تاریخ انتشار
چهارشنبه ۴ آبان ۱۴۰۱ ساعت ۱۲:۲۸
کد مطلب : ۴۵۳۷۵۷
سیدمصطفی میرسلیم نماینده مجلس:
دانشگاه محل زد و خورد نیست
۱
کبنا ؛ سیدمصطفی میرسلیم، وزیر پیشین فرهنگ و ارشاد، نماینده مردم تهران در مجلس یازدهم و عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام است. میرسلیم معتقد است:«زمینه اغتشاشات در برخی کاستیها و ناراضیتراشیها و ناکارآمدیهای اجرایی است، با ابعاد اجتماعی نظیر احساس محرومیت و تبعیض و فشار که برخی از آنها واقعیت دارد و به عملکرد ضعیف بعضی از دستگاههای اجرایی برمیگردد و چاره آن تحقق تحول اداری است به گونهای مردم، کل دولت را حامی و پناهگاه و خدمتگزار خود ببینند و هیچگونه محرومیتی را در شرایط کنونی و هیچ نوع یأسی را نسبت به آینده خود احساس نکنند. فهرست این چالشها استخراج شده و دولت رفع آنها را در برنامه تحول خود گنجانده است لکن به دلیل تعارض منافع و وجود رگههای فساد، این تحول با سرعت مطلوب پیش نمیرود.»
به گزارش کبنا، برای تحلیل و بررسی اتفاقات اخیر کشور و چشمانداز آینده آرمان ملی با میرسلیم گفتوگویی انجام داده که در ادامه ماحصل این گفتوگو را میخوانید.
مهمترين دلايل اعتراضات اخير را در کشور چه مسائلي ميدانيد؟
هنجارشکني و اغتشاشات اخير داراي عوامل و زمينه و ابزارهايي بود: 1- عوامل آن دشمنان خارجي ما و ايادي آنها در داخل کشور بودند و هستند: آمريکا، عربستان و بهويژه اسرائيل که طراحي و پشتيباني از اغتشاش را برعهده داشتند و هنوز هم دست برنداشتهاند زيرا اميدوار به اقدامات تخريبي ايادي خود در ايرانند يعني باقيمانده و زاد و ولد کرده منافقان و سلطنتطلبان و گروهکهاي معاند. 2- زمينه اغتشاشات در برخي کاستيها و ناراضيتراشيها و ناکارآمديهاي اجرايي است، با ابعاد اجتماعي نظير احساس محروميت و تبعيض و فشار که برخي از آنها واقعيت دارد و به عملکرد ضعيف بعضي از دستگاههاي اجرايي برميگردد و چاره آن تحقق تحول اداري است به گونهاي مردم، کل دولت را حامي و پناهگاه و خدمتگزار خود ببينند و هيچگونه محروميتي را در شرايط کنوني و هيچ نوع يأسي را نسبت به آينده خود احساس نکنند. فهرست اين چالشها استخراج شده و دولت رفع آنها را در برنامه تحول خود گنجاندهاست لکن به دليل تعارض منافع و وجود رگههاي فساد، اين تحول با سرعت مطلوب پيش نميرود. در مورد زمينهها، اضافه بايد کرد بهانههايي را نظير مرگ مهسا اميني و کشتهسازيهاي عمدي که به طور طبيعي باعث جريحهدارشدن احساسات عمومي ميشود، هرچند خيلي زود اين بهانه را عوامل اغتشاش رها کردند و ماهيت اصلي خود را آشکار ساختند و شعارهاي هنجارشکنانه سياسي را دامن زدند. 3- ابزارهاي به کار گرفته شده در درجه اول رسانههاي اجتماعي و پيامرسانهاي فضاي مجازي است. وضع ما در دنيا به لحاظ عدم قانونمندي فعاليتها در فضاي مجازي، بينظير است و يکي از ضعيفترين کشورهاييم و چون اين هرج و مرج به نفع اخلالهايي است که دشمنان ما و وابستگان داخليشان از آن بهرهميبرند، با نفوذي که دارند، آن قانونمندي را به تعويق انداختهاند. چنان قانونمندي تسهيل کننده فعاليتهاي سازنده و در عين حال محدودکننده تجاوز به حقوق عمومي و مهارکننده بيبندوباري، با تعيين ابعاد مسئوليتها در فضاي مجازي است. اما در بلواي اخير، بهعلاوه، از ابزارهاي ديگري نظير انواع سلاحهاي سرد و گرم وارداتي استفاده شده است که به صورت قاچاق از برخي مرزها به داخل کشور رخنه کرده است.
چرا برخي در حالي که مسائل اقتصادي در اولويت نخست مردم بود با مسائلي مانند گشت ارشاد زمينه اعتراضات اخير را به وجود آوردند؟
مشکلات اقتصادي هنوز مسأله اصلي جامعه ماست که تا حدودي مزمن شده است ولي طراحان اغتشاش از نکتهاي خواستند استفاده کنند و آن نکته اين است که در شرايط مشکل اقتصادي ، حساسيت مردم نسبت به امور فرهنگي کمرنگ ميشود و بنابراين معاندان ميتوانند به يورش به معنويت که مايه اصلي پيروزي و دوام انقلاب اسلام است بپردازند و بنابراين بلوا را از گشت ارشاد آغاز کردند البته با نيت هنجارشکني کلي.
ديدگاه شما درباره گشت ارشاد با اين شيوه چيست؟ آيا نياز به تجديد نظر در اين زمينه هست؟
در هر جامعهاي موازين و مقرراتي حکمفرماست که پاسداري از آنها به منظور تأمين آسايش و امنيت و رفاه عمومي ضروري است. موازين اصلي در جمهوري اسلامي ايران در قانون اساسي آن منعکس شده است و ساير قوانين و رويهها در ذيل آن قرار ميگيرد. نگاهباني از آن قوانين و مراعات آنها برعهده مردم است ولي هميشه در جوامع بشري عناصر متخلف و مجرم و شيطاني وجود دارد که عدم برخورد با آنها نظم و امنيت و آسايش عمومي را برهم ميزند؛ وظيفه سنگين نيروي انتظامي پيشگيري از جرائم و رسيدگي به تخلفات با هدف بازدارندگي و نيز احقاق حقوق عامه است؛ اين کار به شيوههايي انجام ميگيرد که تقريبا در همه کشورها مشابه است و گشت يکي از آن شيوههاست؛ بنابراين اصل گشت را نميتوان انکار کرد هرچند درباره شيوههاي آن و بهبود آن شيوهها همواره ميتوان اقدام کرد. حذف گشت به نفع خطاکاران و متخلفان و هنجارشکنان است. اما درباره هدف گشت که ارشاد است بحثهاي مفصلي وجود دارد: برخي از امور نيازمند برخورد قاطع است . مانند سرقت و توزيع مواد مخدر و مسکرات ولي برخي ديگر داراي جنبه اخلاقي است و با نصيحت و راهنمايي حل ميشود مگر برنامه خاصي از لحاظ هنجارشکني عمومي در پس آن باشد؛ عفاف و حجاب از آن دسته امور است که با ارشاد مناسب، اغلب مراعات ميشود و نيازي به دستگيري و شدت عمل ندارد مگر در مواردي که در چند ماه اخير مصداق آن مشاهده شد: افرادي برهنه در خيابان مشغول قدم زدن به منظور تصويربرداري و عاديسازي منکرات، شده بودند. طبيعتا اين موارد برنامهريزي شده و عمدي را نميتوان موضوعي اخلاقي تلقي کرد. تفکيک اينها و مشخص کردن حد و مرز هرکدام کاري است که نيازمند آموزش و در عمل محتاج نظارت است. اغلب موارد گشت ارشاد موفق بوده مگر آن دسته از موارد که عمدا قصد هنجارشکني داشتهاند و هدفشان اشاعه فحشا و منکرات بوده است. به نظر من نيروي انتظامي را بايد تقويت کرد و هدف کساني را افشا کرد که متمايلند با تضعيف نيروي انتظامي، جامعه ما را به سمت بيبندوباري و شهوتراني و چشمچراني و هوسزدگي ببرند.
آيا مجلس قصد ندارد به موضوع گشت ارشاد ورود کند؟
ما در زمينه قانون و مقررات براي عفاف و حجاب کمبودي نداريم. مهم اين است که آن قوانين اجرا و آن حدود مراعات شوند و با کساني که تخلف ميکنند به شکل مناسب برخورد شود و اينها همه در حد آيين نامه اجرايي است. البته بايد توجه کرد که هنجارشکني در زمينه عفاف و حجاب که نهايت آن به وضع افتضاحي منجر ميشود که در دوران طاغوت در جامعه ما رواج يافته بود، باعث اشاعه تبرج و خودنمايي و خروج جامعه از تعادل و سلامت و کاهش امنيت و از بين رفتن مصونيت بانوان و تضعيف نهاد خانواده و رسوخ سبک زندگي توام با هرزگي ميشود.
نسل جديد نسبت به نسلهاي گذشته چه تفاوتهايي دارد؟ براي پاسخ به مطالبات آنها چه راهکاري ارائه ميدهيد؟
نسل جديد مواجه با هجوم انبوهي از اطلاعات و مطالب لجامگسيخته است که در سابق چنان يورش اطلاعاتي، چه مثبت و چه منفي، وجود نداشت؛ پس ناگزير نسل جديد بايد خود را مجهز کند به ابزار تفکيک حق و باطل و وسايل تشخيص درست و غلط و قدرت تمييز راست از دروغ، اينها نيازمند ظرفيت بيشتر است. اگر نسل جوان ما، در دوران جواني و نوجواني، نتواند ظرفيت لازم را براي آن تفکيک و تشخيص به دست آورد بهسرعت گرفتار آلودگيها و انحرافات و سپس احساس پوچي و نااميدي ميشود. اينجاست که جايگاه آموزش و پرورش و آموزش عالي و فرهنگ عمومي و اقداماتي که به فراخور عصر يورش اطلاعاتي، بايد انجام گيرد تا جوان ما منفعل بار نيايد، روشن ميشود. مطالبات برحق جوانان ما به سير تکامل در تعليم و تربيت و رسيدن به آيندهاي روشن براي زندگي و اشتغال مولد است و اينها را بايد از خواستههاي القايي و انحرافي که اعتياد و هرزگي و فحشا را در پي دارد، جدا کرد. هيچ جامعهاي با اجازه دادن به آلودگيها و تباهيها به رشد و پيشرفت نميرسد.
اعتراضات اخير به چه ميزان با موضوع شکاف نسلي و تفاوت عقايد مواجه بود؟
سرکردههاي معترضان بنا به اعترافات خودشان اجير و مزدور بيگانگان بودند و کوشش آنها در جذب حداکثري ناآگاهان و ناراضيها بود که با شکست مواجه شد زيرا آنها اصلا با مباني اين انقلاب و ارزشهاي آن بيگانه بودند و فکر ميکردند با چند حرکت هنجارشکنان بتوانند کاري از پيش ببرند؛ آري، اين اغتشاشها کاملا حکايت از يک شکاف عميق ميکند اما نه آنطور که برخي از تحليلگران وابسته يا روشنفکرمآب القا ميکنند. آن گسست و شکاف همواره بين حق و باطل و تفاوت در عقايد وجود داشته و تا قيامت وجود خواهد داشت. امروز جوانان مخلص و رشيد و انقلابي ما در اين کشور جانفشاني ميکنند و براي تعالي و پيشرفت کشور از هيچ کوششي دريغ نميورزند و به فکر ترقي جامعه ايماني و استقرار عدالت و جلب رضاي حقاند؛ عقايد آنها الهام گرفته از اسلام و الگوي آنها پيامبر اسلام(ص) و مقتداي آنها امير مؤمنان(ع) است و سبک زندگي آنها برگرفته از اهل بيت عليهم السلام است. شکافي که وجود دارد بين آرمانگرايي اسلامي و تمدن پوشالي غربي است؛ تمدني که از انسان بردهاي رام براي هموار کردن منويات استکباري رهبران خود ميخواهد و به دنبال اسارت بشريت است و ايجاد مزاحمت براي جبهه حق و لذا ناخشنود است از قدبرافراشتن ايراني اسلامي، مستقل و آزاد. شکاف بين نسلي را آنها مطرح ميکنند تا اذهانما را منحرف کنند. آن گسست در واقع، بين ما و استکبار جهاني است و با اعمال ترفندهاي مختلف و هزينه کردن از جيب مرتجعان منطقه، تشديد هم خواهد شد مگر آنها سر تسليم در مقابل حق فرود آورند و دست از شرارت بردارند.
چرا زنان جامعه در اتفاقات اخير کشور نقش محوري داشتند؟
زنان ارجمند جامعه ما آنهايي نيستند که مطالباتشان خلاصه ميشود در کشف حجاب. منزلتي که زنان ما بعد از پيروزي انقلاب در صحنه دانش و حضور مفيد اجتماعي پيدا کردهاند نمونهاي بي نظير است. اگر مطالبه عدهاي از زنان و مردان زير پا گذاشتن احکام اسلام باشد، ارزشي براي اعتنا کردن به آن ندارد ولو آمريکا و اروپا از آن طرفداري کنند. چنان مطالباتي به مفهوم تجديدنظرطلبي در اصولي است که مبناي انقلاب بود و هر از چندگاهي عدهاي در مخالفت با آن اصول ، جنجالي در خيابان راه مي اندازند و در واقع از عطوفت و نجابت جمهوري اسلامي سوءاستفاده ميکنند و سرعت رشد و پيشرفت را کند ميسازند.
مهمترين مطالبات کنوني زنان را چه مواردي ميدانيد؟
مطالبات زنان ما حفظ منزلت و کرامت انساني آنهاست. از ديگر مطالبات مثلا احترام به جايگاه متعالي مادران است و اداي حقوقي که شرع مقدس براي آنها مقرر فرموده است.
مجلس يازدهم براي تحقق مطالبات زنان چه اقداماتي انجام داده است؟
مطالبات اصلي و آرماني زنان را در جامعه ما مصوبات شوراي عالي انقلاب فرهنگي بهخوبي پاسخ گفته است و در مجلس نيز سال گذشته در قالب مصوبهاي راجع به تکريم بانوان و ارتقاي جايگاه خانواده و اصلاح جمعيت تکميل کردهايم.
ديدگاه شما درباره حمله به دانشگاه شريف چيست؟
دانشگاه جاي حمله و زد و خورد نيست. دانشگاه محل درس و بحث علمي و تامل درباره مسائل کشور براي چاره جوييهاي کارشناسانه آنهاست. بنابراين ورود افراد مسلح به دانشگاه مجاز نيست مگر به طور استثنايي ابعاد تخريب در داخل دانشگاه آنقدر گسترده شود که فرونشاندن آن ازعهده نگهباني خود دانشگاه خارج شود. در آن صورت رئيس دانشگاه با تشخيص وخامت اوضاع ميتواند از نيروي رسمي عضو فراجا براي مداخله دعوت کنند تا به اداي وظايف خود بپردازند.
با توجه به بحران داخلي و تحريمها و فشارهاي بينالمللي چه چشماندازي پيشروي کشور ميبينيد؟
اينکه تحريمهاي ظالمانه عليه جمهوري اسلامي وجود دارد واقعيتي است که سالها از آن ميگذرد و البته آثار منفي هم بر جامعه ما گذاشته است؛ تقريبا از ابتداي پيروزي انقلاب ما با انواع تحريمها مواجه بودهايم ولي فشارها و تحريمهاي وحشيانه پانزده ساله اخير، بهويژه با آثار و تبعات اقتصادي، تشديد شده است؛ چاره آن هم اجراي کامل 24 بند اقتصاد مقاومتي است که متاسفانه در دولتهاي يازدهم و دوازدهم اقدامي شايسته و مناسب براي تحقق آنها انجام نگرفت و به فرصتسوزي انجاميد. اما بحران داخلي واژهاي است که با واقعيت سازگار نيست. ما در کشور مشکلاتي داريم در زمينههاي اقتصادي و اداري و اجتماعي که عمده آنها با تدبير مناسب و رعايت اولويت، با همکاري مردم قابل حل است و اين برنامه اي است که دولت آغاز کرده است و به نظر من کساني که در سالهاي گذشته، برخلاف مصالح عمومي گام برداشتهاند و به امکانات و ثروتهاي بادآورده دست يافتهاند، احساس خطر کردهاند نسبت به تداوم منافعشان و در نتيجه کارشکنيهايي را آغاز کردهاند. از اين رو مبارزه با شکلهاي گوناگون فساد و نفوذ اهميت دارد و نبايد مورد بيتوجهي قرارگيرد. مصلحت انقلاب از همه چيز برتر است.
به گزارش کبنا، برای تحلیل و بررسی اتفاقات اخیر کشور و چشمانداز آینده آرمان ملی با میرسلیم گفتوگویی انجام داده که در ادامه ماحصل این گفتوگو را میخوانید.
مهمترين دلايل اعتراضات اخير را در کشور چه مسائلي ميدانيد؟
هنجارشکني و اغتشاشات اخير داراي عوامل و زمينه و ابزارهايي بود: 1- عوامل آن دشمنان خارجي ما و ايادي آنها در داخل کشور بودند و هستند: آمريکا، عربستان و بهويژه اسرائيل که طراحي و پشتيباني از اغتشاش را برعهده داشتند و هنوز هم دست برنداشتهاند زيرا اميدوار به اقدامات تخريبي ايادي خود در ايرانند يعني باقيمانده و زاد و ولد کرده منافقان و سلطنتطلبان و گروهکهاي معاند. 2- زمينه اغتشاشات در برخي کاستيها و ناراضيتراشيها و ناکارآمديهاي اجرايي است، با ابعاد اجتماعي نظير احساس محروميت و تبعيض و فشار که برخي از آنها واقعيت دارد و به عملکرد ضعيف بعضي از دستگاههاي اجرايي برميگردد و چاره آن تحقق تحول اداري است به گونهاي مردم، کل دولت را حامي و پناهگاه و خدمتگزار خود ببينند و هيچگونه محروميتي را در شرايط کنوني و هيچ نوع يأسي را نسبت به آينده خود احساس نکنند. فهرست اين چالشها استخراج شده و دولت رفع آنها را در برنامه تحول خود گنجاندهاست لکن به دليل تعارض منافع و وجود رگههاي فساد، اين تحول با سرعت مطلوب پيش نميرود. در مورد زمينهها، اضافه بايد کرد بهانههايي را نظير مرگ مهسا اميني و کشتهسازيهاي عمدي که به طور طبيعي باعث جريحهدارشدن احساسات عمومي ميشود، هرچند خيلي زود اين بهانه را عوامل اغتشاش رها کردند و ماهيت اصلي خود را آشکار ساختند و شعارهاي هنجارشکنانه سياسي را دامن زدند. 3- ابزارهاي به کار گرفته شده در درجه اول رسانههاي اجتماعي و پيامرسانهاي فضاي مجازي است. وضع ما در دنيا به لحاظ عدم قانونمندي فعاليتها در فضاي مجازي، بينظير است و يکي از ضعيفترين کشورهاييم و چون اين هرج و مرج به نفع اخلالهايي است که دشمنان ما و وابستگان داخليشان از آن بهرهميبرند، با نفوذي که دارند، آن قانونمندي را به تعويق انداختهاند. چنان قانونمندي تسهيل کننده فعاليتهاي سازنده و در عين حال محدودکننده تجاوز به حقوق عمومي و مهارکننده بيبندوباري، با تعيين ابعاد مسئوليتها در فضاي مجازي است. اما در بلواي اخير، بهعلاوه، از ابزارهاي ديگري نظير انواع سلاحهاي سرد و گرم وارداتي استفاده شده است که به صورت قاچاق از برخي مرزها به داخل کشور رخنه کرده است.
چرا برخي در حالي که مسائل اقتصادي در اولويت نخست مردم بود با مسائلي مانند گشت ارشاد زمينه اعتراضات اخير را به وجود آوردند؟
مشکلات اقتصادي هنوز مسأله اصلي جامعه ماست که تا حدودي مزمن شده است ولي طراحان اغتشاش از نکتهاي خواستند استفاده کنند و آن نکته اين است که در شرايط مشکل اقتصادي ، حساسيت مردم نسبت به امور فرهنگي کمرنگ ميشود و بنابراين معاندان ميتوانند به يورش به معنويت که مايه اصلي پيروزي و دوام انقلاب اسلام است بپردازند و بنابراين بلوا را از گشت ارشاد آغاز کردند البته با نيت هنجارشکني کلي.
ديدگاه شما درباره گشت ارشاد با اين شيوه چيست؟ آيا نياز به تجديد نظر در اين زمينه هست؟
در هر جامعهاي موازين و مقرراتي حکمفرماست که پاسداري از آنها به منظور تأمين آسايش و امنيت و رفاه عمومي ضروري است. موازين اصلي در جمهوري اسلامي ايران در قانون اساسي آن منعکس شده است و ساير قوانين و رويهها در ذيل آن قرار ميگيرد. نگاهباني از آن قوانين و مراعات آنها برعهده مردم است ولي هميشه در جوامع بشري عناصر متخلف و مجرم و شيطاني وجود دارد که عدم برخورد با آنها نظم و امنيت و آسايش عمومي را برهم ميزند؛ وظيفه سنگين نيروي انتظامي پيشگيري از جرائم و رسيدگي به تخلفات با هدف بازدارندگي و نيز احقاق حقوق عامه است؛ اين کار به شيوههايي انجام ميگيرد که تقريبا در همه کشورها مشابه است و گشت يکي از آن شيوههاست؛ بنابراين اصل گشت را نميتوان انکار کرد هرچند درباره شيوههاي آن و بهبود آن شيوهها همواره ميتوان اقدام کرد. حذف گشت به نفع خطاکاران و متخلفان و هنجارشکنان است. اما درباره هدف گشت که ارشاد است بحثهاي مفصلي وجود دارد: برخي از امور نيازمند برخورد قاطع است . مانند سرقت و توزيع مواد مخدر و مسکرات ولي برخي ديگر داراي جنبه اخلاقي است و با نصيحت و راهنمايي حل ميشود مگر برنامه خاصي از لحاظ هنجارشکني عمومي در پس آن باشد؛ عفاف و حجاب از آن دسته امور است که با ارشاد مناسب، اغلب مراعات ميشود و نيازي به دستگيري و شدت عمل ندارد مگر در مواردي که در چند ماه اخير مصداق آن مشاهده شد: افرادي برهنه در خيابان مشغول قدم زدن به منظور تصويربرداري و عاديسازي منکرات، شده بودند. طبيعتا اين موارد برنامهريزي شده و عمدي را نميتوان موضوعي اخلاقي تلقي کرد. تفکيک اينها و مشخص کردن حد و مرز هرکدام کاري است که نيازمند آموزش و در عمل محتاج نظارت است. اغلب موارد گشت ارشاد موفق بوده مگر آن دسته از موارد که عمدا قصد هنجارشکني داشتهاند و هدفشان اشاعه فحشا و منکرات بوده است. به نظر من نيروي انتظامي را بايد تقويت کرد و هدف کساني را افشا کرد که متمايلند با تضعيف نيروي انتظامي، جامعه ما را به سمت بيبندوباري و شهوتراني و چشمچراني و هوسزدگي ببرند.
آيا مجلس قصد ندارد به موضوع گشت ارشاد ورود کند؟
ما در زمينه قانون و مقررات براي عفاف و حجاب کمبودي نداريم. مهم اين است که آن قوانين اجرا و آن حدود مراعات شوند و با کساني که تخلف ميکنند به شکل مناسب برخورد شود و اينها همه در حد آيين نامه اجرايي است. البته بايد توجه کرد که هنجارشکني در زمينه عفاف و حجاب که نهايت آن به وضع افتضاحي منجر ميشود که در دوران طاغوت در جامعه ما رواج يافته بود، باعث اشاعه تبرج و خودنمايي و خروج جامعه از تعادل و سلامت و کاهش امنيت و از بين رفتن مصونيت بانوان و تضعيف نهاد خانواده و رسوخ سبک زندگي توام با هرزگي ميشود.
نسل جديد نسبت به نسلهاي گذشته چه تفاوتهايي دارد؟ براي پاسخ به مطالبات آنها چه راهکاري ارائه ميدهيد؟
نسل جديد مواجه با هجوم انبوهي از اطلاعات و مطالب لجامگسيخته است که در سابق چنان يورش اطلاعاتي، چه مثبت و چه منفي، وجود نداشت؛ پس ناگزير نسل جديد بايد خود را مجهز کند به ابزار تفکيک حق و باطل و وسايل تشخيص درست و غلط و قدرت تمييز راست از دروغ، اينها نيازمند ظرفيت بيشتر است. اگر نسل جوان ما، در دوران جواني و نوجواني، نتواند ظرفيت لازم را براي آن تفکيک و تشخيص به دست آورد بهسرعت گرفتار آلودگيها و انحرافات و سپس احساس پوچي و نااميدي ميشود. اينجاست که جايگاه آموزش و پرورش و آموزش عالي و فرهنگ عمومي و اقداماتي که به فراخور عصر يورش اطلاعاتي، بايد انجام گيرد تا جوان ما منفعل بار نيايد، روشن ميشود. مطالبات برحق جوانان ما به سير تکامل در تعليم و تربيت و رسيدن به آيندهاي روشن براي زندگي و اشتغال مولد است و اينها را بايد از خواستههاي القايي و انحرافي که اعتياد و هرزگي و فحشا را در پي دارد، جدا کرد. هيچ جامعهاي با اجازه دادن به آلودگيها و تباهيها به رشد و پيشرفت نميرسد.
اعتراضات اخير به چه ميزان با موضوع شکاف نسلي و تفاوت عقايد مواجه بود؟
سرکردههاي معترضان بنا به اعترافات خودشان اجير و مزدور بيگانگان بودند و کوشش آنها در جذب حداکثري ناآگاهان و ناراضيها بود که با شکست مواجه شد زيرا آنها اصلا با مباني اين انقلاب و ارزشهاي آن بيگانه بودند و فکر ميکردند با چند حرکت هنجارشکنان بتوانند کاري از پيش ببرند؛ آري، اين اغتشاشها کاملا حکايت از يک شکاف عميق ميکند اما نه آنطور که برخي از تحليلگران وابسته يا روشنفکرمآب القا ميکنند. آن گسست و شکاف همواره بين حق و باطل و تفاوت در عقايد وجود داشته و تا قيامت وجود خواهد داشت. امروز جوانان مخلص و رشيد و انقلابي ما در اين کشور جانفشاني ميکنند و براي تعالي و پيشرفت کشور از هيچ کوششي دريغ نميورزند و به فکر ترقي جامعه ايماني و استقرار عدالت و جلب رضاي حقاند؛ عقايد آنها الهام گرفته از اسلام و الگوي آنها پيامبر اسلام(ص) و مقتداي آنها امير مؤمنان(ع) است و سبک زندگي آنها برگرفته از اهل بيت عليهم السلام است. شکافي که وجود دارد بين آرمانگرايي اسلامي و تمدن پوشالي غربي است؛ تمدني که از انسان بردهاي رام براي هموار کردن منويات استکباري رهبران خود ميخواهد و به دنبال اسارت بشريت است و ايجاد مزاحمت براي جبهه حق و لذا ناخشنود است از قدبرافراشتن ايراني اسلامي، مستقل و آزاد. شکاف بين نسلي را آنها مطرح ميکنند تا اذهانما را منحرف کنند. آن گسست در واقع، بين ما و استکبار جهاني است و با اعمال ترفندهاي مختلف و هزينه کردن از جيب مرتجعان منطقه، تشديد هم خواهد شد مگر آنها سر تسليم در مقابل حق فرود آورند و دست از شرارت بردارند.
چرا زنان جامعه در اتفاقات اخير کشور نقش محوري داشتند؟
زنان ارجمند جامعه ما آنهايي نيستند که مطالباتشان خلاصه ميشود در کشف حجاب. منزلتي که زنان ما بعد از پيروزي انقلاب در صحنه دانش و حضور مفيد اجتماعي پيدا کردهاند نمونهاي بي نظير است. اگر مطالبه عدهاي از زنان و مردان زير پا گذاشتن احکام اسلام باشد، ارزشي براي اعتنا کردن به آن ندارد ولو آمريکا و اروپا از آن طرفداري کنند. چنان مطالباتي به مفهوم تجديدنظرطلبي در اصولي است که مبناي انقلاب بود و هر از چندگاهي عدهاي در مخالفت با آن اصول ، جنجالي در خيابان راه مي اندازند و در واقع از عطوفت و نجابت جمهوري اسلامي سوءاستفاده ميکنند و سرعت رشد و پيشرفت را کند ميسازند.
مهمترين مطالبات کنوني زنان را چه مواردي ميدانيد؟
مطالبات زنان ما حفظ منزلت و کرامت انساني آنهاست. از ديگر مطالبات مثلا احترام به جايگاه متعالي مادران است و اداي حقوقي که شرع مقدس براي آنها مقرر فرموده است.
مجلس يازدهم براي تحقق مطالبات زنان چه اقداماتي انجام داده است؟
مطالبات اصلي و آرماني زنان را در جامعه ما مصوبات شوراي عالي انقلاب فرهنگي بهخوبي پاسخ گفته است و در مجلس نيز سال گذشته در قالب مصوبهاي راجع به تکريم بانوان و ارتقاي جايگاه خانواده و اصلاح جمعيت تکميل کردهايم.
ديدگاه شما درباره حمله به دانشگاه شريف چيست؟
دانشگاه جاي حمله و زد و خورد نيست. دانشگاه محل درس و بحث علمي و تامل درباره مسائل کشور براي چاره جوييهاي کارشناسانه آنهاست. بنابراين ورود افراد مسلح به دانشگاه مجاز نيست مگر به طور استثنايي ابعاد تخريب در داخل دانشگاه آنقدر گسترده شود که فرونشاندن آن ازعهده نگهباني خود دانشگاه خارج شود. در آن صورت رئيس دانشگاه با تشخيص وخامت اوضاع ميتواند از نيروي رسمي عضو فراجا براي مداخله دعوت کنند تا به اداي وظايف خود بپردازند.
با توجه به بحران داخلي و تحريمها و فشارهاي بينالمللي چه چشماندازي پيشروي کشور ميبينيد؟
اينکه تحريمهاي ظالمانه عليه جمهوري اسلامي وجود دارد واقعيتي است که سالها از آن ميگذرد و البته آثار منفي هم بر جامعه ما گذاشته است؛ تقريبا از ابتداي پيروزي انقلاب ما با انواع تحريمها مواجه بودهايم ولي فشارها و تحريمهاي وحشيانه پانزده ساله اخير، بهويژه با آثار و تبعات اقتصادي، تشديد شده است؛ چاره آن هم اجراي کامل 24 بند اقتصاد مقاومتي است که متاسفانه در دولتهاي يازدهم و دوازدهم اقدامي شايسته و مناسب براي تحقق آنها انجام نگرفت و به فرصتسوزي انجاميد. اما بحران داخلي واژهاي است که با واقعيت سازگار نيست. ما در کشور مشکلاتي داريم در زمينههاي اقتصادي و اداري و اجتماعي که عمده آنها با تدبير مناسب و رعايت اولويت، با همکاري مردم قابل حل است و اين برنامه اي است که دولت آغاز کرده است و به نظر من کساني که در سالهاي گذشته، برخلاف مصالح عمومي گام برداشتهاند و به امکانات و ثروتهاي بادآورده دست يافتهاند، احساس خطر کردهاند نسبت به تداوم منافعشان و در نتيجه کارشکنيهايي را آغاز کردهاند. از اين رو مبارزه با شکلهاي گوناگون فساد و نفوذ اهميت دارد و نبايد مورد بيتوجهي قرارگيرد. مصلحت انقلاب از همه چيز برتر است.