تاریخ انتشار
چهارشنبه ۱۸ فروردين ۱۴۰۰ ساعت ۲۲:۴۵
کد مطلب : ۴۳۲۸۱۶
کبنا از وضعیت قرمز کرونا در شهرستان بویراحمد خبر میدهد
دو غول سوءمدیریت و کرونا در چهار راه سینمای قدیم یاسوج / غارت داروخانه طبیعی کهگیلویه و بویراحمد زیر سایه ضعف متولیان ( + تصاویر )
۰
کبنا ؛کرونا یک پاندمی است؛ کرونا جهانگیر است؛ بخش اعظمی از کشورهای جهان درگیر این بیماری ویروسی شدهاند؛ اقتصاد دنیا نیز متاثر از این پاندمی، کوچک شده؛ و بسیار گزاره دیگر که در این یک سال و اندی از زبانهای متفاوت گفته شده و گوشهای مختلف شنیدهاند. اما استان کهگیلویه و بویراحمد با این بیماری چه کرده است؟ چگونه، 96 درصد از مصوبات ستاد کرونا در استان کهگیلویه و بویراحمد رعایت شده، اما سه شهرستان آن، به ویژه یاسوج مرکز استان کهگیلویه و بویراحمد به لحاظ شیوع کرونا قرمز شده است؟ کرونا زیر سایه غفلت سهلانگاری و عادیانگاری و عدم رعایت پروتکلهای بهداشتی شیوع پیدا کرد و البته نباید این سهلانگاری را تنها به گردن مردم انداخت، بعضی از شهروندان بدون توجه به دستورالعملهای ستاد کرونا و عدم رعایت پروتکلهای بهداشتی در سطح شهر، دورهمیها، مراسم عزاداری و جشن عروشی حضور پیدا میکنند، اما در کنار اینها، برخی دستگاهها دولتی به وظایفشان عمل نمیکنند. چهار راه سینمای قدیم یاسوج، یکی از معابر نام آشنای مردم مرکز استان کهگیلویه و بویراحمد است. در قدیم، سینمای شهر یاسوج، محل تردد، علاقمندان به سینما و هنر بود، اکران فیلمهای مختلف سینمایی پای خیلی از شهروندان یاسوجی را به این چهار راه باز میکرد. «سینما دنا» به دلیل عدم سوء مدیریتها تعطیل و تخریب شد، چند سالی، از عمر پروژه سینمای شهر یاسوج که در محل (چهار راه سینمای قدیم ) در حال احداث است، میگذرد. پروژه به لطف مدیریت شهرداری یاسوج، نیمه کاره، فعلاً رها شده و اکنون این چهار راه محل غارت گیاهان دارویی (کوهی) است که در واقع از سرمایههای بینظیر استان کهگیلویه و بویراحمد به شمار میروند.
گیاهان دارویی استان کهگیلویه و بویراحمد از فرصتها و ظرفیتهای این استان است که در صورت برنامهریزی دقیق، سرمایهگذاری و ساماندهی میتوان زمینه اشتغال و رونق اقتصادی را در استان زرخیر کهگیلویه و بویراحمد فراهم کند، اما تاکنون اقدام خاصی برای بهرهبردن کافی و مناسب از این گیاهان صورت نگرفته است. گیاهان دارویی بیرحمانه در چهار راه سینمای قدیم یاسوج به حراج میروند! دلالان گیاهان دارویی، جملهای، این گیاهان را از افرادیی که برای امرار معاش اقدام به ریشه کردن این سرمایههای ملی میکنند، با قیمت پایین خریداری میکنند و به قیمت گزاف به فروش میرسانند. آنها علاوه بر غارت گیاهان دارویی، بیتوجه به دستورالعملهای ستاد کرونا از جمله عوامل شیوع این بیماری قلمداد میشوند. افراد بیبضاعت به دلیل نداشتن کارتخوان [بانکی]، گیاهان دارویی را به دلالان میفروشند و آنها هم در نهایت سودجویی هم سلامت مردم و هم گیاهان را به حراج میگذارند.
در سه روز گذشته؛ خبرنگار کبنا نیوز در میدان چهار راه سینمای قدیم حاضر میشد، هیچ عزمی از سوی مسئولان مربوطه برای جلوگیری و مقابله یا فروش گیاهان دارویی دیده نمیشد. شهرداری یاسوج به عنوان متولی ساماندهی پیادهروها و نظم شهر، با فروشندگان گیاهان دارویی که علاوه بر ایجاد ترافیک سنگین در چهار راه سینما، عامل شیوع کرونا هستند، هیچ برخوردی ندارد. نسبتهای قوم و خویشی برخی از این افراد با بعضی از مأموران سد معبر و مدیران شهرداری باعث شده که آنها بتوانند با خیال راحت علاوه بر فروش گیاهان دارویی و ایجاد ترافیک کلافهکننده، عامل شیوع کرونا به دلیل عدم رعایت فاصله گذاری اجتماعی نیز باشند.
نستهن مقدم، در چهار راه سینمای قدیم یاسوج عملکرد قابل توجهی ندارد، دستورالعملهای ستاد کرونا را زیر پا گذاشته و سلامت مردم را فدای ندانمکاری و بیتوجهی خود کرده است. اعضای ستاد کرونای استان کهگیلویه و بویراحمد در صورت مشاهده چهار راه سینمای قدیم، یقیناً به این نتیجه میرسند که تجمع در این معبر خطرناک و نگران کننده است.
کرونا و سوء مدیریتها مشکلاتی را در جامعه به وجود آورده، علیرضا صدقی در روزنامه ابتکار در این زمینه نوشت: وضعیت بیمارستانها و گورستانها و کسب و کارها و مهمتر از همه حال و روز مردم به خوبی نشان میدهد که جمعیت ایران در این یک سال و اندی به قدر ده سال پیر و فرتوت و خسته و کلافه شدهاند. محدودیت فعالیت مشاغل به صورت کوتاهمدت با هزار و یک تبصره و حفره قابل عبور، مخابره پیام عادیسازی شرایط ـ علیرغم تکرار لسانی مخاطرات از سوی مسئولان ـ عدم قاطعیت در تصمیمگیریهای بهنگام، عدم انجام تعهداتی که بیش از یک سال از وعده آنها گذشته و فراوان موضوع دیگر سبب شده تا اعتماد عمومی از این ستاد ملی نیز آرامآرام سلب شود.
این همه در حالی است تصمیمها و دستورالعملهای ستاد ملی کرونا علیالاصول باید و باید مورد توجه آحاد مردم باشد. مردمی که دستِکم از سوی بخشهایی در حاکمیت چون ابزاری دیده میشوند که عنداللزوم و در وقت مقتضی باید خدمات و وظایفی را به انجام برسانند و نهتنها از کمترین حقوقی برخوردار نیستند، بلکه در بسیاری موارد ـ از مرگ تاسفبار یک سلبریتی صدا و سیمایی تا خیز چهارم کرونا در کشور ـ مقصر اصلی نیز لقب میگیرند.
اما حقیقتا و منصفانه سهم مردم در بروز و شکلگیری این وقایع ـ بخصوص در زمینه خیز چهارم کرونا در ایران ـ تا چه حدی است؟ برای فهم دقیق موضوع و مقابله با پروپاگاندای دستگاه تبلیغاتی عریض و طویل ستاد ملی کرونا، باید به آغاز سال گذشته رجوع کرد. مگر زمانی که محدودیتها به شکلی جدیتر در آن دوره اعمال شد، مشاغل تعطیل شدند، سفرها لغو شد و... سطح رعایت فاصلهگذاری اجتماعی در مقیاس متوسط کشوری تا 86 درصد رشد را نشان نداد؟ و مگر مردم نوروز 1399 با مردم نوروز 1400 متفاوت بودند؟
به طور قطع مردم در هر دو سال در یک منظومه فکری میاندیشیدند و یک سازمان و ساختار اندیشهورزی بهره میبردند. آنچه در این میان تغییری اساسی را نشان میدهد مخابره پیامی دیگرگون از سوی مسئولان امر بود. آزادسازی سفرهای نوروزی، عدم یافتن تدبیری برای مدیریت خریدهای پایان سال، ممانعت از برگزاری کلونیهای وسیع در محیطهای عمومی نظیر بوستانها، مالها، مراکز خرید، اماکن مذهبی و... همه و همه نشان میداد که عزمی جدی جهت مقابله با خیز چهارم کرونا در کشور وجود ندارد.
این بیتدبیریها و سوءمدیریتها در شرایطی رخ داده که کادر درمان کشور بیش از یک سال است شبانهروزی تلاش میکند، کشته میدهد، جان میسپارد و گوش هیچ مسئولی به مطالبات و خواستههایش شنوا نیست.
از اینها گذشته، حالا و بعد از بروز فاجعه مسئولان به فکر نوشدارو افتادهاند. احیانا در هفته آینده اعلام میشود که گروههای شغلی 2، 3 و 4 باید تعطیل کنند. ممنوعیتهای تردد برون و درون شهری وضع خواهد شد و روندهایی آشنا دوباره آغاز میشوند. در چنین موقعیتی باید از مسئولان امر پرسید تاکنون به کدام یک از وعدههای سال گذشته و در آغاز شیوع بیماری کرونا، عمل کردهاند؟ تسهیلاتی که قرار بود به مشاغل آسیبدیده اعطا شود به کجا رسید؟ حمایتهای اعلامی از کارگران بیکار شده کی عملیاتی خواهد شد؟ برای تورم افسارگسیخته سال 99 چه تدبیری اندیشیده شد؟ و بیشمار پرسشِ بیپاسخ دیگر؛ با این همه مسئولان امر باید یک دلیل و تنها یک دلیل بیاورند که چرا مردم باید پذیرای ایدهها و برنامههای آنها باشند.
با این اوصاف، باید این نوشتار را از منظری دیگر نیز خواند، دید و شنید. همه آنچه پیشتر گفته شد، یعنی اینکه ما جمعی تنها هستیم. ما باید بتوانیم به تنهایی و با کمک به یکدیگر از این پیک بیماری نیز عبور کنیم. کسی به فکر ما نیست. کسی نمیخواهد که به فکر ما باشد. پس لابد و ناچاریم که خودمان به فکر خودمان باشیم. ما ناگزیریم که برای کمک به آن دیگری که از ما است، تمام پروتکلها را رعایت کنیم. سعی کنیم یکایکمان غمخوار و مراقب هم باشیم تا شاید بتوانیم از دو غول کرونا و سوءمدیریت به سلامت عبور کنیم.
گیاهان دارویی استان کهگیلویه و بویراحمد از فرصتها و ظرفیتهای این استان است که در صورت برنامهریزی دقیق، سرمایهگذاری و ساماندهی میتوان زمینه اشتغال و رونق اقتصادی را در استان زرخیر کهگیلویه و بویراحمد فراهم کند، اما تاکنون اقدام خاصی برای بهرهبردن کافی و مناسب از این گیاهان صورت نگرفته است. گیاهان دارویی بیرحمانه در چهار راه سینمای قدیم یاسوج به حراج میروند! دلالان گیاهان دارویی، جملهای، این گیاهان را از افرادیی که برای امرار معاش اقدام به ریشه کردن این سرمایههای ملی میکنند، با قیمت پایین خریداری میکنند و به قیمت گزاف به فروش میرسانند. آنها علاوه بر غارت گیاهان دارویی، بیتوجه به دستورالعملهای ستاد کرونا از جمله عوامل شیوع این بیماری قلمداد میشوند. افراد بیبضاعت به دلیل نداشتن کارتخوان [بانکی]، گیاهان دارویی را به دلالان میفروشند و آنها هم در نهایت سودجویی هم سلامت مردم و هم گیاهان را به حراج میگذارند.
در سه روز گذشته؛ خبرنگار کبنا نیوز در میدان چهار راه سینمای قدیم حاضر میشد، هیچ عزمی از سوی مسئولان مربوطه برای جلوگیری و مقابله یا فروش گیاهان دارویی دیده نمیشد. شهرداری یاسوج به عنوان متولی ساماندهی پیادهروها و نظم شهر، با فروشندگان گیاهان دارویی که علاوه بر ایجاد ترافیک سنگین در چهار راه سینما، عامل شیوع کرونا هستند، هیچ برخوردی ندارد. نسبتهای قوم و خویشی برخی از این افراد با بعضی از مأموران سد معبر و مدیران شهرداری باعث شده که آنها بتوانند با خیال راحت علاوه بر فروش گیاهان دارویی و ایجاد ترافیک کلافهکننده، عامل شیوع کرونا به دلیل عدم رعایت فاصله گذاری اجتماعی نیز باشند.
نستهن مقدم، در چهار راه سینمای قدیم یاسوج عملکرد قابل توجهی ندارد، دستورالعملهای ستاد کرونا را زیر پا گذاشته و سلامت مردم را فدای ندانمکاری و بیتوجهی خود کرده است. اعضای ستاد کرونای استان کهگیلویه و بویراحمد در صورت مشاهده چهار راه سینمای قدیم، یقیناً به این نتیجه میرسند که تجمع در این معبر خطرناک و نگران کننده است.
کرونا و سوء مدیریتها مشکلاتی را در جامعه به وجود آورده، علیرضا صدقی در روزنامه ابتکار در این زمینه نوشت: وضعیت بیمارستانها و گورستانها و کسب و کارها و مهمتر از همه حال و روز مردم به خوبی نشان میدهد که جمعیت ایران در این یک سال و اندی به قدر ده سال پیر و فرتوت و خسته و کلافه شدهاند. محدودیت فعالیت مشاغل به صورت کوتاهمدت با هزار و یک تبصره و حفره قابل عبور، مخابره پیام عادیسازی شرایط ـ علیرغم تکرار لسانی مخاطرات از سوی مسئولان ـ عدم قاطعیت در تصمیمگیریهای بهنگام، عدم انجام تعهداتی که بیش از یک سال از وعده آنها گذشته و فراوان موضوع دیگر سبب شده تا اعتماد عمومی از این ستاد ملی نیز آرامآرام سلب شود.
این همه در حالی است تصمیمها و دستورالعملهای ستاد ملی کرونا علیالاصول باید و باید مورد توجه آحاد مردم باشد. مردمی که دستِکم از سوی بخشهایی در حاکمیت چون ابزاری دیده میشوند که عنداللزوم و در وقت مقتضی باید خدمات و وظایفی را به انجام برسانند و نهتنها از کمترین حقوقی برخوردار نیستند، بلکه در بسیاری موارد ـ از مرگ تاسفبار یک سلبریتی صدا و سیمایی تا خیز چهارم کرونا در کشور ـ مقصر اصلی نیز لقب میگیرند.
اما حقیقتا و منصفانه سهم مردم در بروز و شکلگیری این وقایع ـ بخصوص در زمینه خیز چهارم کرونا در ایران ـ تا چه حدی است؟ برای فهم دقیق موضوع و مقابله با پروپاگاندای دستگاه تبلیغاتی عریض و طویل ستاد ملی کرونا، باید به آغاز سال گذشته رجوع کرد. مگر زمانی که محدودیتها به شکلی جدیتر در آن دوره اعمال شد، مشاغل تعطیل شدند، سفرها لغو شد و... سطح رعایت فاصلهگذاری اجتماعی در مقیاس متوسط کشوری تا 86 درصد رشد را نشان نداد؟ و مگر مردم نوروز 1399 با مردم نوروز 1400 متفاوت بودند؟
به طور قطع مردم در هر دو سال در یک منظومه فکری میاندیشیدند و یک سازمان و ساختار اندیشهورزی بهره میبردند. آنچه در این میان تغییری اساسی را نشان میدهد مخابره پیامی دیگرگون از سوی مسئولان امر بود. آزادسازی سفرهای نوروزی، عدم یافتن تدبیری برای مدیریت خریدهای پایان سال، ممانعت از برگزاری کلونیهای وسیع در محیطهای عمومی نظیر بوستانها، مالها، مراکز خرید، اماکن مذهبی و... همه و همه نشان میداد که عزمی جدی جهت مقابله با خیز چهارم کرونا در کشور وجود ندارد.
این بیتدبیریها و سوءمدیریتها در شرایطی رخ داده که کادر درمان کشور بیش از یک سال است شبانهروزی تلاش میکند، کشته میدهد، جان میسپارد و گوش هیچ مسئولی به مطالبات و خواستههایش شنوا نیست.
از اینها گذشته، حالا و بعد از بروز فاجعه مسئولان به فکر نوشدارو افتادهاند. احیانا در هفته آینده اعلام میشود که گروههای شغلی 2، 3 و 4 باید تعطیل کنند. ممنوعیتهای تردد برون و درون شهری وضع خواهد شد و روندهایی آشنا دوباره آغاز میشوند. در چنین موقعیتی باید از مسئولان امر پرسید تاکنون به کدام یک از وعدههای سال گذشته و در آغاز شیوع بیماری کرونا، عمل کردهاند؟ تسهیلاتی که قرار بود به مشاغل آسیبدیده اعطا شود به کجا رسید؟ حمایتهای اعلامی از کارگران بیکار شده کی عملیاتی خواهد شد؟ برای تورم افسارگسیخته سال 99 چه تدبیری اندیشیده شد؟ و بیشمار پرسشِ بیپاسخ دیگر؛ با این همه مسئولان امر باید یک دلیل و تنها یک دلیل بیاورند که چرا مردم باید پذیرای ایدهها و برنامههای آنها باشند.
با این اوصاف، باید این نوشتار را از منظری دیگر نیز خواند، دید و شنید. همه آنچه پیشتر گفته شد، یعنی اینکه ما جمعی تنها هستیم. ما باید بتوانیم به تنهایی و با کمک به یکدیگر از این پیک بیماری نیز عبور کنیم. کسی به فکر ما نیست. کسی نمیخواهد که به فکر ما باشد. پس لابد و ناچاریم که خودمان به فکر خودمان باشیم. ما ناگزیریم که برای کمک به آن دیگری که از ما است، تمام پروتکلها را رعایت کنیم. سعی کنیم یکایکمان غمخوار و مراقب هم باشیم تا شاید بتوانیم از دو غول کرونا و سوءمدیریت به سلامت عبور کنیم.