تاریخ انتشار
شنبه ۱ آذر ۱۳۹۹ ساعت ۲۰:۰۴
کد مطلب : ۴۲۷۷۷۵
کبنا گزارش میدهد
زخم کهنه بر تن ورزش کهگیلویه / خاک بیتوجهی بر تن فراز بام دهدشت / آقای استاندار؛ ورزش اول کهگیلویه و بویراحمد را بشناسید
۲
کبنا ؛بر همگان ثابت شده است اینکه هنوز فریاد میزنیم دلسوزی برای محرومیت استان کهگیلویه و بویراحمد نیست، نه ربطی به تعصبات کورکورانه دارد و نه از مدیران نفرت شخصی داریم، اما با نگاهی به عقب وقتی میبینیم، بعضی مدیران فقط آمدند که نام و نشانی به عنوان فرد اول یک استان در کنند و بروند، دلمان به درد میآید که ورزش را زمین گیر میکنند، کارخانههایمان را به بهانه عدم پرداخت سودهای کلان بانکی بدون حمایت به ورطه تعطیلی میکشانند و با حرفهای قشنگ بر مردم حکومت میکنند، نه خدمت.
اگر فقط و فقط به اندازه تعداد معاونان و نیروهای که باخودشان میآورند، چند سرمایه گذار بیاورند سرنوشت استان کهگیلویه و بویراحمد از واپس رفتِ اکنون حاکم بر تولید، اشتغال، ورزش و...، دور بودیم. گرچه همان زمان که حرف از ادغام ورزش با جوانان شد، نه مشکل ورزش حل شد و نه جامعه جوان مورد توجه قرار گرفت؛ تنها دو گره کور به هم تنیده شد تا نه ورزشی بماند و نه جوانی سر بلند کند.
در این استان شاید هر چیز بی ارزش و اعتباری در جامعه برای برخی مدیران ارشد مهم باشد، اما نشان دادهاند رشد و ترقی، معیشت و زندگی جوانان مهم نیست. رکود در امر ورزش و جوانان استان کهگیلویه و بویراحمد به حدی است که هیچ باشگاه فرهنگی ورزشی از طرف مجموعه دولت و شخص اول وزارت کشور در استان کهگیلویه و بویراحمد حمایت نمیشود؛ تیمهای تحت حمایت نفتیها فلج و باشگاههای خصوصی به امان خود و خدا رها شدهاند. این وضعیت در ورزشهای انفرادی بغرنجتر است تا جایی که کرونا به سادگی هر چه تمامتر شانهشان را به خاک مالیده است.
ورزش و نگاه به ورزش مبتلا به مصرف ترامادول یا قرصهای روانگردان است، همیشه در چرت، گیجی و توهم به سر میبرد. حتی اگر در این میان خیران ورزش یا حامیان مالی ورزشی به خود بیایند و بیخ گوش دولت این مسئولیت عظیم را به دوش بکشند، این مجموعه متولی و ناظر بر ورزش است که بهایی نمیدهد؛ چشمهایش به وقایع را بسته و استعدادها و پتانسیلها را نادیده میگیرد، و در نتیجه اجازه و انتخاب تصمیمی واقع بینانه از اینان سلب شده است.
عدم استقبال از ورزش حرفهای و نبود اسپانسرهای دولتی و خصولتی، فضای ورزش استان کهگیلویه و بویراحمد را بدل به بافت فرسودهای نموده که هر آن احتمال فرو ریختن بر سر جامعه نحیف ورزش را دارد، غافل از آنکه نبود پایگاه در حیطه ورزش، درب اعتیاد را پیش روی همین جامعه جوان باز خواهد کرد.
در وضعیتی که برای اولین بار در تاریخ یک رشته ورزشی در استان کهگیلویه و بویراحمد دو تیم لیگ برتری در رشته هندبال به همراه یک تیم دسته یک همگی در رشته آقایان و ظرفیتهای بسیاری چون حضور دهها بازیکن در ردههای سنی مختلف تیم ملی ایران، یا پتانسیلهایی در رسته بانوان هندبالیست همچون دهه هفتاد که قهرمان لیگ کشور میشوند، چرا و چگونه است هیج استقبالی برای حمایت از باشگاهها نمیشود؟ این موهبتها و موفقیتها اتفاقی نیست که به خیال عدم تکرار موفقیتهای بیشتر، تیمها را به حال خود رها کنیم زیرا زاگرس نشینان همیشه مردمانی قوی و سخت کوش بوده و هستند و با توجه به اینکه از فیزیک قوای جسمانی بالایی برخوردارند، با اندکی توجه خواهند توانست در بهترین جایگاهها بدرخشند.
ریاست فدراسیون هندبال کشور طی دو بازدید به یکی از قطبهای نوظهور هندبال کشور سفر میکند اما حتی یک بار نماینده عالی دولت با وجود اطلاع رسانی به ایشان و زیر مجموعه، از این ظرفیت برای توجه بیشتر به این حوزه آفتابی نمیشود تا نشان دهد اعتباری برای امر ورزش حرفهای و اصولاً عرقی برای حمایت از ورزش و جوانان در استان کهگیلویه و بویراحمد ندارد. اما جای سؤال اینجاست چرا؟! پاسخ روشن است، چون مسئولین استانی و در صدر آنها فرد اول سیاسی استان از آنها نمیخواهند، مورد توجه شوند، تنها جایی تقاضای کمک و اعتبار میکنند که بتوان دستی در اعتبارات برند و بودجه فلان جاده را به فلان جاده تزریق کنند، بودجه ورزش آنچنان نیست که کسی برایش دندان گرد کند!
بزرگترین دغدغههای مردم استان کهگیلویه و بویراحمد خصوصاً قشر جوان کهگیلویه و بویراحمد، مسائل مربوط به جوانان اعم از اشتغال و بیکاری، ازدواج و طلاق، ورزش و اعتیاد است؛ جالبتر آنکه دومیها (بیکاری، طلاق و اعتیاد) به صورت تساعدی از اولیها فاصله گرفتهاند.
در جهت مقابل دولت تنها و شدیداً در ارائه آمارهای غیر دقیق در این زمینهها دست بالا را به خود داده اما در واقع همواره نسبت به اولیها با بسته نگه داشتن چشم، دراز کردن زبان، اما نتیجتاً بالابردن دستها، ابتداییترین مطالبات جوانان را یک دهه بروی هم تلنبار کرد تا حجم عظیمی از بیکاران، مطلقهها و معتادان بر روان و جسم جامعه تلنبار شوند. زخمی چنان گوال ایجاد شد که شاید دههها اگرچه زخم التیام یابد، اما جای زخمش قطعاً بر تارک این خاک خواهد ماند.
استاندار غریب و قهر کرده از ورزش نه حتی یک بار به دیدن باشگاهی ورزشی رفته است، نه حتی با یک پیراهن ورزشی عکس گرفته است، نه به دیدار فدراسیون و هیئتی رفته است و نه ورزش اول استانش را میشناسد، نه از ظرفیتهای مهم ورزش در استان کهگیلویه و بویراحمد آشناست و نه اصولاً با مسئله ورزش تاکنون که دو سال میگذرد اهمیتی داده است.
هیئتهای ورزشی خاک میخورند، حامی مالی نیست، و دولت بی تفاوت، فرصت استثنایی حضور ورزش حرفهای را به حال خود رها کرده است و حتی آکادمی و تنها باشگاه لیگ برتری در رشته هندبال تاکنون رنگ و رخسار نماینده عالی را به خود ندیده است.
تمامی این موارد باز شدن زخمی را نشان میدهد که در آینده نزدیک سلامت و امنیت روانی و مادی جامعه را تحت شعاع قرار خواهد داد، اما کلانتری و احمدیها دیگر نیستند که نتایج عملکرد چند ساله خود را ببینند، بلکه جامعه آلوده به صدها ناهنجاری باقی میماند و مردمی که جوانانش مبتلا به هزار و یک آسیب، بی جان و کار و آینده، روی دستشان مانده است.
-----------------------------
بیژن کاظمی کیان
اگر فقط و فقط به اندازه تعداد معاونان و نیروهای که باخودشان میآورند، چند سرمایه گذار بیاورند سرنوشت استان کهگیلویه و بویراحمد از واپس رفتِ اکنون حاکم بر تولید، اشتغال، ورزش و...، دور بودیم. گرچه همان زمان که حرف از ادغام ورزش با جوانان شد، نه مشکل ورزش حل شد و نه جامعه جوان مورد توجه قرار گرفت؛ تنها دو گره کور به هم تنیده شد تا نه ورزشی بماند و نه جوانی سر بلند کند.
در این استان شاید هر چیز بی ارزش و اعتباری در جامعه برای برخی مدیران ارشد مهم باشد، اما نشان دادهاند رشد و ترقی، معیشت و زندگی جوانان مهم نیست. رکود در امر ورزش و جوانان استان کهگیلویه و بویراحمد به حدی است که هیچ باشگاه فرهنگی ورزشی از طرف مجموعه دولت و شخص اول وزارت کشور در استان کهگیلویه و بویراحمد حمایت نمیشود؛ تیمهای تحت حمایت نفتیها فلج و باشگاههای خصوصی به امان خود و خدا رها شدهاند. این وضعیت در ورزشهای انفرادی بغرنجتر است تا جایی که کرونا به سادگی هر چه تمامتر شانهشان را به خاک مالیده است.
ورزش و نگاه به ورزش مبتلا به مصرف ترامادول یا قرصهای روانگردان است، همیشه در چرت، گیجی و توهم به سر میبرد. حتی اگر در این میان خیران ورزش یا حامیان مالی ورزشی به خود بیایند و بیخ گوش دولت این مسئولیت عظیم را به دوش بکشند، این مجموعه متولی و ناظر بر ورزش است که بهایی نمیدهد؛ چشمهایش به وقایع را بسته و استعدادها و پتانسیلها را نادیده میگیرد، و در نتیجه اجازه و انتخاب تصمیمی واقع بینانه از اینان سلب شده است.
عدم استقبال از ورزش حرفهای و نبود اسپانسرهای دولتی و خصولتی، فضای ورزش استان کهگیلویه و بویراحمد را بدل به بافت فرسودهای نموده که هر آن احتمال فرو ریختن بر سر جامعه نحیف ورزش را دارد، غافل از آنکه نبود پایگاه در حیطه ورزش، درب اعتیاد را پیش روی همین جامعه جوان باز خواهد کرد.
در وضعیتی که برای اولین بار در تاریخ یک رشته ورزشی در استان کهگیلویه و بویراحمد دو تیم لیگ برتری در رشته هندبال به همراه یک تیم دسته یک همگی در رشته آقایان و ظرفیتهای بسیاری چون حضور دهها بازیکن در ردههای سنی مختلف تیم ملی ایران، یا پتانسیلهایی در رسته بانوان هندبالیست همچون دهه هفتاد که قهرمان لیگ کشور میشوند، چرا و چگونه است هیج استقبالی برای حمایت از باشگاهها نمیشود؟ این موهبتها و موفقیتها اتفاقی نیست که به خیال عدم تکرار موفقیتهای بیشتر، تیمها را به حال خود رها کنیم زیرا زاگرس نشینان همیشه مردمانی قوی و سخت کوش بوده و هستند و با توجه به اینکه از فیزیک قوای جسمانی بالایی برخوردارند، با اندکی توجه خواهند توانست در بهترین جایگاهها بدرخشند.
ریاست فدراسیون هندبال کشور طی دو بازدید به یکی از قطبهای نوظهور هندبال کشور سفر میکند اما حتی یک بار نماینده عالی دولت با وجود اطلاع رسانی به ایشان و زیر مجموعه، از این ظرفیت برای توجه بیشتر به این حوزه آفتابی نمیشود تا نشان دهد اعتباری برای امر ورزش حرفهای و اصولاً عرقی برای حمایت از ورزش و جوانان در استان کهگیلویه و بویراحمد ندارد. اما جای سؤال اینجاست چرا؟! پاسخ روشن است، چون مسئولین استانی و در صدر آنها فرد اول سیاسی استان از آنها نمیخواهند، مورد توجه شوند، تنها جایی تقاضای کمک و اعتبار میکنند که بتوان دستی در اعتبارات برند و بودجه فلان جاده را به فلان جاده تزریق کنند، بودجه ورزش آنچنان نیست که کسی برایش دندان گرد کند!
بزرگترین دغدغههای مردم استان کهگیلویه و بویراحمد خصوصاً قشر جوان کهگیلویه و بویراحمد، مسائل مربوط به جوانان اعم از اشتغال و بیکاری، ازدواج و طلاق، ورزش و اعتیاد است؛ جالبتر آنکه دومیها (بیکاری، طلاق و اعتیاد) به صورت تساعدی از اولیها فاصله گرفتهاند.
در جهت مقابل دولت تنها و شدیداً در ارائه آمارهای غیر دقیق در این زمینهها دست بالا را به خود داده اما در واقع همواره نسبت به اولیها با بسته نگه داشتن چشم، دراز کردن زبان، اما نتیجتاً بالابردن دستها، ابتداییترین مطالبات جوانان را یک دهه بروی هم تلنبار کرد تا حجم عظیمی از بیکاران، مطلقهها و معتادان بر روان و جسم جامعه تلنبار شوند. زخمی چنان گوال ایجاد شد که شاید دههها اگرچه زخم التیام یابد، اما جای زخمش قطعاً بر تارک این خاک خواهد ماند.
استاندار غریب و قهر کرده از ورزش نه حتی یک بار به دیدن باشگاهی ورزشی رفته است، نه حتی با یک پیراهن ورزشی عکس گرفته است، نه به دیدار فدراسیون و هیئتی رفته است و نه ورزش اول استانش را میشناسد، نه از ظرفیتهای مهم ورزش در استان کهگیلویه و بویراحمد آشناست و نه اصولاً با مسئله ورزش تاکنون که دو سال میگذرد اهمیتی داده است.
هیئتهای ورزشی خاک میخورند، حامی مالی نیست، و دولت بی تفاوت، فرصت استثنایی حضور ورزش حرفهای را به حال خود رها کرده است و حتی آکادمی و تنها باشگاه لیگ برتری در رشته هندبال تاکنون رنگ و رخسار نماینده عالی را به خود ندیده است.
تمامی این موارد باز شدن زخمی را نشان میدهد که در آینده نزدیک سلامت و امنیت روانی و مادی جامعه را تحت شعاع قرار خواهد داد، اما کلانتری و احمدیها دیگر نیستند که نتایج عملکرد چند ساله خود را ببینند، بلکه جامعه آلوده به صدها ناهنجاری باقی میماند و مردمی که جوانانش مبتلا به هزار و یک آسیب، بی جان و کار و آینده، روی دستشان مانده است.
-----------------------------
بیژن کاظمی کیان