تاریخ انتشار
شنبه ۲۳ آذر ۱۳۹۸ ساعت ۱۵:۲۹
کد مطلب : ۴۱۵۵۵۰
یادداشت:
انتخابات و معضلی به نام قوم گرایی
رحمن پاداش
۱
کبنا ؛متن ارسالی؛ وجود مواد معدنی و آلی فراوان، موقعیت خاص جغرافیایی و سوق الجیشی، قرارگیری ایران در شاهراههای مهاجرتی خارمیانه و همین طور هجوم اقوام و قبایل کوچ رو همه از دلایل وجود اقوام و طوایف متعدد در چهار گوشه ایران میباشد. چنانچه اطلاق واژه کثیرالقوم یا مملکت چند قومیتی مبین این حقیقت آشکار میباشد. از دیگر سو، حضور اقوام مختلف از ترک و کرد و لر گرفته تا فارس و ترکمن و بلوچ و زندگی مسالمت آمیز آنان در کنار همدیگر ضرورت بررسی پدیده قوم و قوم گرایی و نقش آن در موضوعات مختلف را دو چندان میکند.
قوم گرایی از دو واژه "قوم" و "گرایش" تشکیل شده است. "قوم" به گروهی از افراد اطلاق میشود که دارای ویژگیهای اصل و نسبی یکسان و همین طور دارای اشتراکات فرهنگی، زبانی، رفتاری و مذهبی میباشند، و "گرایش" نیز به تمایل شدید به داشتن مجموعه اشتراکات تجلی یافته درقوم، گفته میشود. بنابراین قوم گرایی عبارتست از تمایل همه یا بخشی از افراد جامعه که مدعی هستند قوم، قبیله، طایفه یا خانواده آنها از هر نظر بر دیگر طوایف و قبایل برتری دارد و برای حل مشکلات جامعه تنها راه حل را معیارهای تعیین شده در قوم خود میدانند. قوم گراها (یا قوم محورها) رسوم، آداب، اندیشه و سلوک هر طایفهای غیر از قبیله خود را پست تلقی میکنند. این افراد شهروندان جامعه را به دو دسته درجه اول (طایفه خود) و درجه دوم (بقیه قبایل) تقسیم بندی میکنند.
قوم گرایی مثل هر پدیده اجتماعی دیگری دارای محاسن و معایب بسیاری است. یکی از اصلیترین محاسن قوم گرایی ایجاد حس همکاری، تلاش و استفاده از خرد جمعی به منظور حل مشکلات و همین طور پیشرفت قوم مذکور در زمینههای اقتصادی، فرهنگی و سیاسی میباشد. از طرف دیگر معایب بسیاری نیز بر این پدیده وارد است. یکی از مهمترین معایب قوم گرایی انحصار طلبی است که در آن افراد خود و قومشان را برتر از دیگران میپندارند و خود را صاحب ملک و ملت و یگانه رهاننده کشور از ورطه فساد و نابودی میدانند. از دیگر معایب قوم گرایی میتوان به پراکندگی و ایجاد اختلاف بین افراد هر منطقه اشاره کرد. به عبارت دیگر این پدیده میتواند همدلی و یکپارچگی بین آحاد جامعه را از بین ببرد و در نهایت سبب چند شقه شدن و چند پارگی جامعه شود.
با گسترش علم و تکنولوژی و با گذر زمان پدیدههای اجتماعی دچار تغییر تحولات بنیادین شدهاند. فرهنگها، آداب و سنن جوامع مختلف تغییر کردهاند. مکاتب فکری متعددی در سطوح ملی و منطقهای بنیان گذاشته شدهاند. مرزهای قومیت و قوم گرایی در کشورهای پیشرفته جابه جا شده است [اگر نگوییم به کلی از بین رفتهاند.] با این حال شاهد هستیم در کشورهای جهان سوم و در حال توسعه این پدیده ابعاد مختلف زندگی مردم را به اشکال گوناگون تحت تأثیر قرار داده است. از مراسمات فاتحه خوانی و عزاداری تا شادی و عروسی، از کمک به نیازمندان تا حل و فصل درگیریهای محلی، از رخدادهای فرهنگی تا مشارکت در انتخابات همه و همه متأثر از پدیده قومیت میباشد. شرح و بسط موضوعات ذکر شده در بالا از حوصله این مقال خارج میباشد و تنها به نقش قوم گرایی در انتخابات اشارهای هر چند مختصر میکنیم.
انتخابات عالیترین نماد مشارکت سیاسی مردم در تعیین سرنوشت خود میباشد. در تعیین نتیجه انتخابات فاکتورها و پارامترهای مختلفی شامل برنامه محوری کاندیداها، شایسته سالاری، داشتن تخصص، سطح تحصیل کاندیداها، سخنوری و ... نقش اساسی دارند. یکی از مهمترین فاکتورهای تعیین کننده نتیجه انتخابات در مناطق قبیله ای-عشیره ای مسئله قومیت میباشد. این پدیده آحاد مختلف جامعه از شهروند عادی و استاد دانشگاه تا داوطلب نمایندگی مجلس را درگیر خود کرده است، تا جایی که در نشستهای خبری خبرنگاران و اصحاب رسانه به جای پرسش از برنامهها و ایدهها، از کاندیداها در مورد طایفه آنها میپرسند. یا بعضی از طرفداران و مشاوران داوطلباننمایندگی مجلس چنان در گیر این پدیده میشوند که خود کاندیداها ناگزیرند بخش اعظمی از وقت خود را به توضیح این مسئله اختصاص دهند. قوم گرایی در انتخابات دارای ناهنجاریهای بسیاری است که در این جا تنها به تعدادی از آفتهای جامعهای که نماینده مجلس آن بر آمده از صرفاً آرای قومی میباشد اشاره میکنیم:
- نماینده مردم به جای بیرون آمدن از صندوقهای رأی از پستوی خانه کدخدا و رئیس قبیله سر برون میآورد.
- ایجاد تنش و درگیری جامعه به خصوص در جوامعی که دارای تنوعی قومی هستند.
- بازنده شدن شایسته سالاری در میدان مبارزه با قوم سالاری.
- کاهش مشارکت سیاسی قبیلههای دارای جمعیت کمتر در انتخابات آینده.
شایسته است کاندیداهای نمایندگی مجلس شورای اسلامی و مشاورین آنها به عنوان نخبگان شهرستانها که هر کدام دارای پتانسل های بالقوه علمی، فرهنگی، اقتصادی و ...میباشند از سر دادن شعارهایی که منجر به ایجاد دو قطبی یا چند قطبیهای قومیتی میشود، خود داری کنند. و ضمن ارائه برنامههای کاربردی، توجه به پتانسیلهای نهفته حوزه انتخابیه خود و استفاده از کلید واژه شایسته سالاری به جای قوم سالاری نسبت به آگاه کردن مردم آحاد جامعه اقدام کنند.
«به خردان مفرمای کار درشت / که سندان نشاید شکستن به مشت
نخواهی که ضایع شود روزگار / به نا کار دیده مفرمای کار»
----------------------------------------
رحمن پاداش
فعال دانشجویی
قوم گرایی از دو واژه "قوم" و "گرایش" تشکیل شده است. "قوم" به گروهی از افراد اطلاق میشود که دارای ویژگیهای اصل و نسبی یکسان و همین طور دارای اشتراکات فرهنگی، زبانی، رفتاری و مذهبی میباشند، و "گرایش" نیز به تمایل شدید به داشتن مجموعه اشتراکات تجلی یافته درقوم، گفته میشود. بنابراین قوم گرایی عبارتست از تمایل همه یا بخشی از افراد جامعه که مدعی هستند قوم، قبیله، طایفه یا خانواده آنها از هر نظر بر دیگر طوایف و قبایل برتری دارد و برای حل مشکلات جامعه تنها راه حل را معیارهای تعیین شده در قوم خود میدانند. قوم گراها (یا قوم محورها) رسوم، آداب، اندیشه و سلوک هر طایفهای غیر از قبیله خود را پست تلقی میکنند. این افراد شهروندان جامعه را به دو دسته درجه اول (طایفه خود) و درجه دوم (بقیه قبایل) تقسیم بندی میکنند.
قوم گرایی مثل هر پدیده اجتماعی دیگری دارای محاسن و معایب بسیاری است. یکی از اصلیترین محاسن قوم گرایی ایجاد حس همکاری، تلاش و استفاده از خرد جمعی به منظور حل مشکلات و همین طور پیشرفت قوم مذکور در زمینههای اقتصادی، فرهنگی و سیاسی میباشد. از طرف دیگر معایب بسیاری نیز بر این پدیده وارد است. یکی از مهمترین معایب قوم گرایی انحصار طلبی است که در آن افراد خود و قومشان را برتر از دیگران میپندارند و خود را صاحب ملک و ملت و یگانه رهاننده کشور از ورطه فساد و نابودی میدانند. از دیگر معایب قوم گرایی میتوان به پراکندگی و ایجاد اختلاف بین افراد هر منطقه اشاره کرد. به عبارت دیگر این پدیده میتواند همدلی و یکپارچگی بین آحاد جامعه را از بین ببرد و در نهایت سبب چند شقه شدن و چند پارگی جامعه شود.
با گسترش علم و تکنولوژی و با گذر زمان پدیدههای اجتماعی دچار تغییر تحولات بنیادین شدهاند. فرهنگها، آداب و سنن جوامع مختلف تغییر کردهاند. مکاتب فکری متعددی در سطوح ملی و منطقهای بنیان گذاشته شدهاند. مرزهای قومیت و قوم گرایی در کشورهای پیشرفته جابه جا شده است [اگر نگوییم به کلی از بین رفتهاند.] با این حال شاهد هستیم در کشورهای جهان سوم و در حال توسعه این پدیده ابعاد مختلف زندگی مردم را به اشکال گوناگون تحت تأثیر قرار داده است. از مراسمات فاتحه خوانی و عزاداری تا شادی و عروسی، از کمک به نیازمندان تا حل و فصل درگیریهای محلی، از رخدادهای فرهنگی تا مشارکت در انتخابات همه و همه متأثر از پدیده قومیت میباشد. شرح و بسط موضوعات ذکر شده در بالا از حوصله این مقال خارج میباشد و تنها به نقش قوم گرایی در انتخابات اشارهای هر چند مختصر میکنیم.
انتخابات عالیترین نماد مشارکت سیاسی مردم در تعیین سرنوشت خود میباشد. در تعیین نتیجه انتخابات فاکتورها و پارامترهای مختلفی شامل برنامه محوری کاندیداها، شایسته سالاری، داشتن تخصص، سطح تحصیل کاندیداها، سخنوری و ... نقش اساسی دارند. یکی از مهمترین فاکتورهای تعیین کننده نتیجه انتخابات در مناطق قبیله ای-عشیره ای مسئله قومیت میباشد. این پدیده آحاد مختلف جامعه از شهروند عادی و استاد دانشگاه تا داوطلب نمایندگی مجلس را درگیر خود کرده است، تا جایی که در نشستهای خبری خبرنگاران و اصحاب رسانه به جای پرسش از برنامهها و ایدهها، از کاندیداها در مورد طایفه آنها میپرسند. یا بعضی از طرفداران و مشاوران داوطلباننمایندگی مجلس چنان در گیر این پدیده میشوند که خود کاندیداها ناگزیرند بخش اعظمی از وقت خود را به توضیح این مسئله اختصاص دهند. قوم گرایی در انتخابات دارای ناهنجاریهای بسیاری است که در این جا تنها به تعدادی از آفتهای جامعهای که نماینده مجلس آن بر آمده از صرفاً آرای قومی میباشد اشاره میکنیم:
- نماینده مردم به جای بیرون آمدن از صندوقهای رأی از پستوی خانه کدخدا و رئیس قبیله سر برون میآورد.
- ایجاد تنش و درگیری جامعه به خصوص در جوامعی که دارای تنوعی قومی هستند.
- بازنده شدن شایسته سالاری در میدان مبارزه با قوم سالاری.
- کاهش مشارکت سیاسی قبیلههای دارای جمعیت کمتر در انتخابات آینده.
شایسته است کاندیداهای نمایندگی مجلس شورای اسلامی و مشاورین آنها به عنوان نخبگان شهرستانها که هر کدام دارای پتانسل های بالقوه علمی، فرهنگی، اقتصادی و ...میباشند از سر دادن شعارهایی که منجر به ایجاد دو قطبی یا چند قطبیهای قومیتی میشود، خود داری کنند. و ضمن ارائه برنامههای کاربردی، توجه به پتانسیلهای نهفته حوزه انتخابیه خود و استفاده از کلید واژه شایسته سالاری به جای قوم سالاری نسبت به آگاه کردن مردم آحاد جامعه اقدام کنند.
«به خردان مفرمای کار درشت / که سندان نشاید شکستن به مشت
نخواهی که ضایع شود روزگار / به نا کار دیده مفرمای کار»
----------------------------------------
رحمن پاداش
فعال دانشجویی