تاریخ انتشار
سه شنبه ۴ دی ۱۳۹۷ ساعت ۰۲:۰۸
کد مطلب : ۴۰۵۷۳۴
همزمان با پایان فیلمبرداری قصر شیرین:
نشست صمیمانه کارگردان برجسته ایران با هنرمندان کهگیلویه و بویراحمد
۰
کبنا ؛
به همت حوزه هنری استان کهگیلویه و بویراحمد و همزمان با پایان فیلمبرداری فیلم سینمایی قصرشیرین نشست صمیمانه رضا میرکریمی کارگردان برجسته سینمای ایران با هنرمندان سینما و تئاتر استان کهگیلویه و بویراحمد در هتل آزادی یاسوج برگزار شد.
در این نشست میرکریمی توصیههایی به فیلمسازان برای موفقیت آنها داشت از جمله این که خود من فیلمسازی را با روش مهندسی معکوش یاد گرفتم و در ابتدا رشته تحصیلی من فیلمسازی نبود بلکه گرافیک میخواندم.
فیلمساز برجسته سینمای ایران با بیان اینکه فیلمسازان جوان باید برای دست یافتن به جایگاه خوب در فیلمسازی ابتدا سؤالات مختلفی را در ذهن خود مطرح کنند اظهار کرد: در برخورد با یک فیلم خوب پرسشهای زیادی باید در ذهن ما ایجاد شود و برای این کار یک سکانس را باید جدا کنیم و خوب ببینیم و سؤالاتی مطرح کنیم از جمله این که ماموریت این سکانس چیست و چه چیزی را گفته و چه چیزی را نگفته است.
کارگردان خیلی دور خیلی نزدیک افزود: اولین مهارت این است که بتوانیم بخشی از زندگی خودت و دیگران ر به اشتراک بگذاری و مهارت اولیه فیلمسازی این است که اول با حرف زدن و قصهگویی بتوانی یک عده را درگیر کنی و اگر نمیتوانی حداقل با نوشتن این کار را انجام دهی.
وی با اشاره به این که یک کارگردان باید بتواند به همه سؤالات جواب دهد افزود: باید به همه سؤالات از جمله این که چرا دنبال این سوژه میرویم، چرا دوربین را این گونه میگیریم و همه موضوعات دیگر جوابی برای سؤالات داشته باشیم.
کارگردان یک حبه قند ادامه داد: با چیزهای دور ریختنی میتوان قصه ساخت و هنر، باارزش کردن چیزهای بیارزش است و به همین منظور باید در ذهن خود فیلم بسازید کما این که تاکنون در ذهن خود صدها فیلم نساخته، ساختهام.
در ادامه میرکریمی پلانی از فیلم پدرخوانده اثر فورد کوپولا با بازیگری آلپاچینو را برای فیلمسازان جوان استان به نمایش گذاشت و در آن به شاهکارهای سینمایی و نوع حرکت دوربین و سایر تکنیکهای کمنظیر اشاره کرد.
میرکریمی در پایان به نحوه حضور خود در شهر یاسوج و دلیل این که شهر یاسوج را برای ساخت فیلم قصرشیرین انتخاب کرده اشاره کرد و گفت: فیلم را داشتم در شمال میساختم که به یکباره به استان شما سفر کردم و در همان فرودگاه به اردوان زینی سوق گفتم که فکر کنم این فیلم را در یاسوج بسازم چرا که این بافت تک درختهای بلوط و این جنگلهای کمنظیر بلوط مرا وادار به این کار کرد هر چند که در ایلام هم چنین صحنههایی را دیده بودم ولی به این زیبایی ندیده بودم.
فیلمساز برجسته کشور گفت: این مناظر کوهستانی همراه با جنگل ارتباط مستقیمی با خشونت درون فیلم داشت چرا که ترکیبی از عناصر لازم در طبیعت اینجا وجود داشت.
وی در خصوص خستگی خود و همچنین افسردگی که با پایان فیلمبرداری هر فیلم به سراغ او میآید سخن گفت و افزود: از 5 مهرماه که اینجا هستم موبایل خودم را کاملا خاموش کردهام و به جز این راهی برای فیلمسازی وجود ندارد و نمیتوان هم فیلم ساخت و هم اینستا و اساماسها را چک کرد.
وی در خصوص ظرفیتهایی که یاسوج برای فیلمسازی دارد افزود: بعد از ما خیلیها ترغیب خواهند شد بیایند و از خود میپرسند که چرا تاکنون به یاسوج نیامدهاند.
میرکریمی که چند فیلم کوتاه از هنرمندان هم استانی از جمله منفی 29 درجه را به تماشا نشست از هنرمندان استان تمجید کرد.
برخی از هنرمندان که از میرکریمی میخواستند که با آنها باری حضور در فیلمهایش نشستی داشته باشند و یا این که کار آنها را ببیند اظهار کرد: این کار شدنی نیست مگر این که در اتوبوسی و هواپیمایی همدیگر را روزی ببینیم و از فردا که تهران رفتم آن قدر مشغولیات دارم که دیگر به هیچ کاری نخواهم رسید.
رضا میرکریمی در خصوص خستگی خود و همچنین افسردگی که با پایان فیلمبرداری هر فیلم به سراغ او میآید سخن گفت و افزود: از 5 مهرماه که اینجا هستم موبایل خودم را کاملا خاموش کردهام و به جز این راهی برای فیلمسازی وجود ندارد و نمیتوان هم فیلم ساخت و هم اینستا و اساماسها را چک کرد.
در این نشست میرکریمی توصیههایی به فیلمسازان برای موفقیت آنها داشت از جمله این که خود من فیلمسازی را با روش مهندسی معکوش یاد گرفتم و در ابتدا رشته تحصیلی من فیلمسازی نبود بلکه گرافیک میخواندم.
فیلمساز برجسته سینمای ایران با بیان اینکه فیلمسازان جوان باید برای دست یافتن به جایگاه خوب در فیلمسازی ابتدا سؤالات مختلفی را در ذهن خود مطرح کنند اظهار کرد: در برخورد با یک فیلم خوب پرسشهای زیادی باید در ذهن ما ایجاد شود و برای این کار یک سکانس را باید جدا کنیم و خوب ببینیم و سؤالاتی مطرح کنیم از جمله این که ماموریت این سکانس چیست و چه چیزی را گفته و چه چیزی را نگفته است.
کارگردان خیلی دور خیلی نزدیک افزود: اولین مهارت این است که بتوانیم بخشی از زندگی خودت و دیگران ر به اشتراک بگذاری و مهارت اولیه فیلمسازی این است که اول با حرف زدن و قصهگویی بتوانی یک عده را درگیر کنی و اگر نمیتوانی حداقل با نوشتن این کار را انجام دهی.
وی با اشاره به این که یک کارگردان باید بتواند به همه سؤالات جواب دهد افزود: باید به همه سؤالات از جمله این که چرا دنبال این سوژه میرویم، چرا دوربین را این گونه میگیریم و همه موضوعات دیگر جوابی برای سؤالات داشته باشیم.
کارگردان یک حبه قند ادامه داد: با چیزهای دور ریختنی میتوان قصه ساخت و هنر، باارزش کردن چیزهای بیارزش است و به همین منظور باید در ذهن خود فیلم بسازید کما این که تاکنون در ذهن خود صدها فیلم نساخته، ساختهام.
در ادامه میرکریمی پلانی از فیلم پدرخوانده اثر فورد کوپولا با بازیگری آلپاچینو را برای فیلمسازان جوان استان به نمایش گذاشت و در آن به شاهکارهای سینمایی و نوع حرکت دوربین و سایر تکنیکهای کمنظیر اشاره کرد.
میرکریمی در پایان به نحوه حضور خود در شهر یاسوج و دلیل این که شهر یاسوج را برای ساخت فیلم قصرشیرین انتخاب کرده اشاره کرد و گفت: فیلم را داشتم در شمال میساختم که به یکباره به استان شما سفر کردم و در همان فرودگاه به اردوان زینی سوق گفتم که فکر کنم این فیلم را در یاسوج بسازم چرا که این بافت تک درختهای بلوط و این جنگلهای کمنظیر بلوط مرا وادار به این کار کرد هر چند که در ایلام هم چنین صحنههایی را دیده بودم ولی به این زیبایی ندیده بودم.
فیلمساز برجسته کشور گفت: این مناظر کوهستانی همراه با جنگل ارتباط مستقیمی با خشونت درون فیلم داشت چرا که ترکیبی از عناصر لازم در طبیعت اینجا وجود داشت.
وی در خصوص خستگی خود و همچنین افسردگی که با پایان فیلمبرداری هر فیلم به سراغ او میآید سخن گفت و افزود: از 5 مهرماه که اینجا هستم موبایل خودم را کاملا خاموش کردهام و به جز این راهی برای فیلمسازی وجود ندارد و نمیتوان هم فیلم ساخت و هم اینستا و اساماسها را چک کرد.
وی در خصوص ظرفیتهایی که یاسوج برای فیلمسازی دارد افزود: بعد از ما خیلیها ترغیب خواهند شد بیایند و از خود میپرسند که چرا تاکنون به یاسوج نیامدهاند.
میرکریمی که چند فیلم کوتاه از هنرمندان هم استانی از جمله منفی 29 درجه را به تماشا نشست از هنرمندان استان تمجید کرد.
برخی از هنرمندان که از میرکریمی میخواستند که با آنها باری حضور در فیلمهایش نشستی داشته باشند و یا این که کار آنها را ببیند اظهار کرد: این کار شدنی نیست مگر این که در اتوبوسی و هواپیمایی همدیگر را روزی ببینیم و از فردا که تهران رفتم آن قدر مشغولیات دارم که دیگر به هیچ کاری نخواهم رسید.