقالهای برای روزنامه واشنگتن پست مینویسد: «هیچکس نمیداند که اگر کیم جونگ اون، رهبری کره شمالی بمیرد، چه اتفاقی میافتد و این دقیقا یک مشکل است. مرگ کیم باعث میشود تا کره شمالی برای نخستین بار در تاریخ ۷۲ ساله خود با یک جانشینی برنامهریزی نشده روبرو شود. کیم جونگ ایل به مدت دو دهه برای جانشینی پدرش کیم ایل سونگ آماده میشد و در نهایت در ۱۹۹۴ بر مسند قدرت نشست و کیم جونگ اون هم چندین سال در حال آماده شدن برای نشستن بر مسند قدرت بود و زمانی که در ۲۰۱۱ پدرش مرد، در قدرت قرار گرفت. اما کیم جونگ اون بسیار جوان است تا جانشینی برای خود پرورش دهد و تنها پسرش در سنین ابتدایی است. اگر کیم بمیرد، مشخص نیست که چه کسی "بازی تاج و تخت" کره شمالی را به دست میگیرد و بر مسند قدرت مینشیند.
احتمالا مهمترین پیشبینی این است که کیم یو جونگ، خواهر کیم جونگ اون زمام امور کشور را به دست میگیرد. در کره شمالی "کیمها" را خدا میدانند و پرستش میکنند و دیگر اعضای خانواده چنین جایگاهی ندارند. کیم پیشتر برادر نانتی و شوهر عمه خود را کشت. کیم جونگ اون یک برادر بزرگتر به نام "کیم جونگ چول" دارد اما قبلا توسط پدر به دلیل ضعف در اداره امور از گزینه رهبری کنار گذاشته شد. در نهایت، کیم پیونگ ایل، عموی کیم جونگ اون که برای ۴۰ سال به عنوان دیپلمات در خارج از کشور به سر میبرد و اخیرا به کشور بازگشته، در عرصه سیاست قرار دارد که احتمالا کارش مشورت دهی به کیم یو جونگ، خواهر رهبر کره شمالی است تا حکمرانی.
کیم یو جونگ، یکی از با اعتمادترین مشاوران برادرش است و اخیرا هم به یکی از اعضای جایگزین کمیته مرکزی حزب حاکم کارگر کره شمالی ارتقا یافت. تنها سوالی که در اینجا باقی میماند، این است که آیا در یک جامعه کنفوسیوسی که مردها در آن سلطه دارند، نخبگان حاضرند از یک زن جوان به عنوان رهبر خود حمایت کنند؟ اگر این زن جوان زمام امور کشور را به دست بگیرد، سیاستهای برادرش را در آزادسازی اقتصادی محدود، گسترش تسلیحات کشتار جمعی و یک تقابل دیپلماتیک برای دستیابی به وجهه بینالمللی بیشتر و لغو تحریمها احتمالا حفظ میکند.
اگر کیم یو جونگ نتواند قدرت را به دست بگیرد و رهبری کره شمالی برای نخستین بار از خانواده کیم گرفته شود، به احتمال زیاد جانشین "چو ریونگ هائه"، از اعضای کمیته مرکزی حزب حاکم و معاون رئیس حزب خواهد بود. خانواده او به کیم یو جونگ نزدیک است اما انگیزهاش برای نبرد بر سر قدرت بیشتر از حمایت از یکی دیگر از اعضای خانواده کیم است، چون زمانیکه کیم جونگ اون به قدرت رسید، دومین و سومین اعضای قدرتمند دولت را از صحنه حذف کرد. چو به شخصه در گذشته از صحنه سیاست کنار گذاشته شده بود و شاید به این نتیجه رسیده که تنها راه برای زنده ماندن، به قدرت رسیدن است و اگر بتواند به این مهم نائل شود، احتمالا میتواند موقعیت کنونیاش را هم حفظ کند که البته به اندازه وجهه کیم در عرصه بینالملل نمیرسد.
سناریویی با احتمال کم اما پر خطرتر هم وجود دارد که در صورت عدم مطرح شدن یک جانشین برای کیم، چند تن از رهبران برای به دست گرفتن قدرت در کره شمالی و برای یک دوره طولانی به رقابت با هم بپردازند. اگر چنین اتفاقی بیفتد، کره شمالی شاهد بیثباتی میشود و کنترل زرادخانه اتمی آن نیز در هاله از ابهام قرار میگیرد.
کیم چاق است، سیگار میکشد و به شدت مشروب میخورد و تاریخچهای از بیماری قلبی دارد و اگر هم به این مساله اشاره نکنیم که در حال حاضر چه اتفاقی برایش افتاده، وضعیت سلامتش همچنان یک فاکتور ریسک برای رژیم است. دولت دونالد ترامپ، رئیس جمهوری آمریکا باید حالا با مهمترین متحد و شریک تجاری کره شمالی یعنی چین برای این منظور وارد گفتگو شود که چطور دو کشور در صورت بی ثباتی در کره شمالی و به منظور منحرف کردن بدترین احتمالات ممکن، رفتار کنند. هرقدر که سازماندهی تلاشهای بشردوستانه طولانی شود، تعداد سکنه این کشور که ممکن است از بین بروند یا مجبور به ترک کشور شوند، بیشتر میشود و هرقدر که تسلیحات کشتار جمعی ناامن بمانند، خطری فراتر از مرزهای بینالمللی رخ میدهد، بیشتر میشود.
دولت آمریکا باید پیش قدم گفتگو با رهبران چین درباره آینده کره شمالی شود، حتی اگر کیم جونگ اون نجات پیدا کند. آیا شرایطی چون خروج نیروهای آمریکایی از کره جنوبی پیش میآید که پکن از اتحاد مجدد دو کره حمایت کند؟ اگر نه، آیا پکن دستکم میتواند به دنبال فشار وارد کردن بر کره شمالی به منظور روی کار آمدن رهبری با ذهنی اصلاح شده باشد که پیشقدم آزادی اقتصادی شبیه به چین یا حتی خلع سلاح اتمی باشد؟ اگر چنین اتفاقی بیفتد و اگر کره جنوبی بپذیرد، ایالات متحده میتواند پیشنهادهایی را چون دورنمای لغو تحریمها و کاهش نیروها مطرح کند.
مایه تاسف است که نبرد تجاری میان ترامپ و چین و اتهام زنی درباره نحوه و چگونگی انتشار ویروس کرونا باعث تفرقه بین دو کشور آن هم در زمانی شده که برای آنها همکاری مشترک مهم است. ایالات متحده به هماهنگی نزدیک با متحدانش کره جنوبی و ژاپن نیاز دارد و این همکاری به معنای پایان دادن به مذاکرات بر سر مقدار تامین مالی و مشارکت مالی سئول در حمایت از نیروهای آمریکایی است.
احتمال این وجود دارد که رژیم کره شمالی بدون توجه به آنچه که برای کیم اتفاق میافتد، به کارش ادامه دهد؛ همانطور که در پی مرگ پدر و پدر بزرگش به حیات ادامه داد؛ شما این را نمیدانید. افراد کمی فروپاشی آلمان شرقی را در ۱۹۸۹ پیش بینی کردند. زمستان زودتر از آنچه که انتظارش را میرود در بازی تاج و تخت کره شمالی میآید. پس بهتر است آماده باشیم.
احتمالا مهمترین پیشبینی این است که کیم یو جونگ، خواهر کیم جونگ اون زمام امور کشور را به دست میگیرد. در کره شمالی "کیمها" را خدا میدانند و پرستش میکنند و دیگر اعضای خانواده چنین جایگاهی ندارند. کیم پیشتر برادر نانتی و شوهر عمه خود را کشت. کیم جونگ اون یک برادر بزرگتر به نام "کیم جونگ چول" دارد اما قبلا توسط پدر به دلیل ضعف در اداره امور از گزینه رهبری کنار گذاشته شد. در نهایت، کیم پیونگ ایل، عموی کیم جونگ اون که برای ۴۰ سال به عنوان دیپلمات در خارج از کشور به سر میبرد و اخیرا به کشور بازگشته، در عرصه سیاست قرار دارد که احتمالا کارش مشورت دهی به کیم یو جونگ، خواهر رهبر کره شمالی است تا حکمرانی.
کیم یو جونگ، یکی از با اعتمادترین مشاوران برادرش است و اخیرا هم به یکی از اعضای جایگزین کمیته مرکزی حزب حاکم کارگر کره شمالی ارتقا یافت. تنها سوالی که در اینجا باقی میماند، این است که آیا در یک جامعه کنفوسیوسی که مردها در آن سلطه دارند، نخبگان حاضرند از یک زن جوان به عنوان رهبر خود حمایت کنند؟ اگر این زن جوان زمام امور کشور را به دست بگیرد، سیاستهای برادرش را در آزادسازی اقتصادی محدود، گسترش تسلیحات کشتار جمعی و یک تقابل دیپلماتیک برای دستیابی به وجهه بینالمللی بیشتر و لغو تحریمها احتمالا حفظ میکند.
اگر کیم یو جونگ نتواند قدرت را به دست بگیرد و رهبری کره شمالی برای نخستین بار از خانواده کیم گرفته شود، به احتمال زیاد جانشین "چو ریونگ هائه"، از اعضای کمیته مرکزی حزب حاکم و معاون رئیس حزب خواهد بود. خانواده او به کیم یو جونگ نزدیک است اما انگیزهاش برای نبرد بر سر قدرت بیشتر از حمایت از یکی دیگر از اعضای خانواده کیم است، چون زمانیکه کیم جونگ اون به قدرت رسید، دومین و سومین اعضای قدرتمند دولت را از صحنه حذف کرد. چو به شخصه در گذشته از صحنه سیاست کنار گذاشته شده بود و شاید به این نتیجه رسیده که تنها راه برای زنده ماندن، به قدرت رسیدن است و اگر بتواند به این مهم نائل شود، احتمالا میتواند موقعیت کنونیاش را هم حفظ کند که البته به اندازه وجهه کیم در عرصه بینالملل نمیرسد.
سناریویی با احتمال کم اما پر خطرتر هم وجود دارد که در صورت عدم مطرح شدن یک جانشین برای کیم، چند تن از رهبران برای به دست گرفتن قدرت در کره شمالی و برای یک دوره طولانی به رقابت با هم بپردازند. اگر چنین اتفاقی بیفتد، کره شمالی شاهد بیثباتی میشود و کنترل زرادخانه اتمی آن نیز در هاله از ابهام قرار میگیرد.
کیم چاق است، سیگار میکشد و به شدت مشروب میخورد و تاریخچهای از بیماری قلبی دارد و اگر هم به این مساله اشاره نکنیم که در حال حاضر چه اتفاقی برایش افتاده، وضعیت سلامتش همچنان یک فاکتور ریسک برای رژیم است. دولت دونالد ترامپ، رئیس جمهوری آمریکا باید حالا با مهمترین متحد و شریک تجاری کره شمالی یعنی چین برای این منظور وارد گفتگو شود که چطور دو کشور در صورت بی ثباتی در کره شمالی و به منظور منحرف کردن بدترین احتمالات ممکن، رفتار کنند. هرقدر که سازماندهی تلاشهای بشردوستانه طولانی شود، تعداد سکنه این کشور که ممکن است از بین بروند یا مجبور به ترک کشور شوند، بیشتر میشود و هرقدر که تسلیحات کشتار جمعی ناامن بمانند، خطری فراتر از مرزهای بینالمللی رخ میدهد، بیشتر میشود.
دولت آمریکا باید پیش قدم گفتگو با رهبران چین درباره آینده کره شمالی شود، حتی اگر کیم جونگ اون نجات پیدا کند. آیا شرایطی چون خروج نیروهای آمریکایی از کره جنوبی پیش میآید که پکن از اتحاد مجدد دو کره حمایت کند؟ اگر نه، آیا پکن دستکم میتواند به دنبال فشار وارد کردن بر کره شمالی به منظور روی کار آمدن رهبری با ذهنی اصلاح شده باشد که پیشقدم آزادی اقتصادی شبیه به چین یا حتی خلع سلاح اتمی باشد؟ اگر چنین اتفاقی بیفتد و اگر کره جنوبی بپذیرد، ایالات متحده میتواند پیشنهادهایی را چون دورنمای لغو تحریمها و کاهش نیروها مطرح کند.
مایه تاسف است که نبرد تجاری میان ترامپ و چین و اتهام زنی درباره نحوه و چگونگی انتشار ویروس کرونا باعث تفرقه بین دو کشور آن هم در زمانی شده که برای آنها همکاری مشترک مهم است. ایالات متحده به هماهنگی نزدیک با متحدانش کره جنوبی و ژاپن نیاز دارد و این همکاری به معنای پایان دادن به مذاکرات بر سر مقدار تامین مالی و مشارکت مالی سئول در حمایت از نیروهای آمریکایی است.
احتمال این وجود دارد که رژیم کره شمالی بدون توجه به آنچه که برای کیم اتفاق میافتد، به کارش ادامه دهد؛ همانطور که در پی مرگ پدر و پدر بزرگش به حیات ادامه داد؛ شما این را نمیدانید. افراد کمی فروپاشی آلمان شرقی را در ۱۹۸۹ پیش بینی کردند. زمستان زودتر از آنچه که انتظارش را میرود در بازی تاج و تخت کره شمالی میآید. پس بهتر است آماده باشیم.