تاریخ انتشار
جمعه ۳۰ مهر ۱۴۰۰ ساعت ۱۱:۲۹
کد مطلب : ۴۴۰۴۰۱
یادداشت؛
شهید پرازیده سینه خود را سپر کرد تا امروز مدیران بیمسئولیت پشت میز مدیریت بنشینند
فرشاد بهشتی روی
۸
کبنا ؛ زیلایی نامی آشنا در سپهر فقر و محرومیت، اسیر و دربند سیاستزدگی و کشمکشهای مردان کت و شلواریِ معاملهگر و رانتخوار در چپ و راست سیاست است. زیلایی چون بخت به اسارت رفتهاش در میان توپوگرافی خاص کوهستانی، مردمانی پاکسرشت، سختکوش و دلاور دارد که یکی از فرزندان مظلومش در آتش بیعدالتی سوخت، به ابدیت کوچ کرد و به سوی پدر والامقام و آسمانیاش پر گشود.
فرزند مظلوم و سوختهی شهید مظلومتر و فراموش شدهی زیلاییِ همیشه محروم با روحی درگیر و نگران برای آینده فرزندان خود، رفت تا میهمان پدر شهیدش باشد که فصل مشترک پدر و پسر مظلومیت، محرومیت، حقطلبی و قهرمان شدن بود. پدری که دیروز برای دفاع از خاک، ناموس و ارزشهای ایران اسلامی از محرومترین و دور افتادهترین روستای استان کهگیلویه و بویراحمد جامه رزم پوشید تا امروز روحاللهِ خود و روحالله های سرزمینش در رفاه زندگی کنند؛ اما افسوس که پیکر سوخته فرزندش از شدت فشار بیعدالتی، بر بال فرشتگان میرود تا با معبود خویش دیدار داشته باشد.
پدر زندهیاد روحالله پرازیده سینه خود را سپر تیر نمود تا امروز مدیران شیکپوش، لاکچری، رانتخوار، متکبر، غیرمتعهد و بیمسئولیت پشت میزهای مدیریت بنشینند و برای سرنوشت روحاللههای محروم و مظلوم سرزمین کَکِشان هم نَگزد. مسئولان پرادعای به ظاهر دغدغهمند که اگر امروز نام، نان و سودایی دارند، همه از برکت همان زندگی روحالله بود که در زندگیاش آه نداشت که با ناله سودا کند.
بیعدالتی رخنه کرده در روزنههای مدیریتی و زندگی مردم عامه بدون تردید به زندگی فرزندان شهدا نیز نفوذ کرده و در فضای هر که بامش بیش برفش بیشتر در زیر پوست مدیریت بر مبنای بند و پیوند پارتی و رانت، فرزندانی در جامعه شاهد وجود دارند که باید در پیچ و خم بیعدالتی و بیتوجهی در کنار حسرت هجران پدر و محروم ماندن از چنین نعمتی، از نعمت خدمات و حقوق به حق و معمولی خویش محروم شوند.
شهید گلمحمد پرازیده جامه رزم پوشید تا نام و نشانی از فقر و محرومیت، تبعیض و بیعدالتی نباشد و در جامعه اسلامی روش و سیره علوی سرلوحه زندگی بویژه برای مسئولان که همانا وامداران نظام اسلامی هستند جاری و ساری باشد. متاسفانه فراموش شدن مردم، این ولی نعمتان و نیز فراموش کردن شهدا و یادگاران شهدا توسط برخی از مسئولان به وضوح قابل لمس است.
زیلایی محروم و مظلوم را اگر دیروز با خون ریخته شدهی شهید گلمحمد پرازیده بر خاک تفتیده خوزستان میشناختند، امروز باری دیگر فرزند شهید پرازیده نام زیلایی را با پیکر سوخته خود در آتش بیعدالتی رسانهای کرد، تا شاید وجدان(!) خفته مسئولان از شدت شرم تکانی بخورد. مسئولانی که در فرمهای استخدامی خود تیک شیعه علوی را میزنند و در زندگی و روش مدیریت آنان نشانه و نسیمی از شیوه علی علیه السلام وجود ندارند.
زندهیاد روحالله پرازیده فرزند رشید، عدالتخواه و قهرمان شهید والامقام گلمحمد پرازیده رحمت الله علیه به ما نشان داد بخشی از جامعه در آتش بیعدالتی و سوءمدیریت در حال سوختن هستند و فریادرسی نیست!
زندهیاد روح الله پرازیده به مانند پدرش در راه حاکمیت و تداوم حق و عدالت جان خود را از دست داد و ما امروز در برابر روح بلند شهید والامقام گلمحمد پرازیده و فرزند مظلوم اما قهرمانش روحالله پرازیده شرمنده و شرمسار هستیم.
فرشاد بهشتی روی رئیس شورای بخش مارگون
فرزند مظلوم و سوختهی شهید مظلومتر و فراموش شدهی زیلاییِ همیشه محروم با روحی درگیر و نگران برای آینده فرزندان خود، رفت تا میهمان پدر شهیدش باشد که فصل مشترک پدر و پسر مظلومیت، محرومیت، حقطلبی و قهرمان شدن بود. پدری که دیروز برای دفاع از خاک، ناموس و ارزشهای ایران اسلامی از محرومترین و دور افتادهترین روستای استان کهگیلویه و بویراحمد جامه رزم پوشید تا امروز روحاللهِ خود و روحالله های سرزمینش در رفاه زندگی کنند؛ اما افسوس که پیکر سوخته فرزندش از شدت فشار بیعدالتی، بر بال فرشتگان میرود تا با معبود خویش دیدار داشته باشد.
پدر زندهیاد روحالله پرازیده سینه خود را سپر تیر نمود تا امروز مدیران شیکپوش، لاکچری، رانتخوار، متکبر، غیرمتعهد و بیمسئولیت پشت میزهای مدیریت بنشینند و برای سرنوشت روحاللههای محروم و مظلوم سرزمین کَکِشان هم نَگزد. مسئولان پرادعای به ظاهر دغدغهمند که اگر امروز نام، نان و سودایی دارند، همه از برکت همان زندگی روحالله بود که در زندگیاش آه نداشت که با ناله سودا کند.
بیعدالتی رخنه کرده در روزنههای مدیریتی و زندگی مردم عامه بدون تردید به زندگی فرزندان شهدا نیز نفوذ کرده و در فضای هر که بامش بیش برفش بیشتر در زیر پوست مدیریت بر مبنای بند و پیوند پارتی و رانت، فرزندانی در جامعه شاهد وجود دارند که باید در پیچ و خم بیعدالتی و بیتوجهی در کنار حسرت هجران پدر و محروم ماندن از چنین نعمتی، از نعمت خدمات و حقوق به حق و معمولی خویش محروم شوند.
شهید گلمحمد پرازیده جامه رزم پوشید تا نام و نشانی از فقر و محرومیت، تبعیض و بیعدالتی نباشد و در جامعه اسلامی روش و سیره علوی سرلوحه زندگی بویژه برای مسئولان که همانا وامداران نظام اسلامی هستند جاری و ساری باشد. متاسفانه فراموش شدن مردم، این ولی نعمتان و نیز فراموش کردن شهدا و یادگاران شهدا توسط برخی از مسئولان به وضوح قابل لمس است.
زیلایی محروم و مظلوم را اگر دیروز با خون ریخته شدهی شهید گلمحمد پرازیده بر خاک تفتیده خوزستان میشناختند، امروز باری دیگر فرزند شهید پرازیده نام زیلایی را با پیکر سوخته خود در آتش بیعدالتی رسانهای کرد، تا شاید وجدان(!) خفته مسئولان از شدت شرم تکانی بخورد. مسئولانی که در فرمهای استخدامی خود تیک شیعه علوی را میزنند و در زندگی و روش مدیریت آنان نشانه و نسیمی از شیوه علی علیه السلام وجود ندارند.
زندهیاد روحالله پرازیده فرزند رشید، عدالتخواه و قهرمان شهید والامقام گلمحمد پرازیده رحمت الله علیه به ما نشان داد بخشی از جامعه در آتش بیعدالتی و سوءمدیریت در حال سوختن هستند و فریادرسی نیست!
زندهیاد روح الله پرازیده به مانند پدرش در راه حاکمیت و تداوم حق و عدالت جان خود را از دست داد و ما امروز در برابر روح بلند شهید والامقام گلمحمد پرازیده و فرزند مظلوم اما قهرمانش روحالله پرازیده شرمنده و شرمسار هستیم.
فرشاد بهشتی روی رئیس شورای بخش مارگون
ولله تمام مسؤلینی که در مرگ این فرزند شهید سهم داشتن باید مجازت بشن و در آخر این وسط یه مادر بی سرپرست یه زن بیوه و سه فرزند یتیم شدند حمید اندرخور زیلایی