تاریخ انتشار
سه شنبه ۱۹ آذر ۱۳۹۸ ساعت ۱۴:۳۷
کد مطلب : ۴۱۵۴۴۲
در جمع دانشجویان مطرح شد
مقصر شایعات فساد فراگیر و بدبینی دانشجویان، مسئولینی هستند که پاسخگو نیستند و نمیآیند خدمات و کارکردهای نظام را در دانشگاه بیان کنند/ 4 علت اصلی رکود تشکلهای دانشجویی
۰
کبنا ؛ شهرام مهدوی مطلق مسئول بسیج دانشجویی استان کهگیلویه و بویراحمد به مناسبت روز دانشجو در جمع دانشجویان دانشگاه سماء گفت: از اینکه توفیق این را دارم که در روز دانشجو در کنار شما عزیزان باشم بسیار خرسندم و به شما دانشجویان پرچمداران در آحاد و عرصههای مختلف کشور خدا قوت عرض میکنم.
دکتر مهدوی افزود: دانشجو و کسانی که آینده مملکت در دستان شما خواهد بود، باید به یاد داشته باشیم که تاریخ معاصر ما پر از حوادثی است که نیاز به مطالعه و تبیین دقیق دارند تا مبادا آرمان و ارزشهای آنان به دست فراموشی سپرده شوند، یکی از این حوادث ۱۶ آذر ۱۳۳۲ است.
یکی از اشکالات مصطلح در برگزاری روز دانشجو، عدم روایت دقیق حادثه ۱۶ آذر ۱۳۳۲ هست
برای آنکه ۱۶ آذر و دلیل وقوع آن را دریابیم، ابتدا باید به وقایع ماقبل خصوصاً به کودتای ۲۸ مرداد رجوع کنیم و اینکه دولت وقت (دکتر مصدق) توسط توطئهای آمریکایی و انگلیسی و عوامل آن سرنگون میشود، و قدرت شاه و سرسپردگی رژیم به آمریکا بعدازاین کودتا به اوج میرسد و سپس از همان زمان برای کنترل جامعه دست به تأسیس ساواک میزنند و خفقان شدیدی در کشور به وجود میآورند.
در آبان همان سال 1332 زمزمههای مبنی بر حضور نخستوزیر آمریکا ریچارد نیکسون در کشور و دانشگاه تهران در بین دانشجوها وجود داشت که با واکنش جدی دانشجویان همراه بود و به همین دلیل ساواک و نیروهای امنیتی شاه برای اینکه زهرچشمی از دانشجویان بگیرند، دنبال بهانهای بودند تا دانشجویان را یکبار برای همیشه بترسانند و ساکت کنند.
در ۱۵ و ۱۶ آذر نظامیان به دانشگاه تهران ورود پیدا کردند، یکی از راویان این حادثه شهید دکتر مصطفی چمران است که صحنه را بیان کرده است، لذا گارد شاهنشاهی آن روزبه بهانهی اینکه دانشجویان به ما خندیدند، به کلاس نقشهبرداری دانشکده فنی وارد دانشجویان را به رگبار بستند و سه تن از آنان را به بدترین شکل به خاک و خون کشاندند و فردای آن روز یعنی در ۱۷ آذر نیکسون وارد دانشگاه تهران میشود و دکترای افتخاری حقوق رو به وی اعطا میشود.
کشوری که ادعای حقوق بشری دارد، ۶۶ سال پیش نخستوزیرش با چکمههای آغشته به خون جوانان این ملت از سردمداران همین ملت دکترای افتخاری دریافت میکند.
در آن زمان و قدرت آن روز آمریکا دانشجوی ما ساکت نمینشیند و در مقابل زور و قدرت و خفقان وابسته ساکت نبودند. روز دانشجو یک روز کاملاً سیاسی در تراز ملی و جهانی است که باید تبیین و تفسیر شود.
مهدوی تصریح کرد: از تمام مسئولانی که روز دانشجو را پاس داشتند تشکر میکنم. از معدود مراکزی که با بهانه بیتفاوت از کنار این روز گذشتند، جای تأسف هست.
روز دانشجو را نباید تنها محدود به برپایی جشن و سرگرم کردن دانشجویان تبدیل کرد. درحالیکه دانشجو همیشه پرچمدار فعالیتهای روشنگرایانه در جامعه بوده است. و شهید بهشتی چه زیبا بیان داشت که "دانشجو مؤذن جامعه است اگر خواب بماند نماز جامعه قضا میشود".
بیگانهستیزی، نفی بیگانهپرستی و عزت خواهی ملی جوهره حرکت این 3 دانشجویی بودند که در ۱۶ آذر ۱۳۳۲ به خاک و خون کشیده شدهاند. لذا روز دانشجو در کشور باید بسیار باشکوهتر از اینها باید برپا شود. روز دانشجو یک روز کاملاً سیاسی است.
این مسئول تصریح کرد: دانشجوی ساکت و دانشگاه راکد و خاموش خیری به علم و چرخههای مختلف کشور نخواهد رساند و حتی علم دانشگاه را تحت تأثیر منفی قرار میدهند. پویایی دانشگاهها به حرکتهای دانشجو وابسته است اما متأسفانه امروزه خیلی از دانشگاه به دلایل مختلف حزبی، سیاسی، محافظهکار و راکد شدهاند.
جریان دانشجویی در ایران از 1320 تا 1358 یک فرآیند تکاملی را طی کرده است که اوج این جنبش و جریانهای دانشجویی آنجایی است که لانه جاسوسی آمریکا را تسخیر میکند و توسط رهبر کبیر انقلاب، انقلاب دوم نام میگیرد. بالندگی و سیر تکاملی جنبش دانشجویی حتی در زمان جنگ و دفاع مقدس خود را نشان داد و اغلب فرمانده هان جنگ نظیر شهید همت، شهید چمران و فرماندهان فعلی سپاه پاسداران پرورشیافته دانشگاهها و جنبشهای دانشجویی بودهاند.
عدالتطلبی در مجموعه کشور و استکبارستیزی در نظام بینالملل باید الگوی دانشجویان باشد. در گام دوم انقلاب، از مهمترین رسالتهای دانشجویی آرمانخواهی بهجای سهم خواهی است که الآن در تشکلهای دانشجویی متأسفانه به یک سم مهلک تبدیلشده و باعث انحراف دانشجویان از رسالت اصلی خود و عدم استقلال فکریشان شده است.
استقلالطلبی در ابعاد مختلف فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی و.. از دیگر رسالتهای دانشجویان هست.
مهدوی تأکید کرد: مبارزه با فساد بهجای سکوت، عدالتطلبی و پرداختن به حل مشکلات اولویتدار استان و کشور از دیگر رسالتهای دانشجویی در چشمانداز تمدن نوین اسلامی است و دانشجویان ما ثابت کردهاند که میتوانند با ورود خود باعث حل این موانع و مشکلات در جامعه شوند.
ضد استکباری، ضد تجمل و اشرافی گری، ضد فساد از نمادهای دانشجوی واقعی است لذا دانشجو هر جا فساد، بیعدالتی و... میبیند باید فریاد بزند.
مهدوی با اشاره به اینکه ورود دانشجویان به تشکلهای دانشجوی برای پویایی و رشد دانشگاه بسیار لازم و ضروری است؛ گفت: متأسفانه عواملی در استان ما باعث رکود جریانات و تشکلهای دانشجویی شده و دانشجویان را نسبت به کار جنبشی و جریان سازی بیرغبت نموده است. ازجمله اینکه؛
هیچ مسئول و نمایندهای به دانشگاه نمیآیند و با دانشجو و دانشگاه ارتباطی ندارند. باید بیایند و خدماتی که ارائه دادند را در میان دانشجویان بازگو کنند و اگر کمکاری کردند پاسخگو باشند.
مسئول بسیج دانشجویی عنوان کرد: عدم حضور مسئولین در دانشگاههای استان و عدم پاسخگویی آنان به دانشجویان باعث شده تا دشمنان و بدخواهان نظام و حتی جریانات سیاسی از این خلأ به شایعهسازی دامن بزنند و مسئله فساد در کشور را برای نسل جوان ما دستگاهی و فراگیر قلمداد کنند و نسل جوان چون به مسئولین خودشان دسترسی درستی ندارند.
لذا دانشجو خودبهخود این شایعات را میپذیرد، این در صورتی است که بهصورت واقعی فساد سیستماتیک بههیچوجه در کشور به این شکل که در بین نسل جوان مطرح هست وجود ندارد. مقصر شایعات و بدبینی دانشجویان، مسئولینی هستند که به جوانان پاسخگو نیستند و نمیآیند خدمات و کارکردهای نظام را در دانشگاه بیان کنند.
رهبر معظم انقلاب طولانیترین زمانهای وقت خود را به دانشجویان و جوانان اختصاص میدهد و اینیک سیره عملی است که سایر مدیران هم باید اقدام نمایند.
وی بیان کرد: مورد دوم این است که مسئولان مطالبات و دغدغههای رسانهای شده دانشجویان و تشکلها را جدی نمیگیرند و به آنها پاسخ نمیدهند. وقتی دانشجو و یا تشکلی در بیانه یا نامه خود از مسئولی سؤال دارد و پاسخی نمیگیرد طبیعی است که سرخورده شود و نسبت به مسئولین و دولتها بدبین شود.
وی ادامه داد: مورد سوم اینکه توجه مسئولین و مدیران به مشکلات دانشگاه حداقلی است و آنطور که باید درخورشان دانشجو نیست. همین قضیه ایاب ذهاب دانشجویان در شهر یاسوج به معضلی تبدیلشده.
دانشگاهها مجبورند هزینه هنگفتی از شهریه شمارا به سرویسهای ایاب ذهاب تخصیص دهند، درحالیکه ایابوذهاب دانشجو باید در حیطه مبلمان شهری و دستگاههای متولی تعریف شود. چراکه دانشجوها تا قبل از ورود به دیوار دانشگاه شهروند این شهر هستند و از حقوق شهروندی باید برخوردار باشند.
دکتر مهدوی علت بعدی رکود جنبشهای دانشجویی در استان و حتی کشور را ترویج کانون محوری در دانشگاهها توسط مدیران فرهنگی دانشجویی دانشگاهها دانست و گفت: اگرچه کانون محوری بهجای خود یک کار تخصصی و بسیار خوبی است اما هرگز نمیتواند، مسئولیتپذیری، کارآموزی مدیریت، کارسازی و رشد دانشجویی را در تراز اجتماعی جامعه ارتقاء دهد و دانشجو را راضی به وضع موجود نگه میدارد.
ازاینرو و بر اساس سالها تجربه حضور و کار با تشکلهای دانشجویی، توصیه میکنیم، خود دانشجویان برای ارتقاء و توانمندسازی و تمرین مسئولیتپذیری وارد تشکلهای دانشجویی با هویت مستقل دانشجویی شوند، چراکه ورود به برخی تشکلهای یکبارمصرف ساختگی به دست دولتها و احزاب نیز نمیتواند دانشجو را به رشد واقعی برساند، بلکه برخی مواقع یک رشد کاذب نیز ایجاد میکند که ظهور و سقوط دانشجو را در پی دارد.
لذا استفاده از دستور آتش به اختیار رهبر معظم انقلاب در اینجا مصداق پیدا میکند و بیانیه گام دوم هم انسجام بخش همه حرکتهای آتش به اختیار هست.
دکتر مهدوی افزود: دانشجو و کسانی که آینده مملکت در دستان شما خواهد بود، باید به یاد داشته باشیم که تاریخ معاصر ما پر از حوادثی است که نیاز به مطالعه و تبیین دقیق دارند تا مبادا آرمان و ارزشهای آنان به دست فراموشی سپرده شوند، یکی از این حوادث ۱۶ آذر ۱۳۳۲ است.
یکی از اشکالات مصطلح در برگزاری روز دانشجو، عدم روایت دقیق حادثه ۱۶ آذر ۱۳۳۲ هست
برای آنکه ۱۶ آذر و دلیل وقوع آن را دریابیم، ابتدا باید به وقایع ماقبل خصوصاً به کودتای ۲۸ مرداد رجوع کنیم و اینکه دولت وقت (دکتر مصدق) توسط توطئهای آمریکایی و انگلیسی و عوامل آن سرنگون میشود، و قدرت شاه و سرسپردگی رژیم به آمریکا بعدازاین کودتا به اوج میرسد و سپس از همان زمان برای کنترل جامعه دست به تأسیس ساواک میزنند و خفقان شدیدی در کشور به وجود میآورند.
در آبان همان سال 1332 زمزمههای مبنی بر حضور نخستوزیر آمریکا ریچارد نیکسون در کشور و دانشگاه تهران در بین دانشجوها وجود داشت که با واکنش جدی دانشجویان همراه بود و به همین دلیل ساواک و نیروهای امنیتی شاه برای اینکه زهرچشمی از دانشجویان بگیرند، دنبال بهانهای بودند تا دانشجویان را یکبار برای همیشه بترسانند و ساکت کنند.
در ۱۵ و ۱۶ آذر نظامیان به دانشگاه تهران ورود پیدا کردند، یکی از راویان این حادثه شهید دکتر مصطفی چمران است که صحنه را بیان کرده است، لذا گارد شاهنشاهی آن روزبه بهانهی اینکه دانشجویان به ما خندیدند، به کلاس نقشهبرداری دانشکده فنی وارد دانشجویان را به رگبار بستند و سه تن از آنان را به بدترین شکل به خاک و خون کشاندند و فردای آن روز یعنی در ۱۷ آذر نیکسون وارد دانشگاه تهران میشود و دکترای افتخاری حقوق رو به وی اعطا میشود.
کشوری که ادعای حقوق بشری دارد، ۶۶ سال پیش نخستوزیرش با چکمههای آغشته به خون جوانان این ملت از سردمداران همین ملت دکترای افتخاری دریافت میکند.
در آن زمان و قدرت آن روز آمریکا دانشجوی ما ساکت نمینشیند و در مقابل زور و قدرت و خفقان وابسته ساکت نبودند. روز دانشجو یک روز کاملاً سیاسی در تراز ملی و جهانی است که باید تبیین و تفسیر شود.
مهدوی تصریح کرد: از تمام مسئولانی که روز دانشجو را پاس داشتند تشکر میکنم. از معدود مراکزی که با بهانه بیتفاوت از کنار این روز گذشتند، جای تأسف هست.
روز دانشجو را نباید تنها محدود به برپایی جشن و سرگرم کردن دانشجویان تبدیل کرد. درحالیکه دانشجو همیشه پرچمدار فعالیتهای روشنگرایانه در جامعه بوده است. و شهید بهشتی چه زیبا بیان داشت که "دانشجو مؤذن جامعه است اگر خواب بماند نماز جامعه قضا میشود".
بیگانهستیزی، نفی بیگانهپرستی و عزت خواهی ملی جوهره حرکت این 3 دانشجویی بودند که در ۱۶ آذر ۱۳۳۲ به خاک و خون کشیده شدهاند. لذا روز دانشجو در کشور باید بسیار باشکوهتر از اینها باید برپا شود. روز دانشجو یک روز کاملاً سیاسی است.
این مسئول تصریح کرد: دانشجوی ساکت و دانشگاه راکد و خاموش خیری به علم و چرخههای مختلف کشور نخواهد رساند و حتی علم دانشگاه را تحت تأثیر منفی قرار میدهند. پویایی دانشگاهها به حرکتهای دانشجو وابسته است اما متأسفانه امروزه خیلی از دانشگاه به دلایل مختلف حزبی، سیاسی، محافظهکار و راکد شدهاند.
جریان دانشجویی در ایران از 1320 تا 1358 یک فرآیند تکاملی را طی کرده است که اوج این جنبش و جریانهای دانشجویی آنجایی است که لانه جاسوسی آمریکا را تسخیر میکند و توسط رهبر کبیر انقلاب، انقلاب دوم نام میگیرد. بالندگی و سیر تکاملی جنبش دانشجویی حتی در زمان جنگ و دفاع مقدس خود را نشان داد و اغلب فرمانده هان جنگ نظیر شهید همت، شهید چمران و فرماندهان فعلی سپاه پاسداران پرورشیافته دانشگاهها و جنبشهای دانشجویی بودهاند.
عدالتطلبی در مجموعه کشور و استکبارستیزی در نظام بینالملل باید الگوی دانشجویان باشد. در گام دوم انقلاب، از مهمترین رسالتهای دانشجویی آرمانخواهی بهجای سهم خواهی است که الآن در تشکلهای دانشجویی متأسفانه به یک سم مهلک تبدیلشده و باعث انحراف دانشجویان از رسالت اصلی خود و عدم استقلال فکریشان شده است.
استقلالطلبی در ابعاد مختلف فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی و.. از دیگر رسالتهای دانشجویان هست.
مهدوی تأکید کرد: مبارزه با فساد بهجای سکوت، عدالتطلبی و پرداختن به حل مشکلات اولویتدار استان و کشور از دیگر رسالتهای دانشجویی در چشمانداز تمدن نوین اسلامی است و دانشجویان ما ثابت کردهاند که میتوانند با ورود خود باعث حل این موانع و مشکلات در جامعه شوند.
ضد استکباری، ضد تجمل و اشرافی گری، ضد فساد از نمادهای دانشجوی واقعی است لذا دانشجو هر جا فساد، بیعدالتی و... میبیند باید فریاد بزند.
مهدوی با اشاره به اینکه ورود دانشجویان به تشکلهای دانشجوی برای پویایی و رشد دانشگاه بسیار لازم و ضروری است؛ گفت: متأسفانه عواملی در استان ما باعث رکود جریانات و تشکلهای دانشجویی شده و دانشجویان را نسبت به کار جنبشی و جریان سازی بیرغبت نموده است. ازجمله اینکه؛
هیچ مسئول و نمایندهای به دانشگاه نمیآیند و با دانشجو و دانشگاه ارتباطی ندارند. باید بیایند و خدماتی که ارائه دادند را در میان دانشجویان بازگو کنند و اگر کمکاری کردند پاسخگو باشند.
مسئول بسیج دانشجویی عنوان کرد: عدم حضور مسئولین در دانشگاههای استان و عدم پاسخگویی آنان به دانشجویان باعث شده تا دشمنان و بدخواهان نظام و حتی جریانات سیاسی از این خلأ به شایعهسازی دامن بزنند و مسئله فساد در کشور را برای نسل جوان ما دستگاهی و فراگیر قلمداد کنند و نسل جوان چون به مسئولین خودشان دسترسی درستی ندارند.
لذا دانشجو خودبهخود این شایعات را میپذیرد، این در صورتی است که بهصورت واقعی فساد سیستماتیک بههیچوجه در کشور به این شکل که در بین نسل جوان مطرح هست وجود ندارد. مقصر شایعات و بدبینی دانشجویان، مسئولینی هستند که به جوانان پاسخگو نیستند و نمیآیند خدمات و کارکردهای نظام را در دانشگاه بیان کنند.
رهبر معظم انقلاب طولانیترین زمانهای وقت خود را به دانشجویان و جوانان اختصاص میدهد و اینیک سیره عملی است که سایر مدیران هم باید اقدام نمایند.
وی بیان کرد: مورد دوم این است که مسئولان مطالبات و دغدغههای رسانهای شده دانشجویان و تشکلها را جدی نمیگیرند و به آنها پاسخ نمیدهند. وقتی دانشجو و یا تشکلی در بیانه یا نامه خود از مسئولی سؤال دارد و پاسخی نمیگیرد طبیعی است که سرخورده شود و نسبت به مسئولین و دولتها بدبین شود.
وی ادامه داد: مورد سوم اینکه توجه مسئولین و مدیران به مشکلات دانشگاه حداقلی است و آنطور که باید درخورشان دانشجو نیست. همین قضیه ایاب ذهاب دانشجویان در شهر یاسوج به معضلی تبدیلشده.
دانشگاهها مجبورند هزینه هنگفتی از شهریه شمارا به سرویسهای ایاب ذهاب تخصیص دهند، درحالیکه ایابوذهاب دانشجو باید در حیطه مبلمان شهری و دستگاههای متولی تعریف شود. چراکه دانشجوها تا قبل از ورود به دیوار دانشگاه شهروند این شهر هستند و از حقوق شهروندی باید برخوردار باشند.
دکتر مهدوی علت بعدی رکود جنبشهای دانشجویی در استان و حتی کشور را ترویج کانون محوری در دانشگاهها توسط مدیران فرهنگی دانشجویی دانشگاهها دانست و گفت: اگرچه کانون محوری بهجای خود یک کار تخصصی و بسیار خوبی است اما هرگز نمیتواند، مسئولیتپذیری، کارآموزی مدیریت، کارسازی و رشد دانشجویی را در تراز اجتماعی جامعه ارتقاء دهد و دانشجو را راضی به وضع موجود نگه میدارد.
ازاینرو و بر اساس سالها تجربه حضور و کار با تشکلهای دانشجویی، توصیه میکنیم، خود دانشجویان برای ارتقاء و توانمندسازی و تمرین مسئولیتپذیری وارد تشکلهای دانشجویی با هویت مستقل دانشجویی شوند، چراکه ورود به برخی تشکلهای یکبارمصرف ساختگی به دست دولتها و احزاب نیز نمیتواند دانشجو را به رشد واقعی برساند، بلکه برخی مواقع یک رشد کاذب نیز ایجاد میکند که ظهور و سقوط دانشجو را در پی دارد.
لذا استفاده از دستور آتش به اختیار رهبر معظم انقلاب در اینجا مصداق پیدا میکند و بیانیه گام دوم هم انسجام بخش همه حرکتهای آتش به اختیار هست.