تاریخ انتشار
شنبه ۱۳ اسفند ۱۴۰۱ ساعت ۱۵:۲۴
کد مطلب : ۴۵۹۳۰۲
در واکنش به احداث سد خرسان۳؛
یک باستان شناس: سد خرسان تاریخ و تمدن کهگیلویه وبویراحمد را زیر آب میبرد / وزارت نیرو هم مطلع است که هنوز کاوشها در منطقه «سد» انجام نشده است
۲
کبنا ؛ به گفته باستان شناسان، گورستان دره "خِرسان" در منطقه سادات محمودی کهگیلویه و بویراحمد و قرار گرفته در مخزن سد دردست احداث خرسان ۳، یکی از کم نظیرترین مکانهای تاریخی و باستانی است که ادامه کاوشها در این مکان استان را به قطب گردشگری تبدیل میکند.
به گزارش کبنا، در حاشیه رودخانه "خِرسان" و " ِبشار" و محل تلاقی این دو رودخانه، مجموعه ای از گورهایی کشف شد، که هر گوری مملو از اشیای تاریخی است که تاریخ پنج هزار سال پیش را برای ما روایت میکند.
باستانشناسان با توجه به وسعت ۱۰ هکتاری گورستان و کشف اشیا و آثار تاریخی مشابه با تمدن عیلام در خوزستان و حتی فارس، احتمال میدهند بزرگترین گورستان عیلامی کشور را در منطقه سادات محمودی کهگیلویه و بویراحمد کشف کردهاند.
اگرچه هنوز یک درصد از این گورستان کاوش شده ولی به نظر میرسد سرتاسر مسیر رودخانه "بشار" که از شهر یاسوج عبور میکند، محل مناسبی برای گورستان بوده است کما اینکه گورستان "لهسواره" (در یکی از روستاهای همجوار) جزو نقاط شناسایی شده اولیه نبود و پس از حفاریهای جدید کشف شد.
هویت این گورها و گنجینه عظیم هنوز برای باستان شناسان روشن نشده است و سوال های بشماری را برای باستان شنان در پی دارد اگرچه در دوره تاریخی که باستانشناسان در گورستان سادات محمودی میکاوند خط اختراع شده است اما کاوشگران در این گورستان هنوز به کتیبهای نرسیدهاند و لازم است گمانه زنیهای بیشتری انجام شود تا با کشف کتیبه و آثار مکتوب، بتوان هویت و فرهنگ آنها را یافت.
گورستان تاریخی "خِرسان" شوربختانه در مخزن سد "خِرسان"؛ که مطالعات و اقدامات این سد از سال ۱۳۸۶ آغاز شده، واقع گردیده و این کاوشها بیشتر جنبه نجات بخشی، اضطراری و فوری دارد که با توجه به اهمیت این گورستان ضروری است مطالعات و کاوشهای لازم تا حد ممکن انجام شود.
مشکلات زیر ساختی و نبود امکانات مناسب در اطراف این گورستان، استقرار هیات ها و تیمهای باستان شناسی؛ که نیاز به آرامش فکری و امکانات مناسب برای حفاریهای مستمر دارند را مشکل کرده و لازم است در این خصوص چاره جویی کرد.
این گورستان باستانی "دهدومن" در شرق روستایی به همین نام و در ارتفاعات جنوبی رودخانه "ِخرسان" در بخش "پاتاوه" شهرستان "دنا" از توابع استان کهگیلویه وبویراحمد قرار دارد.
با خطر زیرآب رفتن این گورستان تاریخی پس از احداث سد خرسان، کاوشهای نجاتبخشی از سال ۱۳۹۱ آغاز شد که بر اساس نتایج کاوشها و کشف اشیای فاخر تاریخی مربوط به سه سال پیش از میلاد، اهمیت مطالعاتی این گورستان را دوچندان کرد.
به گزارش کبنا، درباره اهمیت این گورستان و مشکلات پیش روی گمانه زنیها و حفاریها و ارایه راهکارهای لازم ایرنا با «علیرضا سرداری»، سرپرست گروه کاوش گورستان "خرسان" و عضو هیات علمی پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری کشور گفتوگویی انجام داده که از نظر خوانندگان میگذرد.
گفته شده این گورستان "لهسوارهِ" "خِرسان" یا "ده دومن" در منطقه سادات محمودی کهگیلویه وبویراحمد، یکی از بزرگترین و غنیترین گورستانها است و شوربختانه در مخزن سد خرسان واقع شده، آیا میتوان تاریخی برای پایان کاوش این گورستان در نظر گرفت؟
"سرداری": به هیچ وجه، کاوشهای باستان شناسی در این گورستان بیشتر جنبه نجات بخشی و اضطراری دارد و در کارهایی اینچنینی (نجات بخشی و اضطراری) همیشه با عجله اکتشافات انجام میشود، بنابراین واقعیت اینست که این دره "بِشار" و "خِرسان" که به هم میپیوندند، هر بخش از این دره در حاشیه رودخانه یکی از غنیترین مکانهای تاریخی و باستانی است.
از خود شهر یاسوج که رودخانه بشار از آنجا عبور میکند و به سمت رود "ِخرسان" بیاییم در مسیر و حاشیه رودخانه، روستاهای "بیژگن"، "لهسواره"، "سرتُل دینگو" اینها که بررسی باستان شناسی شده و ۲۹ اثر تاریخی شناسایی شده است، که بر اساس اشیای کشف شده احتمال میدهیم این مکان مرکز بزرگی از گورهای منتسب به عشایر کوچرویی که استقراری نداشتند ولی هزاران سال در این مکانها رفت و آمد، مهاجرت و کوچ میکردند.
پایین تر از این روستاها، و تمام زمینهایی که پایین دست روستای "ده پایین" و حتی روستای "مُنج" در حاشیه روبه روی رودخانه، در آنجا گستره عظیمی شاید ۱۰ هکتار مجموعه ای از گورهایی است که هر گوری مملو از اشیای تاریخی، آثار و یافتههایی که از پنج هزار سال پیش شروع میشه و تا دوره هخامنشین آثار وجود دارد.
آیا این ۱۰ هکتاری که برشمردید گمانه زنیها انجام شده؟
«سرداری»: طی چند فصلی که برخی از باستان شناسان در هرجایی از این مکانها حفاری کردند، گورهای بزرگی در عمق یک متری و ۲ متری آشکار شده که سنگچین هستند و سقف آنها با سنگ پوشیده است.
اگرچه برخی از اینها متاسفانه مورد دستبرد قرار گرفته است ولی هنوز خیلی از این گورها سالم است و هنوز یک درصد از این گورستان کاوش شده و ۹۹ درصد آن گورستان هنوز وسعت کاوش داده نشده است.
فکر میکنید این گورستانها بیش از ۱۰ هکتار باشد؟
"سرداری": بله، به نظر میرسد سرتاسر مسیر رودخانه، (تراست ها یا پادگانهای رودخانه ای)، محل مناسبی برای گورستان بوده است کما اینکه در ۲ فصل (فاز) حفاری و کاوشهای اولیه، گورستان "لهسواره" جزو ۲۹ نقاط شناسایی شده قبلی در مرحله اول نبود و بر اثر تیغه بولدزور که در حال فعالیت بود، نمایان شد.
در مجموع چند نقطه از اول بوده و حالا چند نقطه شناسایی شده؟
"سرداری": دریک دهه گذشته ۲۹ نقطه شناسایی شده بود و چند نقطه دیگری اخیراً شناسایی شده است که احتمالاً محوطههای باستانی بیش از این تعداد باشد.
با توجه به ازدیاد نقاط شناسایی شده و احتمال زیاد بودن آنها، نیاز به چند فصل (فاز) کاوش نیاز دارد که حداقل بخش از دغدغههای باستان شناسان کمتر شود؟
"سرداری": پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری کشور با وزارت نیرو در ارتباط است اما چیزی که مهم است اینکه این منطقه به دلیل ضعف امکانات، مشکلاتی را برای استقرار هیات ها و تیمهای باستان شناسی دارد فلذا لازم است در بین همین روستاها، پایگاه بزرگ، منظم و مجهزی برای استقرار تیمهای باستان شناسی احداث شود.
در صورتی که امکانات مناسب باشد و تیمهای متعدد و مختلف باستان شناسی توام با لجستیک لازم به صورت مستمر فراهم شود، حداقل به مدت چهارسال در فازهای(فصلها) مختلف، زمان نیاز است که به کاوش نقاط مشخص شده بپردازند.
در طی سالهای حفاری گذشته، از این حجم زیاد، صرفاً ۲۵۰ متر مربع حفاری شد چرا که حفاری گورستان و گور مشکل است و از طرفی حساسیتهای روی حفظ و سالم سازی اشیا وجود دارد.
این گورستان گنجینه عظیم و بی نظیر است که در صورت زیر آب رفتن، باید روی نابودی اینها فکر کنیم و نمیتوان به فکر کاوش دوباره باشیم.
بی نظیر است چرا که پرسشهای زیادی برای باستان شناسان در پی دارد که اینها چه کسانی هستند که پنج هزار سال پیش در این مکانها زندگی میکردند این همه اشیای فاخر طلا، مفرغ، و نقره دارند و حکایت دارد از اینکه اینجا شاهان، شاهزادگان و درباریان زندگی میکردند و اینکه این ثروت را از کجا به دست آوردند و تجارت میکردند سوال هایی که باید پاسخ داده شوند.
دستیابی به هویت و تمدن گورستان، حداقل به ۴ سال کاوش نیاز دارد
حتی گفته شده خودشان در مکانهای دیگری زندگی میکردند و مردگان را اینجا دفن میکردند گمانه زنیهای مختلفی است بنابراین زمان زیادی میطلبد که این گورها را حفاری و گمانه زنی کرد.
لازم است به صورت جدی از سال آینده کاوشها شروع شود و تداوم داشته باشد پس اگر امکانات مناسب باشد میتوان با چند تیم و تداوم کاوش، تاحدودی حفاری و مطالعه لازم را در این مدت به خوبی انجام داد.
به بی نظیر بودن این گورستان اشاره کردید آیا مورد مشابهی در کشور داریم؟
"سرداری": مورد مشابه را اگر بخواهیم بررسی کنیم در هزار سوم پیش از میلاد یعنی پنج هزار سال پیش، ما تمدن عیلام را در خوزستان داریم که نشان میدهد ارتباط تنگاتنگی بین ساکنان دره "خرسان" با تمدن عیلام در خوزستان و حتی فارس داشتند چرا که اشیایی که در این گورها یافته شده، شباهت زیادی با اشیای استانهای یادشده دارد و میتوان گفت مکانهای نظیر "شوش" خوزستان "اَنشان" در فارس آثار و اشیای زیادی دارند و حتی در لرستان با حجم زیادی از مفرغ یا برنزهایی روبه رو هستیم یا در جیرفت یا شمال هم آثار زیادی وجود دارد.
پس چرا می گوییم این گورستان منحصر به فرد است چرا که در یک منطقه محدودی مثل دره "خِرسان" در حاشیه رودخانه واقع شده است بنابراین این رودخانه حتماً نقش مهمی داشته است و برخلاف دشتهای بزرگ خوزستان و فارس یا جاهای دیگر، در دره "خرسان" تمرکز عظیمی از اشیا میبینیم که در متر، متر زمینهای اینجا، گور است و عجیب است و این سوال مطرح است که دره "خرسان" چه نقشی داشته که مردگان را در این مکان دفع میکردند آیا آیینی بوده یا اینکه رودخانه از نظر اعتقادات آنها مقدس بوده است.
با این اوصاف، پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری لازم است پژوهشهای بیشتری انجام دهد شاید در درههای اطراف و حاشیههای دیگر این رودخانه هم گور وجود داشته باشد، و بی نظیر است که در یک باریکه ای با یک اشیا و تمدنی روبه رو هستیم که هنوز هویت انها برای ما آشکار نشدند چرا که هنوز کتیبه و آثار مکتوبی پیدا نشده است که حدس بزنیم که اسم قوم، شاهان، شهرهای اینها چی بوده است.
جالب است بدانید در یک اکتشافات جدید در همین گورستان یک "سرمه دان" سنگی یافته شده که جنس سنگ از نوع صابون است و سنگ صابون، سنگی است که در جیرفت (استان کرمان) زیاد پیدا شده چرا که معادن، مرکز و تولید این سنگ در جیرفت بوده است.
اشیای یافت شده در گورستان سادات محمودی نشان از ارتباطات منطقه ای دارد
پس از سالها اکتشاف، این سنگ در این گورستان پیدا شده و نشان از ارتباطات با شرق و کرمان دارد و چه بسا کاوشهای آینده، کتیبههایی پیدا شود که خط میخی یا خط نوشته شده باشد که بتواند هویت ساکنان و تمدن آنها را برای ما روشن کند.
گفته شده که کاوش این گورستان پایان یافته نظر شما چیست؟
"سرداری": با قاطعیت تمام اطلاع رسانی شود که اصلاً پایان نیافته است حتی خود وزارت نیرو هم مطلع است که هنوز کاوشها به درستی انجام نشده و زمان زیادی میطلبد.
اشیا و آثار به ما می گویند چه خبر است و با کشفیات تازه سوال های جدید تری برای ما ایجاد میشود.
مهمترین موانع گمانه زنی و حفاری باستان شناسان در این گورستان کدامند؟
"سرداری": مهمترین مشکل کاوش را، نبود امکانات می دانم حتی در همان روستایی که مستقر بودیم چند روز واقعاً برای آب شرب زجر کشیدیم یک روز در میان آب داشت و حتی منبعی آبی داشتیم که فقط برای ۲ ساعت پر میشد و بقیه روز تا فردا بی آب بودیم آبی برای حمام نبود، واقعاً برای نبود آب زجر کشیدیم.
کسی که کارش حفر زمین و در خاک است نیاز است که روزانه و مرتب حمام کند ما نه تنها حمام روزانه نداشتیم بلکه برای آب شرب نیز مشکل داشتیم چراکه یک دره دور افتاده و محروم از امکانات بود و ناگزیر بودیم برای خرید و تهیه مایحتاج تا شهر"پاتاوه" با وجود مشکلات و شلوغی جاده در رفت و آمد باشیم.
زیبنده نیست برای باستان شناسانی که با عشق و علاقه در این دره محروم از امکانات، از صبح زود تا عصر حفاری کنند و نیاز اساسی به آرامش فکری و امکانات مناسب دارند چرا که شب هم کارهای مطالعاتی، مستندسازی و عکاسی از یافته هاشون باید انجام دهند.
بنابراین به یک بستر و پایگاه آرام بخشی نیاز است که با دقت و مستمر نسبت به حفاری این سرمایه عظیم اقدام کنند.
مطابق قانون؛ آلوده کنننده باید هزینه آلوده را بپردازد (مجری سدها چرا هزینه نمیکنند؟)
پیشنهاد خاص شما در این خصوص چیست؟
"سرداری": ما سالهای گذشته سد خرسان را در پژوهشگاه میراث فرهنگی به بحث گذاشتیم که نباید سد احداث شود چرا که مجوزی که صادر شده اشتباه است، و از طرفی وزارت نیرو معتقد است که مبالغ هنگفتی برای این سد هزینه کردند و در نهایت با وزارت نیرو توافق شد که این وزراتخانه هر سال برای استقرار باستان شناسان در دره "خرسان" هزینه کند دو سال است که از طرف این وزارتخانه حمایتی و اقدامی صورت نگرفته است.
مطابق با قانون، آلوده کننده باید هزینه آلودگی را بپردازد بنابراین پروژههای عمرانی؛ اگر چه طرح توسعه و برای رفاه مردم دارند، ولی خساراتی که برای دیگر حوزهها در پی دارند باید هزینه بپردازد.
احداث این سد، تمدن مهمی مثل "خرسان ، محیط زیست و گونههای گیاهی و بلوطهای بی نظیر را آلوده و نابود میکند اولاً نباید اجازه این سد داده میشد حالا که گفته شده این طرح ملی و نیاز ملی است موظف است تمامی این هزینههای محیط زیستی و میراث فرهنگی را وزارت نیرو بپردازد.
میراث فرهنگی و باستان شناسی خسارت نمیخواهد بلکه اعتبارات و امکانات برای مطالعه و اکتشافات میخواهد، همه می دانیم آثار و اشیای میراثی ما زیر زمین و خاک هستند و نمیدانیم حجم و کیفیت اینجا چقدر هم هست ولی آگاه هستیم که این گورستان، تاریخ مهم را رقم می زند و گورستانهای تاریخی و باستانی مهمترین یافتههای باستانشناسی را در خود دارد.
نوع کار باستان شناسی و حفاری، پنهان است و زمان زیادی برای حفاری و اکتشافات باید صرف کرد.
رسالت رسانهها را در این خصوص چه می دانید؟
"سرداری": رسانهها تمرکز خود را بر معرفی آثار و اشیای پیدا شده به زبان ساده، برای عموم مردم داشته باشند چرا که پشت این اشیا فرهنگ تمدن، معیشت، آیین و چیزهای مختلفی است که عموم مردم بدانند که در گورستان چه تمدن غنی وجود داشت.
رسانهها و آحاد مردم و مسئولان باید دست به دست هم داده و تلاش کنند این میراث با ارزش به جهانیان معرفی شده و برگ نویی از میراث فرهنگی ایران با یاری و همیاری یکدیگر ورق بخورد.
به گزارش کبنا، در حاشیه رودخانه "خِرسان" و " ِبشار" و محل تلاقی این دو رودخانه، مجموعه ای از گورهایی کشف شد، که هر گوری مملو از اشیای تاریخی است که تاریخ پنج هزار سال پیش را برای ما روایت میکند.
باستانشناسان با توجه به وسعت ۱۰ هکتاری گورستان و کشف اشیا و آثار تاریخی مشابه با تمدن عیلام در خوزستان و حتی فارس، احتمال میدهند بزرگترین گورستان عیلامی کشور را در منطقه سادات محمودی کهگیلویه و بویراحمد کشف کردهاند.
اگرچه هنوز یک درصد از این گورستان کاوش شده ولی به نظر میرسد سرتاسر مسیر رودخانه "بشار" که از شهر یاسوج عبور میکند، محل مناسبی برای گورستان بوده است کما اینکه گورستان "لهسواره" (در یکی از روستاهای همجوار) جزو نقاط شناسایی شده اولیه نبود و پس از حفاریهای جدید کشف شد.
هویت این گورها و گنجینه عظیم هنوز برای باستان شناسان روشن نشده است و سوال های بشماری را برای باستان شنان در پی دارد اگرچه در دوره تاریخی که باستانشناسان در گورستان سادات محمودی میکاوند خط اختراع شده است اما کاوشگران در این گورستان هنوز به کتیبهای نرسیدهاند و لازم است گمانه زنیهای بیشتری انجام شود تا با کشف کتیبه و آثار مکتوب، بتوان هویت و فرهنگ آنها را یافت.
گورستان تاریخی "خِرسان" شوربختانه در مخزن سد "خِرسان"؛ که مطالعات و اقدامات این سد از سال ۱۳۸۶ آغاز شده، واقع گردیده و این کاوشها بیشتر جنبه نجات بخشی، اضطراری و فوری دارد که با توجه به اهمیت این گورستان ضروری است مطالعات و کاوشهای لازم تا حد ممکن انجام شود.
مشکلات زیر ساختی و نبود امکانات مناسب در اطراف این گورستان، استقرار هیات ها و تیمهای باستان شناسی؛ که نیاز به آرامش فکری و امکانات مناسب برای حفاریهای مستمر دارند را مشکل کرده و لازم است در این خصوص چاره جویی کرد.
این گورستان باستانی "دهدومن" در شرق روستایی به همین نام و در ارتفاعات جنوبی رودخانه "ِخرسان" در بخش "پاتاوه" شهرستان "دنا" از توابع استان کهگیلویه وبویراحمد قرار دارد.
با خطر زیرآب رفتن این گورستان تاریخی پس از احداث سد خرسان، کاوشهای نجاتبخشی از سال ۱۳۹۱ آغاز شد که بر اساس نتایج کاوشها و کشف اشیای فاخر تاریخی مربوط به سه سال پیش از میلاد، اهمیت مطالعاتی این گورستان را دوچندان کرد.
به گزارش کبنا، درباره اهمیت این گورستان و مشکلات پیش روی گمانه زنیها و حفاریها و ارایه راهکارهای لازم ایرنا با «علیرضا سرداری»، سرپرست گروه کاوش گورستان "خرسان" و عضو هیات علمی پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری کشور گفتوگویی انجام داده که از نظر خوانندگان میگذرد.
گفته شده این گورستان "لهسوارهِ" "خِرسان" یا "ده دومن" در منطقه سادات محمودی کهگیلویه وبویراحمد، یکی از بزرگترین و غنیترین گورستانها است و شوربختانه در مخزن سد خرسان واقع شده، آیا میتوان تاریخی برای پایان کاوش این گورستان در نظر گرفت؟
"سرداری": به هیچ وجه، کاوشهای باستان شناسی در این گورستان بیشتر جنبه نجات بخشی و اضطراری دارد و در کارهایی اینچنینی (نجات بخشی و اضطراری) همیشه با عجله اکتشافات انجام میشود، بنابراین واقعیت اینست که این دره "بِشار" و "خِرسان" که به هم میپیوندند، هر بخش از این دره در حاشیه رودخانه یکی از غنیترین مکانهای تاریخی و باستانی است.
از خود شهر یاسوج که رودخانه بشار از آنجا عبور میکند و به سمت رود "ِخرسان" بیاییم در مسیر و حاشیه رودخانه، روستاهای "بیژگن"، "لهسواره"، "سرتُل دینگو" اینها که بررسی باستان شناسی شده و ۲۹ اثر تاریخی شناسایی شده است، که بر اساس اشیای کشف شده احتمال میدهیم این مکان مرکز بزرگی از گورهای منتسب به عشایر کوچرویی که استقراری نداشتند ولی هزاران سال در این مکانها رفت و آمد، مهاجرت و کوچ میکردند.
پایین تر از این روستاها، و تمام زمینهایی که پایین دست روستای "ده پایین" و حتی روستای "مُنج" در حاشیه روبه روی رودخانه، در آنجا گستره عظیمی شاید ۱۰ هکتار مجموعه ای از گورهایی است که هر گوری مملو از اشیای تاریخی، آثار و یافتههایی که از پنج هزار سال پیش شروع میشه و تا دوره هخامنشین آثار وجود دارد.
آیا این ۱۰ هکتاری که برشمردید گمانه زنیها انجام شده؟
«سرداری»: طی چند فصلی که برخی از باستان شناسان در هرجایی از این مکانها حفاری کردند، گورهای بزرگی در عمق یک متری و ۲ متری آشکار شده که سنگچین هستند و سقف آنها با سنگ پوشیده است.
اگرچه برخی از اینها متاسفانه مورد دستبرد قرار گرفته است ولی هنوز خیلی از این گورها سالم است و هنوز یک درصد از این گورستان کاوش شده و ۹۹ درصد آن گورستان هنوز وسعت کاوش داده نشده است.
فکر میکنید این گورستانها بیش از ۱۰ هکتار باشد؟
"سرداری": بله، به نظر میرسد سرتاسر مسیر رودخانه، (تراست ها یا پادگانهای رودخانه ای)، محل مناسبی برای گورستان بوده است کما اینکه در ۲ فصل (فاز) حفاری و کاوشهای اولیه، گورستان "لهسواره" جزو ۲۹ نقاط شناسایی شده قبلی در مرحله اول نبود و بر اثر تیغه بولدزور که در حال فعالیت بود، نمایان شد.
در مجموع چند نقطه از اول بوده و حالا چند نقطه شناسایی شده؟
"سرداری": دریک دهه گذشته ۲۹ نقطه شناسایی شده بود و چند نقطه دیگری اخیراً شناسایی شده است که احتمالاً محوطههای باستانی بیش از این تعداد باشد.
با توجه به ازدیاد نقاط شناسایی شده و احتمال زیاد بودن آنها، نیاز به چند فصل (فاز) کاوش نیاز دارد که حداقل بخش از دغدغههای باستان شناسان کمتر شود؟
"سرداری": پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری کشور با وزارت نیرو در ارتباط است اما چیزی که مهم است اینکه این منطقه به دلیل ضعف امکانات، مشکلاتی را برای استقرار هیات ها و تیمهای باستان شناسی دارد فلذا لازم است در بین همین روستاها، پایگاه بزرگ، منظم و مجهزی برای استقرار تیمهای باستان شناسی احداث شود.
در صورتی که امکانات مناسب باشد و تیمهای متعدد و مختلف باستان شناسی توام با لجستیک لازم به صورت مستمر فراهم شود، حداقل به مدت چهارسال در فازهای(فصلها) مختلف، زمان نیاز است که به کاوش نقاط مشخص شده بپردازند.
در طی سالهای حفاری گذشته، از این حجم زیاد، صرفاً ۲۵۰ متر مربع حفاری شد چرا که حفاری گورستان و گور مشکل است و از طرفی حساسیتهای روی حفظ و سالم سازی اشیا وجود دارد.
این گورستان گنجینه عظیم و بی نظیر است که در صورت زیر آب رفتن، باید روی نابودی اینها فکر کنیم و نمیتوان به فکر کاوش دوباره باشیم.
بی نظیر است چرا که پرسشهای زیادی برای باستان شناسان در پی دارد که اینها چه کسانی هستند که پنج هزار سال پیش در این مکانها زندگی میکردند این همه اشیای فاخر طلا، مفرغ، و نقره دارند و حکایت دارد از اینکه اینجا شاهان، شاهزادگان و درباریان زندگی میکردند و اینکه این ثروت را از کجا به دست آوردند و تجارت میکردند سوال هایی که باید پاسخ داده شوند.
دستیابی به هویت و تمدن گورستان، حداقل به ۴ سال کاوش نیاز دارد
حتی گفته شده خودشان در مکانهای دیگری زندگی میکردند و مردگان را اینجا دفن میکردند گمانه زنیهای مختلفی است بنابراین زمان زیادی میطلبد که این گورها را حفاری و گمانه زنی کرد.
لازم است به صورت جدی از سال آینده کاوشها شروع شود و تداوم داشته باشد پس اگر امکانات مناسب باشد میتوان با چند تیم و تداوم کاوش، تاحدودی حفاری و مطالعه لازم را در این مدت به خوبی انجام داد.
به بی نظیر بودن این گورستان اشاره کردید آیا مورد مشابهی در کشور داریم؟
"سرداری": مورد مشابه را اگر بخواهیم بررسی کنیم در هزار سوم پیش از میلاد یعنی پنج هزار سال پیش، ما تمدن عیلام را در خوزستان داریم که نشان میدهد ارتباط تنگاتنگی بین ساکنان دره "خرسان" با تمدن عیلام در خوزستان و حتی فارس داشتند چرا که اشیایی که در این گورها یافته شده، شباهت زیادی با اشیای استانهای یادشده دارد و میتوان گفت مکانهای نظیر "شوش" خوزستان "اَنشان" در فارس آثار و اشیای زیادی دارند و حتی در لرستان با حجم زیادی از مفرغ یا برنزهایی روبه رو هستیم یا در جیرفت یا شمال هم آثار زیادی وجود دارد.
پس چرا می گوییم این گورستان منحصر به فرد است چرا که در یک منطقه محدودی مثل دره "خِرسان" در حاشیه رودخانه واقع شده است بنابراین این رودخانه حتماً نقش مهمی داشته است و برخلاف دشتهای بزرگ خوزستان و فارس یا جاهای دیگر، در دره "خرسان" تمرکز عظیمی از اشیا میبینیم که در متر، متر زمینهای اینجا، گور است و عجیب است و این سوال مطرح است که دره "خرسان" چه نقشی داشته که مردگان را در این مکان دفع میکردند آیا آیینی بوده یا اینکه رودخانه از نظر اعتقادات آنها مقدس بوده است.
با این اوصاف، پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری لازم است پژوهشهای بیشتری انجام دهد شاید در درههای اطراف و حاشیههای دیگر این رودخانه هم گور وجود داشته باشد، و بی نظیر است که در یک باریکه ای با یک اشیا و تمدنی روبه رو هستیم که هنوز هویت انها برای ما آشکار نشدند چرا که هنوز کتیبه و آثار مکتوبی پیدا نشده است که حدس بزنیم که اسم قوم، شاهان، شهرهای اینها چی بوده است.
جالب است بدانید در یک اکتشافات جدید در همین گورستان یک "سرمه دان" سنگی یافته شده که جنس سنگ از نوع صابون است و سنگ صابون، سنگی است که در جیرفت (استان کرمان) زیاد پیدا شده چرا که معادن، مرکز و تولید این سنگ در جیرفت بوده است.
اشیای یافت شده در گورستان سادات محمودی نشان از ارتباطات منطقه ای دارد
پس از سالها اکتشاف، این سنگ در این گورستان پیدا شده و نشان از ارتباطات با شرق و کرمان دارد و چه بسا کاوشهای آینده، کتیبههایی پیدا شود که خط میخی یا خط نوشته شده باشد که بتواند هویت ساکنان و تمدن آنها را برای ما روشن کند.
گفته شده که کاوش این گورستان پایان یافته نظر شما چیست؟
"سرداری": با قاطعیت تمام اطلاع رسانی شود که اصلاً پایان نیافته است حتی خود وزارت نیرو هم مطلع است که هنوز کاوشها به درستی انجام نشده و زمان زیادی میطلبد.
اشیا و آثار به ما می گویند چه خبر است و با کشفیات تازه سوال های جدید تری برای ما ایجاد میشود.
مهمترین موانع گمانه زنی و حفاری باستان شناسان در این گورستان کدامند؟
"سرداری": مهمترین مشکل کاوش را، نبود امکانات می دانم حتی در همان روستایی که مستقر بودیم چند روز واقعاً برای آب شرب زجر کشیدیم یک روز در میان آب داشت و حتی منبعی آبی داشتیم که فقط برای ۲ ساعت پر میشد و بقیه روز تا فردا بی آب بودیم آبی برای حمام نبود، واقعاً برای نبود آب زجر کشیدیم.
کسی که کارش حفر زمین و در خاک است نیاز است که روزانه و مرتب حمام کند ما نه تنها حمام روزانه نداشتیم بلکه برای آب شرب نیز مشکل داشتیم چراکه یک دره دور افتاده و محروم از امکانات بود و ناگزیر بودیم برای خرید و تهیه مایحتاج تا شهر"پاتاوه" با وجود مشکلات و شلوغی جاده در رفت و آمد باشیم.
زیبنده نیست برای باستان شناسانی که با عشق و علاقه در این دره محروم از امکانات، از صبح زود تا عصر حفاری کنند و نیاز اساسی به آرامش فکری و امکانات مناسب دارند چرا که شب هم کارهای مطالعاتی، مستندسازی و عکاسی از یافته هاشون باید انجام دهند.
بنابراین به یک بستر و پایگاه آرام بخشی نیاز است که با دقت و مستمر نسبت به حفاری این سرمایه عظیم اقدام کنند.
مطابق قانون؛ آلوده کنننده باید هزینه آلوده را بپردازد (مجری سدها چرا هزینه نمیکنند؟)
پیشنهاد خاص شما در این خصوص چیست؟
"سرداری": ما سالهای گذشته سد خرسان را در پژوهشگاه میراث فرهنگی به بحث گذاشتیم که نباید سد احداث شود چرا که مجوزی که صادر شده اشتباه است، و از طرفی وزارت نیرو معتقد است که مبالغ هنگفتی برای این سد هزینه کردند و در نهایت با وزارت نیرو توافق شد که این وزراتخانه هر سال برای استقرار باستان شناسان در دره "خرسان" هزینه کند دو سال است که از طرف این وزارتخانه حمایتی و اقدامی صورت نگرفته است.
مطابق با قانون، آلوده کننده باید هزینه آلودگی را بپردازد بنابراین پروژههای عمرانی؛ اگر چه طرح توسعه و برای رفاه مردم دارند، ولی خساراتی که برای دیگر حوزهها در پی دارند باید هزینه بپردازد.
احداث این سد، تمدن مهمی مثل "خرسان ، محیط زیست و گونههای گیاهی و بلوطهای بی نظیر را آلوده و نابود میکند اولاً نباید اجازه این سد داده میشد حالا که گفته شده این طرح ملی و نیاز ملی است موظف است تمامی این هزینههای محیط زیستی و میراث فرهنگی را وزارت نیرو بپردازد.
میراث فرهنگی و باستان شناسی خسارت نمیخواهد بلکه اعتبارات و امکانات برای مطالعه و اکتشافات میخواهد، همه می دانیم آثار و اشیای میراثی ما زیر زمین و خاک هستند و نمیدانیم حجم و کیفیت اینجا چقدر هم هست ولی آگاه هستیم که این گورستان، تاریخ مهم را رقم می زند و گورستانهای تاریخی و باستانی مهمترین یافتههای باستانشناسی را در خود دارد.
نوع کار باستان شناسی و حفاری، پنهان است و زمان زیادی برای حفاری و اکتشافات باید صرف کرد.
رسالت رسانهها را در این خصوص چه می دانید؟
"سرداری": رسانهها تمرکز خود را بر معرفی آثار و اشیای پیدا شده به زبان ساده، برای عموم مردم داشته باشند چرا که پشت این اشیا فرهنگ تمدن، معیشت، آیین و چیزهای مختلفی است که عموم مردم بدانند که در گورستان چه تمدن غنی وجود داشت.
رسانهها و آحاد مردم و مسئولان باید دست به دست هم داده و تلاش کنند این میراث با ارزش به جهانیان معرفی شده و برگ نویی از میراث فرهنگی ایران با یاری و همیاری یکدیگر ورق بخورد.