تاریخ انتشار
شنبه ۴ اسفند ۱۴۰۳ ساعت ۱۷:۵۸
کد مطلب : ۴۹۶۲۹۶
در گفتوگو با کبنا مطرح شد؛
علل و عوامل توسعهنیافتگی استان کهگیلویه و بویراحمد از نگاه نخبگان (+ راهکاری برونرفت)
۰
کبنا ؛کهگیلویه و بویراحمد بهعنوان یکی از استانهای کمبرخوردار در سطح کشور، از توسعهنیافتگی و پیامدهای آن در رنج است. عوامل متعددی موجب وضعیت کنونی کهگیلویه و بویراحمد شده است. برخی از نخبگان دانشگاهی و مستعدان کهگیلویه و بویراحمدی در گفتوگو با کبنا نیوز از عوامل مؤثر توسعهنیافتگی استان و راهکارهای برونرفت از آن سخن گفتند. در ادامه میتوانید نظر آنها را بخوانید.
هادی رهبانی عضو هیات علمی گروه ریاضی دانشگاه صنعتی نوشیروانی بابل دلایل زیادی برای عدم توسعهیافتگی استان وجود دارد که در این جا من به سه مورد که شاید کمتر به آنها پرداخته شده است اشاره میکنم:
عدم مشورت مدیران استانی با نخبگان استان
توسعهی هر منطقهای نیازمند تصمیمگیریهای آگاهانه و مبتنی بر دانش و تجربهی نخبگان آن منطقه است. وقتی مدیران و تصمیمگیران بهجای استفاده از ظرفیت علمی و فکری نخبگان، مسیر آزمون و خطا را در پیش میگیرند، نتیجه چیزی جز عقبماندگی و فرصتسوزی نخواهد بود. فردوسی قرنها پیش این واقعیت را با این بیت جاودانه بیان کرد:
به یزدان که گر ما خرد داشتیم / کجا این سرانجام بد داشتیم؟
اگر تصمیمگیریهای کلان استان ما بر پایهی خرد جمعی و مشورت با افراد متخصص بود، امروز شاهد این میزان از مشکلات اقتصادی، صنعتی و آموزشی نبودیم. توسعهی پایدار نیازمند مدیریت آگاهانه است و نخبگان، کلید حل بسیاری از چالشها هستند. اما متأسفانه، عدم تعامل صحیح مدیران با این قشر باعث شده که بسیاری از فرصتها از دست برود و استان در مسیر توسعهای که شایستهی آن است، قرار نگیرد.
کمبود یا نبود وقف علمی در استان
وقف یکی از سنتهای ارزشمند در تاریخ تمدن اسلامی و ایرانی است که در طول قرنها نقش مهمی در پیشرفت علمی، فرهنگی و اجتماعی ایفا کرده است. وقف در حوزهی علمی، شامل اختصاص داراییها و منابع مالی برای تأسیس و توسعهی مراکز آموزشی، پژوهشی و علمی است که میتواند نقش بسزایی در توسعهی پایدار یک منطقه داشته باشد. بسیاری از مراکز علمی و دانشگاههای بزرگ جهان، از جمله دانشگاههای معتبر غربی، بر پایهی وقف بنا شدهاند و این امر به آنها اجازه داده که بهصورت مستقل و پایدار به فعالیتهای آموزشی و پژوهشی بپردازند. ایجاد مدارس، دانشگاهها، کتابخانهها و مراکز تحقیقاتی از طریق وقف، به رشد علمی جامعه کمک میکند و باعث میشود دانشآموزان و دانشجویان با امکانات بهتری به تحصیل بپردازند. جا دارد اینجا از زنده یاد حسین فلاح نوشیروانی موسس و بنیانگذار دانشگاه صنعتی نوشیروانی بابل یاد کنم که درصد بالایی از اموال خود را وقف علم و تاسیس دانشگاه و مدارس مختلف کرد. همچنین یکی از مهمترین زمینههای وقف علمی، ایجاد بورسهای تحصیلی و کمکهزینههای آموزشی برای دانشجویان مستعد اما کمبضاعت است که میتواند تأثیر زیادی بر رشد علمی جامعه داشته باشد.
استان ما با وجود داشتن استعدادهای علمی بسیار، به دلیل نبود زیرساختهای مناسب آموزشی و پژوهشی، نتوانسته در حد ظرفیتهای بالقوهی خود رشد کند. یکی از راهکارهای مهم برای رفع این مشکل، ترویج فرهنگ وقف علمی در استان است. استان ما جمعیت جوان و مستعدی دارد که اگر امکانات علمی و پژوهشی مناسبی در اختیارشان قرار گیرد، میتوانند در آینده تأثیر بسزایی در پیشرفت کشور و به ویژه استان داشته باشند. همچنین بسیاری از نخبگان استان به دلیل نبود فرصتهای مناسب، به شهرهای دیگر یا خارج از کشور مهاجرت میکنند. وقف علمی میتواند شرایط بهتری برای ماندگاری آنها فراهم کند.
عدم وجود روحیه مطالبهگری جمعی در بین مردم استان کهگیلویه و بویراحمد
به نظر بنده مهمترین دلیل توسعهنیافتگی استان عدم وجود روحیه مطالبهگری جمعی در بین مردم استان میباشد. در حالی که توسعهی پایدار نیازمند مدیریت آگاهانه و استفاده از خرد جمعی است، عدم درخواست بهموقع حقوق، موجب تداوم محرومیت میشود. همانطور که میگویند: (صدایی که بلند نشود، شنیده نمیشود). دلایل و پیامدها عدم مطالبهگری مردم استان را میتوان از چند زاویه بررسی کرد که دلایل فرهنگی، تاریخی، اجتماعی و حتی اقتصادی در آن نقش دارند.
دلایل فرهنگی و تاریخی: ساختار سنتی و عشایری: فرهنگ عشایری ما، که مبتنی بر روابط خویشاوندی و احترام به بزرگان و تصمیمگیران سنتی است، میتواند در کاهش مطالبهگری مؤثر باشد. در این نوع فرهنگ، افراد معمولاً انتظار دارند که بزرگان و ریشسفیدان مشکلات را حل کنند و کمتر به شکل مستقیم در مطالبه حقوق خود ورود میکنند. در حالی که در دنیای امروز، حقوق باید بهصورت آگاهانه و پیگیرانه طلب شود، زیرا «حق گرفتنی است، نه دادنی». روحیه قناعت و سازگاری: بسیاری از مردم استان به دلیل شرایط سخت زندگی عشایری و کوهستانی، به کمبودها عادت کردهاند و کمتر به دنبال تغییرات بنیادین بودهاند. این در حالی است که در جامعهای که مردم مطالبهگر نباشند، پیشرفت اتفاق نمیافتد. همانطور که گفتهاند: «تا نگریی، مادر به تو شیر نمیدهد» اگر مردم در پی حقوق خود نباشند، نباید انتظار داشته باشند که مسئولان بهصورت خودجوش مشکلات را حل کنند.
دلایل اجتماعی و اقتصادی: وابستگی به منابع دولتی: در استانهای کمتر توسعهیافته که اشتغال عمدتاً دولتی است، افراد ممکن است از ترس از دست دادن موقعیت شغلی خود، کمتر به مطالبهگری بپردازند. مهاجرت نخبگان: بسیاری از نخبگان استان به دلیل نبود فرصتهای مناسب شغلی و پژوهشی مهاجرت کردهاند. این موضوع باعث کاهش قدرت فکری و مطالبهگری در داخل استان شده است. نبود رسانههای مطالبهگر قوی: رسانههای محلی که بتوانند مطالبات مردم را بهدرستی انعکاس دهند، چندان فعال نیستند یا تحت تأثیر سیاستهای کلی قرار دارند.
عوامل روانشناختی و ذهنی: ترس از هزینههای اجتماعی سیاسی: بسیاری از افراد احساس میکنند که مطالبهگری ممکن است به درگیری، حذف شدن از موقعیتهای شغلی یا اجتماعی، و حتی دشمنی با برخی افراد قدرتمند منجر شود. در حالی که تاریخ نشان داده تنها جوامعی که حق خود را طلب کردهاند، به پیشرفت رسیدهاند. فردگرایی و عدم انسجام اجتماعی: در برخی مناطق، بهجای تلاش برای مطالبهی جمعی، هر فرد به دنبال حل مشکلات خود بهصورت شخصی است، که این موضوع باعث میشود فشار اجتماعی کافی برای تغییرات ایجاد نشود.
وی در ادامه گفت: با توجه به دلایل عدم توسعهیافتگی که در پاسخ به پرسش قبلی شما بیان شد، راهکارهای زیر را من برای برون رفت از توسعهنیافتگی بویژه سه عامل گفته شده پیشنهاد میدهم:
راهکارهایی برای الزام مدیران به مشورت با نخبگان استانی
ایجاد یک اتاق فکر متشکل از نخبگان استان برای ارائهی راهکارهای علمی و اجرایی به مدیران.
ملزم کردن مدیران به برگزاری جلسات هماندیشی با دانشگاهیان و پژوهشگران قبل از اجرای پروژههای مهم.
تدوین سیاستهایی که مدیران را به استفاده از ظرفیت علمی و تحقیقاتی دانشگاههای استان ملزم کند.
راهکارهای ترویج وقف علمی در استان
زمینهای وقفی مناسب برای تأسیس مراکز علمی: برخی از اراضی وقفی استان میتوانند برای ایجاد مدارس، کتابخانهها و پژوهشکدههای علمی استفاده شوند.
فرهنگسازی در زمینهی وقف علمی از طریق رسانهها و نهادهای آموزشی: بسیاری از مردم استان هنوز وقف را بیشتر در حوزهی مساجد و امور خیریهی سنتی میشناسند و از اهمیت وقف در حوزهی علم و دانش آگاهی کافی ندارند. رسانههای محلی و خطبای مذهبی میتوانند با ترویج اهمیت وقف علمی، مردم را به این کار تشویق کنند.
برنامهریزی و مدیریت مناسب برای استفاده از موقوفات علمی: حتی اگر افرادی حاضر به وقف اموال خود برای توسعهی علمی شوند، نبود مدیریت کارآمد ممکن است باعث هدررفت این منابع شود.
ایجاد نهادهای وقف علمی تخصصی: تأسیس بنیادهای وقف علمی در استان که بتوانند اموال وقفی را بهصورت شفاف و کارآمد در حوزهی آموزش و پژوهش مدیریت کنند.
ایجاد مشوقهای دولتی برای واقفان علمی: ارائهی معافیتهای مالیاتی و حمایتهای قانونی برای کسانی که در این حوزه وقف میکنند.
راهکارها برای تقویت فرهنگ مطالبهگری:
آموزش عمومی درباره حقوق شهروندی از طریق مدارس، دانشگاهها و رسانهها.
تقویت رسانههای محلی مستقل برای انعکاس مطالبات مردم.
ایجاد تشکلهای مردمی و نخبگانی که بتوانند بهصورت سازمانیافته خواستههای مردم را پیگیری کنند.
حمایت از مطالبهگری قانونی و مسالمتآمیز تا مردم احساس کنند که اعتراض منطقی نتیجهبخش است.
کاهش ترس از بیان مطالبات از طریق ایجاد بسترهای امن برای گفتوگوی مردم و مسئولان.
رقیه هاشمی فتح دانشآموخته مقطع دکتری شیمی از دانشگاه یاسوج گفت: استان کهگیلویه و بویراحمد به دلایل مختلفی نتوانسته توسعه پیدا کند. برخی از این دلایل شامل کمبود زیرساختهای لازم، مشکلات اقتصادی و همچنین ضعف در برنامهریزی و مدیریت منابع است.
وی افزود: از طرفی این استان به دلیل کوچک بودن، روابط سیاسی و زد و بندهای سیاسی بیشتر بر آن حاکم است و برخی از افراد و مدیران نه بر اساس شایستگی و توانایی، بلکه بر اساس روابط سیاسی انتخاب شدهاند.
وی در مورد راههای برونرفت از توسعهنیافتگی گفت: باید مدیران اجرایی استان توان داشته باشند که بتوانند مسئولین کشوری را به نقاط محروم استان بیاورند و از سرمایهگذار نیز دعوت کنند و بستر اجراییشدن طرحها را آماده نمایند که چندین کارخانه و شرکت در شهرستانها احداث گردد تا اوضاع اقتصادی بهبود یابد و تا حدودی جوانان بیکار تحصیل کرده و جویای کار استان مشکلشان حل گردد و همچنین توجه به آموزش و تربیت جوانان بهعنوان یکی از کلیدیترین عوامل توسعه، ضروری است.
وی گفت: در ادامه به بررسی مرحله به مرحله راهکارهایی که بر اساس آموزش و تربیت جوانان میتواند به توسعه استان کمک کند، میپردازم:
- راهاندازی مراکز آموزش فنی و حرفهای در سطح استان برای ارائه مهارتهای لازم به جوانان در حوزههای مختلف، مانند صنایع دستی، کشاورزی، فناوری اطلاعات و خدمات.
- همکاری با صنایع و کسبوکارهای محلی برای ایجاد برنامههای کارآموزی که به جوانان این امکان را میدهد تا تجربه عملی کسب کنند و مهارتهای خود را تقویت کنند.
- برگزاری کارگاهها و دورههای آموزشی در زمینه کارآفرینی، مدیریت کسبوکار و نوآوری برای جوانان، بهویژه در دانشگاهها و مراکز آموزشی.
- ایجاد صندوقهای حمایتی و مشاورهای برای کارآفرینان نوپا به منظور تأمین مالی و مشاوره در مراحل اولیه راهاندازی کسبوکار.
-تشویق و ترغیب جوانان به شرکت در فعالیتهای اجتماعی و داوطلبانه برای تقویت حس مسئولیتپذیری و همکاری در جامعه.
-توسعه فرهنگ پژوهش در دانشگاهها و تشویق دانشجویان به انجام پروژههای پژوهشی و نوآورانه و حمایت از آنها از طریق تأمین منابع مالی و مشاوره.
صدیقه قاسمی دانشآموخته دکترای توسعه و ترویج کشاورزی از دانشگاه یاسوج نیز گفت: دلایل زیادی میتوانیم نام ببریم مثل کمبود اعتبارات و مسائل مدیریتی و ... اما یکی از دلایل عمده این است که جوانان مستعد و توانمند استان دیده نشدهاند و از ظرفیت و توانمندی آنها کمتر در امور اجرایی و مدیریتی استفاده شده و اعتماد کمتری به آنها شده است.
وی افزود: اگر بیانیه گام دوم انقلاب را مطالعه کنیم میبینیم که در آنجا تأکید زیادی بر جوانان مؤمن، دانا و پرانگیزه در برنامهها و تصمیمگیریهای حساس و مهم شده است. من فکر میکنم یکی از دلایل اصلی و مهم همین است به جوانانی که تحصیلات عالیه دارند و در این استان کم نیستند کمتر توجه شده است. بنابراین لازم است سازوکاری طراحی شود تا این افراد شناسایی شوند. در این مورد میتوان از ظرفیت بنیاد نخبگان استفاده کرد.
وی در ادامه به برخی دیگر از راههای برونرفت از توسعهنیافتگی کهگیلویه و بویراحمد اشاره کرد و گفت:
از مسائل مهمی که میتواند در توسعه یک جامعه نقش داشته باشد نیروی انسانی است؛ پرورش و آموزش نیروی انسانی خلاق و نوآور دراین استان و سرمایهگذاری بیشتر در این زمینه میتواند راهگشا باشد. تا بتوان از ظرفیت خود استان و نیروهای بومی آن بیشتر استفاده کرد. افراد بومی مسلماً با مسائل استان بیشتر آشنا هستند و دلسوزانهتر عمل میکنند. باید به دنبال پرورش این نیروها باشیم. البته از ظرفیت نیروهای نخبه استانهای دیگر نیز نباید غافل شویم.
قاسمی عنوان کرد: یکی دیگر از مسائلی که خیلی از کشورها به آن توجه میکنند بحث کارآفرینی هست؛ باید ایدههای جدید را در استان پیاده کرد و کمک کرد از این طریق، سرمایههای اقتصادی وارد استان شود.
استان کهگیلویه و بویراحمد پتانسیل زیادی در زمینه توریسم و گردشگری دارد؛ با توجه به طبیعت زیبا و منابع طبیعی که آنجا هست. اما زیرساختهای جادهای استان ضعیف است. با سرمایهگذاری بیشتر و استفاده از جوانان متخصص و نخبه در زمینههای گردشگری، مهندسین راهسازی و همکاری نهادهای مختلف و حذب بودجه میتوان در توریسم سرمایهگذاری کرد. در واقع با استفاده از نیروهای نخبه جوان انقلابی و با یک پویش جهادی میشود استان را به آن توسعه و پیشرفتی که لایقش هست رساند.
فرشته شنبهپور فارغالتحصیل دکتری جغرافیا و برنامهریزی شهری نیز در پاسخ به سوال کبنا نیوز گفت: این استان با وجود برخورداری از ظرفیتهای فراوان در همه حوزهها، متأسفانه در مسیر توسعه با مشکلات جدی مواجه است. یکی از دلایل مهمی که میتواند در این زمینه اثرگذار باشد، مدیریت ناکارآمد اشت. متأسفانه بعضاً انتخاب مدیران در استان ما بر اساس قومگرایی، ارتباطات و سفارشات اتفاق میافتد که همین عامل توسعه را با مشکل مواجه میکند.
یکی دیگر از عوامل مهم در عدم توسعه استان، عدم بهرهگیری اصولی از منابع، چه نیروی انسانی و چه منابع طبیعی است.
اما برای برونرفت از این وضعیت، یکی از راهها برنامهریزی اصولی است؛ بر اساس برنامهریزی اصولی ما میتوانیم از آنچه که داریم به درستی استفاده کنیم و منابع را نیز اصولی تخصیص دهیم.
اما مهممتر از اینها، بحث نیروی انسانی است. چرا که نیروی انسانی یک عامل مهم برای رسیدن به توسعه پایدار است. بهکارگیری افراد شایسته در پستهای مهم مدیریتی و پرهیز از قومگرایی و اینکه یک شخص جدای از منافع شخصی به فکر توسعه کلی برای مردم و استان باشد میتواند به روند توسعه کمک کند.
امیدوارم همه ما در وهله نخست برای مردم، کشور و استان و شهرمان تلاش کنیم و در وهله بعدی به خود فکر کنیم؛ یعنی اول به جمع فکر کنیم بعد به خود. توسعه همیشه از یک سطح کوچک شروع میشود. نباید نقش موفقیتهای کوچک را در توسعه نادیده گرفت.
وی افزود: با توجه به اهمیتی که نیروی انسانی در توسعه دارد، لازم است از استعدادهای برتر و افرادی که در زمینههای مختلف توانایی و استعداد دارند، به درستی استفاده نماییم. بنیاد نخبگان در این زمینه واقعاً کمککننده، همراه و همیار بوده است و در سالهای اخیر به شرکتهای دانشبنیان، دانشجویان و مستعدان توجه بیشتری میکند. طرحهایی که بنیاد ارائه میدهد میتواند انگیزهای برای موفقیت دانشجویان و در نتیجه در سطحی بزرگتر توسعه و ترقی استان و کشور باشد.
در نهایت ایوب هاشمی فارغ التحصیل دکتری علوم ورزشی از دانشگاه تهران و عضو هیأت علمی تمام وقت دانشگاه یاسوج، در پاسخ به خبرنگار کبنا گفت: عواملی که از نظر بنده باعث توسعهنیافتگی استان شده شامل نبود امکانات زیربنایی از جمله راههای ارتباطی بین استانی، عدم وجود کارخانههای بزرگ، شرایط کوهستانی حال حاضر استان، اعتبارات ناکافی، عدم نگاه کلان مدیران جهت توسه این استان، و تعصبات مدیران جهت توسعه مناطق از جمله مواردی است که واقعاً باعث این شدهاند که استان از توسعهیافتگی مناسبی برخوردار نباشد.
وی گفت: راهکارهایی که به نظر میرسد راه برونرفتی از این وضعیت باشند شامل تخصیص اعتبارات کافی، کاهش تقابل فرهنگ استانی با فرهنگ مدون، نگاه کلان مدیران جهت توسعه کل استان و موضوع بسیار بسیار مهمتر نسبت به سایر موارد، استفاده از ظرفیت نخبگانی این استان جهت مشارکت در مسائل و مباحث اثرگذار در پیشرفت و ترقی این استان است. انتظار میرود که در جلسات و نشستهای مختلف، در تصمیمگیریهای مختلف از نخبگان و مستعدان دانشگاهی و حوزههای مختلف استفاده شود و از این نظرات در تصمیمات کلان استان بهرهگیری کنند که در نهایت باعث توسعهیافتگی این استان شود و شاهد توفیق و پیشرفت روزافزون استان باشیم.
هادی رهبانی عضو هیات علمی گروه ریاضی دانشگاه صنعتی نوشیروانی بابل دلایل زیادی برای عدم توسعهیافتگی استان وجود دارد که در این جا من به سه مورد که شاید کمتر به آنها پرداخته شده است اشاره میکنم:
عدم مشورت مدیران استانی با نخبگان استان
توسعهی هر منطقهای نیازمند تصمیمگیریهای آگاهانه و مبتنی بر دانش و تجربهی نخبگان آن منطقه است. وقتی مدیران و تصمیمگیران بهجای استفاده از ظرفیت علمی و فکری نخبگان، مسیر آزمون و خطا را در پیش میگیرند، نتیجه چیزی جز عقبماندگی و فرصتسوزی نخواهد بود. فردوسی قرنها پیش این واقعیت را با این بیت جاودانه بیان کرد:
به یزدان که گر ما خرد داشتیم / کجا این سرانجام بد داشتیم؟
اگر تصمیمگیریهای کلان استان ما بر پایهی خرد جمعی و مشورت با افراد متخصص بود، امروز شاهد این میزان از مشکلات اقتصادی، صنعتی و آموزشی نبودیم. توسعهی پایدار نیازمند مدیریت آگاهانه است و نخبگان، کلید حل بسیاری از چالشها هستند. اما متأسفانه، عدم تعامل صحیح مدیران با این قشر باعث شده که بسیاری از فرصتها از دست برود و استان در مسیر توسعهای که شایستهی آن است، قرار نگیرد.
کمبود یا نبود وقف علمی در استان
وقف یکی از سنتهای ارزشمند در تاریخ تمدن اسلامی و ایرانی است که در طول قرنها نقش مهمی در پیشرفت علمی، فرهنگی و اجتماعی ایفا کرده است. وقف در حوزهی علمی، شامل اختصاص داراییها و منابع مالی برای تأسیس و توسعهی مراکز آموزشی، پژوهشی و علمی است که میتواند نقش بسزایی در توسعهی پایدار یک منطقه داشته باشد. بسیاری از مراکز علمی و دانشگاههای بزرگ جهان، از جمله دانشگاههای معتبر غربی، بر پایهی وقف بنا شدهاند و این امر به آنها اجازه داده که بهصورت مستقل و پایدار به فعالیتهای آموزشی و پژوهشی بپردازند. ایجاد مدارس، دانشگاهها، کتابخانهها و مراکز تحقیقاتی از طریق وقف، به رشد علمی جامعه کمک میکند و باعث میشود دانشآموزان و دانشجویان با امکانات بهتری به تحصیل بپردازند. جا دارد اینجا از زنده یاد حسین فلاح نوشیروانی موسس و بنیانگذار دانشگاه صنعتی نوشیروانی بابل یاد کنم که درصد بالایی از اموال خود را وقف علم و تاسیس دانشگاه و مدارس مختلف کرد. همچنین یکی از مهمترین زمینههای وقف علمی، ایجاد بورسهای تحصیلی و کمکهزینههای آموزشی برای دانشجویان مستعد اما کمبضاعت است که میتواند تأثیر زیادی بر رشد علمی جامعه داشته باشد.
استان ما با وجود داشتن استعدادهای علمی بسیار، به دلیل نبود زیرساختهای مناسب آموزشی و پژوهشی، نتوانسته در حد ظرفیتهای بالقوهی خود رشد کند. یکی از راهکارهای مهم برای رفع این مشکل، ترویج فرهنگ وقف علمی در استان است. استان ما جمعیت جوان و مستعدی دارد که اگر امکانات علمی و پژوهشی مناسبی در اختیارشان قرار گیرد، میتوانند در آینده تأثیر بسزایی در پیشرفت کشور و به ویژه استان داشته باشند. همچنین بسیاری از نخبگان استان به دلیل نبود فرصتهای مناسب، به شهرهای دیگر یا خارج از کشور مهاجرت میکنند. وقف علمی میتواند شرایط بهتری برای ماندگاری آنها فراهم کند.
عدم وجود روحیه مطالبهگری جمعی در بین مردم استان کهگیلویه و بویراحمد
به نظر بنده مهمترین دلیل توسعهنیافتگی استان عدم وجود روحیه مطالبهگری جمعی در بین مردم استان میباشد. در حالی که توسعهی پایدار نیازمند مدیریت آگاهانه و استفاده از خرد جمعی است، عدم درخواست بهموقع حقوق، موجب تداوم محرومیت میشود. همانطور که میگویند: (صدایی که بلند نشود، شنیده نمیشود). دلایل و پیامدها عدم مطالبهگری مردم استان را میتوان از چند زاویه بررسی کرد که دلایل فرهنگی، تاریخی، اجتماعی و حتی اقتصادی در آن نقش دارند.
دلایل فرهنگی و تاریخی: ساختار سنتی و عشایری: فرهنگ عشایری ما، که مبتنی بر روابط خویشاوندی و احترام به بزرگان و تصمیمگیران سنتی است، میتواند در کاهش مطالبهگری مؤثر باشد. در این نوع فرهنگ، افراد معمولاً انتظار دارند که بزرگان و ریشسفیدان مشکلات را حل کنند و کمتر به شکل مستقیم در مطالبه حقوق خود ورود میکنند. در حالی که در دنیای امروز، حقوق باید بهصورت آگاهانه و پیگیرانه طلب شود، زیرا «حق گرفتنی است، نه دادنی». روحیه قناعت و سازگاری: بسیاری از مردم استان به دلیل شرایط سخت زندگی عشایری و کوهستانی، به کمبودها عادت کردهاند و کمتر به دنبال تغییرات بنیادین بودهاند. این در حالی است که در جامعهای که مردم مطالبهگر نباشند، پیشرفت اتفاق نمیافتد. همانطور که گفتهاند: «تا نگریی، مادر به تو شیر نمیدهد» اگر مردم در پی حقوق خود نباشند، نباید انتظار داشته باشند که مسئولان بهصورت خودجوش مشکلات را حل کنند.
دلایل اجتماعی و اقتصادی: وابستگی به منابع دولتی: در استانهای کمتر توسعهیافته که اشتغال عمدتاً دولتی است، افراد ممکن است از ترس از دست دادن موقعیت شغلی خود، کمتر به مطالبهگری بپردازند. مهاجرت نخبگان: بسیاری از نخبگان استان به دلیل نبود فرصتهای مناسب شغلی و پژوهشی مهاجرت کردهاند. این موضوع باعث کاهش قدرت فکری و مطالبهگری در داخل استان شده است. نبود رسانههای مطالبهگر قوی: رسانههای محلی که بتوانند مطالبات مردم را بهدرستی انعکاس دهند، چندان فعال نیستند یا تحت تأثیر سیاستهای کلی قرار دارند.
عوامل روانشناختی و ذهنی: ترس از هزینههای اجتماعی سیاسی: بسیاری از افراد احساس میکنند که مطالبهگری ممکن است به درگیری، حذف شدن از موقعیتهای شغلی یا اجتماعی، و حتی دشمنی با برخی افراد قدرتمند منجر شود. در حالی که تاریخ نشان داده تنها جوامعی که حق خود را طلب کردهاند، به پیشرفت رسیدهاند. فردگرایی و عدم انسجام اجتماعی: در برخی مناطق، بهجای تلاش برای مطالبهی جمعی، هر فرد به دنبال حل مشکلات خود بهصورت شخصی است، که این موضوع باعث میشود فشار اجتماعی کافی برای تغییرات ایجاد نشود.
وی در ادامه گفت: با توجه به دلایل عدم توسعهیافتگی که در پاسخ به پرسش قبلی شما بیان شد، راهکارهای زیر را من برای برون رفت از توسعهنیافتگی بویژه سه عامل گفته شده پیشنهاد میدهم:
راهکارهایی برای الزام مدیران به مشورت با نخبگان استانی
ایجاد یک اتاق فکر متشکل از نخبگان استان برای ارائهی راهکارهای علمی و اجرایی به مدیران.
ملزم کردن مدیران به برگزاری جلسات هماندیشی با دانشگاهیان و پژوهشگران قبل از اجرای پروژههای مهم.
تدوین سیاستهایی که مدیران را به استفاده از ظرفیت علمی و تحقیقاتی دانشگاههای استان ملزم کند.
راهکارهای ترویج وقف علمی در استان
زمینهای وقفی مناسب برای تأسیس مراکز علمی: برخی از اراضی وقفی استان میتوانند برای ایجاد مدارس، کتابخانهها و پژوهشکدههای علمی استفاده شوند.
فرهنگسازی در زمینهی وقف علمی از طریق رسانهها و نهادهای آموزشی: بسیاری از مردم استان هنوز وقف را بیشتر در حوزهی مساجد و امور خیریهی سنتی میشناسند و از اهمیت وقف در حوزهی علم و دانش آگاهی کافی ندارند. رسانههای محلی و خطبای مذهبی میتوانند با ترویج اهمیت وقف علمی، مردم را به این کار تشویق کنند.
برنامهریزی و مدیریت مناسب برای استفاده از موقوفات علمی: حتی اگر افرادی حاضر به وقف اموال خود برای توسعهی علمی شوند، نبود مدیریت کارآمد ممکن است باعث هدررفت این منابع شود.
ایجاد نهادهای وقف علمی تخصصی: تأسیس بنیادهای وقف علمی در استان که بتوانند اموال وقفی را بهصورت شفاف و کارآمد در حوزهی آموزش و پژوهش مدیریت کنند.
ایجاد مشوقهای دولتی برای واقفان علمی: ارائهی معافیتهای مالیاتی و حمایتهای قانونی برای کسانی که در این حوزه وقف میکنند.
راهکارها برای تقویت فرهنگ مطالبهگری:
آموزش عمومی درباره حقوق شهروندی از طریق مدارس، دانشگاهها و رسانهها.
تقویت رسانههای محلی مستقل برای انعکاس مطالبات مردم.
ایجاد تشکلهای مردمی و نخبگانی که بتوانند بهصورت سازمانیافته خواستههای مردم را پیگیری کنند.
حمایت از مطالبهگری قانونی و مسالمتآمیز تا مردم احساس کنند که اعتراض منطقی نتیجهبخش است.
کاهش ترس از بیان مطالبات از طریق ایجاد بسترهای امن برای گفتوگوی مردم و مسئولان.
رقیه هاشمی فتح دانشآموخته مقطع دکتری شیمی از دانشگاه یاسوج گفت: استان کهگیلویه و بویراحمد به دلایل مختلفی نتوانسته توسعه پیدا کند. برخی از این دلایل شامل کمبود زیرساختهای لازم، مشکلات اقتصادی و همچنین ضعف در برنامهریزی و مدیریت منابع است.
وی افزود: از طرفی این استان به دلیل کوچک بودن، روابط سیاسی و زد و بندهای سیاسی بیشتر بر آن حاکم است و برخی از افراد و مدیران نه بر اساس شایستگی و توانایی، بلکه بر اساس روابط سیاسی انتخاب شدهاند.
وی در مورد راههای برونرفت از توسعهنیافتگی گفت: باید مدیران اجرایی استان توان داشته باشند که بتوانند مسئولین کشوری را به نقاط محروم استان بیاورند و از سرمایهگذار نیز دعوت کنند و بستر اجراییشدن طرحها را آماده نمایند که چندین کارخانه و شرکت در شهرستانها احداث گردد تا اوضاع اقتصادی بهبود یابد و تا حدودی جوانان بیکار تحصیل کرده و جویای کار استان مشکلشان حل گردد و همچنین توجه به آموزش و تربیت جوانان بهعنوان یکی از کلیدیترین عوامل توسعه، ضروری است.
وی گفت: در ادامه به بررسی مرحله به مرحله راهکارهایی که بر اساس آموزش و تربیت جوانان میتواند به توسعه استان کمک کند، میپردازم:
- راهاندازی مراکز آموزش فنی و حرفهای در سطح استان برای ارائه مهارتهای لازم به جوانان در حوزههای مختلف، مانند صنایع دستی، کشاورزی، فناوری اطلاعات و خدمات.
- همکاری با صنایع و کسبوکارهای محلی برای ایجاد برنامههای کارآموزی که به جوانان این امکان را میدهد تا تجربه عملی کسب کنند و مهارتهای خود را تقویت کنند.
- برگزاری کارگاهها و دورههای آموزشی در زمینه کارآفرینی، مدیریت کسبوکار و نوآوری برای جوانان، بهویژه در دانشگاهها و مراکز آموزشی.
- ایجاد صندوقهای حمایتی و مشاورهای برای کارآفرینان نوپا به منظور تأمین مالی و مشاوره در مراحل اولیه راهاندازی کسبوکار.
-تشویق و ترغیب جوانان به شرکت در فعالیتهای اجتماعی و داوطلبانه برای تقویت حس مسئولیتپذیری و همکاری در جامعه.
-توسعه فرهنگ پژوهش در دانشگاهها و تشویق دانشجویان به انجام پروژههای پژوهشی و نوآورانه و حمایت از آنها از طریق تأمین منابع مالی و مشاوره.
صدیقه قاسمی دانشآموخته دکترای توسعه و ترویج کشاورزی از دانشگاه یاسوج نیز گفت: دلایل زیادی میتوانیم نام ببریم مثل کمبود اعتبارات و مسائل مدیریتی و ... اما یکی از دلایل عمده این است که جوانان مستعد و توانمند استان دیده نشدهاند و از ظرفیت و توانمندی آنها کمتر در امور اجرایی و مدیریتی استفاده شده و اعتماد کمتری به آنها شده است.
وی افزود: اگر بیانیه گام دوم انقلاب را مطالعه کنیم میبینیم که در آنجا تأکید زیادی بر جوانان مؤمن، دانا و پرانگیزه در برنامهها و تصمیمگیریهای حساس و مهم شده است. من فکر میکنم یکی از دلایل اصلی و مهم همین است به جوانانی که تحصیلات عالیه دارند و در این استان کم نیستند کمتر توجه شده است. بنابراین لازم است سازوکاری طراحی شود تا این افراد شناسایی شوند. در این مورد میتوان از ظرفیت بنیاد نخبگان استفاده کرد.
وی در ادامه به برخی دیگر از راههای برونرفت از توسعهنیافتگی کهگیلویه و بویراحمد اشاره کرد و گفت:
از مسائل مهمی که میتواند در توسعه یک جامعه نقش داشته باشد نیروی انسانی است؛ پرورش و آموزش نیروی انسانی خلاق و نوآور دراین استان و سرمایهگذاری بیشتر در این زمینه میتواند راهگشا باشد. تا بتوان از ظرفیت خود استان و نیروهای بومی آن بیشتر استفاده کرد. افراد بومی مسلماً با مسائل استان بیشتر آشنا هستند و دلسوزانهتر عمل میکنند. باید به دنبال پرورش این نیروها باشیم. البته از ظرفیت نیروهای نخبه استانهای دیگر نیز نباید غافل شویم.
قاسمی عنوان کرد: یکی دیگر از مسائلی که خیلی از کشورها به آن توجه میکنند بحث کارآفرینی هست؛ باید ایدههای جدید را در استان پیاده کرد و کمک کرد از این طریق، سرمایههای اقتصادی وارد استان شود.
استان کهگیلویه و بویراحمد پتانسیل زیادی در زمینه توریسم و گردشگری دارد؛ با توجه به طبیعت زیبا و منابع طبیعی که آنجا هست. اما زیرساختهای جادهای استان ضعیف است. با سرمایهگذاری بیشتر و استفاده از جوانان متخصص و نخبه در زمینههای گردشگری، مهندسین راهسازی و همکاری نهادهای مختلف و حذب بودجه میتوان در توریسم سرمایهگذاری کرد. در واقع با استفاده از نیروهای نخبه جوان انقلابی و با یک پویش جهادی میشود استان را به آن توسعه و پیشرفتی که لایقش هست رساند.
فرشته شنبهپور فارغالتحصیل دکتری جغرافیا و برنامهریزی شهری نیز در پاسخ به سوال کبنا نیوز گفت: این استان با وجود برخورداری از ظرفیتهای فراوان در همه حوزهها، متأسفانه در مسیر توسعه با مشکلات جدی مواجه است. یکی از دلایل مهمی که میتواند در این زمینه اثرگذار باشد، مدیریت ناکارآمد اشت. متأسفانه بعضاً انتخاب مدیران در استان ما بر اساس قومگرایی، ارتباطات و سفارشات اتفاق میافتد که همین عامل توسعه را با مشکل مواجه میکند.
یکی دیگر از عوامل مهم در عدم توسعه استان، عدم بهرهگیری اصولی از منابع، چه نیروی انسانی و چه منابع طبیعی است.
اما برای برونرفت از این وضعیت، یکی از راهها برنامهریزی اصولی است؛ بر اساس برنامهریزی اصولی ما میتوانیم از آنچه که داریم به درستی استفاده کنیم و منابع را نیز اصولی تخصیص دهیم.
اما مهممتر از اینها، بحث نیروی انسانی است. چرا که نیروی انسانی یک عامل مهم برای رسیدن به توسعه پایدار است. بهکارگیری افراد شایسته در پستهای مهم مدیریتی و پرهیز از قومگرایی و اینکه یک شخص جدای از منافع شخصی به فکر توسعه کلی برای مردم و استان باشد میتواند به روند توسعه کمک کند.
امیدوارم همه ما در وهله نخست برای مردم، کشور و استان و شهرمان تلاش کنیم و در وهله بعدی به خود فکر کنیم؛ یعنی اول به جمع فکر کنیم بعد به خود. توسعه همیشه از یک سطح کوچک شروع میشود. نباید نقش موفقیتهای کوچک را در توسعه نادیده گرفت.
وی افزود: با توجه به اهمیتی که نیروی انسانی در توسعه دارد، لازم است از استعدادهای برتر و افرادی که در زمینههای مختلف توانایی و استعداد دارند، به درستی استفاده نماییم. بنیاد نخبگان در این زمینه واقعاً کمککننده، همراه و همیار بوده است و در سالهای اخیر به شرکتهای دانشبنیان، دانشجویان و مستعدان توجه بیشتری میکند. طرحهایی که بنیاد ارائه میدهد میتواند انگیزهای برای موفقیت دانشجویان و در نتیجه در سطحی بزرگتر توسعه و ترقی استان و کشور باشد.
در نهایت ایوب هاشمی فارغ التحصیل دکتری علوم ورزشی از دانشگاه تهران و عضو هیأت علمی تمام وقت دانشگاه یاسوج، در پاسخ به خبرنگار کبنا گفت: عواملی که از نظر بنده باعث توسعهنیافتگی استان شده شامل نبود امکانات زیربنایی از جمله راههای ارتباطی بین استانی، عدم وجود کارخانههای بزرگ، شرایط کوهستانی حال حاضر استان، اعتبارات ناکافی، عدم نگاه کلان مدیران جهت توسه این استان، و تعصبات مدیران جهت توسعه مناطق از جمله مواردی است که واقعاً باعث این شدهاند که استان از توسعهیافتگی مناسبی برخوردار نباشد.
وی گفت: راهکارهایی که به نظر میرسد راه برونرفتی از این وضعیت باشند شامل تخصیص اعتبارات کافی، کاهش تقابل فرهنگ استانی با فرهنگ مدون، نگاه کلان مدیران جهت توسعه کل استان و موضوع بسیار بسیار مهمتر نسبت به سایر موارد، استفاده از ظرفیت نخبگانی این استان جهت مشارکت در مسائل و مباحث اثرگذار در پیشرفت و ترقی این استان است. انتظار میرود که در جلسات و نشستهای مختلف، در تصمیمگیریهای مختلف از نخبگان و مستعدان دانشگاهی و حوزههای مختلف استفاده شود و از این نظرات در تصمیمات کلان استان بهرهگیری کنند که در نهایت باعث توسعهیافتگی این استان شود و شاهد توفیق و پیشرفت روزافزون استان باشیم.